|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
7 نتیجه برای Garch
دکتر حسن حیدری، سحر بشیری، دوره 3، شماره 9 - ( 9-1391 )
چکیده
در این مقاله، رابطه بین نوسانات نرخ واقعی ارز و شاخص قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390-1378 با استفاده از دادههای ماهیانه بررسی می شود. به این منظور از مدل خودرگرسیونی تعمیم یافته دومتغیره مبتنی بر واریانس ناهمسانی شرطی [1] استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین متغیر نااطمینانی نرخ ارز واقعی و شاخص قیمت سهام، رابطه منفی و معنی دار وجود داشته و بین نااطمینانی قیمت سهام و نرخ ارز، رابطه معنی داری وجود ندارد. در نتیجه، سیاست گذار باید از اعمال سیاستهایی که موجب نوسان بیشتر در بازار ارز و ایجاد نااطمینانی در آن می شود، خودداری نماید تا زمینه رشد پایدار بازار سهام و شاخص قیمت آن فراهم شود.
[1] . Bivariate GARCH
مینو نظیفی نائینی، دکتر شهرام فتاحی، دکتر سعید صمدی، دوره 3، شماره 9 - ( 9-1391 )
چکیده
در این مطالعه، قدرت برازش و قدرت پیشبینی مجموعهای از مدلهای انتقالی گارچ مارکف SW-GARCH ، با استفاده از داده های بازار بورس اوراق بهادار تهران، طی سالهای 90-1376 مقایسه میشود. در این مقاله، از مدل انتقالی گارچ مارکف برای پیشبینی نوسانات در بازار بورس اوراق بهادار تهران در افقهای پیشبینی کوتاه مدت شامل یکروزه و پنجروزه (هفتهای) و دوره بلندمدت شامل دهروزه و 22روزه استفاده شده است. علت استفاده از این مدلها آن است که برای همۀ شاخصهای مدل، امکان چرخش یا انتقال بین دو رژیم پرنوسان و کمنوسان وجود دارد. به همین دلیل، هم توزیع گوسی (نرمال) و هم دو توزیع دنبالۀ پهن ( t -استیودنت و GED ) برای خطاها در نظر گرفته شده است. درجۀ آزادی نیز بین دو رژیم نوسان تغییرپذیر تعبیه شد تا چولگی احتمالی وابسته به زمان نیز در نظر گرفته شود. نتایج تجربی نشان میدهد برای پیشبینی نوسانات بازار سهام ایران، عملکرد مدلهای SW - GARCH با توزیع خطای t و با درجۀ آزادی متغیر بین دو رژیم، بسیار بهتر از مدلهای گارچ معمولی است. حتی در برازش و بررسیهای داخل نمونهای نیز این نوع از مدلهای انتقالی مارکف، رتبۀ اول را در زمینه قدرت برازش به خود اختصاص دادند.
دکتر نادر مهرگان، دکتر پرویز محمد زاده، دکتر محمود حقانی، یونس سلمانی، دوره 3، شماره 12 - ( 6-1392 )
چکیده
در بازارهای جهانی نفت، شوکهای قیمتی موجب شکلگیری نوسانات قیمت میشوند. این نوسانات در وضعیت های مختلف اقتصادی، تاثیرات متفاوتی بر رشد اقتصادی کشورها دارند. برای کاهش تاثیر نوسانات قیمت نفت بر اقتصاد و تدوین سیاستهای مناسب اقتصادی در وضعیتهای مختلف اقتصادی، شناخت الگوی چند رفتاری رشد اقتصادی در واکنش به این نوسانات، مفید است. در مطالعه حاضر با استفاده از مدل EGARCH و دادههای فصلی مربوط به بهار 1367تا زمستان 1389، نوسانات قیمت نفت مدلسازی شده و سپس از مدلهای چرخشی مارکف برای بررسی الگوی چند رفتاری رشد اقتصادی ایران در قبال این نوسانات استفاده شده است.
براساس نتایج حاصل از مدل EGARCH، شوکهای مثبت قیمت نفت، نوسانات قیمتی نفت را به شدت افزایش میدهند در مقابل، شوکهای منفی در کاهش این نوسانات نقش کمتری دارند. براساس رگرسیون چرخشی مارکف نیز، رشد اقتصادی در ایران تحت یک الگوی سه رفتاری(رژیمی)، به صورت منفی از نوسانات قیمتی نفت متاثر میشود، بطوری که احتمال قرار گرفتن اقتصاد در هر یک از این رژیمها (وضعیتهای رشد اقتصادی پایین، متوسط و بالا)، احتمال انتقالات بین رژیمی و همچنین دورهی دوام رژیمها متفاوت است. براساس این خصوصیات، نوسانات قیمتی نفت یکی از علل رشد پایین اقتصادی در ایران است؛ بطوری که این نوسانات با ممانعت از بهبود وضعیت رشد اقتصادی کشور و همچنین انتقال آن به وضعیتهای پایینتر، شرایط لازم برای وقوع وضعیت رشد اقتصادی پایین و تدوام این وضعیت را فراهم میکنند.
عباس معمارزاده، علی امامی میبدی، حمید آماده، امین قاسمی، دوره 4، شماره 14 - ( 12-1392 )
چکیده
چکیده پیش بینی قیمت نفت خام نقش مهمی در بهینه سازی تولید، بازاریابی و استراتژی بازار دارد. علاوه بر این موارد، نقش مؤثری در سیاست های دولت بازی می کند، چرا که دولت سیاست های خود را فقط نه بر مبنای وضع موجود، بلکه بر مبنای پیش بینی های کوتاه مدت و بلندمدت از متغیرهای کلیدی اقتصادی از جمله قیمت نفت تدوین کرده و به اجرا می گذارد. هدف از انجام این مطالعه مدل سازی و پیش بینی قیمت نفت تکمحموله (SPOT) ایران با استفاده از مدل GARCH و الگوریتم جستجوی گرانشی(GSA) است. پیشبینی-های انجام شده در این تحقیق به صورت درون نمونه ای و ایستا بوده به گونه ای که داده ها به دو مجموعه داده های تخمین و داده های پیش بینی تقسیم شده اند. افق پیش بینی به صورت یک دوره به جلو و به مدت یک ماه می باشد. در این مطالعه، مدل هایی که برای پیش بینی قیمت نفت تک محموله ایران انتخاب شده است عبارتند از: (1وGARCH(2 و یک تابع کاب داگلاس برای الگوریتم GSA که تابعی از قیمت 5 روز گذشته می باشد. در پایان عملکرد این سه مدل با یکدیگر مقایسه شده است. برای مقایسه این مدلها از معیارهای MSE، RMSE، MAE و MAPE استفاده شده که فرآیند GARCH به جز در معیار MAPE در بقیه موارد عملکرد بهتری نسبت به الگوریتم GSA داشته است.
محمدعلی متفکرآزاد، اتابک شهباززاده خیاوی، اکبر انرجانی خسرو شاهی، دوره 4، شماره 16 - ( 6-1393 )
چکیده
سهم ایران از صادرات جهانی طی سالهای گذشته چشمگیر نبوده و این امر، توسعۀ صادرات غیرنفتی از جمله صادرات کالاهای صنعتی را در مسیر کاهش وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی ضروری ساخته است. نرخ واقعی ارز یکی از متغیرهای مهم مؤثر بر صادرات غیرنفتی است. در این چارچوب بررسی تأثیر بیثباتی نرخ واقعی ارز بر متغیرهای مختلف از جمله صادرات اهمیت مییابد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی تأثیر بیثباتی نرخ واقعی ارز بر صادرات کالاهای صنعتی در ایران طی سالهای 1347-1389 است. به همین منظور، ابتدا شاخص بیثباتی نرخ واقعی ارز با استفاده از مدل EGARCH(0,1) تخمین زده شده و سپس با استفاده از روش همانباشتگی سایکنن و لوتکیپول و روش حداقل مربعات اصلاحشده (FMOLS)، تأثیر شاخص بیثباتی نرخ واقعی ارز به همراه سایر متغیرهای مدل بر صادرات کالاهای صنعتی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که متغیرهای بیثباتی نرخ واقعی ارز و قیمت کالاهای صادراتی، تأثیر منفی و معنیداری بر صادرات کالاهای صنعتی داشته و اثر متغیرهای تولید ناخالص داخلی جهان (درآمد خارجیان) و درجه باز بودن اقتصاد بر صادرات کالاهای صنعتی مثبت و معنیدار بوده است. یافتههای تجربی مقالۀ فوق، دلالتهای مفیدی را برای سرمایهگذاران و سیاستگزارانی که نیازمند تشخیص اثرات دقیق بیثباتی نرخ ارز بر روی صادرات کالاهای صنعتی هستند، فراهم میکند.
شهرام فتاحی، کیومرث سهیلی، حامد عبدالملکی، دوره 5، شماره 17 - ( 9-1393 )
چکیده
نوسانات قیمت نفت توأم با نااطمینانی به عنوان متغیری برونزا، از مهمترین عوامل تأثیرگذار در نوسانات تولید ناخالص داخلی کشورها بهویژه کشورهای صادرکنندۀ نفت است. این پژوهش به بررسی اثر نااطمینانی قیمت نفت بر رشد تولید ناخالص داخلی ایران با استفاده از دادههای فصلی 1390:4-1367:1 میپردازد. مدل مورد استفاده در این پژوهش، مدل نامتقارن VARMA, MVGARCH-M و روش برآورد شبه حداکثر راستنمایی (QML) میباشد. نتایج حاکی از آن است که رابطۀ منفی و معنیداری میان نااطمینانی قیمت نفت و رشد اقتصادی طی دورۀ مورد بررسی وجود دارد. همچنین، نتایج نشان میدهد که فرایند واریانس-کواریانس شرطی رشد اقتصادی و تغییر در قیمت نفت، نامتقارن و غیر قطری است.
حسین اصغرپور، فیروز فلاحی، ناصر صنوبر، علی رضازاده، دوره 5، شماره 17 - ( 9-1393 )
چکیده
در این مطالعه سعی شده ضمن تعیین پرتفوی بهینۀ سهام آن دسته از شرکتهای منتخب صنایع غذایی که در سازمان بورس و اوراق بهادار پذیرفته شدهاند، با استفاده از آزمونهای کوپیک و تابع زیان لوپز، روش مناسبی برای محاسبۀ VaR پیشنهاد گردد. در این مسیر ارزش در معرض خطر سهام با استفاده از دادههای هفتگی سهام شرکتهای مذکور طی دوره دیماه 1386 تا اردیبهشت 1393 به دو روش GARCH مارکوف- سوئیچینگ و بوت استرپینگ محاسبه شدهاست. در ادامه نیز مرز کارای سرمایهگذاری برای هر روش به دست آمده و وزن های بهینۀ سهام در چارچوب مدل میانگین- ارزش در معرض خطر تعیین شدهاست. نتایج نشان می دهد که سبد در هر دو روش سهامی، در سبد بهینۀ از وزن بالایی برخوردار بوده که خود بیانگر بالا بودن و پایین بودن ارزش در معرض خطر میباشد، همچنین در روش پارامتریک بازده و ارزش در معرض خطر سبد بهینه در رژیم رونق بالاتر از رژیم رکور است که مطابق با انتظار است و طبق نتایج آزمون کوپیک هم اعتبار هر دو روش در محاسبۀ ارزش در معرض خطر تایید شد و پسآزمایی لوپز ارجحیت روش MS-GARCH را نسبت به بوت استرپینگ نشان داد، لذا پیشنهاد می شود که سرمایه گذاران برای محاسبۀ ارزش در معرض خطر سهام روش پارامتریک MS-GARCH را نسبت به روش ناپارامتریک در اولویت قرار دهند.
|
|
|
|
|
|