هدف این مطالعه بررسی تقابل استراتژِی بین دولت و بانک مرکزی در اقتصاد ایران است. برای این منظور با استفاده از روش بازیهای پویای دیفرانسیلی و تعادل نش در چارچوب بازیهای همکارانه و غیرهمکارانه، بهدنبال دستیابی به سطح هدف مطلوب برای متغیرهایی از جمله بدهی، کسری بودجه، پایه پول و چگونگی رفتار سیاستگذران برای دستیابی به این اهداف میباشیم. شبیهسازی مدلهای تعادلی نشان میدهد که در بازیهای همکارانه نسبت به بازیهای غیرهمکارانه، بدهی تعادلی در سطح پایینتر و سرعت همگرایی به سمت تعادل در سطح بالاتری قرار دارد. همچنین در بازی همکارانه نسبت به بازی غیرهمکارانه، انتشار پول کمتر و کسری بودجه کمتری در بلندمدت برای تثبیت بدهی مورد نیاز است. همچنین زمانی که بازیکنان نااطمینانی نسبت به آینده داشته باشند و این نااطمینانی را در رفتار خود لحاظ کنند، آنگاه این بازیکنان سعی میکنند تا با انتخاب پارامترهای ریسک گریز، به طور فعالتری به این نااطمینانیها واکنش نشان دهند. این موضوع سبب میشود بدهی در سطح پایینتری تثبیت شود.