کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
3 نتیجه برای موضوع مقاله:
دکتر محسن صابرماهانی، مهندس ولی اله قلعه نوی، دکتر حمیدرضا الهی، مهندس شهام آتش بند،
جلد 12، شماره 3 - ( جلد 12 شمارۀ 3، پاییز 1397 )
چکیده
جتگروتینگ یکی از روشهای بهسازی بستر و پایدارسازی شیبها است که بهکمک آن میتوان ظرفیت باربری قائم یا جانبی زمین موردنظر را از طریق تزریق دوغاب سیمان تحت فشار افزایش داد. در این تحقیق، بهسازی خاک با المانهای جتگروت در یکی از شهرهای ساحلی شمال ایران بررسی میشود. نتایج تزریق دوغاب سیمان بهروش تکسیالی بههمراه شرایط ژئوتکنیکی خاک محل ارائه میشود. قطر ستونهای جتگروت، مقاومت تکمحوری مغزههای گرفتهشده و درصد بازیابی مغزهها بهعنوان مهمترین پارامترهای ارزیابی عملکرد بهسازی در معیارهای موجود، استفاده شده و بر اساس نتایج آن، طرح اولیه اصلاح و اجرا شده است. همچنین مشاهده شد که در صورت تأمین فشار تزریق 450 بار در ماسه سیلتی اشباع و غیراشباع با اعداد SPT متوسط بهترتیب 13 و 20، با سرعت بالا آمدن راد 5/0 سانتیمتر برثانیه و چگالی دوغاب gr/cm3 1600، بهترتیب ستونهایی با قطر cm 80 و cm 100 بهدست میآید که مغزههای استخراجی از ستونهای اجراشده در ماسه سیلتی اشباع دارای مقاومت تکمحوری kg/cm2 40 است. با توجه به زمان اجرای کوتاه نسبت به حجم عملیات بهسازی، روش جتگروتینگ روشی مناسب و اقتصادی در زمینهای ماسهای اشباع و غیراشباع برای تأمین ظرفیت باربری موردنیاز است و معیار نرخ بهسازی در ارزیابی مقاومت تکمحوری مغزههای استخراجی از خاک بهسازی شده و تصحیح ظرفیت باربری ستونهای جتگروت کارایی مناسبی از خود نشان داده است.
شهام آتش بند، محسن صابرماهانی، حمیدرضا الهی،
جلد 15، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
در مناطق صنعتی ساحلی، علاوه بر وجود خاک سست اشباع، حمله سولفاتی به المانهای بهسازی خاک از نوع خاک-سیمان بهعنوان یک مشکل مضاعف مطرح است. استفاده از سیمان ضد سولفات تیپ پنج بهعنوان روشی کاهندۀ اثرات تخریبی مربوط توصیه شده است. با توجه به منابع محدود تولیدکننده این نوع سیمان، اولاً تعیین رابطه بین عیار سیمان مصرفی و مقاومت حاصل در محیطهای سولفاته از سؤالات مهم مهندسی در این زمینه است و ثانیاً بهعنوان گزینهای جایگزین، استفاده از سیمان تیپ دو که در دسترستر است در ترکیب با افزودنیهای دیگر موردتوجه قرار میگیرد. تحقیق حاضر دو هدف مذکور را با ساخت نمونههای استوانهای خاک-سیمان با ماسه، آب و سیمانهای پرتلند ضد سولفات دنبال میکند. سولفات سدیم بهعنوان سولفات موجود در خاک و آب استفاده شده است. در این تحقیق، اولاً رابطۀ عیار سیمان تیپ پنج و مقاومت تکمحوری خاک-سیمان در سولفات 0% تا 5% بهدست آمده است که نشان میدهد عیار 400 کیلوگرم بر مترمکعب به شکل مناسبی افت مقاومت را در سولفات 2% کاهش میدهد. ثانیاً ، ترکیب سیمان تیپ دو با کلرید و هیدروکسید باریم آزموده شده است. نتایج حاکی از آن است که ترکیب سیمان تیپ دو با کلرید و هیدروکسید باریم، مقاومتهای بیشتری، بهترتیب حدود 7/2 تا 3/3 برابر (در 362 روز) نسبت به خاک-سیمان حاوی سیمان تیپ پنج نتیجه میدهد؛ همچنین مشاهده میشود که افزودنی هیدروکسید باریم در مقایسه با کلرید باریم (با همان نسبت اختلاط) بهتر توانسته است اثرات منفی سولفات بر مقاومت را کاهش دهد.
مهندس عباس صفری، دکتر امید توسلی، دکتر خلیل رضایی، دکتر سید حمید لاجوردی،
جلد 17، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده
مدیریت پسماند یکی از نیازهای اصلی هر جامعه بوده، که بسته به میزان تولید و ترکیب آن، دارای گزینههای مختلفی از جمله استفاده از دفن زباله است، که ویژگیهای ساختگاه اولین و مهمترین گام در انتخاب محل این مدفن زبالهها میباشد و مستلزم ارزیابیهای متعدد و مستمر آنها بویژه مطالعات پایش آلودگی آب و خاک است. در این مقاله، مطالعات ژئوالکتریکی و ژئوشیمی جهت این پایشها در محدوده اراضی محل دپوی زباله در شهر دماوند مشتمل بر 24 سونداژ ژئوالکتریکی قائم با آرایه شلومبرگر در قالب 4 پروفیل در طی سه دوره زمانی انجام پذیرفت. همچنین تعداد 3 نمونه آب و 5 نمونه خاک و یک نمونه شیرابه نیز در طی دو دوره زمانی برداشت شده و برای آنالیز به آزمایشگاه ارسال شدند. نتایج آزمایشها نشان میدهند که خاک در محل تجمع و دفن زبالهها تا عمق دو متری آلوده شده و این آلودگی بسمت جنوب در حال گسترش میباشد، اما وجود یک لایه سیمانته شده مانع از نفوذ شیرابه به اعماق پایینترگردیده و بدلیل سطح ایستابی نسبتاً عمیق، آب زیرزمینی نیز دچار آلودگیهای فعلی و آتی نخواهد شد. همچنین زیاد بودن عمق سفره آب زیرزمینی، ضخامت ناحیه غیراشباع خاک، مدت زمان کوتاه دفن مواد، بارندگی کم و تبخیر تقریباً زیاد نیز باعث کاهش شیرابه تولیدی گردیده و pH آن در فصل خشک، قلیایی و در فصل مرطوب اسیدی شده است. در این محدوده در حال حاضر مقادیر EC، TDS و سایر ترکیبات یونی و فلزی، پایینتر از حد مجاز استانداردها بوده و هیچگونه آسیب زیستمحیطی به دنبال نخواهند داشت.