تصریح
تابع تقاضای پول و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر آن یکی از مهمترین و مناقشهآمیزترین
مباحث اقتصاد است. همین موضوع سبب شده است اقتصاددانان نظریههای متفاوتی را در خصوص
تقاضای پول ارائه کنند. الگوی پولی سیدراسکی یکی از جالبترین نظریات درباره
تقاضای پول است. سیدراسکی الگوی پایهای رمزی را با در نظر گرفتن ماندههای حقیقی
پول بسط داد؛ به طوری که بر اساس الگوی وی، پول نیز وارد تابع مطلوبیت میشود. کاربرد این
الگو و بررسی انطباق آن با واقعیات اقتصاد ایران میتواند زمینههای جدیدی را برای
محققان فراهم آورد و چارچوب تحلیلی مناسبی را برای تبیین عوامل موثر بر تابع
تقاضای پول ایجاد کند. همچنین این تحقیق به توسعه و گسترش مباحث نظری موضوع کمک
خواهد کرد.
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و برآورد الگوی پولی سیدراسکی در اقتصاد ایران با استفاده از تکنیک
همجمعی در دوره زمانی 1389-1357 است. مطالعه حاضر ضمن بررسی ادبیات موضوع مربوط،
به تصریح تابع تقاضای پول بر اساس الگوی سیدراسکی که یکی از مهمترین الگوهای
اقتصاد کلان با پایههای خرد است، میپردازد. برای برآورد رابطه بلندمدت تقاضای
پول و به دست آوردن بردار همجمعی، از سه رویکرد انگل ـ گرنجر، ARDL و یوهانسن-
جوسلیوس استفاده میشود.
بردارهای همجمعی برآوردشدهبراساس سه روش مزبور حاکی از
وجود یک رابطه تعادلی بلندمدت بین تقاضای پول سرانه، مخارج مصرفی سرانه، نرخ تورم،
نرخ سود بانکی، نرخ ارز، درآمد سرانه و شاخص قیمت سهام است. به طوری که مصرف سرانه و درآمد سرانه
تاثیر مثبت معنیدار و نرخ تورم، نرخ سود بانکی، نرخ ارز و شاخص قیمت سهام تاثیر
منفی معنیدار بر ماندههای حقیقی پول سرانه دارد.