23 نتیجه برای ریسک
فارسی حبیب شیرافکن لمسو، فارسی امیر غلامی، فارسی سیدمهدی احمدی،
دوره 14، شماره 52 - ( 6-1402 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر مدلسازی ریسکهای سیستماتیک مؤثر برتوانگری مالی در صنعت بیمه است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است. بازه زمانی تحقیق 11 ساله (1400-1390) هست. برای این منظور، اطلاعات 14 ریسک سیستماتیک مؤثر بر توانگری مالی شرکتهای بیمه وارد مدلهای میانگینگیری پویا، انتخابی و بیزین شدند. بر اساس میزان خطا، مدل میانگینگیری بیزین از میان مدلهای منتخب از بالاترین دقت برخوردار بودند. پس از برآورد مدل، 5 ریسک رشد اقتصادی، نااطمینانی تورم، نرخ ارز، تحریم، شاخصKOF منتخب شدند؛ همچنین بر اساس نتایج مدل TVPFAVAR ارزیابی گردید که شوک تأثیر متغیرهای منتخب در بازه زمانی بلندمدت قویتر از بازه کوتاهمدت هستند که این امر بیانگر بزرگتر بودن کشش توانگری مالی نسبت به تغییرات متغیرهای ریسک سیستماتیک نسبت به کششهای کوتاهمدت است. بر اساس نتایج رشد اقتصادی و شاخصKOF درروند کلی تأثیر مثبت و متغیرهای نااطمینانی تورم، نرخ ارز و تحریم تأثیر منفی بر توانگری مالی دارند.
دانش ـموخته شیما جهانگیری، دکتر مصطفی رجبی، دکتر مصطفی عمادزاده، دکتر مجید صامتی،
دوره 14، شماره 54 - ( 12-1402 )
چکیده
در بانکهای اسلامی و متعارف، کارایی، نسبت شکاف هزینه و ریسک اعتباری، همواره ممکن است تفاوتهایی داشته باشد؛ لذا هدف این مطالعه بررسی رابطه ریسک اعتباری، نسبت شکاف هزینه و کارایی بانکها در کشورهای منتخب اسلامی و متعارف بوده است. برای این منظور ریسک اعتباری، کارایی و نسبت شکاف هزینه برای 50 بانک اسلامی و 50 بانک غیراسلامی (متعارف) طی سالهای 2019-2013 مورد محاسبه قرار گرفت و بر اساس روش PVAR به تجزیه و تحلیل روابط بین متغیرها پرداخته شد. در همین راستا نتایج آزمون t نشان داد که ریسک اعتباری، ناکارایی و نسبت شکاف هزینه در بانکهای اسلامی بیشتر از بانکهای متعارف است. همچنین نتایج آزمون علیت گرنجر نشان داد که بین ناکارایی و ریسک اعتباری رابطه علیت دوطرفه وجود دارد. اما این رابطه کمی ضعیف است. بین ریسک اعتباری و نسبت شکاف هزینه هیچ رابطه علیتی وجود ندارد و بین ناکارایی و نسبت شکاف هزینه نیز رابطه علیت دو طرفه قوی وجود دارد. نتایج در بانکهای اسلامی نیز تقریبا مشابه کل بانکها است. با این حال در بانکهای اسلامی ریسک اعتباری علت گرنجری ناکارایی نیست. همچنین میزان معناداری سایر روابط علیت به مراتب بیشتر است. برای بانکهای متعارف نیز بین ناکارایی و ریسک اعتباری رابطه علیت وجود ندارد. بین ریسک اعتباری و نسبت شکاف هزینه هیچ رابطه علیتی وجود ندارد و بین ناکارایی و نسبت شکاف هزینه رابطه علیت دو طرفه وجود دارد. علاوه بر این نتایج تجزیه واریانس بیانگر آن است که شکاف هزینه و ناکارایی روابط نزدیکی با یکدیگر دارند و اثرپذیری آنها زیاد است. ریسک اعتباری نیز کمابیش بر ناکارایی طی دورههای آتی اثرگذار است. در بانکهای اسلامی اثرات ناکارایی و شکاف هزینه بر ریسک اعتباری کمی بیشتر است. اما ناکارایی از شکاف هزینه اثرپذیری بالایی دارد. در بانکهای متعارف ریسک اعتباری اثرپذیری مشابه بانکهای اسلامی دارد، اما اثرپذیری آن تا حدودی کمتر است. همچنین ناکارایی اثرات کمتری از شکاف هزینه میپذیرد. شکاف هزینه نیز همچون بانکهای اسلامی از ناکارایی اثرپذیری بالایی دارد و این اثرپذیری بهمرور زمان کمتر میشود.
رقیه محسنی نیا، دکتر علی رضازاده، دکتر یوسف محمدزاده، دکتر شهاب جهانگیری،
دوره 15، شماره 55 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، بررسی وابستگی ساختاری بین بازدهی بازارهای رمزارز و شاخص سهام است. در این مطالعه از شاخص کل بورس تهران به عنوان نمایندهی بازار سهام درحالتوسعه و شاخص (S&P500) به نمایندگی از بازار سهام توسعهیافته استفاده شده است. ساختارهای وابستگی کوتاهمدت و بلندمدت بین بازارها با استفاده از روش تجزیه مود متغیر (VMD)بررسی شده است. دوره مورد بررسی شامل دادههای روزانه از 8 آگوست 2015 تا 21 فوریه 2023 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج مطالعه حاکی از آن است که بین بازدهی رمزارز بیتکوین و شاخص سهام ایران هیچگونه وابستگی ساختاری چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت وجود ندارد. بهعبارتدیگر تغییرات بازدهی رمزارز بیتکوین در طول دامنههای پایینی و بالا بر بازده شاخص مذکور ناچیزاست. این بیانگر این است که بازارهای رمزارزها از طبقه اصلی داراییهای مالی و اقتصادی جدا شدهاند و از این رو مزایای متنوعی را برای سرمایهگذاران ارائه میدهند. همچنین در بلندمدت برای بازدهی رمزارز بیتکوین و شاخص سهام (S&P500)، تابع کاپولای کلایتون در رتبه اول به عنوان مدل مناسب توضیح دهنده همبستگی انتخاب شد. بین بازدهی رمزارز بیتکوین و شاخص سهام (S&P500) در کوتاهمدت هیچگونه همبستگی وجود ندارد. یافتههای این مطالعه نشاندهنده نقش مهم رمزارزها در سبد سرمایهگذاران است. زیرا آنها به عنوان یک گزینه متنوع برای سرمایهگذاران عمل میکنند و تأیید میکنند که رمزارزها یک طبقه دارایی سرمایهگذاری جدید هستند. همچنین از اندازهگیریهای (CoVaR) و (ΔCoVaR) برای تعیین اثر نامتقارن سرریز ریسک در جهت صعودی و نزولی بین بازارهای سهام و رمزارزها استفاده شد. نتایج نشان میدهد که رمزارزهای بیتکوین، اتریوم و ریپل نمیتوانند در زمان بحران (شرابط بازار نزولی) به عنوان یک محافظ قوی در نظر گرفته شوند. ماهیت سوداگرانه رمزارزها و ریسکهای تعبیهشده در رمزارزها، جریان ریسک به بازارهای سهام را در شرایط بازار نزولی افزایش میدهد و بنابراین هزینههای پوشش ریسک را گرانتر میکند.