5 نتیجه برای بیشفعالی
آذین سراج خرمی، وحید نجاتی،
دوره 7، شماره 1 - ( 7-1398 )
چکیده
کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی پاداش کوچکتر اما فوری را به پاداش بزرگتر و در آینده ترجیح می دهند که این امر منجر به تصمیم گیری و رفتارهای تکانشی در آنها می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم قشر خلفی خارجی و شکمی میانی پیش پیشانی برای بهبود ارزش آینده در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی بود. در این پژوهش 20 کودک مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و هر کدام از آزمودنی ها در سه موقعیت تحریک آندی قشر خلفی خارجی پیش پیشانی و مهار قشر شکمی میانی پیش پیشانی، الگوی معکوس این تحریک و در نهایت در شرایط شبه تحریک از طریق آزمون اثر دیرکرد پاداش مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین عملکرد آزمودنی ها در آزمون اثر دیرکرد پاداش در موقعیت های مختلف تحریک وجود دارد0/05 > p و تحریک آند بر قشر شکمی میانی پیش پیشانی ارزش آینده را به طور معناداری بهبود می بخشد.
سیده ندا قدمگاهی ثانی، علیرضا مرادی، رضا شالباف، میثم صادقی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
مقدمه: اختلال کمبود توجه بیش فعالی نوعی اختلال رشدی عصبی است که با نقایصی در مهارتهای شناختی و خودکنترلی هیجانی مشخص میشود. مطالعات بسیاری به عملکرد ضعیف ناحیه پیشانی در بیماران بیشفعال اشاره کردهاند. افزایش تغییرات همودینامیک در منطقه پیشانی این کودکان میتواند باعث کاهش علائم اختلال میشود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات غلظت هموگلوبین(Hb) منطقه پیش پیشانی این کودکان در حین انجام فعالیت شناختی آزمون عملکرد پیوسته رایانهای میباشد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری است. از 30 کودک بیشفعال شش تا هشت سال ثبت fNIRS به همراه آزمون عملکرد پیوسته رایانهای به صورت پیش آزمون انجام شد. سپس به روش تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری جایگزین شدند. گروه اول تحت مداخله تحریک الکتریکی جمجمهای و گروه دوم تحت مداخله شناختی رایانهای کاپیتان لاگ به تعداد 14 جلسه نیم ساعته قرار گرفتند. پس از اجرای مداخلهها مجددا میزان تغییرات هموداینامیک ناحیه پیشانی از همه شرکتکنندهها به وسیله fNIRS به همراه آزمون عملکرد پیوسته رایانهای به صورت پس آزمون ثبت گرفته شد. سرانجام پس از اتمام دوره مداخله با 4 هفته فاصله ، از شرکت کنندهها آزمون پیگیری گرفته شد. یافتهها: نتایج نشان داد تفاوت میانگین میزان جذب اکسیژن از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون در گروه CES، معنادار بوده اند (01/0p<) ولی این تفاوت از مرحله پس آزمون تا پیگیری معنادار نبود (05/0p>). در گروه کاپیتان لاگ تفاوت میانگین میزان جذب اکسیژن از مرحله پیش آزمون تا پیگیری بر اساس نتایج آزمون t، معنادار بوده اند (05/0p<). نتایج بیانگر عدم معناداری اثر تعامل گروه در زمان برای متغیر میزان جذب اکسیژن میباشد. بین دو گروه CES و کاپیتان لاگ در میزان تغییر جذب اکسیژن از جلسه پیش آزمون تا جلسه پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0p>). نتیجهگیری: بر مبنای یافتههای این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که مداخله CES و مداخله نرم افزار شناختی کاپیتان لاگ، درمانهای موثری به منظور افزایش تغییرات هموداینامیک در منطقه پیش پیشانی کودکان بیشفعال هستند و نیز میتوانند باعث بهبود نقص توجه پایدار بینایی در این کودکان شوند.
آقای سعدی ایازی، دکتر سجاد رضائی، دکتر اشکان ناصح، دکتر مریم کوشا،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی (ADHD) یکی از شایعترین اختلالهای عصبی-رشدی است و تلاش برای بهبود روشهای تشخیصی آن ادامه دارد. در این مطالعه با استفاده از نرمافزار CogLab مدلی تشخیصی تدوین و معرفی شود تا بهعنوان ابزاری کمکی برای تشخیص ADHD به روانشناسان یاری رساند. در بستر یک طرح توسعهای و مورد-شاهدی با استفاده از نمونهگیری هدفمند در شهر رشت، 93 کودک با تشخیص ADHD با تشخیص یک فوق تخصص روانپزشکی اطفال، انتخاب شدند. از والدین هر دو گروه (مورد و شاهد) نیز مصاحبه بالینی گرفته شد و پس از تکمیل پرسشنامه علائم مرضی کودکان نسخه4-CSI، اطلاعات جمعیت شناختی آنها جمعآوری شد. گروه شاهد نیز شامل 33 نفر از دانشآموزان شاغل بهتحصیل از مدارس رشت فاقد اختلال با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان نسخه چهارم CSI-4 انتخاب شدند. هر دو گروه در شرایط یکسان با استفاده از بخش توجهِ نرمافزار CogLab بهآزمونهای کشف تغییر و نشانه دهی فضایی پاسخ دادند. دادههای توسط SPSS-24 پردازش شدند. در تحلیل تشخیص، نتایج نشان داد حالتِ نسبتِ پاسخ صحیحِ کشف تغییر در حالت سوسو بیشترین قدرت پیشبینی در تفکیک و تمایز طبقات بین گروه مورد و شاهد را داشته است و نتایج تابع تشخیصی در بخش اعتبارسنجی متقابل، در دو گروه مورد و شاهد توانست 6/80 درصد از کل افراد گروه ADHD(مورد) و همچنین 7/72 از کل افراد گروه شاهد را درست گروهبندی کند. آزمون کشف تغییر و نشانهدهی فضایی در بستر نرمافزار CogLab میتواند بهعنوان ابزاری کمکی در خدمت روانشناسان، برای کمک بهفرایند تشخیص در کودکان مبتلابه ADHD مورداستفاده قرار گیرد.
دکتر سجاد رضائی، خانم سیده الهه حسینی، دکتر عذرا زبردست،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
یکی از ناهنجاریهای عصبی-رشدی شایع در کودکان، اختلال کاستیتوجه و بیشفعالی (ADHD) است. درکنار اثرگذاری بالای دارودرمانی، امروزه درمانهای غیردارویی مانند درمانهای شناختی، بهویژه توانبخشیهای شناختی رایانهمحور، بسیار موردتوجه هستند. پژوهش حاضر، باهدف تعیین کاربردپذیری و اثربخشی نرمافزار Captain's Log بر بهبود تغییرکوری و گزینشپاسخ کودکان دچار ADHDانجام شد. طرح از نوع نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون تکگروهی بود. پیشآزمون و پسآزمون از طریق آزمونهای کشفتغییر و اثر سایمون درمحیط نرمافزار CogLab بهترتیب برای اندازهگیری سطوح تغییرکوری و گزینشپاسخ اجرا شد. 6 نفر از پسران شهرستان بابل که در بازۀ سنی 7تا 12 سال بودند، از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و10 جلسۀ 40تا 45 دقیقهای مداخلۀ شناختی رایانهمحور بهصورت دو بار درهفته دریافت کردند. نتایج آزمون ویلکاکسون بهبود معنیدار را در نمرۀ پاسخدهیِ درست درحالت تغییرکوری باوقفه نشان داد؛ علاوهبرآن زمان پاسخدهی به این آزمون نیز بهطورمعنیداری کاهش یافت؛ اما نمرۀ پاسخدهی درست، درحالت بدون وقفه، بهبودی معنیداری نشان نداد ؛ همینطور زمان لازم برای این آزمون نیز کاهش معنیداری نداشت. توانایی گزینشپاسخ درحالت تطابق مکانی کاهش معنیدار درسرعت داشت؛ اما درحالت عدمتطابق مکانی بهبود معنیداری مشاهده نشد. نتایج آشکار ساخت که از طریق بازتوانی شناختی رایانهای، با تکیه بر انعطافپذیری مغز و با توجه به تکرار فعالیتهای شناختی که منجر به افزایش مهارتهای شناختی میشود، میتوان تغییر کوری را بهبود بخشید. این مداخلات توانست تاحدی رفتار مطلوب مکثکردن در گزینش پاسخها را برای کودکان با ADHD افزایش دهد.
زینب فتحیان، سمیرا وکیلی، کیوان ملانوروزی، مهدی عرب زاده،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی بازیهای حسی_حرکتی و نوروفیدبک بر حافظه فعال کودکان دارای نقص توجه و بیش فعالی شکل گرفت. این پژوهش از انواع مطالعات نیمه تجربی است که آزمودنیها به شیوه در دسترس از تمامی کودکان 8 تا 12 سال تهرانی مبتلا به بیش فعالی انتخاب و بصورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. 40 نفر آزمودنی در سه گروه بازیهای حسی-حرکتی، نوروفیدبک، گروه ترکیبی و یک گروه کنترل قرار گرفتند و پیش و پس از مداخلات برای سنجش حافظه فعال از از مقیاس تجدیدنظر شده هوشی وکسلر برای کودکان -نسخه چهارم WISC-R- استفاده شد. یافتهها برگرفته از تجزیه و تحلیل کواریانس پس از رعایت پیش فرضها نشان داد میزان حافظه فعال در بازیهای حسی-حرکتی، نوروفیدبک و ترکیبی در گروه و شاهد پس از حذف اثر پیش آزمون به طور معناداری با هم تفاوت دارند. این نتیجه به این معناست که با توجه به نتایج ذکر شده، مداخله بازیهای حسی-حرکتی، نوروفیدبک و ترکیبی تأثیر معنادار بر میزان حافظه فعال دارد. همچنین بر اساس یافته های بدست آمده رویکرد ترکیبی بازیهای حسی-حرکتی و نوروفیدبک بر حافظه فعال کودکان اثربخشی بیشتری به نسبت دو رویکرد بازیهای حسی-حرکتی ونورورفیدبک دارد وبین دو رویکرد بازیهای حسی-حرکتی و نورورفیدبک دراثربخشی برحافظهفعال تفاوت معناداری وجود ندارد.