8 نتیجه برای یارانه
دکتر حسین صادقی، کیوان شهاب لواسانی، محمود باغجری،
دوره 1، شماره 1 - ( 7-1389 )
چکیده
اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها و اصلاح قیمت حاملهای انرژی، با توجه به اثرگذاری بر متغیرهای اقتصاد کلان، مصرف بخش خصوصی و تولید زیر بخش های صنعت از حساسیت بالایی در اقتصاد کشور برخوردار است. افزایش قیمت حاملهای انرژی مدتها است که در اقتصاد ایران محل بحث و منازعه بوده است و با توجه به اهمیت موضوع و تأثیر آن بر اقتصاد و رفاه جامعه، مطالعات و بررسیهای بیشتر و جامع تر در این حوزه ضروری به نظر می رسد. در این مقاله سعی شده است تأثیر افزایش قیمت حاملهای انرژی بر سه متغیر مهم اقتصاد کلان : رشد تولید ناخالص ملی، تورم و مصرف بخش خصوصی در چارچوب مدل خودرگرسیون برداری ساختاری SVAR در دورهی 1386-1370بررسی شود. نتایج این مطالعه نشان میدهد که با اصلاح قیمت حاملهای انرژی ، رشد اقتصادی و مصرف بخش خصوصی کاهش یافته؛ ولی، تورم افزایش مییابد. نتایج این مطالعه نشان داد تعدیل قیمت انرژی، بیشترین تأثیر را در توضیح دهندگی نوسانهای تورم دارد، به طوریکه در میان مدت و بلند مدت حدود 40 درصد از تغییرات و نوسانها در تورم با تکانههای شاخص قیمت انرژی توضیح داده می شود. از دیگر یافته های این مطالعه این است که در بلند مدت شوک های شاخص قیمت انرژی به ترتیب در حدود 20 و 11 درصد از نوسانهای مصرف بخش خصوصی و تولید ناخالص داخلی را توضیح میدهد. لازم به ذکر است که همهی نتایج بهدست آمده بدون در نظر گرفتن اثرات بازتوزیع پرداخت منابع دریافتی دولت از محل یارانهها است.
دکتر احمد عاملی،
دوره 2، شماره 3 - ( 1-1390 )
چکیده
در این مقاله با مدلسازی توابع رفاه اجتماعی نحوه توزیع یارانه انرژی را در بین دهک های هزینه ای بررسی می شود. در مدلسازی توابع رفاه اجتمـاعی دو رویکـرد در نظـر گرفته میشود. رویکرد اول، برخورداری برابر دهکهای هزینهای از پرداختهای انتقالی (یارانهی انرژی) و رویکرد دوم، در نظر گرفتن تفاوت بین دهکهای هزینهای در دریافت یارانهی انرژی .
چهار تابع در تعیین روش توزیع بین دهکهای هزینهای توضیح داده میشود و مقادیر بهینه توابع به دست میآید. با تبدیل روش طبقهبندی مصرف فردی متناسب با هدف COICOP)( به طبقهبندی استاندارد بینالمللی صنعتی (ISIC)، مقادیر واقعی توابع رفاه و اختلاف مقادیر محاسبه شده از مقادیر بهینه مشخص میشود. ارزیابی پارامترهای بهینه و واقعی برای دو رویکرد و در دو سطح روستایی و شهری انجام شده است. در رویکرد اول اختلاف مقادیر واقعی و بهینه در توزیع پرداختهای انتقالی کمتر است و در این حالت مقدار رفاه اجتماعی در جامعهی شهری نسبت به جامعهی روستایی وضعیت بهتری دارد.
دکتر احمد عاملی، دکتر مهدی صادقی شاهدانی،
دوره 4، شماره 11 - ( 1-1392 )
چکیده
در این مقاله، بااستفاده از تحلیل سلسله مراتبی و برنامهریزی خطی فازی، به بررسی تخصیص بهینه یارانه انرژی در بین زیر بخشهای اقتصادی پرداخته میشود. به این منظور، معیارهایی که یارانه انرژی بر آنها تاثیرگذار است شامل رشد اقتصادی، شدت انرژی، شدت نیرویکار، تورم، هزینهاجتماعیِ آلودگیهوا و توزیع یارانه انرژی میان دهکهای هزینهای تعریف شده است. با توجه به اوزان بدست آمده، معیارهای فوق به ترتیب رتبه عبارتند از: تورم، رشد اقتصادی، شدت نیرویکار، توزیع یارانه انرژی میان دهکهای هزینهای، شدت انرژی و هزینهاجتماعیِ آلودگیهوا.
نتایج رتبهبندی نهایی نشان میدهد که رتبه بهینه زیربخشهای اقتصادی در ایران برای تخصیص یارانه انرژی به ترتیب شامل بخشهای خدمات، صنعت، کشاورزی، خانگی و حملونقل است. همچنین، حداکثرسازی کارایی یارانه انرژی در بخشهای خانگی و حملونقل از طریق ایجاد تغییرات فناورانه و بهبود الگوی مصرف، ضروری است. نتایج فازیسازی نشان میدهد که یارانه تخصیصیافته بهینه به
بخشهای خدمات و حملونقل به ترتیب برابر با 4/30 و 6/28 درصد از کل یارانه انرژی است.
حسن رنگریز، هومن پشوتنی زاده،
دوره 5، شماره 17 - ( 7-1393 )
چکیده
در این مطالعه روند مصرف برق در شهر تهران، در قبل و بعد از هدفمندسازی یارانهها با استفاده از مجموعه اطلاعات جمعآوری شده از مشترکان خانگی شرکت توزیع برق منطقه-ای تهران در دورۀ زمانی مردادماه سال 1379 تا آبانماه سال 1391 بررسی شد و پس از بررسی و تجزیه و تحلیل مقادیر، الگویی برای پیشبینی مصرف برق پیشنهاد شد. الگوی پیشنهادی ترکیبی از ضرایب مثلثاتی و ضرایب توانی را در برداشت که با استفاده از الگوریتم ژنتیک بهترین ضرایب استخراج گردیدند.
روند مصرف دورۀ پس از هدفمندسازی یارانهها با الگوی پیشبینیشده پیش از هدفمندسازی مقایسه شد و نتایج نشان میدهد که اجرای هدفمندسازی یارانهها علاوه بر کاهش رشد مصرف موجب کاهش مصرف به میزان ناچیزی نیز گردیدهاست. از دیگر نتایج این مطالعه، ارائۀ الگوهایی به منظور مدیریت میزان مصرفی آتی مصرف کنندگان برق در شهر تهران بود. همچنین نتایج مبین آن است که چون تقاضا برای برق نسبت به قیمت و درآمد در کوتاهمدت بیکشش است، سیاستهای قیمتی نمیتواند در مهار تقاضای برق مؤثر باشند، بنابراین می بایست از سیاستهای غیرقیمتی و سیاستهای تشویقی به منظور کاهش مصرف برق استفاده نمود.
هیوا رحیمی نیا، بیت اله اکبری مقدم، محمد رضا منجذب،
دوره 6، شماره 19 - ( 1-1394 )
چکیده
آثار اقتصادی و اجتماعی تغییر در سیاستگذاری پرداخت یارانهها، مورد نگرانی مسئولین کشور در چند سال گذشته بوده است. هدف اصلی این مقاله بررسی آثار تغییر در نظام یارانه کشور از حالت غیرمستقیم به شیوه مستقیم، بر متغیرهای قیمتی و مقداری تولید داخلی و اشتغال بخشهای اقتصادی در دو سناریوی متفاوت و با استفاده از یک مدل خاص تعادل عمومی محاسبهپذیر بر مبنای دادههای ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1380 میباشد. مدلهای CGE روابطی بین حسابهای SAM و مجموعهای از معادلات غیرخطی را هم زمان با استفاده از تئوری تعادل عمومی مدرن، برقرار میکنند. در سناریوی اول این مطالعه، یارانه غیر مستقیم بخش تولید حذف و معادل آن به صورت نقدی به خانوارها پرداخت میشود. در سناریوی دوم، یارانه غیرمستقیم حذف و معادل آن با نسبتهای 50، 30 و 20 درصد به ترتیب به خانوارها، بخشهای تولیدی و دولت میرسد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که با تغییر در شیوه پرداخت یارانه، ترکیب تولید و اشتغال در بخشهای اقتصادی دچار تغییر میشود. با توجه به نتایج، بیشترین کاهش در تولید داخلی و سطح اشتغال و همچنین افزایش قیمت، در بخش حمل و نقل دیده میشود. پس از بخش حمل و نقل، بیشترین افزایش قیمت برای محصولات بخش های چوب-کاغذ-انتشار و فلزات اساسی پیشبینی می شود. بخش محصولات معدنی تنها بخشی است که در هر دو سناریو افزایش در تولید را دارد و برای اکثر بخشهای اقتصادی، کاهش در تولید و اشتغال پیش-بینی میشود. تولید ناخالص ملی اسمی در سناریوی اول به ترتیب 78/2 درصد و در سناریوی دوم 05/3 درصد کاهش مییابد. و در انتها، مقایسه نتایج دو سناریو نشان میدهد که پرداخت یارانه نقدی بیشتر به خانوارها تاثیر بهتری بر تولید برخی از بخشها نسبت به بازپرداخت یارانههای آزادشده به بخشهای تولیدی مزبور دارد.
سپیده یاشارئل، مجید حبیبیان نقیبی،
دوره 7، شماره 23 - ( 1-1395 )
چکیده
سیاست هدفمندسازی یارانهها از کانالهای مختلفی برقدرت خرید خانوارها، فقر و توزیع درآمد اثر میگذارد. در اغلب تحلیلهای مربوط به این سیاست تغییر در عرضهی نیروی کار مغفول مانده است. افزایش درآمد اسمی در اثر پرداخت یارانهی نقدی در قانون هدفمندسازی یارانهها، به تنهایی میتواند به کاهش عرضهی نیروی کار منجر شود. این مساله میتواند موجب کاهش اثر هدفمندسازی یارانهها گردد. در این تحقیق با روش تعادل عمومی محاسبه پذیر، برآیند اثرات افزایش قیمت حاملهای انرژی و پرداخت یارانهی نقدی با لحاظ کاهش عرضهی نیروی کار در مرحلهی اول هدفمندسازی محاسبه شدهاست. سپس با بهرهگیری از این اطلاعات به محاسبهی شاخصهای توزیع درآمد و فقر پرداخته شده است. الگوی نظری تحقیق بر پایه ماتریس دادههای خرد موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی سال1392کالیبره شده است. نتایج تحقیق نشان می-دهد، برآیند اثرات پرداخت نقدی یارانهها توسط دولت و افزایش قیمتها، گرچه باعث کاهش عرضهی کار در ایران میشود، فقر و توزیع درآمد را بهبود میبخشد. علاوه بر این، نتایج به دست آمده حاکی از آن است که درصد بهبود در قدرت خرید دهکهای روستایی بیش از دهکهای شهری بوده است.
اکبر حسن پور، محسن خضری،
دوره 10، شماره 38 - ( 10-1398 )
چکیده
کالاها و خدمات شهری را میتوان به لحاظ ماهیت قیمت گذاری به دونوع کالاهای عمومی و خصوصی تقسیم نمود. خدمات اتوبوسهای شهری جز کالاهای خصوصی خالصی محسوب میشود که دارای صرفههای خارجی مثبت میباشد. اثر موهرینگ از مهمترین صرفههای خارجی خطوط اتوبوسرانی است که در واقع فلسفه و ماهیت اعطای یارانه را توسط شهرداری و دولت توجیه مینماید. در این پژوهش مدلهای محاسبه پولی اثر موهرینگ شرح و در نهایت مدل قیمتگذاری بهینه خدمات اتوبوسهای شهری ارائه میگردد. نتایج پژوهش نشان میدهد که مدل قیمتگذاری بهینه با سیاست قیمتگذاری بلیط اتوبوس شهرداری تهران تفاوتهای فاحشی دارد. تخمین تجربی مدل نیز تفاوت زیاد قیمت های موجود و پرداخت یارانه را با مقادیر بهینه استخراجی از مدل ارائه شده نشان میدهد.
آقای حسین حافظی، آقای سیاب ممی پور،
دوره 13، شماره 49 - ( 9-1401 )
چکیده
یکی از بزرگترین چالشهای جهانی در چند دهه اخیر که بهصورت چشمگیری افزایشیافته است، مسئله تغییرات اقلیمی است. از مهمترین علل ایجاد تغییرات اقلیمی می توان به انتشار گازهای گلخانه ای بهویژه CO2 ناشی از مصرف سوختهای فسیلی اشاره کرد. ایران با انتشار 745 میلیون تن CO2 در سال 2020 رتبه ششم آلوده کننده کشور جهان قرار دارد. بر اساس گزارش ترازنامه انرژی حدود 30 درصد از کل انتشار کربن ایران متعلق به بخش نیروگاههای تولیدکننده برق می باشد. ازاین رو، هدف اصلی این مطالعه، برنامه ریزی بلندمدت عرضه و تقاضای برق جهت کاهش میزان انتشار کربن مطابق تعهدات ایران در قالب توافقنامه پاریس است. برای این منظور، در سمت عرضه برق، از مدل MESSAGE جهت برنامه ریزی سیستم تولید برق با در نظر گرفتن پتانسیل های تجدیدپذیر در طی دوره 2021-2050 استفادهشده است و در سمت تقاضای برق، با استفاده از مدل ARDL مقادیر تقاضای برق تحت سناریوهای اصلاح یارانه قیمتی، پیشبینیشده و در برنامه ریزی بلندمدت سیستم عرضه برق کشور مورداستفاده قرارگرفته است. نتایج حاصل از مدل ARDL نشان می دهد که اصلاح کامل یارانه قیمت برق منجر به کاهش 10 درصدی تقاضای برق در طول دوره برنامه ریزی می شود. لذا سیاست اصلاح یارانه می تواند در کنترل سمت تقاضا تا حدودی مؤثر باشد. نتایج حاصل از مدل MESSAGE حاکی از آن است که استفاده از پتانسیل های تجدیدپذیر شناساییشده در استان های مختلف در برنامه ریزی سمت عرضه برق، تأثیر بسزایی در دستیابی ایران به تعهدات خود مطابق توافقنامه پاریس دارد. بااینحال، انتشار CO2 در بخش برق ایران در کوتاه مدت قابلکنترل نیست و میزان انتشار دیاکسید کربن تا 10 سال آینده (2020-2030) نهتنها کاهش نمی یابد بلکه میزان انتشار آن افزایش می یابد. اما در بلندمدت (یعنی بازه زمانی 2050-2040)، انتشار CO2 به میزان چشمگیری قابلکنترل است. نتایج نشان می دهد در صورت برنامه ریزی سیستم برق کشور مطابق با سناریو منتخب (تکنولوژی های سبز همراه با اصلاح یارانه قیمت برق)، سهم تکنولوژی های تجدیدپذیر می تواند از 6% در سال 2020 به ترتیب به 15%، 50% و 78% در سال های 2030، 2040 و 2050 افزایش یابد. بنابراین، انتشار کربن در بخش تولید برق در سال های 2040 و 2050 نسبت به سال 2020 می تواند به ترتیب 20% و 54% کاهش یابد.