وحید رضا اوحدی، محمد امیری، محمد حسین اوحدی،
جلد 9، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی نحوۀ فرایند اندرکنش سیمان- پولکهای رسی-آلایندۀ فلز سنگین طی زمان از منظر ریزساختار است. برای رسیدن بههدف ذکر شده، درصدهای مختلف سیمان پرتلند بهبنتونیت حاوی آلاینده فلز سنگین سرب افزوده شده و مکانیزم نگهداری آلاینده با بررسی تغییرات pH و ارزیابی بررسی ریزساختاری (XRD) تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد که افزایش10% سیمان علاوه بر فرایند تثبیت موجب شده در غلظت cmol/kg-soil 250 آلایندۀ فلز سنگین سرب، میزان نگهداری آلاینده بیش از 130% افزایش یابد. ارزیابی پراش پرتو ایکس نشان میدهد در نمونههای اصلاح شده با کمتر از 10% سیمان احتمالاً علت اصلی کاهش شدت قله نظیر کانی رسی، حضور آلایندۀ فلز سنگین سرب است. این در حالی است که در درصدهای بیشتر سیمان، بهنظر میرسد فرایند حلشدگی کانیهای رسی علت اصلی کاهش شدت قلههای کانی مونتموریلونیت در پراش پرتو ایکس بوده است.
تورج نصرآبادی،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
بر خلاف شاخصهای فاکتور جابهجایی MF و کد ارزیابی ریسک RAC که آنها نیز نقش پیوندهای فلزی را در تفسیر آلودگی لحاظ میکنند، در شاخص جدید مستقیماً سهمی از مخاطره به فازهای احیا شونده و اکسید شونده داده شده است که این مسئله در هیچ یک از دو شاخص مذکور دیده نشده است. بهبیان دیگر در شاخص جدید پیوندهای فلزی که بهشکل بالقوه قابلیت رهاسازی فلز در محیط را دارند نیز با تخصیص وزنهای جداگانه در تفسیر مخاطره آلودگی موجود دخالت دارند. این مشخصه شاخص جدید امکان تفسیر واقعی آلودگی موجود فلزی بهویژه هنگامی که بخش چشمگیری از غلظت همۀ فلز در فازهای احیا شونده و اکسیدشونده جمع شده است را ممکن میسازد. وابستگی نبودن سطح مخاطره به غلظت کل در شاخص جدید سبب میشود تفسیری از مخاطره در سطوح مختلف غلظت کل ارائه شود. علاوه بر این توانایی شاخص در تفسیر مخاطره آلودگی فلزی فارغ از منبع تولید اعم از انسانساخت و طبیعی نداشتن قطعیتهای ناشی از تفکیک این دو نوع آلودگی را نیز کاهش میدهد.
داود فریدونی، محمدحسین قبادی،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر ترکیب کانیشناسی بر دوام و مقاومت سنگها، چهار نمونه از سنگهای هورنفلسی موجود در مناطق جنوبی و غربی شهر همدان واقع در غرب ایران انتخاب شدند. این نمونهها در آزمایشگاه، تحت آزمایشهای تعیین ویژگیهای کانیشناسی، فیزیکی و مکانیکی قرار گرفتند. همچنین نمونههای مذکور به تعداد 15 چرخه در محلولهای اسید سولفوریک دارای pH مختلف، تحت انجام آزمایش دوام-وارفتگی و آزمایش XRD قرار گرفتند. بر اساس نتایج بهدست آمده، نوع، مقدار، سختی و دانسیته کانیهای تشکیلدهنده این سنگها، بر مقاومت فشاری تکمحوری و شاخص دوام-وارفتگی آنها مؤثرند. نتایج آزمایش دوام-وارفتگی نشان میدهد که افت وزنی نمونهها در چرخههای ابتدایی آزمایش بیشتر از چرخههای انتهایی است. همچنین با انجام آزمایش دوام-وارفتگی روی این سنگها، کانیهای اولیۀ تشکیلدهندۀ سنگ به کانیهای ثانویه نظیر کانیهای رسی تجزیه نمیشوند. بنا بر این سنگهای هورنفلسی منطقه همدان، در برابر هوازدگی شیمیایی تسریع شده در آزمایشگاه و تحت هوازدگی شیمیایی طبیعی تقریباً مقاومند.
سلمان سوری، سیامک بهاروند،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
یکی از انواع فرآیندهای دامنهای که هرساله در برخی نقاط جهان و ایران رخ داده و باعث خسارتهای جانی و مالی فراوانی میشود، پدیدۀ زمین لغزش است. بهمنظور بررسی پایداری دامنهها در حوضۀ کاکاشرف ابتدا با استفاده از عکسهای هوایی و بازدیدهای میدانی نقاط لغزشی شناسایی شده و متعاقب آن نقشه پراکنش زمین لغزش حوضه تهیه شده است. با تلفیق نقشۀ عوامل مؤثر بر لغزش با نقشه پراکنش زمینلغزشها، تأثیر هر یک از این عوامل از جمله شیب، جهت شیب، ارتفاع، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از جاده و آبراهه در محیط نرمافزار Arc GIS سنجیده شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی این عوامل اولویتبندی شدند. در این تحقیق از روش منطق فازی و تراکم سطح بهمنظور پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوضۀ کاکاشرف استفاده شده است. برای ارزیابی و طبقهبندی نتایج خروجی مدلهای استفاده شده در برآورد خطر لغزش منطقه از شاخص احتمال تجربی استفاده شده است، نتایج بهدست آمده نشان میدهد که مدل منطق فازی، روش کارآمدتری نسبت به مدل تراکم سطح استفاده شده برای تهیۀ نقشه خطر لغزشهای حوضۀ کاکاشرف است.
سحر رضائیان، سیدعلی جوزی، صدف عطائی،
جلد 10، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
هدف از انجام این تحقیق، شناخت، بررسی و ارزیابی ریسک سد پاوهرود در مرحلۀ ساختمانی است. پس از جمعآوری و بررسی اطلاعات مربوط به شرایط محیطزیست منطقۀ بررسی شده و شرایط فنی ساخت سد، لیستی از عوامل احتمالی ریسک بهصورت پرسشنامه تهیه و برای بررسی صحت آنها، در اختیار گروهی متخصص شامل نخبگان و اساتید در رشتههای مرتبط با محیط زیست و عمران سد قرارگرفت. تعداد پرسشنامهها بر اساس فرمول کوکران تعیین شد. بدینصورت که ابتدا، بهمنظور تحلیل پرسشنامههای بهدست آمده و ریسکهای موجود در منطقه در قالب طیف لیکرت، از گروه کارشناسی در تحقیق خواسته شد تا امتیازدهی کنند. پس از تجزیه و تحلیل امتیازات داده شده با استفاده از یافتههای روش 1PHA، از روش 2TOPSIS بهمنظور اولویتبندی ریسکهای شناسایی شدۀ سد پاوهرود استفاده شد. نتایج بهدست آمده از این روش نشان داد که از بین 36 عامل ریسک، فرسایش در اولویت اول قرار گرفت. پس از اولویتبندی بین عوامل ریسک، ارزیابی ریسک با استفاده از روش 1RAM-D صورت گرفت که تأثیر بر منطقه حفاظت شده سرخآباد با امتیاز 9، فرسایش با امتیاز 6 و کار در ارتفاع با امتیاز 3 مهمترین ریسکهای سد پاوهرود شناخته شدند. بهمنظور کاهش اثرات ریسکهای سد در فاز ساختمانی برنامه مدیریت محیطزیستی ضروری است و بدینمنظور برای رویارویی با ریسکهای شناسایی شده، در انتها گزینههای کاهش ریسک پیشنهاد شد.
اعظم مسعودی، محمدرضا مجدزاده طباطبایی، علی نورزاد،
جلد 10، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
جریان زیرسطحی بهعنوان بخش چشمگیری از جریان آبراهه و عامل مهمی در بار رسوبی رودخانهها است. هدف این تحقیق بررسی فرسایش نشتی کنارۀ رودخانهها در لایۀ ماسهای با دانهبندی متفاوت در کنارۀ رودخانه است. در این تحقیق به مطالعه و بررسی آزمایشگاهی تأثیر اندازۀ ذرات خاک و همچنین شیب کنارۀ رودخانه بر فرسایش نشتی پرداخته شده است. بدینمنظور تعدادی آزمایش در یک لایسیمتر برای چهار شیبهای مختلف و دانهبندیهای مختلف انجام شد. نتایج نشان داد که عدد رینولدز محیط متخلخل نقش اساسی در عمق حفره آبشستگی لایۀ غیرچسبنده دارد. همچنین مشاهده شد که زمان شروع به حرکت ذرات با افزایش قطر مشخصه آنها کاهش پیدا میکند.
مهسا رخ بر، افشین قشلاقی، گیتی فرقانی،
جلد 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
معدنکاری از منابع بالقوه ورود فلزات به داخل محیط بهویژه خاک و گیاهان است. در این پژوهش غلظت و دسترسپذیری فلزات سنگین در خاکها و گیاهان اطراف سدهای باطله معدن ایرانکوه بهعنوان بزرگترین معادن سرب و روی کشور بررسی شده است. برای این منظور 31 نمونه خاک از زمینهای گلخانهای اطراف سد باطله فرآوری معدن برداشت شد و غلظت فلزات سنگین، محتوای دسترسپذیر آنها بههمراه برخی خواص فیزیکوشیمیایی خاک اندازهگیری شد. نتایج نشاندهندۀ غلظت بالای فلزات Zn، Pb و Cd در نمونههای خاک (میانگین بهترتیب 955، 261 و 17/2 میلیگرم بر کیلوگرم) است و با نزدیک شدن به سد باطله بر درجۀ آلودگی هر سه فلز افزوده میشود. همچنین این سه فلز با سایر فلزات همبستگی ضعیفی داشته و از بین خواص خاک نیز با درصد رس همبستگی معناداری نشان میدهند. برای استخراج فلزات از 17 نمونه خاک منطقه از محلول DTPA استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده از این روش، سهم غلظت دسترسپذیر از غلظت کل برای فلز Cd از دو فلز دیگر بیشتر است (60 % برای کادمیم، 20 % برای روی و 10 % برای سرب) و با توجه به ماهیت قلیایی نمونههای خاک بخش دسترسپذیر برای هر سه فلز درصد کمی از غلظت کل آنها را شامل میشود. تعیین غلظت کل فلزات در سبزیجات کشت شده در خاکهای گلخانهای (گیاه ریحان- (Ocimum basilicumنیز نشان داد که غلظت هر سه فلز بررسی شده بسیار بیشتر از غلظت مجاز آن در گیاهان غیرآلوده است و همبستگی منفی و معناداری بین غلظت فلزات در ریشه و میزان زیستدسترسپذیر آنها در خاک دیده میشود. که با توجه به نتایج، مصرف این سبزیجات میتواند با ایجاد خطر سلامتی برای مصرفکنندگان در طولانی مدت همراه باشد
آقای علیرضا راستی کردار،
جلد 14، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
مهدی زارع، علی مرادزاده، ابوالقاسم کامکار روحانی، فرامرز دولتی اردجانی،
جلد 14، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
از اصلیترین مشکلات در ارتباط با باطلههای معدنی، بحث تشکیل پسابهای معدنی بهصورت اسیدی تا قلیایی و انتقال فلزات سمی در مناطق پایین دست است. بنابراین ارزیابی پتانسیل آلودگی این نوع باطلهها امری پر واضح است. پژوهش حاضر با هدف پایش غلظت فلزات سنگین و ارزیابی پتانسیل تولید یا خنثیسازی آلودگی در باطلههای سرب و روی تیپ سولفیدی با میزبان کربناتی در معدن انگوران است. در این راستا، تعداد 47 نمونه از بخشهای مختلف سطح دمپ باطله برداشت و غلظت عناصر S، Ca و Mg و همچنین فلزات سنگین مانند As، Cd، Cr، Cu، Ni، Pb و Zn بهوسیلۀ روش ICP-MS تجزیه شد. از شاخص آلودگی بهمنظور پهنهندی ریسک آلودگی کل فلزات سنگین استفاده شد و سپس از روش استاتیکی اسید- باز اصلاح شده برای ارزیابی پتانسیل آلودگی استفاده و نتایج با روش کریجینگ مدلسازی شد. با توجه به مقادیر کم سولفور کل (کمتر از 1%)، تمام نمونهها پتانسیل خنثیسازی خالص بالایی با دامنه بین 990-49 کیلوگرم کربنات کلسیم بر تن از خود نشان دادند. بهمنظور تعیین منشأ خنثیسازی و تفسیر بهتر نتایج استاتیکی از رویکرد کانیشناسی (مجموع غلظت Mg+Ca) استفاده شد. نتایج رویکرد کانیشناسی با یک همبستگی بالا (99/0R=)با رویکرد آزمایشگاهی، کانی کلسیت را بهعنوان منبع اصلی خنثی ساز معرفی کرد همنظور اعتبارسنجی نتایج، تجزیه XRD روی 4 نمونه انجام و حضور کانی کلسیت بهعنوان فراوانترین و بارزترین منبع خنثیسازی تأیید شد.
رامین ساریخانی، امین جمشیدی، آرتمیس قاسمی دهنوی،
جلد 14، شماره 5 - ( 10-1399 )
چکیده
منطقه روستایی رباط در شمال شهر خرم آباد (غرب ایران) واقع شده است. منابع آب زیرزمینی موجود در منطقه برای مصارف شرب و کشاورزی استفاده قرار میشود. واحدهای لیتولوژی اصلی منطقه عمدتاً شامل آهک، شیل، ماسه سنگ، کنگلومرا و مارن همراه با گچ و نمک است. بهمنظور ارزیابی کیفیت آبهای زیرزمینی منطقه تعداد 15 نمونه از چشمهها و چاههای منطقه برداشت شد و برای شاخصهای شیمیایی، کاتیونها، آنیونها و عناصر فرعی تجزیه شد. براساس نتایج تجزیهای آبهای منطقه در گروه آبهای سخت تا خیلی سخت، بی مزه، لب شور تا خیلی شور قرار میگیرند و دارای ماهیت قلیایی هستند. فراوانی یونهای اصلی بدین صورت است Ca>Na>Mg>K و F<NO3<SO4 Cl> <HCO3. زیاد بودن مقدار Na، Cl و EC در برخی از نمونهها در ارتباط با سازندهای گچی و نمکی و زیاد بودن مقدار نیترات در ارتباط با کودهای کشاورزی استفاده شده کشاورزان است، تعدادی از نمونهها غلضت HCO3، Ca و Mg بالاتر از حد مجاز را نشان میدهند، که میتواند در ارتباط با سازندهای کربناته منطقه باشد. غالبترین رخساره هیدروشیمیایی آبهای زیرزمینی منطقه Ca- HCO3 و در مرتبۀ بعدی Na+ K- HCO3است. کیفیت شیمیایی آبهای زیرزمینی مرتبط است با انحلال کانیها، تبادل یونی وزمان ماندگاری آبهای زیرزمین در تماس با مواد سنگی است. 85 درصد منابع آبی بررسی شده برای آشامیدن و 73 درصد برای کشاورزی کیفیت خوب تا قابل قبول دارند این دسته از آبها از سفرههای آهکی برداشت شده که دارای پوشش مارنی و ماسه سنگی هستند. بهمنظور بررسی زیست محیطی و تأثیر آبهای زیرزمینی بر سلامت انسان، نمونهها برای عناصر فرعی (Fe-Cu- Mn-Zn- Pb- Mo-As-Hg-Sn-Ni-Cr ) مورد آنالیز قرار گرفتند، نتایج نشان داد که غلضت همه عناصر فرعی تجزیه شده کمتر از حد مجاز است و بدینترتیب منجر به آثار سوء بر محیط زیست و سلامت انسان نمیشوند.
عطا شاکری، مریم مددی،
جلد 14، شماره 5 - ( 10-1399 )
چکیده
در این پژوهش 23 نمونه خاک از مناطق آلوده نفتی واقع در غرب استان کرمانشاه براساس روش استاندارد، نمونهبرداری شد و 16 گونه هیدروکربن های آروماتیک چند حلقهای (PAHs)، پس از تجزیه شیمیایی بهمنظور تعیین منشأ و ارزیابی ریسک زیست شناختی بررسی شدند. در این تحقیق برای تعیین منشأ از مدل فاکتور ماتریس مثبت (PMF) استفاده شد. میانگین غلظت PAHs کل در نمونههای خاک مناطق نفتی، 79/92 با دامنۀ 37/7 تا 67/609 میلی گرم بر کیلوگرم بهدست آمد. نتایج نشان داد که فراوانی حلقههای PAHs در خاکهای آلوده مناطق نفتی بهصورت 3حلقهایها> 5+6 حلقهایها> 4 حلقهایها> 2 حلقهایها است. نتایج ارزیابی ریسک زیستشناختی نشان میدهد که مقادیر PAHها در نمونههای خاک بیشتر از مقادیر تاأثیرات با دامنۀ کم (ERL) و همچنین بیشتر از مقادیر تأثیرات با دامنۀ متوسط (ERM) بهجز Pyr, Chr, BaA, BbF, BkF و BaP است. نتایج حاصل از معادلۀ BaPeq نشان میدهد که ریسک پتانسیل سرطانزایی PAHs در نمونههای خاک مناطق نفتی زیاد است، که نیاز است خطرات زیست محیطی آنها این ترکیبات بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
نتایج بهدست آمده از تجزیه و تحلیل مدل PMF، چهار منشأ برای هیدروکربنهای آروماتیک چند حلقهای شامل سوختن زیست توده/ زغال (48/21 درصد)، احتراق وسایل نقلیه (74/13 درصد)، سوخت فسیلی/ نفت خام (84/20 درصد) و قیر و جوهر (92/43 درصد) را برای خاکهای آلوده مناطق نفتی غرب استان کرمانشاه را نشان داد.
الناز افسری، علی رئیسی استبرق، محدثه امینی،
جلد 15، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
در این پژوهش اثر دو نوع آلاینده گلیسرول و استون بر خواص فیزیکی و مکانیکی یک خاک رسی با خمیرایی پایین (CL) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات حدود آتربرگ، تراکم، تورم آزاد، تحکیم، مقاومت تکمحوری و سیبیآر بر روی نمونههایی از خاک در حالت طبیعی و آلوده شده با درصدهای گوناگون (10، 15 و20 درصد) از دو ماده آلاینده هیدروکربنی فوق صورت پذیرفت. علاوهبراین عکسبردای میکروسوپ الکترونی روبشی (SEM) روی نمونههای خاک طبیعی و آلودهشده با دو ماده یاد شده، انجام گردید. نتایج نشان دادند که با افزودن گلیسرول، حدود آتربرگ و درصد تورم کاهش، ولیکن پارامترهای تراکمی شامل وزن واحد حجم خشک بیشینه و رطوبت بهینه به ترتیب افزایش و کاهش مییابند. لیکن افزودن استون به خاک برخلاف تغییرات ایجاد شده ناشی از افزودن گلیسرول را نشان داد بهگونهای که حدود آتربرگ و درصد تورم افزایش و نیز وزن واحد حجم خشک بیشینه کاهش و رطوبت بهینه افزایش یافتند که این تغییرات ایجاد شده نیز تابعی از درصد وزنی ماده آلاینده بودند. علاوهبراین نتایج نشان دادند که مقاومت و سیبیآر (ظرفیت باربری) خاک آلوده شده با هر دو ماده نسبت به حالت طبیعی در خاک، روند کاهشی داشته که این کاهش در خاکهای حاوی گلیسرول بیشتر بوده است. نتایج آزمایشات تحکیم نیز نشان دادند که مقادیر نشانه فشردگی (Cc) و نشانه تورم (Cs) مستقل از درصد آلاینده میباشند. همچنین نتایج SEM نشان داد که تغییرات ناشی از دو آلاینده یاد شده در ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی خاک، ناشی از تغییرات ایجاد شده در ساختمان خاک است و تاثیر آنها بر ویژگیهای خاک مورد استفاده یکسان نمیباشد.
دکتر یاسین عبدی، دکتر سید محمد رضا امامی میبدی، دکتر رامین ساریخانی،
جلد 15، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
از آنجائیکه انتخاب مکان مناسب برای محل دفن زباله نیازمند بررسی راه حلهای پیشنهادی متعدد و معیارهای ارزیابی مختلف است، لذا مکانیابی محل دفن زبالههای جامد شهری کاری مشکل و زمانبر میباشد. بر این اساس هدف از این پژوهش، مکانیابی دفن زبالههای شهرستان الشتر در استان لرستان با استفاده از روشهای اطلاعات مکانی و فرآیند سلسله مراتبی است. بههمین منظور، متغیرهای متعدد و قابلدسترس از جمله کاربری اراضی، شیب، زمینشناسی، نوع خاک، فاصله از رودخانه، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از جاده، سطح آب زیرزمینی، تراکم زهکشی، فاصله از گسل، پستی و بلندی و ارتفاع، بهصورت استاندارد بین صفر و یک وزندهی شد. سپس با بهرهگیری از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با توجه به نظرات کارشناسی، وزن هر معیار تعیین شد و با تلفیق معیارها از روشهای ترکیب خطی-وزنی، عملگر جمع فازی و عملگر گاما فازی، نقشه پهنهبندی از شهرستان الشتر جهت دفن زباله تهیه شد. نتایج نشان داد مکان فعلی دفن زباله در منطقه نامناسب (روشهای ترکیب خطی-وزنی و عملگر جمع فازی) و خیلی نامناسب (روش عملگر گاما) قرار دارد. نتایج نشان داد که مکانهای مناسبتر جهت احداث لندفیل، در محدودهای قرار گرفتهاند که دسترسی به آن سخت و مستلزم هزینههای نسبتاً زیاد است.
مهدی بشاورد، آرش ادیب، سید محمد اشرفی،
جلد 16، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
خشکسالی٬های ناشی از کمبود بارش و افزایش مصرف آب در سراسر جهان در حال افزایش است و از تبعات آن اثرات نامطلوب اقتصادی و زیست محیطی است. اثرات نامطلوب را می٬توان با استفاده از الگوهای بهره٬برداری بهینه و استفاده از قوانین جیره٬بندی در دوره٬های خشکسالی کاهش داد. در این روش٬ها با وجود امکان تأمین کل نیاز، گاهی تنها قسمتی از آن تأمین می٬شود؛ این عمل موجب ذخیره آب و پذیرش یک کمبود کوچک در بازه زمانی جاری برای کاهش کمبودهای شدید در آینده می٬شود. این پژوهش یک مطالعه موردی برای تعیین منحنی٬های فرمان بهره٬برداری از سد جره و بررسی تأثیر بهره٬برداری از سد با دو سیاست بهره٬برداری استاندارد (SOP) و جیره٬بندی بر شاخص٬های خشکسالی پایین دست است؛ که تاکنون از این نظر بررسی نشده است. به این منظور از طریق اتصال یک مدل بهینه٬ساز الگوریتم ژنتیک به یک مدل شبیه٬ساز، مقادیر بهینه منحنی٬های فرمان و ضرایب جیره٬بندی براساس داده٬های تاریخی جریان ورودی به مخزن مطالعه شد و کارایی مدل در سیستم منابع آب رودخانه الله ارزیابی گردید. همچنین شاخص خشکسالی SDI، عملکرد SOP و مدل جیره٬بندی در دوره پایه از طریق محاسبه مقدار تابع هدف یا شاخص اصلاح شده کمبود (MSI) و شاخص٬های اعتمادپذیری، آسیب٬پذیری و برگشت٬پذیری، بررسی شد. نتایج نشان داد که با استفاده از مدل جیره٬بندی، تابع MSI نسبت به SOP در دوره مورد نظر 41 درصد بهبود یافته است. همچنین با اجرای سیاست جیره٬بندی، آسیب٬پذیری سیستم نسبت به روش SOP به مراتب بهبود یافته و از 64 به 26 درصد رسیده است.
خانم نجمه محمدی، دکتر گیتی فرقانی تهرانی، دکتر افشین قشلاقی،
جلد 16، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
زهاب اسیدی معدن یکی از مهمترین مشکلات زیستمحیطی مرتبط با معدنکاری و از مهمترین منابع آلوده کننده محیط زیست میباشد که بر اثر اکسایش کانیهای سولفیدی به ویژه پیریت تولید میشود. در این پژوهش، پتانسیل تولید اسید باطلههای کارخانه زغالشویی مهماندوست واقع در شمال شرق دامغان مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور، مطالعات کانیشناسی، ژئوشیمیایی و آزمونهای استاتیک بر روی 7 نمونه معرف انجام شد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که باطلههای زغالشویی نسبت به عناصر مس و منگنز بدون غنیشدگی، نسبت به نیکل و کبالت دارای غنیشدگی متوسط، نسبت به کروم، روی و آنتیموان دارای غنیشدگی قابل ملاحظه، نسبت به کادمیم و آرسنیک و سرب دارای غنیشدگی شدید و نسبت به سرب و مولیبدن دارای غنیشدگی بسیار شدید هستند. کانیهای موجود در باطلهها شامل کوارتز، موسکویت، کلینوکلر، کائولینیت، ایلیت، مونتموریلونیت، کلسیت و پیریت میباشد. در بیشتر باطلههای مورد مطالعه، pH گل اشباع کمتر از 3 و هدایت الکتریکی گل اشباع بیشتر از 2000 میکروموس بر سانتیمتر میباشد و پتانسیل خنثیسازی خالص (NNP) کمتر از 20- است. همچنین در بیشتر نمونهها پتانسیل تولید اسید خالص (NAPP) مثبت است و نسبت پتانسیل خنثیسازی (NPR) کمتر از 1 میباشد. pH تشکیل اسید خالص (NAG pH) این نمونهها کمتر از 5/4 و نسبت ظرفیت خنثیسازی اسید به حداکثر پتانسیل تولید اسید (ANC/MPA) کمتر از 1 است. با توجه به نتایج آزمونهای استاتیک، احتمال تولید زهاب اسیدی توسط باطلههای مورد مطالعه وجود دارد، بنابراین اعمال تمهیدات مدیریتی به منظور کنترل تولید اسید در منطقه ضروری است.
دکتر داود فریدونی، دکتر سید ساجدالدین موسوی، دکتر اسماعیل نجفی، دکتر غلامرضا خانلری،
جلد 16، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
بررسی و شناخت ویژگیهای هیدروژئومورفولوژی لازمه شناخت رفتار رودخانه و فرآیندهای فعال در آن است. این موضوع، علاوه بر شناخت وضعیت فرسایش و رسوبزایی و تغییر مسیر رودخانه، به ساخت صحیح سازههای مهندسی و فعالیتهای انسانی در حوضه آبریز رودخانه کمک میکند. رودخانه گیان با میانگین دبی سالیانه 3/2 متر مکعب در ثانیه، یکی از سرشاخههای رودخانه گاماسیاب در استان همدان است. از نظر زمینشناسی و هیدروژئومورفولوژی، رودخانه گیان یک رودخانه کوچک است که با ساختارهای زمینشناسی منطقه کاملاً دارای انطباق است. محاسبه ضریب سینوسی مشخص ساخت که این رودخانه یک رودخانه مئاندری است که طول موج، دامنه نوسان و پهنای کمربند مئاندرها در بخش کوهستانی آن کمتر از محدوده دشت است. شیب بستر این رودخانه نسبتاً کم است و در قسمتهای مختلف خود در رده رودخانههای فرسایشی و رسوبگذار طبقهبندی میشود. رودخانه گیان در بخش کوهستانی دارای بستر سنگی و در محدوده دشت دارای بستر آبرفتی است. حوضه آبریز رودخانه گیان در رده حوضههای آبریز کوچک مساحت قرار میگیرد و بر اساس مقدار ضریب گراولیوس، شکل آن تقریباً کشیده است. ارتفاع حوضه آبریز رودخانه گیان بین 1455 و 2700 با متوسط وزنی برابر 20/1715 متر از سطح دریا است و با افزایش ارتفاع توزیع مساحت آن کاهش مییابد. زمان تمرکز حوضه آبریز برابر 204/4 ساعت تعیین گردید. استفاده از دادهها و نتایج حاصل از انجام این پژوهش میتواند در برنامهریزی کاربری اراضی، کاربردهای مهندسی و اجرایی جهت پیشبینی تغییرات رودخانه و محافظت از سازههای مهندسی مانند جاده، پل، سازههای ساحلی و راهآهن، حفاظت زمینهای کشاورزی منطقه و توسعه گردشگری مؤثر باشد.
اصغر میلان، مهران شفیعی،
جلد 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
محاسبه حجم عملیات خاکی در معادن از موضوعات چالش برانگیز، پر هزینه و زمانبر این حوزه به شمار میرود. در پروژههای معدنی برای برنامهریزی فروش محصولات تولید شده و محاسبه هزینه-عملکرد پیمانکاران، محاسبه احجام خاکبرداری برای برآورد حجم استخراجی ضروری است. محاسبه احجام خاکی با چالشهای زیادی مانند انتخاب بهترین ابزار و روش اندازهگیری، تطبیق نقشههای تولید شده در اپوکهای مختلف، اعمال ضرایب تورم و تبدیل حجم به وزن همراه است. امروزه ابزارهایی چون اسکنرهای لیزری، توتالاستیشنها و دوربینهای متریک برای محاسبه احجام خاکی مورد استفاده قرار میگیرند. اما استفاده از آنها هزینهبر بوده و نیاز به اپراتور با تجربه دارد. بنابراین لازم است روشهای محاسبه احجام در زمان کمتر با دقت قابل قبول بررسی شود. در این تحقیق استفاده از گوشیهای هوشمند برای برآورد بهینه حجم عملیات خاکی مورد ارزیابی قرار گرفته است. دادههای تصویری بهدستآمده از گوشی هوشمند با روش ساختار ناشی از حرکت (SFM) پردازش شد و خروجی آن برای تولید مدل رقومی ارتفاعی به منظور تخمین حجم عملیات خاکی استفاده شد. اختلاف حجم خاک محاسبه شده نسبت به روشهای آزمایشگاهی و توتال استیشن برای دپو خاک و گودبرداری مورد مطالعه به ترتیب 86/3% و 84/1% است که نشان میدهد روش مورد استفاده در این تحقیق از دقت لازم برای محاسبه احجام خاکی برخوردار است، و با توجه به مزیتهای زیادی که نسبت به روشهای مرسوم از نظر هزینه و زمان دارد، میتواند جایگزین آنها شود.
مجید دشتی برمکی، زهرا یزدانی نوری، مسعود مرسلی،
جلد 17، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
طراحی و بهینهیابی شبکه پایش کیفی در محدودههای با چند زیرحوضه نیازمند آگاهی از معیارهای مؤثر بر آنها است بهنحوی که در هر زیرحوضه، وجود یا عدم وجود ایستگاه پایش و پارامترهای لازم برای این عملیات تعیین گردد. در این راستا، استفاده از شاخص آلودگی آب سطحی وراستیک میتواند مفید واقع شود. مدل وراستیک روشی کاربردی و پیشرفته برای ارزیابی ریسک و پتانسیل آلودگی در زیر حوضههای آبریز است. پایش کیفی محدوده مطالعاتی شمیل تخت به دلیل تأمین آب آشامیدنی شهر بندرعباس از اهمیت بسیاری برخوردار است. ازاینرو، بهمنظور ارزیابی ریسک آلودگی در این دشت، ابتدا محدوده با استفاده از نرمافزار Global Mapper به 16 زیر حوضه تقسیم شده است. شاخص وراستیک بهصورت لایههای اطلاعاتی مختلف ارائه و عدد آن برای هر زیرحوضه با رتبهدهی به روش قضاوت کارشناسانه، وزندهی به روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و ادغام لایهها با استفاده از همپوشانی وزنی محاسبه شد. نتایج نشان داد که سه زیرحوضه دارای ریسک بالا و سه زیرحوضه دارای ریسک پایین هستند. سپس، بر اساس وضعیت آبراهههای جاری در هر زیرحوضه، شاخص آلودگی در هر کدام و میزان اهمیت آنها، تعداد ایستگاههای پایش کیفی و پارامترهای ضروری در این حیطه تعیین شدند. بر این اساس، 5 ایستگاه پیشنهادی در نقاط مختلف به 10 ایستگاه هیدرومتری موجود افزوده شد. در 15 ایستگاه نهایی، سنجش پارامترهای عمومی و یونهای اصلی در دستور کار پیشنهادی قرار گرفت. همچنین، سنجش پارامترهایی نظیر فسفات/فسفر و نیترات/نیتریت در دستور کار 6 زیرحوضه و فلزات سنگین در دستور کار 3 زیرحوضه قرار گرفت.
خانم شقایق سمیعی راد، دکتر گیتی فرقانی، دکتر هادی جعفری،
جلد 18، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
به منظور مطالعه هیدروشیمی و ارزیابی کیفیت آب رودخانه گرمابدشت، 10 نمونه آب در خرداد ماه 1401 در طول رودخانه برداشت شد. ویژگیهای فیزیکوشیمیایی (pH، هدایت الکتریکی، جامدات حل شده کل)، غلظت یونهای اصلی و پارامترهای بیولوژیکی و میکروبی (مقدار اکسیژن حل شده، اکسیژنخواهی زیستی، اکسیژنخواهی شیمیایی و باکتریهای کلیفرم) توسط روشهای استاندارد اندازهگیری شد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که pH نمونههای آب بین 7/9 تا 8/4 و مقدار هدایت الکتریکی نمونههای آب بین 376 تا 665 میکروزیمنس بر سانتیمتر متغیر است. از نظر سختی نمونههای آب در رده سخت قرار میگیرند. غلظت یونهای اصلی، فسفات و نیترات در محدوده مجاز برای آشامیدن است. با محاسبه نسبتهای یونی و رسم نمودار دورو، مشخص شد که شیمی آب رودخانه گرمابدشت توسط فرآیند انحلال کنترل میشود. موقعیت نمونهها بر روی نمودار پایپر نشان میدهد که تیپ و رخساره نمونههای آب رودخانه بیکربناته کلسیک، بیکربناته منیزیک و سولفاته کلسیک میباشد. بر اساس نمودار ویلکاکس، آب رودخانه گرمابدشت برای مصارف کشاورزی مناسب است. پارامترهای سدیم کربنات باقیمانده و درصد سدیم نیز مؤید این نتیجهگیری است، اما بر اساس شاخص خطر منیزیم، آب رودخانه گرمابدشت برای مصرف کشاورزی نامناسب است. نتایج آنالیزهای بیولوژیکی و میکروبی نشان میدهد که مقدار اکسیژن حل شده همه نمونهها در حد مجاز است، اما میزان اکسیژنخواهی زیستی و اکسیژنخواهی شیمیایی در برخی ایستگاهها به دلیل ورود پساب دامداریها و کشاورزی از حد مجاز فراتر رفته است. همچنین تمام نمونهها دارای آلودگی میکروبی هستند که این امر می تواند بر سلامت مصرف کنندگان آب رودخانه گرمابدشت تأثیرات منفی داشته باشد. بررسی شاخص کیفیت آب نیز نشان میدهد که به جز نمونههای بالادست، کیفیت سایر نمونهها برای مصرف شرب در رده بد تا متوسط قرار دارد.
دکتر عیسی حاجی رادکوچک، دکتر بهزاد رهنما، دکتر حسن نصراله زاده ساروی، آقای علی شهبازی، آقای رضا رائجی، آقای کاظم بابائی زیارتی،
جلد 18، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
بسیاری از محققان و پژوهشگران معتقدند که تأمین آب سالم، دفع بهداشتی و مدیریت بهینه سه محور سلامت را تشکیل میدهند و در همه این موارد ضمن توجه به فرایند انجام کار کنترل مستمر نیز صورت گیرد. این مطالعه با هدف بررسی فصلی کیفیت فیزیکوشیمیایی و میکروبی آب رودخانه قرهسو استان گلستان با استفاده از شاخص IRWQIsc طراحی و اجرا شد. برای رودخانه قرهسو 6 ایستگاه نمونهبرداری مشخص شده و نمونهبرداری با تناوب هر ماه یکبار در چهار فصل سال 1400 انجام شد.
پارامترهای اندازهگیری شده شامل پارامتر pH، COD ، BOD، اکسیژن محلول (DO)، هدایت الکتریکی (EC)، آمونیوم (NH4)، نیترات (NO3)، فسفات (PO4)، سختی کل(TH)، کدورت و کلیفرم مدفوعی بود. با توجه به پارامترهای اندازهگیری شده شاخص کیفیت آبهای سطحی ایران IRWQIsc محاسبه شد. نتایج حاصل از مطالعه بر اساس شاخص نشان داد که کیفیت این شاخص برای تمام ایستگاهها در تمام فصول بین 70/5 تا 14/7 بود است.
بر اساس این شاخص در پنج طبقه خوب (85-70/1)، نسبتاً خوب (70-55/1)، نسبتاً بد (44/9-30)، بد (29/9-15) و خیلی بد (کمتر از 15) قرار میگیرد. پارامترهای تاثیرگذار شامل کل جامدات، کدورت، نیترات، درجه حرارت و کلیفرم مدفوعی بوده است. میتوان نتیجه گرفت که میزان 70/5 با کیفیت خوب مربوط به (روستای توسکستان) در فصل زمستان و میزان 14/7 با کیفیت خیلی بد مربوط به (پل قره تپه) در فصل تابستان است که کیفیت آب رودخانه در ایستگاه پل جاده گرگان به آققلا (قربان آباد) در تمام فصول در طبقه بد قرار دارد به علت ورود مواد آلاینده شهری و صنعتی به این ایستگاه میباشد و ایستگاه روستای توسکستان در اکثر فصول دارای کیفیت خوب و نسبتاً خوب بهدلیل اینکه توسکستان در بالا دست قرار گرفته و ورودی آبهای جاری شفاف و پاک به آن منطقه بیشتر است و از آلاینده های صنعتی و شهری فاصله دارد. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق میتوان پیشنهاد داد که منابع آلاینده ورودی به رودخانه قرهسو از ابتدا تا انتهای رودخانه مشخص گردد و کیفیت میکروبی از نظر میکروارگانیسمهای پاتوژن و کیفیت شیمیایی از لحاظ عناصر فلزات سنگین و سموم بررسی و رودخانه به صورت دوره زمانی مشخص جهت تعیین وضعیت کیفی طبق دستورالعمل پایش شود.