15 نتیجه برای ناصرزاده
رستگار محمدی، محمد سلیقه، محمد حسین ناصرزاده، مهری اکبری،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
چرخندهای برونحارهای با توجه به فراوانی، مدت و شدت آنها از عوامل اصلی بارشهای عرضهای میانه و بالا در سراسر مدیترانه در طی فصل زمستان و پاییز هستند. برای این پژوهش از دادههای شبکهای متغیرهای اقلیمی ECMWF با تفکیک زمانی ۶ ساعته و تفکیک مکانی ۲۵/۰*۲۵/۰ و دادههای بارش ایستگاههای ۴ حوضه آبریز از پایگاه دادههای اسفزاری از سال ۱۹۷۹-۲۰۱۶ استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی اول ناوه مدیترانهای است که بیشترین فراوانی را به میزان 42 درصد دارا میباشد. این الگو فرود آن به علت وجود زبانههای از پر ارتفاع که به حالت مانع عمل میکند باعث عمیق شدن کم ارتفاع مدیترانه شده است و محور آن تا روی دریای سرخ کشیده شده است، به دلیل برخورد زبانههای کم ارتفاع و پر ارتفاع درروی منطقه ناپایداری تشدید شده و بیشترین بارشها را در میان الگوها باعث شده است. الگوی چهارم که کمترین فراوانی را به میزان 10 درصد را دارا میباشد، الگوی ناوهای بادهای غربی است که در روی دریای خزر عمیق شده اما به علت قرارگیری پر ارتفاع در جنوب منطقه مانع ورود کم ارتفاع شده و در بخش شمالی منطقه موردمطالعه مستقرشده است و منحنی ها در شمال منطقه حالت مداری دارند درنتیجه چرخندهای کمتری وارد منطقه شده و منجر به کمترین بارش در بین الگوها شده است. نتایج نشان داد که در زمستان درصد فراوانی چرخندهای هسته گرم نسبت به درصد چرخندهای هسته سرد افزایش پیداکرده است در مقابل در پاییز درصد فراوانی چرخندهای هسته گرم نسبت به هسته سرد کاهش پیداکرده است. در دهه اخیر هم از فراوانی رخداد تعداد چرخندها و هم از شدت چرخندها نسبت به دو دهه گذشته کاسته شده است. ازلحاظ مکانی غرب منطقه موردمطالعه ازلحاظ چرخندزایی همیشه فعال بوده است و از پاییز بهطرف زمستان مکانهای چرخندزایی هم بهتدریج فعالتر میشوند.
دکتر حسن خراج پور، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر بهلول علیجانی، دکتر محمد حسین ناصرزاده،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
با توجه به تاثیر پذیری غیر قابل انکار گیاهان زراعی از تغییرات اقلیمی و منطقه، انجام تحقیقات منطقهای برای شناخت عکس العمل هرگیاه زراعی در مراحل مختلف رشد در ارتباط با عناصر آبوهوایی ضروری به نظر می رسد. اگر دمای هوا همراه با ابر، گرم از آستانه معینی کمتر یا بیشتر شوند نمو آن متوقف می شود. ما بین دو حد یک دمای مطلوب وجود دارد که درآن گیاه سریع ترین رشد و نمو خود را دارد. دما و ابر هر دو از مهم ترین عناصر آب وهوایی در کشاورزی هستند. هردو پارامتر اقلیمی باهم باعث تنش در گندم و راندمان محصول را پایین میآورد. باتوجه به استراتژیک بودن گندم، در راستای افزایش سطح تولید، در تحقیق حاضر، ضمن بهرگیری از تجربیات و روشها و مدلهای مورد استفاده درتحقیقات خارجی و داخلی به لحاظ هدف، کاربردی بوده استان کرمانشاه بعلت وسعت اراضی زیر کشت محصول گندم و میزان قابل توجه تولید که از جایگاه خاصی در این زمینه در سطح کشور برخودار است، تعیین آستانه آماری و تحلیل سینوپتیک دماهای ابر گرم برعملکرد محصول گندم مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به بررسیهای انجام گرفته و مشاوره با مهندسین کشاورزی، دمای حداکثر همراه با روزهای ابری، باعث ایجاد پدیده گلخانهای و گرمای بیش از حد می شودکه موجب ریزش گلها، ورس، عقیمی دانه گرده، کاهش میوه، پیری زودرس، و فقیربودن دانه می شود که این پدیده بیشتر دردو ماه اردیبهشت و خرداد رخ می دهد.
دکتر محمدحسین ناصرزاده، دکتر علیرضا کربلائی درئی، آقای محمد سیاه کمری،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که اثرات آن در درازمدت بر اقتصاد و جامعه تأثیرگذار است این پدیده در مناطق خشک و نیمهخشک ازجمله ایران چالش محسوب میشود. امروزه بهرهگیری از روش¬های سنجش از دور میتواند ما را در شناخت رفتار خشکسالی پوشش گیاهی کمک نماید. به منظور پایش و واکاوی رفتار خشکسالی در استان کرمانشاه از دادههای محصولات سنجنده ویرز (VIIRS) و نیز دادههای AVHRR که نوا استار (NOAA STAR) نمایه میشود بهره گرفته شد. در این مطالعه از نمایه سلامت پوشش گیاهی (Vegetation Health Index) در دوره زمانی 1982-2021 بهصورت هفتروزه و با تفکیک مکانی 4 × 4 کیلومتری استفاده شد. پس از استخراج دادهها در گستره کرمانشاه، روند خشکسالی پوشش گیاهی بر روی 65387 یاخته به کمک آزمون من کندال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در فصل زمستان روند پوشش گیاهی در نواحی غربی استان در سطح 05/0 کاهشی و معنادار بوده؛ در حالی که در نواحی شمالی، مرکزی و شرقی استان روند افزایشی و معنادار است. در فصلهای بهار و تابستان مخصوصاً ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور که منطبق بر ماههای خشکِ سال است بر وسعت مناطق دارای روند کاهشی و معنادار پوشش گیاهی افزودهشده است درحالیکه در فصل پاییز با آغاز سال آبی، از وسعت مناطق دارای روند کاهشی کاسته شده است.
محمد رادمان، محمد سلیقه، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
با هدف بررسی وضعیت روند و تغییرات آبدهی رود کارون، سه زیر حوضه زز، بازفت و بشار از سرشاخه های این رود انتخاب شدند. دلیل انتخاب این حوضه ها، نزدیکی به کانون های آبگیر زاگرس میانی و نیز قرار گرفتن در بالادست سدها بوده است.
تمامی داده های مورد نیاز (از سال آبی 57-1356 تا 96-1395) از شرکت مدیریت منابع آب ایران دریافت شدند و با آزمون های کولموگروف اسمیرنف، چولگی و کشیدگی داده ها و همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفتند. سپس، آزمون رگرسیون خطی جهت پی بردن به تاثیر دما و بارش بر دبی رودها و آزمون من ـ کندال جهت مشخص شدن روند و نقاط جهش، انجام شدند. نتایج بررسی داده ها نشان داد که همه آن ها در شرایط نرمال قرار دارند اگر چه تا حدودی از کشیدگی و چولگی برخوردارند. در آزمون همبستگی پیرسون نیز مشخص شد بین داده های هواشناسی و هیدرومتری، همبستگی وجود دارد.
مدل رگرسیون مورد استفاده، تغییرات میان بارش و دبی را (بر خلاف دما و دبی) به خوبی نمایان کرده است. از سوی دیگر، کارکرد بالای مدل در تبیین تغییرات دبی نسبت به بارش را شاهد هستیم. طبق نمودارهای رگرسیون، روند نزولی بارش و دبی و افزایشی دما در هر سه حوضه مشهود است.
در آزمون من ـ کندال، روند معنادار افزایشی دما در حوضه های بازفت و بشار، روند کاهشی دبی در حوضه های بازفت و بشار و روند کاهشی بارش در حوضه های زز و بازفت به چشم می خورد و به جز دمای حوضه زز، در متغیرهای همه حوضه ها جهش نیز رخ داده است.
زهرا حجازی زاده، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 6، شماره 8 - ( جلد 6 شماره 8 و 9- 1386 )
چکیده
شناخت شرایط وقوع آغاز و خاتمه یخبندان ها به دلیل اهمیت آنها در زمینه کشاورزی و حمل و نقل جهت کاهش خسارات ضروری است. از آنجایی که استان لرستان جزء مناطق کوهستانی در منطقه زاگرس می باشد، این کوهستانی بودن در شدت وقوع یخبندان های آن اثرگذار بوده، لذا وقوع یخبندان به ویژه بروز آن در دوره سرد سال تاثیرات بسزایی درمسایل کشاورزی و حمل و نقل استان ایجاد می کند. با توجه به موضوع مقاله که هدف آن تجزیه و تحلیل یخبندان ها در استان لرستان است، بنابراین شناخت شرایط وقوع یخبندان ها, تعیین دقیق شروع و خاتمه و نیزشدت و تداوم آنها ازجمله مسایلی است که باید مورد توجه واقع گردد, تا از وارد شدن خسارات شدید به کشاورزان و همچنین فراهم نکردن امکانات لازم در جهت تسریع رفت و آمدها و کاهش اتلاف انرژی در هنگام بروز یخبندان ها جلوگیری شود. بررسی فراوانی وقوع یخبندان ها در منطقه مورد مطالعه روش رسیدن به هدف این مقاله است. برای این کار داده های حداقل روزانه دما در4 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک خرم آباد, بروجرد, ناصرالدین و الیگودرز از سال 1989 تا 1999, مورد بررسی قرار گرفتند. تاریخ وقوع یخبندان های زودرس پاییزه و دیررس بهاره در آستانه مورد نظر (صفر و کمتر از آن ) استخراج و دوره بدون یخبندان و یخبندان آنها محاسبه گردید. برای تعیین اولین و آخرین روز یخبندان, روزها بر طبق روش مرسوم, به روزهای ژولیوسی تبدیل و روی آنها تجزیه و تحلیل آماری صورت گرفت. براساس روشهای آماری معتبر ران تست و کلیموگروف - اسمیرونوف مشخص شد که توزیع نرمال نسبت به بقیه توزیع ها با سریهای موجود تناسب بیشتری دارد. لذا با به کارگیری این توزیع, تاریخ وقوع یخبندان های زودرس پاییزه و دیررس بهاره با استفاده از دوره های برگشت مختلف تعیین و محاسبه شد و منحنی آنها با استفاده از نرم افزار مطلب ترسیم شد. همچنین منحنی طول فصل رشد و فصل یخبندان در سطوح احتمالی در کلیه ایستگا ه ها ترسیم شد.
زهرا حجازی زاده، فرامرز خسروی، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 11، شماره 20 - ( 3-1390 )
چکیده
سیل یکی از پدیده¬های موجود در طبیعت بوده که از دیرباز، بشر شاهد وقوع آن می باشد. در ایران نیز بدلیل وسعت زیاد، اقالیم متعدد و تراکم زمانی و مکانی بارش ها در اکثر حوضه¬های آبخیز، همه ساله شاهد سیلابهای عظیمی در اکثر مناطق کشور می¬باشیم. شهر جدید بهارستان نیز از این پدیده طبیعی مستثنی نبوده و در چند سال گذشته سیل¬های متعدد و مخربی در آن روی داده¬اند. در این پژوهش با استفاده از آمار بارندگی 55 سال اخیر در نزدیک ترین ایستگاه به شهر بهارستان، بارش¬های سنگین آن استخراج شد، سپس وضعیت بارش و میزان امکان وقوع سیل و نیز حجم رواناب ناشی از بارش در محدوده قانونی شهر، سطح کل حوضه، محل تمرکز و جهت حرکت جریان هرز¬آبهای حاصل از بارش¬ها در ارتفاعات اطراف این شهر با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی مشخص گردید. بعد از آن جهت شیب تمامی خیابان¬های شهر در طی عملیات میدانی تعیین گردید تا جهت حرکت سیلابهای احتمالی مشخص شود. در نهایت 5 دسته کانال با سطح مقطع¬های متفاوت برای جمع¬آوری و انتقال آبهای سطحی شهر جهت امنیت شهر در برابر رواناب های زیرحوضه¬های شهری و غیر شهری پیشنهاد گردید.
محمدحسین ناصرزاده، اسماعیل احمدی،
دوره 12، شماره 27 - ( 11-1391 )
چکیده
خشکسالی یکی از پدیده های محیطی است که سالانه موجب وارد آمدن خسارات زیادی به جوامع انسانی می گردد. در این مطالعه به بررسی عملکرد شاخص های خشکسالی هواشناسی برای ارزیابی شدت خشکسالی و پهنه بندی آن در استان قزوین پرداخته شد. شاخص های مورد استفاده شامل؛ شاخص Z چینی، شاخص Z چینی اصلاح شده، شاخص بارندگی استاندارد شده، شاخص عدد Z و شاخص دهک ها می باشد. پس از جمع آوری داده های بارش ایستگاه های موجود در منطقه مورد مطالعه، مقادیر شدت خشکسالی با استفاده از شاخص های مورد نظر در مقیاس زمانی سالانه محاسبه شد. نتایج نشان داد که شاخص های بارندگی استاندارد شده و شاخص دهک ها را می توان در جایگاه نخست و شاخص عدد Z در رتبه دوم و شاخص های Z چینی و شاخص Z چینی اصلاح شده به ترتیب در رتبه های سوم و چهارم به لحاظ شناسایی خشکسالی های شدید قرار می گیرند. مشابهت عملکرد شاخص عدد Z به شاخص بارندگی استاندارد شده در نشان دادن خشکسالی های شدید از دیگر نتایج به دست آمده می باشد. همچنین شاخص شاخص دهک ها با توجه به عملکرد مناسب درمشخص کردن خشکسالی های شدید، دارای اندکی مبالغه در نمایش خشکسالی های شدید می باشد.
محمدحسین ناصرزاده، مهدی مهدی نسب،
دوره 13، شماره 30 - ( 9-1392 )
چکیده
امروزه مطالعات بیوکلیمایی انسانی،پایه واساس بسیاری ازبرنامه ریزی های توریسمی است. تفاوت های زمانی - مکانی آب وهوا در مناطق مختلف یک پتانسیل قوی برای گردشگری است و از دلایلی می باشد که ایران را در ردیف پنج کشور متنوع گردشگری جهان قرار داده است. یکی از راهبردهایی که اخیرآ در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته، توسعه و گسترش توریسم در نواحی محروم و دارای پتانسیل های لازم برای ترویج گردشگری می باشد. یکی از مناطق بسیار زیبا که از جنبه اکوتوریسم توان بالقوه فراوانی دارد، محدوده حفاظت شده اشترانکوه و به تبع آن دریاچه گهر در استان لرستان است. سطح آسایش انسان تحت تاثیر عوامل محیطی و فیزیولوژیکی قرار دارد. مدل MEMI جزءمدلهای موازنه حرارتی ترمو-فیزیولوژیک، از سه زیر شاخص PMV,PET ,SET تشکیل شده، اساس این مدل برمبنای معادله بیلان انرژی بدن انسان استواراست. در این پژوهش در راستای تعیین تقویم زمان مناسب گردشگری در دریاچه گهر از فراسنج های اقلیمی دمای خشک هوا به سانتیگراد، میزان ابرناکی آسمان به اکتا، سرعت باد غالب به متر در ثانیه، فشار بخار آب به هکتو پاسکال و رطوبت نسبی به درصد ایستگاه سینوپتیک شهر دورود در بازه زمانی 1391- 1379 ، و پیراسنج های فیزیولوژیکی انسانی( سن، جنس، وزن، قد، نوع پوشش و فعالیت)، به همراه متغیرهای موقعیتی( طول، عرض جغرافیایی و ارتفاع هندسی منطقه مورد مطالعه)،در قالب مدل MEMI ارزیابی گردیدند. نتایج حاصل از محاسبه و ارزیابی شاخص آسایش در این مدل حاکی از آن است که خروجی شاخص های PET و PMW تقریباً شبیه هم، و در تمام طول سال شرایط فیزیولوژیکی متنوعی در دریاچه گهر حاکم می باشد. بر اساس این مدل مناسبترین زمان برای فعالیت گردشگری در منطقه ماههای اردیبهشت، خرداد، شهریور و مهر است.
یدالله بلیانی، محمد سلیقه، حسین عساکره، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
بارش از سرکش ترین عناصر اقلیمی به شمار می رود. بنابراین شناخت رفتار نوسانی آن از ضروریات برنامه ریزی محیطی (آگاهی از رفتار آشکار و نهان)، این متغیر کلیدی می باشد. الگوسازی روند و تکنیک تحلیل طیفی یکی از روش های مناسب جهت درک رفتار آشکار و نهان، برای استخراج و تحلیل نوسان های اقلیمی با طول موج های مختلف است.دراین راستا تکنیک تحلیل طیف اندازه ای از توزیع واریانس را در امتداد تمامی طول موج های ممکن سری زمانی به دست می دهد. در این پژوهش از آمار 37 ایستگاه حوضه های آبریز مند و حله(اعم از باران سنجی و سینوپتیک) از بدو تاسیس تا سال 2011میلای که حداقل 30 سال آمار داشتند، جهت بررسی و تحلیل چرخه های بارش سالانه بهره گرفته شده است. براین اساس،ابتدا الگوسازی در خانوداه چند جمله ایها برای شناسایی روند بارش سالانه(الگوی خطی یا سهمی) ایستگاهها در منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت.در ادامه نیز با استفاده از تکنیک تحلیل طیفی دوره نگارهای بارش سالانه با فاصله اطمینان 95 درصد برای هر یک از ایستگاههای منطقه مورد مطالعه برآورد و چرخه های معنی دار در طول سری های زمانی بارش حوضه استخراج گردید. بر پایه یافته های این پژوهش مشخص شد که درتمامی ایستگاههای حوضه، بارش سالانه دارای روند کاهشی می باشند، و در این میان 11 ایستگاه با توجه به معنی داری آماری از الگوی روند خطی و سهمی تبیعیت می نمایند، و حاکی از یک رفتار کاهشی در بارش سالانه ایستگاههای مورد مطالعه است.در ادامه نیز مشخص شد که با استفاد ه از تکنیک تحلیل طیفی چرخه های 3-2 ساله ، 10- 3 ساله و گاها چرخه های با دوره بازگشت 10ساله و بالاتر بر بارش حوضه حاکم می باشد. بطوری که میزان چرخه های 3-2ساله بصورت فضایی نیز در تمامی منطقه مورد مطلعه دارای بیشترین رخداد بازگشت بارش سالانه می باشند.
محمد سلیقه، محمدحسین ناصرزاده، تهمینه چهره آرا ضیابری،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده
دراین پژوهش ارتباط بین شاخص های NCPI و CACO با بارشهای فراگیر پاییز سواحل خزر مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا از دو سری منبع داده، افرودیت و ایستگاهی استفاده گردید. روزهای که بیشتراز میانگین بلند مدت خود ایستگاه بارش داشتند و دربیش از60(آفرودیت) تا 75 درصد(ایستگاهی) منطقه در این روز بارش با شرط اول رخ داده بود. بعنوان روز بارش فراگیر انتخاب گردید . سپس داده های فشار سطح دریای این روزها ، استخراج و برای گروه بندی نقشه های آن، از تحلیل خوشه ای به روش وارد استفاده گردید. سپس از هر خوشه یک روز به عنوان نماینده آن خوشه، انتخاب شد و موردتحلیل سینوپتیک قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که در همه الگو ها یک پرفشار بر بالای خزر یا خود حضور دارد یا زبانه ی پرفشار بر روی خزر کشیده شده است،که موجب ایجاد جریانات به صورت شمالی شده و به دلیل ذاتا سرد خود در برخورد با دریای نسبتا گرم، به تدریج در حال حرکت به سمت جنوب رطوبت جذب کرده و ناپایدار می گردد . البته نباید این نکته را فراموش کرد که در الگوهای بررسی شده در هر سه الگو، عوامل دینامیکی در سطح بالا موضوع فوق را تشدید کرده و به ناپایداری کمک نموده و بارش فراگیر را ایجاد کرده اند. در ادامه، شاخص های پیوند از دور مذکور به صورت روزانه، استخراج شدند و سپس ارتباط آنها با بارش های فراگیر سواحل شمالی کشور مورد بررسی قرار گرفت که حاکی از ارتباط معنا دار سری زمانی این شاخص ها با سری زمانی فصل پاییز است، به گونه ای که NCPI با ایستگاه های مورد تحقیق ارتباط معنا دار مستقیم و CACO با آنها ارتباط معنا دار معکوس نشان می داد. از طرفی بررسی آنومالی شاخص ها در روزهای فاقد بارش و روزهای بارشی، با تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی آن توکی انجام، که نتیجه آن حاکی از آنومالی معنا دار شاخص ها در روزهای فاقد بارش و بارشی بود.
داریوش حاتمی زرنه، زهرا حجازی زاده، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی تغییرات رخداده در فراوانی و شدت امواج گرمایی و همچنین ارتباط آنها با ناهنجاری های دمایی اقیانوسهاوخشکیها و نیز گازهای گلخانهای در منطقهی شمالغرب ایران است. ابتدا داده های دمای بیشینه ی دومتری سطحزمین در بازهی زمانی 1851 تا 2014 به مدت 164 سال از وبسایت ناسا اخذ گشته سپس نقشه ی امواج گرمایی ترسیم و استخراج شد. سپس به تحلیلوبررسی فراوانیوقوع و شدت امواجگرمایی و نیز تغییرات در روند نوساناتسالانه، بیندههای، پنجاهسالهای و بینصدهای آنها پرداخته شد. جهت نیل به اهداف پژوهش از روشهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن، رگرسیون خطی و پل ینومیال و نیز آزمون ناپارمتری من-کندال استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده فراوانی وقوع امواج گرمایی در بازه ی زمانی مدنظر روندی افزایشی ومعنادار داشته و بیشترین فراوانی رخدادامواج در دهه های اخیر بوده است. همچنین شدت امواج گرمایی با افزایش نسبتا معنیدار همراه بوده و شدیدترین امواج گرما در دهه ی آخر قرن 20 و اوایل قرن 21 تا دوره ی حاضر بوقوع پیوسته است. نتایج مقادیرهمبستگی نیز حاکی ازآن بود که شدت و فراوانی رخداد امواج گرم با مقادیر ناهنجاری دمایی اقیانوس وخشکی همبستگی مثبت و معنیدار دارند. در بررسی ارتباط فراوانی وقوع و شدت امواج گرم با داده های 4 گاز گلخانه ای اصلی شامل: (CO2 , CH4, N2O , SF6 )، مشخص شد که جز یک مورد ارتباط معنادار گاز دی اکسیدکربن با رخداد شدیدترین امواج گرمایی در ماه ژوئن، هیچ ارتباط معنیداری بین آنها مشاهده نشد. نتایج آزمون من -کندال بیانگر روند افزایشی و معنیدار در شدت و فراوانی وقوع امواج گرمایی منطقه ی شمالغرب ایران است.
nk href="moz-extension://8b922523-7922-435a-ac74-8ddb59e9beaf/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
محمد حسین ناصرزاده، فریبا صیادی، میثم طولابی نژاد،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده
این پژوهش با هدف شناخت جابجایی مکانی هستههای بارش بهعنوان یک عامل تأثیرگذار در شرایط هیدرولوژیکی آینده ایران به انجام رسید. جهت انجام این تحقیق دو نوع پایگاه داده استفاده قرار گرفت. نوع اول دادهها شامل بارش ماهانه 86 ایستگاه سینوپتیک با طول دوره آماری 2015-1986 و نوع دوم دادههای پیش بینی حاصل از خروجی مدل CCSM4 تحت سناریوهای سهگانه(RCP2.6,RCP4.5,RCP6) از سال 2016 تا 2036 میباشد. پس از جمعآوری و مدلسازی دادهها نقشههای آن در محیط ARCGIS ترسیم گردید. نتایج بررسیها نشان داد که هستههای بارشی در کل پهنه ایران در فصول چهارگانه تغییراتی با روند منفی در آینده خواهد داشت. بهطوریکه ضریب تغییرات بارش در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب برابر با 61/4، 101/4، 58/9و 55/8 درصد در نوسان خواهند بود. نتایج حاصل از بررسی سناریو های سهگانه نشان داد که جابجایی هسته بارشی فصل بهار از سراسر نیمه شمالی کشور به منتهی الیه شمال غرب کشور در مرزهای مشترک ایران، ترکیه و ارمنستان(منطقه ماکو و جلفا)محدود می گردد اما در فصل تابستان، هسته پربارش سواحل شمالی و بخش هایی از شمال غرب کشور به منتها الیه جنوب شرق کشور(اطراف خاش و سراوان) منتقل خواهد شد. در فصل پاییز پهنه پربارش که در سراسر نیمه شمالی کشور قرار دارد به دو هسته مجزا در زاگرس مرکزی(مناطق دنا و زدکوه) و جنوب غرب خزر(منطقه انزلی و آستارا) تغییر مکان خواهد داد و هسته بارشی فصل زمستان از بخش های زاگرس مرکزی و ناحیه خزری به شمال غرب کردستان و جنوب غرب آذربایجان غربی منتقل خواهد شد که این موضوع در تمام سناریوها به چشم میخورد. نکته دیگر اینکه، علاوه بر کاهش پهنههای بارشی، در آینده نیز پهنههای خشکی مساحت بیشتری از کشور را در بر خواهد گرفت.
محمد حسین ناصرزاده، زهرا حجازی زاده، زهرا غلامپور، بهلول علیجانی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
عناصر اقلیمی یکی از مهمترین متغیرهای محیطی تعیین کننده پراکنش جغرافیایی پوشش گیاهی و توزیع زمانی مکانی آن میباشند. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی روابط زمانی مکانی بین عناصر اقلیمی و مقادیر سبزینگی پوشش گیاهی در استان کهکیلویه و بویراحمداست. داده های مربوط به دو عنصر اقلیمی دمای سطح زمین و بارش در مقیاس ماهانه طی دوره آماری (2000-2015) به ترتیب از دو سنجنده MODIS و TRMM برای محدوده استان کهکیلویه و بویراحمد اخذ گردید. داده های مروبط به شاخص پوشش گیاهی بارز شده نیز در مقیاس ماهانه با رزلوشن فضایی 250 متر از محصول MOD13Q1 سنجنده MODIS برای همان دوره آماری اخذ گردید. با استفاده از تحلیل همبستگی فضایی همزمان و با تاخیر، و تحلیل ارتباط تقاطعی اقدام به آشکارسازی ارتباط زمانی مکانی شاخص پوشش گیاهی بارزشده با دو عنصر اقلیمی دمای سطح زمین و بارش گردید. نتایج گویای آن بود که عنصر دمای سطح زمین، در همه ماهها به صورت همزمان بالاترین همبستگی را با پوشش گیاهی داشت و بالاترین همبستگی فضایی بین شاخص پوشش گیاهی و دمای سطح زمین، مربوط به ماههای دسامبر تا مارس بود. در این ماهها توزیع فضایی پیکسلهای حاوی مقادیر بیشینه شاخص پوشش گیاهی، منطبق بر دماهای حداکثر(6 تا 14درجه سانتی گراد) است در حالی که در ماه های، اوریل، می، و اکتبر و نوامبر بیشینه تمرکز پوشش گیاهی در بازه دمایی میانگین، یعنی، 10 تا 16درجه سانتیگراد مشاهده گردید و در مورد ماههای ژوئن تا سپتامبر بیشینه تمرکز شاخص پوشش گیاهی، در بازه دمایی حداقل یعنی 15 تا 17درجه سانتیگراد مشاهده شد ضمن اینکه همبستگی معنیداری نیز در این ماه ها مشاهده نگردید. در مورد ارتباط بارش و شاخص پوشش گیاهی بارز شده، نیز نتایج نشان داد که تنها مقادیر پوشش گیاهی فصل بهار(آوریل تا ژوئن) با یک تأخیر یک نیم ماهه، بالاترین همبستگی را با مقادیر بارش ماهانه دارد. در حالی که برای پوشش گیاهی سایر ماهها، همبستگی معنیداری با بارش، مشاهده نگردید.
علی سعادت، محمد سلیقه، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
هدف از این پژوهش مطالعه تأثیر تغییرات اقلیمی بویژه افزایش دما بر میزان بارش موثر در استان لرستان در با استفاده از روش USDA است. جهت مقایسه شرایط، در دوره قبل و بعد از تغییر اقلیم دو بازه زمانی 5 ساله که بازه زمانی اول 1369تا 1373 و بازه زمانی دوم از 1393 تا 1397 انتخاب شدند. نتایج نشان داد میزان بارش در بازه زمانی اول بیش از بازه زمانی دوم بوده است. فراوانی روزهای بارش، در دوره بعد از تغییر اقلیم، کاهشی بوده است، دما در بازه زمانی دوم افزایش یافته است. تبخیر در بازه زمانی دوم بیشتر شده است. رطوبت نسبی در بازه دوم نسبت به بازه اول کاهش یافته و سرعت باد نیز افزایش نشان داد. با بررسی روند تغییرات دادهها، مشخص شد تغییر اقلیم، باعث افزایش غیر یکنواختی بارش، در دو مقیاس مکانی و زمانی در منطقه مورد مطالعه شده است. به روش ویبول، خشکسالیهای ناشی از وقوع بارش موثر، محاسبه شد؛ و احتمال رخداد بارش موثر در حداقل 5 بازه زمانی آورده شد؛ و نشان داد؛ که در سال 1369 و 1396 رخداد بارش موثر، در منطقه ناچیز بوده؛ لذا اثرپذیری آن زیاد بوده است. همچنین با مدل دوبیف، بارش موثر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت؛ و سالهای با حداقل بارش موثر، برای کشت دیم، با علامت مثبت، یعنی شرایط متناسب و منفی یعنی شرایط نامطلوب به ثپت رسید. بر اساس ضریب خطی، روند بارش در سه ایستگاه خرم آباد، الیگودرز و بروجرد، نشان داد؛ در هر سه ایستگاه، روند کاهشی بوده است. در بررسی توزیع جغرافیایی بارش موثر، نشان داد، در بخش جنوب و جنوب شرقی استان، ضریب بارش موثر، بیشتر از بقیه قسمتهای استان می باشد؛ این ضریب به سمت شمال غرب استان، کاهش می یابد؛ کاهش ضریب بارش موثر بیشتر به دلیل افزایش تبخیر، به این سمت می باشد. تغییرات رخ داده در متغیرهای اقلیمی مورد بررسی بیان کننده این موضوع بود که تحت تأثیر تغییر اقلیم، بارش موثر در منطقه مورد مطالعه کاهش یافته است. کاربرد این مقاله در امور کشاورزی و حفظ منابع آبهای زیر زمینی، که حیات طبیعی وابسته به آن است، مورد توجه می باشد.
مهناز عزیز ابراهیم، محمد سلیقه، محمد حسین ناصرزاده، بهلول علیجانی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
هدف این مطالعه بررسی تغییرات و جابهجاییهای احتمالی در فصول اقلیمی ایران با توجه به تغییر اقلیم است. دادههای دما، رطوبت نسبی، فشار بخار آب، باد و ابرناکی برای 36 ایستگاه، طی 40 سال از سازمان هواشناسی دریافت شد. دادهها به دو سری 20 ساله تقسیم شدند تا امکان مقایسه فراهم شود. دادههای روزانه دمای هر سری زمانی با نرم افزار Spss خوشه بندی، سپس با در نظر گرفتن توالیهای 7 روزه، آغاز و پایان فصول مشخص شد. زمانهای تعیین شده از طریق مدل ریمن مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصل از مقایسه فصول در دو سری زمانی حاکی از آن بود که در تمامی ایستگاهها تغییرات در فصول اقلیمی از ناچیز تا چشمگیر رخ داده است. فصول طبیعی در ایران با فصول تقویمی تطابق ندارد و تغییرات اقلیمی بویژه تغییر دما طی دهه های اخیر باعث جابه جایی و کوتاه و بلند شدن فصلها شده است. با وجود اینکه آغاز و پایان فصلها به طور کلی با تاریخهای تقویمی آنها مطابقت ندارد، اما عمده روزهای این فصلها در دورههای تقویمی آن رخ میدهند. تغییرات رخ داده تنها بر روی طول فصول تاثیر نداشته و این جابه جایی ها باعث تغییر در کیفیت فصول اقلیمی نیز شده است.