یکی از مهمترین موضوعاتی که اقتصاددانان مالی در سال های اخیر بدان توجه کردهاند، شناسایی رابطۀ میان ساختار بازار و تصمیمات تأمین مالی شرکت ها یا ساختار سرمایه بوده است.
این تحقیق رابطۀ میان ساختار بازار (قدرت بازاری) و ساختار سرمایۀ(نسبت اهرمی) شرکت های پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران را به شکل ایستا و پویا تحلیل میکند. این پژوهش با بهرهگیری از پانل متوازن داده های صد و یک شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران طی دورۀ پنجسالۀ 1385 تا 1389، معناداری رابطۀ میان ساختار سرمایه و ساختار بازار را بهعنوان فرضیۀ اصلی تحقیق، بررسی و آزمون میکند.
ابتدا بهوسیلۀ رگرسیون تلفیقی روابط میان ساختار سرمایه و ساختار بازار و پنج متغیر تعدیلی شامل سودآوری، اندازه، رشد، ارزش دارایی های قابل وثیقهگذاری و یکتایی دارایی ها برازش میشود. سپس با اجرای آزمون های چاو و هاسمن، مدل رگرسیون داده های ترکیبی اثرهای ثابت انتخاب میشود. درنهایت بهمنظور افزایش کارایی در سنجش رابطه، ایجاد مدلی جامعتر، لحاظ ویژگی های نامشهود خاص شرکت ها و مسائل درونزایی در مدل تخمین، از رگرسیون ترکیبی با سیستم گشتاوری تعمیمیافته استفاده میشود.
نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که رابطۀ میان ساختار بازار و ساختار سرمایه به شکل غیرخطی (مکعبی) است و این امر میتواند ناشی از روابط پیچیدۀ موجود در بازار، مسائل نمایندگی و هزینه های ورشکستگی باشد. در میان متغیرهای بررسیشده، رابطۀ منفی معنادار سودآوری و مثبت معنادار اندازه با ساختار سرمایه تأیید میشود. این موضوع بدین معنی است که هرچه شرکت ها سودآورتر باشند، بیشتر از محل سود انباشته یا افزایش سرمایه، تأمین مالی میکنند. درنتیجه کمتر به تأمین مالی اهرمی روی میآورند. همچنین شرکت های بزرگتر بهدلیل داشتن شرایط بهتر در وامگیری، تأمین مالی ازطریق وام را ترجیح میدهند. نتایج حاصل، نظریه های نمایندگی (رویکرد بدهی محدود) و سپر مالیاتی در شرکت های پذیرفتهشده در بورس را تأیید میکند. درنهایت کاربرد سیستم گشتاوری تعمیمیافته نشان میدهد که مدیران سهم بدهی در ساختار سرمایۀ شرکت خود را به شکل پویا در طول زمان تغییر میدهند.