9 نتیجه برای احمدی
سمیه اعظمی، ساجده جلیلیان، مریم احمدی،
دوره 7، شماره 25 - ( 7-1395 )
چکیده
در این مقاله مارک آپ و بازدهی نسبت به مقیاس 19 صنعت کارخانهای ایران در کد دو رقمی ISIC به طور همزمان در طی سالهای 86-1374 مطابق با دو رهیافت پسماند سولو و ساختاری برآورد میشود. بر اساس رهیافت پسماند سولو فرض نئوکلاسیکی بازدهی ثابت نسبت به مقیاس در 95 درصد صنایع کارخانهای تأیید میشود ضمن اینکه در 84 درصد صنایع کارخانهای قیمت به طور معنی داری بیش از هزینه نهایی است. بر اساس رهیافت ساختاری 53 درصد صنایع کارخانهای ایران به طور معنی داری بازدهی فزاینده نسبت به مقیاس را تجربه میکنند ضمن اینکه در 79 درصد صنایع قیمت بیش از هزینه نهایی است. مطابق با معیار سهم هزینه نهادهها در درآمد به عنوان معیار تئوریکی نسبت بازدهی نسبت به مقیاس به مارک آپ، رهیافت ساختاری این نسبت را در 53 درصد موارد نزدیکتر به واقعیت برآورد میکند.
حمید کردبچه، زهرا احمدی، ابوالفضل شاه آبادی،
دوره 7، شماره 26 - ( 10-1395 )
چکیده
در طول چند دهه اخیر، دیدگاههای متفاوتی در خصوص اثر افزایش حداقل دستمزد بر تورم وجود داشته است. هدف این مطالعه بسط مطالعات تجربی اخیر در خصوص تاثیر حداقل دستمزد بر تورم با ملاحظه این نکته است که ممکن است اثرگذاری حداقل دستمزد بر تورم به شرایط رونق و رکود اقتصادی وابسته باشد. در چارچوب نظریه تورم فشار هزینه، افزایش حداقل دستمزد با اثرات مستقیم و غیر مستقیم از طریق یک سازوکار چند مرحلهای باعث افزایش هزینه تولید و تورم میشود. شدت اثرگذاری این سازوکار میتواند به موقعیتی که اقتصاد کشور در مراحل دوران تجاری قرار دارد، وابسته باشد. برای آزمون این فرضیه از مدل چرخشی مارکوف برای بررسی اثرحداقل دستمزد بر تورم تحت تاثیرشرایط رونق و رکود اقتصادی در ایران طی دوره 1352 تا 1392 استفاده شده است. مقایسه تخمین مدل تک رژیمی با مدل دو رژیمی نتایج مشابهی را برای دوره مورد بررسی نشان میدهند. مهمترین نتیجه تحقیق بیانگر آن است که صرفنظر از شرایط اقتصادی، افزایش حداقل دستمزد اثر معناداری بر تورم نداشته است. براساس نتایج به دست آمده، در هر دو مدل افزایش تورم تاثیر معناداری بر حداقل دستمزد داشته است . به طور خلاصه نتایج این مطالعه با نشان دادن اینکه اثربخشی حداقل دستمزدها بر تورم به شرایط سیکل تجاری وابسته نیست یافته تجربی جدیدی برای رابطه حداقل دستمزد و تورم در اقتصاد ایران فراهم میکند. مهمترین توصیه سیاستی حاصل از این مطالعه این است که همراه با افزایش تورم در کشور، افزایش متناسب حداقل دستمزد ضروری است تا کاهش حداقل دستمزد حقیقی نیروی کار جبران گردد، بدون این که نگرانی برای آثار تورمی آن وجود داشته باشد.
ابوالفضل شاه آبادی، معصومه احمدی، علی مرادی،
دوره 9، شماره 31 - ( 1-1397 )
چکیده
صنعت بیمه به¬عنوان ابزار انتقال ریسک و پرداخت خسارت موجب تأمین آتیه و اطمینان افراد و در نقش نهاد سرمایهگذار، موجب تجمیع منابع پس¬اندازی و تخصیص بهینه آن به نیازهای سرمایه¬گذاری و رشد اقتصادی کشورها می¬شود. بنابراین، ضروریست تا عوامل موثر بر توسعه این صنعت در کشورهای با ضریب نفوذ بیمه پایین، شناسایی شود و در خصوص تقویت عوامل فزاینده و رفع عوامل کاهنده آن اقدام لازم صورت پذیرد.
در همین راستا، تحقیق حاضر سعی نموده تا اثر متقابل توسعه مالی و شاخص¬های آزادی اقتصادی (شاخص کل، اندازه دولت، ساختار قانونی امنیت و حقوق مالکیت، دسترسی به پول سالم، آزادی تجارت خارجی و مقررات) بر ضریب نفوذ بیمه¬ در پانزده کشور ناموفق بیمه¬ای طی دوره 2014-2000 را بررسی نماید. به همین منظور، مدل تحقیق با استفاده از داده¬های تابلویی و به روش گشتاورهای تعمیم¬یافته برآورد گردید و نتایج نشان داد، اثر متقابل توسعه مالی و کلیه شاخص¬های آزادی¬ اقتصادی بر ضریب نفوذ بیمه مثبت و معنا¬دار است. همچنین، اثر انفرادی توسعه مالی و شاخص آزادی اقتصادی کل مثبت و معنادار است. اما، تأثیر انفرادی آنها بر ضریب نفوذ بیمه نسبت به اثر متقابل آنها کمتر است. در نهایت، اثر متغیرهای کنترل شامل درآمد سرانه، سرمایه انسانی و درجه شهرنشینی بر ضریب نفوذ بیمه در کشورهای منتخب، مثبت و معنادار و اثر نرخ بیکاری و تورم منفی و معنادار بوده است.
جواد طاهرپور، حجتالله میرزائی، حبیب سهیلی احمدی، فاطمه رجبی،
دوره 12، شماره 44 - ( 4-1400 )
چکیده
با همهگیری کرونا، بسیاری از دولتها با بده- بستان میان سلامت و اقتصاد مواجه شدهاند. این مطالعه بر مبنای جدول داده-ستانده سال 1390 و استفاده از روش حذف فرضی به محاسبه اثرات مستقیم و غیرمستقیم حذف 10 گروه فعالیت اقتصادی بر ستاده کل اقتصاد ایران میپردازد. نتایج نشان میدهد، حذف فعالیتهای حملونقل عمومی مسافر، مرغداری و تولید پوشاک بیشترین کاهش را در تولید ناخالص داخلی ایران ایجاد خواهند کرد. به علاوه، حذف مجموعه فعالیتهای تأمین جا، خدمات تور و آژانسهای مسافرتی و فعالیتهای مربوط به غذا و آشامیدنی به عنوان نماینده بخش گردشگری میتواند نزدیک به یک درصد تولید کل را کاهش دهد. همهگیری کرونا تنها از مسیر فعالیتهای دهگانه مورد بررسی در این مطالعه میتواند 5/6 درصد ستاده کل اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار دهد. میزان کاهش واقعی ستاده کل، علاوه بر شدت سیاستهای فاصلهگذاری اجتماعی و تعطیلی فعالیتها، به وضعیت رشد سایر بخشها نیز بستگی خواهد داشت.
فارسی حبیب شیرافکن لمسو، فارسی امیر غلامی، فارسی سیدمهدی احمدی،
دوره 14، شماره 52 - ( 6-1402 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر مدلسازی ریسکهای سیستماتیک مؤثر برتوانگری مالی در صنعت بیمه است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است. بازه زمانی تحقیق 11 ساله (1400-1390) هست. برای این منظور، اطلاعات 14 ریسک سیستماتیک مؤثر بر توانگری مالی شرکتهای بیمه وارد مدلهای میانگینگیری پویا، انتخابی و بیزین شدند. بر اساس میزان خطا، مدل میانگینگیری بیزین از میان مدلهای منتخب از بالاترین دقت برخوردار بودند. پس از برآورد مدل، 5 ریسک رشد اقتصادی، نااطمینانی تورم، نرخ ارز، تحریم، شاخصKOF منتخب شدند؛ همچنین بر اساس نتایج مدل TVPFAVAR ارزیابی گردید که شوک تأثیر متغیرهای منتخب در بازه زمانی بلندمدت قویتر از بازه کوتاهمدت هستند که این امر بیانگر بزرگتر بودن کشش توانگری مالی نسبت به تغییرات متغیرهای ریسک سیستماتیک نسبت به کششهای کوتاهمدت است. بر اساس نتایج رشد اقتصادی و شاخصKOF درروند کلی تأثیر مثبت و متغیرهای نااطمینانی تورم، نرخ ارز و تحریم تأثیر منفی بر توانگری مالی دارند.
دکتر اعظم احمدیان،
دوره 14، شماره 52 - ( 6-1402 )
چکیده
افشای اطلاعات بانکها یکی از الزامات کمیته بال در سطح جهانی و ضوابط ناظر بر افشای اطلاعات مؤسسات اعتباری در ایران است. بر اساس ضوابط جاری، بانکها ملزم به افشای اطلاعات مربوط به صورت مالی بانکها، افشای اطلاعات مدیریت ریسک، افشای اطلاعات حاکمیت شرکتی و حسابرسی و افشای اطلاعات مربوط به رویدادهای با اهمیت هستند.. با توجه به اهمیت موضوع هدف این مقاله بررسی رابطه بین افشای اطلاعات و سلامت مالی بانکها در کوتاهمدت و بلندمدت، با توجه به اندازه بانکها و نوع مالکیت بانکها است.بههمین منظور از مدل PMG-ARDL در دوره ۱۳۹۳-۱۴۰0 استفاده شده است. نتایج بررسی نشان میدهد، بین افشای اطلاعات و سلامت مالی بانکها رابطه U شکل معکوس وجود دارد، بهطوریکه با افزایش افشای اطلاعات ابتدا سطح سلامت مالی بانکها بهبود یافته و پس از سطح بهینه کاهش مییابد. همچنین بین افشای اطلاعات و سلامت مالی بانکها با توجه به سطح اندازه، رابطه U شکل وجود دارد، بهطوریکه ابتدا با افزایش افشا و اندازه بانکها، سلامت مالی بانکها کاهش مییابد و پس از نقطه حداقلی سلامت مالی بانکها، با افزایش اندازه و افشا، سلامت مالی بانکها افزایش مییابد.
دکتر اعظم احمدیان، دکتر رضا اکبریان،
دوره 15، شماره 56 - ( 6-1403 )
چکیده
امروزه اهمیت اثرپذیری رشد اقتصادی از تورم بر کسی پوشیده نیست. ادبیات موجود در جهان بیانگر دیدگاههای مختلف در مورد اثر تورم بر رشد اقتصادی است. بهطوریکه برخی از دیدگاه بر وجود رابطه مثبت، برخی از مطالعات بر وجود رابطه منفی تأکید داشتهاند و برخی نیز اثر تورم بر رشد اقتصادی را خنثی دانستهاند. اقتصاد ایران در دهههای اخیر با شرایط تورمی مواجه بوده است که میتواند رشد اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد. نااطمینانیهای موجود در اقتصاد کلان نیز میتواند اثر منفی تورم بر رشد اقتصادی را تشدید نماید. با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله آسیبپذیری رشد اقتصادی از تورم در شرایط نااطمینانیهای کلان اقتصادی بررسی شده است. به همین منظور با بکارگیری دادههای سریزمانی در دوره ۱۳۷۰-۱۴۰۱، پویاییهای اثر تورم بر رشد اقتصادی با بکارگیری روش خودرگرسیونی با توزیع با وقفه بررسی شده است. از آنجا که تورم در سطوح و آستانه مختلف میتواند اثر متفاوتی بر رشد اقتصادی داشته باشد، اثر آستانهای تورم با بکارگیری روش رگرسیون آستانهای بررسی شده است. با توجه به اثر متفاوت تورم در شرایط نااطمینانی کلان، اثر تورم در سطح و در آستانه بر رشد اقتصادی یک بار با در نظر گرفتن شرایط نااطمینانی کلان اقتصادی و بار دیگر بدون در نظر گرفتن شرایط نااطمینانی کلان اقتصادی بررسی شده است. برای استخراج نااطمینانی کلان اقتصادی از روش ای گارچ استفاده شده است. در مدلهای مورد بررسی مقاله، نااطمینانی نرخ ارز، نااطمینانی نقدینگی و نااطمینانی شاخص قیمت سهام مورد نظر بود است. یافتههای مقاله بیانگر این است که تورم در سطح و بدون نااطمینانی کلان اقتصادی، اثر مثبت بر رشد اقتصادی دارد اما با در نظر گرفتن نااطمینانی کلان اقتصادی، تورم در سطح اثر منفی بر رشد اقتصادی دارد. همچنین در نظر گرفتن نااطمینانی کلان اقتصادی بیانگر این است که اثر منفی تورم بر رشد اقتصادی تشدید میشود.
|
ابراهیم قائد، محمد طاهر احمدی شادمهری، مهدی خداپرست مشهدی، نرگس صالح نیا،
دوره 15، شماره 56 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، پیشبینی اثرات سیاستهای مالی بر انتشار گازهای گلخانهای (CO2) در ایران طی دوره زمانی 1370 تا 1400 است. د این راستا، از روش میانگینگیری بیزی (BMA) و الگوی خود رگرسیون برداری بیزی (BVAR) بهره گرفته شد. نتایج نشان میدهد که با استفاده از روش مذکور، از بین 14 متغیر سیاستهای مالی، پنج مدل اول با بیشترین احتمال وقوع پسین استخراج شد. بهترین نتایج به مدلهایی تعلق داشت که شامل متغیرهای تملک داراییهای مالی، درآمد نفت، مالیات اشخاص حقوقی، مالیات بر ثروت، پرداختهای جاری و سایر درآمدها بودند. در ادامه، بهکمک روش BVAR تأثیر این متغیرها بر انتشار گازهای گلخانه ای در 10 دوره بررسی شد. نتایج تابع واکنش آنی نشان داد که شوکهای تملک داراییهای مالی، درآمد نفت، مالیات بر ثروت، پرداختهای جاری و سایر درآمدها، اثرات مثبتی بر انتشار داشتهاند که بیشترین اثر مربوط شوک تملک داراییهای مالی است. در مقابل، تنها شوک مالیات اشخاص حقوقی، اثر منفی را نشان داد. همچنین، تجزیه واریانس خطای پیشبینی انتشار'گازهای گلخانه ای نشان داد که متغیرهای درآمد نفت و مالیات بر ثروت بیشترین نقش را در توضیح خطای پیشبینی دارند و در دورههای میانی سهم این متغیرها افزایش مییابند.
آقای سیدمجتبی فروزان، دکتر امیر غلامی، دکتر سیدمحمد مهدی احمدی،
دوره 15، شماره 56 - ( 6-1403 )
چکیده
ایجاد شرایط لازم برای رشد و توسعه یکی از اهداف هر نظام اقتصادی است که لازمه آن به کارگیری سیاست های صحیح اقتصادی، تشخیص و کاربرد مولفههای موثر بر رشد، و به تبع آن برقراری ثبات اقتصادی است که منجر به توسعه اقتصادی و حفظ منافع ملی میشود. لذا جهت رسیدن به رشد اقتصادی و در مسیر توسعه اقتصادی قرار گرفتن، لازم است تا عوامل موثر بر ایجاد رشد اقتصادی را مد نظر قرار دهیم. که از جمله آنها میتوان به مهار تورم (رشد نقدینگی) و کاهش نابرابری درآمد اشاره نمود. در این راستا، بررسی تاثیرگذاری سیاستهای پولی بر این متغیرها (ثبات، نقدینگی و نابرابری)، می تواند موثر و مفید واقع گردد. سیاستهای پولی از جمله مهمترین سیاستهای کلان اقتصادی هستند که در زمره وظایف اصلی بانکهای مرکزی به شمار میروند. لذا در این پژوهش به بررسی تاثیرگذاری استقلال بانک مرکزی بر رشد نقدینگی، توزیع نابرابر درآمد و ثبات اقتصادی با استفاده از دادههای سری زمانی از سال 1360 تا 1393 میپردازیم. در مطالعه پیش رو، سه بخش در نظر گرفته شد. بخش اول ارتباط میان استقلال بانک مرکزی و رشد نقدینگی، بخش دوم، ارتباط میان استقلال بانک مرکزی و توزیع درآمد و بخش سوم، ارتباط میان استقلال بانک مرکزی و ثبات اقتصادی میباشد. در هر بخش تاثیرگذاری شاخصهای اقتصادی استقلال بانک مرکزی نیز بر متغیرهای وابسته مورد نظر بررسی شد. شاخص محاسبه شده برای استقلال بانک مرکزی در این پژوهش شاخص ترکیبی است. نتایج آزمون فرضیهها نشان داد استقلال بانک مرکزی رابطه مثبت و معنیداری با رشد نقدینگی در کشور ایران و رابطه منفی و معنادار با توزیع نابرابر درآمد طی دوره مورد بررسی و در نهایت ارتباط مثبت و معناداری با ثبات اقتصادی در کشور ایران دارد.