6 نتیجه برای همگرایی
دکتر لیلا ترکی، دکتر سید کمیل طیبی، سجاد شریفی،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
با توجه به ادبیات نظری رشد اقتصادی (مدلهای رشد درونزا و برونزا) و شواهد تجربی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، توسعهی پایدار بدون اصلاحات مالی غیر ممکن است. اثرات مثبت توسعهیافتگی بخش مالی بر رشد اقتصادی و همچنین، تغییر و تحولاتی که جوامع بینالمللی در بخش مالی داشتهاند، اهمیت موضوع را بیش از پیش کرده است. برخی از اقتصاددانان معتقدند که اصلاحات مالی با افزایش سطح پسانداز و افزایش سطح سرمایهگذاری میتواند زمینهی مناسب رشد اقتصادی را فراهم سازد. همچنین، برخی از اقتصاددانان؛ مانند هرزبرگ و واتسون (2007) و اگیون و همکاران (2004) معتقدند که اصلاحات مالی بهوسیلهی جریانهای بینالمللی سرمایه و انتقال فناوری میتواند بر ایجاد همگرایی درآمدی بین کشورها اثر بگذارد. این مطالعه ضمن بررسی مبانی نظری توسعهی مالی و معرفی انواع نظامهای مالی و چگونگی کارکردهای آن، اثر اصلاحات مالی را بر رشد اقتصادی و ایجاد همگرایی درآمدی بین کشورهای برگزیدهی اسلامی در طول دورهی 2008-1979 و در قالب دادههای تابلویی را تجزیه و تحلیل میکند. نتایج بهدست آمده از برآورد الگوها نشان میدهد که اصلاحات مالی از راههای نقدینگی دارای تأثیر مستقیم و معناداری بر رشد اقتصادی کشورهای بررسی شده بوده است. تأثیر متقاطع نقدینگی و رشد اقتصادی بر ایجاد همگرایی درآمدی نیز مستقیم و از نظر آماری معنادار بوده است.
دکتر تیمور رحمانی، ابراهیم حسن زاده،
دوره 2، شماره 5 - ( 7-1390 )
چکیده
یکی از موضوعات مهم قابل طرح در مدلهای رشد اقتصادی فرضیهی همگرایی است. به این معنی که مناطق فقیر با نرخ رشد درآمد سرانهی بالاتری نسبت به مناطق ثروتمند، تمایل به حرکت به سمت تعادل بلندمدت دارند. فرضیهی همگرایی شامل دو نوع همگرایی بتا و سیگما است. پژوهش حاضر این فرضیه را برای استانهای ایران در سالهای 1379 تا 1386، بررسی میکند. نتایج بهدستآمده وجود همگرایی بتا در بین استانهای ایران را تأیید میکند. اما، نتایج برای همگرایی سیگما نشاندهندهی نبود این نوع همگرایی در بین استانهای ایران است. به این معنی که پراکندگی درآمد سرانه در بین استانهای ایران در این سالها افزایش پیدا میکند.
مهاجرت داخلی یکی از عواملی است که میتواند بر رشد اقتصادی استانها و درنهایت، بر همگرایی بین آنها اثرگذار باشد. بنابراین، در این تحقیق اثر مهاجرت بین استانی بر همگرایی درآمد سرانهی بین آنها نیز بررسی شده است. نتایج نشانمیدهد خالص ورود مهاجرت رابطهی مستقیم با رشد تولید سرانهی استانها دارد و با وارد کردن متغیر خالص ورود مهاجرت به معادلهی همگرایی، ضـریـب بتـا افزایـش پیدا میکـند که نشاندهندهی اثر منفی مهاجرت بر همگرایی در بین استانهای ایران است. بنابراین، مهاجرت شکاف بین استانها را افزایش میدهد.
دکتر سعید شوال پور،
دوره 4، شماره 11 - ( 1-1392 )
چکیده
مفهوم نوآوری در طی سالهای اخیر با تحولات زیادی همراه بوده است. براساس نظریات جدید، نوآوری حاصل مجموعهای نظاممند از عناصر و مولفههاست که در نتیجه آن، یک ایده به محصول و یا فرآیند تجاری تبدیل میشود. در مطالعات تجربی تاکنون، اجزای زنجیره نوآوری به صورت مجزا مورد بررسی قرار گرفتهاست به همین دلیل، در این مقاله تلاش شده است برای اولین بار، مولفههای مختلف این زنجیره، شامل مخارج تحقیق و توسعه، انباشت سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی و ثبت اختراع (پتنت) به تفکیک داخلی و خارجی به عنوان یک مجموعه منسجم مدلسازی شده و تأثیر بلندمدت آن بر بهره-وری کلی عوامل در ایران مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. به این منظور از روشهای اقتصادسنجی سریهای زمانی چندمتغیره شامل روش همگرایی متقابل و مدل تصحیح خطای برداری (VECM) به منظور ارزیابی رفتار بلندمدت مولفههای نوآوری و بهرهوری عوامل استفاده شده است. نتایج نشان می-دهد که به غیر از متغیر نسبت نیروهای دانشی به کل نیروی کار، سایر مولفههای نوآوری ملی در بلندمدت، تأثیری مثبت بر بهرهوری کلی عوامل در اقتصاد ایران داشتهاند. در این میان، ثبت پتنت خارجی و داخلی به ترتیب با داشتن ضریب تاثیر نرمال شده 58/0 و 48/0، بالاترین تاثیر را بر شاخص بهرهوری کلی عوامل در افق بلندمدت بر جای نهادهاند.
فیروز فلاحی، رضا رنج پور، توحید شکری،
دوره 8، شماره 29 - ( 7-1396 )
چکیده
در این مطالعه به بررسی وجود همگرایی تصادفی و همگرایی بتا در مصرف سرانه انرژی کشورهای عضو اوپک طی دوره زمانی 2011–1971 پرداخته می شود. بدین منظور برای آزمون وجود یا عدم وجود همگرایی تصادفی از آزمون ریشه واحد ارائه شده توسط لی و استرازیسیچ(2003) و همچنین جهت آزمون همگرایی بتا از مدل ارائه شده توسط پرون و یابو(2009) استفاده می شود. نتایج حاصل از روش پرون و یابو نسبت به وجود یا عدم وجود ریشه واحد حساس نبوده و به این دلیل نتایج حاصله قابل استنادتر از نتایج سایر روش ها می باشد. نتایج آزمون ها بطور کلی نشان می دهد که در بین مصرف سرانه انرژی تک تک کشورها، همگرایی تصادفی وجود دارد. بر اساس نتایج روش پرون و یابو، می توان اذعان داشت که همگرایی بتا برای مصرف سرانه ی انرژی کشورهای آنگولا، اکوادور، ایران، نیجریه، قطر و ونزوئلا در رژیم اول (دوره قبل از شکست ساختاری) و برای کشورهای الجزایر، آنگولا، عربستان، اکوادور، امارات، ایران، عراق، لیبی و قطر در رژیم دوم (دوره ی بعد از شکست ساختاری) برقرار است گرچه برای کشورهای نیجریه و ونزوئلا نتایج حاکی از واگرایی مصرف سرانه انرژی می باشد. تاریخ شکست های ساختاری برآورد شده از این روش ها به شکل خوشه ای در سال های 1977-1974، 1984-1979، 1994-1989 و 1998-1996 متمرکز شده اند که دلیل آن، وقوع شوک های بزرگ انرژی یا اقتصادی در این سال ها می باشد.
زهرا ضرونی، صمد حکمتی فرید، سید جمال الدین محسنی زنوزی، علی فقه مجیدی،
دوره 13، شماره 47 - ( 3-1401 )
چکیده
اینکه چرا برخی کشورها ثروتمند و برخی دیگر فقیرند؟ وآیا کشورهای فقیر از نظر عملکرد اقتصادی به سمت کشورهای ثروتمند همگرایی دارند؟ سوال هایی هستند که از دیر باز ذهن اقتصاددانان را به خود مشغول کرده است و پاسخ به این سوالات اساس شکل گیری الگوهای رشد اقتصادی محسوب می شوند. در جریان توسعه کشورهای در حال توسعه این بحث مطرح می شود که آیا همگنی نهادی و ساختاری، پیششرط لازم برای همگرایی درآمدی و عملکرد کشورهای در حال توسعه است پژوهش ما به تجزیه و تحلیل نهادی در کشورهای در حال توسعه می پردازد. بنابراین در این پژوهش به بررسی و تشکیل خوشههای همگرایی نهادی و درآمدی در کشورهای در حال توسعه طی دروه زمانی 2020-2002 با استفاده از آزمون log t فیلیپس و سول (۲۰۰۷، ۲۰۰۹) پرداخته شده است. نتایج نشان می دهند که همگرایی شاخص های نهادی میان کشورهای در حال توسعه رد می شود. با این حال، نتایج روش خوشه ای شواهدی قوی از وجود خوشه های همگرا میان کشورهای در حال توسعه ارائه می نماید. همچنین در این مطالعه به خوشه بندی درآمد سرانه کشورهای مورد بررسی پرداخته شده است که نتایج مشابهی را با خوشه بندی نهادی نشان می دهد. براساس نتایج به دست آمده در این روش، خوشههای نهادی در تشکیل خوشه های درآمدی موثر می باشند.
دکتر پروانه سلاطین، دکتر مریم خداوردی سامانی، اقای سیدرسول هاشمی،
دوره 14، شماره 51 - ( 3-1402 )
چکیده
نرخ بهره یکی از مهمترین ابزارهای کارآمد در امر سیاستگزاری می باشد. که بر سرمایه گذاری ها، ایجاد ثبات، رشد اقتصادی و بخش واقعی اقتصاد مؤثر است. در این راستا هدف اصلی این مطالعه بررسی میزان تاثیرگذاری نرخ بهره حقیقی در همگرایی کارایی بانک ها در استانها می باشد. نتایج حاصل از براورد مدل ها با استفاده از اقتصادسنجی فضایی در دوره زمانی 1390-1400 نشان داد که نرخ بهره حقیقی تأثیر مثبت و معناداری در کارایی بانک ها در استان ها دارد. سرعت همگرایی مطلق 211/0 و در مدلهای شرطی 222/0 و 228/0 می باشد که نشان میدهد که در حالت مشروط، سرعت همگرایی استانها بیشتر بوده است و با وارد شدن نرخ بهره حقیقی، سرعت همگرایی بیشتر نیز شده است. به بیان دیگر، سالانه 11/2 درصد در حالت همگرایی مطلق و 22/2درصد و 28/2 درصد در حالت همگرایی شرطی، از شکاف اقتصادی استانها به حالت پایدار برطرف میشود. همچنین رشد اقتصادی تأثیر مثبت و معنادار و سرمایه انسانی و فاوا تأثیر منفی و معنادار در همگرایی کارایی بانک ها در استانها دارند.