جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای رفیعی

مجتبی قدیری معصوم، حسین نصیری، یوسف رفیعی،
دوره 12، شماره 25 - ( 5-1391 )
چکیده

بهره­برداری بهینه و اصولی از منابع طبیعی سرزمین و ساماندهی کاربری اراضی بر اساس توان طبیعی اکولوژیکی آن، نقش مهمی در مدیریت محیط زیست و جلوگیری از تخریب آن در راستای توسعه پایدار دارد. ارزیابی توان اکولوژیکی به عنوان هسته مطالعات زیست محیطی با پیشگیری از بحران­های محتمل، بستر مناسبی را برای برنامه­ریزی زیست محیطی فراهم می­آورد. از آنجا که تعیین مقدار دقیق توان هر عرصه از سرزمین برای کاربری های مختلف تقریباً غیرعملی است، با بکارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل­سازی می­توان بستری را برای مدل­سازی در شرایط عدم اطمینان فراهم ساخت. از اینرو، در این پژوهش برای پیاده­سازی بهتر مدل ارزیابی توان اکولوژیکی کشاورزی از روش­ سیستم استنتاج فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی بهره گرفته شد. نتایج بدست آمده از منطقه مرودشت، نشان می­دهد که با استفاده از این سیستم می­توان ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین را نزدیکتر به واقعیت مدلسازی نمود. سیستم های استنتاج فازی از عبارت های زبانی برای ارائه ارتباط بین ورودی­ها و خروجی­های مشاهده­ای یک سامانه استفاده می­نمایند. لذا با توجه به منطق این روش، اعتمادپذیری به این روش نسبت به دیگر روش­ها بیشتر است. نتایج آنالیز حساسیت پارامترها در روش بکارگرفته، نمایانگر کارایی روش FIS جهت مطالعات آمایش سرزمین بویژه در مطالعات ارزیابی توان اکولوژیکی می­باشد که عمده­ترین دلایل آن می­تواند پیکسل پایه بودن روش در ارزیابی توان اکولوژیکی و در نظر گرفتن بحث عدم قطعیت در داده­های ورودی (فازی­سازی داده­های ورودی) باشد.
فرزانه مدنی، افسون مهدوی، مجتبی رفیعییان، فاطمه محمدنیا قرایی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

شهرسازی معنویت مبنا، به عنوان یک پارادایم جدید در برنامه ریزی شهری در حال ساختارسازی است. چالش شهر معاصررواج جریان شخصی سازی تولید فضا و سرمایه ای شدن ناشی از تسلط مدل سوداگری و تقابل آن با ریشه هویتی و ساختار معنایی می باشد. در تقابل با این چالش­ها بحث معنویت در پژوھش ھای دھه اخیر از سوی مراکز دانشگاھی معتبرنظیر هاروارد به عنوان پارادایمی میان رشته ای مطرح و توسط جریان قدرتمند در نظریه برنامه ریزی ارتباطی انتقادی وارد شهرسازی شده و نیازمند بستر سازی است. از این رو مقاله حاضر به واکاوی حوزه نظری پژوهش های مرتبط با پارادایم توسعه معنویت در تولید فضای شهر پرداخته. مقاله پیش رو از نوع ترکیبی و مبتنی بر راهبرد فرامطالعه است. جامعه­ی آماری پژوهش را  55 مقاله ISIوعلمی-پژوهشی در بازه زمانی2008- 2019 تشکیل می دهد. به منظور گردآوری و تحلیل داده­ها، از شیوه­هایی چون مرور نظام مند و کدگذاری باز استفاده شده است.  در این زمینه، فرم جامعی مخصوص تلخیص و استخراج داده از پژوهش­های منتخب تهیه شد که حاوی مقوله­هایی در خصوص مشخصات عمومی و چارچوب نظری پژوهش­ها بود. یافته‌های پژوهش در دو بخش ساختاری و محتوایی ارائه شده. بخش اول با بررسی ویژگی های عمومی  پژوهش های منتخب، بیانگروضعیت مطالعات در حوزه تاثیرگذاری معنویت در تولید فضای شهریست  و بخش دوم چارچوب نظری پژوهش های انجام یافته در حوزه معنویت فضایی را به تفصیل تبیین نموده است. تولید فضای معنویت مبنا در مقیاس شهری با بیان سه معقوله اصلی و کد های متناظر هر یک در دو بعد کارکردی و بنیادین، به بعنوان کاتالیزور مدل­های تولید فضا، تعدیل گر چرخه فعلی بوده و زمینه ارتقای کیفی مداخلات شهری، بهبود رفتار شهروندی ،خلق ارزش و نیل به پایداری توسعه را فراهم خواهد آورد

یزدان شیرمحمدی، علی شماعی، سید اسحاق جلالیان، فرزانه رفیعی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

​بررسی اثر شخصیت گردشگران بر انتخاب مقصد گردشگری اهمیت زیادی دارد. در این میان استفاده از مدل فرهنگی هافستد در تحلیل اثر ابعاد شخصیتی گردشگر بر قصد بازدید از طریق متغیر تجانس درک‌شده بسیار به درک این مسئله کمک می‌کند. در این پژوهش اثر بعد زنانه بودن، مردانه بودن، ابهام‌پذیری، ابهام‌گریزی فردگرایی و جمع‌گرایی بر قصد بازدید مورد تحلیل و تجزیه قرار گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جز تحقیقات توصیفی و پیمایشی است. در این راستا تعداد 384 پرسشنامه در بین گردشگران از ملیت­های آلمانی، ژاپنی، فرانسوی، عرب (عراقی)، ایتالیایی،اتریشی، چینی اقامت‌کننده در هتل‌های پنج ستارۀ پارسیان تهران توزیع و جمع‌آوری گردید. جهت تحلیل داده‌ها از شاخص معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که گردشگران برندهایی را ترجیح می‌دهند که با خود ادراکی­شان از برند مقصد مطابقت داشته باشد. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که ابعاد شخصیتی گردشگر بر قصد بازید به واسطه تجانس درک شده برند گردشگری شهری تأثیرگذار است. ابعاد شهرت و تصویر شهر گردشگری خود بر تجانس درک شده اثر دارد، بعد مردانه بودن برند شهر گردشگری، ابهام‌گریزی، جمع‌گرایی به‌صورت تعدیلگر بر تجانس درک شده برند گردشگری شهری اثرگذار است، اما بعد زنانه بودن برند شهر گردشگری بر تجانس درک شده برند گردشگری شهری اثرگذار نیست. نتایج این تحقیق گویای آن است که شهر تهران دارای برند مردانه بوده و افرادی این شهر را انتخاب ‌می‌کنند که دارایی شخصیت مردانه باشند و همچنین جمع‌گرا و ابهام‌پذیر باشند. در واقع نتایج پژوهش نشان داد که در انتخاب بازارهای گردشگری برای شهر تهران باید دنبال بازارهای گردشگری بود که از نظر ویژگی مدل هافستد دارای روحیه مردانه، ابهام‌پذیر و جمع‌گرا باشد و همچنین ضروری است بر توسعه فضاهای گردشگری برای زنان توجه شود.


جلال حقیقی، زهرا سادات سعیده زرآبادی، مصطفی بهزاد فر، مجتبی رفیعیان،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده

ارزیابی تصمیمات در فرایند بازآفرینی شهری، باتوجه‌به ویژگی پیچیدگی، ابهام و عدم قطعیت آن، یک امری حیاتی است که مستلزم شناسایی معیارهای مؤثر بر تحقق آن و استفاده از روش‌های تصمیم‌گیری فازی است. هدف از انجام پژوهش معرفی یک روش دلفی فازی بر اساس استدلال کیفی، برای شناسایی و بومی‌سازی معیارهای مؤثر بر بازآفرینی شهری است. روش تحقیق، ترکیبی از روش‌های کمی و کیفی است. پژوهش حاضر برحسب هدف توسعه - کاربردی و برحسب اقدام محقق توصیفی - تحلیل است دیدمان (پارادایم) غالب در تدوین چارچوب نظری تحقیق، بازآفرینی شهری را سازه‌ای چندوجهی (محتوایی و فرایندی) تلقی می‌کند که یک راهبرد یکپارچه از فرایند تصمیم‌سازی ارائه می‌دهد. برای تدوین مدل مفهومی پژوهش از روش تحلیل محتوا و برای تحلیل مؤلفه‌ها و معیارهای بازآفرینی شهری، از سیستم استنتاج فازی (FIS) و نرم‌افزارهای Matlab  و SPSS استفاده شده است. برای دستیابی به داده‌های موردنیاز پژوهش، پرسش‌نامه‌های باز و بسته، در بین خبرگان و گروه کارشناسی توزیع گردید. سپس داده‌های به‌دست‌آمده وارد سیستم استنتاج فازی شده و خروجی آنها به‌عنوان یافته‌های پژوهش تلقی گردید. طبق نتایج حاصل از مطالعه، تعداد  18 معیار جهت ارزیابی سیاست بازآفرینی شناسایی شدند. این معیارها، در مرحله انتخاب نهایی که با روش مصاحبه دلفی انجام شد، به 12 معیار کاهش داده شدند. نتایج به‌دست‌آمده بیانگر این است که مهم‌ترین و بی‌اهمیت‌ترین مؤلفه‌های بازآفرینی شهری در شهر قم به ترتیب عبارت‌اند از مؤلفه اقتصادی، عملکردی، کالبدی، مدیریتی، اجتماعی و زیست‌محیطی، همچنین مهم‌ترین و بی‌اهمیت‌ترین معیارهای ارزیابی بازآفرینی شهری به ترتیب عبارت‌اند از: اشتغال و درآمد، خدمات عمومی حمل‌ونقل و دسترسی مدیریت شهری ایمنی و امنیت سلامتی، مسکن و زیرساخت‌ها.  


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb