پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط بین سبکهای تفکر و سبکهای تصمیم گیری با میانجیگری حل مسئله شاغلین استارت آپها انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شاغلین در حوزه استارتآپهای شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود. با روش نمونهگیری در دسترس تعداد ۳۰۰ نفر انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای سبک تفکر (استرنبرگ، ۱۹۹۴)، سبک تصمیمگیری (اسکات و بروس، ۱۹۹۵) و مهارت حل مسئله (هپنر، ۱۹۸۸) پاسخ دادند. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روشهای آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری و روش آماری تحلیل مسیر با نرم افزارهای SPSS-۲۶ و آموس انجام شد. بر اساس یافتهها، مدل پیشنهادی در معادلات ساختاری و روابط علّی بین متغیرهای، از برازش خوبی برخوردار بود. بهطورکلی مشخص شد که سبک تصمیمگیری هم بهصورت مستقیم و هم بهصورت غیرمستقیم از طریق مهارت حل مسئله در شاغلین استارتآپها با سبک تفکر رابطه دارد . نتایج نشان داد که بین مهارت حل مسئله و ابعاد آن با سبک تصمیمگیری و بین سبک تفکر و ابعاد آن با سبک تصمیمگیری نیز رابطه مثبت و معنادار بود. بنابراین توصیه میشود از یافتههای پژوهش جهت استخدام و تصمیمگیری در حوزۀ استارتآپها استفاده شود.