48 نتیجه برای حجازی
ژوان امینی، مهری اکبری، زهرا حجازی زاده، علی اکبر شمسی پور،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
فضاهای سبز، نقشی اساسی در تعدیل شرایط خردآبوهواهای شهری، زیباسازی مناظر شهری، اوقات فراغت شهروندان و تعدیل آلودگی صوتی و هوا و جذب ذرات معلق دارند. در کنار مزایای قابل توجه فضای سبز، یکی از محدودیتهای عمده توسعه فضاهای سبز در مادرشهر تهران بدلیل موقعیت مکانی آن در شرایط با آبوهوای خشک، تأمین منابع آب نگهداری آنهاست. محاسبه ردپای آب در فضاهای سبز بهعنوان مقدار کل آب شیرین مورد نیاز در حفظ و نگهداری آنها در طول سال، یکی از شاخصهایی است که میتوان بوسیله آن میزان سازگاری گونههای درختی و گیاهی آنها را با شرایط آبوهوایی کلانشهر تهران نشان داد. هدف این پژوهش محاسبه ردپای آب بوستان لاله در تهران است. از مدل بیلان آب خاک فضای سبز (SWB) برای محاسبه ردپای آب در این بوستان استفاده شد. دادههای مورد استفاده، از ایستگاه ژئوفیزیک شهر تهران برای سال 2018، به صورت میانگین روزانه دما، مجموع بارش و رطوبت عمق صفر تا 30 سانتی متری خاک، اخذ گردید. دادههای مربوط به زهکشی آب خاک، نیز از نمونههای استاندارد آزمایشگاهی خاکهای فضای سبز، استخراج گردید. نتایج محاسبات انجام شده بیانگر آن بود که در ماههای گرم سال ردپای آب کل بوستان لاله تهران 4 تا 5 هزار مترمکعب در ماه بدست آمد؛ در حالیکه ماههای فصل زمستان، کمتر از 1400 مترمکعب در ماه محاسبه شد. تعمیم دادههای رطوبت عمق 30 سانتیمتری خاک ایستگاه ژئوفیزیک به بوستان لاله نشان داد که، در دوره گرم سال، آب آبی (آب زیرزمینی یا سطحی) بیشترین سهم (بیش از 90 درصد) را در ردپای آب بوستان لاله داشته است در حالیکه در ماه های فصل زمستان و دو ماه آذر و آبان، سهم آب سبز(آب ناشی از بارش برف و باران) در تأمین رطوبت لایه 30 سانتی متری فوقانی خاک، بیش از 90 درصد از کل ردپای آب بوده است.
حمزه علیزاده، مهری اکبری، زهرا حجازی زاده، محمد احمدی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
استان کرمانشاه، بهویژه شهرستان روانسر از مناطق مهم کشور در بخش کشاورزی و باغی هستند، بیشتر مواقع پدیده تگرگ خسارات قابل توجهی به این بخشها وارد میکند. یکی از روشهای کاهش این خسارت نصب و راه اندازی سیستم ضد تگرگ میباشد. برای رسیدن به این هدف، دادههای ۳۷ بارش تگرگ ایستگاهی، خوشه بندی شده و سه خوشه اصلی به نمایندگی روزهای بارش تگرگ حاصل شد؛ هرکدام از خوشهها از نظر ارتفاع ژئوپتانسیل تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال، وزش رطوبتی تراز ۷۰۰، و نقشه تراز ۱۰۰۰ تا ۵۰۰ هکتوپاسکال دما و امگا ترسیم و تحلیل شده است. نتایج بررسی الگوهای ریزش تگرگ نشان میدهد؛ وجود یک سامانه کم ارتفاع روی خاورمیانه ضروری است؛ که هوای گرم و مرطوب را از عرضهای جنوبی به طرف منطقه هدایت کند؛ و همزمان در سطح زمین وجود ناپایداری زیاد و پایداری ایستای ظعیف در جو و همچنین وجود مقدار رطوبت کافی که توانای ایجاد رگبارها را فراهم کند ضروری است. برای مکانیابی از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط GIS استفاده شده و مجموعاً پارامترهای از قبیل (شیب، جهت شیب، دما، رطوبت...) مورد ارزیابی قرار گرفت. این معیارها به عنوان نقشههای عامل، هرکدام جداگانه کلاسه بندی شده و با توجه به میزان ارجحیت شأن در استقرار دستگاه امتیازگذاری شدند. نقشه نهایی مکانیابی سامانه نشان میدهد؛ که بخشهای از شمال غرب منطقه (منصورآقایی و قوری قلعه) و شمال شرق بخش مرکزی روانسر و قسمتهای از جنوب غربی محدوده به دلیل شرایط جغرافیایی مناسب و متناسب با آنها دما و رطوبت کافی و جهت شیب جنوب غربی ، و برخوردار بودن از شرایط مساعد ایجاد ناپایداری شدید و در پی آن بارش تگرگ؛ سیستم ضد تگرگ از اهمیت زیادی برای احداث در این مناطق برخوردار است. به صورت کلی حدود ۳۲.۶ کیلومترمربع شرایط نسبتاً مساعد و حدود ۳ کیلومترمربع شرایط بسیار مساعدی برای احداث سیستم مورد نظر دارند.
دکتر حسن خراج پور، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر بهلول علیجانی، دکتر محمد حسین ناصرزاده،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
با توجه به تاثیر پذیری غیر قابل انکار گیاهان زراعی از تغییرات اقلیمی و منطقه، انجام تحقیقات منطقهای برای شناخت عکس العمل هرگیاه زراعی در مراحل مختلف رشد در ارتباط با عناصر آبوهوایی ضروری به نظر می رسد. اگر دمای هوا همراه با ابر، گرم از آستانه معینی کمتر یا بیشتر شوند نمو آن متوقف می شود. ما بین دو حد یک دمای مطلوب وجود دارد که درآن گیاه سریع ترین رشد و نمو خود را دارد. دما و ابر هر دو از مهم ترین عناصر آب وهوایی در کشاورزی هستند. هردو پارامتر اقلیمی باهم باعث تنش در گندم و راندمان محصول را پایین میآورد. باتوجه به استراتژیک بودن گندم، در راستای افزایش سطح تولید، در تحقیق حاضر، ضمن بهرگیری از تجربیات و روشها و مدلهای مورد استفاده درتحقیقات خارجی و داخلی به لحاظ هدف، کاربردی بوده استان کرمانشاه بعلت وسعت اراضی زیر کشت محصول گندم و میزان قابل توجه تولید که از جایگاه خاصی در این زمینه در سطح کشور برخودار است، تعیین آستانه آماری و تحلیل سینوپتیک دماهای ابر گرم برعملکرد محصول گندم مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به بررسیهای انجام گرفته و مشاوره با مهندسین کشاورزی، دمای حداکثر همراه با روزهای ابری، باعث ایجاد پدیده گلخانهای و گرمای بیش از حد می شودکه موجب ریزش گلها، ورس، عقیمی دانه گرده، کاهش میوه، پیری زودرس، و فقیربودن دانه می شود که این پدیده بیشتر دردو ماه اردیبهشت و خرداد رخ می دهد.
مهناز صادقی، زهرا حجازی زاده، محمد سلیقه،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
هدف از این پژوهش افزایش آگاهی و انعطاف پذیری نسبت به تغییرات آبوهوایی و اثرات آن بر محیطزیست از طریق آموزش می باشد. در گام اول برای دستیابی به بازتولید داده های اقلیمی و مقایسه سناریوهای مدل گردش عمومی جو از سه فراسنج مهم اقلیمی شامل بارش، دمای کمینه و دمای بیشینه استفاده شد و نیز جهت پیش بینی داده ها از نرم افزارSDSM بهره گرفته شد. در این پژوهش از دو ایستگاه زابل و چابهار طی دوره آماری 1961-2005 استفاده شد. برای مقایسه نتایج به دست آمده مدل گردش عمومی CanESM2 که در گزارش پنجم IPCC آمده از، سه سناریوی RCP2.6 و RCP4.5 و RCP8.5 در دوره زمانی 2020-2050 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج مدل CanESM2 نشان داد حداقل و حداکثر دما و نیز بارش در ایستگاه های مورد مطالعه به ترتیب در دوره های آینده روند افزایشی و کاهشی خواهند داشت به عبارتی اثرات تغییرات اقلیمی آشکارتر خواهد شد. در گام دوم با توزیع پرسشنامه از دبیران و دانش آموزان شهرهای زابل و چابهار در بخش آموزش تحقیق به عمل آمد؛ نتایج اعتبار سنجی آزمون آلفای کرون باخ حاکی از آن است که این پرسشنامه از روایی و پایایی خوبی برخوردار بود. انتخاب جامعه آماری به شکل هدفمند انجام شد؛ یعنی از مجموع مدارس مرتبط مدارسی به شکل هدفمند با صلاحدید اساتید انتخاب شد و نیز مورد ارزیابی و پرسش قرارگرفت. واکاوی نتایج پرسشنامههای مربوط به دبیران و دانشآموزان نشان داد فرضیه پژوهش، با توجه به آزمون تی مورد تایید قرار گرفت.نتایج حاصل از تحلیل و مقایسه پرسشنامههای مربوط به دبیران و دانشآموزان گویایی بیشترین تاثیر تغییر اقلیم بر بخش های مختلف شهر زابل بوده است
خانم شریفه زارعی، دکتر بهلول علیجانی، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر بختیار محمدی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
در این پژوهش مهمترین الگوهای همدیدی موجد بارش برف فراگیر در شمال شرق ایران مورد بررسی قرارگرفته است. برای این منظور دادههای کد هوای حاضر و عمق برف ایستگاههای سینوپتیک شمال شرق کشور طی دوره آماری 1371-1400، برای ماههای مهر تا اسفند، از سازمان هواشناسیکشور دریافت شد. جهت بررسی بارشهای برف فراگیر، روزهایی که بیش از 70 درصد منطقه مورد مطالعه هم زمان شاهد ریزش برف بود، به عنوان یک روز فراگیر استخراج شدند. به منظور انجام تحلیلهای همدیدی-دینامیکی در مورد بارشهای برف فراگیر در شمال شرقی ایران، از روش طبقهبندی با استفاده از تحلیل خوشهای استفاده شد و نقشههای روزهای نماینده از جمله دمای جو، شار رطوبت، ارتفاع ژئوپتانسیل، تاوایی، جبههزایی، جتاستریم، شاخص امگا و دادههای باد مداری و نصفالنهاری ترسیم شد. تحلیل روند نیز با استفاده آزمون من-کندال انجام شد. نتایج نشان دادکه 3 الگوی پرفشار سیبری و مرکز اروپا_کمفشار شرق ایران، پرفشار غرب ایران_کم فشار سودان، پرفشار مرکز اروپا_کم فشار شرق ایران و افغانستان به بهترین نحو بارشهای برف فراگیر در منطقه مورد مطالعه را توجیه مینمایند. در تمامی الگوها در تراز میانی جو شدت یافتن جریانهای نصفالنهاری بادهایغربی همراه با تشکیل مراکز پرفشار و کمفشار موجب ایجاد بلاکینگ در مسیر جریانات غربی شده و شرایط را برای صعود هوا فراهم کرده است. تمرکز میدان امگای منفی و فرارفت تاوایی نسبی مثبت به همراه قرار گرفتن منطقه شمال شرق ایران در نیمه چپ خروجی رودباد جنبحاره، موجب ناپایداری های شدید و بارش برف فراگیر در منطقه شده است. همچنین نتایج نشان داد که علیرغـم عـدم وجـود رونـد در تعداد روزهای فراگیر برف در شمال شرق ایران، تعداد روزهای برف فراگیر در طول زمان روندی کاهشی داشته است.
خانم عاطفه رضایی طالعی، استاد زهرا حجازی زاده، استاد بهلول علیجانی، دکتر همت اله رورده، دکتر طاهر صفرراد،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
نقش واداشتهای منطقهای و فرامنطقهای هر ساله سبب تغییر در گردش واچرخندی پرفشار سیبری میشود. در همین راستا سعی شد تا به بررسی تغییرپذیری شدت پرفشار سیبری در ارتباط با گردش زمستانه نابهنجار جو پرداخته شود. بدین منظور از دادههای شبکهبندی شده فشار تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، مولفه های مداری و نصف النهاری باد مرکز پیشبینی محیطی/علوم جو(NCEP/NCAR) بین سال های تا 2020 (ماه های دسامبر تا فوریه) استفاده شد. پس از اعمال شاخص شدت پرفشار سیبری دوره های شدید این پرفشار در زمستان استخراج گردید. در ادامه با استفاده از کمیت فرارفت تاوایی نسبی به بررسی تکوین این سامانه و سامانه های تاثیرگذار بر روی پرفشار سیبری پرداخته شد. نتایج نشان داد که در طول دوره زمستانی مرکز پرفشار سیبری دستخوش تغییرات شده و روند رو به رشد بین 4 تا 6 هکتوپاسکالی را به خود گرفته است. از طرفی مشاهده شد که نقش سامانه های جوی همچون پشته های دینامیکی بر روی منطقه سیبری همراه با فرارفت تاوایی نسبی منفی، قرارگیری منطقه سیبری در شرق پشته و تشکیل بندال های امگایی نقش مهمی را در تقویت این سامانه بر عهده دارند که سبب شده تا این پرفشار دارای توسعه شرق به غرب یا شمال به جنوب را تجربه نماید. از طرفی نقش تاوه قطبی در فرارفت های سرد منطقه و جابجایی استوا سوی آن سبب شده تا پرفشار سیبری با گاها با افزایش فشار بیش از 11 هکتوپاسکال نسبت به میانگین بلندمدت خود داشته باشد. در نهایت مشاهده شد که گردش جو در عرضهای میانه نقشی انتقالی را در تغییرات پرفشار سیبری و جریانات قطب و جنب قطبی را ایفا می کند.
خانم عاطفه بساک، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر اکبر حیدری تاشه کبود،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
هدف این مطالعه ارزیابی و پیشبینی PM10 شهر اهواز با روشهای آماری و شبکه عصبی مصنوعی بود. دادههای روزانهی هواشناسی و دادههای PM10 (1390 تا 1402) از سازمان هواشناسی و اداره کل محیطزیست خوزستان دریافت شد. ابتدا دادهها پردازش و نرمال بودن آنها با روش کلموگروف اسمیرنوف بررسی شد. با توجه به غیرنرمال بودن دادهها، از روشهای اسپیرمن و تاوی بی کندال برای بررسی همبستگیشان با نرمافزار spss استفاده شد. سایر بخشها با زبان برنامهنویسی پایتون و در فضای اسپایدر انجام شد؛ سری زمانی و اطلاعات آماری دادهها به دست آمد. جهت پیشبینی میزان PM10 برای گامهای زمانی آینده از روش شبکه عصبی (MLP) استفاده شد. بیانگر وجود ارتباط معنادار بین متغیرهای هواشناسی و PM10 بود. به ترتیب، نتایج همبستگیهای اسپیرمن و تاوی بی کندال نشان داد بین PM10 با سرعت باد (به میزان 0.094 و 0.061) و دما (0.284 و 0.187) دارای همبستگی مثبت و معنادار در سطح اطمینان 99% میباشد. همچنین، این پارامتر با دیدافقی (0.408- و 0.300 -)، جهت باد (0.048 – و 0.034 -)، بارش (0.159 – و 0.125-) و رطوبت نسبی (0.259 – و 0.173-) دارای همبستگی معکوس و معناداری در سطح اطمینان 0.99% بوده است. برای پیشبینی میزان PM10 آینده، از شبکه عصبی (MLP) استفاده شد. مدل از نوع Sequential با یک لایهی ورودی با 6 نورون، سه لایهی مخفی از نوع Dense با 16، 32 و 64 نورون و یک لایه خروجی بود. میانگین مربعات خطای MSE برای بخش آموزش برابر با 0.0034 و برای دادههای اعتبارسنجی val_loss: 0.0012 بود. برای بخش آزمایش، اعتبار سنجی برابر mse_mlp=0.0048 و val_loss: 0.0012 بود. نتایج میدهد که بین دادههای هواشناسی و PM10 همبستگی معناداری از نوع مستقیم یا معکوسی وجود دارد. نتایج (MLP) نشان داد که شبکه توانسته عملکرد و خروجی مطلوبی را ارائه دهد و پیشبینی قابلقبولی برای دادههای PM10 شهر اهواز داشته باشد.
زهرا حجازیزاده، ابراهیم فتاحی، هوشنگ قائمی،
دوره 1، شماره 1 - ( جلد 1 شماره1- 1381 )
چکیده
چکیده
خشکسالی یکی از پدیدههای آب و هوایی و از جمله رخدادهای مصیبتباری است که هر ساله خسارتهای زیادی را باعث میشود. یکی از راههای تعدیل خشکسالی، ارزیابی و پایش خشکسالی بر اساس شاخصهایی است که بتوان بر اساس آن میزان شدت و تداوم آن را در یک منطقه تعیین نمود. در مقاله حاضر روند خشکسالی (شدت، تداوم و سطح درگیر با خشکسالی) در استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از شاخص بارش استاندارد شده برای بازههای زمانی 3، 6، 12، 24 و 48 ماهه مورد مطالعه قرار گرفته است. ویژگی این روش کمک میکند تا کمی از رخدادهای خشکسالی را در مکان ها و مقیاسهای زمانی متفاوت مقایسه کنیم. به منظور پایش خشکسالی از اطلاعات بارندگی ماهانه ایستگاههای سینوپتیک و اقلیمشناسی استان طی دوره آماری 2001 - 1960 استفاده شد. با استفاده از نرمافزار کامپیوتری SPI محاسبات مربوط به شاخص بارش استاندارد شده انجام گرفت؛ نتایج بررسیها نشان داد که فراوانی رخداد دورههای خشک کوتاهمدت (سه ماهه) در کلیه ایستگاهها بیشتر از 80 مورد است، در حالی که فراوانی رخداد دورههای خشک بلندمدت در مقیاسهای زمانی 12، 24 و 48 ماهه خیلی کمتر میباشد، همچنین تداوم دورههای خشک در بازههای زمانی 12، 24 و 48 ماهه نسبت به بازههای زمانی 3 و 6 .ماهه خیلی بیشتر است. بنابراین برای برگشت به حالت نرمال در مورد خشک سالیهای هیدرولوژیکی (آبهای زیرزمینی و سطحی) ماهها زمان نیاز است در حالی که برای بـازههای کوتاهمدت3 و 6 ماهه (خشکسالیهای کشاورزی و رطوبت خاک) بارشهای روزانه میتوانــــداوضاع را تعدیل کند تا به حالت نرمال برگشت نماید. این بازههای زمانی برخورد خشکسالی را نسبت به دست رسی منابع مختلف آب بازگو می نماید. واکنش رطوبت خاک نسبت به نابهنجاری بارش کوتاه مدت است در حالی که پاسخ آبهای زیرزمینی، جریان رودخانهها و ذخیره منابع آبی نسبت به کمبود بارش، فرآیندی بلند مدت است.
زهرا حجازیزاده، همتالله رورده،
دوره 2، شماره 2 - ( جلد 2 شماره 2 زمستان 82- 1382 )
چکیده
موضوع موردتحقیق، بررسی و محاسبه منحنیهای D.A.D حوضه رودخانه هراز میباشد. برای به دستآوردن منحنیهای نهایی D.A.D بارندگی 30 ساله ( 78 ـ 1347 ) حوضه هراز موردتجزیه و تحلیل قرارگرفت. 50 مورد از توفانهای مهم حوضه از بزرگ به کوچک مرتب گردید و سه توفان که از بارش شدیدی در کل حوضه برخوردار بودند انتخاب شدند. برای ترسیم منحنیهای « همرگبار » توفانها ازمنحنی « هم درصد » با تداومهای مختلف استفاده گردید. با انطباق منحنیهای همدرصد هر توفان، با منحنیهای « همباران » نرمال سالانه منحنیهای « همباران » در تداومهای مختلف برای هر توفان با استفاده از روش واسطهیابی ترسیم شد . برای تعیین متوسط بارش در تداومهای مختلف و نحوه توزیع رگبار در سطح حوضه، جداول مساحت ـ ارتفاع بارندگی و به دنبال آن منحنیهای اولیه D. A. D ترسیم گردید. با استفاده از منحنیهای اولیه D. A. D منحنی پوش D. A. D به دست آمد. با توجه به منحنی پوش حوضه فاصله منحنی 24 ساعته از محور « y » بسیارخوب، فاصله منحنی 48 ساعته متوسط و منحنی 72 ساعته و 96 ساعته به هم نزدیک میباشند. دادهها و فاصله منحنیهای به دستآمده کاربردبسیارمهمی درزمینههای مختلف هیدروکلیمایی خواهدداشت . با مراجعه به نقشههای سینوپتیکی ترازهای سطح زمین 850 و 500 هکتوپاسکال توفانهای منتخب، مشخص شد که بخش اعظم رطوبت از سوی دریای خزر به این منطقه آورده شده است .
زهرا حجازیزاده، ابراهیم فتاحی،
دوره 3، شماره 3 - ( جلد3، شماره های3 و 4 بهار و تابستان 1383- 1383 )
چکیده
بیشتر شاخصهای خشکسالی در تعیین زمان شروع، خاتمه و تنش تجمعی خشکسالی به اندازه کافی دقیق نیستند، به علاوه اثرات تخریبی روان آب و تبخیر و تعرق را که با زمان افزایش مییابد، تعیین نمیکنند، همچنین بیشتر آنها در تعیین و بررسی پایش خشکسالیها محدودیت دارند، زیرا بر اساس گام زمانی ماهانه و سالانه طراحی شدهاند، و در نهایت در تعیین اثرات خشکسالی بر روی منابع آب سطحی و زیرزمینی ناتوانند . در شاخص جدید ( شاخص بارش مؤثر ) کاستیهای پایش خشکسالی برطرف شده است. در این شاخص مقیاس زمانی روزانه جایگزین مقیاسهای ماهانه و سالانه شده است. در این روش سه شاخص آماری که بارش مؤثر را تعیین میکند، به کار رفته است. اولین شاخص، میانگین بارش مؤثر روزانه است؛ این شاخص خصوصیات اقلیمی بارش یک ایستگاه و یا یک ناحیه را نشان میدهد. شاخص دوم انحراف بارش مؤثر را از میانگین بارش مؤثر بیان میکند و شاخص سوم مقدار استاندارد شده انحراف از میانگین بارش مؤثر میباشد. با کمک این سه شاخص آماری تاریخ شروع، خاتمه و تداوم خشکسالیها مشخص شد. در نهایت چهار شاخص دیگر که بیانگر کمیت شدت خشکسالی است نیز بررسی شد، که شامل 1- شاخص توالی منفیهای استاندارد شده بارش مؤثر، که بیانگر تداوم و شدت تأثیر کمبود بارش است. 2- شاخص کمبود بارش تجمعی که بیانگر انحراف بارش از نرمال در طول مدت تعریف شده میباشد. 3- شاخص مقدار بارش مورد نیاز برای برگشت به حالت نرمال و 4- شاخص خشکسالی مؤثر میباشد . در مطالعه حاضر از شاخص جدید بارش مؤثر برای پایش و ارزیابی خشکسالیهای ایستگاه شهرکرد استفاده شد. برنامهای تحت عنوان EP برای محاسبه دقیقتر و سریعتر شاخص بارش مؤثر نوشته شد. دادههای بارندگی روزانه ایستگاه شهرکرد طی دوره آماری 2001 - 1980 تحلیل شد و چون حجم خروجی زیاد بود تنها نتایج سال 2001 در مقاله حاضر منعکس گردید .
فرامرز خوش اخلاق، زهرا حجازی زاده، حسین محمدی، غلامرضا روشن،
دوره 5، شماره 6 - ( جلد 5، شماره 6 و 7- 1385 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از شاخص TOPSIS، و با استفاده از چهار عنصرجوی بارش، دما، نم نسبی و تعداد روزهای بارش، خشکسالی های رخ داده درچند ایستگاه همدیدی استان خوزستان، برای دوره آماری 18 ساله ( 2003-1986) تعیین و رتبه بندی و نهایتاً پهنه بندی شده است. در روش TOPSIS، برای رتبه بندی دقیق تر، از عناصر آب و هوایی بیشتری نسبت به روش های معمول رایج وبانگرش سازوکاری وبرهمکنشی (سیستماتیک)، استفاده می شود. در نهایت جهت اعتبارسنجی روش پیشنهادی، داده های خروجی آن با خروجی روش 5 SIAP برای تعداد زیادی از ایستگاه های کشور موردمقایسه قرارگرفته که نتایج حاصله گویای اعتبار کافی روش TOPSISمی باشد، به طوری که همبستگی خروجی های مذکور برای ایستگاه های استان خوزستان، مقداری بالا را نشان می دهد.
زهرا حجازی زاده، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 6، شماره 8 - ( جلد 6 شماره 8 و 9- 1386 )
چکیده
شناخت شرایط وقوع آغاز و خاتمه یخبندان ها به دلیل اهمیت آنها در زمینه کشاورزی و حمل و نقل جهت کاهش خسارات ضروری است. از آنجایی که استان لرستان جزء مناطق کوهستانی در منطقه زاگرس می باشد، این کوهستانی بودن در شدت وقوع یخبندان های آن اثرگذار بوده، لذا وقوع یخبندان به ویژه بروز آن در دوره سرد سال تاثیرات بسزایی درمسایل کشاورزی و حمل و نقل استان ایجاد می کند. با توجه به موضوع مقاله که هدف آن تجزیه و تحلیل یخبندان ها در استان لرستان است، بنابراین شناخت شرایط وقوع یخبندان ها, تعیین دقیق شروع و خاتمه و نیزشدت و تداوم آنها ازجمله مسایلی است که باید مورد توجه واقع گردد, تا از وارد شدن خسارات شدید به کشاورزان و همچنین فراهم نکردن امکانات لازم در جهت تسریع رفت و آمدها و کاهش اتلاف انرژی در هنگام بروز یخبندان ها جلوگیری شود. بررسی فراوانی وقوع یخبندان ها در منطقه مورد مطالعه روش رسیدن به هدف این مقاله است. برای این کار داده های حداقل روزانه دما در4 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک خرم آباد, بروجرد, ناصرالدین و الیگودرز از سال 1989 تا 1999, مورد بررسی قرار گرفتند. تاریخ وقوع یخبندان های زودرس پاییزه و دیررس بهاره در آستانه مورد نظر (صفر و کمتر از آن ) استخراج و دوره بدون یخبندان و یخبندان آنها محاسبه گردید. برای تعیین اولین و آخرین روز یخبندان, روزها بر طبق روش مرسوم, به روزهای ژولیوسی تبدیل و روی آنها تجزیه و تحلیل آماری صورت گرفت. براساس روشهای آماری معتبر ران تست و کلیموگروف - اسمیرونوف مشخص شد که توزیع نرمال نسبت به بقیه توزیع ها با سریهای موجود تناسب بیشتری دارد. لذا با به کارگیری این توزیع, تاریخ وقوع یخبندان های زودرس پاییزه و دیررس بهاره با استفاده از دوره های برگشت مختلف تعیین و محاسبه شد و منحنی آنها با استفاده از نرم افزار مطلب ترسیم شد. همچنین منحنی طول فصل رشد و فصل یخبندان در سطوح احتمالی در کلیه ایستگا ه ها ترسیم شد.
زهرا حجازی زاده، زین العابدین جعفرپور، نادر پروین،
دوره 7، شماره 5 - ( جلد 7 پاییز و زمستان 86- 1386 )
چکیده
سیل یکی از مخاطرات محیطی است که هر ساله خسارات فراوانی به بار می آورد. از آنجا که اغلب ویژگی های محیطی را می توان در ارتباط با الگوهای گردشی تبیین کرد، بررسی و تعیین الگوهای سینوپتیکی مولد سیلاب های مخرب و فراگیر اهمیت و ضرورت خاصی می یابد. در این مطالعه، پس از تعیین آستانۀ سیلاب های مخرب و فراگیر، داده های ارتفاعی تراز 500 هکتوپاسکال برای 44 طوفان مولد سیل در حوضه آبریز دریاچه ارومیه (22 ایستگاه) (171 روز سیلابی) طی دورۀ (1384-1370) با استفاده از روش تحلیل عاملی و تکنیک خوشه بندی سلسله مراتبی وارد در محیط نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. و نهایتاً هفت الگوی سینوپتیکی حاکم بر سیلاب های مخرب و فراگیر سطح حوضۀ آبریز مزبور شناسایی و طبقه بندی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که، به هنگام وقوع سیلاب های مذکور محور تراف به سمت عرض های جغرافیایی پایین عمیق تر شده و موقعیت حوضۀ آبریز دریاچۀ ارومیه نسبت به اغتشاشات سطح بالا به گونه ای بوده که، یا در زیر منطقۀ واگرایی بالایی جلو تراف های موج کوتاه بادهای غربی قرار گرفته، یا در زیر قسمت جلوی سیستم سینوپتیکی سردچال بالایی واقع شده و یا اینکه در زیر قسمت جلوی بادهای غربی مسیر جنوبی سیستم مانع قرار گرفته است. در این بین، الگوی سینوپتیکی تراف موج کوتاه بادهای غربی مولد 3/67% از کل سیلاب ها می باشد.
زهرا حجازی زاده، فرامرز خسروی، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 11، شماره 20 - ( 3-1390 )
چکیده
سیل یکی از پدیده¬های موجود در طبیعت بوده که از دیرباز، بشر شاهد وقوع آن می باشد. در ایران نیز بدلیل وسعت زیاد، اقالیم متعدد و تراکم زمانی و مکانی بارش ها در اکثر حوضه¬های آبخیز، همه ساله شاهد سیلابهای عظیمی در اکثر مناطق کشور می¬باشیم. شهر جدید بهارستان نیز از این پدیده طبیعی مستثنی نبوده و در چند سال گذشته سیل¬های متعدد و مخربی در آن روی داده¬اند. در این پژوهش با استفاده از آمار بارندگی 55 سال اخیر در نزدیک ترین ایستگاه به شهر بهارستان، بارش¬های سنگین آن استخراج شد، سپس وضعیت بارش و میزان امکان وقوع سیل و نیز حجم رواناب ناشی از بارش در محدوده قانونی شهر، سطح کل حوضه، محل تمرکز و جهت حرکت جریان هرز¬آبهای حاصل از بارش¬ها در ارتفاعات اطراف این شهر با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی مشخص گردید. بعد از آن جهت شیب تمامی خیابان¬های شهر در طی عملیات میدانی تعیین گردید تا جهت حرکت سیلابهای احتمالی مشخص شود. در نهایت 5 دسته کانال با سطح مقطع¬های متفاوت برای جمع¬آوری و انتقال آبهای سطحی شهر جهت امنیت شهر در برابر رواناب های زیرحوضه¬های شهری و غیر شهری پیشنهاد گردید.
اسد الله خوش کیش، بهلول علیجانی، زهرا حجازی زاده،
دوره 11، شماره 21 - ( 6-1390 )
چکیده
پدیده ی گردوغبار یکی از زیانبار ترین بلایای طبیعی مناطق خشک و نیمه خشک جهان است که مشکلات محیطی عدیده ای را در این نواحی به وجود می اورد. استان لرستان به دلیل همجوار بودن با پهنه های وسیع بیابانی به طور مکرر در معرض گرد و غبارهای شدید قرار می گیرد. هدف از این پژوهش تحلیل شرایط موثردر ایجاد پدیده گردوغبار از نظر سینوپتیکی می باشد . به همین خاطر داده های مربوط به گرد و غبار از شش ایستگاه سینوپتیک استان (الیگودرز، بروجرد، پلدختر، خرم اباد، کوهدشت، نوراباد) جمع اوری شده و30 موج گرد و غباری شاخص که دید افقی را به شدت کاهش داده بودند استخراج شد. سپس در تحلیل همدیدی از بین سامانه هایی گرد و غباری شدید، دو سامانه انتخاب شده، و از نظر فشار ، ناپایداری، دما ، رطوبت و جهت باد در سطوح مختلف جو، و همچنین تصاویر ماهواره ای سامانه ها مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد فرود تراز میانی جو (سطح 500 هکتوپاسکالی) ، سیستم های فشار سطح زمین که مهمترین ان ، کم فشار منطقه ی خلیج فارس می باشد، وجریانی که بخاطر اختلاف دما از شرق ترکیه و شمال غرب عراق با جهت شمال غربی –جنوب شرقی به سمت خلیج فارس می وزد عامل اصلی ایجاد گرد و غبار و انتقال ان به منطقه ی مورد مطالعه می باشد . منابع عمده گرد و غبارهای وارده به لرستان شامل بیابانهای شمال عربستان ، جنوب عراق ، جنوب شرق سوریه وتا حدودی شمال صحرای افریقا می باشند .
عباس حجازی، محمدرضا مباشری، ابولفضل احمدیان مرج،
دوره 12، شماره 26 - ( 9-1391 )
چکیده
ذرات با قطر کمتر از 5/2 میکرومتر به شدت سلامتی ساکنین شهرهای بزرگ را تهدید میکند. تا کنون روشهای مختلفی برای آشکارسازی این ذرات با استفاده از تصاویر ماهوارهای پیشنهاد شدهاست. اغلب این روشها نیاز به واسنجی برای اقلیمهای متفاوت دارند. در این پژوهش با استفاده از رگرسیون خطی، بین سهم بازتابندگی ناشی از پراکنش توسط هواویزها ، مستخرج از دادههای سنجنده مودیس و غلظت ذرات معلق با قطر کمتر از دو نیم میکرومتر اندازهگیریشده توسط دوازده ایستگاه آلودگیسنج شهر تهران یک ارتباط برقرار شد. محاسبه هواویزه مستلزم محاسبه بازتابندگی سطحی میباشد. برای محاسبه بازتابندگی سطحی در باندهایی که از ذرات معلق شهری متاثر میشوند، از روابط تجربی موجود بین بازتابندگی در طول موجهای مرئی و 12/2 میکرومتر استفاده شد. با استفاده از نقشه توزیع آلودگی ذرات معلق که از این روش ترسیم شد، ملاحظه میشود که آلودگی مناطق مرکزی بیش از سایر قسمتهای شهر میباشد. برای کاهش عدم قطعیت، در مراحل آمادهسازی و پردازش در این تحقیق تست ابر با استفاده از روش آستانهگذاری دمای درخشندگی انجام گردید.
زهرا حجازی زاده، ابراهیم فتاحی، محمد سلیقه، فاطمه ارسلانی،
دوره 13، شماره 29 - ( 6-1392 )
چکیده
سیگنال های اقلیمی، الگوهای بزرگ مقیاسی از ناهنجاری های گردش و فشار هوا میباشد که در محدوده جغرافیایی وسیع گسترش یافته است. این سیگنال ها در توجیه رفتار اقلیم از اهمیت زیادی برخوردارند. در این پژوهش ارتباط بارش با سیگنال های اقلیمی(AO, NAO,SOI, ENSO) در ناحیه مرکزی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. داده های سیگنال ها از پایگاه داده های NCEP استخراج گردید و مجموعه داده های بارش ماهانه نیز از مرکز خدمات ماشینی سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. داده ها ماهانه طی دوره ی آماری 30 ساله، بین سال های 1978 تا 2008 بوده است. در نهایت با بکارگیری روش شبکه عصبی مصنوعی، مدل های شبیه سازی شده برای بازه های 0، 3 و 6 ماهه محاسبه شد و نتایج نشان داد از بین سیگنال های مورد مطالعه سیگنال ENSO در مناطقNINO1.2 و NINO3 بر بارش منطقه مورد مطالعه تاثیر معنی داری دارد و تاخیر 3 و 6 ماهه موجب قوی شدن ضریب همبستگی شاخص انسو در مناطق NINO1.2 و NINO3 با بارش ایستگاه های مورد مطالعه شده است. همچنین تاخیر 6 ماهه باعث منفی شدن ضریب همبستگی بین شاخص انسو در مناطق NINO1.2 و NINO3 است. مطابق با مدل های ارئه شده، سیگنال انسو در مناطق NINO1.2 و NINO3 می تواند به عنوان پیش بینی کننده بارش در کنار سایر پارامترهای تاثیر گذار مورد استفاده قرار گیرد و سایر سیگنال های اقلیمی مورد مطالعه تاثیر معنی داری بر بارش ایستگاه های مورد مطالعه ندارد.
زهرا حجازی زاده، محمد سلیقه، یدالله بلیانی، سیدمصطفی حسینی، محمدحسن ماهوتچی،
دوره 13، شماره 30 - ( 9-1392 )
چکیده
در این پژوهش از پارامترهای اقلیمی و زمینی جهت مکان یابی مساعد کشت درخت زیتون که شامل عناصر: مجموع بارش سالانه، درجه روزهای رشد درخت زیتون(GDD)، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی، دمای سالانه، دمای حداقل سرد ترین ماه سال(ژانویه) با طول دوره اماری 23 ساله از سالهای( 2008-1986)میلادی و پارامترهای زمینی درصد شیب، جهت شیب و ارتفاع با استخراج از مدل رقومی ارتفاع جهت مطالعه استفاده شده است. برای بررسی عناصر اقلیمی از 11 ایستگاه داخل و 4 ایستگاه مجاور بعنوان نقاط کمکی جهت پهنه بندی اقلیمی بهره گرفته شد. در ادامه با بهره گیری از نیازهای رویشی و اثر گذاری و بررسی های کارشناسی (شرایط اقلیمی – زمینی ) کشت زیتون، لایه های اطلاعاتی کلاسه بندی و ارزش وزنی هریک از پهنه ها مشخص شد. نهایتا با روی هم گذاری و تقاطع لایه های اطلاعاتی به روش ارزش وزنی طبقه بندی شده ی مخدوم نقشه نهایی که پتانسیل های اقلیمی – زمینی مناسب را برای کشت زیتون در استان فارس نشان می داد تهیه گردید. نتایج نهایی حاصل از این پژوهش نشان دهنده این واقعیت است که نقش هریک از عناصر موثر در کشت زیتون متفاوت بوده و پنج عنصر اقلیمی بارش سالانه، درجه- روزهای رشد، دمای سالانه و حداقل دمای سردترین ماه سال (ژانویه)و رطوبت نسبی باتوجه به وزن دهی کارشناسانه و منابع علمی مرتبط در فرایند کشت درخت زیتون اثر گذار تر و سهم و قابلیت بیشتری را نشان می دهند. همچنین از طریق انطباق لایه های وزن گذاری شده با در نظر گیری میزان اهمیت هریک از لایه ها ی موثر در فرایند کشت در محیط GIS، امکان شناخت میزان مطلوبیت مناطق جهت کشت این درخت باغی ارزشمند شناسایی شده است.
زهرا حجازی زاده، مصطفی کریمی، پرویز ضیاییان، سمیه رفعتی،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده
سامانههای همرفتی همه ساله در مناطق مختلف ایران خسارتهای زیاد و در مواردی غیرقابل جبران به وجود میآورند. با توجه به اینکه بارش حاصل از این سامانهها در جنوبغرب ایران بخش عمدهای از بارش کل را تشکیل میدهند و نقش مهمی در تامین منابع آب دارند، ضرورت بررسی ویژگیهای اقلیمشناسی آنها اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه به منظور شناسایی الگوهای مکانی و زمانی رخداد سامانههای همرفتی میانمقیاس (MCSs) در جنوبغرب ایران از محصول موزاییک شده دمای درخشندگی مرکز پیشبینی اقلیمی NCEP/NWS و دادههای ایستگاههای همدید استفاده شد. سامانههای همرفتی میانمقیاس طی ساعات بارشی و رخداد پدیدههای مرتبط با همرفت، بر اساس آستانهی دمایی 228 درجه کلوین، آستانهی بیشینه مساحت دههزار کیلومترمربع و آستانهی طول عمر 3 ساعت، شناسایی شدند. در مجموع 189سامانه همرفتی میانمقیاس طی سالهای 2001 تا 2005 شناسایی شد. یافتههای این تحقیق نشان داد، بیشترین تعداد MCSs در ماه دسامبر (54 مورد) رخ داده است، شکلگیری MCSs از شرایط توپوگرافی تاثیر پذیرفته، ولی دامنهی رو به باد نقش خیلی مهمی در شکلگیری آنها نداشته است. فراوانی رخداد این سامانهها در ماه آوریل و می کاملا از توپوگرافی منطقه تبعیت کرده، اما با افزایش سرما میزان تبعیت از توپوگرافی کمتر شده تا آنجا که در ماه ژانویه هماهنگی بین فراوانی رخداد MCSs با توپوگرافی منطقه مشاهده نشده است.
اسماعیل احمدی، زهرا حجازی زاده، بهلول علیجانی، محمد سلیقه، حسن دانایی فرد،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
افزایش مواجهه با تغییر(پذیری) اقلیم، افزایش آسیبپذیری را در پی دارد و جامعه ای که ظرفیت سازگاری کم و حساسیت اقلیمی بالایی دارد مستعد آسیب بیشتر است. کاهش آسیبپذیری به سیاست و استراتژیهای سازگاری وابسته است و طراحی و ارزیابی این استراتژیها به اندازهگیری آسیبپذیری اقلیمی نیاز دارد. در این مطالعه با هدف توسعه شاخص آسیبپذیری اقلیمی، ابتدا نمرهی عامل مواجهه با تغییر(پذیری) اقلیم برای ایستگاههای زابل، زاهدان، ایرانشهر و چابهار در دو دورهی پنجساله محاسبه شد. سپس نمرات عوامل ظرفیت سازگاری و حساسیت اقلیمی به کمک دادههای سرشماری و سالنامههای 1385 و 1390 استانهای کشور تعیین شد. با توجه به ماهیت مسئله آسیبپذیری و عوامل موثر آن، بر مبنای مدل ضربی- نمایی، شاخص آسیبپذیری اقلیمی طراحی شد. سپس برای چهار محدوده و کل استان، شاخص و درجات آسیبپذیری محاسبه شد. نتایج نشان داد هر چند ظرفیت سازگاری استان نسبت به قبل بیشتر شده ولی به دلیل افزایش مواجهه و حساسیت اقلیمی، میزان آسیبپذیری 3/16 درصد بالاتر رفته است. مساحت محدودههای خیلی زیاد آسیبپذیر از 5/57 درصد به 100 درصد کل استان افزایش یافته که بیانگر گسترش فضایی آسیبپذیری میباشد. نتیجهی کلی اینکه کاهش آسیبپذیری نیاز به سنجش دقیق و مستمر آن، افزایش ظرفیت سازگاری و کاهش حساسیتهای اقلیمی دارد.