دکتر ناصر شفیعی ثابت، مسعوده نیکوئی فرد، دکتر نگین سادات میرواحدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
خودسازماندهی روستاییان بهعنوان یک فرایند مشارکتی، نقشی بنیادین در ارتقای معیشت پایدار در مناطق روستایی ایفا میکند. این مطالعه باهدف شناسایی پیشرانهای اثرگذار بر خودسازماندهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی در شهرستان آشتیان انجام شد. این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیلی ـ اکتشافی و از طریق پرسشنامه نیمهساختارمند و مصاحبه با 30 نفر از خبرگان در زمینه موضوع موردمطالعه انجام شد. دادههای کیفی گردآوری شده با استفاده از روش دلفی و نرمافزار میکمک برای شناسایی روابط و الگوهای میان مفاهیم تجزیهوتحلیل شد. یافتهها آشکار نمود شیوه پراکندگی عوامل و متغیرهای اثرگذار بر بهبود معیشت پایدار روستایی در ناحیه موردمطالعه بهصورت ناپایدار بوده است. همچنین از میان 24 عامل اولیه تأثیرگذار، تعداد 10 عامل که دارای بالاترین امتیاز بودند بهمثابه پیشرانهای بنیادین اثرگذار بر روند آتی خودسازماندهی روستاییان در راستای معیشت پایدار روستایی شناسایی شد. پیشرانهای نوآوری خواهی و خلاقیت روستاییان در زمینه فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی، مهارت و تجربه روستاییان در راستای فعالیت در گروهها، انجمنها و برپایی تشکلهای محلی بهمثابه عامل فردی؛ افزایش روحیه کارآفرینی، راهاندازی و ترویج کسبوکارهای نوین محلی به عنوان عامل روانشناختی؛ افزایش مشارکت، همکاری و احساس مسئولیت در انجام فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی بهعنوان عامل اجتماعی؛ توانمندسازی روستاییان و افزایش آگاهی و مهارتهای اجتماعی و اقتصادی آنها، بهرهگیری از فناوریهای نوین IT وICT در فرایند توانمندسازی ساختاری روستاییان در راستای خودسازماندهی بهمثابه عامل آموزش و توانمندسازی؛ دسترسی به منابع مالی گوناگون و مطمئن برای بهرهگیری در فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی بهمثابه عامل اقتصادی؛ واگذاری اختیار به روستاییان در راستای برنامهریزی محلی و تمرکززدایی بهعنوان عامل برنامهریزی و مدیریت، و سرانجام پیشرانهای حمایت از ایجاد و توسعه کسبوکارهای محلی و تنوعبخشی به فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی روستاییان و همچنین افزایش سرمایهگذاری در فرایند کسبوکارهای نوآورانه در روستا بهمثابه عامل پشتیبانی اجتماعی- اقتصادی تعیین شد.
امامعلی عاشری،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
توسعه پایدار علاوه بر حفاظت از منابع آب و خاک، برداشتی نو از توسعه و رشد اقتصادی است، رشدی که بدون برهم زدن تعادل زیست محیطی، عدالت و امکانات زندگی را برای جامعه فراهم می آورد. هدف از این ﺗﺤﻘﻴﻖ، ﺷﻨﺎﺳــﺎﻳﻰ ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻫﺎﻯ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺗﻮﺳــﻌﻪ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻳﻲ از دیدگاه روستائیان و بررسی میزان برخورداری روستاهای دهستان هق می باشد. شاخصهای برخورداری شامل: شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیربنایی، زﻳﺴﺖ-ﻣﺤﻴﻄـﻲ و بهداشتی-درمانی از سالنامه آماری فرهنگ آبادی ها استخراج شد. پس از تهیه بانک اطلاعاتی، ماتریسی از داده ها با 18 ردیف (روستاها) و 81 ستون (متغیرها) تنظیم شد. با استفاده از تکنیک آماری تحلیل مولفه های مبنا(PCA) سطح برخورداری روستاهای مذکور و تغییرات آن طی سالهای 1395-1385 ارزیابی شد. بر اساس حجم جامعه(235=N) در جدول مورگان و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای هدفمند، 142 پرسشنامه ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻣﻨﺪ و محقق اصلاح شده بین افراد گروه سنی مردان30 تا 64 ساله سه روستای صوفیان، هق و بیمضرته توزیع شد. ﺭﻭﺍﻳﻲ ﻣﺤﺘﻮﺍﻳﻲ آن بر اساس ﻧﻈﺮﺍﺕ ﻛﺎﺭﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺍﺻﻼح گردید. ﺿﺮﻳﺐ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭسنجی نیز ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﺁﻟﻔﺎﻱ ﻛﺮﻭﻧﺒﺎﺥ 87/0 ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪ. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که 44 روستای واقع در طبقه نسبتاً کم برخوردار و کم برخوردار طی دهه 1395-1385 هیچ ارتقایی پیدا نکرده اند. چالش های محیطی و اکولوژی(2/22 درصد) و چالش های اجتماعی(4/44 درصد) به ترتیب کمترین و بیشترین نقش را در فرآیند دستیابی به پایداری توسعه روستایی سطح دهستان هق دارند.
مجید یاسوری، سیده فاطمه امامی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین فقر در دهستان سراوان واقع در شهرستان رشت انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و به کارگیری مدلسازی معادلات ساختاری به ارائه الگویی از فقر در این دهستان با استفاده از نرمافزار لیزرل اقدام گردیده است. جامعه آماری تحقیق کل خانوار روستایی دهستان سراوان است، که بر اساس نتایج سرشماری سال1390 تعداد روستاهای این بخش7 روستا و تعداد خانوار، 4233 خانوار میباشد. برای تعیین حجم نمونه سرپرستان خانوار ساکن در نقاط روستایی دهستان سراوان از جدول مورگان استفاده شد و در نهایت تعداد حجم نمونه سرپرستان، 351پرسشنامه تعیین گردید که جهت نتیجهگیری بهتر پرسشنامهها به370 عدد افزایش پیدا کرد. نتایج حاصل از آزمون Tتک نمونهای نشان میدهد که شاخص اجتماعی و سیاسی در شرایط خوب قرار دارند. با این حال مقدار T بعد اقتصادی در شرایط فقیر قرار گرفته است. عمدهترین دلیل فقیر بودن این شاخص را میتوان در عدم مصرف کافی میوه و سبزیجات در برنامه غذایی خانوار، عدم مناسب بودن فضای مسکن برای کودکان و آسیب پذیری واحدهای مسکونی در برابر حوادث و زلزله و فروش محصولات به صورت غیر مستقیم و با واسطه به شمار آورد که موجب شده پاسخگویان نمرات پایینی را برای این شاخص در نظر بگیرند. با توجه به یافتهها بار عاملی کلیه گویهها در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مورد تأیید است.
حمداله سجاسی قیداری، حمیده محمودی، حوری هوایی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده
افزایش کیفیت خدمات ارائه شده در نواحی روستایی نیازمند بازخورد و دریافت دیدگاه روستاییان و مشارکت دادن ساکنان روستایی در فرایند توسعه است. خدمات آبرسانی به عنوان یکی از اساسی ترین خدمات ارائه شده در مناطق روستایی می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان روستایی از کیفیت خدمات ارائه شده از سوی شرکت آب و فاضلاب روستایی انجام شد. این تحقیق به روش توصیفی – تحلیلی به صورت تصادفی در مورد 132 خانوار در سطح سکونتگاه روستایی بخش مرکزی شهرستان نیشابور با پایایی قابل قبول انجام شده است. بررسی رابطه ابعاد پنج گانه تحقیق با ویژگی های فردی نشان دهنده این است که بین سن، جنسیت و سطح تحصیلات رابطه معنادار با میزان رضایتمندی از کیفیت خدمات در روستاهای نمونه وجود دارد. درعین حال ارزیابی میزان رضایتمندی از کیفیت خدمات رسانی آب در روستاهای نمونه نشان از این دارد که کیفیت خدمات رسانی آب در روستاهای نمونه در وضعیت قابل قبولی قرار دارد. نتایج تحلیل عاملی شاخص های تحقیق نشان داد که بیشترین درصد واریانس ابعاد تحقیق مربوط به بعد همدلی با 30/91 درصد و کمترین درصد واریانس هم متعلق به بعد محسوسات با 21/28 درصد می باشد. همچنین تحلیل فضایی میزان رضایتمندی از کیفیت خدمات رسانی آب آشامیدنی در روستاهای نمونه نشان داد که روستای شیخلان با میزان Qi 0/103 دارای بیشترین میزان رضایت و روستای تورانی با میزان Qi 0/097 دارای کمترین میزان رضایت از کیفیت خدمات می باشند.
جواد بذرافشان، مهرشاد طولابی نژاد، نجمه حملی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده
در این پژوهش به بررسی عوامل و محرکهای تغییر الگوی معیشت روستاهای مرزی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی دهستان مینان در شهرستان مرزی سرباز میباشد (4544N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری سهمیهای 354 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای t تکنمونهای، کایدو و مدل لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین 354 پاسخگو، 72/88 درصد معتقد بودند که الگوی معیشت آنها تغییر پیدا کرده و 27/12 درصد معتقد بودند که الگوی معیشتی آنها تغییری نداشته است. از بین 45 متغیر مورد نظر پژوهش، 15 متغیر به طور قابل توجهی ارتباط معنیداری با تغییر معیشت داشته است. عوامل اقتصادی (0/400)، شخصی (0/360) و انزوای جغرافیایی (0/312) ارتباط بیشتری با تغییر معیشت داشتهاند. همچنین در واکنش به این تغییر معیشت، از 345 پاسخگو، 39/8 درصد قاچاق سوخت و کالا ، 25/4 تجارت و معامله و 22/9 درصد انجام کارهای خدماتی را برای امرار معاش انتخاب نمودهاند. لذا می توان گفت ایجاد زمینههای مناسب برای امرار معاش خارج از مزرعه مانند صنایعروستایی و صنایعدستی میتواند ضمن تنوع امرار معاش، از تغییر معیشت و استفاده از راههای نامشروع و خطرناک برای این امر جلوگیری کند.
حسن افراخته، محمد حجی پور، فرهاد جوان،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
نفت از دهه ی 1330 شمسی به بعد، به تدریج جایگاه برجستهای در اقتصاد کشور قرار به دست آورده و در حال حاضر، عمدهترین منبع تأمینکنندهی نیاز مالی کشور است. با توجه به تقابل دودویی و متضاد این رانت با بخش سنتی اقتصاد یعنی فعالیتهای کشاورزی و دامداری که همواره بر شدت آن افزوده شده است، دو سؤال اساس این تحقیق قرار گرفته است: اول اینکه " اثرات توزیع ثروت نفت بین مناطق مختلف بر ساختار اقتصاد روستایی ایران کدامند؟" و دوم "پیامدهای مکانی – فضایی توزیع ثروت نفت در بخش کشاورزی به عنوان عنصر اصلی و غالب در ساختار اقتصاد روستایی ایران چگونه بوده است؟" دادههای تحقیق با بررسی اسنادی در سطح کشور و در بازه زمانی 1385-1390 جمعآوری شده و با تکیه بر روشهای تحلیل تغییر سهم و گیبز- مارتین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه نشان داده است که مدیریت ملی، منطقهای و محلی، انگیزه چندانی برای تقویت ساختار اقتصاد روستایی با بهرهگیری از ثروت نفت نداشته است. به علاوه، غیبت بخش صنعت در تحولات ساختاری اقتصاد روستایی و تأکید بر بخش کشاورزی در روستاها -هم به لحاظ سیاستگذاری و هم از حیث تأمین اعتبارات- حاکی است که بینش اصولی و منطقی در نظام اقتصاد سیاسی در مواجه با اقتصاد فضاهای روستایی برای توسعه وجود نداشته است.
وحید ریاحی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، فرهاد عزیزپور، پرستو دارویی،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
در این پژوهش، بهمنظور شناسایی و تفکیک اراضی زیرکشت محصولات غالب در ناحیه لنجانات در استان اصفهان از تصاویر چند زمانه سنجنده OLI، ماهواره لندست8، مربوط به تاریخهای 29 فروردین، 16 تیر و2 شهریور سال 1395 استفاده شد و با بهرهگیری از روش طبقهبندی حداکثر احتمال و شاخص نرمال شده تفاضل پوشش گیاهی (NDVI) محصولات زراعی در دوران متفاوت رشد و با توجه به تقویم زراعی آنها، نقشه الگوی کشت محصولات این منطقه نگاشته شد. جهت بررسی صحت نتایج، نقشههای تولید شده با دادههای مرجع مورد بررسی قرار گرفت. ضریب کاپا و صحت کلی در روش حداکثر احتمال به ترتیب 0/88و 90 درصد و در روش استفاده از شاخص NDVI، بهترتیب 0/90و 93 درصد برآورد گردید. همچنین، از آمار سازمان جهاد کشاورزی استان در سال زراعی 95-1394 برای ارزیابی نتایج استفاده شد. نتایج نشان داد که سطح زیر کشت گندم و جو، برنج، و سیبزمینی و علوفه در روش حداکثر احتمال، درمقایسه با آمار جهاد کشاورزی بهترتیب خطایی برابر با 10/2، 18/6و 1/8درصد داشت، اما استفاده از شاخص NDVI، بهعنوان بهترین روش برآورد سطح زیر کشت در این ناحیه، در مقایسه با آمار جهاد کشاورزی بهترتیب دارای خطایی برابر با 6/6، 6/5و 3/2درصد بوده که نشاندهندهی کارایی مناسب شاخصهای گیاهی در برآورد سطح زیرکشت محصولات با توجه به فنولوژی آنها مشخص شد. بررسی نقشه کاربری اراضی و الگویکشت این ناحیه نشاندهنده تمرکز اراضی زراعی با نیاز آبی بالا و همچنین صنایع آببر در مجاورت رودخانه زایندهرود بوده است که لزوم تحلیل فضایی کاربریهای اراضی این منطقه را نمایان ساخته است.
محمد ظاهری، علی مجنونی توتاخانه،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده
افزایش استفاده از نیروگاههای حرارتی منجر به انتشار گازها گلخانهای در هوا و بروز مشکلات روحی و روانی برای جوامع شده است. پژوهش حاضر با هدف اندازهگیری مواد آلاینده انتشار یافته از نیروگاه حرارتی سهند بناب و بررسی اثرات روحی و روانی این آلودگی بر روستاها انجامگرفته است. برای اندازهگیری مواد آلاینده، از روش GWP100 و برای اندازهگیری فشارهای روانی از پرسشنامه سنجش فشار روانی مارکهام استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش 10254 نفر بالای 15 سال سن در 7 روستای واقع در جریان گازهای گلخانهای نیروگاه ساکن هستند. با استفاده از فرمولکوکران و به روش تصادفی ساده، 375 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. نتایج نشان داد که بیشترین مواد آلاینده انتشار یافته، CO2 و NOx است که در فصول سرد 71/4 برابر فصول گرم است. همچنین نتایج آزمون پیرسون نشان داد متغیرهای عصبی و بدخلقی 272/0p=، استرس 325/0p=، تقلیل انرژی 287/0p=، یأس و ناامیدی 142/0p=، افسردگی در زندگی 211/0p= و تغییر در الگوهای رفتاری روزمره 269/0p= دارای بیشترین اثرپذیری از آلودگی هوا بودهاند. میزان فشار روحی در روستاهای نزدیک بیش از روستاهای دور، زنان بیشتر از مردان و افراد مسن بیشتر از افراد جوان بوده است. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر نیز نشان داد که درمجموع، آلودگی هوای ناشی از نیروگاه توانایی تبیین 42/37R2= درصد از تغییرات مربوط به فشار روحی و روانی روستائیان را دارد. در نهایت میتوان گفت نیروگاههای حرارتی به تناسب نوع فعالیت، نوع سن و جنسیت روستائیان دارای اثرگذاری روحی و روانی منفی هست که بایستی در مطالعات احداث نیروگاهها مدنظر قرار گیرد.
زهرا تاراسی، حسین کریم زاده، محسن آقایاری هیر،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده
با اینکه زنان در حدود نیمی از جمعیت مناطق روستایی را در بر گرفتهاند؛ ولی همواره به عنوان قشر آسیبپذیر جامعه مطرح بودهاند. توجه به توانمندسازی و عوامل موثر بر آن میتواند ضمن افزایش مشارکت آنها در امور معیشتی باعث افزایش توانمندی آنها و کمک به افزایش درآمد خانواده آنان شود. لذا هدف این مطالعه بررسی عوامل و محرکهای موثر بر توانمندسازی زنان روستایی میباشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه با زنان روستایی شهرستان زنجان میباشد. جامعه آماری شامل زنان روستایی شهرستان زنجان میباشد (43559N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری سهمیهای، 381 زن بالای 20 سال به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه وتحلیل دادهها و رسیدن به پرسشهای پژوهش، از آزمونهای آزمون t تکنمونهای و مدل رگرسیون لجستیک باینری استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین 29 متغیر مورد نظر تحقیق، 14 متغیر به طور قابل توجهی ارتباط معنیداری با توانمندسازی زنان روستایی در شهرستان زنجان داشته است. به ترتیب عوامل اقتصادی (171/0)، روانشناختی (127/0) و عوامل شخصی (109/0) بیشترین اثرات را بر توانمندسازی زنان روستایی (متغیر وابسته) داشتهاند. از نتایج این پژوهش برای شناسایی عوامل موثر بر افزایش توانمندی زنان روستایی و رفع موانع مربوط به آن در روستاهای منطقه و به صورت کلی در روستاهای کشور میتوان استفاده نمود.
نفیسه ورکیانی پور، سید محمدرضا حسینی، روح الله سمیعی، مجید اشرفی،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده
زنان نقش مهمی در ارتقای اشتغال و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه ایفا میکنند؛ بنابراین، هویت دادن و استقلال بخشیدن به آنان و فراهم کردن زمینه مشارکت فعال آنها در امور مختلف اقتصادی ـ اجتماعی به خصوص فعالیتهای کارآفرینی، عامل مهمی در انگیزش بیشتر این نیروی عظیم در چرخه های تولیدی اجتماعی است. در ابتدا به بررسی و تجزیه و تحلیل مشخصه های جمعیت شناختی خبرگان پرداخته شد، سپس مؤلفه های توسعه پایدار روستایی و توسعه کارآفرینی زنان شناسایی شده را با استفاده از نظر خبرگان (که 10 نفر از زنان برتر کارآفرین استان گلستان هستند) و به کمک روش دلفی فازی و انجام فازی زدایی غربال و مؤلفه های متغیرهای موردنظر انتخاب گردید، همچنین روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی و نرمال بودن توزیع مؤلفه ها توسط آزمون کلوموگرونوف ـ اسمیرنوف و آزمون t ـ ادستودنت انجام گرفت. در بخش اول مقاله با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و با بهره گیری از نرمافزار Expertchoice به اولویت بندی و رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های توسعه کارآفرینی زنان و توسعه پایدار روستایی (توسط 198 نفر از زنان کارآفرین استان گلستان) پرداخته شد در بخش دوم مقاله برای سنجش روابط بین توسعه کارآفرینی زنان بر اساس توسعه پایدار روستایی از تحقیق همبستگی و معادلات ساختاری برای آزمون تحلیل عاملی و روش آزمون تحلیل عاملی با استفاده از نرمافزار Smart pls2 استفاده گردید که این ارتباط معنیدار بود، زیرا در تحقیق همبستگی نه تنها روابط بین متغیرها را می توان کشف کرد بلکه نوع و میزان ارتباط متغیرها با یکدیگر نیز از این طریق به دست میآید و سپس به بحث و تفسیر نتایج پرداخته و مدل توسعه کارآفرینی زنان با رویکرد توسعه پایدار روستایی ارائه گردید. نتایج نشان داد که به طور کلی فعالیتهای کارآفرینی زنان، زمینه های کاهش فقر در روستاها را فراهم نموده و به سوی توسعه پایدار روستایی سوق میدهد.
وکیل حیدری ساربان، علیرضا عبدپور،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده
هدف و ایده اصلی معیشت پایدار استفاده از منابع، داراییها و سرمایههای موجود (انسانی، اجتماعی، مالی، طبیعی، نهادی و فیزیکی) در مناطق روستایی بدون آسیبرسانی به محیط میباشد. بر این اساس، داراییها و سرمایههای روستایی میتواند پایهگذار دستیابی به اهداف معیشت پایدار روستایی باشد. هدف این مقاله عوامل بهبود معیشت پایدار روستایی از دیدگاه روستاییان استان اردبیل میباشد. این تحقیق، از لحاظ هدف توسعهای، و از لحاظ ماهیت توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع تحلیلی است. در این تحقیق روش گردآوری دادهها برای پاسخگویی به سئوالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (دادههای ثانویه) و پیمایشی (دادههای اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسشنامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسشنامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با دادههای کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار
SPSS، پایایی بخشهای مختلف پرسشنامه تحقیق73/0 الی 82/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد و نتایج این مدل نشان داد مهمترین عوامل بهبود معیشت پایدار از دیدگاه روستاییان در منطقه مورد مطالعه شامل چهار مولفه (کارآفرینی و تقویت زیرساخت اقتصادی، حمایت از طرف عرضه و اقدام مداخله ای دولت، تقویت سرمایه اجتماعی و توانمندسازی اجتماعی و مدیریت زیست محیطی و تقویت زیرساخت فیزیکی) است که
مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده توسط این چهار عامل 66/60 میباشد. و در نهایت، بر اساس نتایج تحقیق پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
حمید حیدری مکرر، حمید رضا نسیمی، زهره رمضان پور،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده
اقدامات متنوع عمرانی طرحهای هادی، با فراهم نمودن بستر توسعه همهجانبه و بهبود شرایط زندگی در روستا، زمینهساز ارتقاء سلامت روان روستاییان، بهعنوان یکی از پیش شرطهای اصلی رفاه اجتماعی شده است. بر این اساس، تحقیق حاضر در پی ارزیابی اثرات اقدامات طرحهای هادی بر وضعیت سلامت روان روستاییان در بخش مرکزی شهرستان داراب بود. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی که در آن از روش اسنادی برای بررسی سوابق و تبیین مسئله، از روش پیمایشی برای جمعآوری دادهها با ابزار مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه در بین روستاییان استفاده گردید. همچنین برای تجزیهوتحلیل دادهها، روشهای آمار توصیفی، استنباطی و تحلیل فضایی با کمک نرمافزارهای Excel، SPSS و ArcGIS انجام شد. یافتههای پژوهش مؤید آن بود که اقدامات اجرایی طرحهای هادی در روستاهای مورد مطالعه در سطح مناسبی بود، همچنین نتایج آزمونt ، مطلوبیت وضعیت عمومی سلامت روان روستاییان را نشان داد. بر این اساس کیفیت اجرای این طرحها، در سطح اطمینان 99 صدم، با وضعیت سلامت روان روستاییان دارای همبستگی بوده و نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که حدود 20 درصد از تغییرات وضعیت سلامت روان روستاییان ساکن در روستاهای مورد مطالعه، توسط اجرای طرحهای هادی قابل پیشبینی میباشد. دیگر نتایج تحقیق مؤید آن بود که میان وضعیت سلامت روان در هر سه گروه سنی مردان با یکدیگر، اختلاف معناداری وجود داشت ولی در میان زنان نیز تنها بین دو گروه سنی کهنسالان با جوانان و میانسالان اختلاف معناداری برقرار بود.
بهمن شفیعی، دکتر حمید برقی، دکتر یوسف قنبری،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده
هدف از این مقاله بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی خشکسالی از دیدگاه روستاییان با رویکرد مدل سازی معادله ساختاری میباشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را 1762 سرپرست خانوار و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 316 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و مدلسازی معادلات ساختاری(SEM) انجام شده است. در این تحقیق متغیرهای مشاهده شده برای سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی، و محیطی به دست آمد. سه مدل تحلیل عاملی مرتبه اول برای اندازه گیری سه زیر مقیاس خشکسالی تدوین و اعتبار سنجی شد. نهایتاً چگونگی نقش و تأثیر متغیرهای مشاهده شده و مؤلفههای سه گانه حاصل از آنها بر خشکسالی به عنوان متغیر مستقل پنهان اصلی، و روابط بین آنها به کمک یک مدل ساختاری تحلیل عاملی تأییدی(CFA) چهار عاملی مرتبه دوم تحلیل شد. نتایج نشان از برازش و اعتبار قابل قبول هر سه مدل اندازه گیری خشکسالی و تحقق اهداف و نیز مدل چهار عاملی مرتبه دوم برای بررسی خشکسالی، بر اساس دادههای گردآوری شده بود. در نهایت خشکسالی به میزان 97/0 بر شاخص های اقتصادی و به میزان 97/0 بر شاخص اجتماعی، و بر شاخص محیطی به میزان 87/0 تأثیر داشته است، بنابراین خشکسالی اتفاق افتاده در مناطق روستایی مطالعه شده بیشترین تأثیر را روی شاخص های اقتصادی و اجتماعی و به تبع آن روی شاخص محیطی گذاشته است.
امین کوشکی، مهرشاد طولابی نژاد،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از برنامه توسعه همکاریهای مناطق مرزی (CBC) به بررسی عوامل و محرکهای موثر بر پایداری اتحاد در مناطق مرزی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه و مصاحبه بود. جامعه آماری کارشناسان مختلف در زمینه های تحصیلی علوم سیاسی، جغرافیا، اقتصاد، جامعه شناسی، کارشناسان نیروی انتظامی، استانداری و فرمانداری در استان سیستان و بلوچستان را شامل میشد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند 70 کارشناس انتخاب گردید. برای تجزیهوتحلیل داده ها، از آزمون های توصیفی و مدل رگرسیون لجستیک باینری (روش LM- نیوتن- مارکارد- رافسون) استفاده گردید. نتایج نشان داد که در زمینه برنامه ریزی برای پایداری اتحاد در استان سیستان و بلوچستان به جز قرارداد تعیین حقابه رودخانه هیرمند در منطقه سیستان که با کشور افغانستان در چند دوره زمانی منعقد شد؛ طرح یا برنامه ای تصویب و اجرا نشد و از بین پنج عامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی- مذهبی، نهادی- ساختاری و سیاسی امنیتی، سه عامل اقتصادی (0/478)، سیاسی- امنیتی (0/473) و فرهنگی- مذهبی (0/363) بیشترین اثر را بر پایداری اتحاد مناطق مرزی در منطقه مورد مطالعه داشته اند. از نتایج این پژوهش برای توسعه همکاریهای مناطق مرزی و پایداری انسجام در مناطق مرزی مختلف ایران می توان استفاده نمود.
سعدی محمدی، اسکندر مرادی، شرمین حسینی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
رشد افقی و بیقواره شهری در چند دهه گذشته به واسطه تسلط نظام برنامهریزی تمرکزگرا در کشور مطابق با اصل ارتباطات متقابل روستا- شهری موجب شده است تا بسیاری از روستاهایی که در پیرامون شهرها قرار دارند، با دگرگونی و تغییرات متعددی در وضعیت شاخصهای توسعه روبرو شوند. این تغییرات علاوه بر داشتن جنبههای مثبت در بیشتر موارد، تاثیراتی منفی را بر روند پایداری توسعه نواحی روستایی واقع در حریم این دسته از شهرها ایجاد کردهاند. از این رو پژوهش حاضر با تاکید بر نگرش فضایی و تکیه بر داده های کمی و کیفی از دسته روش های توصیفی– تحلیلی به شمار می رود هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی پیامدهای ناشی از پدیدۀ خزش شهری در مریوان و اثرات آن بر توسعۀ روستاهای پیرامونی میباشد. گردآوری اطلاعات در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش میدانی، به روش پیمایشی مبتنی بر مصاحبه با آگاهان و مردم محلی است. جهت شناسایی پیامدهای خزش شهری، توزیع طبقهای پرسشنامه در میان روستاهای مورد مطالعه به روش تصادفی ساده در میان 203 نفر از سرپرستان خانوار که با فرمول کوکران تعیین حجم گردیدهاند و 30 نفر از متخصصان توسعه و آگاهان محلی و مشاهده وضع موجود، جهت تعمیم یافتههای حاصل از مصاحبهها استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها با تکنیک تئوری بنیادی در بخش کیفی و آزمون t تک نمونهای در بخش کمی، نشان داد که پدیدۀ خزش شهری علاوه بر پیامدهای مثبت و محدود در بهبود وضعیت کالبدی، موجب شکل گیری بحرانهای اجتماعی، اقتصادی، تخریب محیط طبیعی و مدیریتی- نهادی در وضعیت توسعه روستاهای مورد مطالعه شده است.
آقای قربانعلی کریمی دهکردی، رحمت الله منشی زاده، بیژن رحمانی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
گسترش شتابان شهرها و رشد فیزیکی ناموزون آنها، که اصطلاحاً "خزش شهری" نامیده میشود، موجب خورندگی روستاها و اراضی پیرامونی آنها، تبدیل بی رویه اراضی کشاورزی و تخریب منابع محیط زیست گردیده است. این وضعیت در شهرستان شهرکرد مرکز استان چهارمحال وبختیاری نیز نمود گستردهای داشته است. این پژوهش با هدف واکاوی پیامدهای پدیده خزش شهری در مناطق پیرامون شهرکرد از جمله مناطق سکونتگاهی کیان، چالشتر، مهدیه، زانیان و نافچ به روش توصیفی- پیمایشی با بهره گیری از روش جمع آوری دادهها از طریق اسنادی (مبانی تئوریک پژوهش) و روش میدانی- پرسشنامهای در سه بعد اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و محیط زیستی-کالبدی (400نفر) انجام پذیرفته است. سپس با استفاده از SPSS (آزمون t تک نمونه ای و فریدمن) تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است؛ بعد زیست محیطی بیشترین امتیاز، 98/3 (آلودگی، تخریب معماری سنتی و تنوع زیستی) و سپس ابعاد اقتصادی و اجتماعی به ترتیب با امتیاز 96/3، 89/3 (مواردی چون بورس بازی و افزایش قیمت زمین و مسکن، فرار سرمایه از روستاها، تجمل گرایی ، کاهش میزان مشارکت، ازدحام و ...) در زمینه پیامدهای منفی پدیده مورد مطالعه را به خود اختصاص دادهاند و نیازمند توجه برنامهریزان و مدیران شهری به این امر و لحاظ کردن توسعه و رویکردهای پایدار و یکپارچه در زمینه حل این مسئله و کاهش اثرات منفی آن است.
حمدالله سجاسی قیداری، حمیده محمودی، محبوبه شیرمحمدی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
آموزش یکی از راحت ترین، بهترین و سریعترین شیوه های توانافزایی جامعه به شمار میآید. آموزش مدیران روستایی نیز از این قاعده مستثنی نیست برای رسیدن به توسعه پایدار روستایی، توانمندسازی دهیاران از طریق آموزش و برگزاری دوره های آموزشی مسئله اساسی است. بر این اساس برای بهبود عملکرد دهیاران دوره های آموزشی متعددی توسط سازمانهای مختلف مرتبط به امور روستایی در طول خدمت برگزار می شود. لذا سنجش کیفیت خدمات آموزش، پیششرط اساسی بهبود کیفیت خدمات آموزشی آتی و به دنبال آن عملکرد دهیاران است. در این مطالعه برای بررسی مسئله از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره گرفتهشده است. جامعه آماری تحقیق کلیه دهیاران بخش نصرآباد تربتجام بوده که به علت محدود بودن جامعه، از شیوه تمام شماری استفاده شده است. مطابق نتایج حاصل از آزمون همبستگی، هر دو بخش انتظارات و ادراکات با ویژگیهای فردی دهیاران رابطهای مثبت و معنادار برقرار ساختند. همچنین نتایج آزمون T تک نمونهای نشان داد که میانگین نظر پاسخگویان در دو بخش ادراکات و انتظارات از خدمات آموزشی در حد متوسط به بالا است. یافته های حاصل از کاربست مدل سرکوال بهمنظور انجام فرآیند تحلیل شکاف در تمام ابعاد کیفیت خدمات آموزشی نشان داد که میان انتظارات و ادارکات دهیاران از خدمات آموزشی، نوعی شکاف منفی وجود دارد.
حسین فراهانی، مینا الوندی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
.مهاجرت افراد جوان و پیری جوامع روستایی که به دلایلی ازجمله فقر و بیکاری صورت میگیرد، ضرورت بسیاری را برای شناسایی رویکردهای جدید برای بقای اقتصاد جوامع روستایی ایجاد میکند. در این راستا کارآفرینی کسبوکارهای کوچک نقش مهمی در کاهش فقر و درنهایت توسعه روستایی دارد. بااینوجود این نوع کارآفرینی با چالشهای متعددی در ابعاد محیطی، اقتصادی و... مواجه میباشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی چالشهای کارآفرینی در راستای بهبود کارآفرینی، ایجاد اشتغال و درآمد پایدار از طریق راهاندازی کسبوکارهای کوچک است. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر درجه نظارت و کنترل میدانی و ازنظر ماهیت و روش بهصورت توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستایی ساکن شهرستان بیجار میباشد. جمعیت این شهرستان طبق سرشماری سال 1395 معادل 89162 نفر {مرکز آمار ایران}بوده است که بر اساس توزیع مکانی 44 درصد روستایی و 56 درصد شهری بودهاند. همچنین 283 نقطه روستایی دریازده دهستان دارد که از این میان 12 روستای دارای کارآفرینی و از تعداد آنها 244 خانوار با استفاده از فرمول اصلاحشده کوکران به دست آمد. روش گردآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. در این پرسشنامه از افراد خواستهشده بود بر اساس طیف لیکرت 5 گزینهای میزان اهمیت هرکدام از چالشهای شناساییشده در حوزه کسبوکارهای کوچک روستایی را بر اساس گزینههای این طیف شامل (بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم) مشخص کنند و با استفاده از مدل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی) در نرمافزار Amos تجزیهوتحلیل دادهها صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که همه چالشها در کارآفرینی کسبوکارهای کوچک تأثیرگذار بودهاند، اما عوامل اقتصادی با بار عاملی 0.91 دارای بالاترین تأثیر در بین چالشهای موجود بوده است و چالشهای فردی و اجتماعی با بار عاملی به ترتیب 0.23 و 0.28 دارای کمترین بار عاملی بوده است.
محمد ولائی، عبدالله عبداللهی، عقیل خالقی، آیناز اسکندرزاده،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
دامداری یکی از مهمترین فعالیتهای است که در مناطق روستایی رواج دارد و غالب روستاییان در کنار زراعت، باغداری به دامداری (نگهداریدامهای سبک و سنگین) نیز مشغول هستند و بعضی از تولیدات روستاییان در بخش زراعت و باغداری به تغذیه دام اختصاص داده میشود و قسمتی دیگر نیز مانند لبنیات، گوشت زنده و ... خود مصرفی یا به فروش میرسد. هدف از این پژوهش تحلیل اثرات اقتصاد دامداری بر توسعه پایدار روستایی میباشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و جهت جمعآوری دادهها و اطلاعات از مطالعات کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. قلمرو مکانی تحقیق دهستان گاودول شرقی شهرستان ملکان میباشد؛ طبق سرشماری این منطقه در سال 1395 دارای 2306 خانوار و 7468 نفر جمعیت بوده که براساس فرمول کوکران تعداد 283 خانوار به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب گردیدهاند. این نمونه بهصورت تصادفی از میان خانوارهای دارای اقتصاد معیشتی دامداری انتخاب شده است. به منظور آنالیز داده های مربوط به آمار استنباطی از تیتک نمونهای، رگرسیون، تحلیلمسیر و نمودار اثر استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که، بین اقتصاد دامداری و توسعه پایدار روستایی با میزان همبستگی 400/0 و سطح معنیداری 000/0 رابطه مثبت و معنیداری برقرار است؛ بهطوری که برای ابعاد اقتصاد دامداری بهترتیب بخش اقتصادی با مقدار تأثیر 0.743 و بخش اجتماعی با مقدار تأثیر 355/0 بیشترین میزان اثرگذاری را بر توسعه پایدار روستایی منطقه داشتهاند. همچنین، بخش کالبدی با مقدار تأثیر 0.176- کمترین سطح اثرگذاری را بر توسعه پایدار روستایی منطقه داشته است. نتایج کلی پژوهش حاکی از این امر بوده که بخش اقتصادی با 41/0 درصد و بخش اجتماعی با 31/0 درصد، بهمنظور توسعه و گسترش اقتصاد دامداری منطقه، اثرگذاری مثبت را داشتهاند.
آقا فرهاد رمضانی، مریم قاسمی، هادی زرقانی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
امروزه در چارچوب توسعه پایدار روستایی نیاز به حرکت سریع از الگوهای معیشتی سنتی به الگوهای معیشتی پایدار است، بدیهی است حصول این تغییر بدون توجه به داراییها و سرمایههای معیشتی خانوارها ممکن نیست. داراییهای معیشتی شامل انواع سرمایههای طبیعی، فیزیکی، انسانی، اجتماعی و مالی است که جزء اساسی معیشت قشر فقیر محسوب می شود. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش سطح داراییهای معیشتی خانوارهای ساکن در روستاهای مرزی شهرستان تربتجام است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی، از نوع کاربردی – توسعه ای است. در مطالعه حاضر داراییهای معیشت به تفکیک 5 نوع دارایی به کمک 64 شاخص کمی گردید. این شاخصها در تحلیل عاملی تاییدی 66 درصد واریانس را تبیین نمود، همچنین ضریب آلفای کرونباخ 0.91 به دست آمد که حاکی از روایی و پایایی مطلوب ابزار تحقیق است. جامعه آماری تحقیق کلیه روستاهای مرزی بیش از 20 خانوار شهرستان تربت جام است. واحد تحلیل 264 خانوار در 17 روستای واقع در 10 کیلومتری مرز ایران و افغانستان است. نتایج تحقیق نشان داد داراییهای معیشتی خانوارهای روستایی ساکن در مرز در سطح بسیار پائینی قرار دارد به طوری که میانگین سرمایه انسانی 13/2، سرمایه مالی 87/1، سرمایه اجتماعی 84/2، سرمایه فیزیکی 81/1، سرمایه طبیعی 12/2 در طیف لیکرت به طور معنیداری پائینتر از میانه نظری ارزیابی شده است. همچنین سازه «داراییهای معیشتی» با میانگین 2.22 در حد «کم» سنجش شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد الگوهای معیشتی روستاهای مرزی همچنان با الگوهای معیشتی سنتی عجین بوده و انطباق چندانی با الگوهای معیشتی پایدار نداشته و سکونت در روستا به همراه انزوای جغرافیایی مرزها، محدودیتهای معیشتی زیادی را برای خانوارهای ساکن ایجاد نموده است. هرگونه فعالیت در زمینه اصلاح الگوهای معیشتی مستلزم توجه به چندبعدی بودن معیشت میباشد.