26 نتیجه برای لغزش
سید محمود فاطمی عقدا، وحید باقری، محمدرضا مهدویفر،
جلد 7، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده
در این پژوهش یکی از روشهای جدید پهنهبندی خطر زمینلغزشهای ناشی از زلزله (مدل ناحیهای جامع زمین لغزشهای ناشی از زلزله یا مدل کمل1) برای پیشبینی این نوع از زمینلغزشها و ارزیابی آن با روش مهدویفر بررسی شده است. بدین منظور محدودۀ تحت تأثیر زلزلۀ سرعین (سال 1375) برای منطقۀ الگو انتخاب شده است. در این روش که محاسبه با واژهها2 نامیده میشود، سیستمهای منطق فازی بهکار گرفته شده است. محاسبه با واژهها روشی برای پیشرفت مدلسازی خطر زمینلغزشهای ناشی از زلزله در مقیاس منطقهای فراهم میکند که در واقع روشی حدفاصل برای تبدیل و استفاده از زبان گفتاری انسان بهجای اعداد در محاسبات و استدلال است. ابتدا اطلاعات لازم شامل فاصلۀ بههم ریختگی، ردۀ زمین، رطوبت، شدت زلزله، زاویۀ شیب، ارتفاع دامنه، عمق خاک، ناهمواری دامنه و پوشش گیاهی با استفاده از عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای3، سنجش از دور (RS)، نقشههای موجود و بازدیدهای محلی از منطقۀ بررسی شده، جمعآوری شده است. این دادهها با استفاده از سامانۀ اطلاعات جغرافیایی، رقومی و وزندهی شدهاند و با استفاده از برنامۀ کمل، میزان خطر و تراکم زمینلغزشهای ناشی از زلزله محاسبه شده است و سپس مقایسۀ زمینلغزشهای پیشبینی شده با استفاده از روش مذکور و زمینلغزشهای رخداده ناشی از زلزلۀ سرعین انجام گرفته است. در نهایت برای ارزیابی روش مذکور در پیشبینی
حسین سلطانی جیقه، ناصر شیردل،
جلد 7، شماره 2 - ( 10-1392 )
چکیده
در سال 1385 بخشی از شیروانی مشرف به نوار نقاله و سنگشکن معدن مس سونگون ریزش کرده و ساختمانهای بالای آن دچار جابهجایی و شکست شده است. با توجه به اهمیت کارکرد بیعیب نوار نقاله و سنگشکن بهمنظور تداوم در تولید، ویژگیهای زمینشناسی ساختمانی و مهندسی منطقه بررسی شده و وضعیت موجود شیروانی به لحاظ پایداری ارزیابی شد. نتایج ارزیابیها نشان داد که شیروانی اطمینان کافی در مقابل لغزش را ندارد و ناپایداری آن باعث آسیب دیدن یا از بین رفتن نوار نقاله و تونل آن خواهد شد. بنا بر این، با توجه به شرایط فنی و اقتصادی، روش اصلاح هندسه شیروانی، بههمراه تلفیقی از سایر روشها، بهعنوان راهکار پایدارسازی بخش بالای نوار شیروانی انتخاب میشود. همچنین پیشنهاد میشود که در بخش زیر نوار نقاله نیز باید از دیگر روشهای پایدارسازی استفاده گردد
سید محمود فاطمی عقدا، وحید باقری، محمدرضا مهدویفر،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
در این مقاله یکی از روشهای جدید پهنه بندی خطر زمین لغزشهای ناشی از زلزله(CAMEL) برای پیش بینی این نوع از زمین لغزشها مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور محدوده تحت تاثیر زلزله سرعین (سال 1375) جهت منطقه الگو انتخاب شده است. در این روش که روش محاسبه با واژهها (Computing with words ) نامیده میشود، سیستمهای منطق فازی بکار گرفته شده است. محاسبه با واژهها روشی برای پیشرفت مدل سازی خطر زمین لغزشهای ناشی از زلزله در مقیاس منطقه ای فراهم میکند، که در واقع روشی حد فاصل برای تبدیل و استفاده از زبان گفتاری انسان به جای اعداد در محاسبات و استدلال است. ابتدا اطلاعات لازم شامل فاصله به هم ریختگی، رده زمین، رطوبت، شدت زلزله، زاویه شیب، ارتفاع دامنه، عمق خاک، ناهمواری دامنه و پوشش گیاهی با استفاده از عکسهای هوایی، تصاویر ماهواره ای LANDSAT، سنجش از دور(RS)، نقشه های موجود و بازدیدهای محلی از منطقه مورد مطالعه جمع آوری شده است. این دادهها با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی رقومی و وزن دهی شدهاند و سپس با استفاده از برنامه CAMEL، میزان خطر و تراکم زمین لغزشهای ناشی از زلزله محاسبه گردیده است CAMEL چارچوب جامعی را برای مدل سازی همه انواع زمین لغزشهای ناشی از زلزله با به کار گیری سامانه اطلاعات جغرافیائی فراهم میکند. در نهایت مقایسه زمین لغزشهای پیش بینی شده با استفاده از روش مذکور و زمین لغزشهای رخ داده ناشی از زلزله سرعین انجام گرفته است.
رمضان رمضانی اومالی، مهدی سعیدیان، ناصر حافظی مقدس،
جلد 9، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
تعیین میزان فعالیت گسلها از جمله مهمترین پارامترهای ارزیابی خطر گسلش است. در این مقاله گسلهای فعال محدودۀ سد شهیدرجایی ساری به شعاع 100 کیلومتر بر مبنای بُعد فرکتالی گسلش و زمینلرزه و همچنین ارزیابی میزان لغزش ردهبندی شده و میزان فعالیت آنها بررسی شد. بهمنظور تعیین بُعد فرکتالی گسلش و زمینلرزه از روش مربع شمار1 استفاده شد. برای برآورد میزان لغزش ابتدا پارامترهای لرزهخیزی (a,b) محدوده بررسی شده تعیین، سپس این پارامترها برای هر گسل نرمالیزه شدند. براساس روابط موجود و با داشتن a و b برای هر گسل، میزان گشتاور لرزهای گسل محاسبه شد. در نهایت طبق روابط موجود برای محاسبۀ میزان گشتاور لرزهای، میزان لغزش هر گسل تعیین و گسلهای محدودۀ بررسی شده بر این اساس ردهبندی شدند. با درجهبندی براساس ابعاد فرکتالی، گسلهای شمال البرز، دامغان و گرمسار طی 100 سال گذشته از فعالترین گسلهای محدودۀ بررسی شده بودهاند و براساس برآورد میزان فعالیت گسلش و زمینلرزه بهروش تحلیل فرکتالی، عموماً در ردۀ BD قرار گرفته و فعال بودن آنها تأیید شده است. گسلهای با میزان لغزش خیلیکم و با دورۀ بازگشت طولانی رویداد زمینلرزهها، سبب وقوع زمینلرزههای بزرگی میشوند که زمینلرزه 235 خورشیدی (856 میلادی) کومس و گسل مسبب آن یعنی گسل دامغان نمونهای از این گسلها است. گسلهای آستانه، رمه و چشمهعلی میزان لغزش کم است و در نتیجه میتوانند گشتاور لرزهای بزرگتری ایجاد نمایند. با توجه به رویداد زمینلرزهها در حریم گسلهای جدید معرفی شده (خرم آباد، مجید و ...)، میزان فعالیت زیاد این گسلها منطقی بهنظر میرسد.
هادی عطاپور، رضا احمدی،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
در پژوهش حاضر پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوضۀ سد لتیان با استفاده از چهار روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، تراکم سطح، شاخص همپوشانی و ارزش اطلاعاتی انجام شده است. براساس مطالعات، نه پارامتر لیتولوژی، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل، فاصله از جاده، شیب و جهت شیب، ارتفاع، زاویۀ اصطکاک مواد تشکیل دهنده و کاربری اراضی بهعنوان مهمترین پارامترهای احتمالی مؤثر در وقوع زمینلغزشهای منطقه، تشخیص داده شدند. با انطباق لایههای اطلاعاتی این عوامل بر نقشۀ زمینلغزشهای قدیمی منطقۀ بررسی شده در محیط GIS، اثر هر یک از این عوامل در رخداد زمینلغزشها ارزیابی شد و در نهایت نقشههای پهنهبندی خطر زمینلغزش با استفاده از هفت پارامتر مؤثر، تهیه شدند. این نقشهها نشان میدهند که نواحی با پتانسیل خطر بسیار زیاد برای زمینلغزش، عمدتاً در سه ناحیۀ شرق، مرکز و غرب مرز پایینی محدودۀ بررسی واقع شدهاند. نکتۀ قابل توجه آن است که از این سه ناحیه، دو ناحیۀ مرکزی و غربی در مرز مخزن سد لتیان قرار دارند. عملکرد چهار روش پهنهبندی، با استفاده از شاخصهای موجود ارزیـــابی شدند. نتایج نشان میدهد که بهترتیب روشهای تراکم سطح و شاخص همپوشانی کارایی نسبی بهتری در پهنهبندی خطر زمینلغزش در منطقۀ بررسی شده دارند.
سلمان سوری، سیامک بهاروند،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
یکی از انواع فرآیندهای دامنهای که هرساله در برخی نقاط جهان و ایران رخ داده و باعث خسارتهای جانی و مالی فراوانی میشود، پدیدۀ زمین لغزش است. بهمنظور بررسی پایداری دامنهها در حوضۀ کاکاشرف ابتدا با استفاده از عکسهای هوایی و بازدیدهای میدانی نقاط لغزشی شناسایی شده و متعاقب آن نقشه پراکنش زمین لغزش حوضه تهیه شده است. با تلفیق نقشۀ عوامل مؤثر بر لغزش با نقشه پراکنش زمینلغزشها، تأثیر هر یک از این عوامل از جمله شیب، جهت شیب، ارتفاع، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از جاده و آبراهه در محیط نرمافزار Arc GIS سنجیده شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی این عوامل اولویتبندی شدند. در این تحقیق از روش منطق فازی و تراکم سطح بهمنظور پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوضۀ کاکاشرف استفاده شده است. برای ارزیابی و طبقهبندی نتایج خروجی مدلهای استفاده شده در برآورد خطر لغزش منطقه از شاخص احتمال تجربی استفاده شده است، نتایج بهدست آمده نشان میدهد که مدل منطق فازی، روش کارآمدتری نسبت به مدل تراکم سطح استفاده شده برای تهیۀ نقشه خطر لغزشهای حوضۀ کاکاشرف است.
محمد کشاورز بخشایش، محمود فلاح،
جلد 10، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
مقاله حاضر نتیجۀ ارزیابی و پهنهبندی خطرناپایدارهای دامنهای در محدودۀ بدنه و دریاچه سد پلرود را ارائه میکند. سد مخزنی پلرود یکی از سدهایی است که در منطقۀ گیلان و در فاصلۀ 29 کیلومتری جنوب رودسر بر رودخانۀ پلرود در حال بررسی و ساخت است. شرایط ریختشناسی طبیعی از یکسو و وجود نهشتههای تحکیم نیافته و سازندهای سنگی خرد شده ناشی از گسلهای موجود در ساختگاه سد از سوی دیگر، محل احداث بدنه سد و دریاچه آن را مستعد ناپایداریهای دامنهای ساخته است. بررسی سابقه تاریخی منطقه نیز بیانگر پتانسیل زیاد دامنههای منطقه برای ناپایداریهای دامنهای است. از جمله این ناپایداریها میتوان به زمینلغزش بزگ رخ داده در سال 1374 اشاره کرد که سبب خسارتهای فراوانی در منطقه شده است. از اینرو، تعیین مناطق پرخطر محدوده مخزن و ساختگاه پیش از آبگیری آن ضرورت زیادی دارد. در این پژوهش با استفاده از عمده عوامل مؤثر در وقوع زمینلغزش، شامل درصد شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، ارتفاع، پوشش گیاهی و میزان بارندگی، نقشۀ پهنهبندی خطرزمین لغزش تهیه شده است. برای وزندهی به این عوامل، روش تحلیل مراتبی(AHP) در سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، استفاده شدهاست. نتایج این پژوهش نشان میدهد که حدود 26 درصد از شیبهای مشرف به دریاچۀ سد در منطقه با خطر زیاد قرار میگیرند. همچنین مشخص شد که از بین عوامل 9گانه که بهنحوی در وقوع زمینلغزش منطقه نقش ایفا میکنند، تأثیر جهت شیب و لیتولوژی نسبت به دیگر عوامل بیشتر است
احمد ادیب، مرتضی اشرفیان،
جلد 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
روستای کمرود روی شیبی قرار دارد که مستعد لغزش میباشد. تحلیل پایداری این شیب از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است زیرا لغزش یا شکست این شیب میتواند باعث ایجاد خسارتهای عمده مالی و جانی شود. در این خصوص مطالعات با هدف تعیین تأثیر عوامل و پارامترهای موثر در ناپایداری این شیب صورت گرفته است. بر اساس مطالعات صورت گرفته یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر لغزش در این ناحیه نیروی اعمال شده توسط شتاب زمین لرزه میباشد. در این مقاله با رهیافت تعیینی مقدار بیشینه شتاب احتمالی زمین لرزه در یک دوره 50 ساله در سایت برآورد شده است. از طرفی بر اساس مطالعات زمین شناسی مهندسی مشخصات ژئومتری شیروانی و پارامترهای فیزیکی و مقاومتی توده مستعد لغزش تعیین شده است. سپس با استفاده از مدل سازی توسط نرم افزار FLAC 2D5.00 در مدل ساختاری الاستو پلاستیک، به همراه معیار گسیختگی موهر-کولمب به بررسی رفتار تنش کرنش خاک در برابر شتاب افقی زمین لرزه احتمالی به روش شبه دینامیک پرداخته شده است. در این راستا یک موقعیت مبنا در بالای شیرونی در نظر گرفته شده است و میزان تغییر مکان افقی آن تا رسیدن به بیشینه شتاب احتمالی ثبت شده است. نتایج این مطالعه نشان دهنده این است که جابجایی افقی و به دنبال آن رانش زمین، در شتابی کمتر از شتاب بیشینه برآورد شده میتواند باعث وقوع زمین لغزش شود.
نرگس سلیمی، سید محمود فاطمی عقدا، محمد تشنه لب، یوسف شرفی،
جلد 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینلغزشها هر سال خسارتهای مالی و جانی زیادی بهبار میآورند. نقشههای پهنهبندی خطر زمینلغزش میتوانند به کاهش این خسارتها کمک کنند. حوزۀ آبخیز طالقان از جمله حوزههای مستعد زمینلغزش است که بررسی شده است. در این مقاله به پهنهبندی خطر زمینلغزش در این منطقه و در مقیاس 50000/1، و با در نظر داشتن لایههای اطلاعاتی پراکندگی لغزشها، شیب، برای شیب، زمینشناسی (لیتولوژی)، فاصله از گسلها، فاصله از آبراههها، با روش شبکههای عصبی مصنوعی مبتنی بر توابع پایهای گوسی (RBF) و شبکههای عصبی پرسپترون (MLP) میپردازیم. کلیات روش RBF تا حدود زیادی مشابه شبکههای عصبی پرسپترون (MLP) است که تا کنون قابلیت آن مشخص شده است و چندین تفاوت ساختاری در مؤلفهها بین این دوروش شبکۀ عصبی وجود دارد. از نتایج نهایی مشخص شد که نقشههای حاصل از هر دو روش قابل قبول هستند و روش MLP دقت بیشتری نسبت بهروش RBF دارد.
محمدحسین قبادی، سیدحسین جلالی، بهمن ساعدی، نوشین پیروزی نژاد،
جلد 11، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینلغزش به سبب امکان رخداد آن در محیطهای طبیعی مختلف و به سبب عوامل طبیعی و مصنوعی متفاوت موثر برآن، نسبت به سایر مخاطرات طبیعی جایگاه خاصی دارد. زمینلغزش ها به علت فراوانی رخدادشان، هر ساله موجب خسارات سنگینی می گردند که جبران برخی از آنها هزینه و وقت فراوانی میطلبد. به این سبب مطالعه و بررسی این پدیده مخصوصا در مناطقی که در مسیر پیشرفت و توسعه قرار دارند، امری ضروری است. از بهترین روشهای مطالعه زمینلغزش ها پهنهبندی خطر آن می باشد، که از دیرباز مورد توجه محقیقن بوده است. در این روش منطقه مورد بررسی با توجه به عوامل موثر در بروز پدیده زمینلغزش، به پهنههای با خطر کم تا خطر خیلی زیاد تقسیمبندی می شوند. این پهنهبندی می تواند در برنامهریزی های منطقهای کمک شایانی داشته باشد. روشهای متفاوتی برای این منظور ارائه و توسعه داده شده است. در این نوشتار از چهار روش ارزش اطلاعات، تراکم سطح، LNRF و نسبت فراوانی که از روشهای آماری دو متغیره می باشند، در پهنهبندی خطر زمینلغزش منطقه پشتدربند استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که روش نسبت فراوانی با اختلاف جزئی نسبت به روش تراکم سطح از میان روشهای بکار برده شده برای پهنهبندی منطقه نتایج مطلوب تری بدست می دهد.
کاظم صابر چناری، حسین سلمانی، مریم سادات میرعابدینی،
جلد 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
هدف از این پژوهش ارزیابی خطر زمینلغزش حوزۀ آبخیز زیارت استان گلستان با استفاده از تئوری دمپستر-شفر در سیستم اطلاعات جغرافیایی است. در گام اول با استفاده از گزارشات موجود و تفسیر عکسهای هوایی نقشه پراکنش نقاط لغزشی منطقۀ بررسی شده تهیه شد. از کل نقاط لغزشی (50 نقطه) 35 نقطه آن (70 درصد) برای تهیه نقشه پهنهبندی خطر و نقاط باقیمانده (30 درصد) برای ارزیابی مدل در نظر گرفته شد. در گام دوم 12 عامل مؤثر بر زمینلغزش برای تهیۀ نقشۀ پهنهبندی خطر زمینلغزش در نظر گرفته شد. این عوامل شامل درصد شیب، جهت شیب، ارتفاع، خطوط هم باران، زمینشناسی، کاربری اراضی، بافت خاک، فاصله از جاده، فاصله از گسل، تراکم گسل، فاصله از رودخانه، شاخص قدرت رودخانه هستند. سپس، وزن کلاسهای هر عامل مشخص شده و نقشه پهنهبندی خطر زمینلغزش منطقه با 13 رویکرد مدلسازی با استفاده از تئوری دمپستر- شفر تهیه شد. سرانجام برای ارزیابی مدلها منحنی عملکرد نسبی ترسیم و سطح زیر منحنی محاسبه شد. نتایج ارزیابی نشان داد، تئوری دمپستر-شفر برای رویکرد ششم مدلسازی (حذف عامل لیتولوژی) با سطح زیر منحنی9/92٪ (عالی) و انحراف معیار 045/0، بیشترین دقت را دارد. از این رو، نقشه خطر زمین لغزش تهیه شده برای منطقۀ بررسی شده میتواند برای برنامهریزان و مهندسان در شناسایی مناطق مستعد خطر زمینلغزش و ارائه راهکارهای مناسب برای کاهش و مدیریت خطر مفید باشد
دکتر سیامک بهاروند، مهندس سلمان سوری، دکتر جعفر رهنماراد، مهندس مسعود جودکی،
جلد 12، شماره 2 - ( 5-1397 )
چکیده
حوضه آبریز وارک، یکی از زیرحوضههای رودخانۀ دز است که با مساحت 9/139 کیلومتر مربع در استان لرستان واقع شده است. این تحقیق با هدف تحلیل فعالیت زمینساختی حوضه و همچنین بررسی ارتباط خطوارهها با خطر زمینلغزش با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شده است. در این پژوهش از 4 شاخص مورفوتکتونیکی شامل گرادیان طولی رودخانه (SL)، منحنی هیپسومتری حوضه (HC)، پیچ و خم رودخانه (S) و عدم تقارن حوضۀ زهکشی (AF) استفاده و نتایج تجزیه و تحلیل آنها با شاخصی تحت عنوان زمینساخت فعال (Iat) بیان شده است. محاسبۀ شاخص زمینساخت فعال نسبی نشان میدهد که منطقه از نظر تکتونیکی در کلاس فعال قرار دارد. بهمنظور بررسی ارتباط خطوارهها با خطر زمینلغزش، ابتدا نقشۀ خطوارهها و عوامل مؤثر بر لغزش با استفاده از پردازش تصاویر ماهوارهای لندست 8 در محیط نرمافزار ENVI 4.8 و بازدیدهای میدانی تهیه شده است. سپس با استفاده از روش منطق فازی نقشه خطر زمینلغزش در حوضۀ بررسی شده تهیه و با تلفیق آن با نقشه خطوارهها، ارتباط بین خطوارهها و نقشۀ خطر زمینلغزش در محیط نرمافزار ArcGIS بررسی شده است. بر اساس نتایج بهدست آمده از نقشۀ خطر زمینلغزشهای منطقه بهترتیب 40/12، 25/8، 37، 61/32 و 73/9 درصد از مساحت منطقه در کلاسهای خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار دارد. همچنین نتایج بهدست آمده نشان میدهد که بهعلت تکتونیک فعال منطقه ارتباط نزدیکی بین خطوارهها و مناطق با خطر لغزش بالا وجود دارد.
دکتر علی محمد رجبی، مهندس حسین خسروی،
جلد 12، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
از مهمترین اثرات ناشی از زلزله 31 خرداد 1369 منجیل (7/7M=) وقوع زمینلغزشهای متعدد در مناطق تحت تأثیر این زلزله بوده است. بررسی و تحلیل مشخصات این زمینلغزشها و نحوۀ توزیع آنها در شناخت مناطق مستعد زمینلغزش در زلزلههای آینده اهمیت بهسزایی دارد. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر و پهنهبندی زمینلغزشهای ناشی از زلزله در چهارگوشهای چلکاسر و چهارمحل (منطقهای در نزدیکی رومرکز زلزله منجیل) به مساحت 30/309 کیلومترمربع، با استفاده از مدل AHP (دو روش استفاده از دانش کارشناسی و استفاده از دانش دادهای و کارشناسی بهصورت توأم) است. به این منظور، ابتدا با توجه به موقعیت زمینلغزشهای بهوقوع پیوسته، بررسیهای تطبیقی و نتایج سایر محققان، 7 عامل شامل؛ شدت آریاس، زاویۀ اصطکاک داخلی، چسبندگی، شیب، جهت شیب، ارتفاع و انحنای دامنه شناسایی شد. سپس با استفاده از مدل AHP معیارهای بررسی شده تعیین وزن شده و لایههای رستری عوامل مذکور در محیط نرمافزار Arc GIS تهیه شده، نهایتاً پهنهبندی خطر زمینلغزش با دو روش مذکور صورت گرفت. نتایج نشان میدهد معیارهای شدت آریاس و انحنای دامنه با وزنهای 317/0و022/0 بهترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را بین معیارهای انتخابی دارند. همچنین برای ارزیابی و انتخاب مدل مناسب از دو شاخص مجموع کیفیت (QS) و دقت روش (P) استفاده شد. طبق نتایج بهدست آمده از این دو شاخص روشی که در آن، قضاوتها بر اساس استفاده از دانش دادهای و کارشناسی بهصورت توأم صورت گرفته است، کارایی بهتری نسبت به مدل دیگر دارد.
مهناز فیروزی، محمدحسین قبادی، علی نورزاد، احسان داداشی،
جلد 13، شماره 5 - ( 10-1398 )
چکیده
پایدارسازی شیب موضوعی مهم در ساخت پروژههای خطی است. در این پژوهش پایدارسازی زمینلغزش بزرگ منجیل که در حد فاصل کیلومتر 400+41 تا 200+42 آزادراه قزوین- رشت اتفاق افتاده است، تجزیه و تحلیل شده است و طرح پایدارسازی آن بررسی شده است. زمینلغزش مذکور تقریباً 168 متر طول، 214 متر عرض داشته و براثر ایجاد ترانشه نامناسب در سال 2013 رخ داد و منجر به بسته شدن مسیر آزادراه شد. تجزیۀ پایدارسازی براساس تحلیل عددی بهروش فاکتور کاهش مقاومت برشی (FE-SRR) انجام شده است. بدینمنظور از نرمافزار PHASE2D استفاده شده است. در ابتدا دامنۀ با شیب 3H:2V سبکسازی شد. نتایج مدلسازی نشان میدهد که ضریب اطمینان در حالت استاتیکی و شبه استاتیکی بهترتیب برابر 95/1 و 17/1 است. در حالی که حداکثر گشتاور خمشی با شمع تک پایهایی در حالت شبه استاتیکی MN69/5 است. حداکثر گشتاور خمشی در سطح لغزشی بیشتر از ظرفیت خمشی شمع است. بنابراین برای پایدارسازی زمینلغزش اجرای شمع دو پایهای (2PG) در پاشنه لغزش پیشنهاد داده شد. نتایج تحلیلها نشان میدهد که با اجرای این طرح پارامتر مذکور تا MN48/2 کاهش پیدا میکند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که پایدارسازی بهوسیلۀ شمع دو پایهایی برای زمینلغزش منجیل مناسب است.
بختیار فیضی زاده، میثم سطانی،
جلد 14، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، تولید نقشههای حساسیت زمینلغزش برای محدودۀ قطعۀ 5 راهآهن اردبیل ـ میانه و تأثیر آن بر شریانهای حیاتی و ثانیاً تجزیه و تحلیل مهمترین عوامل تأثیرگذار در افزایش خطر زمینلغزش است. در این پژوهش از سه روش منطق فازی، مثلث سلسله مراتبی فولر و تحلیل سلسله مراتبی فازی (F-AHP) استفاده شده است. روشهای مذکور از روشهای تحلیل تصمیمگیری چندمعیاره بهمنظور ارزیابی علمی نواحی مستعد زمینلغزش در محدودۀ قطعۀ 5 راهآهن اردبیل ـ میانه است. برای انجام تحقیق معیارهای اصلی در قالب لایههای اطلاعاتی شناسایی شده و برای تلفیق استفاده شدند. سپس برای تعیین میزان استعداد محدودۀ بررسی شده نسبت به رخداد زمینلغزش براساس روش منطق فازی، مثلث سلسله مراتبی فولر و سلسله مراتبی فازی (F-AHP) اقدام به پهنهبندی شده است. نهایتاً، عملکرد روشهای مختلف در تولید نقشههای حساسیت زمینلغزش با استفاده از شاخصهای صحتسنجی "جمع مطلوبیت "، "درصد منطقه بحرانی" و منحنی مشخصه عملکرد سیستم با یکدیگر مقایسه شد تا روش مطلوب و کاربردی برای محدودۀ قطعۀ 5 راهآهن اردبیل ـ میانه بهمنظور مدیریت خطر زمین لغزش تعیین شود. در نهایت با تلفیق دادهای متناسب با وزنهای استخراج شده، نسبت به تهیه نقشه پهنهبندی زمینلغزش اقدام شد. نتایج تحقیق حاضر در شناسایی نسبت محاطرات محیطی و آسیبپذیری این محور تبادلاتی نقش مهمی داشته و میتواند راهگشای برنامه ریزان و تصمیمگیران برای کاهش نسبت خسارات و مدیریت بحران استفاده شود.
دکتر حجت اله صفری، دکتر حامد رضایی، خانم افسانه قجقی،
جلد 14، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمین لغزشها بهعنوان مخاطرات طبیعی، موجب خسارات فراوانی میشوند، در بسیاری از موارد میتوان با شناخت زمینشناسی مناطق مختلف، وقوع زمینلغزشها را پیشگویی و با راهکارهای مناسب از وقوع آن جلوگیری کرد. یکی از مناطق مستعد و پرخطر از نظر زمینلغزش در البرز شرقی، منطقه نرگسچال است. در این پژوهش، بهکمک روشهای سنجش از دور، GIS و همچنین مشاهدات و اندازهگیریهای صحرایی اقدام به بررسی عوامل مؤثر بر زمینلغزشها در منطقه نرگسچال شد. در این راستا هفت لایه اطلاعاتی برداری از عوامل مؤثر بر زمینلغزش تهیه شده و به مقادیر موجود در هر لایه اطلاعاتی وزن داده شده و کلاسبندی انجام شد. در نهایت با محیط نرمافزاری GIS نقشۀ پهنهبندی خطر زمینلغزش تهیه شد. نتایج حاصل از تهیه نقشۀ پهنهبندی خطر زمینلغزش نشان میدهد که الگوی فضایی بیشترین خطرات زمینلغزش بهصورت نواری پهن با امتداد شمالشرق- جنوبغربی قابل مشاهده است. نتایج حاصل از بررسی اثر شکستگیها (بهعنوان عوامل ساختاری) بر پهنهبندی خطر زمینلغزش نشان میدهد که عوامل ساختاری نظیر گسلهای اصلی (و سایر شکستگیهای مرتبط با آنها) بهطور غیرمستقیم، با ایجاد شیبهای تند، ایجاد مناطق خردشده و نامقاوم، ایجاد مناطق چشمهسار و ایجاد زلزلهها، تعیینکننده الگوی پراکنش بیشترین خطر زمینلغزش بوده است و تأثیر زیادی بر رخداد این بلای طبیعی داشتهاند.
مهناز فیروزی، محمدحسین قبادی، علی نورزاد، علی اصغر سپاهی گرو،
جلد 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
آزادراه قزوین- رشت از مهمترین محورهای ارتباطی کشور در شمال ایران است. مسیر آزادراه از سازندهای مختلف با ویژگیهای زمینشناسی متفاوت عبور میکند. شیب زیاد دامنهها و وجود چندین دسته درزه و گسل باعث شده تا در امتداد مسیر مذکور لغزشهای متعددی به وقوع پیوسته و یا در حال وقوع باشند. در این پژوهش، تحقیق جامع درباره پراکندگی زمینلغزشها و انواع آنها در مسیر آزادراه انجام شده است. بدینصورت که ضمن شناسایی زمینلغزشهای رخ داده در منطقه، موقعیت آنها در نقشۀ زمینشناسی ثبت و ارتباط آنها با سازندهای زمینشناسی و ساختارهای تکتونیکی بررسی شده است. مناطق و واحدهای سنگی مستعد بهوقوع زمینلغزش با در نظر گرفتن تراکم سطحی زمینلغزشها و درصد فراوانی آنها در هر واحد زمینشناسی با بهرهگیری از نرمافزار ARC GIS 10.2 بهترتیب اهمیت مشخص شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد علیرغم ناهمگنی قابل توجه لیتولوژی، ویژگیهای زمینشناسی مهندسی و ساختارهای تکتونیکی، شباهتی بین انواع لغزشها و پراکندگی آنهاوجود دارد.در طول این مسیرچهار نوع لغزش شناسایی شدهاند، که عبارتند از 1. گسیختگیهای صفحهای، گوهای، واژگونی و سقوط، در سنگهای مقاوم و نسبتاً مقاوم آندزیت، تراکی آندزیت و بازالتهای متعلق به سازند کرج، آهکهای اوربیتولیندار کرتاسه و کنگلومرای فجن. در سنگهای ذکر شده چندین دسته درزه موجود بوده است که سطوح درزهها دارای هوازدگی متوسط تا شدید است. بازشدگی آنها بین 1-5/0 میلیمتر است. مقاومت برشی درزهها نیز متوسط است که با توجه به جهت غالب درزهها نسبت به رویه شیروانی نوع گسیختگیها تغییر کرده است. 2. ریزش و پوشش سنگریزهای در کلاهک سیلیسی و زمینلغزش چرخشی در زون آرژیلیتی- سریسیتی واحد سنگ شناسی A، 3. ریزش سنگ در سنگهای متشکل از توف کربناتی و آندزیتی در واحد سنگ شناسی EV2 متعلق به سازند کرج. بالا بودن سطح آب زیرزمینی در کیلومتر 750+80 مسیر آزادراه باعث کاهش مقاومت اشباع بهدلیل محتوی بالای اکسید آهن از قبیل گوتیت در سیمان توفهای آندزیتی شده است و 4. جریان واریزهای و زمینلغزش چرخشی در خاکهای برجای سازند شمشک بهدلیل بافت لپیدوبلاستیک اسلیتها و استعداد فرسایشپذیری بالای آنها با توجه به آب و هوای مسیر در حد فاصل منجیل- رودبار.
نفیسه شکری، دکتر علی اکبر مومنی،
جلد 18، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف از این مطالعه تهیه نقشه پتانسیل خطر زمین لغزش در طول جاده توسکستان با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) میباشد. پارامترهای مؤثر بر زمین لغزش در این مطالعه لیتولوژی، شیب، جهت شیب، پوشش گیاهی، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه و فاصله از گسل میباشد. در ابتدا، نقشه هر کدام از این پارامترها تهیه شده و بر مبنای میزان تغییرات آن به سه یا چهار زیر گروه تقسیم شدهاند. سپس با استفاده از تحلیل سلسه مراتبی به هرکدام از این زیرگروهها بر مبنای میزان برتری نسبت به هم وزنی اختصاص داده شد تا نقشههای کیفی به نقشههای کمی تبدیل شود. نتیجه این وزندهی نشان داد که لیتولوژی و شیب بهترتیب بیشترین تأثیر و فاصله از گسل کمترین تاثیر را در پهنهبندی خطر زمینلغزش داشتند. وزن نهایی هر لایه اطلاعاتی از حاصل ضرب وزن هر پارامتر در وزن زیر معیار بهدست آمد. در نهایت این نقشههای کمی در محیط GIS تلفیق شدند تا نقشه نهایی پهنهبندی خطر زمین لغزش بدست آمد. بررسی موقعیت لغزشهای رخداد قبلی نشان داد که از بین 7 لغزش قدیمی تعداد 6 لغزش در محدوده پتانسیل خطر بالا و یک لغزش در رده خطر نسبتا بالا قرار داشت که نشان دهنده صحت نقشه خطر زمین لغزش تهیه شده است. نقشه پهنهبندی بهدست آمده نشان داد که 9/3 درصد از این محدوده به مساحت 355 هکتار در رده خطر بالای رخداد زمین لغزش قرار دارد.
اکبر خداویردی زاده، حسن مومیوند،
جلد 18، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده
در این تحقیق پایداری زمین لغزش گوگرد خوی نسبت به تغییرات زاویه اصطکاک داخلی خاک مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل آماری نتایج حاصل از تغییرات ضریب اطمینان روشهای مختلف در تحلیل پایداری زمین لغزش گوگرد در تعداد 282 تحلیل نشان داد که: 1) در شرایط استاتیکی تحت تأثیر شرایط آب زیرزمینی در نتایج حاصل از تحلیل پایداری انواع روشها تا 35/2 درصد تغییرات در ضریب اطمینان حاصل شد و بیشترین اختلاف در مقادیر ضریب اطمینان در روش فلنیوس معمولی، اسپنسر و موگان - پرایس بدست آمد. 2) در شرایط استاتیکی نسبت به تأثیر زاویه اصطکاک داخلی حاصل از تحلیل پایداری انواع روشها ضریب اطمینان تا 35 درصد تغییرات نشان داد و بیشترین اختلاف در مقادیر ضریب اطمینان نسبت به روشهای دیگر در روش فلنیوس معمولی و روش اسپنسر بدست آمد. 3) در شرایط شبه استاتیک و دامنه در حالت خشک در روشهای مختلف تحلیل تا 5 درصد تغییرات در ضریب اطمینان و تحت تأثیر شرایط آب زیرزمینی، تغییرات ضریب اطمینان تا 39/9 درصد حاصل شد و بیشترین تغییرات در ضریب اطمینان دامنه در حالت خشک در روش جانبو ساده شده، روش اسپنسر و موگان - پرایس و تحت تأثیر آب زیرزمینی، بیشترین تغییرات در ضریب اطمینان در روش فلنیوس معمولی و روش اسپنسر بدست آمد. در بررسی نتایج حاصل از این تحقیق تأثیر شرایط مختلف سطح آب زیرزمینی، زاویه اصطکاک داخلی خاک و نیروی زلزله بر مکانیسم تحلیلی روابط موجود در انواع روشها علت اصلی اختلاف نتایج روشهای مختلف تحلیل پایداری شناخته میشود.
دکتر علی میثاقی، دکتر محمد رئیسی،
جلد 18، شماره 5 - ( 10-1403 )
چکیده
در این مطالعه، توزیع مکانی لغزشها، دادههای حرکت قوی، و الگوهای شدت زلزله مربوط به زلزله 20 ژوئن 1990 با بزرگای گشتاوری 7.4 (Nw) مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی ما روشن کردن وضعیت گسل بخش جنوبشرقی، زردگلی، از گسلهای همزمان زلزله با ادغام دادههای زمینشناسی و زلزلهشناسی است. نتایج ما نشان میدهد که بخش جنوبشرقی تنها به صورت جزئی در طول زلزله 1990 دچار لغزش شده است. این لغزش جزئی با توزیع نامتناسب و تراکم لغزشها در طول گسل سطحی نشان داده شده است. ناقص بودن لغزش این بخش نشان میدهد که این بخش مقدار قابل توجهی انرژی انباشته شدهای را که در طول زلزله 1990 به طور کامل آزاد نشده است، حفظ میکند. بنابراین، این بخش یک منبع بالقوه برای فعالیتهای زلزلهای آینده باقی میماند. این یافتهها تأثیراتی بر ارزیابی خطر زلزله و کاهش ریسک در منطقه دارد. این مطالعه نیاز به پایش مداوم و تحقیقات زمینشناسی و زلزلهشناسی دقیقتر را برای پیشبینی و کاهش اثرات زلزلههای آینده مورد تأکید قرار میدهد.