67 نتیجه برای دما
علی هاشمی، حجت الله یزدان پناه، مهدی مومنی شهرکی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
متغیرهای اقلیمی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تغییرات پوشش گیاهی محسوب می شوند. امروزه از تصاویر ماهواره ای به طور گسترده ای برای بررسی اثر نوسانات متغیرهای اقلیمی بر تغییرات پوشش گیاهی استفاده می گردد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیر اقلیمی بارش، دما و رطوبت بر تغییرات شاخص¬های پوشش گیاهی باغات پرتقال حسن آباد داراب با استفاده از داده های ماهواره ای میباشد. بدین منظور دادههای مشاهداتی، شامل دادههای فنولوژی درخت پرتقال و دادههای هواشناسی در بازه زمانی دهساله (1385 تا 1395) مربوط به ایستگاه هواشناسی کشاورزی حسنآباد داراب جمعآوریشده است. تصاویر سنجنده مودیس برای سال 1385 تا 1395 با توجه به دادههای زمینی و نقشههای 1:25000 سازمان نقشهبرداری زمین مرجع شدند. این تصاویر برای محاسبه شاخصهای پوشش گیاهی سنجشازدوری شامل شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص وضعیت پوشش گیاهی (EVI) استفاده گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای حداکثر رطوبت، حداقل دما و بارش دارای تأثیر مثبت معنیدار بر متغیر NDVI هستند. بهعلاوه متغیرهای حداکثر دما، حداقل رطوبت دارای تأثیر منفی معنیدار بر متغیر وابسته NDVI و EVI هستند. بهمنظور تعیین اهمیت هریک از متغیرهای مستقل در پیشبینی متغیرهای وابسته از روش شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. یافتهها نشان داد که عناصر اقلیمی بارش، حداقل دما، حداکثر دما، حداقل رطوبت و حداکثر با مقادیر به ترتیب (39/0، 3/0، 13/0، 1/0 و 06/0 ) بیشترین تأثیر را بر EVI دارند. بهعلاوه تاثیر این متغیرها بر شاخص NDVI به ترتیب ضرایب آنها (2/0، 28/0، 22/0، 11/0 و 17/0) میباشد.درنهایت بهمنظور افزایش قدرت توضیح دهندگی مدل از روش رگرسیون ARMAX استفاده شد. نتایج نشان داد استفاده از این روش منجر به افزایش قدرت توضیح دهندگی مدل، کاهش خطای پیشبینی میگردد.
حامد حیدری، داریوش یاراحمدی، حمید میرهاشمی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
مداخلات انسان در عرصههای طبیعی بهصورت تغییر در کاربری اراضی منجر به ایجاد دومینویی از ناهنجاریها و سپس مخاطرات محیطی شده است. این تغییرات گسترده و انباشتی در پوشش و کاربری اراضی، خود را به شکل ناهنجاریهایی از قبیل شکلگیری روانابهای شدید، فرسایش خاک، گسترش بیابانزایی و شور شدن خاک نشان داده است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی واداشتهای دمایی ساختار پوشش اراضی استان لرستان و تحلیل اثر تغییرات کاربری اراضی بر ساختار دمایی استان است. در این راستا از دادههای طبقات پوشش اراضی محصول کامپوزیت MCD12Q2 و دمای سطح زمین محصول MOD11A2 سنجنده MODISاستفاده شد همچنین، به منظور آشکارسازی واداشتهای دمایی هرکدام از پوششهای اراضی استان در خلال فصل گرم و سرد از تکنیک ماتریس تحلیل متقاطع (CTM) استفاده شد. نتایج نشان داد بهطورکلی در سطح استان لرستان 5 طبقه پوشش شامل: اراضی جنگلی، مراتع، اراضی کشاورزی، اراضی ساختهشده و اراضی بایر قابل آشکارسازی بودند. نتایج حاصل از تحلیل ماتریس متقاطع نشان داد که در فصل گرم و فصل سرد به ترتیب پوشش جنگلی (کد 5 IGBP) با دمای 48 درجه سانتیگراد و پوشش اراضی شهری و مسکونی (کد 13 IGBP) با دمای 16 درجه سانتیگراد به عنوان گرمترین کاربری به شمار میروند. علاوه بر آن مشاهده گردید که از سویی واداشتهای حرارتی پوشش اراضی در فصل گرم به حداقل رسیده و تفاوت معنیداری بین ساختار دمایی طبقات پوشش اراضی دیده نمیشود؛ اما در فصل سرد، واداشتهای حرارتی پوشش اراضی بهصورت بارزتری خود را نشان میدهد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس بیانگر آن بود که در دوره سرد سال، برخلاف دوره گرم سال، طبقات پوشش اراضی مختلف؛ به صورت معنی داری (Sig=0.026) واداشت های حرارتی متفاوتی را در سطح استان، ایجاد کرده است. تحلیل تعقیبی شفه بیانگر آن بود که این تفاوت بین طبقات پوشش مراتع و پوشش بیلت آپ بوده است.
زهره مریانجی، فاطمه ستوده، میثم طولابی نژاد، زیبا زرین،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
شناخت و پیش بینی شرایط و ویژگی های اقلیمی در آینده به دلیل اهمیت آنها در تمام جنبه های زندگی امری ضروری است. این تحقیق سعی دارد روند تغییرات دماهای حدی را در منطقه همدان با استفاده از ریز مقیاس کردن داده های گردش عمومی جو پیش بینی و تغییرات آن را بررسی کند. جهت ریز مقیاس کردن دادههای مدل گردش عمومی جو (HadGEM2-ES ) و مدل جفت شده (CMIP5) و تحت سه سناریوی انتشار (RCP2.5, RCP4.5, RCP8.5) از مدل ریز مقیاس نمایی لارس استفاده شده است. برآورد همبستگی داده های شبیه سازی شده و داده های واقعی، مقادیر بیش از 95/0 را برای تمامی ماهها نشان میدهد. همچنین P_value آزمونهای آماری حاصل از خروجی مدل، مقادیر قابل پذیرش در عملکرد مدل را در تولید و شبیه سازی نشان داد. در نتیجه دادها از 2011 تا 2050 استخراج و مورد بررسی روند قرار گرفت. جهت آشکار سازی تغییرات روند، دادهها در سه بازه زمانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد در سناریوی خوشبینانه (RCP2,5,) روند محسوسی درمیانگین و حداقل دما دیده نمی شود حال آنکه در سناریوی RCP4.5)) و RCP8.5روندهای معناداری در داده ها دما مشاهده می شود و بر این اساس افزایش 1 درجه ای میانگین دمای حداقل، گویای تغییرات آب و هوایی شدیدی است که خصوصا در فصل سرد باعث تغییر نوع بارش می گردد همچنین بر اساس بررسی روند دادها افزایش معنیدار میانگین حداکثر دما در مقیاس سالانه و ماهانه در هر سه سناریوی مورد بررسی، نشان دهنده بحران زیست محیطی پیش رو خواهد بود.
دکتر مهدی چراغی، دکتر حسین طهماسبی مقدم، دانشجوی کارشناسی ارشد محمدرضا نعمتی، دانشجوی دکتری سعید نصیری زارع،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
بدون تردید توسعه گردشگری در هر منطقهای نیازمند شناسایی دقیق محدوده و ارائه تسهیلات و خدمات موردنیاز گردشگران است که آسیبشناسی ارائه خدمات، از جهت برنامهریزی در تمامی سطوح برای دستیابی به توسعه موفق گردشگری ضروری است. این تحقیق به آسیبشناسی ارائه خدمات و اولویتبندی مقاصد گردشگری از لحاظ پتانسیل گردشگری در استان زنجان پرداخته است. تحقیق بهصورت ترکیبی کیفی و کمی که روش جمعآوری اطلاعات بهصورت مصاحبه و پرسشنامه بود. جهت تحلیل مصاحبه از مکسکیودا، برای ارزیابی معیارها از مدل تحلیل سلسله مراتبی و برای توزیع جغرافیایی مقاصد گردشگری نیز از مدل جغرافیایی استفاده شد. براساس یافتههای تحقیق استان زنجان علیرغم ظرفیتهای مناسب گردشگری، دچار مشکلات فراوانی مانند کمبود امکانات، بیثباتی در سیاستهای ارتقای کیفیت خدمات گردشگری و عدم مدیریت و برنامهریزی در توسعه گردشگری است و هنوز از پیشرفت مناسبی در این زمینه برخوردار نشده است. پایین بودن سطح عمومی خدمات و ناهماهنگی در برنامهریزیها و نگاههای متفاوت به گردشگری دو مشکل اساسی بخش خدمات گردشگری در استان زنجان است؛ اما براساس توزیع جغرافیایی، مقاصد گردشگری: گنبد سلطانیه، دودکشهای جن، معدن انگوران، اقامتگاه بومگردی اولجایتو، اقامتگاه بومگردی سلطانیه، هتل بوئتیک، عمارت ذوالفقاری، ائل داغی، پل سید محمد، مسجد جامع زنجان، خانه خدیوی، کوههای رنگی در خوشه اول قرار دارند این بدین معنی است که مقاصد گردشگری موردنظر دارای توانمندیهای بالایی که جمعیت بیشتری نیز دارند، احاطه شدهاند که میبایست بهعنوان مناطق اولویت در برنامهریزی و توسعه خدمات قرار بگیرند.
فائزه شجاع، سلیمه صادقی، علی اکبر شمسی پور، Eduardo Gomes،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی ظرفیت تعدیل گرما (HMI) در محدوده کلانشهر تهران و با استفاده از رویکرد نوین مدل خنککنندگی شهری (UCM) در یک بستر فضایی انجام شده است. UCM نقشههایی از شاخص تعدیل گرما تولید میکند که ظرفیت سرمایش فضاهای سبز شهری را در تمام طبقههای کاربری اراضی در یک مکان و با در نظر گرفتن پارامترهای متعدد مانند تبخیر و تعرق، سایه ایجادشده توسط درختان، سپیدایی، دمای هوای حومه شهر، شدت اثر جزیره گرمای شهری، فاصله اختلاط هوا و حداکثر فاصله خنککنندگی تخمین میزند. ارزیابی نقش متغیرهای محیطی مؤثر بر UCM در منظر موردمطالعه بیانگر این بود که در مناطق 1 ، 22 و بخشهای شمالی منطقه 4 شهرداری تهران با کاربری درختان تنک، درختچه و بوتهزار، چیدمانهای باز و کم ارتفاع و سطوح آبی، شدت اثر جزیره گرمایی به کمترین مقدار خود رسیده و اختلاف دمای بین شهر و حومه در بازه 0 تا 3/1 درجه سلسیوس متغیر است؛ اما بیشینه شدت جزیره گرمای شهری در بخشهای مرکزی منطقه مطالعاتی (مناطق 21، 13 و 14) با بافت فشرده و متراکم و گسترش سطوح نفوذناپذیر مشاهده میگردد که حداقل مقادیر شاخص تبخیر و تعرق (12/0-45/0) و سپیدایی (09/0- 16/0) نیز در این نواحی متمرکز گردیده است. مبتنی بر این پارامترها توزیع مکانی شاخص HMI در چشمانداز موردبررسی نشان داد که ظرفیت خنککنندگی در منطقه موردمطالعه از 08/0 در نواحی مرکزی شهر تا 9/0 در مناطق تحتتأثیر فضاهای سبز مختلف و همچنین بدنههای آبی متفاوت است. در واقع بیشینه شاخص ظرفیت خنککنندگی در کاربری با پوشش درختان انبوه و پراکنده در منطقه متمرکز گردیده که این نواحی توانستهاند با ظرفیت 63 درصدی خنککنندگی، بهطور متوسط 48/2 درجه سلسیوس از اثر جزیره گرمایی را خنثی نمایند. روش بهکاررفته در این پژوهش میتواند بهعنوان مرجعی برای طراحان شهری در ادغام رویکردهای خنکسازی شهری و راهبردهای کاهش جزیره گرمایی، در برنامهریزی و طراحی مناطق شهری به کار گرفته شود.
فریدون بابایی اقدم، رحیم حیدری چیانه، قاسم رحیمی فرد،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تصویر مقصد و کیفیت خدمات بر رقابتپذیری مقاصد گردشگری موردمطالعه: شهر تبریز نگارش شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری را گردشگران ورودی به شهر تبریز تشکیل میدادند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود 384 نفر برآورد گردید. به منظور جمعآوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن به تأیید کارشناسان رسید. همچنین برای بررسی پایایی از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج حاصل از این آزمونها تأیید کننده پایایی پرسشنامه مورداستفاده بود. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها و اطلاعات این پژوهش از نرمافزارهای spss و لیزرل استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی فرضیههای پژوهش نشان داد که تصویر مقصد و کیفیت خدمات بر رقابتپذیری مقاصد گردشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد. به گونهای که با استناد به ضریب مسیر بهدستآمده برای این دو متغیر مستقل میزان تأثیر متغیر تصویر مقصد بر رقابتپذیری مقاصد گردشگری بیشتر از کیفیت خدمات بود.
دکتز سعیده فخاری،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
بررسی آگاهی جامعه محلی نسبت به توسعه اکوتوریسم برای برنامهریزی آینده بسیار مهم و ضروری است. اکوتوریسم در هر منطقهای بر الگوی زندگی افراد بومی و شرایط اقتصادی - فرهنگی آنها تأثیر میگذارد. در مقابل، اکوتوریستها نیز تحت تأثیر فرهنگ جامعه میزبان و ارزشهای موجود در آن قرار میگیرند. از این رو، این مطالعه به بررسی آگاهی جامعه محلی نسبت به حمایت از توسعه اکوتوریسم در شهر دماوند میپردازد. به دلیل حفظ تنوع زیستی منحصربهفرد، شرایط اقلیمی و بازدید فراوان گردشگران و اکوتوریستها از این منطقه، جامعه محلی نیازمند آگاهی از اکوتوریسم میباشد که ضرورت انجام این پژوهش را موجب گشته است. جامعه هدف این مطالعه جامعه محلی ساکنان شهر دماوند است. براین اساس، دادهها از طریق یک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد که برای تعیین روایی آن علاوه بر نظرخواهی از متخصصان (روایی صوری)، از روایی همگرا استفاده شد. به منظور محاسبه پایایی آن از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بهره گرفته شد. یافتههای حاصل آمار استنباطی که با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی (نرمافزار Smart PLS ) انجام پذیرفت، نشان داد که چهار مؤلفه پژوهش (آگاهی جامعه محلی، فقر اقتصادی، فقر فرهنگی و توسعه اکوتوریسم) دارای همگنی و پایایی مورد تأیید است و آگاهی جامعه محلی بر توسعه اکوتوریسم با نقش میانجی فقر فرهنگی با مقدار آماره آزمون 4.195 و فقر اقتصادی با مقدار آماره آزمون 5.397 رابطه معنیداری دارد. نتایج نشان داد، آگاهی جامعه محلی بر توسعه اکوتوریسم با مقدار آماره آزمون 2.032 نشاندهندهی پایین بودن سطح آگاهی جامعه محلی نسبت به توسعه اکوتوریسم است.