ابراهیم نعیمی فر، شهاب الدین یثربی، علی ارومیه ای، هاتف هاشمی،
جلد 10، شماره 4 - ( جلد 10 شماره 4 زمستان 1395 1395 )
چکیده
بهمنظور تثبیت دیوارۀ گودبرداریهای عمیق از روشهای مختلفی از جمله سیستم میخکوبی، انکراژ، دیوار برلنی، اجرای شمع، دیواره دیافراگمی، دیوار حائل وزنی و خرپا بهره گرفته میشود. در این میان، استفاده از سیستم میخکوبی در محیطهای شهری با مزایایی مانند اشغال نشدن فضای اجرای سازه، امکان گودبرداری با توپوگرافی دلخواه و صرفه اقتصادی رشد زیادی داشته است. عملکرد دیوارههای گودبرداری تثبیت شده با سیستم میخکوبی (دیواره میخکوبی) تا حد زیادی وابسته به شرایط زمینشناسی و ژئوتکنیکی محدودۀ طرح است. برخورد با محیطهای سنگی درزهدار در محدودۀ گودبرداری از جمله شرایط ژئوتکنیکی محدودۀ طرح است. در این مقاله با تکیه بر روش اجزای محدود و مدلسازی عددی همزمان دیواره میخکوبی و سازۀ مجاور و با در نظر گرفتن اثرات غیرهمسان بودن لایههای سنگ و همچنین همۀ اندرکنشهای محیط سنگی- میخ-سازه، به بررسی عملکرد دیوارۀ میخکوبی در زونهای سنگی درزهدار میپردازیم. بهمنظور بررسی عملکرد، پارامترهایی مانند جابهجایی طرۀ دیواره، شکمدادگی دیواره، نشست کلی و نسبی زیرسازه بررسی شده است. بر اساس نتایج، تأثیر زوایای درزه نسبت به دیوارۀ گود، اثر میزان غیرهمسانی مصالح سنگی مجاور گود و تأثیر زاویۀ اجرای میخ بر عملکرد دیوارۀ میخکوبی قابل ارزیابی است. بهعنوان یکی از نتایج مهم میتوان به جابهجایی دیوارۀ گود تابعی از هر دو پارامتر لغزش در سطح تماس درزهها و همچنین ناهمسانی لایهها اشاره کرد. از اینرو با وجود افزایش ضریب اطمینان با تغییر زاویۀ درزه از حالت "درزه به سمت گود" به حالت "درزه عکس گود"، جابهجاییهای دیواره در حالت درزه افقی نسبت به سایر زوایای درزه کمتر است.
امید نعیمیفر، سید شهابالدین یثربی،
جلد 12، شماره 2 - ( جلد 12 شمارۀ 2، تابستان 1397 1397 )
چکیده
تأثیر بافت اولیه و درصد ریزدانه خمیری روی رفتار ماسههای رسدار بررسی شده است. برای مدلسازی بافت اولیه نمونه در شرایط نهشتهگذاری مختلف از چهار روش نمونهسازی درآزمایشهای سهمحوری استاتیکی و سیکلیک استفاده شده است. آزمایشها روی ترکیبات ماسه با صفر تا 25 درصد ریزدانه که با چهار روش تراکم مرطوب، ریزش خشک، تهنشینی در آب و ریزش جریانی ساخته شدهاند و تحت بارگذاریهای استاتیکی و سیکلیک انجام شده است. نتایج نشاندهندۀ آن است که روشهای تهنشینی در آب و ریزش جریانی و ریزش خشک تمایل به تولید بافتهای اتساعی دارند که حتی با افزایش درصد ریزدانه خمیری نیز همچنان رفتارهای اتساعی خود را حفظ میکنند. در مقابل روش تراکم مرطوب تنها در حالت ماسه تمیز از خود رفتار اتساعی نشان میدهد و با افزایش درصد ریزدانه به سرعت بهسمت ناپایداری و بروز رفتارهای نرمشوندگی کامل با کرنش میرود. در حالت بارگذاری سیکلیک تفاوت بین روشها کمتر شده و با افزایش درصد ریزدانه بهنظر میرسد رفتارهای مشاهده شده برای روشهای مختلف بهسمت یک روند یکسان میل میکنند. بهصورت کلی با افزایش درصد ریزدانه خمیری تا حدود 20 درصد ناپایداری در نمونههای تحت آزمایش افزایش یافته است و بعد از آن مجددا نمونهها بهسمت پایداری بیشتر حرکت میکنند. نکته قابل توجه آن است که نوع روش نمونه سازی و بافت اولیه نمونه تأثیر خاصی روی این حد آستانه نداشته است.