چکیده: (5568 مشاهده)
موضوع «عدالت اجتماعی» یکی از مباحث بسیار مهم در مکتب انسان ساز اسلام می باشد. بگونه ای که خداوند متعال هدف از بعثت انبیا را اقامه قسط و عدل توسط مردم بیان می نماید (سوره: حدید، آیه: 25). متاسفانه مفهوم عدالت اجتماعی از دیدگاه اسلام آنچنان که شایسته است مورد توجه اندیشمندان اسلام قرار نگرفته، تا ابعاد گوناگون آن براساس نیاز جوامع انسانی تئوریزه شود. اکنون فقدان عدالت اجتماعی در میان جوامع اسلامی خود دلیل بر این مدعا است. در غرب نیز مفهوم عدالت اجتماعی حداقل از زمان ارسطو به دلیل ضرورت سازمان های اجتماعی و به عنوان موضوع و دستورالعمل سازمان های اجتماعی، مطرح بوده است. اما در سه دهه گذشته بازتاب تفکر تئوریکی آن هم در ابعاد تحلیل فلسفی و هم از نظر دلائل علمی در رابطه با تغییر شکل وضعیت رفاه، جنبه های جدید و جالبی یافته است. مفاهیم شرایط اجتماعی و مسئولیت فردی نقش مهمی را در تئوری های «عدالت اجتماعی» ایفاء می کنند و این مفاهیم از زمان منتسکیو به عنوان نقطه اتصال رشته های مختلف علوم اجتماعی مطرح بوده اند. این مقاله تلاش دارد تا ابعاد مختلف عدالت اجتماعی را از دیدگاه های مختلف موردبررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. و دلائل ضعف عدالت اجتماعی در بعضی جوامع اسلامی را ریشه یابی نماید.