جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای رضویان

ژیلا سجادی، محمد تقی رضویان، اسماعیل نصیری،
دوره 6، شماره 8 - ( جلد 6 شماره 8 و 9- 1386 )
چکیده

بررسی نقش عوامل گوناگون در شکل‌دهی تحولات شهرها، به ویژه از لحاظ مکانی- فضایی، مقوله مهمی در مطالعات نوین جغرافیایی به شمار می‌رود. اگر چه عوامل متعددی در این تحولات نقش دارند، ولی در این تحقیق سعی شده است تا ضمن بررسی عوامل مختلف طبیعی- اکولوژیکی موثر در تحولات مکانی – فضایی، به دامنه نسبتاً گسترده تأثیر کلانشهر تهران بر تغییرات بوجود آمده در شهرهای مورد مطالعه نیز پرداخته ‌شود. در طی سالهای اخیر تأثیرات کلانشهر تهران سبب تغییرات عمده‌ای در نواحی پیرامونی گردیده است. از این رو شهرهای رودهن و بومهن به دلیل تأثیر‌پذیری متفاوت از تهران به عنوان نمونه جهت پژوهش در این مقاله انتخاب گردید. فرضیات تحقیق در ابتدا بر تأثیر عوامل طبیعی و اکولوژیکی و سپس بر تأثیرات تهران بر تحولات متفاوت در منطقه مورد مطالعه مبتنی است و در مجموع برای تبیین و ارزیابی این‌گونه تأثیرگذاریها، ضمن استفاده از روش‌های توصیفی- تحلیلی از شیوه‌های آماری نیز استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می‌‌دهد که از بین عوامل گوناگون عوامل توپوگرافی، اقلیم و منابع آب و خاک تأثیر عمده‌ای در تکوین و نقش‌پذیری و تحولات متفاوت این دو شهر برجای گذاشته است. همچنین بررسی تأثیر سیاست‌های تمرکززدایی کلانشهر تهران حاکی از تأثیر تغییرات چشمگیر در رودهن و بومهن است. به هر حال بررسی‌های تطبیقی نشان از تحولات کالبدی- فضایی دارد. به‌طوری‌که از سال 1365 تا 1383 بالغ بر 9/25 هکتار از اراضی شهر رودهن به احداث واحدهای آموزشی، فرهنگی، ورزشی، جهانگردی و پذیرایی اختصاص یافته است. در حالیکه 2/68 هکتار از اراضی بومهن به کارگاه‌های صنعتی- تجاری و فعالیت‌های انبارداری اختصاص دارد. یافته‌های تحقیق بیانگر گرایش اقتصاد شهرهای رودهن و بومهن در راستای نیازهای شهر تهران جهت استفاده از شرایط آب و هوایی مطلوب رودهن برای گردشگری و ایجاد دانشگاه آزاد، و وجود اراضی ارزان و کارگر فراوان در بومهن برای ایجاد صنایع، می‌باشد.
محمّد شالی، محمدتقی رضویان،
دوره 10، شماره 11 - ( جلد 14 شماره 17 تابستان 89- 1389 )
چکیده

بر هم خوردن تعادل درون و برون منطقه‌ای از موانع اصلی توسعه ملی به شمار می‌رود. الگوی حاکم بر نابرابری‌های منطقه‌ای در سطح ملی، در سطح مناطق و استان‌ها نیز وجود دارد. لازمه برنامه‌ریزی منطقه‌ای و کاهش نابرابری‌ها، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. در این پژوهش برای نشان دادن نابرابری‌ها میان شهرستان‌های استان آذربایجان شرقی 61 شاخص توسعه در بخش‌های آموزش، فرهنگی- اجتماعی، جمعیتی- اقتصادی، بهداشتی- درمانی، زیربنایی- کالبدی و کشاورزی انتخاب و با بهره گیری از روش تحلیل عاملی برای هر کدام از بخش‌ها عوامل و شاخص‌های تلفیقی استخراج گردیده و به عنوان ورودی روش تاکسونومی مورد استفاده قرار گرفته و در نهایت جهت گروه‌بندی شهرستان‌ها از روش تحلیل خوشه‌ای استفاده شده است. برابر بررسی‌های صورت گرفته، در سال 1385 از مجموع 19 شهرستان، یک شهرستان توسعه‌یافته، 9 شهرستان نسبتاً توسعه‌یافته، 6 شهرستان توسعه‌نیافته و 3 شهرستان محروم می‌باشد. فضای استان آذربایجان شرقی از نیمه توسعه‌یافته غربی و توسعه‌نیافته شرقی تشکیل شده است. این نابرابری‌ها بازتاب و برآیند عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارسایی‌های نظام برنامه‌ریزی فضایی بویژه قطب رشد (شهر تبریز) می‌باشد.
اسعد خضرزاده، منصور سلیمانی، محمدتقی رضویان،
دوره 10، شماره 12 - ( جلد 15 شماره 18- 1389 )
چکیده

قاچاق ورود یا خروج پنهانی کالاو انسان از مبادی رسمی و غیر رسمی بدون پرداخت عوارض وحقوق دولتی است.. قاچاق یک پدیده چند وجهی است که بی گمان عامل های زیادی می تواند در چرایی آن نقش داشته باشد. گستردگی مناطق مرزی، متعدد بودن مبادی ورودی کالاهای قاچاق، رواج فرهنگی مصرفی کالاهای قاچاق در جامعه، نوع دیدگاه مرزنشیان به پدیده قاچاق از جمله عوامل گسترش قاچاق کالا در مرزهای کشور است. وضعیت نامناسب اقتصادی مرزنشینان و رشد و توسعه ناموزون در مناطق مختلف کشور که معلول نوع خاصی از فرایند تاریخی شکل گیری دولت-ملت در کشور بوده است و باعث شده است تا میزان توسعه مناطق مرزی، نسبت به مرکز بسیار پایین تر باشد، از مهم ترین عوامل گسترش پدیده قاچاق محسوب می شوند. گرچه ممکن است قاچاق کالا و ارز در کوتاه مدت با ایجاد شغلی کاذب راه حلی برای فرار از فقر و بیکاری تلقی شود، اما از آنجا که این فعالیت به تولید منجر نخواهد شد و سود حاصل از آن نیز در بخش های تولیدی سرمایه گذاری نخواهد شد بنابراین در دراز مدت قاچاق کالا با تضعیف بنیادهای تولیدی فقر را تشدید خواهد کرد در نتیجه می توان گفت که بین فقر و قاچاق رابطه ای تسلسلی برقرار است که در درازمدت یکدیگر را بازتولید می کنند. آنچه در اینجا بیش از هر عامل دیگری مورد توجه است، شرایط ژئوپولتیکی مرزهای ایران بویژه مرزهای دریایی است. می توان گفت که از بین عوامل عمده ای که باعث بوجود آمدن پدیده قاچاق کالا و ارز می شوند، ایران از اغلب آنها بصورت همزمان در رنج است. گرچه قاچاق کالا و ارز تقریباَ در تمام مناطق مرزی کشور صورت می گیرد، مطالعه حاضر به بررسی این پدیده در مرزهای دریایی جنوب کشور خواهد پرداخت.
محمدتقی رضویان، ژیلا سجادی، مرتضی قورچی، زهره محمد گنجی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

فضاهای شهری عرصه حضور شهروندان در قلمرو عمومی شهر هستند. این فضاها باید دارای شرایطی باشد که فرد بتواند در آن‌ها تجربه زیسته را بامعنی و مفهوم زندگی پیوند داده تصویرهای ذهنی از فضاهای شهری درگیر بامعنی زندگی را تولید نماید؛ درصورتی‌که تجارب زیسته انسان در ارتباط با مکان‌ها توأم با بسترهای روانی از معنی و مفهوم زندگی نباشد، تصویر شکل‌گرفته در چارچوب نقشه‌های ذهنی سراسر اغتشاش و فاقد مفاهیم و معانی زندگی خواهد بود. تحقیق حاضر در برخورد با مسئله تضعیف پیوند انسان و مکان در شهرهای امروزی در تلاش است تا ضمن بررسی نظریات برگرفته از رویکردهای پدیدارشناسی و روانشناسی محیطی، به بررسی عوامل مؤثر بر تشکیل تصویر ذهنی شهروندان از مکان‌های شهری از منظر این دو دیدگاه پرداخته و ارتباط عوامل فردی با مؤلفه‌های سازنده تصویر ذهنی از مکان را در دو محیط متفاوت موردبررسی قرار دهد. ازاین‌رو محله تجریش از منطقه 1 و محله شهرک ولیعصر از منطقه 18 تهران با توجه به تفاوت‌های موجود درزمینه ‌های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی به‌عنوان نمونه موردمطالعه و از طریق نمونه‌گیری وضعی انتخاب شدند. تحلیل آماری حاصل از داده‌های به‌دست‌آمده از طریق پرسشنامه بیانگر این موضوع بود  باوجود تفاوت معنادار میان رضایتمندی از مؤلفه‌های سازنده‌ی تصویر ذهنی در این دو محله، میان ویژگی‌های فردی پاسخ‌دهندگان  رضایتمندی از مؤلفه‌های مذکور در هر دو محله همبستگی وجود دارد؛ بدین معنا که باوجود تفاوت معنادار در خصوصیات ادراکی و شناختی از محیط زندگی در دو محله، ولیکن ویژگی‌های فردی پاسخ‌دهندگان فارغ از شرایط مکانی محیط زندگی بر ساخت تصاویر ذهنی تأثیرگذار است.

لیلا مشکانی، جمیله توکلی نیا، محمد تقی رضویان،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

چشم‌اندازها را نمی‌توان تنها بسامدهای مبهم جغرافیایی که به وسیلۀ روش‌های عینی، قابل توصیف باشند، تبیین  کرد، بلکه آنها سوبژه‌های واقعی قابل مشاهده و تجربۀ ذهنی هستند که با دریافت هنری و زیباشناختی، تجزیه، تحلیل و مقایسه، قابل استنباط هستند. بدین سان می‌توان شناخت عناصر پیدایی، شکل‌گیری و توسعۀ هر چشم‌اندازی را آینۀ تمام‌نمای دانش، فرهنگ و ادراکات بشری در جغرافیا دانست. مبنی بر چنین برداشتی است که در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با تلفیقی از تکنیک‌های تحلیل محتوای عمقی و عملیات نرم مبتنی بر فلسفۀ تفسیرگرایی با رویکرد کیفی-کمی  به سؤال چرایی پیدایش هر چشم‌انداز جغرافیایی(شهری) پرداخته شود. بدین ترتیب با تحلیل محتوای منابع چاپی در این حیطه  14 مقوله استخراج گردید، که متخصصان با استفاده از پرسشنامۀ ارزیابی به سؤالات مربوط به نقش هر یک از مقولات پاسخ دادند. در نهایت پس از جمع‌آوری پرسشنامه‌ها از میان 10 متخصص علوم جغرافیا  با  کمک تکنیک  دیمتل فازی روابط موجود مابین مقولات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سرانجام به سبب نقص این تکنیک در سطح بندی، به کمک تکنیک ساختاری تفسیری سطوح اثرگذاری مابین مقولات مشخص گردید. نتایج بیانگر آن است که مقولۀ جهان‌بینی به‌عنوان متغیر مستقل سیستم چشم‌انداز جغرافیایی مطرح می‌شود. در سطوح دیگر، آگاهی، اندیشۀ فلسفی و اندیشۀ سیاسی جامعۀ مدنی قرار دارند که بعنوان مبنایی برای چشم‌انداز جغرافیایی محسوب می‌شوند. در این میان متغیرهای چشم‌انداز زمینه‌ای، حکمروایی، ابعاد فرهنگی، بستر اجتماعی بعنوان متغیر تعدلیگر سیستم چشم‌انداز جغرافیایی تعریف می گردند. از تعامل مجموعه متغیرهای ذکر شده، متغیرهایی چون  سازماندهی فضای زیستی، خوانش فضای زیستی، توافق حوزۀ عمومی و خصوصی و تاب‌آوری اجتماعی حاصل می‌گردد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb