5 نتیجه برای دربان آستانه
علیرضا دربان آستانه،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده
امروزه در حکومتهای مردمسالار پاسخگویی به مردم و رضایت آنها نسبت به خدمات محلی اهمیت حیانی در جلب مشارکت مردم در اداره امور و به تبع آن موفقیت سازمانها دارد. در نواحی روستایی طیف وسیعی از خدمات توسط سازمانهای عمومی و محلی ارائه میشود. رضایت روستاییان از کیفیت خدمات آنها، یکی از شاخصهای ارزیابی عملکرد عمومی آنها نیز محسوب میشود. مطالعه حاضر با هدف سنجش و تحلیل رضایت اعضاءشورای اسلامی روستایی از کیفیت خدمات سازمانهای محلی فعال در نواحی روستایی استان ایلام به اجرا درآمد. جامعه آماری تحقیق کلیه اعضاء شورای اسلامی روستایی روستاهای استان میباشد که به دلیل ضرورت آگاهی از رضایتمندی در کلیه روستاها، مطالعه به صورت تمام شماری انجام شد و در مجموع 1130 پرسشنامه از 398 روستای بالای 20 خانوار گردآوری شد. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه بسته از جامعه آماری گردآوری شد. در این تحقیق برای سنجش رضایت روستاییان از مدل شکاف کیفیت خدمات، برای تحلیل نتایج و ارزیابی نظر روستاییان از آزمون کای اسکوئر تک نمونهای استفاده شد. همچنین به منظور مقایسه و سطحبندی رضایتمندی روستاییان از کیفیت خدمات سازمانهای محلی از تحلیل خوشهای و برای مقایسه میزان رضایت روستاییان در شهرستانهای مختلف از آزمون تجزیه واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی دانکن استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد روستاییان در مجموع نسبت به عملکرد سازمانهای محلی رضایت اندکی دارند. در این میان روستاییان دهلران کمترین و روستاییان شهرستان ایلام بیشترین رضایت را از خدمات عمومی دارا میباشند. همچنین نتایج تحلیل همبستگی نشان داد ارتباط مثبت و معنیداری بین شاخص عمومی برخورداری و ارتباط معکوس و معنیداری بین شاخص میانگین فاصله دسترسی با شاخص رضایت عمومی وجود دارد.
لیلا شریفی، سعید بازگیر، حسین محمدی، علیرضا دربان آستانه، مصطفی کریمی احمدآباد،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
در یک سامانه ی کشاورزی، تولید محصول با شرایط اقلیمی مرتبط است. بنابراین، فهم عمیق تر تأثیر تغییرات اقلیمی مناطق بر میزان تولید، تضمین کننده امنیت غذای جهان می باشد. گندم از راهبردیترین محصولات زراعی بوده و بررسی جوانب مختلف تولید آن از ضروریات هر جامعه کشاورزی می باشد. طبق مطالعات، تولید گندم تحت تأثیر متغیرهای مختلفی از جمله زیست محیطی، فردی و اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی است. این پژوهش با هدف برآورد میزان اثر این متغیرها در تغییرات تولید گندم در اقلیمهای مختلف استان فارس انجام شده است. دادههای مورد نیاز از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی چندمرحله ای و طی 522 پرسشنامه تکمیل شده از طریق مصاحبه حضوری با کشاورزان استان گردآوری و تحلیل شده است. سنجش نگرش کشاورزان در طیف لیکرت بوده و از توابع تولید کاب داگلاس، ترانسندنتال و ترانسلوگ برای برآورد میزان تأثیر متغیرها استفاده شده است. نتایج حاصل از مقایسه متغیرهای مؤثر در سه تابع کاب داگلاس، ترانسن دنتال و ترانسلوگ؛ برتری ترانسلوگ را نشان می دهد. از دیدگاه کشاورزان استان در تابع ترانسلوگ، به ترتیب؛ رطوبت خاک در زمان کشت (0/69)، بارش مؤثر در فصل رشد (0/68) و در تاریخ کشت (0/66)، موج گرمایی در زمان برداشت (0/63)، بارش آسیب زننده (0/59)، سود حاصل از تولید گندم (0/51)، تحصیلات کشاورز (0/49)، کیفیت خاک (0/49) و روش کشت (0/49) با ضریب تعیینهای ذکر شده در کنار آنها؛ مهمترین عوامل تبیین کننده تولید گندم در استان فارس می باشند. متغیرهای مستقل در تابع ترانسلوگ، 92 درصد از تغییرات تغییرات تولید گندم در استان فارس را تبیین می کنند.
مجید یاسوری، سمیرا محمودی، علیرضا دربان آستانه، سیده فاطمه امامی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
سرمایه اجتماعی نقش مهمی در بالا بردن زیست¬پذیری دارد که بدون شک هدف مهم تمام برنامه¬ریزی-ها و توسعه، ازجمله برنامه¬ریزی و توسعه روستایی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد توصیفی- تحلیلی است که با نمونه¬ای با حجم 355 نفر از میان افراد روستاهای کردنشین در شهرستان رودبار انجام شده است. ابزار گردآوری داده¬ها در این پژوهش شامل: مطالعات کتابخانه¬ای برای جمع¬آوری اطلاعات مربوط به ادبیات تحقیق و سپس پژوهش¬های میدانی از طریق مشاهده و پرسشنامه بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق، روستاهای کردنشین استان گیلان واقع در شهرستان رودبار با تعداد 12 روستا و مجموع 2955 نفر جمعیت (براساس سرشماری سال 1395) می¬باشد. تعداد نمونه¬ها با استفاده از جدول مورگان، 340 نفر تعیین شد که به منظور افزایش سطح اطمینان و کاهش خطا در داده¬ها، تعداد نمونه¬ها افزایش یافته و 355 پرسشنامه تکمیل گردید. پژوهش به منظور تبیین سیستماتیک عوامل تأثیرگذار بر تعلق مکانی و نیل به یک مدل جامع از تکنیک چند متغیری تحلیل مسیر استفاده شد و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مورد بحث، در یک مدل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای کالبدی تعلق مکانی(456/0)، بعد اعتماد سرمایه اجتماعی(216/0)، بعد محیطی تعلق مکانی(168/0)، بعد عملکردی تعلق مکانی(129/0)، بعد همبستگی اجتماعی و بعد مشارکت سرمایه اجتماعی به ترتیب مهم¬ترین عواملی هستند که به صورت مستقیم بر نمایه تعلق مکانی روستاییان موثر هستند.
لیلا شریفی، سعید بازگیر، حسین محمدی، علیرضا دربان آستانه، مصطفی کریمی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
آگاهی و درک روند وضعیت اقلیم توسط کشاورزان و نگرش مربوط به ضرورت این آگاهی، یکی از ظرفیت های اساسی در جوامع کشاورزی می باشد. نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی، بر نحوه برخورد آنها با خطرات و عدم قطعیتهای ناشی از اقلیم مؤثر بوده و بر تصمیم آنها برای اتخاذ راهبردهای مناسب به منظور کاهش خسارت ناشی از تغییرات اقلیم بر کشاورزی و بهبود آمادگی آنها تأثیر جدی دارد. از این رو، هدف از این تحقیق توسعه چارچوب و الگوی جامعی از ارزیابی کیفی مطالعات مربوط به عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی با رویکرد مرور نظاممند است. بدین جهت، کلیدواژههای اقلیم، تغییر اقلیم، تغییرات اقلیمی، اطلاعات هواشناسی، گرمایش جهانی، خشکسالی، سیل، سرمازدگی، یخبندان، خطرات اقلیمی، بارش، دما توأم با کلمات کشاورز، نگرش کشاورز، برداشت کشاورز، دانش کشاورز، دانش بومی؛ بصورت فارسی و انگلیسی در 15 پایگاه اطلاعاتی طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱9 جستجو گردید، پس از سه مرحله غربالگری 788 مقالهی مرتبط و مطابق با معیارهای مورد تأیید، 25 مقاله علمی و پژوهشی انتخاب و مورد کاوش قرار گرفت. پس از ارزیابی کیفی این مقالات، الگویی با 4 عامل زیست محیطی، فردی و اجتماعی، اقتصادی و فن آوری و همچنین 19 بعد برای ارزیابی عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی پیشنهاد شده است. در نهایت جهت بکارگیری نتیجه این مطالعه، یک مدل مفهومی یکپارچه و ترکیبی ارائه شده است که می تواند نقطه قوت چارچوبهای موجود در سیاست گذاری های ملی در بخش کشاورزی باشد.
سارا فردوسی، حسنعلی فرجی سبکبار، علیرضا دربان آستانه، فضیله خانی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
توسعه پایدار کارآفرینی، رفاه انسان و محیطزیست را تسهیل مینماید. دستیابی به این هدف، مستلزم شناخت عوامل مؤثر بر شکلگیری فرصتهای کارآفرینی هر منطقه است. بنابراین پژوهش حاضر با این هدف و بصورت پیمایشی، توصیفی- تحلیلی انجام و دادهها از طریق مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری گردید. تعداد خبرگان 52 نفر بودند که به طور هدفمند با استفاده از روش گلوله برفی نمونهگیری شدند. 4 شاخص و 28 گویه با استفاده از طیف لیکرت طراحی و در اختیار 439 نفر (387 روستایی و 52 خبره) قرار گرفت. این 387 نفر از طریق فرمول کوکران و از جامعه آماری 215104 نفره انتخاب گردید. برای تجزیـه و تحلیـل اطلاعـات از آمارهای توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون T تک نمونهای، آزمون آنالیز واریانس یک طرفه) و توابع تولید ترانسلوگ و ترانسندنتال با توجه به متغیرهای پژوهش، استفاده شده است. نتایج آزمون t تک نمونه آزمون برای تمامی شاخصهای مورد بررسی در سطح اطمینان بالای 95 درصد معنیدار میباشد و نظر به اینکه اختلاف میانگین مشاهده شده مقدار مفروض (1/3) مثبت میباشد، لذا از نظر آماری میتوان گفت از نظر روستاییان، میزان تأثیرگذاری این شاخصها مثبت است. همچنین مطابق آمارههای ارزیابی ضریب تعیین چندگانه و ضریب تعیین تعدیل شده، مدل ترانسندنتال ارزیابی بهتری از عوامل تبیین کننده فرصتهای کارآفرینی و زمینههای اصلی کارآفرینی دارد. نتایج حاصل از تحلیل مدل ترانسندنتال نشان میدهد که در میان شاخصها و گویههای مرتبط؛ یارانه دولتی، سرمایه گذاری دولتی، تسهیلات دولتی، بیمه محصولات و آموزش اساسیترین عوامل مؤثر بر شکل گیری فرصتهای کارآفرینی و صنایع دستی، مشاغل خانگی، نفت و گاز، گیاهان داروئی و خرما به ترتیب، مهمترین زمینههای ایجاد و توسعه کارآفرینی میباشند. نتایج نهایی نشان میدهد که منطقه دارای پتانسیل های فراوان کارآفرینی طبیعی، اقتصادی و صنعتی می باشد و توجه جدی به کارآفرینی، از ضروریات سرمایهگذاری دولتی میباشد.