241 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
جواد گودینی، زهرا همتی،
دوره 8، شماره 1 - ( 7-1399 )
چکیده
واحدهای صنعتی، کانون حوادث مختلف بوده و نیاز است که کارگران شاغل در آن از هوشیاری و عکسالعمل بالا در پردازشهای اطلاعاتی برخوردار باشند. لذا هدف پژوهش پیشِرو، ارزیابی امکان بهرهگیری از طبیعت در طرح واحدهای صنعتی برای افزایش میزان بازیابی توجه کارگران بوده است. لذا در قالب یک پژوهش پیمایشی، به سنجش مؤلفههای چهارگانه بازیابی توجه (اعماز دوربودن، گستردگی، جذابیت، سازگاری) و نیز بازیابی کلی محیطهای باز و سرپوشیده واحدهای صنعتی پرداخته است. آزمودنیهای این پژوهش، کارگران شاغل در شهرک صنعتی ایلام بوده و از آنها خواسته شده تا میزان بازیابندگی فضاهای مختلف صنعتی (با و بدون طبیعت) را در مقیاس هفتگانه طیف لیکرت سنجش نمایند. تحلیل دادهها نشان داده که کمترین میزان بازیابی توجه مربوط به فضای داخلی بدون دید به طبیعت است (با مقدار 56/2). پس از این حالت، رتبههای بعدی بهترتیب مربوط به فضاهای زیر بوده است: محوطه صنعتی بدون طبیعت (با مقدار 77/3)؛ فضای داخلی با دید به طبیعت از پنجره (با مقدار 95/4)؛ محوطه صنعتی دارای طبیعت (با مقدار 12/5)؛ فضای داخلی با دید به پوستر دریا (با مقدار 31/5) و فضای داخلی با دید به پوستر دشت و جنگل (با مقدار 63/5). این یافتهها مؤید آن بوده که اضافه شدن طبیعت واقعی و مجازی به محیطهای باز و سرپوشیده صنعتی میتواند میزان بازیابندگی فضا را افزایش دهد. نتایج همچنین نشان داد که بازیابندگی محیطهای باز صنعتیِ فاقد طبیعت هم بیشتر از محیطهای سرپوشیده بدون طبیعت است.
سید احسان افشاری زاده، محمد حسین عبداللهی، حمیدرضا حسن آّبادی، هادی کرامتی،
دوره 8، شماره 1 - ( 7-1399 )
چکیده
استدلال ریاضی توانایی استدلال استقرایی و استنتاجی با مفاهیم ریاضی است که متغیرهای زیربنایی شناختی در تبیین آن نقش مهمی ایفا میکنند. این پژوهش با هدف بررسی نقش توجه تقسیمشده و حافظه کاری بر استدلال ریاضی با میانجیگری دانش ریاضی و هوش سیال در دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی انجام شده است. این پژوهش به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، غیرآزمایشی (توصیفی) و از نوع مطالعات همبستگی است که برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل مسیر استفاده شد. در این مطالعه تعداد 213 دانشآموز پسر پایه چهارم ابتدایی مدارس شهر قم به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای دومرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون عملکرد پیوسته دیداری و شنیداری یکپارچه-ویراست دوم برای سنجش انواع توجه، فرم A مقیاس 2 هوش سیال کتل، شاخص حافظهکاری آزمون هوش وکسلر-نسخه چهارم، آزمون سؤالهای دانستن (دانش) ریاضی و آزمون سؤالهای استدلالی ریاضی مطالعه تیمز 2015 برای سنجش دانش و استدلال ریاضی میشود. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد که همه ضرایب مسیر معنیدار و شاخصهای برازش مدل مطلوب است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که توجه تقسیمشده میتواند حافظه کاری را پیشبینی کند و حافظه کاری با میانجیگری دانش ریاضی و هوش سیال قادر به پیشبینی استدلال ریاضی است. نتایج این پژوهش میتواند برای معلمان و درمانگران مفید باشد تا مشکلات و اختلالات ریاضی دانشآموزان را از طریق تقویت متغیرهای شناختی مؤثر بر استدلال ریاضی بهبود بخشند.
مجتبی جهانی فر، حجت اله درفش،
دوره 8، شماره 1 - ( 7-1399 )
چکیده
پژوهشگران حوزه آموزش علوم بر این باور هستند که نگرش افراد درباره یادگیری در آینده درسی آنها تأثیر چشمگیری دارد و آنچه که از علوم خواهند آموخت بیارتباط با این نگرشها نخواهد بود. ابزارهایی برای اندازهگیری نگرش نسبت به علوم توسعه ارائه شدهاست. یکی از جدیدترین آنها پرسشنامه نگرشها نسبت به یادگیری علوم کلرادو مشهور به CLASS است. که در کشور ما برای استفاده پژوهشگران حوزه آموزش و روانشناسی، استانداردسازی نشده است. پژوهش از نوع توصیفی است که مبتنی بر طرحهای ابزارسازی و بررسی ویژگیهای روانسنجی ابزار است. در این پژوهش از 476 دانشآموز مقطع متوسطه دوم در رشتههای تحصیلی تجربی و ریاضی برای بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه مذکور استفاده شده است. از تحلیل عاملی تاییدی به منظور بررسی ساختار عاملی پرسشنامه و از مدل پاسخ مدرج در نظریه سوال پاسخ برای تحلیل گویهها استفاده شد. تحلیل عاملی تاییدی، همه 8 عامل پرسشنامه را مورد تایید قرار داده ضریب آلفای کرونباخ برای همه عاملها مقادیری از 701/0 تا 891/0 را شامل میشدند. گویههای پرسشنامه ضمن داشتن برازش مناسب با مدل چند ارزشی پاسخ مدرج دارای پارامترهای تشخیص و پارامتر آستانه مطلوبی بودند. به لحاظ شاخصهای کلاسیک اندازهگیری همچون پایایی و روایی سازه و همچنین پارامترهای برآورد شده در نظریه سوال پاسخ، گویهها و ساختار این پرسشنامه مطلوب ارزیابی میشود و پژوهشگران کاربرد نسخه فارسی این پرسشنامه را برای بررسی نگرشها درباره علوم به خصوص فیزیک مناسب میدانند.
بابک ساسانی، سهیل معظمی گودرزی، حسین ابراهیمی مقدم،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی تأثیر تحریک الکتریکی فراجمجمهای بر میزان وسوسه سوءمصرف مواد مخدر در مردان بزرگسال مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد در شهر صفادشت بود. برای رسیدن به این هدف، از جامعهای آماری که همۀ مردان بزرگسال مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد در مرکز اخوان واقع در شهر صفادشت را دربرمیگرفت، استفاده شد. طرح تحقیقی بهصورت تجربی، پیشآزمون- پسآزمون با یک گروه گواه و یک گروه آزمایش و حجم نمونه بالغ بر 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) با استفاده از شیوه نمونهگیری در دسترس انجام شد. تعداد جلسات برگزارشده 10 جلسه و هر هفته یک بار در مرکز مورد نظر بود. در این پژوهش از پرسشنامه سنجش وسوسه مواد و همچنین تحریک الکتریکی فراجمجمهای بر روی گروه نمونه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین میانگین وسوسه به سوءمصرف مواد مخدر مردان بزرگسال مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری (01/0p>) وجود دارد؛ یعنی با حذف تأثیر نمرات پیشآزمون بین میانگین تعدیلشده وسوسه به سوءمصرف مواد مخدر برحسب گروه در مرحلۀ پسآزمون تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به نتایج، به نظر میرسد که تحریک الکتریکی فراجمجمهای مغز میتواند موجب کاهش نشانههای ولع مصرف، افراد مبتلا به سوءمصرف مواد مخدر گرد؛. لذا، به متخصصان حوزۀ اعتیاد پیشنهاد میشود که از روش تحریک الکتریکی فراجمجمهای بهعنوان یک روش مداخله در درمان این افراد بهره ببرند.
حمیده ایرانمنش، علیرضا صابری کاخکی، حمیدرضا طاهری، چارلز اچ. شی، مسعود فضیلت پور،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده
خواب در تحکیم حافظه افراد بزرگسال موثر است، اما تحکیم وابسته به خواب در کودکان همانند بزرگسالان به خوبی مشخص نشده است. بنابراین، هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تاثیر خواب در تحکیم حافظه حرکتی کودکان بوده است. شرکتکنندگان شامل 32 کودک پسر داوطلب 10تا12سال شهر کرمان که معیارهای ورود به تحقیق را دارا بودند. از تکلیف زمان واکنش زنجیرهای به منظور سنجش حافظه ضمنی کودکان استفاده گردید. شرکتکنندگان شامل دو گروه خواب ((1±) 8 شب و (1±)8 صبح) و بیداری((1±) 8 صبح و (1±)8 شب) بودند که پنج بلوک 90 کوششی را در جلسه اکتساب انجام دادند. در فواصل12ساعت تمامی گروهها آزمونهای یادداری (تحکیم) و انتقال را انجام دادند. جهت تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس مختلط 2×2 و 2×4 استفاده گردید. نتایج آزمون یادداری و انتقال نشان دادند که زمان واکنش در دو بلوک تفاوت معنیداری داشته است(05/0>P). اما اثر تعاملی بلوک و گروه تفاوت معنیدار نداشته است(05/0 P ≥). این امر حاکی از آن است که تحکیم حافظه حرکتی در گروههای خواب و بیداری کودکان شکل گرفت، اما وابسته به خواب نبوده است. یافتهها نشان دادند که ارتقاء و پیشرفت در عملکرد مهارت صرفاً بر اثر تمرین و در طول جلسات تمرین به دست نمیآید؛ بلکه بعد از یادگیری مهارت و در دوره خاموش، با گذر زمان حافظه مربوط به مهارت یادگرفته شده، ارتقاء و تحکیم مییابد. بنابراین، خواب عامل ضروری در توسعه یادگیری خاموش و انتقال یادگیری تکلیف توالیدار حرکتی پنهان کودکان نمیباشد.
سپیده فلاحیه، مریم فاتحی زاده، احمد عابدی، محمد مسعود دیاریان،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده
تلاش مداوم برای برآورده نمودن انتظارات دیگران یا انتظار از خود میتواند بسیار استرسزا باشد و عملکرد فرد را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک، بر استرس ناشی از انتظارات تحصیلی در دانشآموزان تیزهوش است. روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر پایۀ هشتم مدارساستعدادهای درخشان شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-99 است که با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. تعداد 30 دانشآموز که بر اساس پرسشنامۀ استرس ناشی از انتظارات تحصیلی (AESI) سطح بالایی از استرس داشتند گزینش و در دو گروه کنترل (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه 50 دقیقهای (هفتهای دوجلسه) مداخلۀ گروهی دریافت نمود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیلکوواریانس چندمتغیری و نرمافزار 23 SPSS صورت گرفت. یافتهها نشانداد بین گروههای آزمایش و کنترل به لحاظخردهمقیاسهای انتظار از خود و انتظار از دیگران و مقیاس کل، تفاوت معنیداری وجود دارد. با توجه به نتایج امیدوارکنندۀ تأثیر مداخله مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک، در کاهش استرس ناشی از انتظارات تحصیلی در دانشآموزان مدارس استعدادهای درخشان، پیشنهاد میشود از این مداخله بهمنظور کاهش استرس در دانشآموزان استفاده گردد.
محسن سعیدمنش، مهدیه عزیزی، زهرا همتیان،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده
اختلال اضطراب فراگیر یکی از اختلالات شایع درمیان کودکان است که معمولاً همراه با اختلالات دیگر مشاهده میشود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه سوگیری توجه و ذهنآگاهی بر توجه، بازداری و کنترل هیجانی کودکان دارای اختلال اضطراب فراگیر بود. این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از: کودکان دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناسی منطقۀ 20 تهران و نمونه عبارت بود از: 30 نفر از این کودکان که به شیوۀ نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت برنامه تلفیقی اصلاح سوگیری توجه و ذهنآگاهی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخلهای را دریافت نکرد. والدین همۀ شرکتکنندگان آزمون کارکردهای اجرایی بریف را بهعنوان پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کردند. دادهها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تجزیه و تحلیل کوواریانس چندمتغیره) مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد برنامه اصلاح سوگیری توجه و ذهنآگاهی بر میزان توجه، بازداری و کنترل هیجان) کودکان دارای اختلال اضطراب فراگیر تأثیر دارد (001/0p<). با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت درمان تلفیقی اصلاح سوگیری توجه و ذهنآگاهی باعث بهبود کارکردهای اجرایی در کودکان دارای اضطراب فراگیر میشود و میتوان از این درمان در مداخلات بالینی سود جست.
فاطمه رئیسی، مریم مقدسین،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده
زمان، مفهومی انتزاعی است که با استعارههای مفهومی یا شناختی قابل درک است. تاکنون در زبان فارسی، پرسشنامهای استعاری مبتنی بر تحلیل شناختی- پیکرهای ساخته نشده است که بتوان از طریق آن درک استعاری حوزههای مبدأ زمان را با نگاشتهای گوناگون بررسی کرد. ازاینرو، هدف این مطالعه طراحی، ساخت و بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامۀ الگوی ادراک زمان بهصورت استعاری، مبتنی بر تحلیل شناختی- پیکرهای است. پژوهش حاضر توصیفی از نوع زمینهیابی و مطالعات روانسنجی است. برای تحلیل شناختی- پیکرهای، ابتدا بهصورت هدفمند، 28 متن معاصر انتخاب گردید؛ سپس 405 عبارت استعاری زمان در 18 نگاشت یا ارتباط استعاری استخراج شد که پرکاربردترین حوزههای مبدأ ادراک زمان عبارت بودند از شیء، ماده، مسیر و مکان. بر این اساس، پرسشنامهای با 41 سؤال، بهشیوه مقیاس پاسخدهی لیکرت ساخته شد. هشت متخصص زبانشناسی شناختی و دو متخصص روانسنجی سؤالات پرسشنامه را بررسی کردند. پس از حذف سؤالات نامناسب، سایر سؤالات اصلاح یا جایگزین سؤالات حذفشده شدند و در پایان، شاخص روایی محتوای سی سؤال باقیمانده محاسبه شد. سرانجام، پرسشنامه توسط 150 فارسیزبان (با مدرک تحصیلی کارشناسی به بالا) که بهصورت نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند، تکمیل شد. یافتههای این پژوهش نشان داد پرسشنامه مذکور با روش ضریب آلفای کرونباخ از اعتبار مطلوبی برای کل پرسشنامه و عاملها برخوردار است. همچنین، نتایج تحلیل عاملی نشان داد که پرسشنامه الگوی ادراک زمان بهصورت استعاری، از سه عامل ماده، مکان و شیء تشکیل شده که جمعاً 12/37 درصد از واریانس کل عاملها را تبیین میکند. در نتیجه، پرسشنامه الگوی ادراک زمان بهصورت استعاری برای فارسیزبانان از روایی و اعتبار خوبی برخوردار است.
آرمین احسانی، ایمان الله بیگدلی، حسین کارشکی،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده
رهیافتهای یکپارچه در علوم شناختی میکوشند بین سازههای مختلف در نظریههای گوناگون ارتباط برقرار کنند و آنها را در یک چهارچوب مفهومی مشترک بازتفسیر کنند. در این پژوهش با استفاده از مفهوم سطوح پردازشی، چهارچوب یکپارچهای جهت تفسیر نظاممند نتایج به دست آمده از آزمونهای شناختی پیشنهاد و ارزیابی شده است. برای برقراری ارتباط بین پردازش سطح معنایی با دیگر سطوح، ابتدا سطوح پردازشی شناخت بر اساس حجم اطلاعاتی که از محرک بازنمایی و پردازش میکنند به سه دسته ویژگی محور، معنایی و مفهومی تقسیم شدهاند و سطح پردازشی معنایی، ارتباط دهندهی سطح پردازشی ویژگی-محور و سطح پردازشی مفهومی در نظر گرفته شده است. برای ارزیابی کمی ساختار این مدل، 207 شرکتکننده با اختلال در پردازش محرکهای هیجانی از کلینیکهای روانشناختی شهرستان مشهد به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. چگونگی کارکرد شبکه شناختی شرکتکنندگان به وسیله پرسشنامه افسردگی بک، آزمون فاصله معنایی، آزمون روانی تولید کلام و آزمونهای رایانهای جستجوی نقطه هدف، استروپ، آزمون تداعی ضمنی و مرتبسازی کارتهای ویسکانسین سنجیده شد. در مدل پژوهش، پرسشنامه و آزمونهای اجرا شده به عنوان متغیر پیشبینیکننده و سطوح سهگانه پردازشی به عنوان متغیرهای میانجی سازماندهی شدند و دادههای پژوهش از طریق مدل معادله ساختاری و با رویکردی اکتشافی تحلیل گردید. بهترین مدل برازش شده، تقسیمبندی سه سطحی دادههای پژوهش را تایید کرد و در این مدل ضریب مسیر ارتباط مراحل معنایی و مفهومی پردازش 4/0 بدست آمد. این نتایج پیشنهاد میکنند که پردازش شناختی ویژگیمحور، معنایی و مفهومی با مکانیزمهای متفاوتی انجام میشوند و آزمونهای شناختی برای ارزیابی کارکردهای شناختی در هر سطح با توجه به حجم اطلاعاتی محرکهای استفاده شده، باید با آزمونهای انجام شده در همان سطح مقایسه شود. در مطالعات پیشین ارتباط بین نمره آزمون تولید کلام و شدت نشانگان افسردگی بک اغلب بحث برانگیز بوده است. با بکارگیری مفهوم سطوح پردازش، درباره ارتباط این دو متغیر و دلایل متفاوت بودن نتایج مطالعات قبلی بحث شده است.
فریده سادات حسینی، طیبه احمدشاهی، سوران رجبی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
بازیهای شناختی رایانهای یک شیوه جدید و برانگیزاننده برای کودکان و نوجوانان میباشد که میتواند علاوه بر جنبههای سرگرمکننده، به آنها کمک کند تا کارکردهای شناختی و خلاقیت خود را ارتقا ببخشند. مطالعهی حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیهای شناختی رایانهای بر کارکردهای اجرایی و خلاقیت کودکان پیشدبستانی انجام شده است. مطالعهی حاضر در قالب روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل اجرا شده است. نمونه تحقیق 21 کودک دختر و پسر مقطع پیشدبستانی بودند که به شیوه در دسترس در یک مرکز پیشدبستانی شهر بوشهر انتخاب شدند و به شیوه همتاسازی بر اساس جنسیت، سن و هوش در سه گروه 7 نفره یعنی دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. قبل و بعد از اجرای بازیهای شناختی، آزمون خلاقیت تصویری تورنس و نرمافزار استروپ ساده و حافظه کاری وکسلر بر روی سه گروه اجرا شد. گروههای آزمایشی بازیهای لوموسیتی و بازیهای تتریس هر یک به مدت 16 جلسهی یک ساعته بازیهای شناختی را انجام دادند و گروه کنترل در این مدت هیچگونه بازی را دریافت نکردند. نتایج نشان داد که انجام بازیهای شناختی رایانهای بر خلاقیت و حافظه کاری کودکان پیشدبستانی تأثیر معنادار دارد ولی بر توجه انتخابی و انعطافپذیری شناختی تأثیر معنادار ندارد. نتایج این پژوهش تلویحات نظری و کاربردی مهم در ارتباط با نقش بازیهای شناختی رایانهای در ارتقای کارکرد شناختی کودکان پیشدبستانی در بردارد.
فرنگیس دمهری، طاهره خطیبی، مهدیه عزیزی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
اهمیت درک آسیبشناسی، طبیعت و درمان اختلال طیف اوتیسم در طی دوره مدرسه همیشه مورد تأکید بوده است. کودکان با اختلال طیف اوتیسم مشکلاتی را در استفاده اجتماعی از ارتباطلات کلامی و غیرکلامی دارند که باعث محدودیت عملکردی در ارتباطات موثر، مشارکت اجتماعی، ارتباط اجتماعی و موفقیت تحصیلی کودک میشود از این رو پژوهش حاضر با هدف مقایسهی دانشآموزان اوتیستیک با پیشرفت تحصیلی بالا و ضعیف از نظر راهبردهای یادگیری و کارکردهای اجرایی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان طیف اوتیسم دبیرستان شهرستان یزد است. با روش نمونهگیری در دسترس 30 دانشآموز اوتیسم با عملکرد تحصیلی بالا (گروه اول) با 30 دانشآموز طیف اوتیسم با عملکرد تحصیلی پایین از لحاظ هوش و مشکلات روانشناختی همگن شدند. پرسشنامههای صفات طیف اوتیسم، کارکردهای اجرایی و راهبردهای یادگیری بین آنها توزیع گردید. سپس دادهها با روش آماری تی تست مستقل بررسی شدند و نتایج نشان داد که دانشآموزان اوتیستیک با عملکرد تحصیلی بالا از نظر تمامی متغیرهای راهبردهای یادگیری و همچنین از نظر بازداری، تنظیم هیجانی، برنامهریزی و سازماندهی و انتقال توجه تفاوت معناداری با گروه دانشآموزان با پیشرفت پایین دارند. بنابراین نتیجهگیری میشود که دانشآموزان دارای طیف اوتیسم موفق در تحصیل بیشتر از راهبردهای یادگیری استفاده میکنند و وضعیت بهتری در زمینه کارکردهای اجرایی نسبت به دانشآموزان دارای طیف اوتیسم ناموفق در تحصیل دارند.
مرضیه صمیمی فر، سحر بهرامی خورشید، صغری اکبری چرمهینی، مریم اسماعیلی نسب، الهام فیاض،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
نتایج پژوهشهای اخیر حاکی از تأثیر دوزبانگی بر بسیاری از فرایندهای شناختی و هیجانی میباشد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش دوزبانگی در پردازش هیجان خشم در زبانهای اول و دوم دوزبانههای ترکی- فارسی میباشد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 18 نفر دوزبانۀ متوالی ترکی- فارسی (با میانگین سنی 26 سال) از دانشجویان دانشگاههای تهران به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و در این پژوهش که یک پژوهش شبه تجربی است شرکت کردند. شرکتکنندگان علاوه بر پرسشنامههای تاریخچۀ زبانی، سلامت عمومی، و خلق مثبت و منفی، به آزمون کامپیوتری طراحیشده جهت القاء هیجان خشم و سپس انتخاب معناداری واژههای ترکی و فارسی و ناواژه پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که در موقعیت القاء خشم در مقایسه با موقعیت عادی، افراد به طور معناداری زمان بیشتری را صرف پاسخ به معنادار بودن یا نبودن واژهها کردند. همچنین در گزینش واژههای ترکی در مقایسه با فارسی نیز به طور معناداری کندتر عمل کردند. به علاوه، در ارتباط با مقایسۀ هر دو زبان به صورت مجزا در هر دو موقعیت، نتایج مقایسۀ زوجی حاکی از این بود که زمان واکنش افراد به واژههای ترکی در موقعیت القاء خشم به طور معناداری طولانیتر بود. در نتیجه، میتوان گفت که افراد دو زبانۀ ترکی- فارسی در موقعیت هیجانی و مشخصاً هیجان خشم، درگیری بیشتری با زبان اول دارند و زبان ترکی بار هیجانی و تداعیهای احساسی بیشتر و عمیقتری برای آنها داشته، و درگیری احساسی آنها در زبان مادریشان بیش از زبان دومشان است.
مرضیه غلامی، علی دلاور،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
یکی از تواناییهای عالی مغز، حافظه است. ضعف حافظه دیداری-شنیداری منجر به اختلال خواندن، ریاضی و بیشفعالی میشود. بنابراین تدوین آزمونی جهت تشخیص توانمندی و کارایی دقیق حافظه ضروری میباشد. بر این اساس، آزمونی با استفاده از ادبیات نظری تهیه شده است. آزمون حافظه محقق ساخته از چهار بخش (حافظه عددی-کلامی، حافظه دیداری، حافظه کاری و حافظه شنیداری-جمله) تشکیل شده و اعتبار محتوایی آن توسط اساتید روانشناسی شناختی و مشاوره تائید و سپس با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی بر روی یک نمونه 308 نفری از دانشآموزان پیشدبستانی اجرا شد. سؤالات با روش آماری مناسب تحلیل و میزان اعتبار، پایایی و نمرات هنجار تعیین گردید. برای بررسی پایایی آزمون سه روش محاسبه گردید. ضریب پایایی با استفاده از روش همسانی درونی 83/0 به دست آمد و ضریب همبستگی پیرسون بین دو نیمه پرسشنامه 79/0=r تعیین گردید که نشاندهنده این است که بین دو نیمه پرسشنامه مذکور همبستگی زیادی وجود دارد. برای تعیین اعتبار سازه و مؤلفههای تشکیل دهنده پرسشنامه از روش تحلیل مؤلفههای اصلی با چرخش به شیوه نرمال شده واریماکس استفاده شد و جهت بررسی اعتبار افتراقی از آزمون تی مستقل استفاده شد نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات دانشآموزان دختر و پسر تفاوت معنیدار وجود دارد(001/0> p و 76/2= (204)t). با توجه به میزان پایایی و اعتبار بهدستآمده، آزمون حافظه دیداری- شنیداری ابزاری است که میتواند مورداستفاده مراکز اختلالات و مشاوره قرار گیرد و به عنوان ابزاری برای سنجش و تشخیص زود هنگام دانشآموزان پیشدبستانی استفاده شود.
حمید خانیپور، مهسان پورعلی، مژگان عطار،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
تصمیمگیری غیراخلاقی میتواند هم خودخواهانه و به نفع خود و هم با هدف نفع رساندن به دیگران باشد. هدف این مطالعه بررسی نقش افتراقی حس قدرت، حس از جایگاه اجتماعی و روشهای جایگاهطلبی اجتماعی شامل روش برتری و منزلت در پیشبینی تصمیمگیری غیراخلاقی به نفع خود و به نفع دیگران بود. شرکتکنندگان 150 نفر از شهروندان تهرانی بودند که به صورت داوطلبانه در مطالعه شرکت کردند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس حس قدرت، مقیاس حس جایگاه اجتماعی، مقیاس برتری-منزلت، و پرسشنامه تصمیمگیری غیراخلاقی استفاده شد. یافتههای تحلیل رگرسیون نشان داد برتری به صورت مثبت و منزلت به صورت منفی با تصمیمگیری غیراخلاقی به نفع خود، رابطه دارد و در مورد تصمیمگیری غیراخلاقی به نفع دیگران، فقط برتری به صورت مثبت رابطه داشت. رابطه معنیداری بین حس قدرت و حس جایگاه اجتماعی و تصمیمگیری غیراخلاقی در دو وضعیت وجود نداشت. این مطالعه از تمایز مفهومی تصمیمگیری غیراخلاقی خودخواهانه یا به نفع خود و به نفع دیگران حمایت میکند. به نظر میرسد صرف قدرت و جایگاه اجتماعی عوامل مرتبط با تصمیمگیری غیراخلاقی نیستند، بلکه روشهای کسب جایگاه یعنی برتری و منزلت مکانیسمهای روانی تعیینکنندهتری در احتمال تصمیمگیری غیراخلاقی هستند.
نجمه فرهمند، مجید چهارده چریک، ربابه رستمی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر سن و سطح مهارت برگشت سالتو بر توانایی چرخش ذهنی دختران شناگر بود. این پژوهش بهصورت علی مقایسهای و با طرح تکمرحلهای و پسرویدادی انجام شد. جامعۀ آماری این پژوهش شناگران دختر شهرستان شیراز که مهارت برگشت سالتو را آموزشدیده بودند. از بین آنها بهروش نمونهگیری هدفمند 60 آزمودنی انتخاب و سپس در چهار گروه (هفت تا نه سال با مهارت پایین، هفت تا نه سال با مهارت بالا، 10 تا 12 سال با مهارت پایین و 10 تا12 سال با مهارت بالا) قرار گرفتند. سطح مهارت سالتو براساس میانگین نمره سه داور تعیین گردید. برای اندازهگیری چرخش ذهنی از آزمون قلم و کاغذ تصویری (با پایایی 75/0 بهروش آلفای کرونباخ) استفاده شد. یافتهها نشان داد که نمرات چرخش ذهنی بین گروههای سنی اختلاف معنادار ندارد (0638/p=)؛ این در حالیست که نمرات چرخش ذهنی بین دو گروه سطح مهارت اختلاف معنادار نشان داد (0001/P=). نتایج حاکی از آن است که چرخش ذهنی با سطوح مهارت متفاوت تغییر میکند. بنابراین احتمالاً میتوان ویژگیهای ذهنی ورزشکاران از جمله چرخش ذهنی را با استفاده از تمرینات مهارتی تغییر داد.
عین اله خجیر، رسول کردنوقابی، خسرو رشید، ابوالقاسم یعقوبی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
پژوهشهای متعددی به بررسی تفکر آرزومندانه یا سوگیری تمایل در کودکان و بزرگسالان پرداختهاند اما پژوهشی در مورد تحول تفکر آرزومندانه در سنین کودکی و نوجوانی انجام نشده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تحول تفکر آرزومندانه در کودکان و نوجوانان سنین 7 تا 14 سال ایرانی است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات تحولی با روش مقطعی بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان سنین 7 تا 14 سال مدارس عادی دولتی شهر آمل در سال تحصیلی 99-98 بود. حجم نمونه شامل 240 نفر در 4 گروه سنی(هر گروه شامل 30 دختر و 30 پسر) که با روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، آزمون کارت علامتدار بود که به صورت نرمافزار تحت وب، طراحی شده بود. دادهها با روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان دادند که تفکر آرزومندانه در کودکان و نوجوانان ایرانی نه تنها با افزایش سن کاهش نمییابد بلکه افراد 14-11 سال در پیشبینی رویدادهای ناخوشایند، سوگیری شدیدتری نسبت به کودکان 10-7 نشان میدهند. با توجه به تأثیری که تفکر آرزومندانه در فرایند تصمیمگیری بویژه در پیشبینی رویدادهای منفی و به دنبال آن در بروز رفتارهای پرخطر دارد پژوهش بیشتر برای یافتن راهکارهایی برای آگاهیبخشی و متعادلسازی تفکر آرزومندانه، ضروری است.
ضحی برهانی دیزجی، سید ابوالقاسم مهری نژاد، مهرانگیز پیوسته گر،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
ترکیب روانکاوی و عصبشناسی در ابتدا ناملموس و عجیب به نظر میرسد. ترکیبی که سعی کرده است معانی و مفاهیم روانکاوی را با دانش عصبشناسی متحد کند تا بتواند دانش یکپارچهای را برای درک بهتر و عمیق ذهن آدمی فراهم کند. با این حال تعامل روانکاوی و عصبشناسی جهت تفسیر رفتار آدمی در سه دههی گذشته مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی و یافتن سهم کارکردهای اجرایی در پیشبینی سه سبک دفاعی رشدنایافته، رشدیافته و روان رنجور در دانشجویان شهر تهران میباشد. بدین منظور نمونهی ۱۴۰ نفری (شامل ۷۶ نفر زن و ۶۴ نفر مرد) به شیوهی نمونهی در دسترس مورد بررسی قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل یک پرسشنامه سبکهای دفاعی اندروز و همکاران (DSQ) و چهار آزمون رایانهای عملکرد مداوم، استروپ، ان بک و بروـ نرو میباشد. برای تحلیل داده از همبستگی پیرسون و رگرسیون استاندارد چند متغیره استفاده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد ارتباط معناداری بین سبکهای دفاعی و کارکردهای اجرایی وجود دارد همچنین این پژوهش توانست مدلی را جهت تعیین سهم کارکردهای اجرایی در سبک دفاعی رشدیافته و روان رنجور نشان دهد. میزان عملکرد فرد در کارکردهای اجرایی بر سبک مکانیزم دفاعی مؤثر است.
افسانه مرادی، مریم اکبرزاده، وحید فرنیا، مصطفی علیخانی، نسرین عبدلی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
با افزایش کاربرد کامپیوتر و اینترنت، اعتیاد به بازیهای رایانهای بهعنوان یک اختلال روانپزشکی جدید پیشنهاد شده است. شواهد زیادی نشان دادهاند که در سطح مدارهای عصبی، اعتیاد به بازیهای رایانهای مشابه اعتیاد به مواد مخدر است، اگرچه بررسیها به لحاظ مقایسه کارکردهای مغزی بسیار اندک است. هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای بازداری پاسخ و تصمیمگیری پرخطر بین افراد وابسته به بازی، بیماران وابسته به مواد (هروئین و متآمفتامین) و افراد بهنجار بود. نمونه شامل 180 نفر مرد (هر گروه 45 نفر) بودند که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. آزمون برو نرو و آزمون بارت برای بررسی بازداری پاسخ و تصمیمگیری پرخطر استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که میزان بازداری پاسخ در گروههای وابسته به مواد و وابسته به بازی در مقایسه با گروه بهنجار بهطور معناداری کمتر بود (001/0< P)، هر چند گروه وابسته به بازی در مقایسه با گروه وابسته به مواد عملکرد بهتری نشان داد (001/0< P). بعلاوه، عملکرد گروه وابسته به بازی در تصمیمگیری پرخطر مشابه گروه وابسته به مواد بود و بهطور معناداری بیشتر از گروه بهنجار بود (001/0< P). به نظر میرسد دو گروه وابسته به بازی و وابسته به مواد به لحاظ مؤلفههای تکانشگری به ویژه تصمیمگیری پرخطر مشابه هستند و این میتواند زمینه تداوم مصرف دارو و یا ادامه بازیهای آنلاین با وجود پیامدهای آزارنده در هر دو گروه باشد.
عادله مؤیدی پور، جعفر حسنی، شهرام محمدخانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر القای تجارب هیجانی بر پاسخهای فیزیولوژیک و کارکردهای شناختی نوجوانان بر اساس مؤلفه سرسختی روانشناختی است. بدین منظور ابتدا 400 نفر از دانش آموزان دو مدرسه منطقه 2 شهر تهران در مقطع متوسطه دوره دوم پرسشنامه سرسختی اهواز (AHI) را تکمیل کردندکه از میان آنها بر اساس نمرات انتهایی توزیع (10 درصد)، دو گروه 20 نفری شامل گروهی سخت رو و گروهی با سخت رویی پایین انتخاب شدند. بهمنظور القای تجارب هیجانی مثبت و منفی از قطعه فیلمهایی به مدت 5 دقیقه استفاده شد. قطعه فیلمها برای شرکتکنندگان هر گروه بهصورت انفرادی نمایش داده شد. پاسخهای فیزیولوژیک شرکتکنندگان (فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و ضربان قلب) بهوسیلۀ دستگاه فشارسنج دیجیتالی سنجیده شد و عملکرد شناختی شرکتکنندگان انسانی در دو حیطه توجه و حافظه بهعنوان کارکردهای شناختی با استفاده از بخش فراخنای اعداد وکسلر-3 -نسخه تجدیدنظر شده بزرگسالان - قبل و بعد از تماشای فیلمها، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که تفاوت معنادار بین سه بار اندازهگیری خط پایه، القای هیجان مثبت و القای هیجان منفی (بهصورت ترکیبی) برای ضربان قلب، فشارخون سیستولیک و یا فشارخون دیاستولیک در سطح 01/0>P وجود داشت. همچنین وجود تفاوت معنادار بین سه بار اندازهگیری خط پایه، القای هیجان مثبت و القای هیجان منفی (بهصورت ترکیبی) برای کارکردهای شناختی در سطح 01/0>P تائید گردید. درمجموع یافتههای پژوهش بیانگر این مطالب هستند که افراد با سرسختی بالا به دلیل داشتن ویژگی سخت رویی و خودکنترلی بالا، قدرت جلوگیری از نشان دادن واکنشهای هیجانی و تکانشی به شرایط یا رویدادهای بالقوه فشارزا رادارند و بهطور مؤثری میتوانند شرایط مواجهه با استرس را تسهیل کرده و مانع بروز مشکلات روانی و جسمی گردند.
حمید هاشمی پور، هادی کرامتی، جواد کاووسیان، مهدی عربزاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی اهمالکاری تحصیلی دانشجویان براساس باورهای فراشناختی درباره اهمالکاری با نقش واسطهای اضطراب امتحان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال تحصیلی 99-98 بود که از بین آنها 320 نفر (206 زن و 114 مرد) با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس اهمالکاری دانشجویان، پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر و پرسشنامه باورهای فراشناختی درباره اهمالکاری استفاده شد. دادهها با روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافتهها نشان داد که مدل مفهومی پیشنهادی، برازندگی مطلوبی با دادهها دارد. متغیرهای اضطراب امتحان و باورهای فراشناختی درباره اهمالکاری به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین واریانس اهمالکاری تحصیلی داشتند و در مجموع 28 درصد واریانس آن را تبیین میکنند. باورهای فراشناختی منفی درباره اهمالکاری تنها بهصورت غیرمستقیم و از طریق اضطراب امتحان بر اهمالکاری تحصیلی اثر داشت و میانجیگری کامل مورد تأیید واقع شد. با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان نتیجه گرفت که باورهای منفی در مورد اهمالکاری، دانشجویان را مستعد اضطراب امتحان و اهمالکاری تحصیلی میکند. از این رو تعدیل این باورها میتواند بهعنوان برنامهای برای کاهش اضطراب امتحان و اهمالکاری تحصیلی در نظر گرفته شود.