10 نتیجه برای دشت
جلد 3، شماره 1 - ( 6-1388 )
چکیده
دشت زیدون دارای اقلیمی نیمه خشک است و هر چند آب زیرزمینی منطقه از نظر کیفی غیرقابل شرب است ولی برای آبیاری مناسب است. برداشت از آب زیرزمینی و روند افزایشی آن جهت آبیاری در این منطقه، احتمالاً باعث ایجاد شرایط بحرانی از لحاظ تأمین نیاز آبی خواهد شد. مهمترین منابع تأمینکنندهٔ نیاز آبی در این منطقه سفرهٔٔ آبدار زیدون و رودخانهٔ زهره هستند. استفاده از آب زیرزمینی برای آبیاری به طور ویژه در مناطقی که فاصلهٔ زیادی تا رودخانهٔٔ زهره دارند، به دلایلی همچون هزینهٔ کمتر و کیفیت بهتر بر آب رودخانه ترجیح داده میشود. برداشت بیرویه از سفرهٔٔ آبدار موجب افت سطح ایستایی در طی چند سال گذشته شده است. به منظور جلوگیری از بروز شرایط بحرانی در منطقه بررسیهای گستردهای در زمینهٔ مدیریت منابع آب صورت گرفت. که شامل بررسی فیزیوگرافی، هواشناسی، هیدرولوژی، هیدروژئولوژی، هیدروشیمی و مورفولوژی است. بر اساس این بررسیها مشخص شد که از نظر کمی و کیفی، تعدادی از آبراهههای فصلی بخش جنوبی منطقهٔ زیدون برای تأمین بخشی از نیاز آبی منطقه مناسب هستند. یکی از روشهای بهینه جهت استفاده دراز مدت از این منابع آبی، تغذیه به درون سفرهٔٔ آبدار و برداشت در هنگام نیاز است. در این جهت نتایج بررسیهای انجامشده با یکدیگر تلفیق گردیدند و روشهای دگرش کانالی مناسبترین روش برای تغذیهٔ مصنوعی در این منطقه شناخته شد. در نهایت با در نظر گرفتن شرایط موفولوژیکی، نفوذپذیری و نیاز آبی در بخش جنوبی دشت، یازده محل جهت اجرای روشهای مدیریت منابع آب (تغذیهٔ مصنوعی) در این منطقه پیشنهاد شد که باعث افزایش بیش از یک میلیون و سیصد متر مکعب آب در سال به سفرهٔٔ آبدار میشود.
جلد 3، شماره 2 - ( 11-1388 )
چکیده
دشت سیلاخور بروجرد بین دو زون زاگرس مرتفع و سنندج-سیرجان است و یکی از مناطق لرزهخیز کشور بهشمار میرود. بررسی گسلهای منطقه و کانونهای سطحی زمین لرزهها در منطقه نیز نشان دهنده وقوع زمین لرزههایی با تعداد نسبتاً زیاد و بزرگی متوسط تا بزرگ است. بررسی زمین لرزههای تاریخی نیز نشاندهنده بروز زمینلرزههای متعددی در گستره بررسی شده درگذشته است و گستره بیشینه تخریب و صفحه گسل در سازوکارهای کانونی تعیین شده از روند شمال غربی-جنوب شرقی آنها تبعیت میکنند.
بررسی توزیع مکانی پس لرزههای زمین لرزه 31/2/1384 بروجرد بر روی نقشه توپوگرافی منطقه، نشان میدهد که اکثر پس لرزهها در منطقه کانون سطحی زمین لرزه اصلی یعنی در ناحیه گسل قلعه حاتم به وقوع پیوستهاند. همچنین با تعیین محل پس لرزههای زمینلرزه 13/1/1385 مشخص شد که اکثر پس لرزهها در منطقه کانون سطحی زمینلرزه اصلی، یعنی گسل دورود بوقوع پیوستهاند. بهعبارت دیگر، فعال شدن گسل مسبب زمینلرزههای اصلی ایجاد کننده پسلرزهها بوده است. همچنین سازوکارهای محاسبه شده برای زلزلهها در این پژوهش، اکثراً امتدادلغز راستگرد را در کنار سازوکارهای فشارشی و کششی نشان میدهند. وجود این سازوکارهای متفاوت در کنار همدیگر نشان دهنده وقوع پدیده افراز در این ناحیه از زاگرس است.
احمد عباس نژاد،
جلد 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
بر اساس پژوهشهای قبلی انجام شده، فروچالههای اختیارآباد و چاه دریای رفسنجان در اثر انحلال گچهای زیرزمینی در منطقه کرمان- رفسنجان تشکیل شدهاند و حاکی از وجود غارهای پنهان در منطقه هستند که به عنوان یک تهدید بالقوه محسوب میشوند. سازندهای گچی و اشکال انحلالی موجود در سطح آنها مؤید وجود کارستهای گچی است. لذا، در این پژوهش با تهیه نقشههای هدایت الکتریکی و نمایه انحلال سنگهای تبخیری و انطباق آنها با شرایط تغذیه و تحرک آبهای زیرزمینی، چهار محدوده به عنوان محلهای مشکوک به وجود غار زیرزمینی شناسایی شدند که محدوده اطراف روستای اختیارآباد به احتمال قریب به یقین حاوی غارهای پنهان است. در یک محل واقع در شمال روستای رباط نیز احتمال وجود غار وجود دارد. در دو محل دیگر (جنوب باغین و جنوب و جنوب باختری کبوترخان ) نیز به لحاظ معیارهای هیدروژئوشیمیایی بکار گرفته شده ممکن است غار وجود داشته باشد، ولی به دلیل نامساعد بودن شرایط هیدرودینامیکی، این احتمال ضعیف بنظر میرسد.
سمانه پورمحمدی، محمدرضا اختصاصی، محمد حسن رحیمیان،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
کوهستانها عموماً منشأ تشکیل بسیاری از عوارض طبیعی سطح زمین از جمله دشتهای دامنهای مجاور خود هستند. تفکیک و تعیین مرز دقیق واحدهای سنگشناسی و جداسازی رخنمون واحدهای سنگشناسی مناطق کوهستانی از مواد موجود در دشتها که حاصل نهشتههای تخریبی سنگهای کوهستانی است، دشوار میباشد. در تحقیق حاضر در نظر است تا با تلفیق زمینریختشناسی و دورسنجی ابتدا واحدهای زمینریختشناسی کوهستانی و دشتی تفکیک شده و سپس واریزههای آهکی (سنگهای کوهستانی) از سازندهای غیرآهکی (نهشتههای دشتی) با دقت مناسب تفکیک شوند. با انجام تحقیق حاضر بهکمک دادههای ماهوارهای لندست و تکنیکهای مختلف پردازش تصویر نظیر نسبتگیری باندها، تجزیه مؤلفههای اصلی و تجزیۀ عاملی، مناسبترین شاخصهای تفکیککننده واحدهای سنگی انتخاب و نقشۀ شناسایی واحدهای سنگی با ضریب مقایسۀ نقشه (کاپا) 51/0 بهدست آمد. نهایتاً با همپوشانی نقشۀ حاصل با نقشه واحدهای زمینریختشناسی و تفکیک مرز واریزههای آهکی در دشتها از سازندهای غیرآهکی درکوهها دقت نقشه سنگشناسی به 73% افزایش یافت
رامین ساریخانی، امین جمشیدی، آرتمیس قاسمی دهنوی،
جلد 14، شماره 5 - ( 10-1399 )
چکیده
منطقه روستایی رباط در شمال شهر خرم آباد (غرب ایران) واقع شده است. منابع آب زیرزمینی موجود در منطقه برای مصارف شرب و کشاورزی استفاده قرار میشود. واحدهای لیتولوژی اصلی منطقه عمدتاً شامل آهک، شیل، ماسه سنگ، کنگلومرا و مارن همراه با گچ و نمک است. بهمنظور ارزیابی کیفیت آبهای زیرزمینی منطقه تعداد 15 نمونه از چشمهها و چاههای منطقه برداشت شد و برای شاخصهای شیمیایی، کاتیونها، آنیونها و عناصر فرعی تجزیه شد. براساس نتایج تجزیهای آبهای منطقه در گروه آبهای سخت تا خیلی سخت، بی مزه، لب شور تا خیلی شور قرار میگیرند و دارای ماهیت قلیایی هستند. فراوانی یونهای اصلی بدین صورت است Ca>Na>Mg>K و F<NO3<SO4 Cl> <HCO3. زیاد بودن مقدار Na، Cl و EC در برخی از نمونهها در ارتباط با سازندهای گچی و نمکی و زیاد بودن مقدار نیترات در ارتباط با کودهای کشاورزی استفاده شده کشاورزان است، تعدادی از نمونهها غلضت HCO3، Ca و Mg بالاتر از حد مجاز را نشان میدهند، که میتواند در ارتباط با سازندهای کربناته منطقه باشد. غالبترین رخساره هیدروشیمیایی آبهای زیرزمینی منطقه Ca- HCO3 و در مرتبۀ بعدی Na+ K- HCO3است. کیفیت شیمیایی آبهای زیرزمینی مرتبط است با انحلال کانیها، تبادل یونی وزمان ماندگاری آبهای زیرزمین در تماس با مواد سنگی است. 85 درصد منابع آبی بررسی شده برای آشامیدن و 73 درصد برای کشاورزی کیفیت خوب تا قابل قبول دارند این دسته از آبها از سفرههای آهکی برداشت شده که دارای پوشش مارنی و ماسه سنگی هستند. بهمنظور بررسی زیست محیطی و تأثیر آبهای زیرزمینی بر سلامت انسان، نمونهها برای عناصر فرعی (Fe-Cu- Mn-Zn- Pb- Mo-As-Hg-Sn-Ni-Cr ) مورد آنالیز قرار گرفتند، نتایج نشان داد که غلضت همه عناصر فرعی تجزیه شده کمتر از حد مجاز است و بدینترتیب منجر به آثار سوء بر محیط زیست و سلامت انسان نمیشوند.
خدیجه کرد، هیوا علمیزاده، حکیمه امانی پور،
جلد 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
محدوده مورد مطالعه بخشی از حوضه رودخانه دز بهشمار میآید که در قسمت میانی تا بخش انتهایی آن قرار دارد. در این محدوده به علت شرایط اقلیمی، نامنظم بودن توزیع بارندگی از نظر زمانی و مکانی، افزایش تقاضا برای منابع آب و محدودیت منابع آب سطحی، وابستگی زیادی به آبهای زیرزمینی منطقه وجود دارد. هدف اصلی در این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر نوسانات سطح ایستابی دشت دزفول- اندیمشک طی دوره آماری ۲۰ ساله است. به این منظور با استفاده از دادههای تراز چاههای پیزومتری و لاگ چاههای محدوده مطالعاتی در نرمافزار WinLog، نقشههای سطح آب زیرزمینی و افت سطح ایستابی به روش IDW تهیه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین افت در قسمتهای شمال شرق، جنوب شرق و غرب محدوده مطالعاتی رخ داده است. با توجه به اینکه در این قسمتها میزان بارش زیاد و مقدار تبخیر و دما بالا است، یکی از دلایل افت در این قسمتها را میتوان به عوامل اقلیمی منطقه نسبت داد. از دیگر عوامل موثر در افت سطح ایستابی، میتوان به فاصله از کانال اصلی رودخانه و شیب زیاد منطقه اشاره کرد. مقایسه تغییرات سطح ایستابی با دبی رودخانه دز نشان داد که همبستگی بالایی بین تغییرات این دو پارامتر با فاصله زمانی یک سال وجود دارد. بنابراین میتوان رودخانه را بهعنوان عامل مهم تغذیه منابع آب زیرزمینی در محدودهی مطالعاتی در نظر گرفت. با توجه به رونق فعالیتهای کشاورزی، چنانچه برداشت از این منابع محدود، به طور علمی و اصولی مدیریت نشود، منطقه در آینده در معرض خطر جدی بحران آب قرار خواهد گرفت.
- فاطمه خالویی، - هیوا علمیزاده،
جلد 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
دینامیک و تحولپذیری چالههای داخلی هر چند پدیدهی شناخته شدهای است، اما فرکانس و شدت این تغییر و تحول در زمان، الگوهای متفاوتی را معرفی میکند. طی سالهای اخیر فرونشست زمین به دلایل مختلف از جمله رشد بیرویه جمعیت، برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی به همراه عوامل دیگر سبب بروز مشکلات و معضلات فراوان به زمینهای کشاورزی، ساختمانهای مسکونی، جادهها، خطوط انتقال نیرو و ... شده است. در این پژوهش با هدف بررسی و پایش فرونشست دشت کازرون با استفاده از فن تداخلسنجی راداری از دادههای سنتینل در بازهی زمانی سال 2015 و 2021 پرداخته شده است. در این راستا با مقایسه فازهای دو تصویر راداری دشت کازرون در محیط نرمافزار SNAP، تغییرات سطح زمین بررسی شده است. نتایج پژوهش با توجه به مجموعه شواهد موجود نشان میدهد، عامل اصلی فرونشست دشت کازرون برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی میباشد. به طوری که بیشترین میزان فرونشست در جهت جنوب محدودهی مورد مطالعه (اطراف مقبره شیخ محمد) با مقدار 90-80 میلیمتر در سال و نرخ بیشینه 9 سانتیمتر در سال در دشت کازرون ملاحظه میگردد. بنابراین استفاده از تصاویر راداری سنتینل برای بررسی جا به جاییهای سطح زمین بسیار مناسب میباشد.
دکتر سید یحیی میرزایی، دانشجو رقیه امیری، دکتر منوچهر چیت سازان،
جلد 17، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
تغییر اقلیم میتواند اثرات قابل توجهی بر منابع آبهای سطحی و زیرزمینی منطقهای و جهانی داشته باشد. گرم شدن آب و هوا بزرگترین چالش آینده برای هیدروسفر و جامعه انسانی، به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک است. این مطالعه اثر تغییر اقلیم را بر روی آبخوان دشت مرکزی خرمآباد موردبررسی قرار میدهد. بدین منظور متغیرهای اقلیمی دما و بارش با استفاده از مدلهای GCM و LARS-WG برای یک دوره پایه 45 ساله (سال آبی 1351-1350 تا 1395-1394) بررسی و ریز مقیاس نمایی شد. سپس مقادیر دما و بارش برای یک دوره 30 ساله (1404-1403 تا 1433-1432) تحت سناریوهای اقلیمی ssp1.2.6، ssp2.4.5 و ssp5.8.5 پیشبینی شد. شبیهسازی بارش-رواناب در حوضه آبریز خرمآباد با استفاده از مدل IHACRES انجام شد. مدل جریان آبزیرزمینی دشت مرکزی خرمآباد نیز با استفاده از کد MODFLOW برای یک دوره 120 ماهه (مهر 1389- شهریور 1399) واسنجی و برای یک دوره 36 ماهه (مهر 1399 تا شهریور 1402) صحتسنجی شد. با توجه به نتایج میزان بارش در دوره آتی نسبت به دوره پایه در سناریوهای ssp1.2.6، ssp2.4.5 و ssp5.8.5 به ترتیب 42.6، 47 و 61.9 میلیمتر کاهش مییابد. مقدار میانگین سالانه دماهای حداقل و حداکثر نیز در هر سه سناریو افزایش مییابد. پس از واسنجی مدل (IHACRES) ، NSE=0.74 ، RMSE=1.46 و 0.64=R2 به دست آمد. طبق نتایج میزان دبی پیشبینیشده برای رودخانه خرمآباد در دوره آتی نسبت به دوره پایه تحت سناریوی (ssp1.2.6) 2.38 مترمکعب بر ثانیه افزایش و در سناریوهای ssp2.4.5 و ssp5.8.5 به ترتیب 0.42 و 0.94 مترمکعب بر ثانیه کاهش مییابد. میانگین بیلان 30 ساله آبخوان تحت سناریوهای ssp1.2.6، ssp2.4.5 و ssp5.8.5 به ترتیب 27494.5، -12335.3- و 41823.3- مترمکعب به دست آمد. سطح آبزیرزمینی آبخوان دشت مرکزی خرمآباد نیز در دوره آتی کاهش خواهد یافت.
سمیه زارعی دودجی، رحیم باقری، هادی جعفری،
جلد 18، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
منابع آب زیرزمینی در کشور ایران، با توجه به کمبود منابع آب سطحی، کمبود بارش، حجم تبخیر بالا و خشکسالی٬های اخیر از اهمیت ویژه٬ای برخوردار می٬باشد. اولین گام در شناسایی و بهره٬برداری از منابع آب زیرزمینی بررسی کمی و کیفی آن می٬باشد. دشت ریزآب نیریز واقع در محدوده مطالعاتی کویر قطروئیه، دارای 17 پیزومتر می٬باشد که طی دوره آماری بیش از 12 سال سطح آب زیرزمینی آن٬ها بصورت ماهانه ثبت شده است. بررسی٬های تراز آب زیرزمینی و نقشه خطوط جریان نشان دهنده آنومالی جریان در بخش جنوب و جنوب غربی آبخوان می٬باشد که جهت جریان آب زیرزمینی را بر خلاف جهت توپوگرافی منطقه نشان می٬دهد. در این تحقیق تلاش شد بر اساس اطلاعات موجود شامل لوگ حفاری پیزومترها، اطلاعات کیفی آبخوان و اطلاعات آماربرداری سراسری علت این آنومالی مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس اطلاعات کیفی آبخوان، مقادیر هدایت الکتریکی و کلر آب زیرزمینی در جهت شیب توپوگرافی افزایش می٬یابد که نشان دهنده جریان در جهت شیب توپوگرافی است. نمودارهای کیفی پایپر، شولر و دورو نیز تأیید کننده این موضوع هستند. تراز آب زیرزمینی در چاه٬های بهره٬برداری انتخابی برای نمونه٬برداری کیفی بر اساس اطلاعات عمق آب زیرزمینی در آماربرداری سراسری نیز نشان دهنده جریان در جهت شیب توپوگرافی می٬باشند. در نهایت در لوگ حفاری پیزومترهای جنوب و جنوب غربی آبخوان یک لایه رسی با ضخامت 10 تا 30 متر مشاهده گردید. بررسی تمامی نتایج نشان می٬دهد احتمالاً آبخوان موجود در محدوده یک آبخوان دولایه بوده که جهت جریان در لایه بالایی در جهت شیب توپوگرافی و در لایه پایینی در خلاف جهت شیب توپوگرافی می٬باشد و پیزومترهای بخش جنوب و جنوب غربی در آبخوان زیرین نفوذ داشته٬اند. جهت اطمینان از فرضیه مورد نظر، انجام مطالعات ژئوفیزیک در منطقه و یا حفر چاه٬های اکتشافی پیشنهاد می٬گردد.
دکتر حمیدرضا ناصری، مهندس مریم عرب، دکتر زهرا کی همایون،
جلد 18، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
مطالعه فرآیندهای هیدروژئوشیمیایی آبخوان و بررسی دقیق آلایندههای آبزیرزمینی برای کنترل آلودگی و جلوگیری از پیامدهای زیستمحیطی آن دارای اهمیت ویژهای است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر رودخانه سیاهرود بر آلودگی سرب و نیترات آبهای زیرزمینی دشت قائمشهر-جویبار است. بدین منظور دو نمونه آب سطحی از رودخانه سیاهرود، قبل و بعد از شهر قائمشهر و 13 نمونه آبزیرزمینی از 13 حلقه چاه، واقع در بستر رودخانه سیاهرود در سه دوره طی سال 1398 تا 1399 برداشت شده است. غلظت یونهای نیترات، سرب و اکسیژن محلول نمونهها در آزمایشگاه شرکت آب منطقهای مازندران مورد سنجش قرار گرفته است. ارزیابی آلودگی منابع آبی گسترده، بیانگر آن است که تخلیه فاضلابهای شهری، روستایی و صنعتی و زهآبهای کشاورزی به رودخانه سیاهرود، باعث افزایش غلظت یونهای نیترات و سرب در آبهای زیرزمینی شده است. با توجه به جهت جریان آب زیرزمینی و تبادلی که بین رودخانه و آبخوان وجود دارد و تخلیه مستقیم منابع آلاینده به آب سطحی، رودخانه سیاهرود بر آلودگی آبهای زیرزمینی دشت قائمشهر در بالادست شهر و برخی از بخشهای میانی گستره تأثیرگذار بوده است؛ اما در پایین دست شهر، منابع آلاینده به صورت مستقیم بر آلودگی آبزیرزمینی تأثیر میگذارد.