فضاها و پدیدههای ماندگار در گذر زمان باقی می مانند و به بخشی از خاطرات جمعی تبدیل میشوند. به این ترتیب توجه به ماندگاری در طراحی فضا باعث افزایش حس تعلق به فضا میشود، در این حالت فضا تنها به زمان حال تعلق ندارد. با توجه به اهمیت موضوع ماندگاری، در این تحقیق هدف شناسایی مؤلفههای مؤثر بر ماندگاری فضاهای شهری با تأکید بر ضرب آهنگهای زندگی روزمرهی مؤثر در سه محدودهی بازار تبریز (راسته بازار، مسجد جامع و میدان صاحبالامر) است. روش تحقیق در مطالعهی حاضر توصیفی – تحلیلی است که برای جمعآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشگری) بهره گرفته شده است. همچنین در این تحقیق علاوه بر کاربرد روش کیفی بهمنظور تحلیل علل ماندگاری در محدودههای مورد مطالعه، از روش کمی تحلیل واریانس در راستای بررسی تفاوت ماندگاری فضاهای شهری در محدودههای مورد مطالعه استفاده شده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در محدودهی مسجد جامع عامل معنویت (0.376)، اجتماعی – اقتصادی و کارکردی (0.352)، در محدودهی راسته بازار عامل هویت (0.314) و در محدودهی صاحبالامر عامل معنویت (0.327) و هویت (0.305) بیشترین دلیل ماندگاری محدودههای مورد مطالعه را به خود اختصاص دادهاند. همچنین نتایج نشان میدهد که مؤلفههای مختلف زندگی روزمره دارای ضربآهنگهایی است که در عین تکرار در چرخه زندگی روزمره، در طول زمان بصورت خطی (روبه پیشرفت، پسرفت و ثابت) بوده که به دو صورت کل به جزء و جزء به کل بر ماندگاری و افول فضاها تأثیرگذارند. در این بین رویکردها و مؤلفههای فرهنگی حاصل از کل به جزء مانند آیینها و فرهنگهای مختلف یک اجتماع تأثیر بسزایی در افزایش ماندگاری فضاها داشته و خواهند داشت. بنابراین میتوان با استمرار آیینها و مراسم فرهنگی در محدودههای مورد مطالعه موجبات ماندگاری این فضاها را فراهم ساخت.