7 نتیجه برای مهرگان
دکتر نادر مهرگان، دکتر پرویز محمد زاده، دکتر محمود حقانی، یونس سلمانی،
دوره 4، شماره 12 - ( 4-1392 )
چکیده
در بازارهای جهانی نفت، شوکهای قیمتی موجب شکلگیری نوسانات قیمت میشوند. این نوسانات در وضعیت های مختلف اقتصادی، تاثیرات متفاوتی بر رشد اقتصادی کشورها دارند. برای کاهش تاثیر نوسانات قیمت نفت بر اقتصاد و تدوین سیاستهای مناسب اقتصادی در وضعیتهای مختلف اقتصادی، شناخت الگوی چند رفتاری رشد اقتصادی در واکنش به این نوسانات، مفید است. در مطالعه حاضر با استفاده از مدل EGARCH و دادههای فصلی مربوط به بهار 1367تا زمستان 1389، نوسانات قیمت نفت مدلسازی شده و سپس از مدلهای چرخشی مارکف برای بررسی الگوی چند رفتاری رشد اقتصادی ایران در قبال این نوسانات استفاده شده است.
براساس نتایج حاصل از مدل EGARCH، شوکهای مثبت قیمت نفت، نوسانات قیمتی نفت را به شدت افزایش میدهند در مقابل، شوکهای منفی در کاهش این نوسانات نقش کمتری دارند. براساس رگرسیون چرخشی مارکف نیز، رشد اقتصادی در ایران تحت یک الگوی سه رفتاری(رژیمی)، به صورت منفی از نوسانات قیمتی نفت متاثر میشود، بطوری که احتمال قرار گرفتن اقتصاد در هر یک از این رژیمها (وضعیتهای رشد اقتصادی پایین، متوسط و بالا)، احتمال انتقالات بین رژیمی و همچنین دورهی دوام رژیمها متفاوت است. براساس این خصوصیات، نوسانات قیمتی نفت یکی از علل رشد پایین اقتصادی در ایران است؛ بطوری که این نوسانات با ممانعت از بهبود وضعیت رشد اقتصادی کشور و همچنین انتقال آن به وضعیتهای پایینتر، شرایط لازم برای وقوع وضعیت رشد اقتصادی پایین و تدوام این وضعیت را فراهم میکنند.
نادر مهرگان، محمدحسن فطرس، علی اکبر قلی زاده، یونس تیموری،
دوره 7، شماره 24 - ( 4-1395 )
چکیده
این پژوهش به بررسی توزیع فضایی فعالیتهای صنعتی و عوامل مؤثر در شکلگیری چنین توزیعی میپردازد. به منظور اندازهگیری توزیع فضایی صنعت، از شاخص تمرکز فضایی الیسون و گلیسر (EG) استفاده شده و این شاخص برحسب متغیر ارزش افزوده برای 30 استان کشور و برای دوره 1392- 1385 محاسبه شده است. همچنین برای برآورد اثر عوامل مؤثر بر میزان تمرکز فضایی فوق از مدل پانل دیتای فضایی استفاده شده است. نتایج محاسبات این مطالعه نشان میدهد که توزیع فعالیتهای صنعتی در بین استانهای ایران، شدیداً نابرابر است. بطوریکه استانهای آذربایجان شرقی، مرکزی، قزوین و تهران با مقادیر شاخص 03/0، 04/0، 05/0 و 06/0 به ترتیب صنعتیترین و استانهای بوشهر، هرمزگان و ایلام نیز به ترتیب با مقادیر 68/0، 28/0 و 26/0 کمترین صنعت را در خود دارند. نتایج حاصل از برآورد مدل نیز نشان میدهد که وابستگی فضایی بین استانها، معادل 31/0 است. بازدهی فزاینده نسبت به مقیاس و هزینههای حمل و نقل، هر یک با ضرایب 07/0 و 001/0 بر روی توزیع فضایی صنعت مؤثر هستند
جواد براتی، زهرا کریمی موغاری، نادر مهرگان،
دوره 8، شماره 29 - ( 7-1396 )
چکیده
از جمله عوامل رشد و توسعه مناطق پیرامون مراکز توسعهیافته، وجود اثرات سرریز سرمایهگذاری است که این مطالعه با هدف بررسی اثرات سرریز سرمایهگذاری صنعتی استانهای ایران، این اثرات را کمیسازی میکند. بر این اساس، از اقتصادسنجی فضایی برای تبیین اثرات غیرمستقیم یا سرریز سرمایهگذاری صنعتی استفاده میکند. نتایج گویای این واقعیت است که استانهای با شاخص جاذبه اقتصادی بالاتر، که به ترتیب عبارتند از: تهران، اصفهان، خراسان رضوی، خوزستان و فارس به ترتیب با ضریب 0.152، 0.090، 0.085، 0.083 و 0.077 سرریزهای سرمایهگذاری صنعتی بیشتری نسبت به سایر استانها دارند. در مقابل، استانهای با فاصله جغرافیایی بسیار از استانهای توسعهیافته از جمله اردبیل، سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی و ایلام به ترتیب با ضرایب 0.029، 0.031، 0.037 و 0.038 بهرهمندی کمتری از سرریزهای سرمایهگذاری صنعتی سایر مناطق دارند. نتایج همچنین نشان میدهد که اثرات سرریز سرمایهگذاری صنعتی برای استانهای مختلف، تفاوت قابل توجهی از یکدیگر دارد. بطوریکه برای برخی استانها، اثرات غیرمستقیم بسیار کمتر از اثرات مستقیم بوده است و برای برخی دیگر از استانها، اثرات غیرمستقیم نزدیک به اثرات مستقیم سرمایهگذاری صنعتی میباشد. دلیل این امر را میتوان به موقعیت جغرافیایی، سیاستها و مقررات دولتی و مجاورت با استانهای توسعهیافته نسبت داد.
محمد صرافی زنجانی، نادر مهرگان،
دوره 9، شماره 33 - ( 7-1397 )
چکیده
با توجه به نوسانات نرخ ارز در اثر سیاست¬های ارزی مختلف طی سال¬های اخیر، بررسی اثر شوک¬های ارزی بر بازار سهام می¬تواند نتایج مفیدی را در بر داشته باشد. لذا در این مقاله به بررسی تقارن یا عدم تقارن اثر شوک¬های مثبت و منفی دلار در بازار آزاد بر شاخص صنایع شیمیایی و فلزات اساسی به عنوان دو صنعت بورسی که دارای بیشترین صادرات غیرنفتی کشور هستند، با استفاده از دادههای هفتگی در دوره 1385-1395 پرداخته شده است. به این منظور ابتدا وجود رابطه تعادلی بلند¬مدت به وسیله آزمون کرانه¬های پسران بررسی و تأیید گردید. در ادامه ضمن پذیرش تأثیر نامتقارن شوک¬های ارزی مثبت و منفی بر شاخص¬های مورد بررسی به کمک آزمون والد، بر اساس نتایج به دست آمده از مدل اصلی تحقیق یعنی مدل خودرگرسیون با وقفه توزیعی نامتقارن (NARDL) مشخص گردید اثر افزایش نرخ دلار بر هر دو شاخص در کوتاهمدت و بلندمدت مثبت و معنی¬دار و اثرگذاری کاهش آن بی معنی میباشد. به علاوه ضرایب استخراج شده نشان از اثرگذاری بیش¬تر شوک مثبت دلار آزاد بر شاخص شیمیایی نسبت به شاخص فلزات اساسی دارد. متغیر کنترلی در نظر گرفته شده تحقیق یعنی قیمت نفت خام اوپک نیز اثر مستقیم و معنی¬داری بر هر دو شاخص مورد بررسی در کوتاهمدت و بلندمدت نشان می¬دهد.
مهدی پورمهر، حمید سپهر دوست، محمدکاظم نظیری، نادر مهرگان،
دوره 9، شماره 34 - ( 10-1397 )
چکیده
با توجه به اهمیت نظام بانکی در اقتصاد ایران و اهداف مرتبط با تنوع فعالیتی بانکها جهت بهبود شاخصهای عملکردی، هدف از این پژوهش بررسی عوامل بیرونی و درونی مؤثر بر سه مؤلفه سودآوری بانکها شامل بازدهی دارایی و بازدهی حقوق صاحبان سهام و حاشیه بهرهای خالص بهعنوان مؤلفههای سنجش عملکرد بانکها به کمک الگوی خودرگرسیون برداری ساختاری در دادههای تابلویی مشتمل بر 13 بانک خصوصی ایران و بر اساس دادههای فصلی سالهای 1385 تا 1395 است. برای این منظور، مؤلفههای اثرگذار به مؤلفههای بیرونی و درونی تقسیم شدهاند؛ بهطوریکه شاخصهای مربوط به کیفیت مدیریت، کیفیت داراییها، کفایت سرمایه و نقدینگی از جمله مؤلفههای درونی و شاخصهای نرخ تورم، نرخ سود سپرده، رشد تولید ناخالص داخلی حقیقی و توسعه بازار سرمایه از جمله مؤلفههای بیرونی اثرگذار بر سودآوری بانکها موردبررسی قرارگرفتند. نتایج برآورد مدل تحقیق حاکی از آن است که درصد پوشش نقدینگی و نسبت مطالبات غیرجاری به کل تسهیلات بهعنوان متغیرهای درون بانکی تأثیر منفی و رشد تولید ناخالص داخلی حقیقی بهعنوان متغیر بیرونی تأثیر مثبت بر مؤلفههای سودآوری دارند.
مهدی امینی راد، نادر مهرگان،
دوره 10، شماره 35 - ( 1-1398 )
چکیده
اقتصاد ایران به عنوان اقتصادی در حال توسعه و نفتی، نیازمند انتخاب نظام ارزی مناسب در راستای دستیابی به اهداف اقتصادی خویش است. مشخصه هایی نظیر تنوع پایین در تولید و تجارت، بازارهای مالی ضعیف و توسعه نیافته و سایر مشخصه های اقتصاد ایران، ایجاب می-کند، انتخاب نظام ارزی کشور متناسب با مشخصه های مذکور باشد؛ به هرحال در انتخاب نظام ارزی یک کشور، متغیرهای زیادی اثرگذار هستند که بدون توجه به آنها، انتخاب نظام ارزی مشکل و غیرمنطقی خواهد بود. به همین منظور در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل بقا و استفاده از رویکرد رینهارت و رگف به بررسی نقش عوامل سیاسی و اقتصادی بر انتخاب نظام ارز ثابت در ایران بر اساس داده¬های ماهانه طی دوره 1359-1396 پرداخته شده است. مزیت روش تحلیل بقا، این است که وابستگی زمانی که ممکن است در وقوع یک رویداد وجود داشته باشد را در نظر گرفته و زمان می تواند به عنوان متغیر جانشین برای عوامل ساختاری غیرقابل مشاهده یک کشور در نظر گرفته شود. نتایج نشان داد، متغیرهای سیاسی و اقتصاد کلان در انتخاب نظام ارز ثابت در کشور اثرگذار هستند. اثرگذاری متغیرهای سیاسی بر نظام ارزی کشور نشان می دهد، در تصمیم گیری در مورد نرخ ارز در ایران، تنها نظرات اقتصاددانان دخیل نبوده و ترجیحات مقامات سیاسی، اثر قابلتوجهی بر سیاستهای ارزی دارد.
سمانه امیدپور، نادر مهرگان، علی سوری،
دوره 15، شماره 55 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه:
تورم بهعنوان یکی از معضلات ساختاری و مزمن اقتصاد ایران، همواره در سطوح بالایی قرار داشته و تأثیرات گستردهای بر متغیرهای کلان اقتصادی و رفاه اجتماعی بر جای گذاشته است. تداوم تورم بالا منجر به بیثباتی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شود؛ بهگونهای که در برخی موارد، ناپایداریهای تورمی حتی میتواند به سقوط دولتها بینجامد. بنابراین شناخت ریشههای تورم میتواند به مسئولان در طراحی سیاستهای مناسب در جهت کنترل و مهار آن کمک کند.
پیشینه و نوآوری:
مطالعات متعددی به بررسی عوامل مؤثر بر تورم و نقش انتظارات تورمی پرداختهاند. چن و والکارسل (2025) در آمریکا با استفاده از مدل SVAR نشان دادند که واکنشهای غیرمنتظرهای به تغییرات نرخ وجوه فدرال وجود دارد و شاخص Divisia M4 واکنشهای معقولتری ارائه میدهد. کیریازیس (2024) با مدل Quantile-VAR در آمریکا دریافت که تورم در سطوح مختلف قیمت ارتباط متفاوتی با عرضه پول و قیمت طلا دارد و در دورههای بحران مالی و همهگیری COVID-19 این اثرات شدیدتر بوده است. نسیر و هیوین (2024) در کانادا با مدل NARDL نشان دادند که رابطه بین تورم و انتظارات تورمی نامتقارن است و متغیرهایی مانند شکاف تولید، نرخ ارز، وضعیت مالی و شوکهای هزینه تأثیر قابلتوجهی بر آن دارند. در ایران نیز، دژپسند و سالاری شهری (1403) با استفاده از سیستم معادلات همزمان دریافتند که نقدینگی، سهم منابع نفتی از تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز و تحریمها از عوامل افزایش تورم هستند. خضرزادگان و حیدری (1402) با مدل NARDL نشان دادند که کاهش نرخ ارز باعث افزایش سطح قیمتهای انتظاری شده و کسری بودجه و عرضه پول از عوامل مهم شکلگیری انتظارات تورمی هستند. همچنین، کاظمزاده و همکاران (1399) با استفاده از رویکرد موجک و خودرگرسیون برداری آستانهای دریافتند که رابطه علّی بین کسری بودجه و تورم در بلندمدت دوطرفه است و در تورمهای فصلی پایین، واکنش کسری بودجه به تکانههای تورمی شدیدتر میشود.
مرور ادبیات تحقیق نشان داد که تا کنون تحقیق جامعی پیرامون عوامل مؤثر بر تورم با تاکید بر رابطه غیرخطی انتظارات تورمی و کسری بودجه بر تورم در قالب رویکرد کینزینهای جدید در ایران انجام نشده است. همچنین، برای سنجش انتظارات تورمی از فیلتر هودریک-پرسکات و فیلتر کالمن استفاده شده است که رویکردی نوآورانه محسوب میشود. علاوه بر این، با تکیه بر رویکرد کینزینهای جدید، این مطالعه نقش شکاف تولید، کسری بودجه، نرخ ارز و انتظارات تورمی در شکلگیری تورم را بررسی کرده و بهویژه تأثیر نامتقارن انتظارات تورمی را شناسایی کرده است.
هدف و روش:
هدف این مطالعه بررسی اثرات غیرخطی انتظارات تورمی و کسری بودجه بر تورم در ایران است. بدین منظور از رویکرد کینزینهای جدید و روش خودرگرسیون با وقفههای توزیعی غیرخطی (NARDL)برای برآورد مدل در بازه زمانی 1368 تا 1401 استفاده شده است. انتظارات تورمی از دو روش فیلتر هودریک پروسکات و فیلتر کالمن محاسبه شده است.
نتایج تحقیق:
نتایج تحقیق نشان میدهد که مدلهای برآورد شده بر اساس هر دو فیلتر نتایج بسیار نزدیکی داشتند که این موضوع حاکی از پایداری نتایج تحقیق است. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهایی نظیر شکاف تولید، انتظارات تورمی، کسری بودجه و نرخ ارز بر نرخ تورم اثرگذار هستند. علاوه بر این، انتظارات تورمی تأثیری نامتقارن بر نرخ تورم داشته و افزایش آن موجب تداوم و پایداری بیشتر تورم میشود. همچنین، سیاستهای مالی نامناسب از طریق تشدید کسری بودجه، فشارهای تورمی را افزایش میدهند.
واژههای کلیدی: انتظارات تورمی، کسری بودجه، تورم، ایران، NARDL.
طبقهبندی JEL: E62, E31,H62