جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای متقی

دکتر محمود دهقان، دکتر عطاء الله عبدی، دکتر افشین متقی، دکتر میرهادی حسینی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

در ادبیات ژئوپلیتیک، کشورهای کوچک و کم برخوردار که در مقایسه با قدرت­های درجه­ی اول و دوم از توان و وزن ژئوپلیتیکی کمتری برای تاثیرگذاری برخودار هستند، کارگزاران کوچک مقیاس به حساب می­آیند. این کارگزاران، با وجود برخورداری از کدهای ژئپلیتیکی محلی، با توجه به مجموعه­ی وضعیت­های محیطی خود، گهگاه می­توانند بر روندها و تحولات ژئوپلیتیکی در مقیاس منطقه­ای و حتی جهانی تاثیر بگذارند. منطقه­ی قفقاز، از نظر تاریخی، میدانی برای ظهور و بروز خُرده خوانینی بود که مجموعه­ی کنشگری­ها و کارگزاری آن­ها، تحولات منطقه­ی قفقاز را تحت تاثیر قرار می­داد و به دلیل نزدیکی حوزه­های فرهنگی آن به ایران، در مقیاس ملی نیز بر مجموعه عملکردهای ژئوپلیتیکی ایران، موثر واقع شده­اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، نخست با بررسی نقش تاریخی کارگزاران محلی در مجموعه تحولات ژئوپلیتیکی قفقاز، به بررسی تاثیرگذاری بزرگ مقیاس آن­ها پرداخته و سپس، با بررسی کشورهای منتخب این منطقه در زمان فعلی، به چگونگی کنش­گری­های آنان با توجه به وضعیت فعلی حاکم در نظام جهانی پرداخته است. نتایج، نشان می­دهد که کشورهای منطقه­ی قفقاز همچنان با توجه به میراث تاریخی خود، به عنوان کارگزارانی کوچک مقیاس در میان بازیگرانی بزرگ مقیاس عمل می کنند.
دکتر احمد رشیدی نژاد، دکتر مراد کاویانی راد، دکتر افشین متقی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

مجموعه امنیتی، گواه بر مجموعه‌ی واحدی از کشورهاست که فرآیند «امنیت‌سازی» و «ناامن‌سازی» این گروه از کشورها در پیوند فزاینده با یکدیگر است. به عبارتی نگرانی اصلی امنیتی آنها به اندازه‌ای درهمتنیده است که مشکلات امنیتی آنها نمی‌تواند جدای از هم، واکاوی و راهکاریابی شود. بر بنیاد چنین شناسه‏ای «مجموعه‌های هیدورپلیتیک» شامل آن دسته از کشورها است که از نظر «جغرافیایی»، مالک و از نظر «فنی»، استفاده‌کننده بخشی از رودخانه مشترک هستند. کشورهایی که چه بسا مرز جغرافیایی مشترک هم ندارند، اما منابع آبی مشترک (رودها، دریاچه‌ها و آبخوان‌ها)، آنها را در قالب یک منطقه شناسانده، مسائل امنیتی و هیدروپلیتیک هر یک از اعضای آن مترادف با «امنیت ملی» و «امنیت هیدروپلیتیک» سایر کشورهای عضو است. روششناسی حاکم بر پژوهش حاضر که ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد، با مبنا قرار دادن حوضه‌های آبریز بین‌النهرین و هیرمند، بر این فرض استوار است که؛ در یک مجموعه هیدروپلیتیک، همان‌گونه که تهدید امنیت آبی هر یک از کشورهای عضو، ممکن است به تهدید امنیت ملی دیگر اعضا بیانجامد، تهدید امنیت ملی هر یک از کشورهای مجموعه، ممکن است موجب تهدید امنیت آبی دیگر اعضا گردد. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه‌ای (کتب، نشریات و اینترنت) گردآوری شده است. نتیجه پژوهش نشان داد که چگونه با بروز ناامنی در افغانستان (در دوره‌های زمانی مختلف)، امنیت هیدروپلیتیک در بخش‌های از ایران به مخاطره افتاده است. در حوضه بین‌النهرین نیز تغییرات آب و هوایی و نادیده گرفتن امنیت هیدروپلیتیک سوریه از سوی ترکیه (با بستن دریچه سدها) در بروز بحران داخلی سوریه نقش‌آفرین شده، با بازتاب بحران، امنیت سایر کشورهای حوضه از جمله ترکیه، عراق و ایران نیز مورد تهدید قرار گرفته است.
دکتر عابد گل کرمی، دکتر محمد یوسفی شاتوری، دکتر افشین متقی،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

دیپلماسی آب به‌عنوان یکی از ابزارهای مؤثر در مدیریت منابع آبی مشترک، به‌ویژه در مناطق دارای رودخانه‌های مرزی، نقش برجسته‌ای در کاهش تنش‌ها و تقویت همکاری‌های منطقه‌ای ایفا می‌کند. این پژوهش با رویکردی کاربردی و روش توصیفی‌–‌تحلیلی، به تحلیل ژئوپلیتیکی دیپلماسی آب در رودخانه‌های مرزی ایران می‌پردازد. برای تبیین بهتر مسئله، از سه رویکرد نظری همگراکننده در روابط بین‌الملل شامل نهادگرایی نئولیبرال، لیبرالیسم و سازه‌انگاری استفاده شده است. بر این اساس، سؤال اصلی تحقیق آن است که رویکردهای نظری یادشده چگونه می‌توانند به تحلیل مؤثر دیپلماسی آب در رودخانه‌های مرزی ایران کمک کنند؟ فرضیه پژوهش بر آن است که بهره‌گیری تلفیقی از این رویکردها می‌تواند به درک دقیق‌تر از مناسبات ژئوپلیتیکی، کاهش تنش‌ها و ارتقای سازوکارهای همکاری میان ایران و کشورهای همسایه در مدیریت منابع آبی مشترک منجر شود. یافته‌های تحقیق که از تمرکز این رویکردها بر سه رودخانه هیرمند، هریرود و ارس به‌دست آمده‌اند، نشان می‌دهد که با وجود تفاوت‌های نظری، هر سه رویکرد بر ظرفیت‌سازی نهادی، وابستگی متقابل اقتصادی، و شکل‌گیری هویت‌ها و هنجارهای مشترک تأکید دارند؛ امری که می‌تواند بستر مناسبی برای تقویت دیپلماسی آب در سطح مرزهای ایران فراهم سازد. این مطالعه همچنین تأکید می‌کند که بهره‌گیری از یک رویکرد تلفیقی می‌تواند به سیاست‌گذاران در تدوین راهبردهایی چند‌بعدی و جامع برای مدیریت پایدار منابع آبی مرزی کمک شایانی کند.
 

دکتر مرجان بدیعی ازنداهی، آقای احسان متقیان،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده

در چند دهه اخیر پیشرفت فناوری هوش مصنوعی، با ایجاد تحولات گسترده به‌ویژه در حوزه اقتصادی، سبب افزایش اهمیت ساخت این فناوری برای قدرت‌های بزرگ شده است. منابع معدنی به‌عنوان مواد اولیه در ساخت سخت‌افزار مرتبط با هوش مصنوعی به کار برده می‌شوند؛ از این رو، دسترسی به این منابع برای کشورها و شرکت‌های فعال در این حوزه حیاتی است. در رقابت ژئوپلیتیکی بر سر کسب منابع معدنی، چگونگی کنترل و دسترسی به این منابع می‌تواند به‌عنوان اهرمی برای اعمال فشار و محدودیت در توسعه فناوری‌های هوش مصنوعی مورداستفاده قرار گیرد. درنتیجه، کشورهای دارنده این منابع به دنبال ذخیره‎سازی و استفاده از منابع سایر کشورها هستند تا علاوه بر افزایش نفوذ و کنترل خود، دسترسی آتی به این منابع را نیز برای خود تضمین کنند.
تحقیق حاضر از نوع کاربردی است و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است. سؤال اصلی این است که منابع معدنی چه نقشی در ساخت فناوری هوش مصنوعی دارند؛ و چگونه رقابت ژئوپلیتیکی قدرت‌های بزرگ بر سر کسب این منابع صورت می‌گیرد. بر اساس یافته¬های تحقیق، منابع معدنی به‌عنوان مواد اولیه حیاتی در ساخت تجهیزات و منبع تأمین سرمایه، در ساخت سخت‌افزار فناوری هوش مصنوعی تأثیرگذار هستند. رقابت قدرت‌های بزرگ بر سر کسب این منابع معدنی اغلب ازطریق ذخیره‌سازی، قیمت‌گذاری و فراوری منابع صورت می‌گیرد. نتایج تحقیق نشان می¬دهد، دسترسی، کنترل و نظارت بر معادن معدنی مورداستفاده در ساخت سخت‌افزار فناوری هوش مصنوعی به قدرت‌های بزرگ امکان می‌دهد تا نه‌تنها بر روند توسعه و بهره‌برداری از این فناوری در سطح جهانی تأثیرگذار باشند؛ بلکه از ورود بازیگران هم‌تراز در این عرصه جلوگیری نمایند و یا از نقش‌آفرینی آنها در این حوزه بکاهند. ایالات متحده و چین جایگاه برتر را در این رقابت دارا هستند. دیگر بازیگران به دلیل محدودیت‌های منابع و اولویت‌های سیاسی متفاوت، نتوانسته‌اند به سطح این دو قدرت دست یابند.
 
یدالله کریمی پور، عطاالله عبدی، حسن افراخته، افشین متقی، بهرامعلی خدائی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده

موقعیت جغرافیای ایران در مجاورت با کشورهای حوضه قفقاز­­ منزلت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک بالایی به این کشور بخشیده است و زمینه را برای بستر­سازی همگرایی از طریق گردشگری در حوزه­های مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی به وجود آورده است. پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال می­باشد که آیا مجاورت سرزمینی، پیوستگی­های تاریخی، علایق و منافع مشترک این دو واحد سیاسی می­تواند نقش تعیین­کننده ای در تحولات ژئوپلیتیک گردشگری منطقه­ای به دنبال داشته باشد؟. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر گردآوری داده­ها با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه می باشد. روایی گویه ها از دیدگاه محققان بررسی شده و پایایی آن به میزان 0.75 با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. پرسشنامه تحقیق با استقرار در مرزهای ورودی گردآوری شده و با استفاده از آزمون های آماری نظیر t تک نمونه ای و دو نمونه ای و تحلیل عاملی تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین شاخص های مورد بررسی، شاخص های بسترهای اقتصادی و تجاری گردشگری و خدمات ارایه شده به گردشگران به ترتیب با مقادیر (05/4 و 02/4) بیشترین تاثیر را در همگرایی دو کشور به خود اختصاص داده اند. علاوه بر این، نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که سه عامل بهبود روابط تجاری (39/19)؛ استفاده از خدمات درمانی و بازدید از بستگان (2/17) و دسترسی آسان و امنیت کشور همسایه (6/11) با نزدیک به 50 درصد از کل واریانس از دیدگاه پاسخگویان بیشترین اهمیت را در ایجاد و بهبود همگرایی بین دو کشور همسایه از طریق توسعه گردشگری دارد.

 
یدالله کریمی پور، امیر حمزه عزیزی، حسین ربیعی، افشین متقی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده

تأمین منافع و دستیابی به امنیت مطلوب برای کشورها به تنهایی بسیار سخت است. اتحاد با دیگر کشورها و قدرت ها راهی برای پیشبرد اهداف ملی و تامین منافع بوده و تضمین بیشتری برای بقاء، پیشرفت، توسعه و صلح برای کشورها به همراه آورده است. این که چه عوامل و شرایطی به اتحاد و پیوند کشورها می انجامد محل مناقشه و مباحثه بسیاری بوده و از زوایای گوناگونی مورد تحلیل قرار گرفته است. با وجود آنکه به نظر می آید ویژگی­ های مشترک و مشابهات جغرافیایی مقدمه ایجاد اتحاد بین کشورهاست اما نمونه ایران و عراق در خاورمیانه، می تواند نقیض چنین ادعایی باشد. آنها به جز دوره اندکی در سده بیست، در بیشتر ایام سده با هم در یک نوع تخاصم به سر برده، حتی جنگ هشت ساله­ای هم بین دو کشور اتفاق افتاد. بنابراین سئوال اصلی این پژوهش این است که عوامل و مولفه های جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک چگونه به اتحاد کشورها می انجامند و این عوامل و مولفه ها در پیوند استراتژیک بین دو کشور ایران و عراق چگونه است؟ این پژوهش به روش توصیفی انجام شده و مبتنی بر داده های کتابخانه ای و اسنادی است. نتایج بررسی نشان می دهد که مولفه های محیط داخلی (مولفه­ های اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، مولفه ­های جغرافیایی و سیاسی، امنیتی و ژئوپلیتیکی)، محیط خارجی منطقه­ای و سرانجام محیط جهانی بر کیفیت و کمیت پیوند استراتژیک بغداد تهران تاثیرگذار بوده است و پیوند استراتژیک دو کشور تابع همراهی و کارکرد مثبت مثلث ذکر شده است که خود برآمده از مولفه­ های پیچیده­ تری است.
 

عابد گل کرمی، یداالله کریمی پور، افشین متقی، حسین ربیعی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده

شناخت کشور و درک ظرفیت پیرامونی آن و نیز محیط بین­الملل از اجزای لاینفک اقتصاد هستند که در سیاست خارجی  هر نظام سیاسی و کشوری باید متکی بر بنیان­های سرزمینی و اجتماعی آن باشد. کشور ایران با تکیه بر بنیان­های ژئوپلیتیکی­اش که متاثر از موقعیت جغرافیایی آن است می­تواند با تدوین سیاست خارجی در اقتصاد بین­الملل تاثیرگذار باشد. از این­رو، این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی بنیان­های ژئوپلیتیکی و جغرافیایی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران پرداخته است، تا ضمن روشن­کردن این بنیان­ها به واکاوی نارسایی­های سیاست خارجی در این عرصه بپردازد. نتایج این پژوهش نشان می­دهد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با بنیان­های ژئوپلیتیکی­اش فاصله دارد و برای رسیدن به اقتصادی اثرگذار در محیط پیرامون نزدیک و بین­الملل، بازنگری در بنیان­های ژئوپلیتیک سیاست خارجی که در قالب پنج مولفه از آن­ها یاد شده است، لازم و اجتناب­ناپذیر است. از این­رو، جمهوری اسلامی با در پیش­گرفتن این بنیان­ها در استراتژی سیاست خارجی نه­تنها از نظر سیاسی و فرهنگی بر محیط بین­الملل اثرگذاری دارد بلکه از نظر ژئواکونومیک بر اقتصاد سیاسی بین­الملل و نزدیک پیرامون اثرگذاری خواهد داشت.
 

مراد کاویانی راد، افشین متقی، سید هادی زرقانی، حسن صدرانیا،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

یکی از مشکلات در تجزیه و تحلیل مناسبات هیدروپلیتیک در سیستم رودخانه‌های بین المللی این است که عوامل یکسان میتوانند طیف متنوعی از منازعه یا همکاری ایجاد کنند و حتی یک متغیر یکسان ممکن است در هر کشور ساحلی نقش متفاوتی در ارتباط با سایر متغیرها ایفا کند؛ بنابراین شناخت متغیرها و نقشی که هر متغیر در تدوین الگوی تجزیه‌وتحلیل فرصت‌ها و مخاطره‌ها برای کشورهایی که حوضه‌ی آبریز مشترک با دیگر کشورها دارد، ضروری است. ایران در حوضه‌ی آبریز هریرود با افغانستان مشترک است. قرار گرفتن این حوضه در نوار خشک و نیمه‌خشک جهانی سبب وابستگی ایران به آب هریرود برای تأمین نیاز آب خاور و شمال خاوری‌ و به‌ویژه کلان‌شهر مشهد شده‌است. برنامه‌های توسعه‌ای افغانستان در نظام پساطالبان سبب کاهش ورود آب هریرود به ایران شده که می‌تواند زمینه‌ساز چالش در امنیت ملی ایران گردد.  از‌این‌روی سوال پژوهش این است: متغیرها و شاخص‌های تاثیرگذار در اهمیت راهبردی هریرود برای ایران کدام است؟ برای این منظور با استفاده از مطالعات کتابخانه‌ای و میدانی ۸۶ شاخص شناسایی و در قالب نشست‌های تخصصی با کارشناسان در سه‌ گروه  متغیرهای جغرافیایی ـ ژئوپلیتیکی، فنی ـ اقتصادی و سیاسی ـ اجتماعی دسته‌بندی شدند. پس از شناسایی مهم‌ترین متغیرها با روش دلفی، نقش هر متغیر در تحلیل ساختاری متغیرها با نرم‌افزار میک‌مک بررسی شده‌است. نتایج حاکی از آن است که متغیر جغرافیایی‌ـ‌‌ ژئوپلیتیکی تاثیرگذارترین و تاثیرپذیرترین متغیر و شاخص‌های اهمیت هریرود برای آب آشامیدنی، امنیت غذایی، امنیت منابع آبی و جایگاه افغانستان در سیاست خارجی ایران شاخص‌های راهبردی در اهمیت هریرود برای ایران هستند.


آرش قربانی سپهر، افشین متقی، زهرا انصاری، مراد دلالت،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

شهر تهران بر اساس سند چشم‌انداز 1404 و نیز طرح جامع مصوب 1386، شهری جهانی، پایدار و منسجم با ساختاری مناسب برای فعالیت و فراغت و نیز شهری روان با رفاه عمومی ‌و زیرساخت‌های متناسب معرفی شده است. در جهت تحقق چنین تعریفی، در اسناد مذکور راهبردهایی چون ارتقاء نقش و جایگاه شهر تهران در سطوح فراملی، ملی و منطقه‌ای، توسعه اقتصادی و رونق فعالیت شهر تهران، بهبود وضعیت شبکه‌های ارتباطی، حفاظت از محیط زیست، احیاء و حفاظت فعال از میراث طبیعی، تاریخی و فرهنگی شهر تهران، و توسعه فضاهای سبز، عمومی، تفرجگاهی و گردشگری پیش‌بینی شده است. یکی از مهم‌ترین عرصه‌هایی که می‌توان در جهت عملیاتی‌کردن راهبردهای فوق بر آن تکیه نمود، عرصه گردشگری شهری در کلانشهر تهران است. از این‌رو مسئله رقابت در گردشگری شهری عامل مهمی در پیشرفت همهی شهرهای کشور در رقابت با یکدیگر و در نتیجه رفاه و اعتلای کشور در سطح ملی و سپس در رقابت با کشورهای همسایه و در سطح جهانی باعث پیشرفت سریع و جذب سرمایه بسیار به کشور خواهد شد. هدف اصلی پژوهش؛ بررسی ژئوپلیتیک رقابت در گردشگری شهری است. به دنبال رسیدن به هدف این مقاله، جامعه آماری تحقیق استان‌‌های کشور ایران می‌باشد، که استان تهران به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. در راستای هدف پژوهش، داده‌های مرتبط با جاذبه‌های گردشگری با استفاده از سالنامهی آماری استان‌ها (سازمان گردشگری، میراث فرهنگی، استانداری در سال 1395 جمع آوری و سپس به منظور رتبه‌بندی استان‌ها از روش TOPSIS و همچنین نرم افزار ARC map  برای تهیه نقشه استفاده شده است.

مراد کاویانی راد، افشین متقی، حسین مختاری هشی، احمد رشیدی نژاد،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

رودخانه‌های بین‌المللی در قالب مرز یا گذر از مرزهای ملی، بخش مهمی از روابط بین‌الملل را به خود معطوف داشته‏‌اند. به ویژه اینکه، نزدیک به نیمی از جمعیت جهان در داخل حوضه‌ این رودها، و بیش از۹۰ درصد در درون کشورهای دارنده این حوضه‌ها، سکنا دارند. وضعیتی که با ایجاد رابطه انکارناپذیر وابستگی متقابل، منابع آب را به یک مسئله حیاتی برای این کشورها مبدل کرده است. بدین ترتیب همان طور که جمعیت و اقتصاد رشد می‌کنند و منابع آب ملی برای رشد و توسعه بیشتر مورد بهره‏برداری قرار می‌گیرند، کنش و واکنش دولت‌ها برای سهم بیشتر از این منابع فراملی فزونی می‌گیرد. در این رابطه، گونه برهم کنش دولت‌ها در بهره‏برداری از این منابع مشترک، طیف گسترده‌ای از همکاری تا تنش و جنگ را در بر می‌گیرد. در برخی از مناطق جهان منابع آبی مشترک در قالب رودها در نقش عامل پیوند ملت‌ها و دولت‌ها عمل کرده‏اند. به شکلی که کشورهای ذینفع، مسیر همکاری و همگرایی در پیش گرفته و گام‌های مهمی را در توسعه‌ منطقه در قالب مدیریت بهینه بر منابع آبی مشترک برداشته‌اند. به عبارتی هرچند دستیابی به همکاری‌های بین‌المللی راهی دراز، دیرپا و پیچیده است، اما همیشه راه‏های بسیاری برای دنبال شدن، قدم‌های زیادی برای برداشتن و گزینه‌های مختلفی برای بررسی و انتخاب وجود دارند. پژوهش حاضر در قالب روش‏شناسی توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای با بررسی وضعیت عملی دست‌یابی به همکاری در بخشی از رودخانه دانوب به عنوان یک الگو، به این نتیجه رسید که همکاری منحصر به توافق‏های آبی نبوده و عواملی همچون نگرانی‌های زیست‌محیطی، امنیت منطقه‌ای، منافع منطقه‌ای(مانند پیوستن به سازمان‌ها و اتحادیه‌ها)، میانجی‏گری (دولت‌ها، سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی) و... در این فرایند موثر هستند.


ریحانه صالح آبادی، سیروس احمدی، افشین متقی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

مرزها به عنوان نقاطی که نهادهای حکومت به روش­ها و اشکال گوناگون قانون خود را در آن پیاده سازی می­نمایند شناخته می­شوند. باتوجه به اینکه جهت کنترل و مدیریت مرزها رویکردهای گوناگونی اتخاذ شده است می­توان مشاهده نمود که همچنان این موضوع در کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران به عنوان موضوعی امنیتی نگریسته می­شود و بیشترین رویکردهای مرتبط با این امر از دیدگاه امنیتی محض مورد توجه قرار گرفته است؛ در حالیکه نگاه به مرز باید به صورت چند بعدی و همه جانبه باشد. در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش­ها هستیم که مدیریت مرزهای خشکی به چه صورتی می­تواند انجام شود؟ و کدام یک از شاخص­های مدیریت مرزها از وزن و اهمیت بیشتری برخوردار است؟ بنابراین روش تحقیق به صورت تلفیقی و متشکل از آزمون کندال، دیمتل و روشAHP می­باشد. یافته­های پژوهش نشان می­دهد که ما در مدیریت مرزها با پنج مؤلفه اصلی اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی، عمرانی، امنیتی-نظامی و مدیریت تلفیقی روبرو هستیم و هر یک از مؤلفه­ها دارای هفت شاخص اصلی هستند. با استفاده از تکنیک­های مورد نظر می­توان بیان کرد که شاخص­هایی ازجمله تعیین و مشخص نمودن فرصت­ها و شناسایی عوامل باروری آنها (0.1)، مطالعه و شناخت موقعیت جغرافیایی و شرایط فضایی مناطق مرزی (0.099)، تعیین و مشخص کردن تهدیدها و شناسایی ریشه­ها و عوامل آن (0.098) و خارج ساختن مناطق مرزی از انزوا (0.096) دارای بیشترین وزن هستند. بنابراین می­توان به عنوان نتیجه گفت که مدیریت در مناطق مرزی باید به صورت تلفیقی و ترکیبی با سایر عوامل در نظر گرفته شود.

دکتر احمد رشیدی نژاد، دکتر مراد کاویانی راد، دکتر افشین متقی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

رود‌های بین‌المللی در قالب مرز یا گذر از مرزهای ملی، بخش مهمی از روابط بین‌الملل را به خود معطوف داشته‏‌اند. به ویژه اینکه، نزدیک به نیمی از جمعیت جهان در داخل حوضه‌ این رودها، و بیش از۹۰ درصد در درون کشورهای دارنده این حوضه‌ها، سکنا دارند. وضعیتی که با ایجاد رابطه انکارناپذیر وابستگی متقابل، منابع آب را به یک مسئله حیاتی برای این کشورها مبدل کرده است. خاورمیانه نمونه‌ایی از چنین مناطق است که با قرارگیری در کمربند خشک جهان، علی‌رغم داشتن 5 در صد از جمعیت جهان، تنها 1 درصد از آب‌های شیرین قابل دسترس را در اختیار دارد. در این میان، موقعیت رودهای دجله و فرات به‌گونه‌ای است که کمترین سازگاری را با مرزهای ملی و یا با ملاحظات سیاسی و استراتژی کشورهای منطقه دارد. سرچشمه‌های دجله و فرات در ترکیه قرار دارند و مقامات ترک ظاهراً بر این باورندکه آنها مالک این منابع هستند. در این باره پروژه‌ایی به نام «گاپ» یا «آناتولی» در قالب ساخت بیش از 22 سد و 19 طرح برقابی و توسعه سیستم کشاورزی در حوضه‌های دجله و فرات تا سال 2023 در دستور کار دولت ترکیه قرار گرفته است، که بازتاب آن در قالب تهدید امنیت زیست محیطی و آبی کشورهای پایین‌دست (عراق، سوریه و ایران) نمود یافته است. بر این اساس، پژوهش حاضر با این فرض که رویکرد هیدروپلیتیک کشور ترکیه (بر بنیاد پروژه گاپ) در شکل تهدید امنیت زیست‌‌محیطی در نواحی غرب و جنوب غرب ایران نمود یافته و تشدید خواهد شد، به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ایی صورت پذیرفته است. نتایج نشان داد که پیامدهای ناشی از اقدامات هیدروپلیتیک ترکیه، محدود به تهدیدات امنیت زیست‌محیطی جنوب غرب ایران نشده، دیگر ابعاد امنیت، در حوزه‌های انسانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را نیز در بر می‌گیرد.
دکتر سمیرا متقی، دکتر هانی جابر محسن عبیدالمسعودی، خانم پریسا قربانی سپهر،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده

در امر برنامه‌ریزی فضایی نواحی مرزی باید دیدگاه کلان‌نگرانه جغرافیا را بکار بست تا با شناسایی امکانات، توانمندی‌ها و محدودیت‌های نواحی مرزی، حداقل بتوان از تنش‌ها و چالش‌هایی که به سبب وجود توسعه نامتوازن، محرومیت و ناهمگنی فضایی پدید می‌آید، پیشگیری کرد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. در این راستا، با بهره‌گیری ترکیبی از تکنیک‌های تصمیم‌گیری چندشاخصه شباهت به گزینه ایده‌آل (تاپسیس) و ضریب آنتروپی شانون، پراکنش و توسعه شاخص‌های توسعه فضایی در بخش‌های بهداشتی- خدماتی در استان کردستان ارزیابی شده است و شهرستان‌های مرزی این استان با توجه به سطح برخورداری از این شاخص‌ها سطح‌بندی شده است. پرسش پژوهش حاضر این است که شهرستان‌های استان کردستان از نظر توزیع فضایی شاخص‌های بهداشتی و خدماتی در چه وضعیتی قرار دارند؟ به نظر می‌رسد سطح برخورداری هیچ‌یک از شهرستان‌های مرزی استان کردستان در حد مطلوب نیست. یافته‌های به دست از آمده از این پژوهش، نشانگر آن است که استان کردستان باوجوداینکه از موقعیت خاص و توانش بالای ژئوپلیتیکی برخورداراست، باز هم از استان‌های محروم کشور به شمار می‌آید. افزون بر آن، نوعی عدم تعادل و ناهمگنی در توزیع و توسعه امکانات و شاخص‌های توسعه‌ای در سطح شهرهای مرزی استان به چشم می‌خورد. بر پایه واکاوی‌های انجام پذیرفته از 13 شاخص سازمان فضایی از مجموع 4 شهرستان مرزی این استان، شهرستان‌های سقز و بانه در گروه نیمه‌برخوردار (نیمه محروم) و دو شهرستان مریوان و سروآباد در طبقه بدون برخوردار (محروم) جای گرفته‌اند. بر پایه نتایج برآمده از این پژوهش، سازمان فضایی در شهرستان‌های مرزی استان کردستان به‌شدت ناهمگن و این شهرستان‌ها از نظر توسعه بهداشتی - خدماتی نیز در حد متوسط رو به پایین قرار دارند که لازم است از لحاظ بهداشتی و خدماتی به این استان مرزی توجه ویژه‌ای شود تا امنیت پایدار شهروندان مرزی کردستان تأمین گردد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied Researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)