15 نتیجه برای مقاومت فشاری
جلد 5، شماره 1 - ( 4-1390 )
چکیده
پارامترهای الاستیک سنگ به دو روش دینامیکی و استاتیکی قابل اندازهگیری هستند. در روش دینامیکی، با اندازهگیری سرعت عبور امواج تراکمی (Vp) و برشی (Vs) در شرایط برجا و یا آزمایشگاه، ویژگیهای الاستیک دینامیکی سنگ بهدست میآیند. در روش استاتیکی نیز با انجام آزمایشهای تخریبی مانند مقاومت فشاری تک محوری و یا سـه محوری بر روی مغزه سنگ، پارامترهای مقاومتی و الاستیک استاتیکی اندازهگیری میشوند. روشهای استاتیکی نتایج واقعبینانهتری نسبت به روشهای دینامیکـی مـیدهند، اما هزینه انجام آن بیشتر بوده و اندازهگیری آن به نقـاط دارای مغزه سنگی محدود میشود. متأسفانه پارامترهای دینامیکی و استاتیکی با یکدیگر برابر نیستند و معمولاً پارامترهای دینامیکی از پارامترهای استاتیکی متناظر خود بزرگتر هستند. بهمنظور اندازهگیری پیوسته ویژگیهای مکانیک سنگ در طول چاه، ایجاد روابط تجربی بین پارامترهای دینامیکی و استاتیکی ضروری بهنظر میرسد. در این پژوهش با انجام آزمایشهای مقاومت فشاری تکمحوری و التراسونیک بر روی مغزههای نفتی مربوط به سازندهای کربناته سروک و آسماری یکی از چاههای نفتی جنوب غرب ایران، روابطی تجربی برای تخمین مقاومت فشاری تکمحوره (c&sigma) و مدول یانگ استاتیکی (Es) بر اساس سرعت موج تراکمی (Vp) و مدول یانگ دینامیکی (Ed) پیشنهاد شده است که یکی از پیشنیازهای اساسی برای تحلیل پیوسته پایداری در طول مسیر حفاری چاههای نفت و گاز را تأمین میکند.
غلامرضا خانلری، داود فریدونی،
جلد 5، شماره 1 - ( 4-1390 )
چکیده
امروزه کاربرد چکش اشمیت بمنظور محاسبه مقاومت فشاری دیواره درزه¬ها (JCS) و مدول الاستیسیته سنگها یکی از روشهای مرسومی است که در بسیاری از پروژه¬های مهندسی از آن استفاده می¬شود. استفاده از این ابزار، بعنوان یک روش سریع، ارزان و غیر مخرب تلقی شده و از این جهت یک مزیت به حساب می¬آید. در این زمینه پس از استفاده از چکش اشمیت و قراعت عدد بازگشتی از روی آن، برای محاسبه پارامترهای مذکور روابط تجربی متعددی توسط محققین مختلف و از جمله بارتون و کوبی، دییر، کیدبینزکی، آفموت و ISRM ارائه شده است که در این مقاله به بررسی و تحلیل این روابط پرداخته شده است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش نیز روابط تجربی جدیدی برای محاسبه این پارامترها ارائه ¬شده است که کاربرد آنها برای سنگهای سخت نتایج بسیار خوبی را نشان می¬دهد. لازم به توضیح است که این روابط با استفاده از 827 مورد از نتایج واجهش توسط چکش اشمیت بر روی سطوح درزه توده سنگهای سخت نظیر گرانیت، دیوریت و هورنفلس صورت پذیرفته است که در حاشیه جاده گنجنامه- شهرستانه قرار دارند.
ابراهیم احمدی ششده، اکبر چشمی،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
تعیین مقاومت فشاری تکمحوری (UCS) سنگ در بیشتر پروژههای مهندسی ضروری است. در حفاریهای عمیق برای دستیابی به منابع هیدروکربوری و یا حفاریهای اکتشافی برای تونلهای عمیق تهیۀ نمونۀ مناسب برای اندازهگیری مستقیم UCS مشکل، هزینهبر و گاهی غیرممکن است. بنا بر این استفاده از روشهای غیرمستقیم (نظیر استفاده از خردههای حفاری) برای تخمین UCS متداول شده است. استفاده از نفوذ کنندهای سخت که به داخل خرده سنگ تثبیت شده در یک چسب نگهدارنده نفوذ میکند و بهعنوان آزمایش نفوذ1 شناخته میشود، یکی از این روشها است. در این مقاله تعداد 8 نمونه سنگ آهک میکرایتی تهیه و پس از تعیین UCS آنها در آزمایشگاه، نمونهها خرد و آزمایش نفوذ با نفوذ کنندههایی به قطرهای 6/0، 8/0 و 1 میلیمتر روی 720 خرده ذره با اندازههای 2، 3 و 4 میلیمتر انجام شده و نیروی انتقال بحرانی (CTF) که معرف مقاومت نهایی خرده ذره در مقابل ورود نفوذکننده به داخل آن است، تعیین شده است. روابط تجربی بین UCS و CTF برای نمونهها و نفوذکنندههای با قطرهای مختلف با R2 &ge 0.78 پیشنهاد شده است. با استفاده از رگرسیون چند متغیره، رابطهای کلی بین UCS، CTF، اندازۀ ذرات (D) و قطر نفوذکننده (I) با R = 0.85 ارائه شده است. صحت روابط تجربی پیشنهادی با انجام 135 آزمایش نفوذ روی 3 نمونه سنگ آهک میکرایتی و مقایسه UCS اندازهگیری شده در آزمایشگاه با UCS تخمین زده شده ارزیابی شده که شباهت 88% آنها نشان دهندۀ رواداری روابط تجربی پیشنهادی در تحقیق حاضر است.
سیدحامد موسوی، مصطفی شریفزاده،
جلد 10، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
ترکیب شبکه عصبی تطبیقی مبتنی بر سیستم استنتاج فازی (ANFIS) و خوشهبندی کاهشی (SC) برای ارزیابی مدول تغییرشکلپذیری تودۀ سنگ (Em) و مقاومت فشاری توده سنگ (UCSm) با در نظر گرفتن عمق اندازهگیریها استفاده شده است. برای این منظور، 125 داده متشکل از 9 متغیر مقاومت فشاری توده سنگ (UCSm)، مدول تغییرشکلپذیری توده سنگ (Em)، عمق اندازهگیری، فاصلهداری درزه، تداوم درزه، بازشدگی درزه، مقاومت فشاری سنگ بکر (UCSi)، شاخص ژئومکانیکی (RMR) و مدول الاستیک (Ei) برای یادگیری مدل ANFIS مبتنی بر خوشهبندی کاهشی (ANFISBSC) استفاده شده است. سپس در مرحلۀ دوم، مدل آموزش یافته ANFISBSC در مجموعه دادههای 40 گانه آزمایش شده است. بنابراین، با در نظر گرفتن تأثیر پیچیدگی مدل در صحت ارزیابی، توده سنگ با مدلهای 2 تا 6 متغیره شبیهسازی شده است. نتایج شبیهسازی مدلهای چندمتغیره توده سنگ برای ارزیابی مقاومت فشاری توده سنگ (UCSm) و مدول تغییرشکلپذیری توده سنگ (Em) نشان داده است که با پیچیده شدن مدل ANFISBSC از 2 متغیره به 6 متغیره، صحت روش افزایش میبابد. مطابق نتایج بهدست آمده، مدل سه متغیره شبیهسازی بهروش ANFISBSC اگرچه روند کلی تخمین مقاومت فشاری توده سنگ (UCSm) و مدول تغییرشکلپذیری توده سنگ (Em) را به دست می دهد ولی همراه با 20 -30 درصد خطا می باشد؛ در حالی که در مدل 6 متغیره، مدول تغییر شکلپذیری توده سنگ (Em) و مقاومت فشاری توده سنگ (UCSm) بهصورت موفقیتآمیزی با خطای کمتر از 3 درصد تخمین زده میشود. همچنین، شیب خط نمودار دادههای اندازهگیری و دادههای تخمین زده شده در مدل 6 متغیره به 1 نزدیک میشود و در مدل 3 متغیره، شیب این خط، 94/0 است. بنابراین نتیجهگیری میشود که مدل 6 متغیره شبیهسازی شده با ANFISBSC پیشبینی قابلقبولی از مدول تغییرشکلپذیری توده سنگ (Em) و مقاومت فشاری توده سنگ (UCSm) را بهدست میدهد
علی محمد رجبی، علیرضا حسینی، علیرضا حیدری،
جلد 11، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
در بسیاری از پروژههای مهندسی، تعیین دقیق ویژگیهای مقاومتی و رفتاری سنگها اهمیت زیادی دارد. مقاومت فشاری تکمحوری از جمله ویژگیهای مهم در توصیف رفتار مقاومتی سنگها است که بهعنوان یک پارامتر مهم در طراحی سازهها بهویژه سازههای زیرزمینی استفاده میشود. تعیین این پارامتر با استفاده از روشهای مستقیم از جمله آزمایش مقاومت فشاری تکمحوری پرهزینه و وقتگیر است و در برخی از موارد تهیه و آمادهسازی نمونه استاندارد بهدلیل وجود سطوح ضعیف در بسیاری از سنگها مشکل است. در چنین مواردی انجام برخی آزمونهای ساده و غیرمخرب و استفاده از روابط تجربی میتواند منجر به افزایش سرعت ارزیابی و کاهش هزینهها شود. وجود این روابط حتی بهصورت منطقهای و یا محلی (مثلاً در محدوده یک سازند زمینشناسی و یا یک لیتولوژی واحد) میتواند کمک مؤثری در تخمین این پارامتر بهمنظور استفاده در پروژههای ژئوتکنیکی باشد. در این تحقیق از سنگهای آهک موجود در محدودۀ شمال ساوه نمونههایی تهیه شده و آزمایشهای مقاومت تراکم تکمحوری، بارنقطهای، چکش اشمیت و سرعت موج برشی روی آنها انجام شده است. سپس با ارزیابیهای آماری انجام شده روی نتایج بهدست آمده، روابط تجربی بین مقاومت فشاری تکمحوری و نتایج سه آزمایش دیگر بهدست آمده است. مقایسه بین مقادیر مقاومت فشاری تکمحوری پیشبینی شده و مقادیر مشاهده شده نشاندهندۀ اعتبار روابط تجربی بهدست آمده است. این روابط برای تخمین مقاومت فشاری سنگهای آهک در محدودۀ بررسی شده و سنگهای با شرایط مشابه زمینشناسی نتایج قابل قبولی را بهدست دهد.
محمدحسین بازیار، مصطفی ابراهیمی، مهدی زمانی لنجانی، مسعود مکارچیان،
جلد 11، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
مهندسان ژئوتکنیک در بسیاری از پروژهها با خاکهای رسی دارای مقاومت کم و یا تورم زیاد مواجه میشوند. تثبیت خاک یکی از راههای مقابله با مشکلات این نوع خاکها است. آهک و سیمان متداولترین مواد شیمیایی در تثبیت خاکها خصوصاً خاکهای رسی هستند. اگر در خاک رس تثبیت شده با آهک، سولفات وجود داشته باشد یا خاک در معرض سولفات قرار گیرد مشکلاتی از جمله کاهش مقاومت و افزایش تورم خاک رس بوجود میآید. علت این پدیده، واکنش شیمیایی بین کانیهای خاک رس، آهک و سولفات است که باعث بهوجود آمدن کانیهای ایترینگایت و تاماسایت در خاک میشود. استفاده از پسماندهای صنعتی موجود در کشور همانند خاکستر پوستۀ برنج[1] در عملیات تثبیت خاک میتواند توجیه قتصادی داشته باشد. خاکستر پوستۀ برنج شامل مقادیر زیادی سیلیکا با سطح ویژه بالاست که برای فعالسازی واکنش بین آهک و خاک مناسب است. در این تحقیق از آهک و خاکستر پوسته برنج برای تثبیت خاک رس گچدار استفاده میشود و مقاومت فشاری محدود نشده و پتانسیل تورم خاک رس تثبیت شده ارزیابی میشود. سولفات در ساحتار نمونۀ خاک موجود است. نتایج بهدست آمده از این تحقیق نشاندهندۀ تأثیر مثبت خاکستر پوستۀ برنج بر افزایش مقاومت و کاهش تورم خاک رس گچ دار تثبیت شده با آهک است. از نقطه نظر تأمین مقاومت، مشخصات تورمی و اقتصاد طرح، اضافه کردن حدود 6-8% آهک و 8-10% خاکستر پوستۀ برنج برای تثبیت خاک رس پیشنهاد میشود.
نیما حیدرزاده، تانیا تسلیمی،
جلد 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
در این تحقیق عملکرد رسهای معمولی و اصلاح شده در مقاومت فشاری آزاد خاک آلوده به فنل در فنآوری تثبیت و جامدسازی بررسی شد. تمامی نمونهها شامل2000 میلیگرم بر کیلوگرم فنل بود. از سیمان سفید (15و 30 درصد وزنی) بهعنوان جامدکننده و از رسهای معمولی و اصلاح شده (8، 15 و 30 درصد وزنی) بهعنوان مواد افزودنی با عمر نمونههای 28 روزه استفاده شد. با افزایش مقدار رسها، مقاومت فشاری آزاد کاهش یافت و این کاهش در نمونههای شامل رس اصلاح شده بیشتر از نمونههای رس معمولی مشاهده شد. مقادیر مقاومت فشاری آزاد تمامی نمونهها توانست استانداردهای حداقلی تعیینشده برای دفع در محلهای بهداشتی از سوی کشورهای فرانسه، هلند، بریتانیا و امریکا را برآورده سازد. نمونه شامل 30 درصد سیمان سفید و 8 درصد بنتونیت، بیشترین مقدار مقاومت فشاری (4856 کیلوپاسکال) و نمونه شامل 15 درصد سیمان سفید و 30 درصد رس اصلاح شده، کمترین مقدار مقاومت فشاری آزاد (2226 کیلوپاسکال) را نشان دادند. با توجه به اینکه قیمت رس اصلاحشده بیشتر از رس معمولی است، اگر در فرآیند تثبیت و جامدسازی خاک آلوده به فنل فقط عامل مقدار مقاومت فشاری مد نظر باشد، استفاده از رس معمولی در مقایسه با رس اصلاح شده مقرون به صرفهتر خواهد بود
دکتر محسن صابرماهانی، مهندس ولی اله قلعه نوی، دکتر حمیدرضا الهی، مهندس شهام آتش بند،
جلد 12، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
جتگروتینگ یکی از روشهای بهسازی بستر و پایدارسازی شیبها است که بهکمک آن میتوان ظرفیت باربری قائم یا جانبی زمین موردنظر را از طریق تزریق دوغاب سیمان تحت فشار افزایش داد. در این تحقیق، بهسازی خاک با المانهای جتگروت در یکی از شهرهای ساحلی شمال ایران بررسی میشود. نتایج تزریق دوغاب سیمان بهروش تکسیالی بههمراه شرایط ژئوتکنیکی خاک محل ارائه میشود. قطر ستونهای جتگروت، مقاومت تکمحوری مغزههای گرفتهشده و درصد بازیابی مغزهها بهعنوان مهمترین پارامترهای ارزیابی عملکرد بهسازی در معیارهای موجود، استفاده شده و بر اساس نتایج آن، طرح اولیه اصلاح و اجرا شده است. همچنین مشاهده شد که در صورت تأمین فشار تزریق 450 بار در ماسه سیلتی اشباع و غیراشباع با اعداد SPT متوسط بهترتیب 13 و 20، با سرعت بالا آمدن راد 5/0 سانتیمتر برثانیه و چگالی دوغاب gr/cm3 1600، بهترتیب ستونهایی با قطر cm 80 و cm 100 بهدست میآید که مغزههای استخراجی از ستونهای اجراشده در ماسه سیلتی اشباع دارای مقاومت تکمحوری kg/cm2 40 است. با توجه به زمان اجرای کوتاه نسبت به حجم عملیات بهسازی، روش جتگروتینگ روشی مناسب و اقتصادی در زمینهای ماسهای اشباع و غیراشباع برای تأمین ظرفیت باربری موردنیاز است و معیار نرخ بهسازی در ارزیابی مقاومت تکمحوری مغزههای استخراجی از خاک بهسازی شده و تصحیح ظرفیت باربری ستونهای جتگروت کارایی مناسبی از خود نشان داده است.
دکتر مهرداد امامی تبریزی، مهندس بهاره محمد سیدی،
جلد 13، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
از مشکلات عمدهای که مانع استفاده از روش بهسازی بیولوژیکی در پروژههای عمرانی میشود، حجم وسیع مواد مصرفی و هزینههای زیاد ناشی از آن است. در این تحقیق کارآیی روش تزریق جدید با هدف کاهش حجم مواد مصرفی به شیوهای مؤثر بررسی شده است. نمونههای آماده شده از لحاظ ریزساختار، رفتار مقاومتی و میزان رسوب آزمایش شدهاند. نوع رسوب تشکیل شده بر اساس تجزیۀ X-Ray و نحوۀ اتصال پیوندها با استفاده از تصاویر SEM ارزیابی شدهاند. بررسی میزان همگنی نمونهها با اندازهگیری میزان رسوب در طول نمونه انجام شده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهند که نمونهها همگنی نسبتاً خوبی در مقایسه با نمونههای ساخته شده با روش تزریق متداول دارند. همین طور آزمایشهای مقاومت فشاری تکمحوره (UCS) روی نمونههای بهسازی شده انجام و نتایج آن با نمونههای ساخته شده با روش تزریق متداول مقایسه شده است. در نهایت مشخص شد که روش تزریق پیشنهادی علاوه بر کاهش حجم و هزینۀ مواد مصرفی، منجر به ایجاد نمونهای نسبتاً همگن با مقاومت فشاری قابل قبول میشود.
دکتر محمد امیری، دکتر عادل عساکره، حسین آتشپوش،
جلد 14، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
فرسایشپذیری شدید در مجاورت هوا و آب و تورمپذیری زیاد از مشکلات اصلی خاکهای مارنی است که موجب ناپایداری در بستر پروژههای عمرانی میشود. اصلاح شیمیایی خاک با سیمان در بسیاری از پژوهشها بررسی شده است، اما تغییرات ریزساختاری و بافت خاکها در فرایند تثبیت و همچنین نقش نانوذرات سیلیس بهصورت جامع بررسی نشده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر ارزیابی ریزساختاری بهبود خصوصیات مهندسی خاکهای مارنی با سیمان در حضور نانوسیلیس و تشکیل ترکیبات جدید ناشی از فرآیند تثبیت است. در این راستا پس از تعیین خصوصیات ژئوتکنیکی خاک مارن، بهبود ویژگیهای مهندسی نمونههای تثبیت شده با درصدهای مختلف سیمان و نانوسیلیس بعد از پایان دوره عملآوری از طریق انجام آزمایش بزرگ ساختاری مقاومت فشاری محدود نشده (UCS) و ریزساختاری (pH، پراش اشعۀ ایکس (XRD)، تصاویر میکروسکوپ الکترونی پویشی (SEM) و طیفسنجی پاشندگی انرژی (EDX)) تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر حضور نانوسیلیس در فرایند تثبیت خاک مارنی بهوسیلۀ سیمان، منجر به افزایش فعالیتهای پوزولانی و رشد نانوساختارهای هیدرات سیلیکات کلسیم (C-S-H) و توزیع یکنواخت این نانوساختارها میشود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر افزایش مقدار نانوسیلیس تا 1% از لحاظ ریزساختاری و درشت ساختاری مؤثر است و خصوصیات مهندسی خاکهای مارنی در نمونۀ اصلاح شده با 4% سیمان و 1% نانوسیلیس میزان مقاومت فشاری را در طی 28 روز به kg/cm2 5/30 افزایش داده و نسبت به نمونه مرجع مقاومت فشاری حدود 30 برابر افزایش یافته است.
شهام آتش بند، محسن صابرماهانی، حمیدرضا الهی،
جلد 15، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
در مناطق صنعتی ساحلی، علاوه بر وجود خاک سست اشباع، حمله سولفاتی به المانهای بهسازی خاک از نوع خاک-سیمان بهعنوان یک مشکل مضاعف مطرح است. استفاده از سیمان ضد سولفات تیپ پنج بهعنوان روشی کاهندۀ اثرات تخریبی مربوط توصیه شده است. با توجه به منابع محدود تولیدکننده این نوع سیمان، اولاً تعیین رابطه بین عیار سیمان مصرفی و مقاومت حاصل در محیطهای سولفاته از سؤالات مهم مهندسی در این زمینه است و ثانیاً بهعنوان گزینهای جایگزین، استفاده از سیمان تیپ دو که در دسترستر است در ترکیب با افزودنیهای دیگر موردتوجه قرار میگیرد. تحقیق حاضر دو هدف مذکور را با ساخت نمونههای استوانهای خاک-سیمان با ماسه، آب و سیمانهای پرتلند ضد سولفات دنبال میکند. سولفات سدیم بهعنوان سولفات موجود در خاک و آب استفاده شده است. در این تحقیق، اولاً رابطۀ عیار سیمان تیپ پنج و مقاومت تکمحوری خاک-سیمان در سولفات 0% تا 5% بهدست آمده است که نشان میدهد عیار 400 کیلوگرم بر مترمکعب به شکل مناسبی افت مقاومت را در سولفات 2% کاهش میدهد. ثانیاً ، ترکیب سیمان تیپ دو با کلرید و هیدروکسید باریم آزموده شده است. نتایج حاکی از آن است که ترکیب سیمان تیپ دو با کلرید و هیدروکسید باریم، مقاومتهای بیشتری، بهترتیب حدود 7/2 تا 3/3 برابر (در 362 روز) نسبت به خاک-سیمان حاوی سیمان تیپ پنج نتیجه میدهد؛ همچنین مشاهده میشود که افزودنی هیدروکسید باریم در مقایسه با کلرید باریم (با همان نسبت اختلاط) بهتر توانسته است اثرات منفی سولفات بر مقاومت را کاهش دهد.
آقای محمد کریمی، آقای مهدی خداپرست، آقای حامد بایسته، آقای حمد حسین محمدرضایی،
جلد 15، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
خاک مارن، خاکی مسالهدار است که در بسیاری از مناطق ایران به خصوص شهر قم گستردگی قابل توجهی دارد. به منظور ساخت و ساز بر روی خاک های مارن، لازم است تا قبل از ساخت، بهسازی این خاکها با روشهای موجود انجام شود. امروزه یکی از روشهای رایجی که به منظور بهسازی خاکهای مارنی مورد توجه قرار گرفته است، بهسازی با افزودنیهای مختلف است. در این مقاله اثر متقابل سیمان و سرباره مس بر پارامترهای ژئوتکنیکی خاک مارن شهر قم مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله، از سیمان پرتلند تیپ دو و سرباره مس مصرفی از کارخانه ذوب مس تهران به عنوان تثبیتکننده خاک مارن استفاده شده است. نمونهها با استفاده از منحنی تراکم در درصد تراکمهای 95 و 90 درصد و با رطوبتهای سمت خشک و سمت تر منحنی تراکم ساخته شده و افزودنیها به میزان 5 و 10 درصد وزن خشک خاک با نسبت آب به افزودنی 44 درصد به آن اضافه شدهاند و نمونه ها در دو زمان عملآوری 7 و 28 روز تحت آزمایش مقاومت فشاری تکمحوری قرار گرفتهاند. همچنین درادامه به منظور بررسی و تحلیل ریزساختاری نمونههای بهسازی شده با سیمان و سرباره مس، نمونهها با استفاده از آزمایشهای XRD و SEM مورد تحلیل قرار گرفتهاند. نتایج بدست آمده از آزمایش مقاومت فشاری تکمحوری نشان میدهد که افزودن سیمان به تنهایی باعث افزایش مقاومت فشاری خاک میشود اما افزودن سرباره مس به تنهایی تغییر چندانی در مقاومت فشاری خاک به همراه ندارد. این در حالیست که با افزودن پنج درصد سیمان، با افزایش مقدار سربارهی مس، مقاومت نمونهها کاهش خواهد یافت، اما با اضافه کردن 10 درصد سیمان، افزایش مقدار سربارهی مس منجر به افزایش مقاومت نمونهها خواهد شد. نتایج بدست آمده از آزمایش های XRD و SEM نشان میدهد که با افزودن سیمان و سرباره مس به خاک مارن، اندازه ذرات افزایش مییابد و ساختار متراکم در خاک تثبیت شده ایجاد میشود که البته افزایش اندازه ذرات در درصدهای مختلف سیمان و سرباره مس، تفاوت چندانی با یکدیگر ندارد. حد روانی نمونهها نیز با افزایش درصد سیمان افزایش یافته و افزایش درصد سرباره مس باعث کاهش حد روانی میشود.
مریم مختاری،
جلد 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
مقاومت تک محوری و مدول الاستیسیته سنگ ها در مهندسی ژئوتکنیک، مکانیک سنگ و مهندسی زمین شناسی، جزو پارامترهای حیاتی در طراحی می باشد. بدین منظور از دو روش رگرسیون اجزا اصلی و روش هیبریدی الگوریتم بهینه سازی ذرات بر مبنای ماشین های برداری رگرسیون استفاده شده است. پارامترهای استفاده شده در این مدلسازی شامل سرعت موج فشاری، نسبت پواسون و تخلخل دینامیکی می باشد. مدل سازی بر مبنای نتایج حاصل از آزمایش مقاومت تک محوری فشاری و التراسونیک بر روی 115 نمونه سنگ آهک انجام شده است. دقت مدل های توسعه یافته با استفاده از شاخص های آماری شامل ضریب همبستگی، مربع متوسط خطای نرمال شده و متوسط خطای مطلق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که دقت هر دو روش در تخمین پارامترهای هدف بالا می باشد. مقدار الگوریتم بهینه سازی ذرات به منظور تعیین بهینه حالت محدودیت جعبه و حالت اپسیلون مورد استفاده قرار گرفت. مقدار ضریب همبستگی، مربع متوسط خطای نرمال شده و متوسط خطای برای محموعه آموزش در مدل سازی مقاومت تک محوری با روش رگرسیون اجزا اصلی به ترتیب 0.78، 22.45 و 0.363 بدست آمد. مقادیر حاصل برای مجموعه تست در این حالت به ترتیب 0.76، 22.51 و 0.357 بدست آمده است. مقدار ضریب همبستگی، مربع متوسط خطای نرمال شده و متوسط خطای برای محموعه آموزش در مدل سازی مقاومت مدول الاستیسیته با روش رگرسیون اجزا اصلی به ترتیب 0.71، 34.23 و 0.421 بدست آمد. مقادیر حاصل برای مجموعه تست در این حالت به ترتیب 0.7، 34.23 و 0.43 بدست آمده است.مدل سازی در روش رگرسیون ماشین برداری به استفاده از چهار تابع کرنل خطی، درجه دوم، مکعبی و گوسین انجام شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد تابع کرنل درجه دوم نتایج بهتری در تخمین مقاومت فشاری تک محوری و مدول الاستیسیته ارائه می کند. مقدار ضریب همبستگی، مربع متوسط خطای نرمال شده و متوسط خطای برای محموعه آموزش در مدل سازی مقاومت تک محوری با استفاده از تابع کرنل در ماشین های بردار پشتیبان به ترتیب 0.83، 16.98 و 0.329 بدست آمد. مقادیر حاصل برای مجموعه تست در این حالت به ترتیب 0.76، 22.15 و 0.296 بدست آمده است. مقدار ضریب همبستگی، مربع متوسط خطای نرمال شده و متوسط خطای برای محموعه آموزش در مدل سازی مقاومت مدول الاستیسیته با روش رگرسیون اجزا اصلی به ترتیب 0.73، 29.11و 0.45 بدست آمد. مقادیر حاصل برای مجموعه تست در این حالت به ترتیب 0.7 ، 25.67 و 0272 بدست آمده است.مدل سازی در روش رگرسیون ماشین برداری به استفاده از چهار تابع کرنل خطی، درجه دوم، مکعبی و گوسین انجام شد. به علاوه، مقایسه نتایج حاصل از رگرسیون اجزا اصلی و ماشین برداری رگرسیون نشان می دهد که ماشین برداری رگرسیون نتایج بهتری را ارائه می نماید.
دکتر مسعود عامل سخی، مهندس آرش ابراهیمی،
جلد 16، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
این پژوهش یک مطالعه آزمایشگاهی به منظور بهبود خواص ژئوتکنیکی خاک ریزدانه رسی است. بدین منظور از خاکستر پسماند کشاورزی نظیر باگاس نیشکر، پوسته برنج و پوسته بادام درختی استفاده شده است. در این راستا، به بررسی اثر استفاده از خاکستر الیاف مذکور با درصدهای وزنی 4، 8 و 12 بر روی خاک ریزدانه رسی پرداخته شده است. نتایج آزمایش تراکم حاکی از آن است این افزودنیها به٬طور کلی باعث افزایش درصد رطوبت بهینه خاک می٬شود. نتایج نشان داد که حداکثر درصد رطوبت بهینه برای نمونه٬های ساخته شده با 12 درصد خاکستر رخ میدهد. همچنین بر اساس نتایج آزمایش تک محوری، افزودنی٬های مورد بررسی موجب افزایش مقاومت تک محوری خاک شده٬اند؛ نمونه٬های ساخته شده با 12 درصد خاکستر دارای بیشترین تأثیر بودند به طوری که افزودن 12 درصد خاکستر باگاس نیشکر مقاومت تک محوری خاک را 117 درصد افزایش داد و افزودن 12 درصد خاکستر پوسته برنج و خاکستر پوسته بادام درختی نیز مقاومت تک محوری خاک را به ترتیب 89 و 80 درصد افزایش دادند.
مهندس زهرا سلیمانی، دکتر ابراهیم رحیمی، دکتر هوشنگ خیری،
جلد 18، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
این مقاله، به ارزیابی مقاومتیِ بتن حاصل از افزودن درصدهای مختلف سه نوع نانوکانی، شامل نانوکلسیت، نانوباریت و نانوفلوریت میپردازد. بهمنظور اندازهگیری سرعت سیر امواج فراصوتی و مقاومت فشاری بتن، نمونههای مکعبی 15×15×15 سانتیمتری با عملآوری 7، 28 و 90 روزه تهیه شدند. 10 نوع طرح اختلاط با نسبت آب به سیمان 0/39 شامل نمونه شاهد (بدون افزودنی) و نمونههای واجد 0/5، 0/75 و 1 درصد نانوکانی تحت آزمایشهای مذکور واقع شدند. نتایج حاصل نشان داد، افزودن نانوکلسیت، نانوفلوریت و نانوباریت به ترتیب با مقادیر 0/75، 1 درصد و 0/75 درصد، نسبت به نمونه شاهد دارای بیشترین مقاومت فشاری هستند. چنین نانوکانیهایی علیرغم نداشتن خاصیت پوزولانی، با پرکردن حفرات بتن و دارا بودن وزن مخصوص بالا، با افزایش تراکم بتن، نقش مثبتی بر بالابردن مقاومت بتن ایفا میکنند.