فرانک بهدوست، دکتر کرامت اله زیاری، دکتر حسین حاتمینژاد، دکتر حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
امروزه باتوجه به شرایط جهانی شدن، برندسازی شهرها باتوجه به توانهای گردشگری از اهمیت بسزایی برخودار است واکثر مناطق بابرنامهریزی در این زمینه سعی درتوسعه اقتصادی ومحرومیتزدایی بیشتر بااستفاده از گردشگری میباشند دراین پژوهش باتوجه به پتانسیلهای بالای شهر کرمانشاه در زمینه گردشگری درصدد برنامهریزی راهبردی برندسازی شهری بااستفاده از گردشگری بودیم روش پژوهش دراین مطالعه توصیفی-تحلیلی وهدف آن کاربردی خواهد بود. دادهها واطلاعات موردنیاز ازمنابع کتابخانهای وپیمایشی(پرسشنامه ومصاحبه) از متخصصین میباشد تکنیک متاسوات براساس رهیافت داخل به خارج و دیدگاه مبتنی برمنابع است ورقابتپذیری شهرها ومناطق را فراهم میگند شهر کرمانشاه دارای قابلیتهای بالایی برای جذب گردشگری به منظور رقابتپذیری شهری، منطقهای وجهانی است که یافتههای این پژوهش نشان میدهد دربین قابلیت وتواناییهای شهر کرمانشاه وجود بناهای تاریخی وفرهنگی مانند طاق بستان ،تکیهها ، خانههای تاریخی ، موزه هاو.. ، نقش مرکزیت صنایع دستی، تشابهات فرهنگی با افراد ساکن درعراق وترکیه، فرهنگ، اعتقادات وآداب ورسوم به عنوان پتانسیلهای گردشگری کرمانشاه دارای چهار ویژگی(VIRO) هستند ودرواقع این ویژگی بیشترین میزان تناسب راهبردی بامتغیرهای کلان موثر بر جذب گردشگرورقابتپذیری شهری ازطریق گردشگری درشهر کرمانشاه هستند. دربین متغیرهای کلان تاثیرگذار پاندمی کرونا، وجود تحریمها علیه ایران، تغییرات آب وهوایی وبلایای طبیعی وکمبود اعتبارات دارای بیشترین میزان تأثیربررقابتپذیری شهری کرمانشاه هستند باتوجه به منابع ومتغیرهای کلان تاثیرگذار نقشه تناسب راهبردی ترسیم شد وراهکارهای مناسب ارائه گردید.
فریدون بابایی اقدم، رحیم حیدری چیانه، قاسم رحیمی فرد،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تصویر مقصد و کیفیت خدمات بر رقابت پذیری مقاصد گردشگری مورد مطالعه: شهر تبریز نگارش شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری را گردشگران ورودی به شهر تبریز تشکیل میدادند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود 384 نفر برآورد گردید. به منظور جمع اوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن به تایید کارشناسان رسید. همچنین برای بررسی پایایی از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج حاصل از این آزمونها تایید کننده پایایی پرسشنامه مورد استفاده بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات این پژوهش از نرم افزارهای spss و لیزرل استفاده شد نتایج حاصل از بررسی فرضیههای پژوهش نشان داد که تصویر مقصد و کیفیت خدمات بر رقابت پذیری مقاصد گردشگری تاثیر مثبت و معناداری دارد. به گونهای که با استناد به ضریب مسیر بدست آمده برای این دو متغیر مستقل میزان تاثیر متغیر تصویر مقصد بر رقابت پذیری مقاصد گردشگری بیشتر از کیفیت خدمات بود.
آقای علیرضا شجاعی نوری، دکتر غلامرضا جانباز قبادی، دکتر صدرالدین متولی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
با توجه به نوسانات تراز آب دریای مازندران، خسارتهای ناشی از آن بسیار محتمل بوده و عمل انسان در عدم انتخاب بهینه مکانیابی کاربریها، این خسارتها را تشدید میکند. گردشگری ساحلی، یکی از کاربریهایی است که بهشدت متأثر از نوسانات تراز آب دریا بوده، که هم در حالت پسروی و هم در حالت پیشروی دریا، خسارتهای مختلفی به آن وارد میشود. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی، جهت بررسی نقش نوسانات تراز آب دریا بر کاربری ساحل و گردشگری شهری، ابتدا نوسانات تاریخی تراز دریا در ایستگاههای ترازسنجی باکو، بندر انزلی و نوشهر طی دوره آماری 1219 تا 1398 مطالعه شد. بهمنظور استخراج خطوط ساحلی متناظر با ترازهای فوقالذکر، تصاویر ماهوارهای Landsat و Sentinel-2 و روشهای فیلترگذاری و آستانه هیستوگرام استفاده گردید. بررسی دادههای ترازسنجی نشان داد که پایینترین و بالاترین تراز بهترتیب در سالهای 1356 (5/28- متر) و 1372 (24/25- متر) ثبت شده است. با توجه به آخرین دادههای تراز آب، مقدار آن در آبان ماه سال 1398 به پایینترین سطح خود طی سه ده اخیر رسیده است (31/27- متر). الگوی جابجایی خطوط ساحلی متناظر با ترازهای تاریخی نشان داد که اثر نوسانات تراز طی سالهای 1356 تا 1398 بهخوبی در تغییر موقعیت مکانی خط ساحل منطقه مطالعاتی انعکاس یافته است.
مرتضی رمضانی، مهدی وطن پرست، عزت الله مافی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
چکیده
با توجه به اهمیت فزاینده گردشگری، تعیین جایگاه شهر بجنورد ضرورتی اجتناب ناپذیر است. شهر بجنورد با برخورداری از توان ها و فرصت های ویژه گردشگری در ابعاد متفاوت اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی از این پدیده متاثر شده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی می باشد و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS و AMOS و Expert choice استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شهروندان بجنوردی هستند ، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 نفر محاسبه و بصورت تصادفی در سطح شهر بجنورد توزیع گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ با اطمینان 95درصد گردشگری بر توسعه شهری بجنورد تاثیرگذار بوده است. همچنین در بین متغیرهای تبیین کننده توسعه شهری رشد خدمات فرهنگی با بار عاملی67/0 بیشترین همبستگی را با متغیر پنهان توسعه شهری داشته است. شاخص توسعه تسهیلات و خدمات زیربنایی و عمرانی با بار عاملی 66/0 در جایگاه دوم و متغیر بهبود معیشت ساکنین با بار عاملی 56/0 در رتبه بعدی قرار گرفته است. نهایتاً شاخص افزایش خدمات عمومی بارعاملی 52/0 را به خود اختصاص داده و دارای کمترین میزان همبستگی با متغیر پنهان خود می باشد. همچنین نتایج حاصل از مدل ساختاری بیانگر این است که گردشگری نقش مهمی در توسعه شهری بجنورد به خود اختصاص داده است.
سمیه جهان تیغ مند، مصطفی هداوندمیرزایی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
توسعه گردشگری طبیعت گرایانه وابسته به معرفی و توجه به جذابیت جاذبه های گردشگری طبیعی است. در واقع، شناسایی عوامل موثر بر افزایش جذابیت مکانهای اکوتوریستی و ژئوتوریسی از جمله مهمترین موضوعات در توسعه گردشگری و طبیعتگردی یک منطقه است. با توجه به این موضوع، هدف پزوهش حاضر نیز بررسی عوامل موثر بر افزایش جذابیت مکانهای توریستی و ژئوتوریسی در منطقه مورد مطالعه میباشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه و مشاهده میباشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری شهرستان خرمآباد در استان لرستان میباشد. در این پژوهش 50 کارشناس و متخصص مرتبط با گردشگری طبیعی به عنوان نمونه انتخاب گردید. نتایج پژوهش گویای آن است که به ترتیب چهار عامل محصولات گردشگری اکوتوریستی و ژئوتوریستی، حفاظت داراییهای طبیعی، حفط و توسعه زیرساختهای گردشگری و ایجاد فرصتهایی رونق گردشگری طبیعت محور مهمترین عوامل افزایش جذابیت مکانهای توریستی و ژئوتوریسی میباشند. همچنین نتایج نشان داد که تقویت زیرساختهای گردشگری منطقه، سرمایهگذاری بخش خصوصی در گردشگری و شناخت ظرفیتهای گردشگری طبیعی و جاذبههای گردشگری وبرنامهریزی برای توسعه آن مهمترین راهبردهای توسعه گردشگری طبیعی در شهرستان خرمآباد میباشند.
صالح قربانی، الهام ناظمی، امیر گندمکار، زینب طالبی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
شناخت مزایا و فواید توسعه گردشگری، نوعی رقابت برای جذب این مزایا در بین شهرها ایجاد کرده است. سیاستگذاران شهری برای دستیابی به این مزایا بر ابزارهای جدید در استراتژیهای برنامهریزی خود تمرکز کردهاند و در جهت استفاده از مفاهیم جدید ازقبیل اهداف برندسازی گام برداشتهاند. چنین شرایطی جایگاه برندسازی مقاصد را بهعنوان عاملی تأثیرگذار بر توسعه گردشگری شهری مهم و حیاتی کرده است. برندسازی شهری به عنوان ابزاری قدرتمند در دست دولتمردان جهت جذب بازدیدکنندگان و سرمایهگذاران و درنتیجه رشد و شکوفایی اقتصادی است. مهمترین مشکل در رابطه با گردشگری و برندسازی شهری، زیرساختهای گردشگری و هویت فرهنگی اجتماعی شهرهای امروزی است که مقاصد گردشگری را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف این مطالعه تدوین برند شهر زنجان با تمرکز با مقصد گردشگری است. در این راستا با استفاده از مجموعهای از ابزارهای کمی و کیفی و ابزار پرسشنامه و مصاحبه تلاش شد تا برند شهری مناسب با هویت و سنت شهر زنجان معرفی شود. بر این اساس برند شهری «زنجان، بکر شهر فرهنگ و آیین» به عنوان برند گردشگری این شهر انتخاب شد و درنهایت پیشنهادها و سیاستهایی جهت ارتقای گردشگری زنجان ارائه شد. نتایج و دستاورد های این پژوهش به ارائه الگویی پایدار جهت استقرار، ارتقا و مانایی برند گردشگری شهر زنجان و شهرهای میانی می انجامد.
دکتر مهدی چراغی، دکتر حسین طهماسبی مقدم، دانشجوی کارشناسی ارشد محمدرضا نعمتی، دانشجوی دکتری سعید نصیری زارع،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
بدون تردید توسعه گردشگری در هر منطقهای نیازمند شناسایی دقیق محدوده و ارائه تسهیلات و خدمات مورد نیاز گردشگران است که آسیبشناسی ارائه خدمات، از جهت برنامهریزی در تمامی سطوح برای دستیابی به توسعه مؤفق گردشگری ضروری است. این تحقیق به آسیبشناسی ارائه خدمات و اولویتبندی مقاصد گردشگری از لحاظ پتانسیل گردشگری در استان زنجان پرداخته است. تحقیق به صورت ترکیبی کیفی و کمی که روش جمعآوری اطلاعات به صورت مصاحبه و پرسشنامه بود. جهت تحلیل مصاحبه از مکسکیودا، برای ارزیابی معیارها از مدل تحلیل سلسله مراتبی و برای توزیع جغرافیایی مقاصد گردشگری نیز از مدل جغرافیایی استفاده شد. براساس یافتههای تحقیق استان زنجان علیرغم ظرفیتهای مناسب گردشگری، دچار مشکلات فراوانی مانند کمبود امکانات، بیثباتی در سیاستهای ارتقای کیفیت خدمات گردشگری و عدم مدیریت و برنامهریزی در توسعه گردشگری است و هنوز از پیشرفت مناسبی در این زمینه برخوردار نشده است. پایین بودن سطح عمومی خدمات و ناهماهنگی در برنامهریزیها و نگاههای متفاوت به گردشگری دو مشکل اساسی بخش خدمات گردشگری در استان زنجان است. اما براساس توزیع جغرافیایی، مقاصد گردشگری: گنبد سلطانیه، دودکشهای جن، معدن انگوران، اقامتگاه بومگردی اولجایتو، اقامتگاه بومگردی سلطانیه، هتل بوئتیک، عمارت ذولفقاری، ائل داغی، پل سید محمد، مسجد جامع زنجان، خانه خدیوی، کوههای رنگی در خوشه اول قرار دارند این بدین معنی است که مقاصد گردشگری مورد نظر دارای توانمندیهای بالایی که جمعیت بیشتری نیز دارند، احاطه شدهاند که میبایست به عنوان مناطق اولویت در برنامهریزی و توسعه خدمات قرار بگیرند.
زیبا کدخدایی، حمیدرضا رخشانی نسب، مجتبی رخشانی نسب،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
یکی از رویکردهای معاصر گردشگری، استفاده از فضای مجازی و فناوری اطلاعات در گردشگری است که نگرش جدیدی به گردشگری ایجاد کرده و مرزهای بین دنیای واقعی و فضای مجازی از میان برداشته است. در این راستا هدف پژوهش حاضر، بررسی قابلیتهای فضای مجازی در توسعه گردشگری شهرستان کنارک میباشد. این پژوهش از نظر هدف، «کاربردی» و از نظر ماهیت و روش، «توصیفی- تحلیلی» میباشد همچنین شیوه گردآوری اطلاعات «اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه)» است. جامعه آماری مورد مطالعه در حوزه متخصصان میباشد که با استفاده از روش دلفی دو مرحلهای، 35 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. روایی محتوایی پرسشنامه توسط اساتید و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ در سطح 0.852 محاسبه و تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تی تکنمونهای، تحلیل مسیر و تکنیک دیمتل (DEMATEL) استفاده شده است. نتایج آزمون تی تکنمونهای نشان داد که فضای مجازی با میانگین 22/4 از حد مبنای (3) بیشتر میباشد بنابراین فضای مجازی بر توسعه گردشگری شهرستان کنارک تأثیر گذاشته است. نتایج حاصل از تحلیل مسیر حاکی از آن میباشد که زیرساخت فناوری اطلاعات با ضریب 608/ دارای بیشترین تأثیر و تجارت الکترونیکی با ضریب 250/ دارای کمترین تأثیر بر توسعه گردشگری شهرستان کنارک میباشد. نتایج حاصل از تکنیک DEMATEL نشان داد از بین شاخصهای مؤثر بر گردشگری شهرستان کنارک، شاخص بستر مخابراتی با مقدار 971/5 بیشترین تعامل و شاخص اطلاعرسانی با مقدار 671/5 کمترین تعامل، شاخص شبکه اجتماعی با مقدار 402/1 مؤثرترین عامل و شاخص بستر مخابراتی با مقدار 088/2-تأثیر پذیرترین عامل هستند. با توجه به نتایج حاصله میتوان نتیجه گرفت که با ایجاد زیرساختهای فناوری و معرفی جاذبههای شهرستان کنارک از طریق برنامههایی مانند (تلویزیون، سایتهای خبری و ...) توسعه این شهرستان محقق میشود.
دکتز سعیده فخاری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
بررسی آگاهی جامعه محلی نسبت به توسعه اکوتوریسم برای برنامه ریزی آینده بسیار مهم و ضروری است. اکوتوریسم در هر منطقه ای بر الگوی زندگی افراد بومی و شرایط اقتصادی - فرهنگی آنها تاثیر می گذارد. در مقابل، اکوتوریستها نیز تحت تاثیر فرهنگ جامعه میزبان و ارزش های موجود در آن قرار می گیرند. از این رو، این مطالعه به بررسی آگاهی جامعه محلی نسبت به حمایت از توسعه اکوتوریسم در شهر دماوند می پردازد. به دلیل حفظ تنوع زیستی منحصر به فرد، شرایط اقلیمی و بازدید فراوان گردشگران و اکوتوریستها از این منطقه، جامعه محلی نیازمند آگاهی از اکوتوریسم می باشد، که ضرورت انجام این پژوهش را موجب گشته است. جامعه هدف این مطالعه جامعه محلی ساکنان شهر دماوند است. براین اساس، داده ها ازطریق یک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدکه برای تعیین روایی آن علاوه برنظرخواهی از متخصصان(روایی صوری)، از روایی همگرا استفاده شد. به منظور محاسبه پایایی آن ازروش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بهره گرفته شد. یافته های حاصل آمار استنباطی که بااستفاده ازتحلیل عاملی تأییدی) نرم افزار Smart PLS ( انجام پذیرفت، نشان دادکه چهار مولفه پژوهش (آگاهی جامعه محلی، فقر اقتصادی، فقر فرهنگی و توسعه اکوتوریسم) دارای همگنی و پایایی مورد تایید است و آگاهی جامعه محلی بر توسعه اکوتوریسم با نقش میانجی فقر فرهنگی با مقدار آماره آزمون 195/4 و فقر اقتصادی با مقدار آماره آزمون 397/5 رابطه معنی داری دارد. نتایج نشان داد، آگاهی جامعه محلی بر توسعه اکوتوریسم با مقدار آماره آزمون 032/2 نشان دهنده ی پایین بودن سطح آگاهی جامعه محلی نسبت به توسعه اکوتوریسم است.
احمدرضا قاسمی،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده
دمای هوا یکی از پر کاربردترین پارامترهای مورد استفاده برای تشخیص تغییر اقلیم در مقیاس جهانی و منطقه ای است. بنابراین پژوهشگران همواره سعی نموده اند تا با مدل های مختلف به مدل سازی و پیش بینی آن بپردازند. تحقیق حاضر نیز با هدف مدل سازی و پیش بینی کمینه و بیشینه دمای ماهانه کشور انجام گردید. بررسی تغییرات زمانی دما با روش های تخمین گر سن و پتیت و پیش بینی آن بوسیله مدل هالت- وینترز انجام گرفت. نتایج نشان داد که دمای کمینه در ایستگاه های مورد مطالعه در دوره 50 ساله 2010 تا 1961 بطور متوسط به مقدار 9/2 درجه سانتی گراد افزایش یافته که مقدار این افزایش برای ایستگاه های واقع در مناطق گرم و خشک کشور (1/3 درجه) بیشتر از دیگر مناطق است (8/1 درجه). درحالیکه مقدار افزایش دمای بیشینه هوا در کشور کمتر و معادل 1/2 درجه سانتی گراد می باشد. همچنین نتایج این پژوهش کارایی مناسب مدل هالت- وینترز برای پیش بینی کمینه و بیشینه دمای ماهانه کشور را اثبات کرد. نتایج این مدل نشان داد که کمینه و بیشینه دما تا سال 2020 به جز چند مورد در کشور افزایش خواهند یافت که بیشترین مقدار افزایش در ایستگاه خوی به میزان 6/0 درجه سانتی گراد برای کمینه دما و 28/0 درجه سانتی گراد برای بیشینه دما خواهد بود.
محسن حمیدیان پور، عباس مفیدی، محمد سلیقه، بهلول علیجانی،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده
در این مطالعه به منظور آشکارسازی نقش توپوگرافی بر ساختار باد سیستان، از مدل اقلیمی منطقه محدود RegCM4 استفاده شد. با بهره گیری از مدل، چهار تجربه متفاوت با تفکیک افقی 20 کیلومتر اجرا شد که در هر تجربه شرایط متفاوتی از ناهمواری ها در نظر گرفته شد. در تجربه نخست، ناهمواری ها به شکل واقعی مورد استفاده قرار گرفت. در سه تجربه دیگر، مدل به ترتیب با حذف کوههای خراسان جنوبی، حذف کوههای خراسان (جنوبی، رضوی و شمالی) و حذف تمامی کوه های شرق فلات ایران (کوه های خراسان و افغانستان) به اجرا در آمد. یافته ها بیانگر آن است که باد سیستان یک پدیده اقلیمی چندمقیاسه است که هم در مقیاس همدید و هم در مقیاس های متوسط و محلی قابل تحلیل می باشد. شبیه سازی ها، مبین آن است که، ناهمواریهای منطقه علاوه بر تاثیرگذاری بر جهت باد، بر شدت آن نیز تأثیرگذارند. در مقیاس همدید، شیب فشار بین سامانههای کمفشار پاکستان و پرفشار ترکمنستان منجر به شکل گیری یک جریان شمالی گسترده بر روی منطقه میگردد. در مقابل، واداشت های مکانیکی و گرمایشی حاصل از استقرار کوه ها، ویژگیهای مقیاس متوسط جریان هوا در ترازهای زیرین، بویژه شکل گیری و تداوم رودبادهای تراز زیرین را در مرزهای شرقی ایران رقم میزنند. نتایج مطالعه بیانگر آن است که، واداشت های مکانیکی ناشی از استقرار کوه ها، عامل اصلی تشکیل و تداوم دو هسته رودباد تراز زیرین یکی در حوالی دشت آتیشان و دیگری بر جانب شمالی دریاچه هامون (باد سیستان واقعی) می باشد. در این میان، شکل گیری و تداوم هسته رودباد بر جانب شمالی دریاچه هامون، بیش از همه، به واداشت های مکانیکی کوه های خراسان جنوبی وابسته است. بررسی گرمایش دررو نیز مبین آن است که، هستههای بیشینهی گرمایش و سرمایش از ناهمواریهای منطقه پیروی مینمایند، به طوری که با حذف کوه ها، ضمن حذف این هسته های گرمایی، ساختار محلی جریان در مرزهای شرقی کشور دچار تغییرات اساسی می گردد.
اباذر سلگی، حیدر زارعی، مهرنوش شهنی دارابی، صابر علیدادی ده کهنه،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
برآورد و پیشبینی بارش و دستیابی به مقدار رواناب ناشی از آن، نقش اساسی و مؤثری را در مدیریت و بهرهبرداری صحیح از حوضه، مدیریت سدها و مخازن، به حداقل رساندن خسارات ناشی از سیلاب، خشکسالی و مدیریت منابع آب ایفا میکند و به همین دلیل مورد توجه هیدرولوژیستها میباشد. عملکرد خوب مدلهای هوشمند باعث افزایش استفاده از آنها برای پیشبینی پدیدههای مختلف هیدرولوژیکی شده است. لذا در پژوهش حاضر، از دو مدل هوشمند به نامهای برنامهریزی بیانژن و ماشین بردار رگرسیونی برای پیشبینی بارش ماهانه شهرستان نهاوند استفاده شد. در این مطالعه از دادههای بارش، دما و رطوبتنسبی ماهانه ایستگاه وراینه در یک دوره 32 ساله (1393-1362) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که عملکرد هر دو مدل خوب و مشابه بوده (ضریب همبستگی حدود 92/0) ولی با توجه به بررسی معیارهای ارزیابی مختلف، مدل برنامهریزی بیانژن عملکرد کمی بهتر داشته است (جذر میانگین مربعات خطا به ترتیب 0478/0 و 0486/0). این در حالی است که مدل ماشین بردار رگرسیونی دارای مزیت سهولت در اجرای مدل میباشد. به طورکلی میتوان گفت که مدل برنامهریزی بیان ژن برای مدلسازی بارش ماهانه ایستگاه وراینه در شهرستان نهاوند مناسب بوده است. در پایان مقدار بارش ماهانه برای سال 1394 با مدل برنامهریزی بیان ژن پیشبینی شد که نشان از کاهش مقدار بارش در سال 1394 نسبت به سالهای قبل داشت.
علیرضا انتظاری، فاطمه میوانه، خسرو رضایی، فاطمه رحیمی،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
آسایش و عدم آسایش حرارتی انسان از طریق شاخصهای تئوری و تجربی زیادی محاسبه میشوند که دادههای ورودی این شاخصها بسیاری از عناصر آب و هوایی از جمله سرعت باد، درجه حرارت، رطوبت، تابش خورشید و غیره میباشد. در مطالعه حاضر از دادههای روزانه درجه حرارت، سرعت باد،رطوبت نسبی و ابرناکی شهر مشهد بین سالهای1392-1383 استفاده شده است. ابتدا پارامتر Tmrt در محیط نرم افزار Ray Man محاسبه و با استفاده از نرم افزار Bioklima مقادیر شاخصهای UTCI وPMV استخراج گردید. نتایج مطالعه نشان میدهد که شدیدترین تنشهای سرمایی بر اساس شاخص PMV در فصل زمستان و اواخر فصل پاییز مشاهده میشود. و شاخص UTCI نیز در ماههای دی و بهمن بیشترین تنش سرمایی را دارند. با وجود توانایی شبکههای عصبی، پیش بینی عملکرد آینده شبکه (تعمیم یافتگی) به سادگی امکانپذیر نیست و لذا مدل جدیدی در این مقاله ارائه گردیده که از شبکههای عصبی مبتنی بر ماشین بولتزمان محدود شده یا شبکههای عصبی باور عمیق بهره گرفته است. با بکارگیری این ساختار، معیارهای میانگین مربعات خطای استاندارد (MSE) و میانگین مطلق درصد خطا (MAPE) محک خوردند و برای 7 شاخصه حاصل از دادههای گردآوری شده که سه شاخصه مربوط به زمان وقوع شرایط آب و هوایی و سایرین، شاخصهای حرارتی آسایش انسان است، در سیستم ارزیابی گردید. ارزیابی با تقسیم دادهها به بخشهای آموزشی و آزمایشی و به ترتیب به نسبتهای دوسوم، پنجاه درصد و یک سوم صورت پذیرفته است و دو محک MSE و MAPE محاسبه شدند. عملکرد سیستم پیشنهادی در پیش بینی وضعیت آسایش حرارتی انسان مطلوب بود.
nk href="moz-extension://8b922523-7922-435a-ac74-8ddb59e9beaf/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
مریم ایلانلو، حسین بیکلریان، یحیی محسن سلطانی، محمد مهدی بهرامیان،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
مواد زاید جامد جزءجدایی ناپذیر زندگی انسان ها هستند و تولید انواع این زایدات درکمیت ها وکیفیت های مختلف از بزرگترین معضلات زیست محیطی عصر حاضر است. جهت استفاده مجدد از مواد قابل بازیافت موجود در پسماندهای عادی و بازچرخش و بکارگیری دوباره آن ها در چرخه صنعت استفاده از ابزارها و فناوری جدید برای یافتن مکان مناسب بازیافت و استقرار و مکانی که بتوان درآن اقدام به کاهش حجم مواد قابل بازیافت نمود ضروری به نظرمی رسد. هدف از این پژوهش مکان یابی جایگاه بازیافت و صنایع تبدیلی آن در شهرستان کلاردشت می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است که جهت انجام آن درگام نخست با شناسایی افراد خبره و تشکیل پنل علمی اقدام به شناسایی معیارها به روش دلفی نموده و بدین ترتیب 5 معیار: فاصله از مناطق مسکونی و تجاری، فاصله از معابر شهری، فاصله از رودخانه، فاصله از بیمارستان ومراکز آموزشی، فاصله از هتل ها، بانک ها و ادارات انتخاب گردیدند و سپس با روش دلفی فازی فواصل مجاز برای این معیارها تعیین و با استفاده از روش مرکز ثقل فواصل قطعی تعیین، و برای تعیین وزن ها و استفاده آن ها در نقشه های رستری و تولید نقشه پهنه بندی از فرآیند تحلیل سلسله مراتبیAHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی GISاستفاده گردیده است. سپس ازطریق پیمایش میدانی و براساس نقشه پهنه بندی، بهترین نقاط برای تعیین جایگاه بازیافت درشهرستان کلاردشت انتخاب شدند. بر اساس نتایج تحقیق، در نهایت4 سایت برای جایگاه بازیافت پسماندهای جامد قابل بازیافت مشخص شدند.
مینا رنجبرفرد، حوریه اعرابی مقدم،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
امروزه یکی از معضلات عمده شهرهای بزرگ؛ کمبود جای پارک خودروها و به تبع آن ایجاد ترافیک سنگین در بیشتر مناطق شهر است. با توجه به اهمیت و نقش محوری پارکینگهای طبقاتی در کاهش بار ترافیکی و روان شدن آن، این پژوهش با هدف ارائه یک سیستم پشتیبان تصمیمگیری برای مکانیابی ساخت پارکینگهای طبقاتی از دو نوع پارکینگ مکانیزه و ساختمانی در شهر تهران با استفاده از روش دنپ فازی به انجام رسید. دادههای موردنیاز برای تشکیل لایههای GIS متناظر با هر زیرمعیار به منظور یافتن مکانهای بهینه احداث پارکینگ طبقاتی در شش منطقه منتخب شهر؛ از شهرداری تهران و اساتید خبره GIS اخذ گردید. مناطق منتخب شهر تهران شامل مناطق 3، 6، 7، 10، 11 و 17 هستند که طبق نظر شهرداران این مناطق پیرامون نیاز مبرم آنها به ساخت پارکینگ طبقاتی انتخاب شدند. وزنهای هر زیرمعیار به لایهها اعمال شد و در نهایت مجموعه مکانهای بهینه برای ساخت پارکینگ ساختمانی و مکانیزه به طور مجزا در مناطق منتخب به دست آمد. این مکانها به صورت نقشه و موقعیت تخمینی به وسیله یک رابط کاربری نمایش داده شدند که مجموعه این مراحل به عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیمگیری درنظر گرفته شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که احداث پارکینگهای مکانیزه در مناطق 7، 6 و 3 مناسبتر است. برای ساخت پارکینگهای ساختمانی، در تمامی مناطق مکانهای مناسب و بهینه به دست آمدند که نشان از مناسببودن این مناطق برای ساخت پارکینگ ساختمانی دارند.
امیر کرباسی یزدی، بهار بیشمی،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده
هدف از این تحقیق شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر کیفیت خدمات در صنعت گردشگری ایران است. امروزه گردشگری به عنوان یک قطب مهم درآمدی برای کشور ها شناخته می شوند و از آنجا که بر اساس تکالیف قانونی میزان تکیه بودجه کشور به نفت می بایست کاهش یابد صنعت گردشگری می تواند جایگزین مناسبی برای نفت باشد. مسافرت یکی از ارکان مهم تفریحی هر خانواده ایرانی می باشد لذا کیفیت خدمات ارائه شده در صنعت گردشگری بر میزان تعداد سفرها تاثیر می گذارند. به همین جهت می بایست این عوامل را شناسایی و سپس منابع محدود شرکت های ارائه دهنده خدمات گردشگری را به آنها اختصاص داد. یکی از مدل های سنجش کیفیت خدمات مدل سروکوال بوده که شامل 5 معیار فیزیکی، پاسخگویی، اعتماد، همدلی، قابلیت اطمینان می باشد که هر کدام از این ابعاد خود شامل زیر معیارهایی است. شرکت های ارائه خدمات گردشگری می توانند با پیاده سازی این مدل کیفیت خدمات ارائه شده را بسنجند. اما پس از شناسایی این عوامل تخصیص منابع محدود شرکت ها از قبیل نیروی انسانی، بودجه، و زمان جهت پیاده سازی برنامه های بهبود کیفیت یکی از عوامل مهم هر دفاترآژانس مسافرتی می باشد. لذا جهت انجام این امر در این تحقیق از مدل رمبراند جهت اولویت بندی این عوامل استفاده شده است جامعه آماری این تحقیق مسافران تورهای داخلی و خارجی در بازه زمانی اسفند و روش تحقیق به صورت پیمایشی و نمونه گیری به صورت تصادفی می باشد .نتایج نشان می دهد که از بین 5 معیار اصلی این تحقیق معیار همدلی دارای بیشترین اولویت بوده و از میان زیر معیارهای این مدل ایجاد اعتماد در مشتری یکی از مهمترین وظایف آژانس های مسافرتی می باشد.
حجت محمدی ترکمانی، سجاد فلاح پور، علیرضا طاهرخانی،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده
اکوتوریسم به عنوان بخش پیشتاز صنعت توریسم، بر بهره گیری از توان های محیطی تکیه دارد، بهره گیری مناسب از آن به تصمیمات مناسب مدیریتی نیاز دارد. در این زمینه شناسایی توانهای اکولوژیکی و محیطی اساسی ترین گام به شمار می رود. این پژوهش با مد نظر قرار دادن شهرستان میانه به عنوان نمونه مورد مطالعه که ناشی از ویژگی های برتر این شهرستان به لحاظ اکولوژیکی میباشد و با بهره گیری از فرایند تحلیل سلسله مراتبی، اقدام به پهنه بندی شهرستان بر اساس توان اکولوژیک با استفاده سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) نموده است. این پهنه بندی با استفاده از 11 شاخص انجام گرفته است. نتایج نشانگر این است که حدود 78درصد از مساحت شهرستان در شرایطی مناسب و حتی بهتر برای توسعه اکوتوریسم قرار دارند و در مقابل حدود 23درصد از مساحت آن با محدودیت هایی برای توسعه اکوتوریسم مواجه است. در یک نتیجه گیری کلی می توان اذعان داشت که شهرستان میانه همانطور که محدوده وسیعی را در بر می گیرد، تنوعی از خرده اقلیم ها را در خود جای داده است و از نظر پتانسیل اکوتوریسم، تفاوت قابل توجهی بین بخش ها و مناطق مختلف ان وجود دارد.
مسعود یزدان پناه، طاهره زبیدی، هاجر زائری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
انتشار گازهای گلخانهای از کشاورزی به عنوان یکی از پیامدهای فعالیتهای انسانی موجب تغییرات اقلیمی میگردد. در این راستا، تغییرات کوچک در فعالیتهای زراعی و کشاورزی میتواند تا حد زیادی انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهد. تمایل متخصصان کشاورزی به کاهش تغییرات اقلیمی میتواند نقش مهمی در یافتن راهحلهای مناسب برای هر منطقه جهت کاهش تغییر اقلیم و ارائه آن به کشاورزان داشته باشد. با این حال نیت و تمایل به اجرای فعالیتهای کاهش دهنده تغییرات اقلیمی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. هدف این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل متخصصان کشاورزی استان خوزستان به کاهش تغییرات اقلیمی است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روششناسی، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را متخصصان کشاورزی استان خوزستان به تعداد 520 نفر تشکیل میدادند، که از این تعداد نمونهای 320 نفری با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شد. ابزار جمعآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه بود که روایی آن از طریق پانل اعضای هیات علمی تأیید شد و پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرونباخ (87/67-0/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد، متغیر تجربه تأثیر آماری مثبت، مستقیم و معنی داری بر سه متغیر درک خطر، خودکارآمدی و نگرش زیست محیطی دارد. همچنین، خودکارآمدی و نگرش زیست محیطی از طریق تأثیر مستقیم و معنی دار قادر هستند 61/0 درصد از تغییرات تمایل به اقدام جهت کاهش تغییرات اقلیمی را پیش بینی کنند. همچنین تجربه به طور غیرمستقیم تمایل به اقدام را تحت تأثیر قرار داده است.
مهدی محمدی کوچصفهانی، محمد جلیلی، محمود نورایی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
علی رغم توانمندی های ایران در زمینه گردشگری ، متاسفانه تاکنون نتوانسته به جایگاه شایسته ای در این صنعت دست یابد. ازجمله عواملی که می تواند صنعت گردشگری کشور را توسعه و بهبود بخشد، بکارگیری ابزارها و پارامترهای موثر بازاریابی از جمله بازاریابی درونگرا است.پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل افزایش قصد انتخاب مقاصد گردشگری ازطریق بازاریابی درونگرا تدوین شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را گردشگران ورودی به هتلها و رستورانهای فعال در شهر رشت که در شبکههای اجتماعی فعال بودند تشکیل میداد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن به صورت روایی کیفی و کمی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تایید قرار گرفت.در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از نرم افزار SPSS و Amose استفاده شد. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن بود که مولفههای ساخت اجتماعی، گوش دادن اجتماعی و محتوای آنلاین بازاریابی درونگرا بر قصد تبلیغات الکترونیک تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج این پژوهش مبین آن بود که مولفههای بازاریابی درون گرا یعنی ساخت اجتماعی، گوش دادن اجتماعی و محتوای آنلاین بر انتخاب مقاصد گردشگری تاثیر مثبت و معناداری دارد. از دیگر نتایج این پژوهش میتوان به تاثیر مثبت و معنادار قصد تبلیغات بر انتخاب مقاصد گردشگری و همچنین نقش میانجی این متغیر در ارتباط بین مولفههای بازاریابی درون گرا با انتخاب مقاصد گردشگری عنوان نمود.
سلمان فیضی، رحیم حیدری، شهریور روستایی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
گردشگری راهبردی جهت افزایش سرزندگی از طریق تشویق احیای اجتماعی و بهبود شرایط زندگی در مناطق شهری محسوب میشود. بر این اساس برنامهریزان توسعه شهری برای دستیابی به این مزایا بر روی ابزارهای جدیدی در استراتژیهای برنامهریزی تمرکز نموده و به سمت استفاده از مفاهیم جدیدی چون برندسازی گام برداشتهاند. چنین رویکردی بر اهمیت برندسازی در توسعه گردشگری شهری افزوده است. در این تحقیق تلاش شده است تا تاثیر برندسازی مقاصد بر توسعه گردشگری و ابعاد آن در کلانشهر تبریز، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری این تحقیق گردشگران ورودی به شهر تبریز در سال ۱۳۹7 است. حجم نمونه لازم با استفاده از فرمول کوکران و ۳۸۴ نفر در نظر گرفته شد. پرسشنامه مورد استفاده در تحقیق محقق ساخته است که شاخصهای آن از مطالعات و پیشینه مرتبط اخذ و بومیسازی شده است. روایی و پایایی مدل تحقیق و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی در نرمافزار SMART PLS انجام شد. یافتههای تحقیق نشان داد که برندسازی مقاصد تاثیر مثبت و معنیداری بر توسعه گردشگری شهری و ابعاد آن(ارزش و فواید ادراک شده، حمایت و مشارکت و پایداری توسعه گردشگری) در کلانشهر تبریز دارد. همچنین نتایج حاکی آن بود که برندسازی مقاصد گردشگری شهری در کلانشهرها میتواند با افزایش ارزش و فواید ادراک شده، حمایت ذینفعان گردشگری از توسعه آن را افزایش داده و به پایداری آن کمک نماید.