11 نتیجه برای انتظاری
خانم منیره رودسرابی، دکتر محمد باعقیده، دکتر علیرضا انتظاری، دکتر فاطمه میوانه،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
با هدف ارزیابی شرایط آسایش حرارتی در فضای کلاسهای درس، مطالعهای میدانی در دبیرستان دخترانه دانش سبزوار انجام گرفت و نظر دانشآموزان در مورد احساس حرارتی از شرایط کلاس در دو ساعت مختلف از روز در طول سال تحصیلی 99-1398 برای کلاسهای مختلف ثبت شد. همزمان مقادیر دما و رطوبت کلاسها نیز توسط دستگاه دیتالاگر برداشت گردید.برای بررسی تفاوتها از آزمونهای آنالیز واریانس و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج نشان دادند موقعیت کلاسها از نظر جهت جغرافیایی و طبقات تفاوت معنیداری در فراسنج دما وطوبت ایجاد نکرده است در حالی که تفاوتهای ساعتی در ثبت این پارامترها معنیدار بوده است. در کل پاسخهای مرتبط با احساس حرارتی سرمایش درصدهای بالاتری را نسبت به حالت گرمایش داشته است (24 % در برابر 12%).احساس حرارتی در ماههای مختلف تفاوتهای معنیداری را نشان داده و ماه مهر کمترین درصد فراوانی را در احساس مرتبط با اسایش حرارتی داشته است. در همه ماهها به جز مهر ترجیح حرارتی مورد نظر دانشآموزان "گرمایش" بوده است. اگرچه عملکرد سیستم گرمایش مناسب ارزیابی شده اما زمان بهرهبرداری از این سیستم باید با فاصله کمتری نسبت به شروع کلاسهای صبح انجام گیرد تا از اتلاف بخش قابل توجهی از انرژی جلوگیری شود.
با وجودی که دما و رطوبت داخل کلاسها تفاوت ماهانه معنیداری را نشان ندادند اما از نظر احساس حرارتی دانشآموزان بین ماههای مختلف، تفاوت معنادار آماری وجود داشت لذا احساس حرارتی چیزی فراتر از ویژگیهای فیزیکی دما و رطوبت است و ضمن تاثیرپذیری از فراسنج های آب و هوایی، به شدت متاثر از ویژگیهای فردی(جنس، سن، وزن، قد، لباس وسطح فعالیت) نیز میباشد.
علیرضا انتظاری، الهه اکبری، فاطمه میوانه،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده
امروزه با رشد روزافزون جمعیت در بیشتر مناطق جهان ، تامین آب شرب از منابع زیرزمینی از اهمیت ویژه ای برخورداراست. این بهرهمندی در بعضی مناطق و موقعیتها با بروز بیماری هایی همراه بوده است. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت مشهد به لحاظ قابلیت شرب و میزان تاثیر بر سلامت انسان ها انجام شده است. برای شناسایی و نحوه ی توزیع کیفیت آب زیرزمینی این دشت از اطلاعات 60 حلقه چاه در رابطه با پارامترهای میزان مواد جامد محلول ، سختی کل ، کلر، سدیم و سولفات در طی دهه اخیر استفاده گردید. به نحوی که این پارامترها براساس استانداردهای بینالمللی و طبقهبندی شولر در سیستم اطلاعات جغرافیایی از طریق روشهای وزن دهی معکوس فاصله و ترکیب وزن دهی خطی پهنهبندی و با هم مقایسه شدند و سپس میزان ارتباط مرگ و میرهای ناشی از بیماریهای قلبی و کلیوی با پارامترهای مذکور با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج بررسی تغییرات کیفی آب زیرزمینی دهه گذشته ، حاکی از روند نزولی و وضعیت نامطلوب به خصوص در قسمتهای جنوبی دشت میباشد . همچنین بین میزان مرگ و میرهای ناشی از بیماری قلبی عروقی با پارامتر کلر ارتباط معناداری (p<0.05) وجود دارد. با تداوم روند تغییرات منفی کیفیت آب زیرزمینی، احتمال بروز این بیماری در سالهای آتی نیز افزایش خواهد یافت. لذا به منظور جلوگیری از پیش روی آب های شور و کاهش کیفیت آب های زیرزمینی و به خطر افتادن سلامتی ساکنین این دشت، بایستی از نشت فاضلاب های خانگی و صنعتی و همچنین برداشت بی رویه ی آب های زیرزمینی، اقدامات جدی انجام گیرد.
علیرضا انتظاری، علی اکبر صابرمقدم، محمد باعقیده، فاطمه میوانه،
دوره 14، شماره 34 - ( 9-1393 )
چکیده
ناخنک از بیماریهای شایع چشمی است که میتواند سبب آستیگماتیسم، محدودیت میدان دید و مشکلات زیبایی شود. این بیماری شایع جهانی با ٢٢% شیوع در نقاط استوایی بیشترین فراوانی را در بین بیماریهای چشمی دارا است. هدف از انجام این مطالعه بررسی نقش عناصر آب و هوایی در بیماری ناخنک در بازهی زمانی(1390-1385) در شهر مشهد است. جهت انجام این پژوهش از آمار مراجعین به کلینیک چشم پزشکی خاتمالانبیاء در طی سالهای 1385 تا 1390 که مبتلا به بیماری ناخنک چشم بودند و همچنین دادههای اقلیمی ایستگاه سینوپتیک مشهد استفاده شده است. پس از گردآوری ابتدا نرمال بودن دادهها در محیط نرمافزار Minitab 16 مورد آزمون قرار گرفت و سپس با استفاده از روشهای آماری رگرسیون، همبستگی پیرسون و چندگانه، مدل ANOVA تأخیر زمانی(توابع خودهمبستگی ACF ) و شاخص اشعه ماوراءبنفش به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط عناصر آبوهوایی با بیماری ناخنک پرداخته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که همبستگی ماهانه عناصر آب و هوایی گردوغبار، ساعات آفتابی، تابش کل و سرعت باد با بیماری ناخنک در ماههای (اردیبهشت، خرداد، آذر، دی و بهمن) بیشترین مقادیر را دارا است. همچنین در بین عناصر یاد شده ارتباط بین سرعت باد و ساعات آفتابی با بیماری ناخنک دارای بیشترین همبستگی میباشد (89/0r=،01/0p= و 63/0r=،1/0p=). از دیگر نتایج این پژوهش نشان داد که تاثیر عناصر آب و هوایی با زمان تاخیر فصلی و یک دوره شش ماهه در تشدید بیماری است که این ارتباط در شش ماهه دوم سال بیشتر مشهود است.
حجت اله بیرانوند، مژگان انتظاری، عبداله سیف،
دوره 16، شماره 41 - ( 4-1395 )
چکیده
علیرضا انتظاری، فاطمه میوانه، خسرو رضایی، فاطمه رحیمی،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
آسایش و عدم آسایش حرارتی انسان از طریق شاخصهای تئوری و تجربی زیادی محاسبه میشوند که دادههای ورودی این شاخصها بسیاری از عناصر آب و هوایی از جمله سرعت باد، درجه حرارت، رطوبت، تابش خورشید و غیره میباشد. در مطالعه حاضر از دادههای روزانه درجه حرارت، سرعت باد،رطوبت نسبی و ابرناکی شهر مشهد بین سالهای1392-1383 استفاده شده است. ابتدا پارامتر Tmrt در محیط نرم افزار Ray Man محاسبه و با استفاده از نرم افزار Bioklima مقادیر شاخصهای UTCI وPMV استخراج گردید. نتایج مطالعه نشان میدهد که شدیدترین تنشهای سرمایی بر اساس شاخص PMV در فصل زمستان و اواخر فصل پاییز مشاهده میشود. و شاخص UTCI نیز در ماههای دی و بهمن بیشترین تنش سرمایی را دارند. با وجود توانایی شبکههای عصبی، پیش بینی عملکرد آینده شبکه (تعمیم یافتگی) به سادگی امکانپذیر نیست و لذا مدل جدیدی در این مقاله ارائه گردیده که از شبکههای عصبی مبتنی بر ماشین بولتزمان محدود شده یا شبکههای عصبی باور عمیق بهره گرفته است. با بکارگیری این ساختار، معیارهای میانگین مربعات خطای استاندارد (MSE) و میانگین مطلق درصد خطا (MAPE) محک خوردند و برای 7 شاخصه حاصل از دادههای گردآوری شده که سه شاخصه مربوط به زمان وقوع شرایط آب و هوایی و سایرین، شاخصهای حرارتی آسایش انسان است، در سیستم ارزیابی گردید. ارزیابی با تقسیم دادهها به بخشهای آموزشی و آزمایشی و به ترتیب به نسبتهای دوسوم، پنجاه درصد و یک سوم صورت پذیرفته است و دو محک MSE و MAPE محاسبه شدند. عملکرد سیستم پیشنهادی در پیش بینی وضعیت آسایش حرارتی انسان مطلوب بود.
nk href="moz-extension://8b922523-7922-435a-ac74-8ddb59e9beaf/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
علیرضا انتظاری، فاطمه میوانه، فروغ خزاعی نژاد،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی شرایط آسایش و تعیین بهترین تدابیر جهت طراحی و معماری همساز با اقلیم با تاکید بر کنترل مصرف انرژی است. محدوده مکانی مورد مطالعه، شهر یزد و از دادههای اقلیمی آن شهر در بازه زمانی ساعتی (2107-1981) با فرمت EPW و در محیط نرمافزار مشاور آب و هوایی به روش استاندارد (ASHRAE 55) استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی دما و رطوبت نسبی نشان داد که حرارتهای بیش از 38 درجه سانتیگراد در ماههای جون (تیر) و جولای (مرداد) قابل مشاهده است که این امر نیاز به سایه در امر معماری اقلیمی را مطرح میکند. بیشترین شرایط عدم آسایش دمایی در ماه جولای و ماههای جون تا اکتبر (اردیبهشت تا آبان) در ساعات میانی روز پایین بودن رطوبت (38 درصد) به همراه دمای بالا شرایط عدم آسایش و خشکی دارند. شرایط عدم آسایش بادی و دمایی در ماههای فوریه تا می (بهمن تا اردیبهشت) قابل مشاهده است که ضرورت فراهم کردن آسایش در محیط ساختمان را اجتناب ناپذیر می کند. همچنین بر اساس تابش افقی کل در ساعات مختلف روز 25 درصد از ساعات روز از تابش بسیار بالا و در نتیجه عدم آسایش تابشی و 8 درصد از ساعات روز در شرایط آسایش قرار دارند که بیشتر مربوط به دوره سرد سال و ساعات ابتدایی و انتهایی روز میباشد. در نهایت با توجه به اقلیم شهر یزد و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل جمعا 20 استراتژی برای طراحی معماری همساز با اقلیم به کار گرفته شده است.
فاطمه خدادادی، مژگان انتظاری، فرزانه ساسان پور،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
اﻣﺮوزه ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ روﻧﺪ رو ﺑﻪ رﺷﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ و ﺗﺮاﮐﻢ ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺷﻬﺮی، ﺑﻪ ویژه در ﺷﻬﺮﻫﺎی ﭘﺮﺟﻤﻌﯿﺖ و ﻣﺴﺘﻌﺪ از ﻧﻈﺮ ﻟﺮزهﺧﯿﺰی، ﻟﺰوم ﻧﮕﺮﺷﯽ ﻫﻤﻪﺟﺎﻧﺒﻪ و ﻓﺮاﮔﯿﺮ ﺑﻪ ﺣﻮادث ﻃﺒﯿﻌﯽ و ﻓﺠﺎیﻊ ﻧﺎﺷﯽ از ﺑﺮوز آن ﻫﺎ، ﺑﯿﺶ از ﭘﯿﺶ ﺟﻠﻮه ﮐﺮده اﺳﺖ. ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﯿﺶ از اﻧﺪازه ﺟﻤﻌﯿﺖ در ﻣﺤﺪوده ﻫﺎی ﺧﺎص ﺷﻬﺮی، ﻧﺒﻮد ﺑﺮﻧﺎﻣﻪریﺰی ﻫﺎی ﭘﯿﺸﮕﯿﺮاﻧﻪ و ﻧﺒﻮد آﻣﺎدﮔﯽ ﻻزم ﺑﺮای ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺣﻮادﺛﯽ ﻧﻈﯿﺮ زﻟﺰﻟﻪ، ﺗﻬﺪیﺪی ﺑﺴﯿﺎر ﺟﺪی و ﻣﻬﻢ ﺑﺮای ﺷﻬﺮوﻧﺪان و ﺗﺪاوم ﺣﯿﺎت ﺷﻬﺮی ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﯽرود. کلانشهرکرج ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻜﻲ از ﺷﻬﺮﻫﺎی ﻣﻬﻢ اﻳﺮان ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻦ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﮔﺴﻞ ﻓﻌﺎل در اﻃـﺮاف و درون آن از رﻳﺴﻚ ﺑﺎﻻﻳﻲ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺧﻄﺮ زﻟﺰﻟﻪ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ، ﺑﺮاﻳﻦ اﺳﺎس ﺑﺮرﺳﻲﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آسیبپذیری ﻟـﺮزه ای اﻳـﻦ ﺷﻬﺮ ﻳﻜﻲ از ﺿﺮورﻳﺎت ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷﻬﺮی کرج اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻬﻢ کلانشهرکرج ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻨﻄﻘـﻪ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ، روش ﺗﺤﻘﻴﻖ و ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ اﻃﻼﻋﺎت ﺟﻤﻊآوری ﺷﺪه ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ روﺷﻬﺎی ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑـﺮ ﭘﺎﻳﮕﺎه اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ و ﺑﺎ ﺑﻬﺮهﮔﻴﺮی از ﻣﺪل ELECTRE FUZZY و ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ، ﺗﻌـﺪاد ﻃﺒﻘـﺎت، ﻛﻴﻔﻴـﺖ اﺑﻨﻴـﻪ، ﺗـﺮاﻛﻢ ﺟﻤﻌﻴﺖ، تراکم ساختمان، مساحت قطعات، عرض معابر، زمینشناسی، فاصله از گسل، فاصله از مراکز درمانی، فاصله از فضای باز عمومی، فاصله از تأسیسات شهری و ﺳﺎزﮔﺎری ﻛﺎﺑﺮیﻫﺎ ﺑـﺮای اﻧﺠـﺎم ﭘـﮋوﻫﺶ ﻣـﻮرد اﺳـﺘﻔﺎده ﻗـﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻠﻪ ﺣﺎﻛﻲ از آﺳﻴﺐﭘﺬﻳﺮ ﺑﻮدن ﻣناطق 6، 8، 1 و 7 ﺷﻬﺮداری کرج در ﺑﺮاﺑﺮ زﻟﺰﻟﻪ است طوری که بیش از 70 درصد از شهر کرج ازنظر خطر آسیبپذیری در برابر زلزله در طبقه خیلیکم و کم قرار گرفته است و تنها حدود 20 درصد از شهر کرج بخاطر نزدیکی به گسل و وجود تراکم بالای جمعیتی، ساختمانی و... در مناطق با خطر زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته است که با رعایت اصول شهرسازی ورعایت آییننامه 2800 میتوان از خسارات ناشی از زلزله در این مناطق کاست.
الهه عسگری، محمد باعقیده، مجید حسینی، علیرضا انتظاری، اصغر کامیار،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
شناخت اجزای اصلی بیلان آبی حوضههای آبخیز و تحلیل رفتار هیدرولوژیکی آنها از ارکان اساسی هرگونه برنامهریزی و مدیریت در حیطه مهندسی منابع آب میباشد. امروزه نگاه به آینده لزوم استفاده از فناوریهای نوین در مدلسازی هیدرولوژی حوضههای آبخیز را بیش از بیش مطرح نموده است. هدف از این پژوهش، شبیهسازی مولفههای هیدرولوژیکی در طبقات متنوعی از کاربری اراضی در حوضه آبخیز رودخانه دز میباشد. از آنجا که ابزار مورد استفاده در پژوهش مدل هیدرولوژیکی SWAT و الگوریتم SUFI-2 بوده لذا پایگاه داده مورد استفاده طیف وسیعی از دادههای ورودی را شامل شده است. به منظور مشخص کردن سطح حساسیت مدل به پارامترهای ورودی، آنالیز حساسیت به روش سراسری انجام شد. سپس با تعدیل کردن پارامترهای منتخب و با استفاده از جریان مشاهدهای، مدل به ترتیب برای دورههای 2007 – 1994 و 2013 – 2008 واسنجی و اعتبارسنجی شد. ضرایب NS، R2، P-factor و R-factor توانایی مدل را در شبیهسازی جریان رودخانه در حوضه مورد مطالعه تایید نمودند. بررسی خروجیهای مدل نشان دادند که مناطق با کاربری جنگل بالاترین سهم را در تغذیه آبخوان دارند و زمینهای بایر بیشترین رواناب سطحی را ایجاد میکند. رواناب سطحی بیشترین نقش را در ایجاد جریان اصلی رودخانه داشته و بعد از آن جریان پایه در این زمینه موثر بوده است. تغییر کاربری جنگل به مرتع و اراضی کشاورزی موجب تغییر در مولفههای هیدرولوژیکی حوضه خواهد شد و نتیجه این تغییر بصورت افزایش در رواناب سطحی، کاهش تغذیه منابع آب زیرزمینی و کاهش آب پایه رودخانه میشود. مدل SWAT میتواند به عنوان یک مدل پیشرو در مطالعات مدیریت حوضههای آبخیز مورد استفاده قرار گیرد.
آقای نعمت الله صفرزایی، علیرضا انتظاری، مختار کرمی، غلامعلی خمر،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
امروزه تغییرات اقلیمی ناشی از افزایش غلظت گازهای گلخانه ای موجب افزایش رخداد های حدی و مخاطرات جوی شده است. هدف از این پژوهش، تحلیل و بررسی آینده اقلیم بر مخاطرات جوی منطقه سیستان است. در این مطالعه جهت شبیه سازی داده های کمینه و بیشینه دما از داده های مدل CanESM2 تحت سه سناریوی (RCP2.6 ,RCP4.5 ,RCP8.5 ) با ریزگردانی آماری SDSM و جهت شبیه سازی داده های بارش از مدل Hadcm3 تحت سناریوهای (A1B ,A2, B1) با ریز گردانی آماری LARS-WG استفاده شده است. بدین منظور، پس از انجام واسنجی، صحت سنجی و مدلسازی داده ها در ایستگاه منتخب، کارایی مدل از نظر میزان انطباق داده های پایه دما (2005-1984) و بارش (2015-1986) با مقادیر شبیه سازی (2039-2020) در سطح اطمینان معنی داری مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت انطباق داده های پایه با داده های شبیه سازی شده از سه معیار ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE)، ضریب تعیین (R2) و میانگین مربعات خطا (MSE) استفاده شده است. با توجه به داده های شبیه سازی شده چهار مخاطره مهم جوی یخبندان، امواج گرمایی، بارش های حدی و خشکسالی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که امواج گرمایی و خشکسالی در آینده تهدیدات جدی در منطقه هستند بطوریکه در سال 2021 و تحت سناریوی انتشارRCP 2.6 ، 32 موج گرما پیش بینی شده و محدوده مورد مطالعه بیشتر از 5 موج گرما را در سال تجربه خواهد کرد. همچنین بیشترین فراوانی خشکسالی در سال 2020 و تحت سناریوی انتشارA1B پیش بینی گردیده است. بارش های حدی در بعضی از سالها و تحت سناریویB1 می توانند تهدید قابل توجهی در منطقه باشند. شدت و فراوانی یخبندان سالانه تحت سناریوی انتشار RCP2.6 نسبت به سناریوهای دیگر بیشتر و نسبت به تهدیدات جوی بررسی شده کمتر است.
مهدی کاشفی، مژگان انتظاری، مریم جعفری اقدم،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
آسیب پذیری به عنوان یک استعداد ذاتی سیستم آب زیرزمینی در نظرگرفته می شود که وابسته به میزان حساسیت این سیستم به تأثیرات انسانی و یا طبیعی می باشد . آسیبپذیری ذاتی، براساس ویژگیهای ژئومورفولوژی کارست سطحی، نوع و میزان تغذیه آبخوان و رفتار هیدرودینامیکی آبخوان کنترل می شود. آبخوانهای کارستی در استان فارس، مهمترین منبع تامین آب مورد نیاز جوامع انسانی در این استان بوده که با توجه به شرایط طبیعی منطقه و فعالیت های انسانی مستعد آلودگی می باشند. آبخوان کارستی ششپیر و برغان، نقش حیاتی در تامین آب شرب و کشاورزی جوامع محلی اطراف خود دارد. هدف از این پژوهش برآورد آسیب پذیری طبیعی، آبخوان های ششپیر و برغان با استفاده از مدل های پیشنهادی کاست اکشن 620 و اولویت بندی سطح آبخوان ها در زمینه اقدامات حفاظتی و ارائه راهکارهای مدیریتی به منظور حفاظت بهتر از آنها می باشد. در این مدل برای تهیه نقشه آسیب پذیری طبیعی از نقشههای زمینشناسی، خاک، پوشش گیاهی، مدل ارتفاع رقومی ده متر و آمار بارش ایستگاه های هواشناسی استفاده شده است و آسیب پذیری به عنوان برایندی از سه عامل C,O,P مورد ارزیابی قرار میگیرد. و در نهایت منطقه از نظر آسیبپذیری در 5 طبقه آسیبپذیری خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم طبقهبندی شد. نتایج حاصل از مدل کپ، نشانگر آسیب پذیری طبیعی بالای منطقه می باشد. مجموع میزان آسیب پذیری در دو طبقه خیلی بالا و بالای این منطقه در حدود 47 درصد می باشد که بیشترین پهنه پوششی آن آبخوان ششپیر می باشد. نتایج این پژوهش نشان دهنده کارامدی روش های ارائه شده توسط کاست اکشن 620، به منظور تشخیص و محافظت از منابع آب زیرزمینی از آسیب پذیری و آلودگی طبیعی می باشد.
خانم مطهره زرگری، دکتر مهدی بروغنی، دکتر علیرضا انتظاری، عباس مفیدی، دکتر محمد باعقیده،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
گرد و غبار یکی از مخاطرات جوی است که در نواحی خشک و نیمه خشک دارای پیامدهای اقلیمی و زیست محیطی نامطلوبی می باشد. هدف تحقیق حاضر مدلسازی دینامیکی ویژگی های مکانی- زمانی گرد و غبار در جنوب و جنوب شرق ایران با مدل REG-CM4 با استفاده از داده های ماهانه گرد و غباری و داده های مدل RegCM4 می باشد. بدین منظور، توزیع مکانی گرد و غبار به روش IDW به همراه نمودارهای گرد و غبار ترسیم شدند. مدل RegCM4 با در نظرگیری سیستم تصویر لامبرت با قدرت تفکیک افقی 40 کیلومتر با مدل جفت شده شیمی اجرا شد. توزیع مکانی گرد و غبار ماهانه و سالانه بالاترین مقادیر فراوانی گرد و غبار را برای شهرهای زابل، بندرعباس، زاهدان و جاسک نسبت به ایستگاه های سیرجان، کهنوج و لار نشان می دهد. علاوه بر این، بیشترین وقوع فراوانی گرد و غبار در استان های سیستان و بلوچستان (%48)، هرمزگان (%27) و فارس با 16 درصد و کمترین فراوانی آن برای استان کرمان (%9) نشان داده شده است. به طور کلی، فصول تابستان (در ایستگاه سیستان) و زمستان (ایستگاه کرمان) به ترتیب بیشینه و کمینه رخداد گرد و غبار را دارند. بررسی زمانی نیز بیشترین میزان گرد و غبار را برای ماه های گرم سال و کمترین را برای ماه های سرد سال به همراه دارد. ماه جولای در ایستگاه زابل و ماه های نوامبر و دسامبر در ایستگاه سیرجان به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی گرد و غبار را دارند. همچنین، مدل اقلیمی RegCM4 برای متغیرهای مختلف نیز بیشینه گرد و غبار را بر روی جنوب شرق، جنوب و سواحل جنوب به خوبی نشان داده است.