جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای حیدری تاشه کبود

خانم عاطفه بساک، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر اکبر حیدری تاشه کبود،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

این پژوهش با هدف ارزیابی ارتباط میان پارامترهای هواشناسی و غلظت ذرات معلق PM10 و پیش‌بینی میزان این آلاینده در شهر اهواز انجام‌شده است. داده‌های روزانه‌ی پارامترهای هواشناسی (دما، سرعت باد، جهت باد، دید افقی، بارش و رطوبت نسبی) و غلظت PM10  در بازه زمانی 1390 تا 1402 از سازمان هواشناسی و اداره کل محیط‌زیست خوزستان گردآوری شد. پس از پیش‌پردازش داده‌ها، از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن توزیع آن‌ها استفاده شد. با توجه به عدم نرمال بودن داده‌ها، از ضرایب همبستگی اسپیرمن و تاوی بی کندال برای ارزیابی ارتباط میان متغیرها بهره گرفته شد. تحلیل‌های آماری و مدل‌سازی با استفاده از نرم‌افزار SPSS و زبان برنامه‌نویسی پایتون در محیط اسپایدر انجام شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین غلظت PM10 و برخی پارامترهای هواشناسی ارتباط معناداری وجود دارد. به‌طور خاص، همبستگی مثبت و معناداری بین PM10 و دما (0.284 و 0.187) و سرعت باد(0.094 و 0.061)، و همبستگی منفی و معناداری بین PM10 و دید افقی (0.408- و 0.300 -)، جهت باد (0.048 و 0.034 -)، بارش (0.159 و 0.125-) و رطوبت نسبی (0.259 و 0.173-) مشاهده شد. در ادامه، برای پیش‌بینی غلظت PM10 از مدل شبکه عصبی مصنوعی چندلایه پرسپترون (MLP) استفاده شد. ساختار شبکه شامل یک لایه ورودی با شش نورون (مربوط به شش پارامتر هواشناسی)، سه لایه مخفی با ۱۶، ۳۲ و ۶۴ نورون و یک لایه خروجی بود. نتایج ارزیابی مدل نشان داد که شبکه عصبی MLP توانایی بالایی در پیش‌بینی غلظت PM10 دارد و خطای پیش‌بینی در مراحل آموزش، اعتبارسنجی و آزمون در سطح قابل قبولی قرار دارد. 

شادیه حیدری تاشه کبود، یونس خوشخو،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

هدف از این تحقیق، بررسی اثر تغییر اقلیم بر تبخیر و تعرق گیاه مرجع در مقیاس­های زمانی فصلی و سالانه در چند ایستگاه منتخب در غرب ایران است. برای این منظور چهار ایستگاه سینوپتیک سنندج، سقز، خرم آباد و کرمانشاه که واجد آمار کافی در یک دوره طولانی­مدت بودند انتخاب شدند و اثر تغییر اقلیم بر تبخیر و تعرق مرجع این ایستگاه­ها تحت دو سناریوی انتشار RCP2.6 و RCP8.5 و در سه دوره­ زمانی آتی 2040-2011، 2070-2041 و 2100-2071 در مقایسه با دوره پایه 1999-1970 مورد بررسی قرار گرفت. جهت برآورد تبخیر و تعرق مرجع از روش فائو- پنمن- مانتیث و برای شبیه­سازی شرایط اقلیمی آینده تحت سناریوهای اقلیمی از مدل گردش عمومی جو CanESM2 و برای ریزمقیاس­نمایی داده­های این مدل از روش SDSM استفاده شد. نتایج نشان داد که در تمامی دوره­های آتی و تحت تمامی سناریوها و برای کل ایستگاه­ها، میانگین تبخیر و تعرق مرجع در مقیاس­های سالانه و برای فصول پاییز و زمستان در مقایسه با دوره پایه افزایش معنی­داری در سطح 01/0 خواهد داشت. برای فصل بهار، تنها تغییر معنی­دار در میانگین تبخیر و تعرق مرجع دوره­های آتی در مقایسه با دوره پایه در کل منطقه مورد مطالعه، وجود یک افزایش معنی­دار در سطح 01/0 در دوره 2100-2071 تحت سناریوی RCP8.5 و برای فصل تابستان نیز این افزایش معنی­دار برای کل منطقه در دو دوره­ 2070-2041 و 2100-2071 تحت سناریوی RCP8.5 خواهد بود. نتایج کلی این تحقیق نشان داد که بیشترین نرخ افزایشی تبخیر و تعرق مرجع دوره­های آتی در مقایسه با دوره پایه در تمامی مقیاس­های فصلی و سالانه و در کل منطقه تحت سناریوی RCP8.5 و در دوره 2100-2071 رخ خواهد داد. مقایسه نرخ تغییرات تبخیر و تعرق مرجع بین مقیاس­های مختلف فصلی و سالانه نیز نشان داد که نرخ افزایش تبخیر و تعرق مرجع در غرب ایران در فصول پاییز و زمستان بسیار چشمگیرتر از سایر مقیاس­های زمانی خواهد بود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied Researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)