4 نتیجه برای احمدی پور
محمدرضا حافظنیا، زهرا احمدی پور، مرجان بدیعی،
دوره 1، شماره 1 - ( جلد 1 شماره1- 1381 )
چکیده
چکیده قدرت ملی به عنوان مفهومی ژئوپلیتیکی صفت جمعی افراد یک ملت یا ویژگی کلی یک کشور را منعکس میکند که برآیند توانایی ها و مقدورات آن ملت یاکشور محسوب میشود. درباره منشاء و عوامل قدرت ملی صاحب نظران الگوهای مختلفی را پیشنهاد کردهاند که میتوان از ترکیب الگوهای مزبور همراه با تعدیلاتی به یک الگوی کلیتر دست یافت که عوامل تولید کننده قدرت ملی را شامل هشت دسته عوامل، سرزمینی ، اقتصادی، سیاسی، علمی– تکنولوژیکی، فرهنگی، اجتماعی، نظامی و فرامرزی میداند (حافظنیا، 1376: 64-60). در بین عوامل جغرافیایی تولید کننده قدرت برعواملی نظیر موقعیت جغرافیایی، فضای جغرافیایی، بنیادهای زیستی، منابع زیرزمینی (انرژی و کانی)، جمعیت و ملت تأکید میگردد. هدف از انجام این تحقیق کالبد شکافی عوامل بنیادین قدرت ملی ایران ازمنظر جغرافیا و بررسی وضعیت و چگونگی آن ها میباشد. لذا تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است. عوامل جغرافیایی مورد نظر در این تحقیق را سه پارامتر عمده یعنی موقعیت جغرافیایی، ثروت های طبیعی و جمعیت ایران تشکیل میدهد. اطلاعات مورد نیاز تحقیق علاوه برمنابع کتابخانهای از منابع رسمی، اسنادی و گزارش های آماری سازمان های ذیربط تهیه شدهاند. این اطلاعات حول هریک ازمحورهای مزبور مورد بررسی، طبقه بندی و تبیین قرارگرفته و نهایتاً مورد تجزیه و تحلیل واقع شده اند و گزارش تحقیق در پنج جلد تدوین و به کار فرما تحویل گردیده است . نتایج تحقیق نشان میدهد که موقعیت ارتباطی ایران واجد پتانسیل های ترانزیتی خوبی است که در حد بسیار نازلی مورد بهره برداری قرار گرفته است و این موقعیت واجد این نتیجه ژئوپلیتیکی است که بر وا بستگی و پیوند دولتها به ایران و بسط هم گرایی های منطقهای تأثیر مثبت دارد. موقعیت ژئوپلیتیکی ایران در قرون گذشته تاکنون اسباب جذابیت برای قدرت های جهانی را فراهم کرده و علی رغم پتانسیل قدرت آفرینی، به دلیل ضعف نهاد دولت وحکومت در ایران، بصورت منبع تهدید علیه منافع و استقلال ایران عمل نموده است. موقعیت ژئواستراتژیک در چارچوب استراتژی های نظامی جهانی و منطقهای جلب توجه نموده و در شرایط ضعف دولت درایران برای آن خطرآفرین می باشد. ثروت های طبیعی ایران بالقوه منشاء قدرت هستند، لکن بنیادهای زیستی ایران دچار فرآیند تخریب و کاهندگی میباشند و تکیه دولت به منابع زیرزمینی (انرژی و کانی) خود نیز در اقتصاد جهانی سبب شده که ابزارهای کنترل فرآیندهای اقتصادی آن خارج از مرزهای کشور باشد. بنابراین ثروت های طبیعی اگر چه فینفسه منشاء قدرت هستند ولی شیوههای بهرهبرداری، فرآوری و کاربری آن تأثیر منفی برقدرت ملی ایران داشته است و نهاد حاکمیت را به مدیریت دریافت، توزیع و مصرف درآمدهای حاصل از منابع طبیعی تبدیل نموده است. در بعد جمعیت، کمیت ایرانیان از لحاظ نظامی و دفاعی منبع قدرت محسوب میشود ولی از لحاظ اقتصادی به دلیل ناتوانی مدیریت ملی از فرآوری وکاربری بهینه آن، نقش منفی را بازی نموده است. ساختار اجتماعی و فضایی ملت ایران نیز تکانف و همبستگی ملی را تأکید نموده و برقدرت ملی تأثیر مثبت دارد.
طهمورث حیدری موصلو، احسان لشگری، زهرا احمدی پور،
دوره 10، شماره 12 - ( جلد 15 شماره 18- 1389 )
چکیده
جهانی شدن به مثابه روندی فراگیر، کلیه ابعاد زندگی فردی و گروهی بشر را در گسترۀ هویت، فرهنگ، سیاست، اقتصاد و ... متأثر ساخته است که این خود بر پیچیدگی و ابهامات این مسئله افزوده است. و از آنجا که جهانی شدن را باید یکی از اصلیترین عوامل توجه مجدد به مقوله هویت ملی دانست؛ پس این فرایند، نیرویی برای همگن سازی ساده نیست، که از طریق آن یک فرهنگ بتواند سایر هویتها را نابود کند. کشور ایران با برخوداری از فرهنگ و تمدن غنی در طول تاریخ چند هزار سالهاش پیوسته از توالی زمانی در امر هویتی خود؛ برخوردار بوده و با اینکه در دورههای گوناگون صورتهای متفاوتی به خود گرفته، اما هرگز اصالت ایرانی بودن آن مخدوش نشده است. از طرفی هم، هر چند دگرگونیهایی در لایههای سطحی فرهنگ و هویت ایرانی پدید آمد؛ اما هیچگاه نتوانستند به ژرفای هویت ایرانیان رسوخ پیدا کنند. همچنین این فرهنگ و تمدن ایرانی با خدماتی که به گسترش میراث مشترک تمدن بشر کردند، همراه با اقوام مختلف موجود در همسایگی خود، هویتی ویژهی خود را پدید آوردند که در خلال روزگاران گسترش یافته و تکامل پیدا کرده است. در فرایند جهانی شدن، علاوه بر انقلاب ارتباطات و اطلاعات؛ دو رویداد بزرگ و پر اهمیت تاریخی دیگر در دو دههی آخر قرن بیستم مسئله هویت را برای ایران و پیش روی ایرانیان مطرح ساخت؛ یکی انقلاب اسلامی و اسلام گرایی که در قالب هویت جدید در دهه 1980م، بروز یافت و دیگری فرو ریختن نظام جهانی دو قطبی در دههی 1990م، که منجر به از میان رفتن موازنه ژئوپلیتیک در جهان سیاسی شد. در این تحقیق کوشش گردیده با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانهای و اینترنتی از یک جهت، هویت ایرانی تبیین شود و از جهت دیگر به ذکر فرصتها و چالشهای هویت ایرانی در فرآیند جهانی شدن پرداخته شود.
محمدرضا حافظ نیا، زهرا احمدی پور، احسان لشگری،
دوره 12، شماره 26 - ( 9-1391 )
چکیده
اندیشمندان ژئوپلیتیک در طول سدۀ گذشته همواره درصدد بوده اند که به فراخور شرایط طبیعی و انسانی مناطق مختلف و با ارائه استدلالهای لازم اهمیت سیاسی برخی مناطق را پررنگ تر نموده و سیاستمداران را جهت نفوذ ، تسلط و مدیریت اینگونه فضاها ترغیب نمایند . بدیهی است اهمیت سیاسی مناطق مختلف در طول زمان ثابت نبوده و بویژه ممکن است تحت تأثیر عوامل انسانساخت دچار ارتقاء و دگرگونی گردد. در این راستا فضا یکی از حوزه هایی است که در دهه های اخیر عرصه های جدیدی را برای مطالعات ژئوپلیتیک گشوده است . در این راستا یکی از موضوعات بسیار مهم در مطالعه بُعد سیاسی فضای ماوراءجو ، مصداق یابی و استخراج شاخص ها و کارکردهای مناطق راهبردی این حوزه می باشد. بنابراین در این مقاله این پرسش مطرح است که آیا در فضای ماواری جو مناطقی وجود دارد که دارای کارکردهای استراتژیک باشد؟ در سیر انجام این تحقیق کوشش گردیده با رویکردی توصیفی - تحلیلی ، شاخص های مناطق راهبردی فضا استخراج گردیده و به مصادیق مهم اینگونه مکانها و فضاها نیز در این فضا اشاره گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد که امروزه در فضا نیز می توان مناطق و نقاطی را شناسایی نمود که با توجه به کارکردها و ویژگیهایشان از اهمیتی راهبردی برخودارند و کارکردهای این حوزه توان بازساخت تئوریهای نوینی را در عرصه منطقه استراتژیک دارد.
علی امیری، زهرا احمدی پور، حمید مستجابی سرهنگی،
دوره 14، شماره 34 - ( 9-1393 )
چکیده
عدم تطابق مراکز و نواحی تولید و مصرف منابع انرژی زمینه شکل گیری چگونگی انتقال انرژی در مقیاس های مختلف را فراهم نموده است. کشور ایران همواره تلاش نموده تا با استفاده از خطوط لوله انتقال انرژی میزان بهره وری از ظرفیت های تولید و مصرف خود را به حداکثر برساند. یکی از موارد مهمی که در زمینه طراحی خطوط انتقال انرژی باید مورد دقت قرار گیرد، توجه به مسائل امنیتی می باشد. براین اساس، این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل فضایی سعی دارد تا به تحلیل فضایی- امنیتی خطوط لوله انتقال انرژی در ایران بپرازد. نتایج حاصله نقش متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و جغرافیایی را از بعد امنیتی در طراحی مسیر و استقرار خطوط انتقال انرژی در ایران نشان می دهد.