کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
4 نتیجه برای موضوع مقاله:
احمد عباس نژاد،
جلد 4، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1389 )
چکیده
بر اساس پژوهشهای قبلی انجام شده، فروچالههای اختیارآباد و چاه دریای رفسنجان در اثر انحلال گچهای زیرزمینی در منطقه کرمان- رفسنجان تشکیل شدهاند و حاکی از وجود غارهای پنهان در منطقه هستند که به عنوان یک تهدید بالقوه محسوب میشوند. سازندهای گچی و اشکال انحلالی موجود در سطح آنها مؤید وجود کارستهای گچی است. لذا، در این پژوهش با تهیه نقشههای هدایت الکتریکی و نمایه انحلال سنگهای تبخیری و انطباق آنها با شرایط تغذیه و تحرک آبهای زیرزمینی، چهار محدوده به عنوان محلهای مشکوک به وجود غار زیرزمینی شناسایی شدند که محدوده اطراف روستای اختیارآباد به احتمال قریب به یقین حاوی غارهای پنهان است. در یک محل واقع در شمال روستای رباط نیز احتمال وجود غار وجود دارد. در دو محل دیگر (جنوب باغین و جنوب و جنوب باختری کبوترخان ) نیز به لحاظ معیارهای هیدروژئوشیمیایی بکار گرفته شده ممکن است غار وجود داشته باشد، ولی به دلیل نامساعد بودن شرایط هیدرودینامیکی، این احتمال ضعیف بنظر میرسد.
سمیه اکبر، حجت اله رنجبر، سعید کریمی نسب، مهدی عبدالملکی،
جلد 7، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1392 )
چکیده
منطقۀ بررسی شده در جیرفت و زون آتشفشانی سهند- بزمان قرار دارد و از نظر تکتونیکی فعال است. طبق پژوهشهای قبلی و شرایط منطقه، عوامل گوناگون مؤثر بر وقوع زمینلغزش برآورد شده و اهمیت هرکدام بهطور کیفی مشخص شده است. سه محدودۀ زمینلغزش در منطقه بهشیوۀ مستقیم (کار صحرایی) و بهکمک عکسهای هوایی مشخص شده است، که یکی از آنها در نزدیکی روستای محمدآباد مسکون واقع است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی خطر زمینلغزش در منطقه است که برای این منظور از دو روش فازی و هیبرید فازی- اوزان شاهد، استفاده شده است. نقشههای حاصل از دو روش، انطباق خوبی مخصوصاً در قسمتهای پرخطر نشان میدهند و همچنین با زمین لغزشهای موجود در منطقه مطابقت دارند. روش هیبریدی با احتیاط بیشتر و با توجه به نقاط شاهد، مناطق مستعد لغزش را معرفی میکند. در نتیجه مناطق معرفی شده، نسبت بهروش فازی مساحت کمتری اشغال میکنند. بنا بر این نقشههای حاصل از دو روش هیبریدی و فازی، بهترتیب بهعنوان حد آستانههای مینیمم و ماکزیمم خطر لغزش در منطقه مورد توجه قرار گیرند.
سعید کریمی نسب، مجتبی ربیعی وزیری، حمید رضا محمدی عزیز آبادی،
جلد 10، شماره 1 - ( جلد 10 شماره 1بهار 1395 1395 )
چکیده
هوک و براون روشی را برای تخمین پارامترهای مقاومتی و تغییر شکلپذیری تودهسنگها پیشنهاد کردند. زمانی که این روش پیشنهاد گردید، در طراحیهای مهندسی سنگ به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت. در طراحیها اغلب از میانگین مقادیر پارامترهای هوک و براون استفاده میشود، با توجه به تغییرپذیری خواص تودهسنگ در دامنه وسیعی از اعداد این عمل نمی-تواند مناسب باشد. در چنین مواردی تحلیل احتمالاتی خواص تودهسنگ اهمیت پیدا میکند. شاخص مقاومت زمینشناسی از مهمترین پارامترهای موجود در روابط هوک و براون میباشد که عدم قطعیتهای موجود در تعیین آن بیشتر از سایر پارامترها است. در این مقاله بر اساس نتایج آزمایشهای مکانیکسنگ بر روی نمونههای سنگی معدن گلگهر سیرجان و همچنین برداشتهای صحرایی مورد نیاز، به بررسی میزان حساسیت پارامترهای ژئومکانیکی تودهسنگ نسبت به تغییر نوع تابع توزیع آماری شاخص مقاومت زمینشناسی در هنگام استفاده از روش شبیهسازی مونت کارلو در تحلیل آماری این پارامترها پرداخته شد. نتایج نشان داد که میزان حساسیت روابط هوک و براون برای تعیین پارامترهای مختلف ژئومکانیکی تودهسنگ نسبت به تغییر نوع تابع توزیع شاخص مقاومت زمینشناسی یکسان نیست. به طوری که میزان حساسیت پارامترهای ژئومکانیکی زاویه اصطکاک داخلی، چسبندگی، مقاومت کلی و مدول تودهسنگ نسبت به تغییر نوع تابع توزیع شاخص مقاومت زمینشناسی بسیار کمتر از مقاومت فشاری تکمحوره و مقاومت کششی تودهسنگ میباشد. بیشترین میزان تغییرات با تغییر نوع تابع توزیع شاخص مقاومت زمینشناسی برای پارامترهای زاویه اصطکاک داخلی، چسبندگی و مقاومت کلی کمتر از 5%، برای مدول کمتر از10%، و برای مقاومت فشاری تکمحوره و مقاومت کششی کمتر از 25%، است.
دکتر مجتبی بهاالدینی،
جلد 11، شماره 4 - ( جلد 11 شماره 4 زمستان 1396 1396 )
چکیده
یکی از چالشهای مهندسان مکانیکسنگ، تغییر خواص مکانیکی سنگها با تغییر اندازۀ نمونه، با عنوان تأثیر مقیاس است. در بحث تأثیر مقیاس بر مقاومت کششی، پژوهشهای انجام شده روی سنگها بسیار محدود است و غالباً روی بتن انجام گرفته است. نتایج تعدادی از تحقیقات گذشته حاکی از کاهش مقاومت با افزایش قطر است، در حالیکه در تعدادی دیگر بیتأثیر بودن مقیاس یا افزایش مقاومت گزارش شده است. همچنین، اغلب این آزمایشها روی دامنۀ کوچکی از قطر انجام شده و رابطهای کلی که تأثیر مقیاس بر مقاومت کششی سنگها را نشان دهد و دارای مقبولیت باشد، وجود ندارد. در این مقاله، تأثیر ابعاد نمونه بر مقاومت کششی برزیلی بررسی میشود. برای این منظور، نمونههای ماسه سنگ با قطر بین 19 تا 145 میلیمتر تهیه و آزمایش برزیلی روی این نمونهها انجام شد. نتایج نشان میدهد که با افزایش قطر نمونه مقاومت کششی کاهش مییابد. در ادامه این بررسی، با استفاده از آنالیز رگرسیون غیرخطی و با استفاده از مدلهای هوک و براون، قانون تأثیر مقیاس SEL و قانون مقیاس چند فراکتال MFSL، روابطی برای تخمین مقاومت کششی در قطرهای مختلف ارائه شده و مشخص شد مدل SEL تخمین بهتری از تأثیر مقیاس بر مقاومت کششی ارائه میکند