241 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
دکتر شهروز نعمتی، دکتر حمید علیزاده، مرضیه بااطمینان،
دوره 7، شماره 2 - ( 8-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر فراخنای ارقام را در بین کودکان اختلال یادگیری غیرکلامی و عادی مورد بررسی قرار داده است. طرح پژوهش از نوع علی-مقایسهای بود و جامعه پژوهش را دانشآموزان مقطع ابتدایی پایه چهارم و پنجم تشکیل میدادند. برای این منظور، 60 دانشآموز مقطع ابتدایی با میانگین سنی بین 83/10 که تعداد 30 نفر دارای اختلال یادگیری غیرکلامی که از طریق مقیاس گلدستین غربال شدند به صورت نمونهگیری هدفمند دردسترس از مراکز اختلال یادگیری و 30 نفر دانش آموز عادی به صورت نمونهگیری تصادفی ساده در سال 1395 در شهر تهران انتخاب شدند و خرده مقیاس فراخنای ارقام وکسلر کودکان بر روی آنها انجام شد. نتایج حاصل از آزمون من ویتنییو نشان داد که بین دو گروه کودکان اختلال یادگیری غیرکلامی و کودکان عادی تفاوت معناداری از لحاظ حافظه عددی مستقیم و حافظه عددی معکوس وجود دارد، بدین ترتیب که کودکان گروه عادی از لحاظ فراخنای حافظه عملکرد بهتری نسبت به کودکان گروه اختلال یادگیری غیرکلامی دارند . همچنین نتایج آزمون t مستقل نشان داد که کودکان عادی نسبت به کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی در سطح بالاتری از نظر نمره فراخنای ارقام قرار دارند. معنی دار بودن تفاوت بین دو گروه کودکان اختلال یادگیری غیرکلامی و کودکان عادی از لحاظ فراخنای ارقام هم در حافظه عددی مستقیم و هم در حافظه عددی معکوس شواهد روانشناختی خوبی را در تایید یافتههای پژوهشی مربوط به نارساییهای حافظه کاری در حوزه نارساییهای تحولی از جمله اختلالهای یادگیری غیرکلامی فراهم کند.
دکتر مرضیه غلامی، دکتر علی دلاور، دکتر حسن پاشا شریفی،
دوره 7، شماره 2 - ( 8-1398 )
چکیده
آزمون محقق ساخته از نوزده عامل تشکیلشده است و دارای دو بخش شنیداری و دیداری می باشد؛ و اعتبار محتوایی آن توسط اساتید روانشناسی تائید و سپس روی یک نمونه 206 نفری از دانش آموزان پیشدبستانی اجرا گردید. بر اساس محاسبات انجامشده ضریب همبستگی پیرسون بین دونیمه پرسشنامه در بخش ادراک شنیداری 81/0=r و در بخش ادراک دیداری 79/0=r بود. این ضریب اعتبار نشان میدهد که بین دونیمه این پرسشنامه همبستگی زیادی وجود دارد.
برای تعیین اعتبار سازه و مؤلفههای تشکیلدهنده پرسشنامه از روش تحلیل مؤلفههای اصلی با چرخش به شیوه نرمال شده واریماکس استفاده شد. مهمترین عامل در بخش ادراک دیداری-فضایی، نمادیابی و در بخش شنوایی، حافظه می باشد. جهت بررسی اهتبار افتراقی از آزمون t مستقل استفاده شد نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان دارای نارسایی یادگیری و عادی در آزمون نارسایی یادگیری تفاوت معنیدار وجود دارد. برای بررسی اعتبار همزمان، از چکلیست نارسایی یادگیری که همزمان توسط مادران تکمیل شد استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه معنیدار بین دو آزمون وجود دارد.: با توجه به میزان پایایی و اعتبار بهدستآمده، آزمون نارسایی یادگیری ابزاری است که میتواند مورداستفاده مراکز اختلالات یادگیری و مراکز مشاوره قرار گیرد.
حسین سامانی، علیرضا مرادی، مریم مقدسین،
دوره 7، شماره 2 - ( 8-1398 )
چکیده
موضوع این پژوهش، مقایسۀ آستانۀ مطلق خوانایی ده فونت پرکاربرد فارسی در تکلیف سریعخوانی فارسی به شیوۀ RSVP و در سه سرعت صد، سیصد و پانصد کلمه در دقیقه است. RSVP یا ارایۀ سریع و متوالی محرک دیداری، یک روش طراحی تکلیفهای شناختی است که به عنوان یک فن سریعخوانی نیز کاربرد دارد. هدف این پژوهش، تعیین فونت بهینۀ فارسی از دیدگاه دانش ارگونومی دیداری و بررسی اثر متغییرهای دموگرافیک(سن، جنسیت و تحصیلات) و بعضی تواناییهای شناختی (حافظۀکاری و سرعت پردازش) بر خطای خواندن در تکلیف تشخیص کلمه است. در این پژوهش برای نخستینبار مفهوم آستانۀ مطلق خوانایی به عنوان یک شاخص عینی در مقایسۀ فونتها مطرح شد. تحلیل نتیجههای به دست آمده از بیست آزمودنی با سنهای 11 تا 79 سال و مدارک تحصیلی از باسواد زیردیپلم تا دکترا، برتری فونت Iran Sans 5.5 و سپس b Titr را نسبت به سایر فونتها نشان داد. همچنین مشخص شد سن در میان متغییرهای دموگرافیک و حافظۀ کوتاهمدت در متغییرهای شناختی با مجموع خطای خواندن آزمودنیها دارای همبستگی هستند.
اصغر نوروزی، علیرضا مرادی، کریم زمانی، جعفر حسنی،
دوره 7، شماره 2 - ( 8-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنادرمانی مبتنی بر اندیشههای مولانا و درمان پذیرش و تعهد بر حافظه سرگذشتی سالمندان انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. از میان سالمندان مراجعهکننده به مراکز توانبخشی سالمندان روزانه بهزیستی شهرستان ساری، 66 نفر (46 زن و 20 مرد) نمونه پژوهش با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختار یافته حافظه سرگذشتی استفاده شد. برای گروه آزمایشی اول، معنادرمانی مبتنی بر اندیشههای مولانا و برای گروه آزمایشی دوم، درمان پذیرش و تعهد، هرکدام به مدت 8 جلسه 75 دقیقهای ارائه گردید و در این مدت گروه کنترل، هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر نشان دادند که معنادرمانی مبتنی بر اندیشههای مولانا و درمان پذیرش و تعهد، موجب بهبود حافظه سرگذشتی و مؤلفههای آن در سالمندان شده است؛ همچنین، یافتهها نشان دادند بین اثربخشی دو گروه معنادرمانی و درمان پذیرش و تعهد بر حافظه سرگذشتی سالمندان، تفاوت معناداری وجود داشته به طوریکه معنادرمانی مبتنی بر اندیشههای مولانا توانسته بر حافظه سرگذشتی سالمندان موثرتر واقع شود.
ابراهیم احمدی، حجّت حاتمی، دکتر ابراهیم رنگرز،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
هنگامی که مردم میخواهند یک تصمیم احساسی بگیرند، ممکن است از اطلاعاتی که میتواند تصمیم عقلانی را در آنها قویتر کند، فرار کنند. با هدف بررسی اطلاعاتگریزی به عنوان راهبردی برای آسانسازی تصمیمهای احساسی و در یک طرح آزمایشی، فراخوان شرکت در پژوهش به سی هزار مشترک تلفن همراه ساکن تهران و کرج پیامک شد و در نهایت 383 نفر (149 مرد) با میانگین سنی 32 سال در پژوهش شرکت کردند. نخست، آزمودنیها با یک گزینۀ عقلانی و یک گزینۀ احساسی روبهرو شدند و سپس اطلاعاتگریزی آنها اندازهگیری شد. سپسآزمودنیها بهگونۀ تصادفی به سه گروه گمارده شدند و همان اطلاعاتی که از آن گریخته بودند به سه شکل گوناگون به آنها داده شد. در پایان، آزمودنیها یکی از دو گزینه را برگزیدند و کشش آنها به گزینۀ احساسی اندازهگیری شد. آزمون z و تحلیل رگرسیون لُجیستیک نشان داد که بیشترِ آزمودنیها از اطلاعات فرار کردند، امّا همین اطلاعات بر تصمیم آنها اثر گذاشت، آزمودنیهایی که از اطلاعات فرار کردند گزینۀ احساسی را بیشتر انتخاب کردند و هر اندازه کشش آزمودنیها به گزینۀ احساسی بیشتر بود، اطلاعاتگریزی آنان نیز بیشتر بود. پس مردم از اطلاعات فرار میکنند تا آسانتر بتوانند تصمیمهای احساسی بگیرند.
اصغر جعفری، خانم مهسا احتشامی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
دانشآموزانِ با ناتوانی یادگیری ریاضی به علت کژکارکردهای شناختی و رفتاری، نقصهایی در جهتیابی و پردازش دیداری- فضایی دارند که به ضعف در ادراک روابط فضایی و مهارتهای پایهای محاسبات منجر میشود. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی بازیهای شناختی- رفتاری در بهبود ادراک روابط فضایی و عملکرد ریاضی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی و طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه و یک پیگیری دو ماهه بود. 30 دانشآموز به روش نمونهگیری هدفمند در مرکز آموزش ویژه ناتوانی یادگیری در شهرستان زرندیه-ساوه انتخاب و در گروههای 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش آزمونهای ریاضیات کی مت کنولی (1988) و ادراکی-دیداری فراستیک (1963) بودند که در سه مرحله بر روی هر دو گروه و برنامه بازیهای شناختی- رفتاری شاوفر و همکاران (2002) در 9 جلسه یک ساعته برای گروه آزمایش اجرا شدند و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بازیهای شناختی- رفتاری بر بهبود عملکرد ریاضی و ادراک روابط فضایی دانشآموزان تأثیر داشته و این تأثیر در مرحلۀ پیگیری پایدار مانده است. از آن جایی که بازیهای شناختی- رفتاری احتمالاً منجر به تقویت مهارتهای پایهای ریاضی، آگاهی فضایی، ادراک دیداری- فضایی، ادراک فاصله، حرکت و جهتیابی دانشآموزانِ با ناتوانی یادگیری ریاضی میشود، میتوان از این روش روانی- آموزشی که به کارگیری آن کمهزینه و مؤثر است، برای بهبود کودکان با ناتوانی یادگیری ریاضی استفاده کرد.
شریف ممبینی، علیرضا حاجی یخچالی، منیجه شهنی ییلاق، غلامحسین مکتبی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
با توجه به اینکه تخیل میتواند به پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانشآموزان کمک کند و باعث شکوفایی استعدادها و پرورش ایدهها شود هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی پرسشنامۀ تخیّل لیانگ، سو، چانگ و لین بود. روش پژوهش، همبستگی و جامعۀ آماری پژوهش حاضر، همۀ دانشآموزان سال دوم متوسطه شهر اهواز بود. برای انجام پژوهش تعداد 300 دانشآموز (150 پسر و 150 دختر) به روش نمونهگیری تصادفیِ چند مرحلهای، انتخاب شدند. برای سنجش تخیّل از پرسشنامۀ تخیّل لیانگ، سو، چانگ و لین استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد 10 گویه در قالب دو عامل تخیّل خلاق و تخیّل بارآور، مقیاس تخیّل را تشکیل میدهند. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مؤلفههای تخیّل خلاق و تخیّل بارآور با توان خوبی تخیّل را اندازهگیری میکنند. تحلیل پایایی و روایی مؤلفههای تخیّل نشان داد که سؤالات در سنجش مؤلفههای تخیّل از دقت کافی برخوردارند. ضرایب پایایی به روش آلفای کرونباخ و تنصیف بین 66/0 تا 70/0 گزارش شد که نشان داد هر دو مؤلفه در تعیین سازۀ تخیّل از دقت لازم برخوردارند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که پرسشنامۀ مذکور از روایی و پایایی خوبی برخوردار و برای سنجش تخیّل مناسب است. پرسشنامۀ تخیّل در جامعۀ دانشآموزان ایرانی از ویژگیهای روانسنجی قابل قبولی برخوردار است و پژوهشگران میتوانند از آن به عنوان ابزاری معتبر در اندازهگیری تخیّل استفاده کنند.
سپیده دهقانی، رضا رستمی، محمد علی بشارت، رضا زمردی، همایون واحدی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
سندرم رودۀ تحریکپذیر (IBS) یک اختلال مزمن کنشی گوارشی است که با علایمی مانند درد یا ناراحتی شکمی و تغییر در عادات رودهای همراه است. هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ مشخصههای نوسانات مغزی، به طور خاصریال در باند فرکانسی آلفا، با استفاده از الکتروانسفالوگرافی در حالت استراحت بین افراد مبتلا به IBS و افراد سالم بود. بدین منظور 11 نفر (7 زن و 4 مرد) بیمار مبتلا به IBS و 11 نفر (7 زن و 4 مرد) سالم که از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همتاسازی شده بودند، انتخاب و نوسانات مغزی آنها با استفاده از EEG 64 کاناله در حالت استراحت و با چشمان بسته ثبت شد. توان آلفا، فرکانس پیک آلفا و ناقرینگی آلفای پیشانی با استفاده از روش تبدیل فوریه سریع و آزمون t مستقل محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین توان آلفا در گروه بیمار بیشتر از گروه سالم و فرکانس پیک آلفا و ناقرینگی آلفای پیشانی در گروه بیمار کمتر از گروه سالم بود. با توجه به یافتههای پژوهش نتیجهگیری میشود که عملکرد قشری و امواج مغزی تولید شده در باند فرکانسی آلفا بین افراد مبتلا به IBS و افراد سالم متفاوت است و یافتهها میتواند شناساسایی نشانگرهای زیستی و پیشبینیکنندۀ اثرات درمانی در بیماران مبتلا به IBS مورد استفاده قرار گیرد.
کمال پرهون، هادی پرهون،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخلۀ توانبخشیِ شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و توجه دانشآموزان دارای مشکل یادگیری انجام شد. در یک طرح آزمایشی پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری با روش نمونهگیری دردسترس 42 نفر از دانشآموزان کمپیشرفت مدارس ابتدایی شهر تهران انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش 12 جلسه مداخلۀ توانبخشی شناختی دریافت کردند. مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی و آزمون رنگ ـ واژه استروپ در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری یک ماهۀ برای دو گروه اجرا شد و یافتهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانسِ آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بین دو گروهِ آزمایش و کنترل، در متغیرهای بازداری، آغازگری، حافظۀ کاری، برنامهریزی، پایش تکلیف، سازماندهی مواد و توجه در مراحل پسآزمون و پیگیری تفاوت معنیداری وجود دارد. بدین معنا که گروه آزمایش که مداخلۀ توانبخشیِ شناختی را دریافت کردند، در مرحلۀ پسآزمون در کارکردهای اجرایی و توجه، عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل نشان دادند که تغییرات ایجاد شده در مرحلۀ پیگیری نیز پایدار بوده است. همچنین براساس نتایج به دست آمده، مداخلۀ توانبخشیِ شناختیِ تأثیر معناداری بر جابجایی و کنترل هیجانی این دانشآموزان نشان نداد. با توجه به یافتههای به دست آمده میتوان چنین گفت که استفاده از مداخله توانبخشی شناختی، در جهت کاهش مشکلات شناختی و بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای مشکل یادگیری میتواند موثر باشد.
سارا برغول، نسرین حدیدی تمجید، توران آهور،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
خلاقیت میتواند نقش مهمی در دنیای امروز و بهخصوص حیطۀ آموزش ایفا کند. استفاده از روشهای خلاقانه در آموزش، میتواند در رویارویی با شرایط پراسترس به دانش آموزان کمک کند و باعث ارتقاء در یادگیری شود؛ ولی متأسفانه در سیستمهای آموزشی بهای اندکی به خلاقیت داده میشود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دو روش تفکر واگرا و تفکر استعارهای به عنوان روشهای خلاقیت بر تفکر انتقادی در زبانآموزان انگلیسی انجام شد. این پژوهش مطالعهای آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. جامعۀ پژوهش حاضر شامل دانشجویان کلاسهای تافل در جهاد دانشگاهی دانشگاه تبریز بودند و حجم نمونه بر اساس روش پژوهش 45 نفر انتخاب گردید و برای جمعآوری دادهها از پرسشنامۀ تفکر انتقادیِ هانی و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیلِ کوواریانس، استفاده شد. یافتهها حاکی از آن بود که گرچه نمرۀ تفکر انتقادی در گروه تفکر واگرا از نمرۀ گروه تفکر استعارهای بالاتر است، این تفاوت در سطح معنادار نبوده، اما هر دو روش در بهبود تفکر انتقادی در سطح معنادار اثربخش بودند. اگرچه نیاز به مطالعات بیشتری در این زمینه است تا بتوان تأثیر خلاقیت بر تفکر انتقادی را بهتر و عمیقتر درک کرد، اما تحقیق حاضر بیان میکند که استفاده از روشهای خلاقانه میتواند باعث افزایش خلاقیت و همچنین تفکر انتقادی در فراگیران شده و معلمان میتوانند از هر دو روش خلاقیت در آموزش زبان انگلیسی استفاده نمایند.
فاطمه اصغری، سیامک خادمی، منصور وصالی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
تاثیر فراشناخت در آموزش و یادگیری مورد تاکید پژوهشگران است. هدف از انجام این پژوهش بررسی دانش و مهارت فراشناختی دانشجویان رشته فیزیک دانشگاه فرهنگیان در حل مسئلههای مکانیک است. این پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است و از روشهای تفکر بلند، مصاحبه و مشاهده در شرایط طبیعی، برای جمعآوری دادهها و بررسی دانش و مهارت فراشناختی دانشجو- معلمان دانشگاه فرهنگیان استفاده شده است. جامعه آماری با استفاده از نمونه گیری هدفمند شامل تمام دانشجویان ترم اول رشته فیزیک پردیس نسیبه از دانشگاه فرهنگیان تهران، در مجموع چهل و دو نفر دختر، بودند. همچنین سنجش فراشناخت برای حل مسئلههای مکانیک در بخش سینماتیک انجام شد. در این پژوهش نمونههای مورد بررسی شامل دانشجویانی بود که کمتر از شش ماه قبل آزمون ورودی دانشگاه را با موفقیت پشت سر گذاشته بودند. همچنین یک روز قبل از شروع پژوهش در آزمون درس فیزیک پایه1 دانشگاه شرکت کردند، لذا برای حل مسئله مورد نظر در حد قابل قبولی از آمادگی و دانش لازم برخوردار بودند. این تحقیق در سه مرحله انجام شد. در مرحله اول، برای هر دانشجو چند بار و هر بار دو تا سه مسئله در نظر گرفته شد. . در مرحله دوم پژوهش، .با شش نفر از دانشجویان، که علاقه و همکاری بیشتری داشتند، مصاحبه کرد. در مرحله سوم رفتار تمام چهل و دو دانشجو، در طول ترم تحصیلی، هنگام حل مسئله در شرایط طبیعی مشاهده و ثبت شد. . نتایج تحقیق نشان داد که: اغلب دانشجویان مورد بررسی، دارای دانش فراشناختی متوسط و مهارت فراشناختی بسیار ضعیفی بودند.
ناهیده باقرپور، رامین حبیبی کلیبر، جواد مصرآبادی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی عصب-روانشناختی بر فراحافظه، برنامهریزی و حل مسئله دانشآموزان با اختلال ریاضی بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل همهی دانشآموزان دختر با اختلال ریاضی سوم تا ششم ابتدایی است که درسال 1397-1396 به مرکز آموزش مشکلات ویژه یادگیری ایثار مراجعه کردهاند. تعداد 30 نفر از آنها به صورت نمونهگیری دردسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در ابتدا از نفرات هر دو گروه آزمونهای هوش وکسلر و آزمون ریاضی کیمت گرفته شد. هر دو گروه در پیشآزمون و پسآزمون با پرسشنامه فراحافظه و آزمون برج لندن مورد سنجش قرار گرفتند. به گروه آزمایش طی 10 جلسه به مدت 3 ماه آموزش ارائه شد، درحالی که گروه کنترل هیچ آموزش خاصی را دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر فراحافظه، برنامهریزی و حل مسئله وجود دارد. بدین معنی که آموزش کارکردهای اجرایی توانسته است میزان توانایی فراحافظه، برنامهریزی و حل مسئله دانشآموزان با اختلال ریاضی را افزایش دهد. از نتایج این پژوهش میتوان در آموزش و درمان دانشآموزان با اختلال ریاضی استفاده نمود و همچنین کارکردهای اجرایی باید بهعنوان عامل کلیدی همواره مورد توجه قرار گیرد.
امید آزاد،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
استعارهها به عنوان یکی از پرکاربردترین گونههای زبانی و بهواسطه معنای انتزاعیشان، حوزه پژوهشی مناسبی برای بررسی عملکرد بیمارانی که از نقصان قابلیت شناختی رنج میبرند تلقی میگردد. هدف از کنکاش حاضر، با هدف بررسی فرایند درک استعارههای نو و مرده در بیماران آلزایمر فارسیزبان و بررسی نقش نظام شناختیاجرایی در فرایند مزبور انجام یافته است. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش متشکل از 5 بیمار آلزایمر فارسیزبان و ده نفر سالمند سالم در گستره سنی و تحصیلات مشابه با این بیماران به عنوان گروه گواه بود. جهت سنجش قابلیت شناختی اجرایی بیماران از آزمونهای استروپ رنگ و ترسیم ساعت و برای بررسی توانایی آنها در درک استعاره از آزمونهای گزینش اجباری و توضیح شفاهی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بیماران آلزایمر در آزمون درک استعارهها و بهویژه استعارههای نو عملکرد ضعیفی از خود بروز دادند. عملکرد این بیماران در درک استعاره، با عملکرد آنها در آزمونهای استروپ رنگ و ترسیم ساعت مرتبط بود هر چند این همبستگی در مورد استعارههای نو به شکل بارزتری مشاهده شد. ارتباط بین فرایند درک استعاره و قابلیت دیداری ادراکی بیماران از یکسو نشان داد که نقصان نظامشناختیاجرایی در عملکرد ضعیف بیماران در درک استعاره نقش دارد و از سویی دیگر نشان دهنده نقش برجسته قشر پیشپیشانی مغز در درک استعاره میباشد.
آزاده عسکری، فروغ خداکریمی، محمد مهدی نظرپور،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
تفکرانتقادی به افراد کمک میکند طیف وسیعی از اطلاعات را درنظر گرفته و تجزیه و تحلیل کنند. اهمیت تقویت این مهارت برای مدیران دوچندان است زیرا باعث دستیابی به موفقیت و عبور از بحرانها میشود. آزمون واتسون-گلاسر یکی از ابزارهای سنجش تفکر انتقادی است و به نوعی طراحی شده که جنبههای مهارتی و گرایشی تفکر انتقادی را باهم درآمیخته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی شاخصههای روانسنجی این آزمون در مدیران شرکت انتقال گاز ایران است و با استفاده از روشهای اعتباریابی و پایاییسنجی ویژگیهای روانسنجی آن را میسنجد تا از این طریق بتوان به ابزاری مناسب برای تشخیص و سنجش تفکر انتقادی در نمونه ایرانی به ویژه در بین مدیران دست یافت. نمونه پژوهش حاضر را 472 نفر از مدیرانی تشکیل میدهند که در سال 98-1397 در طرح "تدوین شناسنامه روانشناختی مدیران شرکت انتقال گاز ایران" شرکت داشتند و به صورت الکترونیکی به 80 پرسش این آزمون پاسخ دادند. یافتههای این پژوهش نمایشگر این بود که آزمون در جامعه مذکور دارای چهار بعد تفکر تحلیلی، ارزشیابی، تفسیر و پیشفرض میباشد. این در حالی است که نسخه اصلی آن دارای پنج بعد است اما تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که دو مؤلفه استنباط و استنتاج باید در یکدیگر ادغام شوند و این مؤلفهی جدید تفکر تحلیلی نامگذاری شد. همچنین تحلیل عاملی تأییدی مدل با چهار مؤلفه مذکور در تمامی شاخصهای برازش مدل، معنادار و مطلوب بود. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، میتوان از آزمون تفکر انتقادی واتسون- گلاسر در راستای دستیابی به هدفهای پژوهشی بهره گرفت.
سید نظامالدین رستمکلایی، رضا رستمی، عباس رحیمینژاد، حجتالله فراهانی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
افسردگی شایعترین اختلال روانی است و باعث اختلال در روند زندگی بیمار و تحمیل هزینه بر جامعه میشود. اخیرا استفاده از زیستنشانگرها در تشخیص و بررسی روند درمان در اختلالات روانی مورد توجه قرار گرفتهاست. یکی از این زیستنشانگرها، توان برگرفته از الکتروآنسفالوگرافی برای تفکیک بیماران افسرده از سالم هستند. هدف این پژوهش، مقایسه توان در باندهای فرکانسی مختلف در افراد افسرده و سالم است. شرکتکنندگان این پژوهش علی-مقایسهای با استفاده از ملاکهای بالینی بر مبنای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) در کلینیک آتیه در سال97-1396 انتخاب شدند (۲۹ زن و ۲۱ مرد افسرده؛ ۱۹ زن و ۳۱ مرد سالم). الکتروآنسفالوگرام با استفاده از سیستم ۱۰-۲۰، در ۱۹ کانال و پنج باند فرکانسی (دلتا، تتا، آلفا، بتا و گاما) در دو حالت استراحت (چشم بسته) و فعالیت (حین انجام تکلیف عملکرد پیوسته هیجانی) ثبت شد. نتایج نشان داد که در حالت استراحت، میانگین توان، تنها در باند گاما (Fz, Cz) ، به شکلی معنیدار در گروه افسرده بالاتر بود (p<.05). همچنین در حالت فعالیت در باند تتا (P8، O1 و O2)، آلفا (P4، P8 و O1)، بتا (Fp1، P3، Pz و P4) و گاما (Fp1، Fp2، Fz و O1) تفاوت معناداری مشاهدهشد و میانگین توان در گروه افسرده بالاتر بود .(p<.05) به نظر میرسد توان در حالت فعالیت توانایی تمیز بیشتری از توان در حالت استراحت دارد و بالقوه میتوان از آن به عنوان زیستنشانگر در تشخیص افسردگی استفاده کرد.
نسیم دکی بخش محمدی، سجاد بشرپور، محمد نریمانی، مسلم کرد،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظهی کاری با محرک عاطفی بر کاهش رفتارهای خودجرحی افراد دارای اختلال شخصیت مرزی بود. پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی و طرح آن پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. تمامی دانشجویان دارای علائم اختلال شخصیت مرزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 96-97 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند که تعداد 40 نفر از آنها به روش غربالگری با استفاده از مقیاس اختلال شخصیت مرزی (STB) و مصاحبه بالینی ساختاریافتهی SCID-II انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. افراد گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 30 تا 45 دقیقهای در 10 روز طی 2 هفته هر روز هفته (بجز پنجشنبه و جمعه) تحت آموزش حافظهی کاری با محرک عاطفی قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. برای جمعآوری اطلاعات هر دو مرحلهی پیشآزمون و پسآزمون از پرسشنامه آسیب به خود سانسون و ویدرمن (SHI) استفاده شد. به منظور تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات خودجرحی آزمودنیها گروه آزمایش به نسبت گروه کنترل در مرحله پسآزمون، بهطور معنیداری کاهش یافته است. بر اساس پژوهش حاضر آموزش حافظهی کاری با محرک عاطفی از طریق تقویت کنترل شناختی بر کاهش رفتارهای تکانهای نظیر خودجرحی اثر گذار میباشد.
حسین مطوری، الخاص ویسی، بهمن گرجیان، مهران معماری،
دوره 8، شماره 1 - ( 7-1399 )
چکیده
یکی از استعارههای مفهومی معروف، استعاره "زمان به مثابه فضا" میباشد. زمان به عنوان یک مفهوم انتزاعی توسط مفهوم عینی چون فضا مفهومسازی میشود. این مفهومسازی زمان همچنین در ایما و اشارات حین کلام نیز نمود دارد. در این تحقیق سعی داریم دریابیم خط فرضی زمان در ایما و اشارات حین کلام دارای چه بُعد و جهتی است و تحت تأثیر کدام یک از منابع استعاری فضا میباشد. بدین منظور شش منبع استعاری اقتباس شده از فضا بر سه محور سهمی، جانبی، و عمودی در شش جهت فضایی بر روی دو واژه فردا و دیروز مورد آزمایش قرار گرفتند. شرکتکنندگان 137 دانشجو با بازه سنی 18 تا30 میباشند. بسامد وقوع و میانگین درصد ایما و اشارات نشان داد محور افقی-سهمی پشت سر به روبهرو برگرفته از منبع استعاری-فضایی جهت استعارههای زبانی با 55.75 درصد؛ و محور افقی-جانبی راست به چپ برگرفته از منبع استعاری-فضایی جهت نوشتاری زبان فارسی با 30.1 درصد به عنوان دو عامل تأثیرگذار در فعالسازی این ابعاد و جهات نقش داشتند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که ما به واسطه تجارب بدنمند حسی-حرکتی که از زبان به عنوان یک فناوری قراردادی-فرهنگی به صورت نوشتاری و یا استعارههای زبانی داریم میتواند نقش مهمی در بازنمایی خط ذهنی زمان در ایما و اشارات ایفا کند.
هاشم جبرائیلی، طناز صیدی، رسول کریمی،
دوره 8، شماره 1 - ( 7-1399 )
چکیده
با توجه به شیوع گسترده اهمالکاری و به تأخیر انداختن کارها و ضرورت مشخص ساختن عوامل تأثیرگذار بر این مشکل، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای پشیمانی مورد انتظار و در نظر گرفتن پیامدهای آینده در ارتباط بین انتخاب تکانشی و پریشانی هیجانی با اهمالکاری انجام شد. در یک پژوهش تحلیلی- مقطعی از بین دانشگاههای شهر کرمانشاه 400 دانشجو به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسشنامههای تکانشگری، افسردگی، اضطراب و تنیدگی، انتخاب پولی، تصمیمگیری مبتنی بر پشیمانی، در نظر گرفتن پیامدهای آینده و اهمالکاری خالص مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها بر مبنای آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که مدل پژوهش حاضر از برازش مطلوبی با دادهها برخوردار است. فوریت، فقدان پشتکار، اضطراب و کاهش اهمیت تأخیری به واسطهای پشیمانی مورد انتظار و فقدان تأمل هم به واسطه پشیمانی مورد انتظار و هم به واسطه در نظر گرفتن پیامدهای آینده بر اهمالکاری تأثیر داشت. میتوان گفت که پشیمانی مورد انتظار و در نظر گرفتن پیامدهای آینده در رابطه بین آشفتگی هیجانی و انتخاب تکانشی با اهمالکاری نقش میانجی ایفا میکنند و با تدوین مداخلاتی که این متغیرها را هدف قرار میدهند میتوان به کاهش اهمالکاری در افراد آشفته و تکانشگر کمک کرد.
محمود تلخابی، زینب رحمتی، علیرضا مرادی،
دوره 8، شماره 1 - ( 7-1399 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی ضرورت تغییر مفهومی در توسعه حرفهای معلمان و امکان آن از طریق خلق محیط ساختن دانش بود. در رویکرد شناختی کیفیت آموزش وابسته به عمل معلمان دانسته میشود و عمل معلمان وابسته به شناخت آنها. از اینرو هدف بسیاری از دورههای توسعه حرفهای معلمان تربیت معلمانی است که نظام شناختی منطبق با آخرین یافتههای برخاسته از مطالعات علومشناختی و علومیادگیری داشته باشند. در این مطالعه از روش سنتزپژوهی استفاده شد تا گزارههای مبانی ضرورت تغییر مفهومی تدوین شود. تحلیل گزارههای به دست آمده نشان داد که نظام باورهای تربیتی، مفاهیم از پیشآموخته معلمان و هماهنگی یا عدم هماهنگی آن با مفاهیم علمی، نظریههای ضمنی معلمان، انسجام شناخت، باورهای معرفتشناختی، آگاهی فرامفهومی و نظام شناختی تجربهبنیاد باید در توسعه حرفهای معلمان مورد توجه قرار بگیرد. همچنین امکانی که محیط ساختن دانش برای تغییرمفهومی معلمان میتواند ایجاد کند، مورد بحث قرار گرفته است.
امید حسین پناهی، مهدی زمستانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 7-1399 )
چکیده
اختلالات طیف اوتیسم از جمله اختلالات عصبی تحولی هستند که به وسیله نقص در تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتارهای تکراری مشخص میشوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تحریک الکتریکی مستقیم قشری مغز (tDCS) بر شاخصهای عصب-روانشناختی مرتبط با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری در کودکان مبتلا به اوتیسم در قالب یک طرح شبه آزمایشی با روش پیشآزمون-پسآزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری انجام گرفت. بدین منظور 32 کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله شامل 10 جلسه تحریک الکتریکی مستقیم بود که طی آن بیماران به دو گروه تقسیم شدند، یک گروه تحریک واقعی و گروه دیگر تحریک ساختگی یا شم دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تشخیصی اوتیسم گیلیام (گارز) و مقیاس اندازهگیری مهارتهای اجتماعی بود. تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر برای مقایسه نمرههای پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. نتایج نشاندهنده بهبود مهارتهای اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری در گروه آزمایش بود.