223 نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله پژوهشی
دکتر علی قنبری، فاطمه میردار،
جلد 18، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده
بررسی چگونگی پاسخ لرزه ای سطح زمین و تأثیر آن بر سازه ها به دلیل اثرات توپوگرافی و اندرکنش خاک-سازه (TSSI) بسیار حائز اهمیت می باشد. حال اگر ساختگاه دارای توپوگرافی شیب باشد، اهمیت بررسی این موضوع را دو چندان می کند و اثر شیب ساختگاه در اندرکنش خاک و سازه باید در نظر گرفته شود. در این تحقیق با استفاده از رکورد زلزله Loma Prieta (1989)پاسخ لرزه ای یک ساختمان بتنی 5 طبقه در فاصله 5 متری از تاج شیب برای چهار زاویه ی 15، 30، 45 و صفر درجه (SSI) با استفاده از تحلیل عددی 3D مورد بررسی قرار گرفته است. مدلسازی با استفاده از نرم افزار MIDAS GTS NX برای سیستم TSSI و SSI انجام گرفته است. در این تحقیق از مدل رفتاری الاستیک و HSS به ترتیب برای ساختمان و خاک استفاده شده است. پاسخ لرزه ای ساختمان ها به صورت مقایسه حداکثر تغییرشکل جانبی ساختمان، نیروی برش پایه، دریفت طبقات و شتاب افقی طبقات در تحلیل های TSSI و SSI مورد بررسی قرار گرفته است. با افزایش زاویه شیب از صفر درجه (SSI) به 15،30و 45 درجه TSSI)) تغییر مکان جانبی طبقات، به طور میانگین 44% افزایش یافته است این مقدار افزایش برای حداکثر شتاب افقی به طور میانگین 21% می باشد. همچنین با افزایش زاویه شیب از صفر درجه (SSI) به 15،30و 45 درجه TSSI)) به طور میانگین نسبت دریفت طبقات و حداکثر برش پایه طبقات به ترتیب 14% و 21% افزایش یافته است.
اکبر خداویردی زاده، حسن مومیوند،
جلد 18، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده
در این تحقیق پایداری زمین لغزش گوگرد خوی نسبت به تغییرات زاویه اصطکاک داخلی خاک مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل آماری نتایج حاصل از تغییرات ضریب اطمینان روشهای مختلف در تحلیل پایداری زمین لغزش گوگرد در تعداد 282 تحلیل نشان داد که: 1) در شرایط استاتیکی تحت تأثیر شرایط آب زیرزمینی در نتایج حاصل از تحلیل پایداری انواع روشها تا 35/2 درصد تغییرات در ضریب اطمینان حاصل شد و بیشترین اختلاف در مقادیر ضریب اطمینان در روش فلنیوس معمولی، اسپنسر و موگان - پرایس بدست آمد. 2) در شرایط استاتیکی نسبت به تأثیر زاویه اصطکاک داخلی حاصل از تحلیل پایداری انواع روشها ضریب اطمینان تا 35 درصد تغییرات نشان داد و بیشترین اختلاف در مقادیر ضریب اطمینان نسبت به روشهای دیگر در روش فلنیوس معمولی و روش اسپنسر بدست آمد. 3) در شرایط شبه استاتیک و دامنه در حالت خشک در روشهای مختلف تحلیل تا 5 درصد تغییرات در ضریب اطمینان و تحت تأثیر شرایط آب زیرزمینی، تغییرات ضریب اطمینان تا 39/9 درصد حاصل شد و بیشترین تغییرات در ضریب اطمینان دامنه در حالت خشک در روش جانبو ساده شده، روش اسپنسر و موگان - پرایس و تحت تأثیر آب زیرزمینی، بیشترین تغییرات در ضریب اطمینان در روش فلنیوس معمولی و روش اسپنسر بدست آمد. در بررسی نتایج حاصل از این تحقیق تأثیر شرایط مختلف سطح آب زیرزمینی، زاویه اصطکاک داخلی خاک و نیروی زلزله بر مکانیسم تحلیلی روابط موجود در انواع روشها علت اصلی اختلاف نتایج روشهای مختلف تحلیل پایداری شناخته میشود.
آقا مسعود اسماعیلزاده، آقا ابراهیم کشاورز، آقا محمد گلخندان،
جلد 18، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده
برآورد هزینههای احداث تونل یکی از مهمترین اقدامات در جهت مدیریت پروژه است. عوامل متعددی بر روی هزینه تمام شده یک پروژه تونلی اثرگذار است. پیچیدگی و عدم اطمینان در شناسایی این عوامل موجب برآورد اشتباه از هزینههای پروژه میشود. روشهای تحلیلی مختلفی جهت برآورد هزینههای احداث تونل توسعه داده شده است که همواره با معایبی مواجه بودهاند. استفاده از اطلاعات واقعی هزینه کرد سایر پروژهها میتواند تا حد زیادی معایب روشهای تحلیلی را رفع نماید. در این پژوهش ابتدا گسترش روزافزون صنعت تونلسازی و تأثیر آن در توسعه زیرساختهای اقتصادی بحث شده است. در ادامه سابقه پژوهش در مورد برآورد هزینههای تونلسازی و روشهای توسعه داده شده در این زمینه ارائه شده است نبود فهرستبهای تخصصی پایه تونلسازی در ایران برخلاف سایر کشورهای توسعهیافته موجب برآوردهای اشتباه در هزینه کرد پروژههای تونلسازی میشود. در این پژوهش با بررسی روشهای قطعی و احتمالی برآورد هزینه تمام شده احداث تونل مکانیزه، با استناد بر فهرستبهای واحد پایه رشته سدسازی سال 1403 هزینه حفاری تونل در ایران با سایر کشورها مقایسه شده است. نتایج این پژوهش مؤید اختلاف 30 درصدی در نسبت هزینههای نیروی انسانی به هزینه کل پروژه و 92 درصدی هزینه حفاری هر متر تونل مکانیزه در ایران در مقایسه با سایر کشورها میباشد، که این امر موجب عدم رغبت پیمانکاران خصوصی جهت فعالیت در پروژههای تونلی در ایران شده است. همچنین تهیه فهرستبهای جامع پایه تونلسازی بهعنوان یک راهکار جهت افزایش دقت در برآورد هزینهکردهای پروژههای تونلی پیشنهاد میگردد.
مهندس محمد ایجانی، دکتر ابراهیم رحیمی، دکتر وهاب سرفرازی، دکتر علی فقیه،
جلد 18، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده
مدلسازی عددی بهعنوان ابزاری حیاتی در تحلیلهای مهندسی، بهویژه در علوم زمین و مهندسی ژئوتکنیک، نقش بسزایی دارد. نرمافزار PFC2D یکی از ابزارهای برجسته در این زمینه است که از روش ناپیوسته (Distinct Element Method) برای شبیهسازی فرآیندهای مرتبط با زمینشناسی مهندسی و تحلیلهای ژئوتکنیکی استفاده میکند. این مقاله به تحلیل و مقایسه دو مدل تماسی رایج، یعنی اتصال مسطح (FJM) و اتصال موازی خطی (LPBM) میپردازد. آزمون مقاومت تک محوری (UCS) بهعنوان معیاری برای کالیبراسیون و اعتبارسنجی مدلهای PFC انتخاب شده است. نمونههای ماسهسنگی در این تحقیق از سازند آغاجاری در یال جنوبی تاقدیس مدار انتخاب شدهاند. یافتهها نشان میدهد که هر دو مدل تماسی در شبیهسازی UCS در فرایند کالیبراسیون از توانایی بالایی برخوردارند. از آنجاییکه این آزمون بیشتر برای کالیبره کردن مقدار نقطه شکست (σc) و همچنین مدول یانگ به کار میرود، مقادیر خروجی به دست آمده برای هر دو مدل تقریباً مشابه است. با این حال، رفتار پس از شکست در منحنی تنش-کرنش مدلها با یکدیگر متفاوت است، بهطوریکه مدل اتصال مسطح (FJM) رفتار شکنندهتری نسبت به مدل اتصال موازی خطی (LPBM) نشان میدهد. مدل FJM با قابلیت مدلسازی سطوح ناهموار و همچنین عدم پیوستگی مواد میتواند رخداد ترکهای کششی و برشی را در مواردی که شکست و ترکخوردگی از اهمیت بسزایی برخوردار است را به نسبت مدل LPBM با عملکرد بهتری شبیهسازی کند. نتایج این پژوهش میتواند محققین را در انتخاب مدل مناسب برای شبیهسازی و تحلیل مکانیسم شکست سنگها، به ویژه در شرایطی که شبیهسازی دقیق از اهمیت بالایی برخوردار است، یاری رساند.
دکتر محمد فتح اللهی، مهندس حبیب رحیمی منبر،
جلد 18، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده
برای ساختن بتن مقاوم، ارزیابی دقیق پتانسیل واکنشزایی قلیایی سنگدانهها ضروری است. واکنشهای قلیایی، به تدریج و بعد از گذشت زمان اتفاق میافتد به همین دلیل اکثراً در اوایل کار مورد توجه قرار نمیگیرد. در این تحقیق با تمرکز بر مطالعه مقاطع نازک و مطالعه پتروگرافی سنگدانهها به بررسی و پتانسیل واکنشهای قلیایی (AAR) سنگدانههای بتن پرداخته شد. پتروگرافی سنگدانهها بر اساس استاندارد ASTM C295 یکی از روشهای ساده و سریع است که برای شناسایی کانیهایی که ممکن است با قلیایی موجود در سیمان واکنش دهد، استفاده میشود. در این مورد مطالعاتی شناسایی سنگدانههای مستعد با پتروگرافی انجام و سپس با استفاده از روشهای آزمایشگاهی ASTM C586 و ASTM C1260 صحت نتایج و اهمیت انجام پتروگرافی به منظور انتخاب مصالح مناسب با صرف هزینههای اندک در مدت زمان کوتاه قبل از اجرای طرح اختلاط بتن بهره گرفته شد. نتایج مطالعه نشان میدهد که سنگدانههای کربناته میتواند حاوی سیلیس بوده و پتانسیل واکنش قلیایی داشته باشد بنابراین لازم است از روشهای آزمایش ASR هم کمک گرفته شود. همچنین نتایج نشان داد که تشخیص پتروگرافی، روشی مناسب و کمک کننده برای تشخیص کانیهای دارای پتانسیل واکنش قلیایی میباشد.
اقای عماد نام آور،
جلد 18، شماره 5 - ( 10-1403 )
چکیده
بخش قابل توجهی از استان گلستان را خاکهای لس پوشانده است که بیشتر آنها از نوع لس سیلتی بوده، که یکی از مشکلسازترین خاکها است. همجواری با دریای خزر منجر به شوری آب های زیرزمینی در برخی از مناطق استان می شود. به دلیل تبخیر زیاد، نمک ها به سطح زمین می رسند و باعث شور شدن خاک های لس سیلتی می شوند. وجود نمک های محلول می تواند منجر به تغییراتی در خواص مهندسی خاک های لس سیلتی در محل پروژه های عمرانی شود. بنابراین بررسی تأثیر نمک ها بر خواص ژئوتکنیکی خاک های لس سیلتی ضروری است. هدف از این مطالعه بررسی اثر نمکهای کلرید سدیم یا هالیت (NaCl) و سولفات کلسیم یا نمک گچ (CaSO4.2H2O) به عنوان دو نمک طبیعی فراوان، بر خواص مهندسی خاکهای لس سیلتی می باشد. برای این منظور نمونههای خاک لس سیلتی از شهرستان مراوه تپه استان گلستان جمعآوری شد. سپس آزمایشهای ژئوتکنیکی شامل مقاومت فشاری تک محوری، مقاومت برشی و آزمونهای تراکم استاندارد بر روی نمونههای خاک در حالت طبیعی و با 3، 5، 7 و 9 درصد NaCl و CaSO4.2H2O انجام شد. بر اساس این آزمایشها، تغییرات رطوبت بهینه، حداکثر چگالی خشک، مقاومت فشاری تک محوری، چسبندگی و زاویه اصطکاک داخلی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که این پارامترها با افزایش غلظت هر دو نمک مورد مطالعه افزایش یافت. در نهایت در این مقاله علت تغییرات خواص مهندسی نمونههای خاک به دلیل وجود این دو نمک طبیعی مورد بحث قرار گرفته است.
آقای محمدرضا حریرساز، دکتر علی قنبری، دکتر غلامحسین توکلی مهرجردی،
جلد 18، شماره 5 - ( 10-1403 )
چکیده
به منظور برآورد ظرفیت باربری پیهای نواری بر روی شیبهای مسلح شده با ژئوسل، تعدادی آزمایش بارگذاری صفحه انجام شده است. در همین راستا اثر مشخصاتی مانند طول لایه ژئوسل، تعداد و همچنین موقعیت قرارگیری آنها بر ظرفیت باربری شالوده نواری واقع بر مصالح دانهای که در مجاورت شیب قرارگرفته باشد بررسیشده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد در حالتی که از یک لایه ژئوسل برای تسلیح استفاده شود عمق بهینه قرارگیری این لایه برابر با 0.1 عرض شالوده نواری است. همچنین افزایش طول مسلح کننده تا میزان 3 برابر عرض میتواند ظرفیت باربری را افزایش دهد و افزایش طول مسلح کننده بیش از این مقدار تأثیر مثبت بیشتری در ظرفیت باربری ندارد و ممکن است باعث کاهش آن نیز شود. از سوی دیگر استفاده از دو لایه ژئوسل میتواند باعث افزایش ظرفیت تا میزان 126 درصد نسبت به حالت غیرمسلح گردد. لازم به ذکر است که شرط این موضوع قرارگیری ژئوسل در فاصله مناسب نسبت به لایه اول است که در این مطالعه برابر با 0.2 عرض شالوده نواری پیشنهاد شده است. در نهایت، نتایج نشان میدهد که کارایی تقویت شیب با ژئوسل در کاهش فاصله بین شرایط شیب و صفحه با افزایش نشست پی افزایش مییابد که دلیل آن بسیج بیشتر زاویه اتساع مصالح دانهای شیب و محصور شدن جانبی بهتر سنگدانهها در کرنشهای بالاتر است.
دکتر علی میثاقی، دکتر محمد رئیسی،
جلد 18، شماره 5 - ( 10-1403 )
چکیده
در این مطالعه، توزیع مکانی لغزشها، دادههای حرکت قوی، و الگوهای شدت زلزله مربوط به زلزله 20 ژوئن 1990 با بزرگای گشتاوری 7.4 (Nw) مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی ما روشن کردن وضعیت گسل بخش جنوبشرقی، زردگلی، از گسلهای همزمان زلزله با ادغام دادههای زمینشناسی و زلزلهشناسی است. نتایج ما نشان میدهد که بخش جنوبشرقی تنها به صورت جزئی در طول زلزله 1990 دچار لغزش شده است. این لغزش جزئی با توزیع نامتناسب و تراکم لغزشها در طول گسل سطحی نشان داده شده است. ناقص بودن لغزش این بخش نشان میدهد که این بخش مقدار قابل توجهی انرژی انباشته شدهای را که در طول زلزله 1990 به طور کامل آزاد نشده است، حفظ میکند. بنابراین، این بخش یک منبع بالقوه برای فعالیتهای زلزلهای آینده باقی میماند. این یافتهها تأثیراتی بر ارزیابی خطر زلزله و کاهش ریسک در منطقه دارد. این مطالعه نیاز به پایش مداوم و تحقیقات زمینشناسی و زلزلهشناسی دقیقتر را برای پیشبینی و کاهش اثرات زلزلههای آینده مورد تأکید قرار میدهد.
سروش مهدویان، نوید رشیدی، علی رییسی، جمال عبداللهی،
جلد 19، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
خاکهای رسی معمولا دارای مقاومت کم و درصد تورم زیاد میباشند. آنها از گروه خاکهای مشکل آفرین در پروژههای عمرانی تلقی میشوند. در این کار تحقیقاتی اثر محلول منیزیم کلرید(MgCl2) بر بهسازی یک خاک رسی با انجام آزمایشات آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایشات برنامهریزی شده به منظور انجام این تحقیق شامل حدود اتربرگ، تراکم، تورم، مقاومت و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) میباشد. خاک رس موجود با درصدهای وزنی 3%، 5%، 7% و 10% از محلول MgCL2 مخلوط شده و برای انجام آزمایش تورم و مقاومت، نمونهها با استفاده از روش تراکم استاتیکی تهیه گردید. این نمونهها دارای رطوبت بهینه و حداکثر وزن واحد حجم مطابق با منحنی تراکم مربوطه بودند. نتایج آزمایشهای مقاومتی نشان داد که مقادیر مقاومت نهایی نمونههای تهیه شده با محلول 3% وزنی MgCl2 مقادیر مقاومت نهایی برای نمونههای با زمان عمل آوری 7 و14و 28 روزه برابر 1401و 2018 و 1848 کیلو پاسکال میباشد. نتایج همچنین نشان دادند که برای مقادیر بیشتر ار 3% کاهش مقاومت در نمونهها رخ میدهد. از طرف دیگر برای 10% از محلول MgCl2 تا زمان عمل آوری 14 روز مقاومت کاهش مییابد ولیکن برای 28 روز روند آن افزایشی است. همچنین دیگر نتایج نشان دادند که افزودن این محلول با درصدهای 3%، 5%، 7% و 10% به خاک مقادیر درصد تورم معادل 95/4، 98/3، 8/2 و 9/3 نسبت به خاک طبیعی کاهش مییابد. بنابراین افرودن محلول MgCl2 به خاک موجب کاهش پتانسیل تورم و فشار تورمی میگردد و مقدار این کاهش متناسب با افزایش درصد MgCl2 میباشد. بطوریکه یرای مقادیر تغییرات فیزیکی و مکانیکی خاک که منجر به بهسازی آن میشود، ناشی از واکنشهای شیمیایی روی داده بین خاک و MgCl2 است، به طوریکه نتایج SEM، حاکی از آن میباشد.
آقای مهدی عباسی، دکتر غلامرضا لشکری پور، دکتر ناصر حافظی مقدس، دکتر حسین صادقی،
جلد 19، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
مدول الاستیسیته از جمله پارامترهای کلیدی در تحلیل و طراحی پیهای عمیق و سازههای زیرزمینی محسوب میشود. اندازهگیری دقیق این پارامتر معمولاً نیازمند اجرای آزمایشهای میدانی پرهزینه و زمانبر بوده و صحتسنجی آن نیز با چالشهایی همراه است. از اینرو، توسعه مدلهای تجربی جهت پیشبینی مدول الاستیسیته بر پایه پارامترهای ژئوتکنیکی، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. در این پژوهش، با بهرهگیری از دادههای حاصل از ۱۸۰ گمانه حفاریشده به طول مجموع ۵۷۸۳ متر در مسیر خط ۳ متروی مشهد، مدلهای رگرسیون خطی چندمتغیره شامل مدل جامع (ریزدانه و درشتدانه)، مدل ویژه خاکهای درشتدانه و مدل ویژه خاکهای ریزدانه برای پیشبینی مدول الاستیسیته توسعه یافتهاند. از میان ۴۸۹ آزمون پرسیومتری، ۱۶۰ داده که به صورت همعمق دارای اطلاعات دقیق پارامترهای پایه خاک بودند، انتخاب گردیدند. در این تحلیل، اثر متغیرهایی نظیر درصد ذرات شن، ماسه و ریزدانه، پارامترهای دانهبندی (D10، D30، D60، ضریب یکنواختی و ضریب دانهبندی)، حدود اتربرگ، میزان رطوبت، دانسیته طبیعی و خشک، چگالی، مواد سیمانی (گچ، کربنات و مواد آلی)، عمق و تنش برجا بر مدول الاستیسیته حاصل از آزمون پرسیومتری مورد بررسی قرار گرفت. جهت توسعه مدل نهایی، از روش گامبهگام رو به عقب در چارچوب تحلیل رگرسیون و با استفاده از زبان برنامهنویسی Python بهره گرفته شد. در پایان، معادله نهایی رگرسیون استخراج گردید و نمودارهای مقایسهای بین مقادیر پیشبینیشده و واقعی ترسیم شد که حاکی از دقت مطلوب مدل ارائهشده در تخمین مدول الاستیسیته میباشد. برای صحتسنجی و ارزیابی دقت مدلهای پیشنهادی در پیشبینی مدول الاستیسیته، مجموعهای مستقل از ۳۹ داده آزمایش پرسیومتری شامل خاکهای ریزدانه و درشتدانه مورد استفاده قرار گرفت. شاخصهای آماری مختلف نشان دادند که مدل جامع عملکرد بهتری دارد. همچنین، مقادیر پایین RMSE نرمالشده پایداری و دقت قابلقبول همه مدلها را تأیید میکند.
خانم رویا معصومی پور، دکتر سعید مهدوی،
جلد 19، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
معدن روباز چادرملو، با چالشهای پیچیدهای در خصوص پایداری بلندمدت شیروانیهای خود مواجه است که به طور مستقیم تحت تأثیر زمان، تغییرات محیطی و تنشهای ناشی از عملیات استخراج قرار دارند. با توجه به شواهد موجود مبنی بر پتانسیل ناپایداری در آینده، تغییرات جابهجایی دیوارههای شمالی تا شرق پیت در یک بازه زمانی 18 ماهه مورد تحلیل قرار گرفته است. در این راستا، جابهجاییهای بلندمدت دیواره معدن با استفاده از رادار اندازهگیری و با کمک تحلیلهای برگشتی و شبیهسازی عددی سهبعدی، رفتار خزشی معادل شیروانیها با استفاده از مدل خزشی ماکسول مورد ارزیابی قرار گرفته است. بعد از ارزیابی پارامترهای ژئومکانیکی، تاثیر سه سناریوی گذر زمان، تعریض پلهها و افزایش عمق بر پایداری شیروانی در سه مقدار تنش افقی به قائم 0/5، 1 و 1/5 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحلیل نشان داد که نسبت تنش افقی به قائم 1/5 تطابق بهتری با شواهد میدانی دارد. در سناریوی اول با افزایش 50 درصدی زمان، نرخ جابه جاییها بیش از 100 درصد افزایش را نشان میدهد که بیانگر افزایش پتانسیل ناپایداری با گذر زمان است. در سناریوی دوم، با باربرداری از دو پله اول به دلیل کاهش 18 درصدی بالاآمدگی، پتاسیل ناپایداری کاهش و باربرداری تا پلهی هشتم، به دلیل کاهش وزن در قسمت پاشنه لغزش و افزایش مقدار متوسط بالاآمدگی، پتاسیل ناپایداری را افزایش میدهد. افزایش عمق پیت در سناریو سوم، منجر به تشکیل یک زون لغزشی دیگر در محدوده پلهی دهم تا هفدهم شده است.
احسان پگاه،
جلد 19، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
ارزیابی دقیق پارامترهای کشسان ناهمسانگرد در خاکهای طبیعی برجا، از اهمیت بالایی در کاربردهای مهندسی ژئوتکنیک و زمینشناسی مهندسی برخوردار است. این مطالعه، یک رویکرد نوین ژئوفیزیکی صحرایی را برای اندازهگیری برجای این پارامترها با استفاده از مولفههای ناهمسانگرد سرعت امواج P و S ارائه میدهد. بدین منظور، با فرض همسانگردی عرضی در نهشتههای خاکی یک ساختگاه آزمایشی، نشان داده میشود که میتوان سرعتهای انتشار امواج P و S در جهات و صفحات مختلف را از ترکیب روشهای لرزهنگاری انکساری و پایینچاهی بهدست آورد. مقادیر سرعت بهدست آمده سپس با معادلات حاصل از نظریه انتشار امواج کشسان ترکیب شدند تا مقادیر پارامترهای کشسان در ساختگاه ارزیابی گردند. به منظور بررسی کارایی و دقت رویکرد پیشنهادی، نتایج بهدست آمده از دادههای لرزهای با مقادیر متناظر حاصل از آزمونهای آزمایشگاهی مقایسه شدند که انطباق مناسبی بین آنها مشاهده گردید. رویکرد ارائه شده میتواند به عنوان ابزاری کارآمد و قابل اعتماد برای ارزیابی برجای پارامترهای کشسان همسانگرد عرضی در رسوبات سطحی، مبتنی بر روشهای لرزهای صحرایی، مورد استفاده قرار گیرد.
نازیلا داداش زاده، مرتضی هاشمی، ابراهیم اصغری کلجاهی، اکبر قاضی فرد،
جلد 19، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
توسعه شهری تبریز با چالشهای زمینشناسی و مهندسی زیادی همراه میباشد؛ چرا که ساخت و سازهای جدید در این شهر، با سنگهای آرژیلیتی- مارنی نئوژن مرتبط هست که دارای مقاومت مکانیکی و ظرفیت باربری پایین و همچنین تغییرشکلپذیری بالا میباشند. هدف از این مطالعه، تجزیه و تحلیل این سنگها، برای تعیین بهترین و کاربردیترین همبستگیهای ویژگیهای سنگ شناسی، فیزیکی، مکانیکی با نتایج آزمایش فراصوت است که ممکن است برای تخمین مقاومت فشاری تک محوری (UCS)، سرعت موج فشاری (Vp) و مدول الاستیک (E) مفید باشد. این مطالعه نشان داد که سنگهای آرژیلیتی- مارنی، در زمره سنگهای بسیار ضعیف تا ضعیف و یا خاک سخت با تغییر شکلپذیری بسیار بالا، سرعت موج فشاری و برشی بسیار کم هستند که در رنگهای زرد، سبز زیتونی، خاکستری تا خاکستری تیره و قهوهای در بیشتر قسمتهای شهر رخنمون دارند. در این مطالعه، ویژگیهای فیزیکی، کانیشناسی، UCS ، E با سرعت امواج لرزهای دارای روابط خطی معنیداری هستند و همبستگی قوی بین سرعت موج فشاری با مقاومت فشاری تک محوری، پارامترهای مقاومت برشی، محتویات سیمان و ترکیب کانیشناسی در این سنگها، وجود دارد. این روابط نشان داد که کانیشناسی، تخلخل، دانسیته و شاخص دوام وارفتگی، از جمله پارامترهای بسیار موثر در سرعت امواج لرزهای هستند و تغییرات، تنوع بافتی و ریزساختاری نمونههای آرژیلیتی- مارنی باعث رفتار مکانیکی متنوع این سنگها شده است که تا حدودی غیرقابل پیشبینی و پیشگیری از خطرات احتمالی است. علاوه بر این نتایج، شاخص ترکخوردگی کیفی (IQ) بر اساس سرعت موج P نمونهها تعیین شد و نمونهها در ردههای بسیار شکافدار طبقه بندی شدند.
طاهره آذری،
جلد 19، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
تعیین دقیق مقادیر پارامترهای هیدرولیکی، اولین گام برای توسعه پایدار آبخوان است. از زمان Theis (1935)، روش انطباق منحنی تیپ (TCMT) با استفاده از داده های آزمون پمپاژ برای تخمین پارامترهای آبخوان استفاده میشود. این روش همراه با خطاهای گرافیکی است. در این تحقیق جهت حذف این خطا، یک شبکه عصبی مصنوعی (ANN) از نوع پرسپترون چندلایه (MLP) با مدلسازی تابع چاه Bourdet-Gringaten جهت تعیین پارامترهای آبخوان هایی با تخلخل دوگانه طراحی شده است. مدل شبکه عصبی MLP در یک پروتکل چهار مرحلهای با روش پس انتشار خطا و الگوریتم بهینهسازی لونبرگ-مارکوارت(LM) آموزش داده شده است. با اعمال روش تحلیل مؤلفه های اصلی (PCA) بر روی داده های ورودی آموزش و از طریق روش آزمون و خطا، ساختار بهینه شبکه با توپولوژی [3×6×3] ثابت گردید. اعتبار شبکه توسعهیافته با دادههای میدانی مصنوعی و واقعی ارزیابی شد. این مدل، داده های آزمون پمپاژ را دریافت می کند و مقادیر پارامترهای آبخوان را در اختیار کاربر قرار می دهد. مدل طراحی شده، یک روش خودکار و سریع برای تعیین پارامترهای آبخوان هایی با تخلخل دوگانه را فراهم میکند و خطاهای گرافیکی ذاتی TCMT معمولی را حذف میکند.
محمدرضا حدادطهرانی، مهدی تلخابلو، محمدرضا آصف، مهدی استادحسن،
جلد 19، شماره 2 - ( 7-1404 )
چکیده
در مخازن کربناته پیچیده مانند سازند آسماری، ناهمگنی بالای لیتولوژیکی و ساختاری، تعیین دقیق پارامترهای ژئومکانیکی و تنشهای مؤثر را به چالش میکشد. این پژوهش با هدف توسعه یک مدل سهبعدی جامع از پارامترهای ژئومکانیکی و تنشهای مؤثر در میدان نفتی کوپال انجام شد. برای این منظور، ضمن استفاده از دادههای چاهنگاری، مغزه و لرزهای، مدلسازی سهبعدی با بهکارگیری روش شبیهسازی متوالی گوسی (SGS) و بر اساس تحلیل واریوگرام انجام گرفت. رژیم تنش حاکم با استفاده از تحلیل دادههای چاهنگاری تصویری (FMI) و ریزش دیواره چاه (Wellbore Breakout) تأیید شد. همچنین، یک تحلیل حساسیت تک متغیره بر روی پارامترهای کلیدی شامل مدول یانگ استاتیک، نسبت پواسون، چسبندگی، زاویه اصطکاک داخلی و فشار منفذی انجام شد. نتایج نشان میدهد که بیشترین تنش قائم مؤثر 87 مگاپاسکال و بیشترین تنش افقی مؤثر حداکثر 127 مگاپاسکال است. تحلیل دادههای چاهنگاری، رژیم تنش نرمال (σv>σHmax>σhmin) را در میدان تأیید میکند. همچنین، تمرکز تنش در اطراف گسلهای فرعی شناسایی شد. مدل با تطابق 88 درصدی با نتایج مدلهای یکبعدی اعتبارسنجی شد. یافتههای این تحقیق میتوانند در طراحی چاه، تزریق گاز و ارزیابی پایداری مخزن میدان کوپال مورد استفاده قرار گیرند.
کمال گنجعلی پور، مجید نعیمی، عفت زمانی،
جلد 19، شماره 2 - ( 7-1404 )
چکیده
مطالعات اکتشافی و انجام آزمونهای پمپاژ، پایهایترین ابزارهای شناخت رفتار هیدروژئولوژیکی آبخوانها محسوب میشوند و نقش کلیدی در مدلسازی، برنامهریزی و حکمرانی منابع آب ایفا میکنند. این مقاله با هدف تحلیل جایگاه این مطالعات در ساختار حکمرانی آب در ایران، به بررسی چالشهای نهادی، فنی و قانونی کشور در مقایسه با کشورهای توسعهیافته میپردازد. یافتهها نشان میدهد که ضعف در الزامات قانونی، نبود نظام یکپارچه دادهبرداری، محدودیت تجهیزات و کمبود چاههای اکتشافی، موجب کاهش دقت مطالعات پایه، تضعیف مدلهای عددی و تصمیمگیریهای ناپایدار شده است. مقاله همچنین سیر تحول تاریخی حفاری اکتشافی و آزمونهای پمپاژ، ابزارها و اهداف آنها را مرور کرده و بر نقش چاههای اکتشافی در توسعه مدل مفهومی و پایش دینامیک آبخوانها در شرایط افت سطح ایستابی تأکید دارد. در پایان، بر لزوم بازنگری سیاستگذاری، تقویت ساختار نهادی، و الزام اجرای آزمونهای دقیق در راستای تحقق حکمرانی مبتنی بر شواهد تأکید میشود.
مائده روشن لیارجدمه، میلاد داوری صارم،
جلد 19، شماره 2 - ( 7-1404 )
چکیده
ایران بهدلیل قرارگیری در میان دو صفحه تکتونیکی فعال، همواره در معرض زمینلرزههای متعدد بوده و وقوع بیش از ۱0۰ زلزله شدید در قرن اخیر، بیانگر میزان خطرپذیری بالای کشور در برابر این مخاطره طبیعی میباشد. هدف این پژوهش تحلیل لرزهخیزی و ارزیابی خطر زلزله در بندر شهید رجایی، بهعنوان بزرگترین بندر تجاری ایران (واقع در محل تلاقی کریدور ترانزیتی شمال- جنوب) میباشد، که گامی اساسی در افزایش تابآوری و پایداری زیرساختهای حیاتی این منطقه خواهد بود. در این مطالعه از تمامی وقایع لرزهای رخداده در شعاع 200 کیلومتری ساختگاه و نرمافزارهای Knopoff و Ez-Frisk استفاده شده است. بررسی آماری زمینلرزههای تاریخی و دستگاهی حاکی از لرزهخیزی بالای منطقه بوده که شاخصه آن زلزلههایی با بزرگای متوسط با دوره بازگشت کوتاه مدت میباشد، به نحویکه زلزلههایی با بزرگای بین چهار تا پنج ریشتر، سهم بیشتری را به خود اختصاص میدهند. برآورد خطر به روش احتمالاتی مقادیر بیشینه شتابهای افقی و قائم را به ترتیب (g) 0/385 و 0/290 نشان داد. همچنین طیف پاسخ ساختگاه بر اساس شتابنگاشتهای زمینلرزه طبس و نقشههای همشتاب گستره مورد مطالعه به فواصل 0/1 درجه در جهت طولی و عرضی جغرافیایی تهیه گردید. نتایج نشان داد که محدوده مطالعاتی، به مقدار (g) 0/85 از خطر لرزهای بالاتری نسبت به مقدار استاندارد در آییننامه 2800 ایران برخوردار است به نحوی که در پهنه خطر نسبی خیلیزیاد جای میگیرد. بدین سبب اجرای رویکردهای مبتنیبر ریسک در توسعه زیرساختها، کمک میکند تا بنادر بهصورت بهینه طراحی شوند و میزان خسارات ناشی از زلزله کاهش یابد.
دکتر سیدعلی اصغری پری،
جلد 19، شماره 6 - ( 10-1404 )
چکیده
عوامل مختلفی بر ثبات و سرعت جریان سدهای خاکی، از جمله خصوصیات هندسی ، نفوذپذیری مواد و ارتفاع آب بالادست تأثیر می گذارد. درک رفتار خاکهای اشباع نشده در سدهای خاکی بسیار مهم است ، که نیاز به استفاده از اصول مکانیک خاک اشباع نشده به دلیل پیچیدگی های موجود دارد. این مطالعه به بررسی تأثیر پارامترهای منحنی مشخصه آب خاک (SWCC) بر پایداری شیب یک سد خاکی در شرایط جریان پایدار و تخلیه سریع مخزن می پردازد. یافته ها نشان می دهد که پارامترهای SWCC به طور قابل توجهی بر جریان آب و پایداری شیب تأثیر می گذارد. علاوه بر این ، با توجه به وزن واحد در حالت غیراشباع می تواند پایداری شیب را در شرایط مختلف بهبود بخشد.
مجتبی رحیمی شهید، غلامرضا لشکری پور، ناصر حافظی مقدس،
جلد 19، شماره 6 - ( 10-1404 )
چکیده
زون ساختاری - رسوبی سنندج - سیرجان یکی از مهمترین مناطق زمینشناسی ایران است که سنگآهکهای موجود در آن نقش کلیدی در پروژههای عمرانی و معدنی ایفا میکنند. شناخت دقیق خواص مقاومتی این سنگها، بهویژه مقاومت فشاری تکمحوری خشک (UCS Dry) و شاخص بار نقطهای خشک (Is ₅₀-Dry)، بهمنظور طراحی ایمن و اقتصادی سازهها بسیار ضروری است. با توجه به هزینه و زمانبر بودن آزمایشهای مستقیم، در این پژوهش از روشهای غیرمستقیم مدلسازی شامل رگرسیون و شبکه عصبی برای پیشبینی این خواص استفاده شده است. ابتدا با گردآوری دادههای فیزیکی، مکانیکی، دینامیکی و شیمیایی نمونههای سنگآهک منطقه، بانک اطلاعات جامعی تهیه شد. سپس با استفاده از تحلیل رگرسیون تک متغیره، دومتغیره و چند متغیره، روابط آماری بین متغیرها استخراج شد. در ادامه، مدلهای شبکه عصبی پرسپترون چندلایه با ساختارهای مختلف و بر پایه الگوریتم یادگیری Levenberg–Marquardt توسعه یافتند. نتایج حاصل از مقایسه عملکرد مدلها نشان داد که شبکهی عصبی بهدلیل توانایی در شناسایی روابط پیچیده و غیرخطی بین پارامترها، در پیشبینی خواص مقاومتی سنگآهکها عملکرد دقیقتری نسبت به مدلهای آماری ارائه میدهد. مقایسهی ضریب همبستگی معادلههای رگرسیون چند متغیره و مدلهای شبکه عصبی نشان میدهند که بهطور کلی استفاده از مدلهای شبکه عصبی پیشبینی مقاومت فشاری تکمحوری خشک، 89/14 درصد و مدلهای شبکه عصبی پیشبینی شاخص بار نقطهای خشک، 70/4 درصد میزان دقت نتایج (ضریب همبستگی) را افزایش میدهند. استفاده از این مدلها میتواند در کاهش هزینهها، افزایش سرعت مطالعات مهندسی سنگ و بهبود ایمنی پروژههای عمرانی مؤثر باشد.
دکتر عماد نام آور،
جلد 19، شماره 6 - ( 10-1404 )
چکیده
طبقهبندی ژئوتکنیکی دقیق، برای طراحی گودبرداری در محیطهای شهری ضروری است، زیرا رفتار خاک بهشدت تحت تأثیر تنشهای ناشی از گودبرداری قرار دارد. این پژوهش به بازنگری در ویژگیهای ژئوتکنیکی رسوبات آبرفتی ریزدانه مربوط به جوانترین واحد رسوبی (واحد D) در طبقهبندی ریبن پرداخته است. برنامه جامع مطالعاتی شامل حفاری گمانهها، آزمایش (SPT)، آزمایش پرسیومتری و آزمایشهای آزمایشگاهی سهمحوری، تکمحوری و برش مستقیم انجام گرفت. پایداری گودبرداری با استفاده از روش Morgenstern–Price در شرایط کوتاهمدت و بلندمدت ارزیابی شد. بر اساس پارامترهای ژئوتکنیکی و پایداری شیب، واحد D به سه ناحیه متمایز (D1، D2 و D3) با رفتارهای متفاوت در گودبرداری تقسیم گردید. ناحیه D1 که دارای مقدار ماسه کمتر است، امکان ایجاد ترانشه های قائم عمیقتر را فراهم میکند، در حالی که وجود عدسیهای ماسهای در ناحیه D3 عمق گودبرداری را محدود کرده و نیازمند شیبهای ملایمتر میباشد. نتایج این مطالعه یک چارچوب بهروز برای طبقهبندی ژئوتکنیکی آبرفتهای ریزدانه ارائه میدهد که علاوه بر ارائه دستورالعملهای عملی برای طراحی ایمن گودبرداری، به درک جامعتر از سامانههای آبرفتی در مهندسی ژئوتکنیک شهری کمک میکند.