جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای فصیحی

آقای آیت جهانبانی، آقای علی شماعی، اقای حبیب اله فصیحی، آقای طاهر پریزادی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

تاب‌آوری یکی از رویکردهای کاهش آسیب‌پذیری جوامع و تقویت توانایی‌های مردم برای مقابله با خطرات ناشی از وقوع سوانح طبیعی به‌ویژه زمین‌لرزه است و دارای ابعاد اقتصادی، اجتماعی، نهادی، کالبدی و زیست‌محیطی است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی  و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع اکتشافی است. پرسشنامه محقق ساخته با 102 گویه ابزار گردآوری داده های پژوهش بود. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 386 و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بود. تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر در بستر نرم افزار SPSS25 برای تحلیل داده ها و مدلسازی عوامل به کار گرفته شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهر پارس آباد از نظر تاب‌آوری اجتماعی و کالبدی دارای پایین‌ترین امتیازات و در وضعیت متوسط متمایل به خوب؛ تاب‌آوری زیست‌محیطی در وضعیت متوسط، تاب‌آوری نهادی و اقتصادی به ترتیب در وضعیت متمایل به وضعیت نامناسب قرار دارند. همچنین  عامل بندی سؤالات، 13 عامل برای ابعاد اجتماعی (رفتار در حین بحران، آگاهی از بحران، آمادگی برای بحران، دانش، همکاری، اعتماد، همیاری، امانت‌داری، تعامل، دقت، نگرش، کمک‌های اولیه و اقدامات ضروری)؛ 3 عامل (خسارت پذیری، جبران‌پذیری و توانایی برگشت) برای ابعاد اقتصادی؛ 5 عامل (عملکرد نهادهای عمومی، عملکرد نهادهای نیمه عمومی، ارتباط نهادی، اقدامات نهادی و بستر نهادی) برای تاب‌آوری نهادی؛ 4 عامل (فضای باز، مقاومت ساختمانی، دسترسی عمومی و دسترسی امدادی) برای تاب‌آوری کالبدی و 3 عامل (عوامل محیطی، تغذیه‌ای و خاک) برای تاب‌آوری زیست‌محیطی نشان داد. در نهایت مدلسازی شاخص های تاب آوری برای شهر پارس آباد ارایه گردید.

زینب محبی، فرزانه ساسان پور، علی شماعی، حبیب الله فصیحی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

امروزه جهانی شدن منجر به رقابت بین کشورها، مناطق و شهرها برای جذب سرمایهگذاران، مشتریان و گردشگران شده است. یکی از مهمترین استراتژیها برای رسیدن به چنین هدفی برندینگ شهری در جهت رقابتپذیری است. هدف این پژوهش شناخت و تحلیل وضعیت موجود شهر قم و همچنین مقایسه بین مناطق شهری آن در جهت توسعه برندینگ شهری است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی میباشد. دادههای مورد نیاز پژوهش به روش اسنادی و میدانی گردآوری شدند. در روش میدانی پرسشنامه خودساخته محقق استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه توسط پانل کارشناس ها (30 نفر) مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS 19 برابر با 76/0 بدست آمد. جهت رتبهبندی مناطق از روش تاپسیس و برای تولید نقشهها از Arc GIS 11 استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است شهر قم از نظر ابعاد (برندینگ شهری) مدیریتی، کالبدی و اجتماعی در وضعیت متوسط و از نظر اقتصادی در وضعیت نامناسب قرار دارد. با این حال، پایهگذاری توسعه برندینگ شهری در کلانشهر قم براساس شاخصهای اجتماعی امری ضرروی است

دکتر حبیب اله فصیحی، دکتر طاهر پریزادی، خانم ناهید نوری،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

هدف این مقاله بررسی مؤلفه­ های طبیعی و کالبدی شهرکوهدشت از نظر آسیب ­پذیری در برابر زمین­لرزه است. کوهدشت شهری با 90 هزاز جمعیت و حدود 540 هکتار مساحت است که در غرب استان لرستان قرار دارد.  داده ­های مورد تحلیل از شیپ ­فایل­های اطلاعاتی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، شیپ­ فایل کاربری اراضی شهری در سال 1399 و شیپ ­فایل­های زمین­ شناسی سازمان زمین ­شناسی و اکتشافات معدنی ایران فراهم آمده و حسب نیاز و بر اساس مشاهدات، عوارضی نیز به آنها افزوده شده است. تحلیل ­ها به کمک سیستم­اطلاعات جغرافیایی و محاسبات آماری از جداول اطلاعاتی و نقشه­ های استخراج شده با استفاده از نرم­ افزار اکسل صورت پذیرفته است. یافته­ های تحقیق دلالت بر این دارند که محدوده مورد مطالعه بر حسب سابقه رخداد زمین ­لرزه، در پهنه­ ای با خطر متوسط قرار گرفته اما فاصله نزدیک آن تا گسل­های فعال، می ­تواند هشداری بر امکان وقوع زمین­ لرزه ­های مخرب باشد. نسبت بالای ساختمان­های غیرمقاوم، تراکم بالای ساختمانی در برخی قسمت­های شهر و وجود دو جایگاه سوخت در میانه بافت­های مسکونی، مهم­ ترین مؤلفه­ های آسیب ­زا بوده و در مقابل وسعت فضاهای باز، نسبت بالای مساکن حیاط ­دار، تراکم کم جمعیت و نفوذ­پذیری بافت از نقاط قوت مهم در این زمینه به ­شمار می­ روند. پهنه مرکزی شهر که خاستگاه اولیه تکوین شهر است از بقیه قسمت­های شهر آسیب­ پذیرتر است و به دلیل وجود بازار و کانون­های حیاتی شهر در این قسمت، عطف توجه در برنامه­ ریزی ­های آتی را ضروری می­ نماید. 
مریم بیات ورکشی، روژین فصیحی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده

مدل‌سازی به‌عنوان روشی کارآمد با کم­ترین هزینه، امکان مطالعه پیچیدگی جریان آب زیرزمینی را برای مدیران فراهم می‌نماید. هدف این تحقیق مقایسه مدل عددی، روش­های هوشمند عصبی و زمین آمار در مدل‌سازی تغییرات سطح آب زیرزمینی می‌باشد. بدین منظور اطلاعات آبخوان دشت همدان بهار به‌عنوان یکی از مهم‌ترین منابع تامین آب منطقه، مورد مطالعه قرار گرفت. در این پژوهش از کد عددی MODFLOW در نرم­افزار GMS، شبکه عصبی مصنوعی و روش عصبی - فازی در نرم‌افزار NeuroSolution، روش عصبی موجک در نرم­افزار MATLAB و روش زمین آمار در نرم‌افزار ArcGIS استفاده گردید. مقایسه نتایج نشان داد که دقت روش‌های محاسبه سطح آب زیرزمینی برحسب کم­ترین آماره مجذور میانگین مربعات خطای نرمال (NRMSE)، به‌ترتیب به روش عصبی - موجک، عصبی فازی، زمین آمار، شبکه عصبی مصنوعی و مدل عددی تعلق داشت. به‌طوری که مقدار آماره NRMSE در روش عصبی - موجک به‌عنوان روش بهینه، برابر 0/11درصد و در روش مدل عددی برابر 2/2 درصد بدست آمد. مقدار ضریب همسبتگی روش‌های فوق به‌ترتیب 0/998و 0/904بود. بنابراین می‌توان کاربرد روش­‌های ترکیبی هوشمند عصبی به‌ویژه نظریه موجک را در محاسبه سطح آب زیرزمینی مناسب‌تر از روش زمین آمار و مدل عددی دانست. ضمن آن‌که در روش­‌های هوشمند عصبی از متغیرهای زودیافت طول و عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا به‌عنوان بردار اطلاعات ورودی استفاده شد . نتایج پهنه‌بندی سطح آب زیرزمینی آبخوان نیز گویای روند کاهش سطح آب زیرزمینی از بخش غرب به شرق آبخوان بود که همسو با گرادیان هیدرولیکی می‌باشد.
 

حبیب اله فصیحی،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

توزیع فضایی متوازن و متناسب امکانات و خدمات آموزشی  در  برنامه­ریزی شهری ‏اهمیت زیادی دارد، زیرا تنها در صورت وجود تعادل در توزیع خدمات و کاربری­ها، این امکان برای اقشار مختلف ‏فراهم می­گردد که از آنها بهره مطلوب ببرند. هدف این تحقیق تحلیل الگوی پراکندگی مدارس سطح آموزش عمومی و کیفیت دسترسی مفید به آنها در ‏منطقه 20 شهرداری تهران بوده است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر داده­ ها و اطلاعاتی بوده که ادارات آموزش و پرورش در اختیار قرار داده اند. در تحلیل الگوی توزیع فضایی از تکنیک های شاخص نزدیک­‏ ترین همسایگی، تحلیل خوشه ای چند فاصله ­ای و شاخص موران استفاده شده و تحلیل دسترسی ­ها  به کمک تکنیک ‏بافری در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از معیارهای دسترسی مفید وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته است. ‏یافته­ های تحقیق نشان دادند که توزیع فضایی  مدارس در سطوح مختلف اعم از ابتدایی، متوسطه دوره اول، متوسطه دوره دوم، و هنرستان­ ها و مراکز کاردانش، الگوی نامطلوب خوشه­ ای داشته و توزیع مدارس ‏آموزش عمومی (ابتدایی و متوسطه دوره اول) بیشتر از مدارس تخصصی (متوسطه دوره دوم، هنرستان ها و مراکز کاردانش) از الگوی خوشه­ای تبعیت کرده است. ‏9/29 درصد از مساحت منطقه  تحت ‏دسترس مفید مدارس ابتدایی پسرانه قرار نداشته و حوزه خارج از دسترس مفید  مدارس ابتدایی دخترانه،  متوسطه پسرانه دوره اول و متوسطه دخترانه دوره اول نیز به ترتیب 6/27، 7/13و 3/7 درصد بوده است. در حالی که برخی قسمت­ها در خارج از حوزه دسترس مدارس قرار داشته ­اند، در قسمت های قابل توجهی نیز حوزه­ های دسترس حتی تا 5 حوزه برای مدارس سطح ابتدایی و 7 حوزه برای مدارس متوسطه دوره اول با یکدیگر همپوش بوده ­اند. این موضوع نیز بیانگر توزیع فضایی نامتوازن مدارس در منطقه است.

حبیب اله فصیحی، محمد سلیمانی مهرنجانی، سمیرا احمدنیا کوهستانی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

در برنامه­ریزی­ شهری و منطقه­ای، ارزیابی پیامدهای محیطی برای رویارویی با آلودگی و تخریب محیط زیست و شناسایی اثرات طرح­های توسعه بر رفاه انسان و سلامت محیط زیست از جایگاه ویژه­ای برخوردار هستند. این مقاله به بررسی تأثیرات احداث و فعالیت شهرک صنعتی تالش بر محیط­کالبدی، زیستی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی پیرامون پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده­های پیمایشی گردآوری شده از 270 نفر نمونه آماری است. در این مطالعه، 29 تأثیر منتج از شهرک صنعتی در چهار بعد، با استفاده از مدل ارزیابی پاستاکیا مورد تحلیل قرار گرفته­اند. یافته­های تحقیق نشان دادند که در مجموع، احداث شهرک صنعتی و فعالیت آن واجد جهات مثبت بوده و پیامدهای مثبت حاصل از آن بر اثرات منفی غالب هستند. پیامدهای مثیت در بعد اقتصادی برتری داشته و پیامدهای منفی در بعد محیط زیستی غلبه بیشتری نشان می­دهند. در میان تأثیرات 29 گانه مورد ارزیابی، شهرک صنعتی در 16 مورد تأثیر مثبت و در  13مورد تأثیرات منفی برجا گذاشته است.
 
علی شماعی، حبیب الله فصیحی، مهسا دلفان نسب،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده

بافت‌های ارزشمند به علت وجود جاذبه‌های نوستالژیک و معماری و فرهنگی و بازآفرینی آن‌ها نقش مهمی در توسعه گردشگری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... دارد. هدف این پژوهش واکاوی عوامل پیشران از متغیرهای مربوط به طرح‌های بازآفرینی برتوسعه گردشگری شهری محله تجریش می باشد. روش جمع‌آوری  مبتنی بر اطلاعات کتابخانه‌ای و اسنادی و میدانی است. . بر اساس نتایج متغیرهایی مانند توسعه زیرسطحی و ایجاد تره‌بار و توسعه پناهگاه در بیمارستان شهدای تجریش، ایجاد حوضچه آرامش و توسعه رودخانه  مقصود بیک و متغیرهای دیگر در زمره متغیرهای مستقل قرار می‌گیرند یعنی نه تأثیرگذار هستند و نه تأثیرپذیر. اما در این میان، ایجاد قطب فرهنگی  و تفریحی در شمال تهران، شکوفاسازی اکو توریسم، ساماندهی امامزاده صالح ،احیای درختان خیابان ولیعصر توانسته‌اند متغیرهایی محسوب شوند که در توسعه گردشگری محله تجریش هم نقش تأثیرگذاری داشته باشند و هم تأثیرپذیری. اما متغیرهایی همچون مدیریت محله ، ایجاد مرکز خرید،  ایجاد قطب فرهنگی و تفریحی در شمال تهران ، شکوفاسازی اکو توریسم مناطق اطراف محدوده محله تجریش همچون دربند و درکه و...  توسعه موزه سینمای ایران  و... ازآنجاکه در ناحیه استراتژیک قرارگرفته‌اند نقش بسزا و تعیین‌کننده و راهبردی در توسعه گردشگری محله تجریش دارند و به‌عنوان متغیرهای کلیدی محسوب می‌شوند.
 
بهروز هاشمی، فرزانه ساسان پور، علی موحد، حبیب اله فصیحی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

با رشد یک‌باره جمعیت و توسعه شهرنشینی از قرن گذشته، پیچیدگی و درک سازمان فضایی شهر و همچنین امکان پیش­ بینی وقایع شهری در فضاهای آن سخت و در بعضی مواقع غیرممکن گردیده است. کلان­شهر کرج ازجمله کلان­شهرهای ایران است که با رشد سریع جمعیت مواجه بوده و این مسئله باعث پیچیدگی­های فضایی در آن شده و درنتیجه موجب پیچیدگی شناخت و تحلیل سازمان و ساختار فضایی آن و تأثیر مؤلفه­ های زیست­ پذیری از این نظام فضایی شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت نقش و تأثیر سازمان­ یابی فضایی شهر کرج بر زیست­پذیری هسته­ های آن است. روش پژوهش به‌صورت کمی و از نوع توصیفی-اکتشافی است. محدوده موردمطالعه پژوهش کلان­شهر کرج و هسته­ های اصلی آن بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان ساکن در محدوده هسته­ های فرعی شهر کرج است. حجم نمونه آماری به تعداد 378نفر به دست آمد. داده­های مورداستفاده در پژوهش حاضر به روش کتابخانه­ای و میدانی گردآوری‌شده است. روش تجزیه­ وتحلیل داده­های به‌دست‌آمده با استفاده از روش آمار فضایی، چیدمان فضایی، روش T-Test و آزمون فریدمن بوده است. نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن است که سازمان و ساختار فضایی کلان­شهر کرج درگرو هم­پیوندی و اتصال برخی مسیرهای اصلی، شکل­ گیری هسته­ های فرعی به‌دوراز هسته­ های اصلی و درنتیجه انتقال کاربری­های فعالیتی و خدماتی از مرکز به سمت هسته­ های پیرامونی است. این امر باعث شده است که زیست­ پذیری در هسته­ های اصلی تحت تأثیر قرار گیرد. کاهش زیست­ پذیری در ابعاد مختلف فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی رخ‌داده است که بعد محیطی و اقتصادی کمتر از دو بعد دیگر تحت تأثیر قرارگرفته‌اند؛ بنابراین می­توان نتیجه­ گیری کرد که سازمان فضایی شهر کرج بر روی زیست ­پذیری آن تأثیرگذار بوده است.

Dr حبیب اله فصیحی، خانم مینا حیدری تمرآبادی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

زیبایی در زمره متعالی ­ترین نیازهای بشری است. انسان از زمانی­ که به ساخت شهرها مبادرت ورزیده، به حس زیبایی­ شناسی توجه داشته است. هدف این پژوهش ارزیابی مقایسه­ای دو محله گلستان و مرادآب به عنوان دو محله مشهور برخوردارترین و نابرخوردارترین محلات از شهر کرج، به لحاظ شاخص­های زیبایی­شناسی فضای شهری است. روش تحقیق توصیفی_ تحلیلی بوده و گردآوری داده­ها در خصوص 14 مؤلفۀ برگزیده مربوط به زیبایی­شناسی محیط شهری، با روش مشاهده مستقیم و استفاده از ابراز سیاهه ارزیابی صورت گرفته است. برای تحلیل و مقایسه سطح زیبایی­شناسی دو محله، پارامترهای آمار توصیفی به­کار گرفته شده و برای تحلیل نابرابری­های فضایی به ترسیم نقشه­های پهنه­بندی در سیستم اطلاعات جغرافیایی و محاسبات و تحلیل بر روی جداول توصیفی مربوط، مبادرت گردیده است. با توجه به ارزیابی شاخص­ها در دامنه امتیازات 10-1 و قائل­ شدن امتیاز بالاتر به سطح بالاتر از زیبایی­شناسی، یافته­ها نشان دادند که رقم­ میانگین کل شاخص­ها در محلۀ گلستان 31/6  ودر محلۀ مرادآب 57/2 است. همچنین در محله گلستان رقم میانه 43/6 و رقم چارک اول 4 است در حالی که در محله مرادآب این ارقام به­ترتیب 78/1 و 1 هستند. تحلیل فضایی نقشۀ پهنه­بندی نشان داد که در محله گلستان در مجموع شاخص­ها، پهنه­هایی که به­لحاظ زیبایی­شناسی در سطوح «بسیار پایین» و «پایین» قرار داشته باشند وجود ندارد حال آنکه در محله مرداب، هیچ پهنه­ای در سطوح «بالا» و «متوسط­بالا» قرار ندارد، می­توان نتیجه گرفت که محلۀ گلستان در سطح بالایی از نظر شاخص­های زیباشناسی قرار داشته و نابرابری فضایی زیادی در درون و میان دو محله مطالعه­شده، وجود دارد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb