5 نتیجه برای مدول الاستیسیته
زهره صفی پور رشوانلو، علی قنبری، سید جمال شیخ زکریایی،
جلد 5، شماره 1 - ( 4-1390 )
چکیده
آبرفتِ ِجنوبِ کرج بخش چشمگیری از محدودۀ شهری کرج را تشکیل میدهد و عمدتاً دارای ساختاری درشتدانه حاوی ذرات ریزدانه است. در این مقاله بر اساسِ نتایج حاصل از آزمونهای متعدد صحرایی و آزمایشگاهی انجام گرفته توسط سازمان قطار شهری کرج و حومه، آبرفت جنوبِ کرج حدفاصلِ پل فردیس تا سه راه اندیشه بهطول 10کیلومتر، بررسی شده است. در همین راستا آبرفت مذکور که عمدتاً متشکل از شن درشت دانه است به پنج لایه مستقل تقسیم شده است و پارامترهای ژئوتکنیکی هر لایه توصیف شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که همبستگی چشمگیری بین نتایج آزمون نفوذ استاندارد و مدول الاستیسیته خاک که از آزمونهای بارگذاری صفحهای، برش مستقیم و سه محوری بهدست آمده است وجود دارد. بر همین اساس بهمنظور ارائه روابط کاربردی برای تخمین مدول الاستیسیته در آبرفت جنوب کرج با توجه به آزمونهای انجام شده، در هر آزمون رابطهای برای محاسبۀ مدول الاستیسیته ارائه شده است. همچنین با توجه به اطلاعات بهدست آمده، جدول پارامترهای ژئوتکنیکی خاکِ آبرفت جنوب کرج بر حسب لایههای تقسیمبندی شده، ارائه گردیده است
غلامرضا خانلری، داود فریدونی،
جلد 5، شماره 1 - ( 4-1390 )
چکیده
امروزه کاربرد چکش اشمیت بمنظور محاسبه مقاومت فشاری دیواره درزه¬ها (JCS) و مدول الاستیسیته سنگها یکی از روشهای مرسومی است که در بسیاری از پروژه¬های مهندسی از آن استفاده می¬شود. استفاده از این ابزار، بعنوان یک روش سریع، ارزان و غیر مخرب تلقی شده و از این جهت یک مزیت به حساب می¬آید. در این زمینه پس از استفاده از چکش اشمیت و قراعت عدد بازگشتی از روی آن، برای محاسبه پارامترهای مذکور روابط تجربی متعددی توسط محققین مختلف و از جمله بارتون و کوبی، دییر، کیدبینزکی، آفموت و ISRM ارائه شده است که در این مقاله به بررسی و تحلیل این روابط پرداخته شده است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش نیز روابط تجربی جدیدی برای محاسبه این پارامترها ارائه ¬شده است که کاربرد آنها برای سنگهای سخت نتایج بسیار خوبی را نشان می¬دهد. لازم به توضیح است که این روابط با استفاده از 827 مورد از نتایج واجهش توسط چکش اشمیت بر روی سطوح درزه توده سنگهای سخت نظیر گرانیت، دیوریت و هورنفلس صورت پذیرفته است که در حاشیه جاده گنجنامه- شهرستانه قرار دارند.
سعید بابائی، امیرحسین رضایی، هوشنگ کاتبی،
جلد 14، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
کنترل جابهجاییهای ناشی از حفاری تونل در محیطهای شهری اهمیت ویژهای دارد. یکـی از دلایـل اساسـی افزایش جابهجاییها، عدم اعمال فشار مناسب در جبهه کار تونل است. این پارامتر بهویژه در مواردی که تونل در محیطهای شهری حفر میشود اهمیت بیشتری پیدا میکند. تعیین مقدار این فشار برای جلوگیری از تخریب جبهۀ کار و نشست زمین از یک سو و ممانعت از بالازدگی زمین از سوی دیگر بسیار مهم است. بهطورکلی روشهای تعیین فشار جبهه کار به سه دستۀ تجربی، تحلیلی و عددی تقسیم میشوند. فشار نگهداری جبهۀ کار تونل به عوامل متعددی نظیـر نوع و مشخصات مهندسی خاک از جمله مدول الاستیسیته، چسبندگی و زاویۀ اصطکاک داخلی، شرایط آب زیرزمینی، میزان روباره و سطح مقطع تونل وابسته است که در تحقیق حاضر، با کاربرد نرمافزار المان محدود ABAQUS به بررسی تأثیر برخی از این پارامترها بر میزان مناسب فشار جبهه کار تونلهای مکانیزه میپردازیم. با تحلیل مدلهای سهبعدی و اندازهگیری مقادیر جابهجاییهای جبهه کار تونل بهازای مقادیر متفاوت فشار جبهه کار و پارامترهای بررسی شده، مقدار مناسب فشار نگهدارنده تخمین زده شده است. صحتسنجی روند مدلسازی بر اساس نتایج ابزاربندی پروژۀ خط 2 مترو تبریز انجام یافته است. نتایج حاصل نشاندهندۀ تأثیر چشمگیر مدول الاستیسیته خاک در مقدار فشار جبهه کار است و بهعنوان الگوی کلی، با افزایش مدول الاستیسیته فشار مناسب جبهه کار کاهش مییابد. همچنین، مقادیر مناسب فشار جبهه کار بهدست آمده با روشهای تحلیلی جانکسز-استاینر، آنگونستا-کواری و روش تجربی COB مقایسه شده است که بیشترین تطابق با روش COBمشاهده شده است. لازم به ذکر است با پایین رفتن تراز آب زیرزمینی و در مدولهای الاستیسیته کم (کمتر از 20 مگاپاسکال در پژوهش انجام شده)، رابطۀ COB فشار جبهه کار کمتری نسبت به حالت مناسب ارائه میدهد که باید در محاسبات فشار جبهه کار در نظر گرفته شود.
دکتر علی محمد رجبی، مهندس شیما بخشی اردکانی،
جلد 14، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
تثبیت و بهسازی خاک یکی از روشهای مؤثر در بهبود رفتار خاک در مهندسی ژئوتکنیک است. امروزه علاوه بر تثبیتکنندههای متعارف سیمانی و آهکی، از مواد شیمیایی طبیعی معدنی نیز برای اصلاح خواص نامطلوب خاک استفاده میشود. در این پژوهش از زئولیت و سپیولیت بهعنوان دو ماده افزودنی برای تثبیت خاکهای ماسه رسی و رس ماسهدار و تأثیر آن بر مدول الاستیسیته و هدایت هیدرولیکی خاک استفاده شده است. به این منظور آزمایش مقاومت فشاری تکمحوری روی خاکهای تثبیت نشده و تثبیت شده با افزودنیهای مذکور در درصدهای 5، 10، 15، 20 و 25 و زمانهای آنی (بلافاصله پس از اختلاط)، 7، 14 و 28 روز انجام شده و مدول الاستیسیته در شرایط مختلف آزمایش تعیین شده است. آزمایش نفوذپذیری نیز بهدلیل بررسی اثر این دو افزودنی در درصدهای مختلف و زمان آنی انجام شده است. همچنین بهدلیل بررسی نحوۀ تأثیر مواد افزودنی بر ریزساختار خاک، عکسبرداری SEM برای خاک تثبیت نشده و تثبیت شده با هر دو افزودنی در زمان عمل آوری 28 روز انجام شده است. نتایج نشان میدهد میزان افزایش مدول الاستیسیته در تثبیت با سپیولیت نسبت به زئولیت بیشتر است. بهعلاوه در هر دو افزودنی بیشترین میزان افزایش مدول الاستیسیته مربوط به 25 درصد افزودنی و زمان 28 روز است. همچنین میزان نفوذپذیری با افزایش هر دو افزونی کاهش مییابد بهطوریکه این میزان کاهش در سپیولیت بیشتر از زئولیت است. بررسی تصاویر SEM معرف تغییر در ریزساختار خاک در نتیجه افزودنیهای مذکور است. نتیجه اینکه تغییرات مدول الاستیسیته و هدایت هیدرولیکی خاک را میتوان بهوقوع واکنشهای شیمیایی در کنار تغییرات فیزیکی نسبت داد.
آقای مهدی عباسی، دکتر غلامرضا لشکری پور، دکتر ناصر حافظی مقدس، دکتر حسین صادقی،
جلد 19، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
مدول الاستیسیته از جمله پارامترهای کلیدی در تحلیل و طراحی پیهای عمیق و سازههای زیرزمینی محسوب میشود. اندازهگیری دقیق این پارامتر معمولاً نیازمند اجرای آزمایشهای میدانی پرهزینه و زمانبر بوده و صحتسنجی آن نیز با چالشهایی همراه است. از اینرو، توسعه مدلهای تجربی جهت پیشبینی مدول الاستیسیته بر پایه پارامترهای ژئوتکنیکی، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. در این پژوهش، با بهرهگیری از دادههای حاصل از ۱۸۰ گمانه حفاریشده به طول مجموع ۵۷۸۳ متر در مسیر خط ۳ متروی مشهد، مدلهای رگرسیون خطی چندمتغیره شامل مدل جامع (ریزدانه و درشتدانه)، مدل ویژه خاکهای درشتدانه و مدل ویژه خاکهای ریزدانه برای پیشبینی مدول الاستیسیته توسعه یافتهاند. از میان ۴۸۹ آزمون پرسیومتری، ۱۶۰ داده که به صورت همعمق دارای اطلاعات دقیق پارامترهای پایه خاک بودند، انتخاب گردیدند. در این تحلیل، اثر متغیرهایی نظیر درصد ذرات شن، ماسه و ریزدانه، پارامترهای دانهبندی (D10، D30، D60، ضریب یکنواختی و ضریب دانهبندی)، حدود اتربرگ، میزان رطوبت، دانسیته طبیعی و خشک، چگالی، مواد سیمانی (گچ، کربنات و مواد آلی)، عمق و تنش برجا بر مدول الاستیسیته حاصل از آزمون پرسیومتری مورد بررسی قرار گرفت. جهت توسعه مدل نهایی، از روش گامبهگام رو به عقب در چارچوب تحلیل رگرسیون و با استفاده از زبان برنامهنویسی Python بهره گرفته شد. در پایان، معادله نهایی رگرسیون استخراج گردید و نمودارهای مقایسهای بین مقادیر پیشبینیشده و واقعی ترسیم شد که حاکی از دقت مطلوب مدل ارائهشده در تخمین مدول الاستیسیته میباشد. برای صحتسنجی و ارزیابی دقت مدلهای پیشنهادی در پیشبینی مدول الاستیسیته، مجموعهای مستقل از ۳۹ داده آزمایش پرسیومتری شامل خاکهای ریزدانه و درشتدانه مورد استفاده قرار گرفت. شاخصهای آماری مختلف نشان دادند که مدل جامع عملکرد بهتری دارد. همچنین، مقادیر پایین RMSE نرمالشده پایداری و دقت قابلقبول همه مدلها را تأیید میکند.