14 نتیجه برای حاتمی
فرانک بهدوست، دکتر کرامت اله زیاری، دکتر حسین حاتمینژاد، دکتر حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
امروزه باتوجه به شرایط جهانی شدن، برندسازی شهرها باتوجه به توانهای گردشگری از اهمیت بسزایی برخودار است واکثر مناطق بابرنامهریزی در این زمینه سعی درتوسعه اقتصادی ومحرومیتزدایی بیشتر بااستفاده از گردشگری میباشند دراین پژوهش باتوجه به پتانسیلهای بالای شهر کرمانشاه در زمینه گردشگری درصدد برنامهریزی راهبردی برندسازی شهری بااستفاده از گردشگری بودیم روش پژوهش دراین مطالعه توصیفی-تحلیلی وهدف آن کاربردی خواهد بود. دادهها واطلاعات موردنیاز ازمنابع کتابخانهای وپیمایشی(پرسشنامه ومصاحبه) از متخصصین میباشد تکنیک متاسوات براساس رهیافت داخل به خارج و دیدگاه مبتنی برمنابع است ورقابتپذیری شهرها ومناطق را فراهم میگند شهر کرمانشاه دارای قابلیتهای بالایی برای جذب گردشگری به منظور رقابتپذیری شهری، منطقهای وجهانی است که یافتههای این پژوهش نشان میدهد دربین قابلیت وتواناییهای شهر کرمانشاه وجود بناهای تاریخی وفرهنگی مانند طاق بستان ،تکیهها ، خانههای تاریخی ، موزه هاو.. ، نقش مرکزیت صنایع دستی، تشابهات فرهنگی با افراد ساکن درعراق وترکیه، فرهنگ، اعتقادات وآداب ورسوم به عنوان پتانسیلهای گردشگری کرمانشاه دارای چهار ویژگی(VIRO) هستند ودرواقع این ویژگی بیشترین میزان تناسب راهبردی بامتغیرهای کلان موثر بر جذب گردشگرورقابتپذیری شهری ازطریق گردشگری درشهر کرمانشاه هستند. دربین متغیرهای کلان تاثیرگذار پاندمی کرونا، وجود تحریمها علیه ایران، تغییرات آب وهوایی وبلایای طبیعی وکمبود اعتبارات دارای بیشترین میزان تأثیربررقابتپذیری شهری کرمانشاه هستند باتوجه به منابع ومتغیرهای کلان تاثیرگذار نقشه تناسب راهبردی ترسیم شد وراهکارهای مناسب ارائه گردید.
اقای ایرج محموپور، دکتر حسین حاتمی نژاد، دکتر رحمت اله فرهودی، دکتر جمیله توکلی نیا،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
زیست پذیری مفهومی پیچیده و چندبُعدی دارد و تضمینکننده عملکرد اکوسیستم از کوچکترین واحد جغرافیایی تا سطح کره زمین یا بهعبارتیدیگر از سطوح محلی تا سطوح جهانی است و الگوهای آن از یک منطقه به منطقه دیگر کاملاً متفاوت است. در این راستا، در سه دهه گذشته، علاوه بر اﺛـﺮات ﻣﺨـﺮب اﻧﺴﺎﻧﻲ، کاربرد منابع و صنایع مضر، آﻟﻮدﮔﻲ ﺷﺪﻳﺪ ﺟﻮی، ﻧـﺎزک ﺷـﺪن ﻻﻳـﻪ ازن، ﺗﺸـﺪﻳﺪ ﭘﺪﻳﺪه گلخانهای و اﺛﺮات ﻣﺘﻌﺪد ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ پدیدهها، در شهر تهران و منطقه 11، موجب آلودگیهای متنوع زیستمحیطی و ﺗﺨﺮﻳـﺐ ﻣﻨـﺎﺑﻊ و ﻛـﺎﻫﺶ ﻓﻀﺎﻫﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ شده است که ﻧﻴﺎز ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺑـﻪ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺘﻲ ﺳﺎﻟﻢ را افزایش داده است. بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که بهصورت سیستمی و نظاممند پیشرانهای کلیدی مؤثر بر زیست پذیری با تأکید بر شاخصهای زیستمحیطی در منطقه 11 کلانشهر تهران شناسایی و تحلیل شوند. در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 57 عامل اولیه در یازده حوزه مختلف استخراجشده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفهها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرمافزار میکمک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل در نرمافزار میکمک، حاکی از ناپایداری سیستم در محدوده موردمطالعه است و بر همین اساس پنج دسته متغیر مورد شناسایی قرار گرفت. درنهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، هفت عامل اصلی بهعنوان عوامل کلیدی در زمینه زیست پذیری با تأکید بر شاخصهای زیستمحیطی منطقه مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشرانهای موردبررسی نیز، متغیرهای وضعیت حملونقل عمومی (سرعت، دقت، اطمینان، ایمنی، امنیت، راحتی، صرفه اقتصادی) و دسترسی عموم به فضای سبز بیشترین تأثیر را بر زیستپذیری در محدوده موردمطالعه داشتند.
حسین حاتمی نژاد، جواد حسین اوغلی،
دوره 9، شماره 7 - ( جلد 9 شماره 12- 1388 )
چکیده
در دهههای اخیر، رشد و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در اطراف شهرهای بزرگ به ویژه در کشورهای در حال توسعه با ماهیتی خودرو و خودجوش، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عدیدهای را به همراه داشته که در نهایت باعث بروز ناپایداری الگوی توسعه شهری در کشورهای مذکور شده است. هدف این مقاله، بررسی و ارزیابی تطبیقی شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در شهرک انقلاب و حصار امیر(به عنوان سکونتگاه های غیررسمی) با منطقه 19 شهر تهران می باشد. در این راستا به منظور ارزیابی وضعیت شاخصها در دو سکونتگاه مذکور، در مقایسه با شهر تهران از روش آماری تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که شهرک انقلاب و حصار امیر از لحاظ شاخص های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، نسبت به شهر تهران در سطح پایینتری قرار دارد. همچنین نتیجهی بررسی تحولات فرهنگی و اقتصادی با استفاده از آزمون خی دو نشان میدهد که سکونتگاه های مذکور در حال گذار از فرهنگ سنتی خود به فرهنگ شهری می باشند و به نوعی شیوه ی زندگی شهری پیدا کرده اند.
نفیسه مرصوصی، مصطفی طالشی، حامد عباسی، حسین حاتمی نژاد،
دوره 12، شماره 26 - ( 9-1391 )
چکیده
بیش ترین و مهمترین کاربری هر شهر، محل زندگی و مسکن شهروندان می باشد. در استان تهران، ویژگی های کلانشهر تهران به عنوان پایتخت سیاسی، اداری و تمرکز منابع اقتصادی، اجتماعی، سرمایه و صنعت باعث شده است که از دهه های گذشته نقش قطبی را در فضای سرزمینی کشور ایفاء نماید و با این عمل سیل مهاجران از سایر نقاط کشور به این منطقه سرازیر شده است. در این میان مهاجران تازه وارد که توانایی اسکان در شهر تهران را ندارند، به ناچار در مجتمع های زیستی اطراف این کلانشهر استقرار یافته اند . این هجوم که متناسب با ظرفیت ها، امکانات و مدیریت شهری نبوده است در مسکن شهری باعث ایجاد اخلال های گوناگونی شده است. در این مطالعه، شاخص های کمی و کیفی نقاط شهری استان تهران مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از مدل تحلیل خوشه ای به گروه بندی شهرهای استان تهران بر اساس شاخص های کمی و کیفی و نمره استاندارد (Z) این شاخص ها، پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که شهرهای طبقات چهارگانه از نظر شاخص های کمی و کیفی با هم اختلاف داشته و بیشترین تعداد شهرها از نظر شاخص های کمی و کیفی در وضعیت نامناسبی قرار دارند. مجموع شرایط حاکی از روند غیر اصولی و بدون برنامه مشخص و مرتبط با فعالیت های اجرایی در حوزه مسکن است. این وضعیت نامطلوب شاخص های کمی و کیفی و دسترسی به خدمات اساسی مسکن، بازتاب خود را در زندگی فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی شهروندان منعکس می نماید.
یوسف قویدل رحیمی، داریوش حاتمی زرنه، محمد رضایی،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده
در پژوهش حاضر ارتباط بین الگوی پیوندازدور دریای شمال-خزر با نوسانات بارش سواحل جنوبی دریای خزر در یک دوره بلند مدت 55 ساله مورد بررسی قرار گرفته است. دادههای مورد استفاده در این پژوهش شامل دادههای بارش ماهانه ۵ ایستگاه سینوپتیک حاشیه جنوبی خزر، داده های الگوی پیوند از دور دریای شمال-خزر و همچنین دادههای بازکاوی شده ارتفاع ژئوپتانسیل می باشد. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون به عنوان روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش نشانگر وجود رابطه معنی دار و مستقیم بین بارش های ایستگاه های منتخب با الگوی پیوندازدور دریای شمال-خزر است که این امر حاکی از افزایش بارش در فاز مثبت الگوی پیوند از دور دریای شمال-خزر و کاهش بارش در فاز منفی می باشد. از نظر زمانی، ضرایب همبستگی مورد محاسبه نشان از ارتباط بیشتر و معنیدار تری بین بارش ایستگاه ها و الگوی پیوندازدور دریای شمال-خزر در ماههای سپتامبر تا آوریل است. بیشترین میزان همبستگی ماهانه در بین ایستگاه ها با ۵۵۵/. در ماه دسامبر مورد محاسبه قرار گرفت. تحلیل ضرایب همبستگی فصلی نیز نشان از تاثیرپذیری بیشتر بارش های فصول پاییز و زمستان به ترتیب ضرایب همبستگی معنی دار 396/0 و 392/0 دارد. ایستگاه گرگان به عنوان شرقیترین ایستگاه سواحل جنوبی دریای خزر، کمترین میزان همبستگی با الگوی پیوند از دور دریای شمال-خزر را از خود نشان داد و بارش آن غیر از ماه فوریه در هیچ یک از ماه های سال و فصول چهارگانه رابطه معنی داری با الگوی پیوند از دور دریای شمال-خزر نشان نداد که احتمالاً این امر به دلیل دوری گرگان از مرکز عمل دریای خزر می باشد. تحلیل آرایش الگوهای جوی تراز 500 هکتوپاسکال در فازهای منفی و مثبت نشان می دهد که در فاز مثبت اسقرارناوه ای عمیق بر روی دریای مدیترانه و قرارگیری کرانههای جنوبی خزر در شرق ناوه وضعیت سیکلونی فراهم می آورد که باعث انتقال رطوبت دریاهای شمال، مدیترانه. دریای سیاه و اقیانوس اطلس به سمت ایران می شود، اما در فاز منفی قرارگیری منطقهی مورد مطالعه در زیر محور پشته منجر به ایجاد جوی پایدار با وزش ضعیف مداری شده و به این علت با وزش هوای گرم و خشک آفریقا بارش کل ایران کم می شود.
امیر صفاری، محمد حسین رامشت، رامین حاتمی فرد،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده
اساس تحلیلهای ژئومورفولوژی کارکردی بر مبنای دیدگاه سیستمی است. ژئومورفولوژی سیستمی به شناسایی فرم و فرایندهای ژئومورفیک و روابط بین آنها استوار است. کارایی این دیدگاه زمانی که روابط متقابل بین اجزاء و عناصر سیستم برقرار است، از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. هدف از این پژوهش بررسی هیدروژئومورفولوژی دیرینه دشت کوهدشت ودریاچه قدیمی آن و بازشناسی ساختار و نحوه تحول این دریاچه در دوران چهارم، بر اساس دیدگاه سیستمی میباشد. مطالعه در زمینه نحوه تغییرات حرارتی- رطوبتی کوهدشت در دوران چهارم و تأثیر آن در سیستمهای شکلزا، یکی از مباحث بنیادی در مطالعات هیدروژئو مورفولوژی دیرینه آن است که اطلاع از چنین روابطی میتواند بیانگر خصوصیات ژئومورفیک منطقه و نحوه تغییرات آنها باشد. بدین منظور، شرایط ژئومورفولوژیکی منطقه با استناد به دلایل فرمشناسی، رسوبشناسی، شواهد اقلیمی، بازسازی آب و هوای گذشته و مقایسه آن با شرایط اقلیمی حال حاضر مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد که منطقه مطالعاتی در دورههای سرد و مرطوب کواترنر از لحاظ دمایی نسبت به زمان کنونی حدود 9 درجه سردتر و به لحاظ بارشی در حدود 245 میلیمتر مرطوبتر بوده که در نتیجه بیلان آبی دشت مذکور مثبت بوده است. این عامل باعث شده تا دشت کوهدشت در گذشته به صورت یک دریاچه مطرح باشد که بر اثر سرریز آب، پارگی در آن اتفاق افتاده و در نهایت پس از اتمام ذخیره آبی آن نابود شده است. همچنین بررسی ارتباط دریاچه با کانونهای مدنی نشان میدهد که این منطقه به صورت یک سیستم باز طبیعی بوده و ارتباط درونی مستقیمی بین حجم دریاچه و هردینگ سیستمهای منطقه وجود داشته است.
یوسف قویدل رحیمی، منوچهر فرج زاده اصل، منیره حاتمی کیا،
دوره 16، شماره 42 - ( 7-1395 )
چکیده
نوسان شمالگان یا AO یکی از مؤثرترین الگوهای پیوند از دور زمستانه در نیمکره شمالی است. در این پژوهش به بررسی اثر نوسان شمالگان یا AO بر حداقل دمای ماهانهی منطقهی شمال شرق ایران پرداخته شده است. دادههای مورد نیاز که شامل دادههای کمینهی دمای ماهانه 17 ایستگاه سینوپتیک منطقهی مورد مطالعه بود، از بخش آمار سازمان هواشناسی کشور دریافت گردید. در تحلیل دادهها و کشف روابط، عمدتاً روش همبستگی پیرسون مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بین الگوی پیوند از دور AO و دماهای کمینه منطقه شمال شرق ایران رابطه معنی داری در دوره سرد سال وجود دارد. رابطه یاد شده از نوع منفی و معکوس می باشد و این بدان معنی است که وقتی شاخص عددی مثبت نشان می دهد، دما پایین رفته و برعکس زمانی که شاخص منفی است، دمای منطقه شرق ایران از خود افزایش نشان می دهد. در بین ایستگاه های مورد مطالعه، ارتباط دماهای کمینه و متوسط ماهانه ایستگاه های بیرجند و بجنورد بیش از سایر ایستگاه ها تحت تأثیر الگوی AO دچار نوسان شده و ضرایب همبستگی معنی داری بین دمای کمینه و متوسط ایستگاه های بیرجند و بجنورد با AO مورد محاسبه قرار گرفته است. اثر AO بر دمای متوسط منطقه مورد مطالعه یعنی شمال شرق ایران در سه ماهه ژانویه تا مارس و دو ماهه ژانویه- فوریه و در ماه ژانویه بسیار چشمگیرتر از سایر دوره های زمانی می باشد.
فرزانه ساسان پور، افشار حاتمی، شایان بابایی،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده
حباب شهرنشینی مفهوم جدیدی در عرصه برنامه ریزی شهری برای بررسی پایداری و ناپایداری در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، مدیریتی است. تاکنون تعریف مشترکی از حباب شهرنشینی ارایه نشده است که حاکی از عدم وجود مطالعات بسیار در این زمینه می باشد. این پژوهش به دنبال آن است تا وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران را با استفاده از رویکرد سناریو مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع اکتشافی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شدند. در مطالعات میدانی از تکنیک دلفی در قالب گروه 30 نفره انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل در نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 56 عامل بعنوان عوامل کلیدی در پنج بعد نهادی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی موثر بر وضعیت آینده حباب شهرنشینی شناسایی شدند. سپس با نظر خبرگان به 25 عامل پیشران تقلیل یافتند. وضعیت پراکندگی متغیرها حاکی از ناپایداری سیستم کلانشهری تهران می باشد. پنج دسته عوامل تاثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تاثیرپذیر و مستقل شناسایی شدند. امتیازات نهایی و رتبه بندی عوامل کلیدی انجام شد و در نهایت سه سناریو برای وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران ارایه گردید.
احمد پور احمد، نبی مرادپور، حسین حاتمی نژاد،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد کالبدی – فضایی بر پیادهمداری در محلات امیرآباد و دانشگاه تهران از منطقه 6 شهر تهران است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. و از ابزار پرسشنامه برای کسب نظر شهروندان استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را، کلیه ساکنان محلات امیرآباد و دانشگاه تهران تشکیل میدهند، که به صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه انتخاب شده است. نگارندگان برای دقیقتر شدن نتایج تحقیق، حجم نمونه را به 400 نفر افزایش دادهاند. برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS21 و LISREL8 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده این است که بین ابعاد کالبدی – فضایی و ترغیب پیادهروی رابطه وجود دارد. همچنین مقدار بارهای عاملی به دست آمده در تمام شاخصهای تحقیق نشانگر این است که شاخصهای انتخاب شده برای سنجش ابعاد کالبدی فضایی ترغیب پیادهروی به درستی این ابعاد را میسنجند؛ به طوریکه در بین ابعاد کالبدی، شاخص ایمنی با(99/0) و در بین ابعاد فضایی شاخص امنیت با(75/0) بیشترین مقدار بار عاملی را دارا بودهاند. علاوه بر این، تأثیر ابعاد کالبدی و فضایی بر ترغیب پیادهروی مستقیم و مثبت میباشد به طوریکه ابعاد کالبدی 34/0 و بعد فضایی نیز 42/0 از واریانس ترغیب پیادهروی را تبیین نموده است.
داریوش حاتمی زرنه، زهرا حجازی زاده، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی تغییرات رخداده در فراوانی و شدت امواج گرمایی و همچنین ارتباط آنها با ناهنجاری های دمایی اقیانوسهاوخشکیها و نیز گازهای گلخانهای در منطقهی شمالغرب ایران است. ابتدا داده های دمای بیشینه ی دومتری سطحزمین در بازهی زمانی 1851 تا 2014 به مدت 164 سال از وبسایت ناسا اخذ گشته سپس نقشه ی امواج گرمایی ترسیم و استخراج شد. سپس به تحلیلوبررسی فراوانیوقوع و شدت امواجگرمایی و نیز تغییرات در روند نوساناتسالانه، بیندههای، پنجاهسالهای و بینصدهای آنها پرداخته شد. جهت نیل به اهداف پژوهش از روشهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن، رگرسیون خطی و پل ینومیال و نیز آزمون ناپارمتری من-کندال استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده فراوانی وقوع امواج گرمایی در بازه ی زمانی مدنظر روندی افزایشی ومعنادار داشته و بیشترین فراوانی رخدادامواج در دهه های اخیر بوده است. همچنین شدت امواج گرمایی با افزایش نسبتا معنیدار همراه بوده و شدیدترین امواج گرما در دهه ی آخر قرن 20 و اوایل قرن 21 تا دوره ی حاضر بوقوع پیوسته است. نتایج مقادیرهمبستگی نیز حاکی ازآن بود که شدت و فراوانی رخداد امواج گرم با مقادیر ناهنجاری دمایی اقیانوس وخشکی همبستگی مثبت و معنیدار دارند. در بررسی ارتباط فراوانی وقوع و شدت امواج گرم با داده های 4 گاز گلخانه ای اصلی شامل: (CO2 , CH4, N2O , SF6 )، مشخص شد که جز یک مورد ارتباط معنادار گاز دی اکسیدکربن با رخداد شدیدترین امواج گرمایی در ماه ژوئن، هیچ ارتباط معنیداری بین آنها مشاهده نشد. نتایج آزمون من -کندال بیانگر روند افزایشی و معنیدار در شدت و فراوانی وقوع امواج گرمایی منطقه ی شمالغرب ایران است.
nk href="moz-extension://8b922523-7922-435a-ac74-8ddb59e9beaf/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
احسان ارکانی، حسین حاتمی نژاد، سهیل قره،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
امروزه، آسیب پذیری شهرها و به خصوص بافت های قدیمی و فرسوده در برابر زلزله، به عنوان مسئلهای جهانی پیش روی متخصصان رشته های گوناگون قرار گرفته است. این وضع در کشورهای دارای ساختار طبیعی مخاطره آمیز، از جمله ایران، طی دهه های اخیر به صورتی حادتر نمود یافته است. بافت های فرسوده شهریبه عنوان نقطه جوشش اصلی یک شهر نشان دهنده هویت آن شهر میباشند، در مقابل سوانح و پدیده های طبیعی به خصوص زلزله ناپایدار وآسیب پذیرند. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویتبندی عوامل موثر بر افزایش ریسک زلزله در بافتهای فرسوده شهری تدوین شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیلی مبتنی بر رویکرد چندمعیاره است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانهای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و متخصصین حوزه شهری تشکیل میدادند که حجم نمونه 30 نفر برآورد شد. در جهت دستیابی به اهداف مدنظر در این پژوهش از تکنیک دلفی فازی و مدل BMW استفاده شد. نتایج حاصل از تکنیک دلفی فازی تایید کننده عوامل و زیرعاملهای شناسایی شده بود. نتایج منتج از مدل BMW حاکی از آن بود که از بین عوامل شناسایی شده عوامل طبیعی با امتیاز نهایی321/0 در رتبه اول، عامل کیفیت مسکن با امتیاز نهایی 287/0 در رتبه دوم، عامل فاصله از کاربریهای ویژه با امتیاز نهایی 255/0 در رتبه سوم و عامل جمعیتی و اقتصادی با امتیاز نهایی 137/0 در رتبه چهارم جای گرفته است.
افشار حاتمی، فرزانه ساسان پور، آلبرتو زیپارو، محمد سلیمانی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
مشخصه قرن 21، شهرنشینی فزاینده، رشد جمعیتی و مشکلات عظیم اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی حاصل از آنها به همراه رشد و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح جهانی است. تناقض بین رشد اقتصادی و حفظ محیط زیست، رویارویی شهروند فرامدرن با شهر عصر صنعتی(مدرن) و عدم توانایی پاسخگویی به نیازهای شهروندان عصر حاضر منجر به مطرح شدن رویکرد شهرهوشمندپایدار شد که به کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله اینترنت اشیا به دنبال حل مسایل مطروحه است. این مقاله ضمن معرفی رویکرد هوشمندپایدار بعنوان نقطه مقابل رویکردهای نئولیبرال محور؛ خواستگاه پیدایش، تکامل، ابعاد، مولفه ها، شاخص ها و تفاوت های این رویکرد با رویکردهای مشابه از جمله شهرهوشمند را بررسی می کند. این پژوهش به لحاظ هدف بنیادی نظری و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اگرچه تعاریف ثابت و مشخصی در مورد شهرهوشمندپایدار وجود ندارد، اما توافق اصولی بر اهداف نهایی آن، رسیدن به توسعه پایدار وجود دارد. چرایی این امر ناشی از اهمیت موج سوم پایداری و بحرانی شدن چالش های اجتماعی، اقتصادی و بخصوص زیست محیطی در بستر شهرها است. همچنین، تاکید عمده این تعاریف بر روی برابری و فراگیری اجتماعی، افزایش کیفیت زندگی، ایجاد بهره وری، ایجاد زیرساختارهای منعطف، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و حفظ محیط زیست قرار دارد. از طرف دیگر در تعاریف ارایه شده نوعی خلا آینده نگرانه وجود داشت که تعریف جدیدی با نگاه آینده پژوهی از این مفهوم ارایه شد. هسته اصلی این رویکرد برخلاف رویکردهای مشابه فناوری اطلاعات و ارتباطات به همراه توسعه پایدار است. همچنین نتایج نشان داد که جهت پیاده سازی این رویکرد علاوه بر استفاده از تئوری تغییر، آینده پژوهی و دیدگاه سیستمی باید شعار «جهانی فکر کن و محلی اقدام کن» را در نظر گرفت و به بومی سازی این رویکرد باتوجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و آینده نگرانه از کلانشهرهای ایران پرداخت.
الهام حاتمی گلزاری، احمد میرزا کوچک خوشنویس، قادر بایزیدی، فواد حبیبی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
فضاها و پدیدههای ماندگار در گذر زمان باقی می مانند و به بخشی از خاطرات جمعی تبدیل میشوند. به این ترتیب توجه به ماندگاری در طراحی فضا باعث افزایش حس تعلق به فضا میشود، در این حالت فضا تنها به زمان حال تعلق ندارد. با توجه به اهمیت موضوع ماندگاری، در این تحقیق هدف شناسایی مؤلفههای مؤثر بر ماندگاری فضاهای شهری با تأکید بر ضرب آهنگهای زندگی روزمرهی مؤثر در سه محدودهی بازار تبریز (راسته بازار، مسجد جامع و میدان صاحبالامر) است. روش تحقیق در مطالعهی حاضر توصیفی – تحلیلی است که برای جمعآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشگری) بهره گرفته شده است. همچنین در این تحقیق علاوه بر کاربرد روش کیفی بهمنظور تحلیل علل ماندگاری در محدودههای مورد مطالعه، از روش کمی تحلیل واریانس در راستای بررسی تفاوت ماندگاری فضاهای شهری در محدودههای مورد مطالعه استفاده شده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در محدودهی مسجد جامع عامل معنویت (0.376)، اجتماعی – اقتصادی و کارکردی (0.352)، در محدودهی راسته بازار عامل هویت (0.314) و در محدودهی صاحبالامر عامل معنویت (0.327) و هویت (0.305) بیشترین دلیل ماندگاری محدودههای مورد مطالعه را به خود اختصاص دادهاند. همچنین نتایج نشان میدهد که مؤلفههای مختلف زندگی روزمره دارای ضربآهنگهایی است که در عین تکرار در چرخه زندگی روزمره، در طول زمان بصورت خطی (روبه پیشرفت، پسرفت و ثابت) بوده که به دو صورت کل به جزء و جزء به کل بر ماندگاری و افول فضاها تأثیرگذارند. در این بین رویکردها و مؤلفههای فرهنگی حاصل از کل به جزء مانند آیینها و فرهنگهای مختلف یک اجتماع تأثیر بسزایی در افزایش ماندگاری فضاها داشته و خواهند داشت. بنابراین میتوان با استمرار آیینها و مراسم فرهنگی در محدودههای مورد مطالعه موجبات ماندگاری این فضاها را فراهم ساخت.
هانیه اسدزاده، افشار حاتمی، فرزانه ساسان پور،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
مطابق با پارادایم جدید شهری، استفاده از سیستم های نوآورانه از جمله ایجاد شهر های فراگیر با سیستم های همگرای هوشمند، راه حلی برای غلبه بر این مشکلات شهری است. شهرفراگیر از شهرهای آینده ای است که در آن فضاهای فیزیکی و فضاهای الکترونیکی همگرا می شوند. به لحاظ ساختاری، شهر فراگیر متشکل از مکان، فضا، فناوری اطلاعات و ارتباطات و انسان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. از بررسی مبانی نظری 15 بعد و 77 شاخص تعیین و داده های مورد نیاز پژوهش از طریق سالنامه آماری و گزارش های منتشره سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات گردآوری شدند. امتیازدهی داده ها به صورت وجود کامل شاخص (1)، وجود نیمه و ناقص شاخص (0.5) و نبود شاخص (صفر) در نظر گرفته شد و در نرم افزار اکسل تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که وضعیت کلانشهر تهران از نظر پراکنش شاخص های شهر فراگیر بسیار نامناسب است. ابعاد بهداشت و درمان، حکمروایی، فرهنگ و گردشگری، آموزش، مسکن، حمل و نقل، زیرساختار، شهروندان، تجارت، سیستم مالی به ترتیب بیشترین کمبودها(زیر 50 درصد) را دارند. ابعاد خدمات، محیط زیست، شبکه انرژی و شبکه آب به ترتیب تنها بخش هایی هستند که وضعیت شاخص ها (بالای 50 درصد) در آن ها به مراتب بهتر است. بطور کلی طبقه بندی ابعاد نشان داد که 13.33 درصد ابعاد در وضعیت خیلی خوب، 13.33 درصد در وضعیت خوب، 20 درصد در وضعیت متوسط، 40 درصد در وضعیت ضعیف و 13.33 درصد در وضعیت بسیار ضعیف قرار دارند. موجودیت شاخص ها نیز نشان داد که 33.76 درصد شاخص بطور کلی وجود ندارند. 42.85 درصد از شاخص ها به صورت ناقص و تنها 23.37 درصد از شاخص ها به صورت کامل وجود دارند. در نهایت اولویت بندی توسعه شاخص ها برای ایجاد شهر فراگیر در کلانشهر تهران ارایه شد. نتایج این تحقیق می تواند در زمینه اولویت های توسعه شهر فراگیر در کلانشهر تهران به کار رود.