کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
5 نتیجه برای موضوع مقاله:
حامد رضایی، ماشالله خامه چیان،
جلد 10، شماره 2 - ( جلد 10 شماره 2 تابستان 1395 1395 )
چکیده
با انتخاب 222 متر از مغزههای حفاری در محور سرریز ساختگاه سد دوستی از سنگهای مارنی سازند آب تلخ و انجام طبقهبندی تودۀ سنگ در سیستمهای RQD، RSR، RMR و Q، نمونههای بررسی شده در ردههای مختلف طبقهبندیهای مذکور قرار گرفت و فروانی هریک بهدست آمد. نتیجه تحقیق نشان میدهد که طبقهبندی RMR مناسبترین روش ارزیابی تودۀ سنگ مارن بررسی شده است و بیشترین همبستگی را با شاخص RQD نشان میدهد. اعتبارسنجی روابط مختلف بین Q-RMR با استفاده از نسبت خطا (ER) نشان میدهد که رابطۀ کامرون و همکاران (1981) و مورنو (1982) دارای کمترین نسبت خطا است و در سنگهای مارنی بررسی شده دارای بیشترین اعتبار است. رابطۀ بنیاوسکی (1989) تعیینکننده حدپایینی منحنی Q-RMR و رابطۀ کامرون و همکاران (1981) حد بالایی این رابطه در سنگهای مارنی است.
علیرضا طبرسا،
جلد 11، شماره 2 - ( جلد 11 شماره 2 تابستان 1396 1396 )
چکیده
با توجه به گسترش بسیار زیاد خاکهای مسئلهدار در ایران، اصلاح و بهسازی این قبیل خاکها بهعنوان امری اجتنابناپذیر نقش بسیار مهمی در پروژههای عمرانی دارد. با توجه به پیشرفت علم نانوتکنولوژی در مهندسی ژئوتکنیک، در این تحقیق سعی شده است تا تأثیر اضافه کردن مقادیر مختلف نانوذرات رس بر رفتار ژئوتکنیکی خاکهای ریزدانه ضعیف با کمک تحقیقات آزمایشگاهی بررسی شود. در این تحقیق نمونههای مختلف خاک از منطقه شبکۀ سد بوستان گنبد و اینچهبرون واقع در استان گلستان انتخاب شد. بهمنظور بررسی تأثیر بهسازی خاکهای مذکور با کمک نانورس، آزمایشهای مختلف ژئوتکنیکی از قبیل حدود اتربرگ، تراکم استاندارد، مقاومت فشاری تکمحوری، سهمحوری تحکیم نیافته زهکشی نشده و تحکیم مضاعف انجام گرفت. نتایج آزمایشها حاکی از نقش بسیار مهم نانورس بر خواص خمیری، مقاومتی و تغییر شکلپذیری خاک بوده است. همچنین با توجه به اهمیت نوع خاک میتوان دریافت که در اثر افزودن نانورس به خاکهای بررسی شده پتانسیل رمبندگی نمونهها بسیار محسوس کاهش مییابد.
کاظم صابر چناری، حسین سلمانی، مریم سادات میرعابدینی،
جلد 11، شماره 4 - ( جلد 11 شماره 4 زمستان 1396 1396 )
چکیده
هدف از این پژوهش ارزیابی خطر زمینلغزش حوزۀ آبخیز زیارت استان گلستان با استفاده از تئوری دمپستر-شفر در سیستم اطلاعات جغرافیایی است. در گام اول با استفاده از گزارشات موجود و تفسیر عکسهای هوایی نقشه پراکنش نقاط لغزشی منطقۀ بررسی شده تهیه شد. از کل نقاط لغزشی (50 نقطه) 35 نقطه آن (70 درصد) برای تهیه نقشه پهنهبندی خطر و نقاط باقیمانده (30 درصد) برای ارزیابی مدل در نظر گرفته شد. در گام دوم 12 عامل مؤثر بر زمینلغزش برای تهیۀ نقشۀ پهنهبندی خطر زمینلغزش در نظر گرفته شد. این عوامل شامل درصد شیب، جهت شیب، ارتفاع، خطوط هم باران، زمینشناسی، کاربری اراضی، بافت خاک، فاصله از جاده، فاصله از گسل، تراکم گسل، فاصله از رودخانه، شاخص قدرت رودخانه هستند. سپس، وزن کلاسهای هر عامل مشخص شده و نقشه پهنهبندی خطر زمینلغزش منطقه با 13 رویکرد مدلسازی با استفاده از تئوری دمپستر- شفر تهیه شد. سرانجام برای ارزیابی مدلها منحنی عملکرد نسبی ترسیم و سطح زیر منحنی محاسبه شد. نتایج ارزیابی نشان داد، تئوری دمپستر-شفر برای رویکرد ششم مدلسازی (حذف عامل لیتولوژی) با سطح زیر منحنی9/92٪ (عالی) و انحراف معیار 045/0، بیشترین دقت را دارد. از این رو، نقشه خطر زمین لغزش تهیه شده برای منطقۀ بررسی شده میتواند برای برنامهریزان و مهندسان در شناسایی مناطق مستعد خطر زمینلغزش و ارائه راهکارهای مناسب برای کاهش و مدیریت خطر مفید باشد
دکتر حامد رضایی،
جلد 13، شماره 3 - ( جلد 13، شماره 3 1398 )
چکیده
از خاکهای لسی در سه منطقۀ شرق و شمال شرق استان گلستان نمونهبرداری شد و آزمایش پینهول روی نمونههای با وزن واحد حجم طبیعی (gn) و حداکثر (gdmax) انجام شد و میزان واگرایی آن تعیین شد. پیشنیۀ تحقیق، شواهد صحرایی و نتایج آزمایشهای آزمایشگاهی حکایت از واگرا بودن خاکِ مناطقِ نمونهبرداری دارد. نتایج نشان میدهد، تراکم خاک باعث کاهش شدت واگرایی میشود و نرخ جریان را کم میکند، بهطوریکه نرخ جریان در نمونه مراوهتپه به میزان 38 درصد، در نمونۀ چشمهلی بهمیزان 13 درصد و در نمونه بققجهبالا بهمیزان 43 درصد کاهش یافته است. تراکم نمیتواند واگرایی خاک را از بین ببرد. افزودن نانورس باعث کاهش شدت واگرایی خاک شده و در غالب موارد خاصیت واگرایی آن را از بین میبرد. بهمنظور بررسی اثر نانورس روی شدت و کاهش خاصیت واگرایی خاک با نسبتهای 5/0، 1، 2، 3، 4 و 5 درصد وزنی نانورس مونتموریونیت افزوده شد. میزان واگرایی نمونههای دارای نانورس در دستگاه آزمون پینهول اندازهگیری شد. همچنین روش اختلاط نانورس با خاک واگرا رفتارهای گوناگونی را در شدت واگرایی و کاهش آن نشان میدهد. نانورس به چهار روش با خاکهای مناطق نمونهبرداری مخلوط شدند. در روش A ، با تهیۀ گل همگن از خاک و نانورس با همزن برقی کاملاً مخلوط شدند. در روش B، اختلاط خاک لس با نانورس در رطوبت بهینه انجام شد. در روش C. اختلاط خاک لس با نانورس بهصورت خمیر بهوسیلۀ همزن دستی انجام شد. در روش D. اختلاط خاک لس با نانورس بهصورت خشکِ ارتعاشی بهوسیلۀ لرزاننده الک دانهبندی انجام شد. نتایج بررسی نشان داد که، نسبت وزنی یک درصد نانورس از نظر فنی و اقتصادی مناسبترین نسبت اختلاط است. با این نسبت وزنی، روش تهیه گل همگن با همزن برقی (روش A) کمترین نرخ جریان را بهوجود میآورد؛ بهطوریکه نرخ جریان از 3/1 میلیلیتر در ثانیه در خاک خالص به 3/0 میلیلیتر در ثانیه در خاک حاوی نانورس در هد 50 میلیمتر کاهش مییابد. از اینرو، میتوان گفت این روش مناسبتر است ولی از لحاظ اجرایی کارایی ندارد و روش B مناسبتر است. در روش B نرخ جریان از 3/1 به 55/0 میلیلیتر در ثانیه در همین حد میرسد.
دکتر حجت اله صفری، دکتر حامد رضایی، خانم افسانه قجقی،
جلد 14، شماره 3 - ( پاییز1399 1399 )
چکیده
زمین لغزشها بهعنوان مخاطرات طبیعی، موجب خسارات فراوانی میشوند، در بسیاری از موارد میتوان با شناخت زمینشناسی مناطق مختلف، وقوع زمینلغزشها را پیشگویی و با راهکارهای مناسب از وقوع آن جلوگیری کرد. یکی از مناطق مستعد و پرخطر از نظر زمینلغزش در البرز شرقی، منطقه نرگسچال است. در این پژوهش، بهکمک روشهای سنجش از دور، GIS و همچنین مشاهدات و اندازهگیریهای صحرایی اقدام به بررسی عوامل مؤثر بر زمینلغزشها در منطقه نرگسچال شد. در این راستا هفت لایه اطلاعاتی برداری از عوامل مؤثر بر زمینلغزش تهیه شده و به مقادیر موجود در هر لایه اطلاعاتی وزن داده شده و کلاسبندی انجام شد. در نهایت با محیط نرمافزاری GIS نقشۀ پهنهبندی خطر زمینلغزش تهیه شد. نتایج حاصل از تهیه نقشۀ پهنهبندی خطر زمینلغزش نشان میدهد که الگوی فضایی بیشترین خطرات زمینلغزش بهصورت نواری پهن با امتداد شمالشرق- جنوبغربی قابل مشاهده است. نتایج حاصل از بررسی اثر شکستگیها (بهعنوان عوامل ساختاری) بر پهنهبندی خطر زمینلغزش نشان میدهد که عوامل ساختاری نظیر گسلهای اصلی (و سایر شکستگیهای مرتبط با آنها) بهطور غیرمستقیم، با ایجاد شیبهای تند، ایجاد مناطق خردشده و نامقاوم، ایجاد مناطق چشمهسار و ایجاد زلزلهها، تعیینکننده الگوی پراکنش بیشترین خطر زمینلغزش بوده است و تأثیر زیادی بر رخداد این بلای طبیعی داشتهاند.