708 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
ژوان امینی، مهری اکبری، زهرا حجازی زاده، علی اکبر شمسی پور،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
فضاهای سبز، نقشی اساسی در تعدیل شرایط خردآبوهواهای شهری، زیباسازی مناظر شهری، اوقات فراغت شهروندان و تعدیل آلودگی صوتی و هوا و جذب ذرات معلق دارند. در کنار مزایای قابل توجه فضای سبز، یکی از محدودیتهای عمده توسعه فضاهای سبز در مادرشهر تهران بدلیل موقعیت مکانی آن در شرایط با آبوهوای خشک، تأمین منابع آب نگهداری آنهاست. محاسبه ردپای آب در فضاهای سبز بهعنوان مقدار کل آب شیرین مورد نیاز در حفظ و نگهداری آنها در طول سال، یکی از شاخصهایی است که میتوان بوسیله آن میزان سازگاری گونههای درختی و گیاهی آنها را با شرایط آبوهوایی کلانشهر تهران نشان داد. هدف این پژوهش محاسبه ردپای آب بوستان لاله در تهران است. از مدل بیلان آب خاک فضای سبز (SWB) برای محاسبه ردپای آب در این بوستان استفاده شد. دادههای مورد استفاده، از ایستگاه ژئوفیزیک شهر تهران برای سال 2018، به صورت میانگین روزانه دما، مجموع بارش و رطوبت عمق صفر تا 30 سانتی متری خاک، اخذ گردید. دادههای مربوط به زهکشی آب خاک، نیز از نمونههای استاندارد آزمایشگاهی خاکهای فضای سبز، استخراج گردید. نتایج محاسبات انجام شده بیانگر آن بود که در ماههای گرم سال ردپای آب کل بوستان لاله تهران 4 تا 5 هزار مترمکعب در ماه بدست آمد؛ در حالیکه ماههای فصل زمستان، کمتر از 1400 مترمکعب در ماه محاسبه شد. تعمیم دادههای رطوبت عمق 30 سانتیمتری خاک ایستگاه ژئوفیزیک به بوستان لاله نشان داد که، در دوره گرم سال، آب آبی (آب زیرزمینی یا سطحی) بیشترین سهم (بیش از 90 درصد) را در ردپای آب بوستان لاله داشته است در حالیکه در ماه های فصل زمستان و دو ماه آذر و آبان، سهم آب سبز(آب ناشی از بارش برف و باران) در تأمین رطوبت لایه 30 سانتی متری فوقانی خاک، بیش از 90 درصد از کل ردپای آب بوده است.
عبدالعلی ترابی، صدرالدین متولی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
حوادث طبیعی که جزیی از فرآیند زندگی بشر به شمار می رود و هر روزه بر تعداد و تنوع آنها افزوده می شود، به عنوان چالشی اساسی در جهت نیل به توسعه پایدار جوامع انسانی مطرح می باشند. از این رو در حال حاضر دیدگاه غالب از تمرکز بر روی صرفاً کاهش آسیب پذیری به افزایش تاب آوری در مقابل سوانح تغییر پیدا کرده است. هدف از پژوهش حاضر تبیین مولفه های تاب آوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی با تاکید بر سیلاب در بهشهر می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر اسناد و مطالعات کتابخانه ای، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دو گروه شهروندان ساکن در محلات پیرامون چهار رودخانه شهر بهشهر میباشد که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 182 نفر تعیینشده و کارشناسان دستگاههای اجرایی بر اساس کوچک بودن جامعه 93 نفر تعیین شده است. پس از جمع آوری اطلاعات میدانی که با استفاده از ابزار پرسشنامه تکمیل شده، از نرمافزارهای SPSS، MINITAB و PLS و با بهره گیری از روش های تصمیم گیری چند معیاره (SAW) اقدام به بررسی وضعیت و تبیین مولفه های تاب آوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی چون سیل شده و همچنین از نرمافزار GIS برای پهنهبندی مناطق بر اساس تاب آوری در برابر سیلاب استفاده گردید. نتایج نشان داده است که از میان ابعاد تاب آوری، بعد اقتصادی دارای بیشترین وزن و در رتبه اول قرار گرفته و بعد کالبدی، زیرساختی و محیطی دارای کمترین وزن و در رتبه آخر واقعشده است. محلات پیرامون رودخانه های شهر بهشهر براساس وضعیت تاب آوری در برابر سیلاب رتبهبندی شدهاند که نشان داده است محله شاهد در رتبه اول و محله برزو در رتبه آخر قرار گرفته است.
دکتر محمود دهقان، دکتر عطاء الله عبدی، دکتر افشین متقی، دکتر میرهادی حسینی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
در ادبیات ژئوپلیتیک، کشورهای کوچک و کم برخوردار که در مقایسه با قدرتهای درجهی اول و دوم از توان و وزن ژئوپلیتیکی کمتری برای تاثیرگذاری برخودار هستند، کارگزاران کوچک مقیاس به حساب میآیند. این کارگزاران، با وجود برخورداری از کدهای ژئپلیتیکی محلی، با توجه به مجموعهی وضعیتهای محیطی خود، گهگاه میتوانند بر روندها و تحولات ژئوپلیتیکی در مقیاس منطقهای و حتی جهانی تاثیر بگذارند. منطقهی قفقاز، از نظر تاریخی، میدانی برای ظهور و بروز خُرده خوانینی بود که مجموعهی کنشگریها و کارگزاری آنها، تحولات منطقهی قفقاز را تحت تاثیر قرار میداد و به دلیل نزدیکی حوزههای فرهنگی آن به ایران، در مقیاس ملی نیز بر مجموعه عملکردهای ژئوپلیتیکی ایران، موثر واقع شدهاند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، نخست با بررسی نقش تاریخی کارگزاران محلی در مجموعه تحولات ژئوپلیتیکی قفقاز، به بررسی تاثیرگذاری بزرگ مقیاس آنها پرداخته و سپس، با بررسی کشورهای منتخب این منطقه در زمان فعلی، به چگونگی کنشگریهای آنان با توجه به وضعیت فعلی حاکم در نظام جهانی پرداخته است. نتایج، نشان میدهد که کشورهای منطقهی قفقاز همچنان با توجه به میراث تاریخی خود، به عنوان کارگزارانی کوچک مقیاس در میان بازیگرانی بزرگ مقیاس عمل می کنند.
آقای آیت جهانبانی، آقای علی شماعی، اقای حبیب اله فصیحی، آقای طاهر پریزادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
تابآوری یکی از رویکردهای کاهش آسیبپذیری جوامع و تقویت تواناییهای مردم برای مقابله با خطرات ناشی از وقوع سوانح طبیعی بهویژه زمینلرزه است و دارای ابعاد اقتصادی، اجتماعی، نهادی، کالبدی و زیستمحیطی است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع اکتشافی است. پرسشنامه محقق ساخته با 102 گویه ابزار گردآوری داده های پژوهش بود. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 386 و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بود. تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر در بستر نرم افزار SPSS25 برای تحلیل داده ها و مدلسازی عوامل به کار گرفته شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهر پارس آباد از نظر تابآوری اجتماعی و کالبدی دارای پایینترین امتیازات و در وضعیت متوسط متمایل به خوب؛ تابآوری زیستمحیطی در وضعیت متوسط، تابآوری نهادی و اقتصادی به ترتیب در وضعیت متمایل به وضعیت نامناسب قرار دارند. همچنین عامل بندی سؤالات، 13 عامل برای ابعاد اجتماعی (رفتار در حین بحران، آگاهی از بحران، آمادگی برای بحران، دانش، همکاری، اعتماد، همیاری، امانتداری، تعامل، دقت، نگرش، کمکهای اولیه و اقدامات ضروری)؛ 3 عامل (خسارت پذیری، جبرانپذیری و توانایی برگشت) برای ابعاد اقتصادی؛ 5 عامل (عملکرد نهادهای عمومی، عملکرد نهادهای نیمه عمومی، ارتباط نهادی، اقدامات نهادی و بستر نهادی) برای تابآوری نهادی؛ 4 عامل (فضای باز، مقاومت ساختمانی، دسترسی عمومی و دسترسی امدادی) برای تابآوری کالبدی و 3 عامل (عوامل محیطی، تغذیهای و خاک) برای تابآوری زیستمحیطی نشان داد. در نهایت مدلسازی شاخص های تاب آوری برای شهر پارس آباد ارایه گردید.
آیسان پورمقدم، مهسا فرامرزی اصل، میرسعید موسوی، اکبر عبدالله زاده طرف،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
چکیده
بازآفرینی شهری یکی از اقدامات معاصر مرمتی است که چهار بعد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی شهر را دربرمی گیرد. یکی از اهداف اصلی بازآفرینی شهری دستیابی به کیفیت محیطی است. از سوی دیگر با کاهش تمایل مردم برای زندگی و گذراندن اوقات فراغت در مراکز شهری از کیفیت این بافت کاسته و ضرورت توجه بر ارتقاء کیفیت این مراکز بیشازپیش مطرحشده است. ازآنجاییکه کیفیت مکانی یک موضوع عام است با استفاده از مدل مکان پایدار
گلکار، یکی از کاملترین مدل ارزیابی مؤلفههای سازندۀ مکان، چهار بعد کالبد، فعالیت، تصورات و اکوسیستم در نظر گرفتهشده تا درنهایت چارچوب مفهومی بازآفرینی مراکز شهری بر پایۀ کیفیتهای مکانی به دست آید. در این پژوهش با استفاده از فن تحلیل محتوا کیفیتهای مکانی از دید نظریهپردازان جهانی، تجربیات بازآفرینی مراکز شهرها، سند ملی راهبردی احیاء، بهسـازی و نوسـازی و توانمندسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری جمعبندی شده و فراوانترین کیفیتها برحسب میانگین به دست میآیند سپس با استفاده از مطالعات کتابخانهای برای هریک از کیفیتها سنجههایی تعریفشده تا درنهایت چارچوب مفهومی ترسیم شود. نتایج نشان میدهد فراوانترین کیفیتها خوانایی و شخصیت بصری از مؤلفۀ تجربی-زیباشناختی، کیفیت نفوذپذیری، شمول گرایی، کیفیت عرصه همگانی و سرزندگی رفتاری از مؤلفۀ عملکردی و کیفیت همسازی با طبیعت از مؤلفۀ زیستمحیطی میباشند. این هفت کیفیت جزو فراوانترین کیفیتها در بازآفرینی مراکز شهری مطرح هستند.
یاسر نظریان، خانم آمنه حق زاد، لیلا ابراهیمی، کیا بزرگمهر،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
آسیب پذیری نتیجه گریزناپذیر مخاطرات و بحران هایی است که جوامع را با درجات مختلف تهدید میکند. یکی از اساسیترین این مخطرات تهدیدآمیز، زلزله میباشد. رویکرد اخیر برنامه های مقابله با سوانح، افزایش تاب آوری جوامع میباشد که ابعاد مختلفی دارد. یکی از آنها بعد کالبدی تابآوری شهری است که با مولفه های برنامه ریزی کاربری اراضی پیوند میخورد. در این پژوهش با هدف تحلیل معیارهای کاربری اراضی موثر بر تاب آوری شهر تبریز با استفاده از روش AHP فازی به تحقیق پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصل از مطالعه مبانی، 13 معیار تاثیرگذار شناسایی و مبنای عمل قرار گرفته است. داده های مورد نیاز از نقشه ها و اطلاعات مکانی طرح های شهری و به ویژه طرح تفصیلی شهر تبریز استخراج و مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار ARC Map10.3.1 به تحلیل هر یک از معیارها پرداخته شده و هر یک از معیارها در قالب نقشه فازی ارائه شده است. برای رسیدن به نقشه نهایی تاب آوری از عملگرهای فازی جمع، ضرب و گاما استفاده شده است که با توجه به دقت بالای عملگر گاما، نتایج آن به عنوان خروجی نهایی درنظر گرفته شده است. نتایج نشان میدهد، که در محدود شهر تبریز، 2 درصد دارای تاب آوری خیلی کم، 40.8 درصد، تاب آوری کم، 15.3 درصد تاب آوری متوسط، 23.5درصد تاب آوری زیاد و 7.2درصد تاب آوری خیلی زیاد – بر مبنای معیارهای مورد استفاده- میباشد. مناطق با تاب آوری کم عموما در شمال شهر تبریز قرار گرفته و منطبق بر بافت اسکان غیررسمی و بافت فرسوده شهر است که منطبق بر خط گسل شمال تبریز بوده و ریزدانگی و نفوذ پذیری پایین از دیگر اختصاصات این مناطق است. به دلیل تراکم بالای جمعیتی در این مناطق لازم است سریعا برنامههای لازم برای ارتقای کیفیت معیارهای تابآور سازی کالبدی شهر، اتخاذ گردد.
طیبه عزیزی، میرسعید موسوی، مهسا فرامرزی اصل، سیروس جمالی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
امروزه بافت قدیم شهرها به دلیل افزایش ساخت و ساز و وابستگی به وسایل نقلیه، به شدت تحت سلطۀ تحولات ناخواسته درآمده است. همین مسئله موجب بروز مشکلات فراوانی در مسائل شهری شده است. بنابراین طرح های ساماندهی کالبدی به عنوان راه حلی برای کاهش این مشکلات در دستور کار قرارگرفته اند. خیابان امام که در بافت قدیم ارومیه قرار دارد، یکی از خیابان های اصلی و مهم شهر است که تنوع کاربری ها، میزان بالای تردد سواره و پیاده، وجود جداره ها و بناهای باارزش در این منطقه بر اهمیت این خیابان در بافت قدیم ارومیه افزوده است. یکی از پروژه های پیشنهادی در طرح راهبردی بافت های فرسوده شهر ارومیه، پروژه ساماندهی و طراحی شهری خیابان امام بود که بخش عمده ای از آن اجرا شده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان کارآیی اجرای طرح های ساماندهی کالبدی در بافت قدیم شهر ارومیه است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و داده های به دست آمده، از طریق پرسش نامۀ محقق ساخته، جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای در برنامۀ SPSS و همچنین از روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارAMOS استفاده شده است. میانگین به دست آمده از آزمون T در بررسی میزان رضایت کسبه و ساکنان مستقر در بافت قدیم شهر ارومیه که بیشتر از 3 بود، نشان از آن دارد که افراد ساکن در این محدوده و کسبۀ بازار از نتایج اجرای طرح های ساماندهی کالبدی راضی هستند.
آقای علیرضا شجاعی نوری، دکتر غلامرضا جانباز قبادی، دکتر صدرالدین متولی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
با توجه به نوسانات تراز آب دریای مازندران، خسارتهای ناشی از آن بسیار محتمل بوده و عمل انسان در عدم انتخاب بهینه مکانیابی کاربریها، این خسارتها را تشدید میکند. گردشگری ساحلی، یکی از کاربریهایی است که بهشدت متأثر از نوسانات تراز آب دریا بوده، که هم در حالت پسروی و هم در حالت پیشروی دریا، خسارتهای مختلفی به آن وارد میشود. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی، جهت بررسی نقش نوسانات تراز آب دریا بر کاربری ساحل و گردشگری شهری، ابتدا نوسانات تاریخی تراز دریا در ایستگاههای ترازسنجی باکو، بندر انزلی و نوشهر طی دوره آماری 1219 تا 1398 مطالعه شد. بهمنظور استخراج خطوط ساحلی متناظر با ترازهای فوقالذکر، تصاویر ماهوارهای Landsat و Sentinel-2 و روشهای فیلترگذاری و آستانه هیستوگرام استفاده گردید. بررسی دادههای ترازسنجی نشان داد که پایینترین و بالاترین تراز بهترتیب در سالهای 1356 (5/28- متر) و 1372 (24/25- متر) ثبت شده است. با توجه به آخرین دادههای تراز آب، مقدار آن در آبان ماه سال 1398 به پایینترین سطح خود طی سه ده اخیر رسیده است (31/27- متر). الگوی جابجایی خطوط ساحلی متناظر با ترازهای تاریخی نشان داد که اثر نوسانات تراز طی سالهای 1356 تا 1398 بهخوبی در تغییر موقعیت مکانی خط ساحل منطقه مطالعاتی انعکاس یافته است.
فریبا اسفندیاری درآباد، احسان قلعه، مریم محمدزاده شیشه گران،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
یکی از مخاطراتی که در طی سالهای اخیر در بسیاری از مناطق رخ داده است، مخاطرات ناشی از فرونشست است. موقعیت جغرافیایی ایران باعث شده است که بسیاری از مناطق آن در معرض این مخاطره باشد. تکنیک تداخلسنجی راداری با دقت بالا از مناسبترین روشهای شناسایی و اندازهگیری میزان فرونشست میباشد. در این پژوهش، به منظور شناسایی و اندازهگیری فرونشست در دشت اردبیل از تکنیک تداخلسنجی تصاویر راداری سنتینل 1 سالهای 2015 و 2020 استفاده شده است. به منظور صحتسنجی از دادههای چاههای پیزومتری و نقشههای کاربری اراضی در منطقه استفاده شد. طبق نتایج، بیشینه نرخ فرونشست در 5 سال در منطقه، 17 سانتیمتر برآورد شده است. همچنین نتایج نشان داد بالاترین میزان فرونشست در بازه زمانی 2015 تا2020 به ترتیب به کاربریهای مرتع با مقدار 17 سانتیمتر، خاک مقدار 14 سانتیمتر و کاربریهای کشاورزی دیم و منطقه مسکونی با مقدار به ترتیب 13 و 12 سانتیمتر در ردههای بعدی قرار دارند. فرونشست 12 سانتیمتری برای کاربری مناطق مسکونی احتمالا میتواند ناشی از تخریب و ساخت و سازهای ساختمانهای بزرگ باشد. همچنین رابطه بین فرونشست و تغییرات مقدار سطح آبهای زیرزمینی نشان داد که در بازه زمانی 5 ساله، سطح آب زیرزمینی 4 متر افت داشته است که این افت سطح آب زیرزمینی منجر به فرونشست زمین در منطقه مورد مطالعه شده است
خانم اسیه عسگری، دکتر امیر گندمکار، دکتر مرتضی خداقلی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
الگوهای پیوند از دور معرف تغییرات کلانی است که در الگوی امواج جوی و رودبادها رخ می دهد و بر الگوهای دما در قلمروهای وسیع اثر می گذارد و همچنین جهت پیشبینی میانگین شرایط هوایی طی دورههای زمانی معمولا چندین ماهه یا سالانه مورد استفاده قرار میگیرد. در این مطالعه تاثیرات 26 الگوی پیوند از دور با میانگین حداکثر دمای ماهانه بصورت فصلی و سالانه مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش 4 ایستگاه سینوپتیک بروجن، شهرکرد، لردگان و کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری مورد واکاوی قرار گرفت. دادهها با استفاده از آمار توصیفی، همبستگی و آزمون من-کندال مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که الگوهای PNA، WP، NAO، SOI، TNA، TSA، WHWP، Niño 4، NP، Trend، AO، AAO، AMO، AMM، NTA، CAR و GMLO با تمامی ایستگاههای مورد بررسی دارای رابطه مثبت است و الگوهای EA WR، Niño 3، ONI، MEI V2، Niño 1+2، Niño 3.4 و TNI با تمامی ایستگاههای مورد مطالعه دارای رابطه منفی بوده است.
دکتر حسن خراج پور، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر بهلول علیجانی، دکتر محمد حسین ناصرزاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
با توجه به تاثیر پذیری غیر قابل انکار گیاهان زراعی از تغییرات اقلیمی و منطقه، انجام تحقیقات منطقهای برای شناخت عکس العمل هرگیاه زراعی در مراحل مختلف رشد در ارتباط با عناصر آبوهوایی ضروری به نظر می رسد. اگر دمای هوا همراه با ابر، گرم از آستانه معینی کمتر یا بیشتر شوند نمو آن متوقف می شود. ما بین دو حد یک دمای مطلوب وجود دارد که درآن گیاه سریع ترین رشد و نمو خود را دارد. دما و ابر هر دو از مهم ترین عناصر آب وهوایی در کشاورزی هستند. هردو پارامتر اقلیمی باهم باعث تنش در گندم و راندمان محصول را پایین میآورد. باتوجه به استراتژیک بودن گندم، در راستای افزایش سطح تولید، در تحقیق حاضر، ضمن بهرگیری از تجربیات و روشها و مدلهای مورد استفاده درتحقیقات خارجی و داخلی به لحاظ هدف، کاربردی بوده استان کرمانشاه بعلت وسعت اراضی زیر کشت محصول گندم و میزان قابل توجه تولید که از جایگاه خاصی در این زمینه در سطح کشور برخودار است، تعیین آستانه آماری و تحلیل سینوپتیک دماهای ابر گرم برعملکرد محصول گندم مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به بررسیهای انجام گرفته و مشاوره با مهندسین کشاورزی، دمای حداکثر همراه با روزهای ابری، باعث ایجاد پدیده گلخانهای و گرمای بیش از حد می شودکه موجب ریزش گلها، ورس، عقیمی دانه گرده، کاهش میوه، پیری زودرس، و فقیربودن دانه می شود که این پدیده بیشتر دردو ماه اردیبهشت و خرداد رخ می دهد.
مهناز صادقی، زهرا حجازی زاده، محمد سلیقه،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
هدف از این پژوهش افزایش آگاهی و انعطاف پذیری نسبت به تغییرات آبوهوایی و اثرات آن بر محیطزیست از طریق آموزش می باشد. در گام اول برای دستیابی به بازتولید داده های اقلیمی و مقایسه سناریوهای مدل گردش عمومی جو از سه فراسنج مهم اقلیمی شامل بارش، دمای کمینه و دمای بیشینه استفاده شد و نیز جهت پیش بینی داده ها از نرم افزارSDSM بهره گرفته شد. در این پژوهش از دو ایستگاه زابل و چابهار طی دوره آماری 1961-2005 استفاده شد. برای مقایسه نتایج به دست آمده مدل گردش عمومی CanESM2 که در گزارش پنجم IPCC آمده از، سه سناریوی RCP2.6 و RCP4.5 و RCP8.5 در دوره زمانی 2020-2050 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج مدل CanESM2 نشان داد حداقل و حداکثر دما و نیز بارش در ایستگاه های مورد مطالعه به ترتیب در دوره های آینده روند افزایشی و کاهشی خواهند داشت به عبارتی اثرات تغییرات اقلیمی آشکارتر خواهد شد. در گام دوم با توزیع پرسشنامه از دبیران و دانش آموزان شهرهای زابل و چابهار در بخش آموزش تحقیق به عمل آمد؛ نتایج اعتبار سنجی آزمون آلفای کرون باخ حاکی از آن است که این پرسشنامه از روایی و پایایی خوبی برخوردار بود. انتخاب جامعه آماری به شکل هدفمند انجام شد؛ یعنی از مجموع مدارس مرتبط مدارسی به شکل هدفمند با صلاحدید اساتید انتخاب شد و نیز مورد ارزیابی و پرسش قرارگرفت. واکاوی نتایج پرسشنامههای مربوط به دبیران و دانشآموزان نشان داد فرضیه پژوهش، با توجه به آزمون تی مورد تایید قرار گرفت.نتایج حاصل از تحلیل و مقایسه پرسشنامههای مربوط به دبیران و دانشآموزان گویایی بیشترین تاثیر تغییر اقلیم بر بخش های مختلف شهر زابل بوده است
- نظیر احمد هاشم زهی، - غلامرضا میری، - معصومه حافظ رضازاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
استفاده از ظرفیتهای محلهای و بازتعریف نقش شهروندان در سطح محلههای شهری به رویکردی جدیدی تحت عنوان مشارکت محله محور منجر شده است؛ چرا که بسیاری از چالش های شهری ریشه در عدم مشارکت شهروندان دارد. شهر زاهدان نیز از این موضوع مستثنی نیست. برای تحقق مشارکت محله محور، توجه و تقویت برخی شاخص ها بسیار ضروری است. هدف این تحقیق سنجش شاخص های تاثیرگذار در بهبود مشارکت محله محور جهت ارتقاء خدمات شهری در شهر زاهدان است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها به صورت میدانی از طریق ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در شهر زاهدان بالغ بر 587730 نفر تشکیل داده اند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 322 نفر محاسبه شد.بررسی 5 متغیر قابلیت اعتماد، پاسخگویی و مسئولیت پذیری، اطمینان، همدلی و توجه و عوامل ملموس و محسوس نشان می دهد که هر 5 متغیر در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی اختلاف میانگین و آمار تی آزمون تایید نمود که شهروندان نسبت به عملکرد شهرداری و مدیران، اعتماد ندارند. همچنین آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که شاخص های شفاف سازی، توانمندسازی، پایگاه اقتصادی، بسترهای ارزشی و احساس تعلق مکانی برابر با 000/0 و کمتر از 05/0 معنادار هستند. این مطلب بر تاثیرگذاری این شاخص ها بر بهبود مشارکت محله محور اشاره دارد. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری بیشترین تاثیرگذاری مربوط به شاخص شفاف سازی با تیین 19/0 سپس احساس تعلق مکانی با 15/0 است. همچنین آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که مشارکت های یدی(اختلاف میانگین 510/0)، مالی(اختلاف میانگین611/0) و فکری(اختلاف میانگین 486/0) با سطح معناداری کمتر از 05/0 تاثیر زیادی می توانند در بهبود مشارکت محله محور و ارتقاء کیفیت خدمات شهری داشته باشند.
مرتضی رمضانی، مهدی وطن پرست، عزت الله مافی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
چکیده
با توجه به اهمیت فزاینده گردشگری، تعیین جایگاه شهر بجنورد ضرورتی اجتناب ناپذیر است. شهر بجنورد با برخورداری از توان ها و فرصت های ویژه گردشگری در ابعاد متفاوت اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی از این پدیده متاثر شده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی می باشد و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS و AMOS و Expert choice استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شهروندان بجنوردی هستند ، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 نفر محاسبه و بصورت تصادفی در سطح شهر بجنورد توزیع گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ با اطمینان 95درصد گردشگری بر توسعه شهری بجنورد تاثیرگذار بوده است. همچنین در بین متغیرهای تبیین کننده توسعه شهری رشد خدمات فرهنگی با بار عاملی67/0 بیشترین همبستگی را با متغیر پنهان توسعه شهری داشته است. شاخص توسعه تسهیلات و خدمات زیربنایی و عمرانی با بار عاملی 66/0 در جایگاه دوم و متغیر بهبود معیشت ساکنین با بار عاملی 56/0 در رتبه بعدی قرار گرفته است. نهایتاً شاخص افزایش خدمات عمومی بارعاملی 52/0 را به خود اختصاص داده و دارای کمترین میزان همبستگی با متغیر پنهان خود می باشد. همچنین نتایج حاصل از مدل ساختاری بیانگر این است که گردشگری نقش مهمی در توسعه شهری بجنورد به خود اختصاص داده است.
فردین کوشکی، حمیدرضا وارثی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
از مسائل مهم حاکم بر مدیریت و برنامهریزی شهرهای ما، نگرش فرم محور است؛ یعنی می خواهند مسائل شهرها را عمدتاً از طریق تغییرات کالبدی حل کنند و در مطالعات خود بر ویژگی های فیزیکی تاکید دارند. در مقابل این نگرش، دیدگاه فرایند محور قرار دارد که سعی می کند فرایندها را بیشتر مورد تحلیل قرار دهد زیرا این فرایندها هستند که فرم ها را به وجود می آورند. هدف پژوهش این است که بر روی فرایندها و علل در محلات تاریخی شهر اصفهان تاکید شود و نگرش فرایند محور به عنوان حلقه مفقوده برنامهریزی شهرهای ما مورد توجه ویژه خواهد بود. پژوهش حاضر به روش ترکیبی انجام شده است تا از این طریق از مزایای هر دو روش کیفی و کمی بهره گیریم. در روش تحقیق کیفی، داده ها از روشهای مصاحبه، مشاهده و مطالعات کتابخانه ای جمعآوری شده است و در روش تحقیق کمی از آزمون تی تک نمونهای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد فرایندهای جغرافیایی موثر در شکل گیری فرمها در محلات تاریخی شهر اصفهان عبارتند از: «وجود حیاط مرکزی در مساکن»، «امکان ارتباط با عناصر طبیعی مانند درخت، آب و نور طبیعی»، «امکان تماشای آیات الهی مانند آسمان، خورشید، ماه و ستارگان»، «اهمیت منابع آبی مانند زاینده رود، قنات و مادی ها در آفرینش فضاها»، «هماهنگی با اقلیم گرم و خشک»، «اهمیت باغ های خصوصی و خانگی» و «رعایت حریم عناصر طبیعی مانند حریم چاه، قنات، مادی و غیره». از میان فرایندهای مورد مطالعه نیز «اهمیت منابع آبی مانند زاینده رود، قنات و مادی ها در آفرینش فضاها» با میانگین 4 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده و مهم ترین فرایند موثر در شکل گیری فرم ها در محلات تاریخی شهر اصفهان می باشد.
- فرهاد جودی، - رحیم سرور، سیده صدیقه حسنیمهر،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
شناخت و سنجش کیفیت زندگی در نواحی شهری که معلول اقدامات مدیریت شهری و سایر نهادهای دولتی و خصوصی است، موضوع بسیار حیاتی است. با توجه به عدم سنجش کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی شهری، می توان زمینه ای برای ترسیم نقشه راه جهت مدیریت شهری و آگاهی نهادهای مسوول از وضعیت موجود و اقدام برای تحقق صورت وضعیت مطلوب فراهم نمود. هدف این تحقیق سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری دادهها بهصورت میدانی از طریق ابزار پرسشنامه است. روایی ابزار مشخص و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب، 11545 نفر تشکیل دادهاند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 313 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان میدهد که چهار شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی جهت معناداری گویای نامناسب بودن وضعیت شاخص ها است. همچنین آزمون آنووا تایید کرد که 10 محله مورد مطالعه از نظر شاخص های اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی در سطح کمتر از 05/0 تفاوت معناداری دارند اما در زمینه شاخص اقتصادی(سطح معناداری برابر با 094/0) شرایط یکسانی وجود دارد. سنجش اثر مدیریت شهری بر بهبود کیفیت زندگی از طریق معادلات ساختاری نیز تایید نمود که میزان تبیین برای شاخص اجتماعی برابر با 97/0؛ برای شاخص اقتصادی برابر با 48/0 ؛ برای شاخص کالبدی برابر با 93/0 و برای شاخص زیست محیطی برابر با 55/0 است. بنابراین بیشترین اثر مدیریت شهری بر شاخص اجتماعی و سپس کالبدی است.
علی احمدی، مجید ولی شریعت پناهی، رضا برنا، رحمت الله فرهودی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
به دلیل پیچیدگی
های فراوان، برنامه
ریزی مسکن، خصوصا برای اقشار
آسیب
پذیر، در شهری با وسعت تهران، نیازمند وجود مدلی برای ساده
سازی فرآیند و سرعت بخشی محاسبات است که در حال حاضر وجود ندارد. پژوهش حاضر با هدف حل این مسئله، مدلی با این مراحل را پیشنهاد میدهد: 1)تبیین اهداف 2) برآورد نیاز مسکن جامعه هدف 3)شناسایی پهنه
های قابل توسعه 4) پیشنهاد الگوهای ساخت 5) پیشنهاد الگوهای پراکندگی 6) محاسبات و الگوهای مالی و 7) پیشنهاد الگوهای بهرهبرداری. اطلاعات موردنیاز برای اجرای مدل از دو پرسشنامه و داده
های مرکز آمار گردآوری شد. در این مدل از سه الگوی مسکن با مساحت
های حداقل، بهینه و میانگین و سه گونه ساخت مسکن موجود، 100 درصد زیربنا و آزادسازی فضای حیاط به عنوان فضای عمومی شهری استفاده
شد. پهنه
بندی پیشنهادی به دلیل تطابق با داده
های موجود، بر مناطق 22گانه شهرداری تهران منطبق
شد. قیمت فروش و محاسبات مالی بر
اساس نرخ بازده داخلی 20 درصد و سوبسیدهای قراردادی محاسبه و در نهایت 4 الگوی واگذاری رایگان، اجاره مادامالعمر، اجاره به شرط تملیک در پهنه
های برنامه پیشنهاد شد. نتایج نشان داده است که یکی از مشکلات موجود در این بخش نبود ساختار تصمیمسازی و ابزار
برنامه
ریزی مناسب است که میتوان ضمن بررسی دقیق و کامل وضعیت موجود،
راه
حلهای همهجانبه و کلنگرانه ارائه داد. لذا بر اساس مدل و با استفاده از شاخص
های مورد استفاده، مناطق 2، 6 و 13 کمترین و مناطق 19 و 22 بیشترین پتانسیل توسعه مسکن اقشار
کم
درآمد و
آسیب
پذیر را دارند و در نهایت، مدل بیشترین مساکن را در مناطق 22، 4، 19 و 11 پیشنهاد داد[D1] .
[D1]در چکیده، نتایج آورده شده
سمیه جهان تیغ مند، مصطفی هداوندمیرزایی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
توسعه گردشگری طبیعت گرایانه وابسته به معرفی و توجه به جذابیت جاذبه های گردشگری طبیعی است. در واقع، شناسایی عوامل موثر بر افزایش جذابیت مکانهای اکوتوریستی و ژئوتوریسی از جمله مهمترین موضوعات در توسعه گردشگری و طبیعتگردی یک منطقه است. با توجه به این موضوع، هدف پزوهش حاضر نیز بررسی عوامل موثر بر افزایش جذابیت مکانهای توریستی و ژئوتوریسی در منطقه مورد مطالعه میباشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه و مشاهده میباشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری شهرستان خرمآباد در استان لرستان میباشد. در این پژوهش 50 کارشناس و متخصص مرتبط با گردشگری طبیعی به عنوان نمونه انتخاب گردید. نتایج پژوهش گویای آن است که به ترتیب چهار عامل محصولات گردشگری اکوتوریستی و ژئوتوریستی، حفاظت داراییهای طبیعی، حفط و توسعه زیرساختهای گردشگری و ایجاد فرصتهایی رونق گردشگری طبیعت محور مهمترین عوامل افزایش جذابیت مکانهای توریستی و ژئوتوریسی میباشند. همچنین نتایج نشان داد که تقویت زیرساختهای گردشگری منطقه، سرمایهگذاری بخش خصوصی در گردشگری و شناخت ظرفیتهای گردشگری طبیعی و جاذبههای گردشگری وبرنامهریزی برای توسعه آن مهمترین راهبردهای توسعه گردشگری طبیعی در شهرستان خرمآباد میباشند.
دکتر احمد رشیدی نژاد، دکتر مراد کاویانی راد، دکتر افشین متقی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
مجموعه امنیتی، گواه بر مجموعهی واحدی از کشورهاست که فرآیند «امنیتسازی» و «ناامنسازی» این گروه از کشورها در پیوند فزاینده با یکدیگر است. به عبارتی نگرانی اصلی امنیتی آنها به اندازهای درهمتنیده است که مشکلات امنیتی آنها نمیتواند جدای از هم، واکاوی و راهکاریابی شود. بر بنیاد چنین شناسهای «مجموعههای هیدورپلیتیک» شامل آن دسته از کشورها است که از نظر «جغرافیایی»، مالک و از نظر «فنی»، استفادهکننده بخشی از رودخانه مشترک هستند. کشورهایی که چه بسا مرز جغرافیایی مشترک هم ندارند، اما منابع آبی مشترک (رودها، دریاچهها و آبخوانها)، آنها را در قالب یک منطقه شناسانده، مسائل امنیتی و هیدروپلیتیک هر یک از اعضای آن مترادف با «امنیت ملی» و «امنیت هیدروپلیتیک» سایر کشورهای عضو است. روششناسی حاکم بر پژوهش حاضر که ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد، با مبنا قرار دادن حوضههای آبریز بینالنهرین و هیرمند، بر این فرض استوار است که؛ در یک مجموعه هیدروپلیتیک، همانگونه که تهدید امنیت آبی هر یک از کشورهای عضو، ممکن است به تهدید امنیت ملی دیگر اعضا بیانجامد، تهدید امنیت ملی هر یک از کشورهای مجموعه، ممکن است موجب تهدید امنیت آبی دیگر اعضا گردد. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانهای (کتب، نشریات و اینترنت) گردآوری شده است. نتیجه پژوهش نشان داد که چگونه با بروز ناامنی در افغانستان (در دورههای زمانی مختلف)، امنیت هیدروپلیتیک در بخشهای از ایران به مخاطره افتاده است. در حوضه بینالنهرین نیز تغییرات آب و هوایی و نادیده گرفتن امنیت هیدروپلیتیک سوریه از سوی ترکیه (با بستن دریچه سدها) در بروز بحران داخلی سوریه نقشآفرین شده، با بازتاب بحران، امنیت سایر کشورهای حوضه از جمله ترکیه، عراق و ایران نیز مورد تهدید قرار گرفته است.
المیرا عظیمی مهرورز، داریوش ستارزاده، لیدا بلیلان، اکبر عبدالله زاده طرف، مهسا فرامرزی اصل،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
چکیده
تأمین فضاهای شهری مناسب، به خصوص فضاهای باز و طبیعی، تأثیر غیرقابل انکاری بر دستیابی به شهرهای سلامت محور و به خصوص تأمین سلامت روان شهروندان دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین تاثیر شاخصهای اجتماعی فضاهای عمومی بر سلامت روان شهروندان پذیرفت. این پژوهش ازنظر نوع هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری دادههای تحقیق از روش پیمایش (پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش ساکنان شهر اردبیل بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. آزمون فرضیه های پژوهش از طریق معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس صورت پذیرفت. به منظور جمع آوری دادههای میدانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پایایی و روایی آن از طریق آزمونهای آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی واگرا مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد عوامل اجتماعی بر سلامت روان شهروندان در فضاهای عمومی شهر تاثیر مثبت و معناداری دارد. مقدار ضریب مسیر بدست آمده برای تاثیر عامل اجتماعی بر سلامت روان شهروندان برابر با 0/52است به گونهای که این عامل قادر است که 0/27 از واریانس متغیر وابسته یعنی سلامت روان شهروندان را پیش بینی نماید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که شاخصهای اجتماعی یعنی امنیت، روابط اجتماعی و اجتماع پذیری فضاهای عمومی شهری بر سلامت روان شهروندان تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین شاخصهای اجتماعی، شاخص امنیت دارای بیشترین ضریب مسیر است.