6 نتیجه برای اختلال اضطراب
فاطمه گرجیان، محمدحسین عبداللهی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و تخمین شناختی و سوگیری تعبیر در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی و افراد سالم بود. در این پژوهش، نمونه به تعداد 100نفر به روش نمونه گیری هدفمند از میان دانشجویان دانشگاههای تهران انتخاب شد. پنج پرسشنامه اضطراب اجتماعی، نسخه ی تجدید نظر شده پرسشنامه تعبیر، آزمون تخمین شناختی و پرسشنامه توانایی های شناختی اجرا شد. پس از آن50 نفر از افرادی که نمره بالاتر از نقطه برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی کسب کردند و در محدوده تحت بالینی و بالینی قرار میگیرند؛ و 50 نفر از افرادی که نمره پایین تر از نقطه برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی کسب کردند نمونه پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیری صورت گرفته است. یافتههای حاصل از این پژوهش حاکی از این بود که سوگیری تعبیر در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی بیش از افراد بهنجار است و تخمین شناختی و کارکردهای اجرایی در افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی نسب به افراد سالم دارای نقص است. دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی در این مولفه ها کارکردهای اجرایی، سوگیری شناختی و سوگیری تعبیر نسبت به گروه بهنجار عملکرد ضعیف تری دارند.
زهرا محسنی نسب، سمیه ساکت، معصومه دیلمی پویا، سمانه بسیطی، ساحل جعفری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف این پژوهش اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی در بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه به صورت تصادفی تقسیم شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و آزمایش بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی جیویا و همکاران (2000) و خودکارامدی عمومی شرر بود. برای اجرا، در ابتدا، از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله ذهن آگاهی قرار گرفتند سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و تحلیل کوواریانس یک راهه (آنکوا) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش ذهن اگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی تأثیر معناداری دارد.
الهه باقری، دکتر کورش گودرزی، دکتر مهدی روزبهانی، دکتر کیوان کاکابرایی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی بر سبکهای حل مساله دانش آموزان دختر با اختلال اضطراب اجتماعی است. طرح این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل ناهمسان و پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه نواحی سه گانه آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1402 بودند از این جامعه 60 دانش آموز مبتلا به اضطراب اجتماعی به صورت غربالگری و با توجه به ملاکهای ورود به مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه 15 نفری(سه آزمایش و یک کنترل) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب اجتماعی(کانور، 2000) و سبکهای حل مساله(دزوریلا و همکاران، 2002) بود. دادهها با نرم افزار SPSS23 و آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی سبب افزایش سبکهای حل مسئله کارآمد و کاهش سبکهای حل مسئله ناکارآمد در مبتلایان به اضطراب اجتماعی شده است و از بین سه درمان، درمان فراشناخت در سبکهای حل مساله کارآمد و فراشناخت و راه حل محور در سبکهای حل مسئله ناکارآمد نسبت به تمرینات استقامتی اثربخشتر بودهاند (P≤0.05). بر مبنای این یافته ها میتوان گفت که هر سه الگوی درمانی میتوانند در نمونه بالینی ایرانی به کار گرفته شوند.
لیلا فاتحی خشکناب، دکتر مجید محمودعلیلو، دکتر علی اصغرزاده، دکتر امیر پناه علی، دکتر اکبر رضایی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه بازشناسی و اطمینان به حافظه در افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری (شستشو کننده و وارسی کننده) و اختلال اضطراب فراگیر، با رویکردی تجربی و پسرویدادی انجام شد. نمونه پژوهش شامل ۴۵ نفر از بیماران مراجعهکننده به کلینیک بیمارستان رازی تبریز در سال ۱۴۰۲ بود که به سه گروه ۱۵ نفره تقسیم شدند: افراد مبتلا به وسواس اجباری نوع شستشو، وسواس اجباری نوع وارسی، و اختلال اضطراب فراگیر. افراد مورد بررسی از هر دو جنس، در رده سنی ۲۰ تا ۴۵ سال و دارای تحصیلات بالاتر از دیپلم بودند. در این پژوهش، حافظه آزمودنیها به کمک دو فهرست واژه شامل فهرست بازشناسی و فهرست یادآوری با بهرهگیری از نرمافزار رایانهای مورد سنجش قرار گرفت. دادهها با استفاده از تحلیل چندمتغیره بررسی شدند. یافتهها نشان داد که بین گروههای پژوهشی از نظر بازشناسی و اطمینان به حافظه تفاوت معناداری وجود دارد (p < 0.05)؛ بهطوری که گروه وارسیکننده عملکرد ضعیفتری از نظر بازشناسی و اطمینان به حافظه، نسبت به دو گروه دیگر از خود نشان داد. نتایج این پژوهش بیانگر تأثیر تفاوتهای اختلالات هیجانی بر جنبههای حافظه و اطمینان شناختی است و بر اهمیت مداخلات هدفمند شناختی و رواندرمانی برای بهبود عملکرد حافظه در بیماران وسواس و اضطراب تأکید دارد.
مجتبی احمدی، دکتر غلامرضا چلبیانلو، دکتر رضا عبدی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پروتکل یکپارچه (UP) و تحریک فراجمجمهای با جریان مستقیم (tDCS) بر حافظه کاری و توجه پیوسته بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (GAD) انجام شد. طرح پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی (با طرح پیشآزمون و پسآزمون با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل بیماران با تشخیص GAD مراجعهکننده به درمانگاهها و مراکز تخصصی اعصاب و روان شهر تهران در نیمه اول سال ۱۴۰۳ بودند. با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج، نمونهای به تعداد ۴۵ نفر (۳۱ نفر خانم و ۱۴ نفر آقا) به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و بهطور مساوی (هر گروه ۱۵ نفر) در گروه مداخله پروتکل یکپارچه، مداخله ترکیبی پروتکل یکپارچه و تحریک فراجمجمهای و لیست انتظار قرار گرفتند. همچنین از مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-V)، مقیاس ۷ آیتمی اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7)، آزمون بلوکهای کرسی (برای ارزیابی حافظه فعال) و آزمون ساعت (برای ارزیابی توجه پیوسته) استفاده شد. محاسبات آماری با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-26 و تحلیل کوواریانس (ANCOVA) انجام گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که استفاده از پروتکل UP بهطور جداگانه و بهصورت ترکیبی با tDCS، بهطور معناداری حافظه فعال و توجه پیوسته را بهبود داده است (05/0>P). علاوه بر این، این مطالعه نشان میدهد که هر دو مداخله UPو مداخله ترکیبی (UP+tDCS) رویکردهای مؤثری برای بهبود حافظه فعال و توجه پیوسته در بیماران GAD هستند و ممکن است بهعنوان یک استراتژی جدید برای مدیریت این اختلال و بهبود عملکردهای اجرایی عمل کنند.
ندا براتی کلهر، پروانه سر کشیک زاده، مهری ازندریانی، فاطمه قاسم پور،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1404 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مداخله شناختی کوتاهمدت و مداخله مبتنی بر پذیرش و ذهنآگاهی بر انعطافپذیری شناختی و کنترل بازداری در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر طرح نیمهآزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعهکننده به مراکز مشاوره و روانپزشکی شهر تهران در سال ۱۴۰۴ بود. نمونه پژوهش شامل ۴۵ نفر (۳۰ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) بود که به روش نمونهگیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰) و پرسشنامه کنترل بازداری برو نرو بود و پروتکل مداخله شناختی کوتاهمدت بک (۲۰۱۱) و مداخله مبتنی بر پذیرش و ذهنآگاهی گاردنر و مور (۲۰۱۷) برای مداخلات گروه آزمایش به کار گرفته شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۷ در دو سطح توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و سطح استنباطی با استفاده از تحلیل کوواریانس بررسی شدند. نتایج نشان داد که هر دو مداخله بر افزایش انعطافپذیری شناختی و کنترل بازداری مؤثر بوده و دارای اثر بخشی متفاوت هستند. این یافتهها میتواند مبنای انتخاب مداخلات هدفمند و بهینه در درمان بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر قرار گیرد.