عباس سیوندی پور، محسن گرامی، هادی تقدیسی،
جلد 6، شماره 1 - ( 6-1391 )
چکیده
پیشبینی محل وقوع زلزلههای آتی همراه با تعیین درصد احتمال رخداد، میتواند در کاهش خطرات ناشی از زلزله بسیار سودمند باشد. تعیین محلهای پیشبینی شده، سبب افزایش توجه به طراحی، بهسازی لرزهای و ارزیابی قابلیت اعتمادپذیری سازههای موجود در این مکانها میشود. در پیشبینی زمان وقوع زلزله فرضیهها و نظریههای گستردهای مطرح است. هنوز شیوهای دقیق برای پیشبینی زمان رخداد زلزلههای آتی مورد تأیید قرار نگرفته است. در مورد پیشبینی بزرگی زلزله، بررسیهای گستردهای انجام شده است، ولی در زمینۀ پهنهبندی مکان رخداد زلزله احتمالی هنوز هیچ پژوهشی صورت نگرفته است. در این پژوهش با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی خود سازمان یافته، در استانهای سمنان و قم، مکانهایی که احتمال رخداد زلزله آتی وجود دارد، پیشبینی شده است. شبکههای عصبی مصنوعی انتخاب شده در این تحقیق، با دریافت الگوهای ورودی قادر به استخراج مشخصات الگوهای پیچیدهای از دادههای ورودی(کاتالوگ زمین لرزهها) است. سپس با پژوهشهای آماری انجام شده، نقشۀ پهنهبندی مکان زلزله احتمالی ترسیم شده است. برای انجام این کار مشخصات زلزلههای رخ داده بین سالهای 1903 تا 2012 در استانهای مورد نظر از پایگاههای مختلف لرزهای جمعآوری شد. با توجه به نقشههای بهدست آمده، بیشترین احتمال وقوع زلزله در استان قم، در منطقۀ مرکزی این استان با احتمال 6/31 درصد و در استان سمنان در محدودۀ شمالی این استان با احتمال 9/28 درصد پیشبینی شده است.
محسن شهروزی، پیمان درخشانی،
جلد 6، شماره 2 - ( 11-1391 )
چکیده
تحلیل تاریخچۀ زمانی بهعنوان ابزاری مهم در کاربردهای متنوع مهندسی زلزله بهشدت به مشخصات نگاشت زلزلۀ اعمالی وابستهاند چنانکه نتایج آنها مورد به مورد دستخوش تغییر میشود. مقیاس کردن جنبش نیرومند زمین بهعنوان راهکاری آییننامهای برای کاهش چنین وابستگی و افزایش قابلیت اطمینان تحلیلهای مذکور شناخته شده است. اما روش متداول با کاربرد ضرایب یکنواخت مقیاس میتواند به طرحهای غیراقتصادی بهدلیل خطای زیاد تطبیق منجرشود. در این پژوهش مسئلۀ اخیر در قالب بهینهیابی با ضرایب پیوسته مقیاس رابطهبندی شده و روش فراابتکاری جستجوی هماهنگی برای حل مثالهای آن بهکار رفته، سپس خطای تطبیق نسبت به طیف هدف استاندارد با تغییرات بازۀ تناوبی بهطور منحصر بهفرد توسط بهینهیابی ارزیابی گردیده است. علاوه بر مشاهدۀ کاهش چشمگیر خطا طی این بهینهیابی، اثر تناوب مبنا و بازههای تناوبی مختلف بررسی شد که نتایج حاکی از وابستگی خطا به کشیدگی و تغییرات بازۀ مذکور و یا تناوب مبنا است. همچنین در مثالهای بررسی شده با نگاشتهای فیلتر شده در عبور از بستر نرم آبرفتی تغییرات چشمگیری در خطای تطبیق طیفی مشاهده شد.
رضا احمدی، نادر فتحیانپور، غلامحسین نوروزی،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
رادار نفوذی زمین (GPR) روش ژئوفیزیکی غیرمخرب و با قدرت تفکیک زیاد است که از بازتاب امواج الکترومغناطیسی با فرکانس بالا برای آشکارسازی اشیاء مدفون استفاده میکند. در پژوهش حاضر این روش برای تعیین پارامترهای هندسی اهداف استوانهای مدفون نظیر انواع ساختارهای تونلی استفاده شده است. دستیابی بهچنین مقصودی براساس تعیین روابط پنهان بین پارامترهای هندسی اهداف استوانهای و پارامترهای هذلولی پاسخ GPR، با استفاده از روشهای هوشمند شبکههای عصبی مصنوعی و شناخت الگو، انجام شده است. برای این منظور پاسخ GPR مدلهای مصنوعی استوانهای شکل تولید شده با مدلسازی پیشرو به روش اختلاف محدود دوبعدی، بهعنوان الگو در الگوریتمهای شبکههای عصبی مصنوعی و تطبیق الگو استفاده شده است. ساختار شبکه عصبی استفاده شده براساس استخراج ویژگیهای متمایز و منحصر بهفرد (مقادیر ویژه و نرم مقادیر ویژه) از تصاویر GPR و تعیین تمام پارامترهای هندسی اهداف، بهطور همزمان بنا شده است. عملیات تطبیق الگو نیز با بهکارگیری دو روش شباهت مختلف همآمیخت حوزۀ فضایی و همبستگی متقابل نرمالیزه شده در حوزۀ عدد موج دوبعدی، صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که هر دوروش هوشمند استفاده شده، قابلیت کاربرد برجا، سریع، دقیق و خودکار را برای اهداف ژئوتکنیکی واقعی دارند، هرچند درمجموع روش شبکههای عصبی نسبت به روش تطبیق الگو خطای کمتر و در نتیجه قدرت تخمین بیشتر برای پارامترهای هندسی اهداف استوانهای مدفون دارد.
رضا احمدی،
جلد 12، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
سنگهای ساختمانی ذخایر معدنی با ارزش هستند و صنعت سنگساختمانی نیز بهعنوان صنعت اقتصادی مهم بهشمار میرود. این صنعت بهصورت یک زنجیره است و کنترل کیفیت، حلقۀ گم شده این زنجیره در ایران است که موجب کاهش بهرهوری این صنعت شده است. کیفیت سنگ ساختمانی تابع عوامل مختلفی است و وجود ناپیوستگیها، حفرهها، فضاهای خالی و لایهبندیهای ظریف روی کیفیت سنگ تأثیر منفی دارند. در پژوهش حاضر از روش ژئوفیزیکی غیرمخرب رادار نفوذی به زمین (GPR) برای ارزیابی و کنترل کیفیت بلوکهای استخراجی تراورتن مجتمع معدنی حاجیآباد محلات در استان مرکزی، قبل از عملیات فرآوری، استفاده شده است. برای این منظور ابتدا با استفاده از برنامه مدلسازی عددی پیشرو، بهروش تفاضل محدود دوبعدی بهبود یافته در حوزۀ فرکانس در محیط نرمافزار MATLAB، پاسخ GPR دوبعدی مدلهای مصنوعی فرضی بهشکل مکعب مستطیل (معرف کوپهای سنگی) شامل لایهبندیهای ظریف و ناپیوستگی در جهتهای مختلف، شبیهسازی شد تا از نتایج آنها برای تفسیر نگاشتهای راداری واقعی استفاده شود. نتایج مدلسازی نشان میدهد که پاسخ GPR مرزهای مشترک لایهها (ناشی از وجود لایهبندیهای ظریف) و ناپیوستگیهای برجسته درون بلوک سنگ، در نگاشتهای راداری بهوضوح قابل تشخیص هستند. بررسی نتایج حاصل از تفسیر نگاشتهای راداری واقعی، پس از اعمال فیلترهای مختلف نیز حاکی از قابلیت بالای روش GPR در شناسایی لایهبندیهای ظریف و ناپیوستگیهای درون بلوکهای سنگی و در نتیجه تعیین کیفیت آنها در محدودۀ بررسی شده است. در هر صورت در مورد دادههای واقعی بهدلیل ناهمگنی لایههای ظریف، وجود انواع مختلف نوفهها و بازتابهای چندگانه، پاسخ ناپیوستگیهای ساختاری کوچک واقع در زیر ناپیوستگیهای برجستۀ کم عمق، با پاسخهای دیگر پوشش داده شده و قابل شناسایی نیستند
مهرداد امامی تبیریزی، امین عبدلی فاضل، سالار فرجی،
جلد 12، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
حفر تونل در زمینهای نرم موجب تغییر در توزیع تنشهای درجا و جابهجایی خاک پیرامون آن میشود. این جابهجاییها ممکن است موجب بروز آسیب در سازههای سطحی و زیرسطحی مجاور تونل شود. بنابرین تخمین اندازه و منحنی نشست ناشی از حفر تونل و تعیین پارامترهای مؤثر بر آن اهمیت ویژهای دارد. روشهای تجربی و تحلیلی متعددی را محققان مختلف برای پیشبینی نشست زمین ارائه کردهاند. از جمله میتوان بهروش تجربی پک (1969)، بهعنوان رایجترین روش برای تخمین منحنی نشست زمین اشاره کرد. در مقاله حاضر با استفاده از مدلسازی فیزیکی انجام یافته تحت شتاب گرانشی، به بررسی تأثیر درصد تراکم ماسه بر منحنی نشست میپردازیم. فرآیند حفر تونل، از طریق اعمال افت حجم در تراز تونل انجام میشود. سپس جابهجایی خاک با استفاده از روش پردازش تصویر اندازهگیری شده و در نهایت منحنی نشست بهدست آمده با منحنی گوسی پک برازش میشود. با انجام آزمایش روی ماسه در دو حالت متراکم و شل و تحلیل نتایج بهدست آمده مشخص شد با افزایش درصد تراکم، مقدار نشست کاهش یافته و منحنی نشست عریضتر میشود. همچنین حجم افت زمین در اعماق مختلف با افت زمین موجود در تراز تونل برابر نیست
محمد عطایی، سعید قنبری،
جلد 12، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
حفاری و برش سنگ، بهعنوان یکی از عملیات مهندسی، در زمینههای مختلف فنی و مهندسی معدن، کاربردهای وسیع و تعیینکنندهای دارد. تخمین قابلیت حفاری و برش سنگ با دستگاههای حفاری و سیم برش الماسه، در تخمین هزینهها و طراحی معادن نقش مهمی دارد. در این مقاله بهمنظور پیشبینی آهنگ حفاری و برش، نمونههای سنگ ساختمانی کربناته از معادن مختلف ایران، بررسی شد. بهمنظور ارزیابی تأثیر مشخصات بافتی بر آهنگ حفاری و برش، ابتدا از هر مقطع نازک میکروسکوپی نمونه سنگ بررسی شده، عکس تهیه و سپس مساحت، محیط، بزرگترین قطر و کوچکترین قطر دانههای موجود در مقاطع تعیین شد و مشخصات دیگر بافتی، طبق روابط ریاضی بهدست آمد. در مرحلۀ بعد ارتباط بین پارامترهای ذکر شده با آهنگ حفاری و برش در برازش تک متغیره تعیین شد. در پایان برای دستیابی به ضریب همبستگی بیشتر، از برازش چند متغیره استفاده شد. از میان خصوصیات بافتی مؤثر بر آهنگ حفاری، ضریب بافت، محیط دانه، قطر معادل، نسبت وضعیت دانه و شاخص یکنواختی ارتباط خوبی با آهنگ حفاری و همچنین از میان خصوصیات بافتی مؤثر بر آهنگ برش، ضریب بافت، محیط دانه، مساحت دانه، قطر معادل، فشردگی، فاکتور شکل، شاخص قفلشدگی و شاخص یکنواختی ارتباط خوبی با آهنگ برش داشتند و رابطۀ نهایی برای پیشبینی آهنگ حفاری و برش بر حسب این پارامترها بهدست آمد.
افسانه احمدپور، ابوالقاسم کامکارروحانی، رضا احمدی،
جلد 12، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
روش رادار نفوذی به زمین (GPR) روشی ژئوفیزیکی نسبتاً جدید، غیرمخرب و با قدرت تفکیک زیاد است که بهدلیل شفاف بودن برف و یخ برای امواج الکترومغناطیسی بهطور گسترده برای شناسایی ضخامت لایههای برف و یخ و بستر یخچالها استفاده میشود. در پژوهش حاضر مدلسازی پیشرو و وارون دادههای GPR با هدف کاربرد در زمینۀ برف و یخ و یخبندانشناسی در منطقۀ علمکوه مازندران، انجام شده است. برای این منظور ابتدا پاسخ GPR مدل مصنوعی متناظر با نگاشت راداری منطبق بر پروفیل واقعی GPR، بهروش تفاضل محدود حوزۀ زمان (FDTD) دوبعدی، شبیهسازی شد. سپس برای اعتبارسنجی تعبیر و تفسیر برداشتهای GPR واقعی، از روش مدلسازی وارون با حل یک مسئلۀ بهینهسازی، استفاده شد. نگاشت راداری نهایی مطلوب دادههای واقعی GPR منطبق بر یکی از پروفیلهای برداشت در این منطقه، با اعمال مراحل پردازشی مختلف مانند تصحیح اشباع سیگنال، تابع تقویت، اعمال فیلتر مهاجرت f-k و تصحیح توپوگرافی روی دادههای خام، با استفاده از نرمافزار Reflexw آمادهسازی شده است. نتایج این پژوهش بر اساس بررسی میزان تطابق نگاشت راداری دادههای واقعی GPR با پاسخ GPR مدل مصنوعی تولید شده متناظر با آن، درستی تفسیر زیرسطحی انجام شده در منطقۀ یخچال علمکوه را تأیید میکند.
صادق رضائی، عسکر جانعلیزاده،
جلد 12، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
یکی از مهمترین مباحث ژئوتکنیک لرزه ای، بررسی اثر ساختگاه بر روی مشخصات امواج زمین لرزه میباشد. این پدیده در محل هایی که دارای خاک نرم و لایه ای هستند، باعث تغییر مشخصات امواج لرزه ای شده و منجر به تقویت ارتعاشات و افزایش خسارات مالی و جانی می گردد. امروزه روش های متنوعی برای ارزیابی اثر ساختگاه وجود دارد که در میان آنها، اندازه گیری میکروترمورها به دلیل سادگی، هزینه پایین و عملیات اجرایی آسان بیش از سایر روش های دیگر مورد استفاده قرار می گیرند. در این پژوهش به منظور تخمین فرکانس اساسی و ضریب تقویت ارتعاش در شهر بابل، اندازهگیری میکروترمور در 60 ایستگاه صورت پذیرفت. نگاشت های میکروترمور به کمک روش ناکامورا (نسبت طیفی H/V) و با استفاده از نرمافزار Geopsy پردازش گردید و با معیارهای SESAME صحتسنجی شدهند. نتایج نشان میدهند که فرکانس اساسی بین 0/65 الی 11/4 هرتز تغییر کرده و بخش وسیعی از ناحیه مطالعاتی دارای فرکانس اساسی کمتر از 1 هرتز می باشد؛ همچنین مقدار بیشینه و کمینه ضریب تقویت ارتعاش به ترتیب 3/71 و 1/19 ارزیابی شده است. در ادامه برای بررسی توانمندی و دقت این روش، نتایج پردازش میکروترمور با دادههای ژئوتکنیکی، تحلیل عددی و اطلاعات دستگاه شتابنگار موجود در منطقه مقایسه گردیدند. این مقایسه نحوه تغییرات فرکانس اساسی در ناحیه مطالعاتی را تایید و اندازه گیری میکروترمور را روشی مناسب معرفی کرده است. در انتها با بررسی جنبه های مختلف می توان اندازه گیری میکروترمور را روشی کارآمد و ایده آل برای ارزیابی اثر ساختگاه شهر بابل در نظر گرفت.
حسین فریدونی، رضا احمدی،
جلد 13، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
رادار نفوذی به زمین(GPR) یک روش ژئوفیزیکی با قدرت تفکیک بالاست که از امواج الکترومغناطیسی با فرکانس زیاد برای تصویر کردن ساختارها و اشیاء مدفون در زیر زمین بدون تخریب محیط، استفاده می کند. در پژوهش حاضر انتخاب پارامترهای بهینه برداشت داده های واقعی این روش مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور ابتدا مدلسازی پیشرو داده های GPR با استفاده از روش تفاضل محدود دوبعدی حوزه زمان (FDTD) به کمک نرم افزارهای GPRMAX، ReflexW و Radexplorer برای تعداد زیادی از مدلهای مصنوعی متناظر با اهداف متداول در تاسیسات زیرسطحی انجام شد. هدف از این شبیه سازی ها بررسی تاثیر پارامترهای برداشت همانند فاصله نمونه برداری مکانی (فواصل بین تریسی) و زمانی بر روی پاسخ GPR اهداف با پارامترهای هندسی و فیزیکی مختلف می باشد. در راستای انتخاب و طراحی مناسب ترین شرایط و پارامترهای برداشت داده های واقعی GPRنیز برداشتهای میدانی متعدد در محوطه دانشگاه صنعتی اصفهان، بر روی اهداف استوانهای شکل مدفون از پیش شناخته شده با محیطهای میزبان گوناگون، انجام شد. در این عملیات برخی از پارامترهای برداشت همانند میزان فرکانس مرکزی، بازه آنتنی و وضعیت آنتن به دلیل در اختیار داشتن یک نوع دستگاه GPR تک ثابت با آنتن های پوشش دار با فرکانس مرکزی 250 مگاهرتز، ثابت (غیرقابل تغییر) باقی ماندند. مهم ترین پارامترهای برداشت مورد بررسی نیز شامل فرکانس نمونه برداری زمانی، فاصله نمونه برداری مکانی، پنجره زمانی و تعداد تریسهای برانبارش شده می باشد. درنهایت موفقیت یا عدم موفقیت آشکارسازی اهداف براساس پارامترهای برداشت انتخابی، مورد بررسی قرار گرفت و مقدار کمّی احتمال موفقیت آشکارسازی اهداف زیرسطحی براساس مقادیر فرکانس نمونه برداری زمانی و مکانی تعیین گردید که بیشترین احتمال آشکارسازی اهداف، مربوط به فرکانس نمونه برداری زمانی 1954 مگاهرتز و فاصله نمونه برداری مکانی 1 سانتی متر می باشد.
سعید مجدی فر، نسترن استاد مهدی عراق،
جلد 13، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از سنجنده آستر تلاش شده است کاربرد الگوریتم ماشین بردار پشتیبان در تفکیک دگرسانیهای هیدروترمال ذخایر مس پورفیری بررسی شود. برای آموزش این الگوریتم در مجموع 2204 پیکسل از مناطق کانیسازی شده انتخاب شد. باندهای 4، 6، 7 و 8 سنجنده آستر برای شناسایی دگرسانیهای فیلیک و آرژیلیک و 9 باند محدودۀ مرئی و مادون قرمز نزدیک برای شناسایی دگرسانی پروپیلیتیک بهعنوان ورودی این الگوریتم انتخاب شدند. بهمنظور ارزیابی خطای طبقهبندی، ماتریس درهم آمیختگی بررسی شد. نتایج ماتریس در هم آمیختگی بیانگر آن است که خطای طبقهبندی برای زون فیلیک و آرژیلیک نسبتاً بالاست و امکان تفکیک این دو زون به سادگی امکانپذیر نیست در حالیکه دگرسانی پروپیلیتیک بهخوبی طبقهبندی شده است. همچنین این تحقیق تابع خطای جدیدی بهنام خطای کور را تعریف کرد که با استفاده از ماتریس درهم آمیختگی نسبت پیکسلهای دگرسان طبقهبندی نشده را محاسبه میکند. بر اساس مقدار این خطا، ماشین بردار پشتیبان 6/73 درصد از پیکسلهای دگرسان را طبقهبندی نمیکند. همچنین صحت کل طبقهبندی الگوریتم ماشین بردار پشتیبان برابر06/66 درصد و ضریب کاپا برابر6522/0 است.
مهندس سعید ولیان، دکتر افشین مشکوه الدینی، دکتر جعفر کیوانی قمصری،
جلد 13، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
در این پژوهش، شناخت پارامترهای اساسی لرزهشناسی مربوط به ساختارهای پالسگونه موجود در تاریخچۀ زمانی رکوردهای نیرومند حوزۀ نزدیک، با هدف مدلسازی ریاضی بررسی شده است. پارامترهای مشخصه این ساختارهای پالس شکل، عبارت از دامنه، دوره و بازۀ زمانی متناظر آن هستند. با استفاده از این عوامل و جایگذاری آنها در روند برازش تحلیلی مربوط به یک فرمولاسیون فرم بسته، مدلهای ریاضی توصیف کننده پالسهای مشخص سرعت حاصل شده که میتوانند ویژگیهای اصلی لرزهشناسی مربوط به رکوردهای حوزۀ نزدیک را بهخوبی نمایش دهند. هدف از این مدلسازی، ایجاد گسترۀ وسیعی از نگاشتهای مصنوعی نیرومند و پرانرژی است که با توجه به معدود بودن رکوردهای حوزۀ نزدیک در بررسی عملکرد انواع سازهها کاربرد دارد. محتوای فرکانسی (تواتر) رکوردهای ثبت شده در زلزلهها را میتوان به دو بخش باند فرکانسهای بالا و باند فرکانسهای پایین تفکیک کرد. نتایج پژوهشهای لرزهشناسی بیانگر آن است که نمود مشخصترین ویژگیهای رکوردهای نیرومند حوزۀ نزدیک را باند فرکانسی پایین ایجاد میکند. همین موضوع باعث شده است که در روند مدلسازی فرم بسته نیز توجهات تحلیلی بیشتر به باند فرکانسی پایین صورت گیرد. بر این اساس، مدلهای فرم بسته ریاضی حاصل از این روند نیز تطابق قابل قبولی با رکوردهای نیرومند حوزۀ نزدیک داشته و ویژگیهای طیفی اصلی را بهخوبی نمایش میدهد.
علی ساکت، سید سیدمحمود فاطمی عقدا، احمد فهیمی فر، حسین صادقی،
جلد 14، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
تحلیل زمان، مکان و بزرگی پیشلرزهها و پسلرزهها از جمله مواردی است که در دهههای اخیر مورد توجه متخصصان رشتههای مرتبط از جمله زمینلرزهشناسان، مهندسان سازه، مدیران بحران و دیگر علوم مرتبط قرار گرفته است. زیرا این تحلیلها در کنار شناسایی شرایط لرزهزمینساختی منطقه و رفتار گسل مسبب زمینلرزه، کمک زیادی به روندیابی پیشلرزهها و پسلرزهها با هدف کاهش تلفات و حتی کاستن تنشهای روانی جامعه آسیب دیده و بازمانده در منطقه زلزلهزده و مدیریت کارآمد بحران در آن شرایط میکند. در این مقاله به بررسی و ارزیابی دادههای مربوط به یک زمینلرزه واقعی و تجربه مشابه بهدست آمده از دیگر زمینلرزهها و ارائۀ الگویی کاربردی در زمینۀ پیشبینی پارامترهای زمینلرزه اصلی و همچنین مکانیابی و تعیین بزرگی و زمان پسلرزهها با هدف کاهش اثرات ناشی از آنها در مناطق زلزلهزده میپردازیم. بر این اساس، در پژوهش حاضر، نتایج بررسیهای مربوط به تحلیل مبنایی پارامترهای پیشلرزهها و پسلرزههای زمینلرزه آذرماه 1391 زهان در استان خراسان جنوبی بررسی شد. اهمیت بررسی و پژوهشهای کاربردی در این بخش از ایران به دلیل این است که این بخش از ایران با اینکه در دهههای گذشته شاهد زمینلرزههای مخرب و بزرگی بوده است، در بیش از دو دهۀ اخیر، با یک نبود لرزهای مشخص مواجه شده است. چنین شرایطی، بررسی متمرکزتر در بارۀ تغییرات لرزهخیزی در این محدوده، بهدلیل قریبالوقوع بودن یک زمین لرزه بزرگ را ضرورت میبخشد. نتایج بهدست آمده از این پژوهش روی تحلیل روند تغییرات پیشلرزهها نشان داد که با بررسی تغییرات مکانی، بزرگی و عمق پیشلرزهها میتوان تا حدود زیادی به روند یابی پارامترهای زمینلرزه اصلی رسید. ضمن اینکه فراوانی پسلرزهها و فواصل زمانی(سکون لرزهای) مشخص بین آنها میتواند بهعنوان نشانگرهایی برای شناسایی زمان پسلرزههای بزرگتر استفاده شود و تحلیلهای انجام شده در این پژوهش نشان داد روشهایی از جمله مدلهای ارائه شده در بارۀ سری زمانی در کنار تحلیل سکون لرزهای به تدقیق زمان پیشبینی پسلرزههای بزرگ میانجامد.
رضا احمدی، زهرا بهارلوئی،
جلد 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
در کانسار مس درۀ زرشک یزد دادههای ژئوفیزیکی مغناطیس سنجی، مقاومت ویژه و قطبش القایی برداشت شده و تعداد 25 حلقه گمانه اکتشافی در سطح محدوده حفاری شده است. در پژوهش حاضر مدلسازی وارون و پردازش دادههای ژئوفیزیکی و میزان انطباق کیفی و کمی آنها با دادههای عیارسنجی گمانهها انجام شده است. برای این منظور ابتدا نقشه شدت میدان مغناطیسی کل بعد از اعمال فیلترها و پردازشهای لازم ترسیم شد و گسترش سطحی و عمقی بیهنجاریها روی آن مشخص شد. ترسیم پروفیل بیهنجاری ایستگاههای برداشت مغناطیسی منطبق بر چهار پروفیل ژئوالکتریکی نشان میدهد که اغلب محدودههای بیهنجار مغناطیسی، دارای بارپذیری زیاد و مقاومت ویژه کم نیز هستند که بر تطابق کیفی دادههای مغناطیسی و ژئوالکتریک با یکدیگر و در نتیجه افزایش احتمال کانیسازی در منطقه دلالت دارد. سپس براساس تفسیر کیفی مقاطع ژئوالکتریک، موقعیت بهینه حفاری روی هر پروفیل پیشنهاد شد. ترسیم مقطع ماده معدنی منطبق بر پروفیلهای ژئوالکتریک با استفاده از دادههای عیارسنجی گمانهها نشان داد که حفاری برخی گمانهها مبتنی بر نتایج عملیات ژئوفیزیکی نیست و بدون هیچگونه منطق، هدف و طراحی درستی صورت گرفته است. بهطورکلی بررسی میزان تطابق کیفی نتایج عملیات برداشت ژئوالکتریک با دادههای عیارسنجی گمانهها تطابق کیفی نسبتاً خوبی را نشان داد. همچنین بررسی میزان همبستـگی خطی بین دادههای ژئوفیزیکی وارونسازیشده با دادههای عیارسنجی گمانهها در یک محـدودۀ مشخص و یکسان، بعد از یک شبکهبندی معین و برابر و درونیابی مقادیر آنها، بهطورکلی انطباق کمی نسبتاً خوبی (بین 4/0 تا 7/0) نشان داد.
سعید نظری، دکتر علیرضا عرب امیری، دکتر ابوالقاسم کامکار روحانی، دکتر صادق کریم پولی،
جلد 15، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
ناحیۀ چهارگنبد کرمان از نظر تقسیمات زمینشناسی در جنوب زون ایران مرکزی و بهطور عمده در کمربند ولکانیکی ارومیه- دختر قرار دارد. پیجوییهای اولیه و بررسیهای اکتشافی بزرگ مقیاس در این منطقه، وجود محدودههای پرپتانسیلی از نظر کانیزایی مس و طلا را به اثبات رسانیده است. برای بررسی دقیقتر این پتانسیلها، در این تحقیق روش سنجش از دور برای مکانیابی آلتراسیونها در نتیجه کانیزاییهای مناسب در سطح و روش ژئوفیزیک برای بررسی کانیزاییهای محتمل در عمق بهکار گرفته شدند. برای انجام بررسیهای سنجش از دور، از تصاویر ماهواره استر برای یافتن مناطق آلتره امیدبخش استفاده شد. تصاویر ماهوارهای با روشهای مختلفی از قبیل ترکیب رنگی کاذب و نسبتگیری طیفی پردازش و نقشههای مناسب تولید شدند. نتایج، حاکی از وجود آلتراسیونهای آرژیلیک (و فیلیک) در منطقه بابزنگوییه است که بهوسیلۀ آلتراسیون پروپلیتیک احاطه شده است. چنین پراکندگی آلتراسیونی بهخوبی میتواند بیانگر وجود پتانسیل کانیزایی مس باشد. با تلفیق این نتایج و اطلاعات اکتشافی پیشین، منطقه بابزنگوییه برای انجام پیمایش و عملیات ژئوفیزیک زمینی با روش ژئوالکتریک انتخاب شد. عملیات ژئوفیزیکی در این منطقه به دو روش پلاریزاسیونالقایی و مقاومتویژه الکتریکی و با استفاده از آرایش قطبی-دوقطبی به اجرا در آمد. پس از تحلیلهای آماری و مدلسازی مستقیم و معکوس دادههای برداشت شده، محدودههای بیهنجار و وضعیت کانسار شامل شکل تقریبی کانیسازی و عمق کانیسازی در مدلهای 2 و 3 بعدی مشخص شدند. در نهایت و با استفاده از نتایج همپوشانی دادهها در یک مدل 3 بعدی نقاط مناسب برای حفاری پیشنهاد شد که نتایج حفاری نشاندهندۀ وجود ماده معدنی در عمق است.
مهندس عباس صفری، دکتر امید توسلی، دکتر خلیل رضایی، دکتر سید حمید لاجوردی،
جلد 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
مدیریت پسماند یکی از نیازهای اصلی هر جامعه بوده، که بسته به میزان تولید و ترکیب آن، دارای گزینههای مختلفی از جمله استفاده از دفن زباله است، که ویژگیهای ساختگاه اولین و مهمترین گام در انتخاب محل این مدفن زبالهها میباشد و مستلزم ارزیابیهای متعدد و مستمر آنها بویژه مطالعات پایش آلودگی آب و خاک است. در این مقاله، مطالعات ژئوالکتریکی و ژئوشیمی جهت این پایشها در محدوده اراضی محل دپوی زباله در شهر دماوند مشتمل بر 24 سونداژ ژئوالکتریکی قائم با آرایه شلومبرگر در قالب 4 پروفیل در طی سه دوره زمانی انجام پذیرفت. همچنین تعداد 3 نمونه آب و 5 نمونه خاک و یک نمونه شیرابه نیز در طی دو دوره زمانی برداشت شده و برای آنالیز به آزمایشگاه ارسال شدند. نتایج آزمایشها نشان میدهند که خاک در محل تجمع و دفن زبالهها تا عمق دو متری آلوده شده و این آلودگی بسمت جنوب در حال گسترش میباشد، اما وجود یک لایه سیمانته شده مانع از نفوذ شیرابه به اعماق پایینترگردیده و بدلیل سطح ایستابی نسبتاً عمیق، آب زیرزمینی نیز دچار آلودگیهای فعلی و آتی نخواهد شد. همچنین زیاد بودن عمق سفره آب زیرزمینی، ضخامت ناحیه غیراشباع خاک، مدت زمان کوتاه دفن مواد، بارندگی کم و تبخیر تقریباً زیاد نیز باعث کاهش شیرابه تولیدی گردیده و pH آن در فصل خشک، قلیایی و در فصل مرطوب اسیدی شده است. در این محدوده در حال حاضر مقادیر EC، TDS و سایر ترکیبات یونی و فلزی، پایینتر از حد مجاز استانداردها بوده و هیچگونه آسیب زیستمحیطی به دنبال نخواهند داشت.