جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای عنابستانی

علی اکبر عنابستانی، حمید شایان، سحر احمدزاده،
دوره 11، شماره 21 - ( 6-1390 )
چکیده

فرایند مشارکت زنان در روند تحول جوامع روستایی ایران طی سالیان اخیر روند صعودی به خود گرفته است و انتظار میرود با افزایش سطح سرمایهی اجتماعی در این نواحی بر مشارکتپذیری این بخش از جامعهی روستایی افزوده گردد. در این مقاله تلاش شد تا میزان اثرگذاری شکلگیری سرمایهی اجتماعی بر فرایند مشارکت زنان در فعالیتهای مختلف در نواحی روستایی مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده‌ای از داده‌های آن بر اساس مطالعات میدانی از سطح منطقه جمع‌آوری شده است. جامعه‌ی آماری تحقیق 1315 خانوار که با روش کوکران 250 خانوار به عنوان نمونه تعیین و به روش نمونه‌‌گیری تصادفی سیستماتیک‌ انتخاب شده است. یافتههای مطالعه بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون رگرسیون چند متغیره نشان میدهد که شدت تأثیر متغیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت زنان روستایی 610/0 است که بیانگر تأثیر متوسط و مثبت سرمایه اجتماعی بر مشارکتپذیری زنان روستایی میباشد. سرمایهی اجتماعی بیشترین تأثیر را در میزان شکلگیری انواع مشارکت زنان در روستاها داشته است، به طوری که به تنهایی 8/38 درصد از تغییرات مشارکت را تبیین میکند. از سوی دیگر رابطهی قوی بین سرمایهی اجتماعی و انواع مشارکت در سطح روستاهای منطقه وجود دارد. با توجه یافتهها، راهکارهایی شامل تجهیز و سرمایه گذاری در امور اقتصادی روستاها، آموزش زنان و دختران روستایی، تشکیل بانک اطلاعاتی برای شناسایی قابلیتهای زنان روستایی، ارتقای آگاهیهای آنان نسبت به حقوق، توانمندیها و استعدادهای خود و مزایای مشارکت در جامعه از طریق آموزش و رسانههای گروهی و غیره پیشنهاد شده است.
حمید شایان، حمید جلالیان، علی اکبر تقیلو، رضا خسرو بیگی، علی اکبر عنابستانی،
دوره 12، شماره 24 - ( 3-1391 )
چکیده

مشارکت بدون شک عامل اساسی در فرایند فعالیتهای پایدار اقتصادی است. اما تمرکز قدرت نزد دولت درطول تاریخ ایران سبب گردید تا تشکیل نهادهای مردمی با چالش روبرو شود. در این تحقیق تشکلهای مشارکتی موجود در روستاها همراه با زمینه¬های کارکردی آنها از نظر کارایی و رفع نیازهای ساکنان، از دیدگاه مردم مورد بررسی قرار گرفته و شاخص های محدود و تسهیل کننده سیاسی و مدیریتی مشارکت از دیدگاه صاحب نظران و متولیان توسعه روستایی بررسی و تاثیر آنها بر میزان مشارکت سنجش شده است. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش بر پایه‌ی روش توصیفی و تحلیلی استوار بوده و روش جمع آوری اطلاعات، با استفاده از پرسشنامه حجم نمونه تحقیق یعنی 16 نفر از کارشناسان متولی توسعه روستایی و 22 نفر از کارشناسان علمی طراحی شده است. نتایج نشان می‌دهد رضایتمندی از نهادها و تشکلهای مردمی، شورای اسلامی، دهیاریها، شوراهای حل اختلاف و شرکت تعاونی به ترتیب 3/2، 1/2 ، 5/3 و 1/2 از 5 بر اساس طیف لیکرت است. میزان جلب مشارکت مردم توسط سازمانهای دولتی نیز با میانگین 6/2 کمتر از حد متوسط است. یافته های تحلیلی تحقیق نیز بیانگر این است که همبستگی معنی داری با ضریب 255/0 بین ضعف رضایت مردم از عملکرد نهادها و کاهش میزان مشارکت آنها با نهادهای موجود در روستاها وجود دارد. هم چنین همبستگی معناداری با ضریب 973/0- بین میزان دخالت دولت در امور نهادهای مردمی با میزان موفقیت سازمانهای دولتی در جلب مشارکت مردم در قالب نهادها وجود دارد.
علی اکبر عنابستانی، رضا خسروبیگی، علی اکبر تقیلو، ابوالفضل زارعی،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده

مشارکت به عنوان کنش و فعالیت اجتماعی هدفمند تحت تأثیر و برآیند عناصر فضایی است که به صورت منابع و سرمایه‌هایی(روابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی) در جوامع ظاهر می شوند. مقاله حاضر در صدد است با رویکردی سیستمی و در قالب روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی، الگوی فضایی- مکانی عاملیت های موثر بر نهادینه شدن مشارکت را در20 سکونتگاه روستایی بخش جعفر آباد شهرستان قم مشخص سازد. جمع آوری داده‌ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونه 355 نفر و تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون‌های مناسب در نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهدکه عناصرفضایی- مکانی تاثیرگذار برمشارکت که به صورت سرمایه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی ظهور می یابند به صورت خلاء ای جدی در سطح روستاها نمایان شده اند و اگر هم اثری از آنها وجود دارد مبتنی بر پتانسیل های درونی خود سکونتگاه ها می باشد که بدون دخالت رهنمودهای مدیریتی دولت ایجاد شده اند و تصویری ناقص و پراکنده از مشارکت را به نمایش می گذارند. در این ارتباط، بر اساس آزمون تی، سطح مشارکت در اغلب شاخص‌های مورد مطالعه بویژه گویه هایی که بازگوکننده مشارکت رسمی با نهادهای سازمان یافته می باشد، پایین‌تر از حد مورد انتظار است. در رتبه بندی عاملیت‌های فضایی-مکانی مؤثر در میزان مشارکت شاخص‌هایی مانند مانند ارتباطات اجتماعی در بین مردم، میزان اختلافات قومی و قبیله ای در روستا، جویای احوال بودن در بین مردم، احترام به یکدیگر در بین مردم، مشاجره بر سر مسائل کشاورزی در بین مردم، احترام به نصیحت دیگران، اعتماد به یکدیگر در بین مردم و... از نظر اندازه بیشترین سهم را در تبیین میزان مشارکت داشته اند که بیانگر غیر رسمی و عرفی بودن عناصر فضایی تاثیرگذار بر مشارکت روستایی است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که بعد سرمایه اجتماعی با ضریب تعیین 743/0، بیشترین تأثیر را بر میزان مشارکت در نواحی روستایی داشته است.
علی اکبر عنابستانی، حمدالله سجاسی قیداری، فهیمه جعفری،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده

امروزه طرح هادی روستایی، مهم‌ترین ابزار مدیریت توسعه روستایی در ایران است و هدف نهایی از اجرای این طرح، بهبود کیفیت زندگی و فراهم آوردن محیطی سالم و جاذب برای زندگی ساکنان نواحی روستایی می‌باشد ؛ لذا هدف از پژوهش حاضر این است تا با تأکید بر مشخصه‌های اجرای طرح هادی روستایی که عبارتند از: بهبود کیفیت مسکن، شبکه معابر، کاربری اراضی و دسترسی به خدمات، محیط‌زیست روستا، اثرات آن را بر کیفیت عینی زندگی روستاییان مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، 22 روستا که در آن‌ها طرح هادی اجراشده است و از بین آن‌ها 8 روستا با جمعیت 3835 خانوار به روش نمونه‌گیری انتخاب گردید. در سطح روستاهای مورد مطالعه با روش نمونه‌گیری (کوکران) 249 خانوار روستایی انتخاب و به روش نمونه‌گیری تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه‌های مورد نظر، با استفاده از روش‌های تجزیه و تحلیل آماری در محیط نرم افزارSPSS  مورد بررسی قرار گرفت.  یافته‌های مطالعه بر اساس نتایج به‌دست‌آمده از آزمون‌های همبستگی نشان می‌دهد که ارتباط معنی‌دار و قوی با ضریب 75/0 بین اجرای طرح هادی روستایی و بعد عینی کیفیت زندگی وجود دارد، به‌نحوی‌که ابعاد طرح هادی روستایی 57 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می‌نماید و در بین ابعاد طرح هادی، متغیر محیط زیست روستا به میزان 29 درصد بر ارتقاء بعد عینی کیفیت زندگی روستاییان تأثیرگذار بوده است. در توزیع فضایی رابطه بین اجرای طرح هادی و کیفیت عینی زندگی در هشت روستا، همبستگی مستقیم و کاملی وجود دارد.


علی اکبر عنابستانی، مهدی معصومی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

در سال­های اخیر گردشگری دریاچه­ای به عنوان یکی از گونه­های نوظهور گردشگری طبیعی مورد توجه محافل علمی قرار گرفته است. به طوری که این نوع گردشگری رشد قابل توجهی داشته و مزایای اقتصادی فراوانی را برای جوامع میزبان به همراه آورده است. لذا هدف تحقیق حاضر ارزیابی عوامل موثر بر توسعه گردشگری دریاچه­ای در ایران می­باشد. در این راستا طیف گسترده­ای از شاخص­ها در ابعاد وجود جاذبه­ها، زیرساخت­ها، پذیرش فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی در قالب پرسشنامه کارشناسان گردشگری و مطالعات میدانی مورد بررسی قرار گرفت. برای مقایسه دودویی و کسب وزن نهایی معیارها و گزینه­ها از روش AHP فازی، ANP و روش تحلیل رتبه­ای خاکستری GRA در قالب پرسشنامه و نظر 20 نفر از اساتید و کارشناسان سازمان­های مرتبط با گردشگری استفاده شده است. یافته­های تحقیق موید آن است که: بر اساس نتایج حاصل از مقایسه زوجی عوامل موثر بر توسعه گردشگری دریاچه­ای با استفاده از روش­های AHP فازی و ANP از نظر کارشناسان گردشگری معیار وجود جاذبه­ها به ترتیب با وزن­های 247/0 در مدل AHP فازی و 246/0 در مدل ANP و معیار عوامل زیرساختی با وزن 229/0 در مدل AHP فازی و 234/0 در مدل ANP دارای بیشترین تأثیر در توسعه گردشگری دریاچه­ای می­باشند. در نهایت با هدف رتبه­بندی عوامل موثر بر توسعه گردشگری دریاچه­ای در روستاهای پیرامون دریاچه­ها، با استفاده از تکنیک GRA، مشخص گردید که روستاهای دوبنه و دشت ارژن شرایط بهتری از سایر روستاها دارند و روستاهای قشم قاوی و عرب فامور در پایین­ترین سطح توسعه گردشگری دریاچه­ای قرار گرفته­ اند.


علی اکبر عنابستانی، دکتر مهرشاد طولابی نژاد،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

کارآفرینی بومی روستایی یکی از جوان‌ترین زمینه‌های تحقیقاتی است که نشان می‌دهد در ایران که یکی از بزرگترین کشورهای آسیا است و دارای میراث فرهنگی غنی و جوامع بومی است، تاکنون به موضوع کارآفرینی بومی روستایی توجه­ای نشده است. لذا مقاله حاضر به عنوان یک ارزیابی تحلیلی و با ارائه رویکردهای متنوع بر اساس غنا و تنوع مفهومی در حوزه­های علوم اجتماعی، اقتصادی، برنامه­ریزی و توسعه روستایی از رویکرد سیستمی بهره­مند شده و سعی بر آن دارد، ضمن معرفی کارآفرینی بومی روستایی، به معرفی کارآفرینی بومی روستایی منبعث از آن برای بسترسازی پژوهش­های آتی در کشور بپردازد. این مقاله با تجزیه و تحلیل ادبیات و خطوط تحقیقاتی مرتبط به درک جامعی از زمینه تحقیقاتی کارآفرینی بومی کمک می‌کند. در همین راستا، مقاله حاضر که به لحاظ هدف کاربردی و اطلاعات آن به روش اسنادی فراهم آمده در پی پاسخ به این سوالات بوده است که عناصر بروز تفاوت میان کارآفرینی بومی روستایی و کارآفرینی کلاسیک کدامند؟ اهداف و ویژگی­های منحصربفرد کارآفرینی بومی روستایی کدامند؟ و الگوی (مدل) مناسب برای توسعه کارآفرینی بومی روستایی در ایران کدامند؟ نتایج پژوهش بیانگر آن است که کارآفرینی بومی متفاوت از کارآفرینی کلاسیک/ غربی است، و بر عناصری چون استفاده از منابع بومی، ارزش­های فرهنگی بومی، منفعت جمعی، روابط و سرمایه خانوادگی و پیوندهای خویشاوندی/خانوادگی تاکید دارد. نتایج نشان داد که کارآفرینی بومی روستایی، لزوماً در پاسخ به نیازهای بازار ایجاد نمی­شود و بیشتر با هدف تامین معیشت خانواده، حفظ محیط زیست، حفط ارزش­های فرهنگی و معنوی انجام می­گیرد. بر خلاف کارآفرینی به سبک غربی، کارآفرینی بومی روستایی عناصری از برابری­طلبی، فعالیت جمعی/خویشاوندی و با تاکید بر ارزش­های فرهنگی و منابع طبیعی در دسترس را نشان می­دهند. کارآفرینی بومی روستایی اغلب با اهداف معیشتی داخل خانوار و بیشتر با اهداف غیراقتصادی مانند حفظ معیشت، حفظ فرهنگ بومی، حفظ محیط زیست و اهداف معنوی انجام می­گیرد.
nk href="moz-extension://f58b0108-9e0a-408e-b1f3-1ab14a6c8a0f/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
شادی خوب، حمدالله سجاسی قیداری، علی اکبر عنابستانی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

امروزه کارآفرینی به‌عنوان یک راهبرد نوین اقتصادی، می تواند نقش مؤثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی روستاها ایفا  کند. بااین‌وجود مناطق روستایی عمدتاً از کمبود سرمایه-های مالی برای شروع کسب وکار و یا توسعه فعالیت های اقتصادی فعلی رنج می برند. دولت ها برای تسهیل در فرآیند اشتغال‌زایی و کارآفرینی در مناطق روستایی اقدام به ارائه وام های خوداشتغالی در قالب اعتبارات خرد روستایی نموده اند. لذا هدف این تحقیق تحلیل نقش اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی دهستان رادکان است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و توسعه ای و به لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت انجام این تحقیق از روش های مختلف گردآوری اطلاعات (اسنادی، کتابخانه ای و اطلاعات میدانی) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 27 نفر کارآفرین بوده و همچنین با استفاده از فرمول کوکران و سطح خطای (06/0) 244 نفر از 13 روستا در دهستان رادکان به‌عنوان نمونه تعیین گردید و نظرات آنان براساس شاخص های تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه، در رابطه با موضوع تحقیق موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که به‌طورکلی اعتبارات خرد دولتی در توسعه کارآفرینی روستایی منطقه موردمطالعه نقش برجسته ای نداشته  است. کارآفرینان نمونه در روستاهای موردمطالعه اغلب برای دریافت وام به پست‌بانک مراجعه نموده و بعدازآن، مابقی وجوه موردنیاز خود را از سرمایه شخصی تأمین می نمایند. همچنین به دلیل ناکافی بودن مبلغ وام، عدم دسترسی آسان به اعتبارات، عدم‌حمایت‌های بیمه ای از کارآفرینان، طولانی بودن زمان دریافت اعتبارات از نهادها و متناسب نبودن مدت‌زمان بازپرداخت اقساط میزان رضایتمندی کارآفرینان با میانگین 32/2 و مردم روستایی با میانگین 91/1، بسیار کم می باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb