جستجو در مقالات منتشر شده


کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
16 نتیجه برای موضوع مقاله:

امیر سلطان علیزاده، احمد رمضان زاده، محمد اسماعیل جلالی،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده

بحران مالی دنیا در طی سال‌های اخیر باعث افزایش قیمت بسیاری از کالاها از جمله مواد هیدروکربوری شده است. این اتفاق بار دیگر اهمیت استراتژیک ذخیره‌سازی نفت‌خام را نشان می‌دهد. با عنایت به جایگاه ویژه نفت در اقتصاد ملی کشور، توسعه صنعت ذخیره‌سازی می‌تواند یکی از راهکارهای کنترل این گونه بحران‌ها باشد. ذخیره‌سازی زیرزمینی نفت‌خام در سازه‌های مصنوعی (شامل مغارهای سنگی، مغارهای نمکی و معادن متروکه) و ساختارهای طبیعی (شامل میادین تهی شده نفت و گاز، سفره‌های آب‌های زیرزمینی و غارهای طبیعی) امکان پذیر است. از بین این روش‌ها، طبیعا روشی مناسب‌تر است که سازگاری بیشتری با شرایط منطقه ذخیره‌سازی داشته باشد. در ایران به دلیل وجود غارهای طبیعی بسیار، ذخیره‌سازی نفت‌خام در درون غارهای طبیعی جزء گزینه‌های مناسب به نظر می‌رسد. بدیهی است اگر به جای حفر مغارها، از غارهای طبیعی برای ذخیره‌سازی استفاده شود، هزینه‌ی حفر مغار از هزینه‌های احداث مغار حذف می‌شود. در مقاله حاضر به منظور انتخاب غار مناسب برای ذخیره‌سازی نفت‌خام، غارهای طبیعی بر اساس معیارهای مختلف و با استفاده از ترکیبی از دو روش‌ تحلیل سلسله‌مراتبی فازی (FAHP) و شباهت به گزینه ایده‌آل (TOPSIS) مورد بررسی قرار گرفته‌ و گزینه مستعد انتخاب شده است. لازم به ذکر است وزن معیارها بر اساس نظرسنجی از افراد باتجربه در زمینه ذخیره‌سازی تعیین شده است. بر این اساس غار رودافشان به عنوان غاری مناسب برای ذخیره‌سازی زیرزمینی نفت‌خام انتخاب شد. این غار در شمال شرق استان تهران و در شهرستان فیروزکوه قرار گرفته و دارای 3 تالار بوده که جزء بزرگترین تالارها در میان غارهای ایران می‌باشد. به طور کلی می‌توان گفت حجم نفت‌خام قابل انباشت در غار مذکور در حدود 000،250 متر مکعب تخمین زده می‌شود.
مسعود عبداللهی، سید محمد اسماعیل جلالی، جواد احمدی،
جلد 10، شماره 3 - ( جلد 10 شماره 3 پاییز 1395 1395 )
چکیده

سد بختیاری در استان لرستان بر روی رودخانه بختیاری واقع شده است. به منظور دسترسی به تاج سد بختیاری، حفر تونلی حلزونی شکل، مورد مطالعه قرار گرفته است. از این تونل در ترازهای مختلف، تونل های دسترسی دیگری منشعب شده و به گالری های تزریق مرتبط می گردند. با توجه به اینکه در زمان بهره برداری سد، نیز از این تونل استفاده خواهد شد و جزء تاسیسات دایمی سد خواهد بود، تعیین صحیح پارامترهای مکانیکی توده سنگ برای طراحی و تحلیل پایداری تونل از اهمیت بالایی برخوردار است. برای تحلیل پایداری سازه های زیرزمینی سنگی، پارامترهای مکانیکی و مهندسی توده سنگ باید شناسایی و تعیین شوند. خصوصیات دقیق توده سنگ فقط از آزمایش های مکانیک سنگی به دست می آیند. این آزمایش ها، به دلیل گران بودن و زمان بر بودن اغلب کم انجام می شوند. تحلیل پارامتری و اولویت بندی پارامترها، می تواند برای بهینه سازی روند آزمایش ها به کار رود. هم چنین، تحلیل پارامتری به جلوگیری از اشتباهات ناشی از حدس و گمان فردی کمک می کند. در این مقاله پس از معرفی زمین شناسی منطقه و تعیین مقطع بحرانی در مسیر تونل، با استفاده از نرم افزار FLAC3D (روش عددی تفاضل محدود) به مدل سازی و تحلیل پارامترهای مکانیکی توده سنگ اطراف تونل پرداخته شده است. پارامترهای استفاده شده در تحلیل شامل مدول الاستیسیته (E)، چسبندگی توده سنگ (C)، زاویه اصطکاک داخلی (ϕ)، ضریب تنش جانبی (K) و مقاومت کششی (&sigmat) است. در نهایت با توجه به نتایج حاصل از مدل سازی های عددی و تحلیل پارامتری، پارامترهای موثر بر پایداری اولویت بندی شده اند. نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که در پروژه حاضر، پارامتر مقاومت کششی توده سنگ بر پایداری تونل تاثیر ندارد و هم چنین به ترتیب اولیت پارامترهای E، ϕ، C و K در طراحی دارای اهمیت هستند. میزان آزمایش های برجا برای پارامترهای توده سنگ می تواند مطابق با میزان حساسیت و ترتیب اهمیت پارامترها توجیه شوند.


محمد عطایی، سیدهادی حسینی، رضا میکائیل،
جلد 11، شماره 1 - ( جلد 11 شماره 1 بهار1396 1396 )
چکیده

تاکنون شاخص‌ها و روش‌های مختلفی برای ارزیابی قابلیت سایندگی سنگ‌ها ارائه شده است. به طور کلی این شاخص‌ها را می‌توان به دو دسته روش‌های مبتنی بر ذات سنگ و روش‌های مبتنی بر ابزار‌های ابتکاری تقسیم‌بندی نمود. روش شاخص شیمازک یکی از قوی‌ترین و پرکاربردترین روش‌های ارزیابی سایندگی سنگ است. این شاخص بر مبنای اندازه‌ دانه‌ها، مقاومت کششی برزیلی و میزان کوارتز محتوی معادل ارائه شده است. با توجه به اینکه ارزش هر سه پارامتر فوق در شاخص شیمازک یکسان در نظر گرفته شده است، لذا در بعضی مواقع این شاخص قدرت تشخیص مناسبی را ندارد. در این تحقیق سعی شده است تا با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی دلفی (FDAHP) وزن هر یک از سه معیار فوق در سایندگی سنگ اعمال شده و بر طبق این وزن‌ها شاخص شیمازک اصلاح شود. در مرحله بعد برای اعتبارسنجی شاخص جدید 10 نمونه سنگ ساختمانی مورد مطالعه قرار گرفته و شاخص سایندگی قدیمی و اصلاح شده آن‌ها محاسبه شده است. سپس سرعت برش هر سنگ تبت شده و رابطه ریاضی بین سرعت برش و شاخص قدیمی و شاخص جدید به دست آمده است. نتایج نشان می‌دهد که شاخص سایندگی شیمازک جدید توانایی به مراتب بالاتری نسبت به شاخص قدیمی دارد.


علی‌اکبر مؤمنی، غلامرضا خانلری، مجتبی حیدری، یاسین عبدی لر،
جلد 11، شماره 1 - ( جلد 11 شماره 1 بهار1396 1396 )
چکیده

در این پژوهش رفتار خستگی سنگ‌های تونالیت  تحت بارگذاری چرخه‌ای تک‌محوره بررسی شد. بدین‌منظور دو نوع بارگذاری نیرو کنترل و جابه‌جایی کنترل استفاده شد. آزمون‌های نیرو کنترل در ترازهای تنش متغییر و دامنۀ بارگذاری ثابت (82% مقاومت تک‌محوری) و فرکانس یک هرتز انجام شد. آزمون جابه‌جایی کنترل به‌صورت پله‌ای با افزایش دامنۀ بارگذاری انجام شد. نتایج آزمون‌های خستگی انجام شده توسط پارامترهای آسیب خستگی شامل کرنش بیشینه و کمینۀ محوری، کرنش بیشینه و کمینۀ جانبی، مدول­های مماسی و متقاطع، چقرمگی و انرژی وارفتگی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که این تیپ سنگی کاهش چشم‌گیری در مقاومت خود به‌دلیل آسیب خستگی نشان می‌دهد. از بین پارامترهای آسیب خستگی، پارامتر کرنش جانبی آسیب سه‌مرحله‌ای خستگی را به بهترین شکل نشان می‌دهد. این مطلب مؤید این نکته است که ترک‌های ایجاد شده در راستای بارگذاری جهت یافته­اند. هم‌چنین، آزمون­های جابه‌جایی کنترل نشان داد که رفتار این تیپ سنگی از نوع کرنش نرم‌شوندگی است.


مهسا رخ بر، افشین قشلاقی، گیتی فرقانی،
جلد 11، شماره 4 - ( جلد 11 شماره 4 زمستان 1396 1396 )
چکیده

معدن­کاری از منابع بالقوه ورود فلزات به داخل محیط به­ویژه خاک و گیاهان است. در این پژوهش غلظت و  دسترس­پذیری فلزات سنگین در خاک­ها و گیاهان اطراف سدهای باطله معدن ایرانکوه به‌عنوان بزرگ‌ترین معادن سرب و روی کشور بررسی شده است. برای این منظور 31 نمونه خاک از زمین­های گلخانه‌ای اطراف سد باطله فرآوری معدن برداشت شد و غلظت فلزات سنگین، محتوای دسترس­پذیر آن­ها به‌همراه برخی خواص فیزیکوشیمیایی خاک اندازه­گیری شد. نتایج نشان‌دهندۀ غلظت بالای فلزات Zn، Pb و Cd در نمونه‌های خاک (میانگین به‌ترتیب 955، 261 و 17/2 میلی‌گرم بر کیلوگرم) است و با نزدیک شدن به سد باطله بر درجۀ آلودگی هر سه فلز افزوده می‌شود. هم‌چنین این سه فلز با سایر فلزات هم‌بستگی ضعیفی داشته و از بین خواص خاک نیز با درصد رس هم‌بستگی معناداری نشان می‌دهند. برای استخراج فلزات از 17 نمونه خاک منطقه از محلول DTPA استفاده شد. بر اساس نتایج به‌دست آمده از این روش، سهم غلظت دسترس­پذیر از غلظت کل برای فلز Cd از دو فلز دیگر بیش‌تر است (60 % برای کادمیم، 20 % برای روی و 10 % برای سرب) و با توجه به ماهیت قلیایی نمونه‌های خاک بخش دسترس‌پذیر برای هر سه فلز درصد کمی از غلظت کل آن­ها را شامل می‌شود. تعیین غلظت کل فلزات در سبزیجات کشت شده در خاک‌های گلخانه‌ای (گیاه ریحان- (Ocimum basilicumنیز نشان داد که غلظت هر سه فلز بررسی شده بسیار بیش‌تر از غلظت مجاز آن در گیاهان غیرآلوده است و هم‌بستگی منفی و معناداری بین غلظت فلزات در ریشه و میزان زیست­دسترس­پذیر آن­ها در خاک دیده می­شود. که با توجه به نتایج، مصرف این سبزیجات می‌تواند با ایجاد خطر سلامتی برای مصرف‌کنندگان در طولانی مدت همراه باشد


آکو دارای، دکتر شکراله زارع،
جلد 12، شماره 4 - ( جلد 12 شمارۀ 4، زمستان 1397 1397 )
چکیده

آگاهی از مدول تغییرشکل سنگ برای طراحی سازه‌های ژئوتکنیکی و مدل‌سازی مخازن نفتی اهمیت زیادی دارد. در حالت کلی برای تعیین مدول تغییرشکل‌پذیری سنگ دو روش مخرب یا استاتیکی و غیرمخرب یا دینامیکی وجود دارد، لیکن باتوجه به زمان‌بر بودن و هزینۀ زیاد روش‌های مخرب نسبت به افزایش عمق، استفاده از روش‌های غیرمخرب متداول‌تر است. از آن‌جاکه سازند آسماری به‌طور گسترده‌ای در بخش چشم‌گیری از غرب و جنوب‌غرب کشور رخنمون داشته و پروژه‌های مهندسی زیادی در این سازند اجرا و در دست بررسی است، بررسی خصوصیات ژئومکانیکی آن اهمیت خاصی دارد. ارائۀ عمده روابط تجربی در زمینۀ ارتباط مدول‌های استاتیکی و دینامیکی با توجه به پژوهش‌های انجام شده در مناطق دیگر جهان و پراکندگی و مستقل بودن پژوهش‌های انجام شده بر سازند آسماری به‌دلیل وسعت زیاد آن از یک طرف و اهمیت سازند مذکور از نظر پروژه‌های نفتی و عمرانی از طرف دیگر، لزوم ارائه معیاری فراگیر حاصل از تمامی بررسی‌های انجام شده روی سازند آسماری که بتواند بیان‌کننده ارتباط بین مدول‌های استاتیکی و دینامیکی در آن باشد را نمایان‌تر کرده است. در این راستا در مقالۀ حاضر با استفاده از مدول‌های به‌دست آمده از روش ژئوفیزیکی درون گمانه‌ای و مدول‌های استاتیکی به‌دست آمده از نتایج آزمایشگاهی سنگ سالم در تونل قلاجه واقع در سازند آسماری در استان ایلام، ارتباط بین مدول‌های دینامیکی و استاتیکی ساختگاه تعیین و سپس با بررسی تحقیقات و معیارهای ارائۀ شده قبلی در این سازند، رابطه‌ای فراگیر برای بیان ارتباط بین مدول‌های استاتیکی و دینامیکی ارائه شد. 
افسانه احمدپور، ابوالقاسم کامکارروحانی، رضا احمدی،
جلد 12، شماره 4 - ( جلد 12 شمارۀ 4، زمستان 1397 1397 )
چکیده

روش رادار نفوذی به زمین (GPR) روشی ژئوفیزیکی نسبتاً جدید، غیرمخرب و با قدرت تفکیک زیاد است که به­دلیل شفاف بودن برف و یخ برای امواج الکترومغناطیسی به‌طور گسترده برای شناسایی ضخامت لایه­های برف و یخ و بستر یخچال­ها استفاده می‌شود. در پژوهش حاضر مدل­سازی پیش‌رو و وارون داده­های GPR با هدف کاربرد در زمینۀ برف و یخ و یخ­بندان­شناسی در منطقۀ علم­کوه مازندران، انجام شده است. برای این منظور ابتدا پاسخ GPR مدل مصنوعی متناظر با نگاشت راداری منطبق بر پروفیل واقعی GPR، به­روش تفاضل محدود حوزۀ زمان (FDTD) دوبعدی، شبیه­سازی شد. سپس برای اعتبارسنجی تعبیر و تفسیر برداشت­های GPR واقعی، از روش مدل­سازی وارون با حل یک مسئلۀ بهینه­سازی، استفاده شد. نگاشت راداری نهایی مطلوب داده­های واقعی GPR منطبق بر یکی از پروفیل­های برداشت در این منطقه، با اعمال مراحل پردازشی مختلف مانند تصحیح اشباع سیگنال، تابع تقویت، اعمال فیلتر مهاجرت f-k و تصحیح توپوگرافی روی داده­های خام، با استفاده از نرم‌افزار Reflexw آماده­سازی شده است. نتایج این پژوهش بر اساس بررسی میزان تطابق نگاشت راداری داده­های واقعی GPR با پاسخ GPR مدل مصنوعی تولید شده متناظر با آن، درستی تفسیر زیرسطحی انجام شده در منطقۀ یخچال علم­کوه را تأیید می­کند. 


مهدی زارع، علی مرادزاده، ابوالقاسم کامکار روحانی، فرامرز دولتی اردجانی،
جلد 14، شماره 3 - ( پاییز1399 1399 )
چکیده

از اصلی­ترین مشکلات در ارتباط با باطله­های معدنی، بحث تشکیل پساب­های معدنی به‌صورت اسیدی تا قلیایی و انتقال فلزات سمی در مناطق پایین دست است. بنابراین ارزیابی پتانسیل آلودگی این نوع باطله­ها امری پر واضح است. پژوهش حاضر با هدف پایش غلظت فلزات سنگین و ارزیابی پتانسیل تولید یا خنثی­سازی آلودگی در باطله­های سرب و روی تیپ سولفیدی با میزبان کربناتی در معدن انگوران است. در این راستا، تعداد 47 نمونه از بخش­های مختلف سطح دمپ باطله برداشت و غلظت عناصر S، Ca و Mg و هم‌چنین فلزات سنگین مانند As، Cd، Cr، Cu، Ni، Pb و Zn به‌وسیلۀ روش ICP-MS تجزیه شد. از شاخص آلودگی به­منظور پهنه‌ندی ریسک آلودگی کل فلزات سنگین استفاده شد و سپس از روش استاتیکی اسید- باز اصلاح شده برای ارزیابی پتانسیل آلودگی استفاده و نتایج با روش کریجینگ مدل­سازی شد. با توجه به مقادیر کم سولفور کل (کم‌تر از 1%)، تمام نمونه­ها پتانسیل خنثی­سازی خالص بالایی با دامنه بین 990-49 کیلوگرم کربنات کلسیم بر تن از خود نشان دادند. به­منظور تعیین منشأ خنثی­سازی و تفسیر بهتر نتایج استاتیکی از روی‌کرد کانی­شناسی (مجموع غلظت Mg+Ca) استفاده شد. نتایج روی‌کرد کانی­شناسی با یک هم‌بستگی بالا (99/0R=)با روی‌کرد آزمایشگاهی، کانی کلسیت را به‌عنوان منبع اصلی خنثی ­ساز  معرفی کرد ه‌منظور اعتبارسنجی نتایج، تجزیه XRD روی 4 نمونه انجام و حضور کانی کلسیت به‌عنوان فراوانترین و بارزترین منبع خنثی­سازی تأیید شد.

دکتر علی اکبر مومنی، دکتر مینگ تااو، دکتر علیرضا طالب بیدختی،
جلد 14، شماره 4 - ( زمستان 1399 1399 )
چکیده

تونل­های کم‌عمق نقش حیاتی در برنامه­ریزی شهری و خطوط حمل و نقل ریلی و جاده‌ای دارند. وجود این حفرات زیرسطحی می­تواند باعث تمرکز تنش شده و ناپایداری این فضاها را در برابر بارهای استاتیکی به‌ویژه دینامیکی در پی داشته باشد. از این‌رو، هدف از این پژوهش ارزیابی تأثیر وجود حفره بیضوی و جهت­یابی آن بر رفتار ماسه سنگ تحت بارهای استاتیکی فشاری و دینامیکی کششی است. به‌منظور ارزیابی تأثیر حفره در برابر شرایط تنش استاتیکی دو گروه از مغزه­های ماسه سنگی بدون حفره و حفره­دار با جهت­یابی 0و 30و 60 و 90 درجه فراهم شده و تحت آزمون بارگذاری فشاری تک‌محوری قرار گرفتند. حین آزمون علاوه بر ثبت تنش، با به‌کار بردن کرنش سنج، سنسور ثبت انتشار امواج صوتی و دوربین، آسیب و تغییر شکل‌پذیری نمونه­ها ثبت شد. برای انجام آزمون بارگذاری دینامیکی از دستگاه میلۀ فشار هاپکینسون استفاده شد. به­علاوه روند گسترش آسیب با استفاده از دوربین با سرعت زیاد با نرخ یک عکس در 10 میکروثانیه، ثبت شد. نتایج به‌دست آمده نشان داد که وجود حفره باعث کاهش مقاومت سنگ در بیش‌ترین حالت (0=θ) تا 55 درصد و در کم‌ترین حالت (90=θ) تا 77 درصد مقاومت فشاری تک‌محوری می­شود. آزمون بارگذاری دینامیکی کششی نشان می­دهد که حفره بیضوی نزدیک­تر به مرز انعکاس موج فشاری به کششی به‌علت قرارگیری در منطقه سوپر پوزیشن سالم مانده در حالی­که حفره موجود در خارج از این منطقه با هر جهت یابی دچار گسیختگی ورقه­ای شده است. بررسی سطح شکست با استفاده از تجزیۀ میکرسکوپ الکترونی و بررسی مقطع نازک نشان داد که شکستگی غالب از نوع مرز بلوری بوده است و سیمان اکسید آهن نقش کلیدی در توسعه این نوع شکستگی دارد.
 
 
سعید نظری، دکتر علیرضا عرب امیری، دکتر ابوالقاسم کامکار روحانی، دکتر صادق کریم پولی،
جلد 15، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

ناحیۀ چهارگنبد کرمان از نظر تقسیمات زمین‌شناسی در جنوب زون ایران مرکزی و به‌‌طور عمده در کمربند ولکانیکی ارومیه- دختر قرار دارد. پی­جویی­های اولیه و بررسی‌های اکتشافی بزرگ مقیاس در این منطقه، وجود محدوده­های پرپتانسیلی از نظر کانی­زایی مس و طلا را به اثبات رسانیده است. برای بررسی دقیق­تر این پتانسیل­ها، در این تحقیق روش سنجش از دور برای مکان­یابی آلتراسیون­ها در نتیجه کانی­زایی­های مناسب در سطح و روش ژئوفیزیک برای بررسی کانی­زایی­های محتمل در عمق به‌کار گرفته شدند. برای انجام بررسی‌های سنجش از دور، از تصاویر ماهواره استر برای یافتن مناطق آلتره امیدبخش استفاده شد. تصاویر ماهواره­ای با روش­های مختلفی از قبیل ترکیب رنگی کاذب و نسبت­گیری طیفی پردازش و نقشه­های مناسب تولید شدند. نتایج، حاکی از وجود آلتراسیون­های آرژیلیک (و فیلیک) در منطقه باب­زنگوییه است که به‌وسیلۀ آلتراسیون پروپلیتیک احاطه شده است. چنین پراکندگی آلتراسیونی به‌خوبی می­تواند بیان­گر وجود پتانسیل کانی­زایی مس باشد. با تلفیق این نتایج و اطلاعات اکتشافی پیشین، منطقه باب­زنگوییه برای انجام پیمایش و عملیات ژئوفیزیک زمینی با روش ژئوالکتریک انتخاب شد. عملیات ژئوفیزیکی در این منطقه به دو روش پلاریزاسیون­القایی و مقاومت­ویژه الکتریکی و با استفاده از آرایش قطبی-دوقطبی به اجرا در آمد. پس از تحلیل­های آماری و مدل­سازی مستقیم و معکوس داده­های برداشت شده، محدوده­های بی­هنجار و وضعیت کانسار شامل شکل تقریبی کانی­سازی و عمق کانی­سازی در مدل­های 2 و 3 بعدی مشخص شدند. در نهایت و با استفاده از نتایج هم­پوشانی داده­ها در یک مدل 3 بعدی نقاط مناسب برای حفاری پیشنهاد شد که نتایج حفاری نشان‌دهندۀ وجود ماده معدنی در عمق است.


خانم نجمه محمدی، دکتر گیتی فرقانی تهرانی، دکتر افشین قشلاقی،
جلد 16، شماره 4 - ( زمستان 1401 )
چکیده

زهاب اسیدی معدن یکی از مهم­‌ترین مشکلات زیست‌­محیطی مرتبط با معدنکاری و از مهم‌­ترین منابع آلوده­‌ کننده محیط زیست می‌­باشد که بر اثر اکسایش کانی‌­های سولفیدی به ویژه پیریت تولید می­‌شود. در این پژوهش، پتانسیل تولید اسید باطله‌های کارخانه زغال­‌شویی مهماندوست واقع در شمال شرق دامغان مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور، مطالعات کانی­‌شناسی، ژئوشیمیایی و آزمون­‌های استاتیک بر روی 7 نمونه معرف انجام شد. نتایج به دست آمده نشان می‌­دهد که باطله‌های زغال­‌شویی نسبت به عناصر مس و منگنز بدون غنی‌­شدگی، نسبت به نیکل و کبالت دارای غنی­‌شدگی متوسط، نسبت به کروم، روی و آنتیموان دارای غنی­‌شدگی قابل ملاحظه، نسبت به کادمیم و آرسنیک و سرب دارای غنی‌­شدگی شدید و نسبت به سرب و مولیبدن دارای غنی‌­شدگی بسیار شدید هستند. کانی‌­های موجود در باطله‌ها شامل کوارتز، موسکویت، کلینوکلر، کائولینیت، ایلیت، مونت­موریلونیت، کلسیت و پیریت می‌­باشد. در بیشتر باطله‌های مورد مطالعه، pH  گل اشباع کمتر از 3 و هدایت الکتریکی گل اشباع بیشتر از 2000 میکروموس بر سانتی­متر می‌­باشد و پتانسیل خنثی­‌سازی خالص (NNP) کمتر از 20- است. همچنین در بیشتر نمونه­‌ها پتانسیل تولید اسید خالص (NAPP) مثبت است و نسبت پتانسیل خنثی‌­سازی (NPR) کمتر از 1 می‌­باشد. pH تشکیل اسید خالص (NAG pH) این نمونه­‌ها کمتر از 5/4 و نسبت ظرفیت خنثی‌­سازی اسید به حداکثر پتانسیل تولید اسید (ANC/MPA) کمتر از 1 است. با توجه به نتایج آزمون‌­های استاتیک، احتمال تولید زهاب اسیدی توسط باطله‌­های مورد مطالعه وجود دارد، بنابراین اعمال تمهیدات مدیریتی به منظور کنترل تولید اسید در منطقه ضروری است.

سمیه زارعی دودجی، رحیم باقری، هادی جعفری،
جلد 17، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده

طرح­های سدسازی، از جمله طرح­های مهم مهندسی هستند که نقش انکارناپذیری در اقتصاد ملی ایفا می­نمایند. علم پویایی سیستم یک ابزار مدیریتی است که قادر به شبیه­سازی سیستم­های پیچیده منابع آب می­باشد. این مدل در شبیه­سازی منابع آب دارای قابلیت­های مختلف از قبیل افزایش سرعت در توسعه مدل، قابلیت توسعه گروهی مدل، ارتباط مؤثر با نتایج و افزایش اعتماد به مدل در اثر مشارکت کاربر می­باشد. در این تحقیق مدل سیستم پویای سدهای چند منظوره متوالی کاردنه-سنا واقع در استان بوشهر شبیه­سازی شده است. هدف از این مدل­سازی تحقق نیازهای مختلف از سد (شرب، محیط زیست و کشاورزی صنعتی) پیش از ساخت آن و همچنین بررسی اثر ساخت سد در بالادست بر تأمین نیازهای سد پایین­دست  می­باشد. همچنین با استفاده از این مدل می­توان تغییرات رواناب پایین­دست سد در صورت احداث آن و تغییر درصدهای تأمین حجمی-زمانی سد پایین­دست را تعیین نمود. مطالعه نتایج پس از محاسبه درصد سالانه و ماهانه تأمین حجمی و زمانی نیازهای مختلف و منبع تأمین آن­ها و همچنین در نظر گرفتن دو چاه آب شرب جهت تأمین آب شرب در ماه­هایی که سد قادر به تأمین آب شرب نمی­باشد و حداکثر دبی خط لوله انتقال آب شرب کنونی منطقه، انجام گرفت. جهت مدلسازی 6 سناریو مدیریتی در نظر گرفته شد که در نهایت سناریو ششم به عنوان بهینه­ترین سناریو در نظر گرفته شد. جهت ارزیابی مدل، مقادیر شبیه­سازی شده با مقادیر مشاهده شده حجم آب سد سنا مقایسه گردید. نتایج حاکی از آن است که درصد تأمین حجمی نیازهای شرب، محیط زیست و کشاورزی صنعتی سد کاردنه به ترتیب 97/66، 96/59 و 82/76 و همچنین درصد تأمین حجمی نیازهای محیط زیست و کشاورزی از سد سنا به ترتیب 100، 83/48 درصد می­باشد که در محدوده قابل قبول وزارت نیرو می­باشند. بر اساس این پژوهش مشخص گردید، با مدل­سازی بر اساس شاخص­های ارزیابی مدل شامل درصد تأمین حجمی و درصد تأمین زمانی نیازهای مختلف، به راحتی می­توان اثر سیاست­های بهره­برداری و مدیریتی را بر نحوه تعیین و تخصیص منابع آب مشاهده و بهینه­ترین تصمیم را اتخاذ نمود.
 

حسین ابراهیمی، فرزاد اکبری، سرور مزرعه اصل، بابک بیگلری،
جلد 17، شماره 4 - ( زمستان 1402 )
چکیده

چشمه کارستی ورسخواران با وسعت حوضه آبگیر حدود 50 کیلومتر مربع و میانگین آبدهی حدود 1/35 مترمکعب بر ثانیه یکی از مهم‌ترین چشمههای شهرستان فیروزکوه میباشد. به منظور ارزیابی خصوصیات هیدروژئولوژیکی و هیدروژئوشیمیایی چشمه، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آب چشمه طی 17 ماه اندازهگیری و آنالیز شده است. نتایج این مطالعه نشان داد منحنی فرود چشمه دارای یک شیب بوده و مقدار ضریب بده آن حدود 0.003 میباشد. اندک بودن ضریب تغییرات آبدهی، هدایت الکتریکی و یون‌های اصلی و همچنین تک شیب بودن منحنی فرود چشمه عمدتاً به دلیل شکل کشیده آبخوان و وجود طولانی مدت برف در حوضه آبگیر چشمه میباشد. با توجه به آبدهی نسبتاً بالای چشمه و وجود فروچاله و گودی مسدود در حوضه آبگیر چشمه و همچنین ضریب تغییرات اندک پارامترهای فیزیکی و شیمیایی چشمه، میتوان اینچنین اظهارنظر نمود که سیستم غالب جریان در آبخوان تغذیه کننده چشمه ورسخواران، از نوع مجرایی-افشان میباشد. با توجه به بازدیدهای صحرایی و ارزیابی درصد پوشش خاک، توسعه فضاهای انحلالی و سایر عوارض مورفولوژیکی کارست، درصد تغذیه سالیانه در محدوده مورد نظر برابر با 56 درصد برآورد شد. با داشتن مقادیر بارش، درصد تغذیه سالیانه، حجم تغذیه سالیانه حوضه آبگیر مقدماتی، برابر با 19/2 میلیون مترمکعب و حجم تخلیه سالیانه چشمه از طریق هیدروگراف سالیانه چشمه برابر با 20/1  میلیون مترمکعب محاسبه گردید. همچنین مشاهده گردید تیپ آب چشمه بیکربناته-کلسیک و لیتولوژی آبخوان آهکی دولومیتی می‌باشد.

سمیه زارعی دودجی، رحیم باقری، هادی جعفری،
جلد 18، شماره 1 - ( بهار 1403 )
چکیده

منابع آب زیرزمینی در کشور ایران، با توجه به کمبود منابع آب سطحی، کمبود بارش، حجم تبخیر بالا و خشکسالی­٬های اخیر از اهمیت ویژه٬­ای برخوردار می٬­باشد. اولین گام در شناسایی و بهره­٬برداری از منابع آب زیرزمینی بررسی کمی و کیفی آن می٬­باشد. دشت ریزآب نیریز واقع در محدوده مطالعاتی کویر قطروئیه، دارای 17 پیزومتر می٬­باشد که طی دوره آماری بیش از 12 سال سطح آب زیرزمینی آن٬ها بصورت ماهانه ثبت شده است. بررسی٬­های تراز آب زیرزمینی و نقشه خطوط جریان نشان دهنده آنومالی جریان در بخش جنوب و جنوب غربی آبخوان می٬­باشد که جهت جریان آب زیرزمینی را بر خلاف جهت توپوگرافی منطقه نشان می٬­دهد. در این تحقیق تلاش شد بر اساس اطلاعات موجود شامل لوگ حفاری پیزومترها، اطلاعات کیفی آبخوان و اطلاعات آماربرداری سراسری علت این آنومالی مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس اطلاعات کیفی آبخوان، مقادیر هدایت الکتریکی و کلر آب زیرزمینی در جهت شیب توپوگرافی افزایش می­٬یابد که نشان دهنده جریان در جهت شیب توپوگرافی است. نمودارهای کیفی پایپر، شولر و دورو نیز تأیید کننده این موضوع هستند. تراز آب زیرزمینی در چاه٬های بهره­٬برداری انتخابی برای نمونه٬­برداری کیفی بر اساس اطلاعات عمق آب زیرزمینی در آماربرداری سراسری نیز نشان دهنده جریان در جهت شیب توپوگرافی می­٬باشند. در نهایت در لوگ حفاری پیزومترهای جنوب و جنوب غربی آبخوان یک لایه رسی با ضخامت 10 تا 30 متر مشاهده گردید. بررسی تمامی نتایج نشان می٬­دهد احتمالاً آبخوان موجود در محدوده یک آبخوان دولایه بوده که جهت جریان در لایه بالایی در جهت شیب توپوگرافی و در لایه پایینی در خلاف جهت شیب توپوگرافی می٬­باشد و پیزومترهای بخش جنوب و جنوب غربی در آبخوان زیرین نفوذ داشته­٬اند. جهت اطمینان از فرضیه مورد نظر، انجام مطالعات ژئوفیزیک در منطقه و یا حفر چاه٬های اکتشافی پیشنهاد می­٬گردد.

خانم سرور مزرعه اصل، آقا فرزاد اکبری، خانم الهه ایرانی اصل، خانم لیلا حسینی شفیعی،
جلد 18، شماره 1 - ( بهار 1403 )
چکیده

  آب­٬های زیرزمینی یکی از منابع اصلی در تأمین آب کشاورزی، شرب و صنعت در کشور ایران، به ویژه مناطقی که دارای آب و هوای خشک و نیمه خشک می٬­باشد. از این‌رو، با توجه به اهمیت بالا منابع آب زیرزمینی، اطلاع از ضرایب هیدرودینامیکی به منظور تعیین جریان طبیعی آب و مدیریت بهره‌برداری بهینه از منابع آب زیرزمینی امری ضروری است. با توجه به نقش آبخوان دالون-میداوود در تأمین بخشی از آب مورد نیازمنطقه مورد مطالعه به ویژه جهت مصارف کشاورزی ضرایب هیدروینامیکی این آبخوان با استفاده از روش٬­های دانه بندی، ژئوفیزیک و آزمون پمپاژ برآورد گردید. ضرائب به هر سه روش محاسبه و با استفاده از دبی چاه‌های بهره برداری صحت سنجی گردید. در هر سه روش، ضرائب هیدرودینامیک (هدایت هیدرولیکی، آبدهی ویژه، ضریب قابلیت انتقال) در بخش‌‌های شمال، شمال شرقی بیشترین مقدار و در به سمت جنوب و شمال غرب کمترین مقدار را دار می‌باشند. نتایج نشان داد که 2 روش دانه بندی و آزمون پمپاژ بیشترین شباهت را با نقشه دبی چاه‌های بهره‌برداری دارند.

سمیه زارعی دودجی، رحیم باقری، هادی جعفری،
جلد 18، شماره 2 - ( تابستان 1403 )
چکیده

بر اساس شرایط آب و هوایی ایران و کمبود منابع آبی، طرح‌­های سدسازی اهمیت ویژه‌­ای در توسعه و پیشرفت کشور دارند. مدیریت منابع آبی بر اساس پویایی سیستم‌­ها قادر است سیستم‌­های پیچیده منابع آب را شبیه‌­سازی نماید. این مدل در شبیه­سازی منابع آب دارای قابلیت­های مختلف از قبیل افزایش سرعت در توسعه مدل، قابلیت توسعه گروهی مدل، ارتباط مؤثر با نتایج و افزایش اعتماد به مدل در اثر مشارکت کاربر می­باشد. در این تحقیق مدل سیستم پویای سد چند منظوره کمشک واقع در استان هرمزگان به روش شبیه‌­سازی احتمالی، شبیه­سازی شده است. هدف از این مدل­سازی تحقق نیازهای مختلف از سد (شرب، محیط زیست، صنعت و کشاورزی) پیش از ساخت آن  و بررسی شرایط کیفی مخزن می­باشد. مطالعه نتایج مدل‌سازی کمی پس از محاسبه درصد سالانه و ماهانه تأمین حجمی و زمانی نیازهای مختلف و منبع تأمین آن‌ها انجام گرفت. نتایج حاکی از آن است که درصد تأمین حجمی نیازهای شرب، محیط زیست، صنعت و کشاورزی سد به ترتیب 95/53، 95/02، 94/18 و 93/14  درصد می‌­باشد و درصد تأمین زمانی نیاز­های شرب، محیط زیست، صنعت و کشاورزی به ترتیب 95/19، 94/94، 93/67 و 92/19 درصد می‌­باشد که همگی در محدوده قابل قبول وزارت نیرو می­‌باشند. مدل‌سازی کیفی سد برای بدبینانه‌­ترین حالت ممکن با هدایت الکتریکی رواناب 3000 و دبی پایه 10000 میکروموس بر سانتی­متر انجام گردید که بر این اساس حداکثر هدایت الکتریکی مخزن 11900 میکروموس بر سانتی­متر محاسبه گردید. بر اساس این پژوهش مشخص گردید، با مدل­سازی بر اساس شاخص­های ارزیابی مدل شامل درصد تأمین حجمی و درصد تأمین زمانی نیازهای مختلف، به راحتی می­‌توان اثر سیاست­های بهره­برداری و مدیریتی را بر نحوه تعیین و تخصیص کمی، کیفی منابع آب مشاهده و بهینه­ترین تصمیم را اتخاذ نمود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه زمین شناسی مهندسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Engineering Geology

Designed & Developed by : Yektaweb