704 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
دکتر احمد رشیدی نژاد، دکتر مراد کاویانی راد، دکتر افشین متقی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
مجموعه امنیتی، گواه بر مجموعهی واحدی از کشورهاست که فرآیند «امنیتسازی» و «ناامنسازی» این گروه از کشورها در پیوند فزاینده با یکدیگر است. به عبارتی نگرانی اصلی امنیتی آنها به اندازهای درهمتنیده است که مشکلات امنیتی آنها نمیتواند جدای از هم، واکاوی و راهکاریابی شود. بر بنیاد چنین شناسهای «مجموعههای هیدورپلیتیک» شامل آن دسته از کشورها است که از نظر «جغرافیایی»، مالک و از نظر «فنی»، استفادهکننده بخشی از رودخانه مشترک هستند. کشورهایی که چه بسا مرز جغرافیایی مشترک هم ندارند، اما منابع آبی مشترک (رودها، دریاچهها و آبخوانها)، آنها را در قالب یک منطقه شناسانده، مسائل امنیتی و هیدروپلیتیک هر یک از اعضای آن مترادف با «امنیت ملی» و «امنیت هیدروپلیتیک» سایر کشورهای عضو است. روششناسی حاکم بر پژوهش حاضر که ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد، با مبنا قرار دادن حوضههای آبریز بینالنهرین و هیرمند، بر این فرض استوار است که؛ در یک مجموعه هیدروپلیتیک، همانگونه که تهدید امنیت آبی هر یک از کشورهای عضو، ممکن است به تهدید امنیت ملی دیگر اعضا بیانجامد، تهدید امنیت ملی هر یک از کشورهای مجموعه، ممکن است موجب تهدید امنیت آبی دیگر اعضا گردد. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانهای (کتب، نشریات و اینترنت) گردآوری شده است. نتیجه پژوهش نشان داد که چگونه با بروز ناامنی در افغانستان (در دورههای زمانی مختلف)، امنیت هیدروپلیتیک در بخشهای از ایران به مخاطره افتاده است. در حوضه بینالنهرین نیز تغییرات آب و هوایی و نادیده گرفتن امنیت هیدروپلیتیک سوریه از سوی ترکیه (با بستن دریچه سدها) در بروز بحران داخلی سوریه نقشآفرین شده، با بازتاب بحران، امنیت سایر کشورهای حوضه از جمله ترکیه، عراق و ایران نیز مورد تهدید قرار گرفته است.
المیرا عظیمی مهرورز، داریوش ستارزاده، لیدا بلیلان، اکبر عبدالله زاده طرف، مهسا فرامرزی اصل،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
چکیده
تأمین فضاهای شهری مناسب، به خصوص فضاهای باز و طبیعی، تأثیر غیرقابل انکاری بر دستیابی به شهرهای سلامت محور و به خصوص تأمین سلامت روان شهروندان دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین تاثیر شاخصهای اجتماعی فضاهای عمومی بر سلامت روان شهروندان پذیرفت. این پژوهش ازنظر نوع هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری دادههای تحقیق از روش پیمایش (پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش ساکنان شهر اردبیل بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. آزمون فرضیه های پژوهش از طریق معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس صورت پذیرفت. به منظور جمع آوری دادههای میدانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پایایی و روایی آن از طریق آزمونهای آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی واگرا مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد عوامل اجتماعی بر سلامت روان شهروندان در فضاهای عمومی شهر تاثیر مثبت و معناداری دارد. مقدار ضریب مسیر بدست آمده برای تاثیر عامل اجتماعی بر سلامت روان شهروندان برابر با 0/52است به گونهای که این عامل قادر است که 0/27 از واریانس متغیر وابسته یعنی سلامت روان شهروندان را پیش بینی نماید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که شاخصهای اجتماعی یعنی امنیت، روابط اجتماعی و اجتماع پذیری فضاهای عمومی شهری بر سلامت روان شهروندان تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین شاخصهای اجتماعی، شاخص امنیت دارای بیشترین ضریب مسیر است.
دکتر حبیب اله فصیحی، دکتر طاهر پریزادی، خانم ناهید نوری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
هدف این مقاله بررسی مؤلفه های طبیعی و کالبدی شهرکوهدشت از نظر آسیب پذیری در برابر زمینلرزه است. کوهدشت شهری با 90 هزاز جمعیت و حدود 540 هکتار مساحت است که در غرب استان لرستان قرار دارد. داده های مورد تحلیل از شیپ فایلهای اطلاعاتی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، شیپ فایل کاربری اراضی شهری در سال 1399 و شیپ فایلهای زمین شناسی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی ایران فراهم آمده و حسب نیاز و بر اساس مشاهدات، عوارضی نیز به آنها افزوده شده است. تحلیل ها به کمک سیستماطلاعات جغرافیایی و محاسبات آماری از جداول اطلاعاتی و نقشه های استخراج شده با استفاده از نرم افزار اکسل صورت پذیرفته است. یافته های تحقیق دلالت بر این دارند که محدوده مورد مطالعه بر حسب سابقه رخداد زمین لرزه، در پهنه ای با خطر متوسط قرار گرفته اما فاصله نزدیک آن تا گسلهای فعال، می تواند هشداری بر امکان وقوع زمین لرزه های مخرب باشد. نسبت بالای ساختمانهای غیرمقاوم، تراکم بالای ساختمانی در برخی قسمتهای شهر و وجود دو جایگاه سوخت در میانه بافتهای مسکونی، مهم ترین مؤلفه های آسیب زا بوده و در مقابل وسعت فضاهای باز، نسبت بالای مساکن حیاط دار، تراکم کم جمعیت و نفوذپذیری بافت از نقاط قوت مهم در این زمینه به شمار می روند. پهنه مرکزی شهر که خاستگاه اولیه تکوین شهر است از بقیه قسمتهای شهر آسیب پذیرتر است و به دلیل وجود بازار و کانونهای حیاتی شهر در این قسمت، عطف توجه در برنامه ریزی های آتی را ضروری می نماید.
شهرام امامقلی، غلامرضا جانبازقبادی، پرویز رضایی، صدرالدین متولی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
دما از عناصر اساسی اقلیم است لذا تغییرات ناگهانی یا کوتاهمدت و دراز مدت آن میتواند ساختار آبوهوای هر محلی را دگرگون سازد. موجهای گرمایی شدید از مهمترین بلایای آب و هوایی بوده که تأثیرات گستردهای بر فعالیتهای مختلف انسانی دارند وزمانی که از شدت و فراوانی بالایی برخوردار شوند، میتوانند معضلات عمدهای تولید نمایند. در این پژوهش برای بررسی روند سری زمانی فراوانی 49ساله (2019-1970) رخدادهای امواج گرم شهر تهران از دو نمایه روزهای گرم و امواج گرم (روزهای گرم با تداوم 2 روز و بیشتر) از آماره ناپارامتریک تحلیل روند Sens استفاده شده که نتایج آن در همه ایستگاهها بیانگر وجود یک روند افزایشی هم در تعداد روزهای گرم شهر تهران و هم در فراوانی رخدادهای امواج گرم در 5 ایستگاه سطح شهر تهران بوده است. در این پژوهش دو موج گرم در شهر تهران شناسایی شد که موج اول در سال 2010 بخش وسیعی از نواحی مرکزی و غربی کشور را در بر گرفته اشت و موج دوم در سال 2013 بود که در همه ایستگاههای تهران و حتی بسیاری از استانهای کشور ثبت شده است. نتایج تحلیل توزیع فضایی دمای موج گرم در سطح بلوک های آماری شهر تهران بیانگر آن بود که عموما مناطق مرکزی شهر تهران شامل مناطق6، 7، 8، 10،11، 12، 14، 15، 4، 7، و 19 به صورت معنی داری درگیر دماهای بحرانی ناشی از حاکمیت موج گرم بوده است در حالی که بخش های شمالی شهر تهران تحت تاثیر شدتهای پایینتر موج گرم بوده است.
- محمد رضا قربانی پارام، - پویان شهابیان، - وحید دینارانی، - روناک نجفی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
کیفیت محیط شهری از شاخص های مهم توسعه هر شهر محسوب می شود. در این زمینه نوع الگوی قابل استفاده در شهرها می تواند تاثیرگذاری زیادی داشته باشد که شهرسازی بیوفیلیک با توجه به ارتباط و محوریت آن با طبیعت، از مهمترین این الگوها است. هدف این تحقیق تببین معیارهای کیفیت محیط شهر تهران با توجه به مولفه های شهرسازی بیوفیلیک است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها از طریق روش پیمایشی است. ابزار تحقیق پرسش نامه بوده که روایی آن از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را نیز کارشناسان و متخصصان شهری اعم از دانشگاهیان و کارشناسان شهر تهران تشکیل داده اند .با توجه به نبود آمار در این زمینه، محدودیت های کرونایی و هزینه ای، تعداد 120 کارشناس به عنوان حجم نمونه تعیین شد. نتیجه تحقیق نشان داد که شاخص های ساختاری-کارکردی، محتوایی و کالبدی-فضایی کیفیت محیط شهری تهران بر اساس شهرسازی بیوفیلیک در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی میانگین و جهت معناداری بیانگر ضعیف بودن این شاخص ها و عدم توجه به شهرسازی بیوفیلیک در برنامه ریزی این شهر است. همچنین نتایج مدلسازی معادلات ساختاری تایید نمود که شاخص های ساختاری-کارکردی، محتوایی و کالبدی-فضایی شهرسازی بیوفیلیک می تواند در ارتقاء کیفیت محیط شهری تهران موثر باشد که بیشترین تاثیرگذاری و تببین نیز مربوط به شاخص ساختاری –کارکردی با تبیین 34/0 بوده است. بنابراین شهرسازی بیوفیلیک در الگوی برنامه ریزی شهر تهران مورد تاکید نبوده است اما نتایج از تاثیرگذاری آنها در بهبود کیفیت محیط این شهر در صورت استفاده اشاره دارد.
طاهره کریمی، امیر کرم، پرویز ضیائیان فیروز آبادی، سید محمد توکلی صبور،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
چکیده
حوضه آبریز الموت رود در استان قزوین، همه ساله شاهد مخاطرات دامنه ای و زمین لغزش های متعددی است که زیان های قابل توجه اقتصادی و بعضاً جانی به همراه دارد. تشخیص مناطق ناپایدار دامنه ها از طریق ویژگی های بافت خاک به دلیل مشکلات تهیه نمونه های خاک در مناطق کوهستانی، کاری دشوار است. به همین دلیل در پژوهش حاضر با استفاده از داده های راداری سنتینل یک A، با تعیین میزان درصد رس و شن موجود درخاک نقشه ی بافت خاک در اعماق 10، 60، 100 و 200 سانتی متری با دو الگوریتم جنگل تصادفی(RF) و ماشین بردار پشتیبان(SVM) در منطقه الموت شرقی تولید شد که با نمونه های پروفیل خاک صحت سنجی گردیدند. نتایج حاکی از دقت بیشتر شاخص کاپا در مدل RF در سه عمق 10، 60 و 100 سانتی متری بود. سپس با استخراج نقشه ی رطوبت خاک از داده های سنتینل 2، همزمان با بررسی زاویه اصطکاک داخلی انواع خاک های منطقه، در مقایسه با میزان شیب دامنه ها، انحنای پروفیل و فرم دامنه های محدب و مقعر (واگرا و همگرا)، نواحی ناپایدار در زمینه ی حرکات دامنه ای در دو مدل RF و SVM مشخص شده و با داده های GPS، بازدیدهای میدانی و گوگل ارث، اعتبارسنجی گردیدند. یافته های پژوهش نشان می دهد، نقشه ناپایداری منتج از مدل RF، از میزان دقت بالاتری (93/0 AUC=)، نسبت به نقشه ناپایداری منتج از مدل SVM (90/0 AUC=) برخوردار است و در نواحی با شیب متوسط تا بالا و با بافت خاک لوم رسی ماسه ای و لوم ماسه ای ناپایداری بیشتری وجود دارد. این روش در تهیه نقشه بافت خاک، تعیین نواحی ناپایدار دامنه ها در مقابل حرکات توده ای و زمین لغزش، تعیین نواحی آسیب پذیر در مناطق کوهستانی و کاهش خسارات مالی و جانی مزایای زیادی دارد.
اقا علی شماعی، خانم مینا حیدری تمرآبادی، خانم مرجان حیدری تمرآبادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
امروزه یکی از مشکلات اساسی در کارایی فضاهای شهری، نامناسب بودن این فضاها برای حضور و فعالیت افراد معلول است. رویکرد بازآفرینی فضاهای شهری به عنوان یک اصل در بهینهسازی و ارتقاء کیفیت فضاهای شهری مطرح گردیده میشود. بنیان و اساس بازآفرینی فضاهای شهری نگاه جامع به اثرات بهینهسازی این عرصهها بر کیفیت زندگی شهروندان به ویژه افراد معلول در اماکن عمومی است. از این رو در این پژوهش کیفیت فضایی منطقۀ 6 کرج با توجه به محدودیتهای حرکتی افراد معلول تحلیل گردیده است. به منظور گـردآوری دادهها از روش کتابخانهای و پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق افراد کمتوان حرکتی و مبتلایان به کوتولگی است. بدین منظور برای بررسی وضع موجود پرسشنامهای توسط مبتلایان به آکوندروپلازی و معلولین حرکتی تکمیل شده است. با استفاده از آزمون T تکنمونهای کیفیت محیط شهری منطقه مورد سنجش قرار گرفت و در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی رگرسیون چندگانه، شاخصهای تاثیرگذار بر کیفیت محـیط شـهری منطقـه مـو رد شناسـایی قرارگرفت. نتایج آزمون T تکنمونهای نشان داد که از نظر ساکنان کمتوان و ناتوان حرکتی کیفیـت و رضـایت از محـیط شـهری منطقه 6 در سطح بالایی قرار ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که در سطح ویژگیهای کالبـدی در منطقه، زیرشاخص «کیفیت فضاهای عمومی و سبز» بیشترین تاثیر بر میزان رضایت شهروندان را دارا میباشد. در سطح ویژگیهای اجتماعی– اقتصادی، زیرشاخص «هزینههای حملونقل» دارای بیشترین تاثیر میباشند. در سطح ویژگیهـای مدیریتی، زیرشاخص «صدور مجوز برای کارآمدسازی فضا» بیشترین تاثیر را دارند. میزان اهمیت شاخصها از فردی به فرد دیگر و از محلهای به محله دیگر متناسب با تواناییهای فردی و نیازها این افراد متفاوت است، اما همانطور که یافتهها گویا هستد برای نیاز افراد کمتوان حرکتی در منطقه 6 اقداماتی برای بهینهسازی محیط شهری این منطقه در جهت آسایش اجتماعی، محیطی صورت نگرفته است.
اقای ایرج محموپور، دکتر حسین حاتمی نژاد، دکتر رحمت اله فرهودی، دکتر جمیله توکلی نیا،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
زیست پذیری مفهومی پیچیده و چندبُعدی دارد و تضمینکننده عملکرد اکوسیستم از کوچکترین واحد جغرافیایی تا سطح کره زمین یا بهعبارتیدیگر از سطوح محلی تا سطوح جهانی است و الگوهای آن از یک منطقه به منطقه دیگر کاملاً متفاوت است. در این راستا، در سه دهه گذشته، علاوه بر اﺛـﺮات ﻣﺨـﺮب اﻧﺴﺎﻧﻲ، کاربرد منابع و صنایع مضر، آﻟﻮدﮔﻲ ﺷﺪﻳﺪ ﺟﻮی، ﻧـﺎزک ﺷـﺪن ﻻﻳـﻪ ازن، ﺗﺸـﺪﻳﺪ ﭘﺪﻳﺪه گلخانهای و اﺛﺮات ﻣﺘﻌﺪد ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ پدیدهها، در شهر تهران و منطقه 11، موجب آلودگیهای متنوع زیستمحیطی و ﺗﺨﺮﻳـﺐ ﻣﻨـﺎﺑﻊ و ﻛـﺎﻫﺶ ﻓﻀﺎﻫﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ شده است که ﻧﻴﺎز ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺑـﻪ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺘﻲ ﺳﺎﻟﻢ را افزایش داده است. بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که بهصورت سیستمی و نظاممند پیشرانهای کلیدی مؤثر بر زیست پذیری با تأکید بر شاخصهای زیستمحیطی در منطقه 11 کلانشهر تهران شناسایی و تحلیل شوند. در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 57 عامل اولیه در یازده حوزه مختلف استخراجشده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفهها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرمافزار میکمک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل در نرمافزار میکمک، حاکی از ناپایداری سیستم در محدوده موردمطالعه است و بر همین اساس پنج دسته متغیر مورد شناسایی قرار گرفت. درنهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، هفت عامل اصلی بهعنوان عوامل کلیدی در زمینه زیست پذیری با تأکید بر شاخصهای زیستمحیطی منطقه مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشرانهای موردبررسی نیز، متغیرهای وضعیت حملونقل عمومی (سرعت، دقت، اطمینان، ایمنی، امنیت، راحتی، صرفه اقتصادی) و دسترسی عموم به فضای سبز بیشترین تأثیر را بر زیستپذیری در محدوده موردمطالعه داشتند.
ثریا دریکوند، بهروز نصیری، هوشنگ قائمی، مصطفی کرم پور، محمد مرادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
گرمایش ناگهانی پوشن سپهری، به طور بارزی بر آب و هوای سطح زمین اثر گذار است. در این پژوهش تغییرات بارش در زمان رخ داد این پدیده مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، پس از آشکارسازی گرمایش های رخ داده در طول دورهی مورد مطالعه(1986-2020)، 18 گرمایش شناسایی شد. دهک 5 برای آستانهی نرمال و دهک 9 برای آستانهی بارشهای سنگین برای دادههای بارش 117 ایستگاه محاسبه شد. و میزان اختلاف از نرمال بارش به دو صورت بررسی شد. ابتدا، بارش در زمان وقوع گرمایش،با میانگین بلند مدت، به تفکیک ماه مقایسه شد و سپس روند تغییرات بارش در قبل، هم زمان و بعد از وقوع گرمایش بررسی شد. در نهایت این نتایج به دست آمدند. گرمایشهای رخ داده در هر ماه اثر یکسانی بر تغییرات بارش اعمال نمیکنند. در گرمایشهای رخ داده در ماه دسامبر، ژانویه و فوریه، شمالغرب در بیشترین تغییرات بارشی و بالاتر از نرمال به سر میبرد و درصد احتمال بارشهای بالای دهک 9، تا 65 درصد افزایش مییابد. نواحی غربی و جنوب غرب نیز دارای بارشهای بالاتر از میانگین هستند و نیز احتمال وقوع بارشهای سنگین، بالا میباشد. بارش در سواحل دریای خزر ارتباط معکوسی را با گرمایش نشان میدهد به طوری در تمام بررسیهای این پژوهش کمبود بارش در زمان رخ داد گرمایش در این نواحی چشمگیر است. مناطق جنوبی در تمام رخدادههای گرمایش دچار بارش کمتر از نرمال هستند. مرکز ایران در گرمایشهای ماه مارس دارای بارش بالاتر از میانگین میباشد. شرق ایران نیز در گرمایشهای ماه مارس دارای بارشهای شدیدی نسبت به نرمال میباشد.
حسین شمسی دارغلو، رحمت محمدزاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
نظریهی لفور درزمینهی تولید فضا بسیار موردتوجه قرارگرفته است و اهمیت آن بهویژه در این است که آن را بهطور سیستماتیک در مورد مقولههای شهر و فضا بهصورت یک تئوری اجتماعی جامع و قابلفهم ادغام میکنند. برنامهریزی سنتی کاربری زمین بهصورت کاملاً انتزاعی و صوری بوده و از مؤلفههای ادراکی و معنایی تهی میباشند ولی رهیافت تریالکتیک لفوری اینگونه نبوده و از سه شأن (پرکتیس فضایی-بازنمایی فضایی و فضای بازنمایی) که در ارتباط با یکدیگر و بهصورت مشارکتی و همزمان در لحظه شکل میگیرند، یک کل را تولید میکنند. این پژوهش دارای روش توصیفی و تحلیلی و ازلحاظ هدف، بنیادی است. تحولات ناشی از ورود پارادایمهای نوین در رویکردهای برنامهریزی شهری و طراحی شهری که ماهیت متفاوتی را برای نظام راهبردی تغییرات توسعهی شهری قائل است و از سوی دیگر توجهات جدید به فضا و بااهمیت یافتن مفهوم فضای زیسته، به نظر میرسد رویکرد تریالکتیکی لفور برخلاف برنامهریزی سنتی کاربری زمین به فضای روزمره و تجربهی زیستهی ساکنان ارج بیشتری قائل است و میتواند فضاهایی را ایجاد کند که حس مکان و احساس تعلق ساکنان را به فضای زندگیشان را بیشتر نماید. مرور مفاهیم نشان میدهد مفهوم فضای زیسته (فضای انتزاعی - انضمامی) متأثر از رهیافتهای مختلف فلسفهی علم (تفسیرگرایی و انتقادی) بوده و اکنون نیز شاهد یک تغییر رهیافتی (پارادایمی) است، که میتواند دگرگونیهای اجتماعی را نشان دهد. این مطالعه نشان میدهد فضا – مکان (فضای زیسته یا مکان- عشق) برخلاف تعریف پیشین فضا که مبتنی بر رهیافتهای پوزیتویستی (فضاهای ذهنی و ادراکی)، انتزاعی و عامگرا، عمدتاً یک محدودهی مرزبندی شده از فضاست که واجد ویژگیهای کالبدی - انضمامی است و بهواسطهی تجربهی انسانی شکل میگیرد و سرشار از معنا میشود.
دکتر مراد کاویانی راد، خانم آسیه سپهوند،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
انتقال آب استان لرستان به حوضه آبریز مرکزی، مدیریت ناکارای منابع آبی، افت سطح آبخوانها و کاهش سطح آب روخانهها به تهدید امنیت آب و بروز چالشهای هیدروپلیتیک در حوضههای رودخانهای استان انجامیده است. تهدیدها و چالشهایی که شناسایی آنها میتواند از وقوع مشکلات و بحرانهای آینده جلوگیری کند. پژوهش حاضر که از نوع کاربردی و از نظر روش آمیخته (کمی و کیفی) است با هدف واکاوی چالشهای هیدروپلیتیکی حوضههای رودخانهای استان لرستان با استفاده از رویکرد آینده پژوهی انجام شده است. جامعه آماری کارشناسان/خبرگان مسائل آب، قتصادی، سیاسی و پژوهشگران جغرافیایی و علوم اجتماعی هستند. با استفاده از روش نمونهگیری غیراحتمالی، به صوت هدفمند و با اشباع نظری 30 کارشناس انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه تاثیرات متقابل آیندهپژوهی و برای تحلیل دادهها از مدل ساختاری و نرمافزار میکمک (MICMAC) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مهاجرت اجباری جوانان به مناطق صنعتی و مرکزی (23+)، ایجاد درگیری در شبکههای مجازی بر سر منابع آب و انتقال آن (23+)، کاهش میزان تولید محصولات به دلیل کم آبی (15+)، تشدید تقابل میان افراد و گروههای بهرهبردار آب (کشاورزان، دولت و صنعت) (13+)، وقوع درگیری و نزاع محلی بر سر منابع آب (13+)، تهدید امنیت سیاسی (13+)، تهدید تعادل از محیط زیست (11+) و افت کمی و کیفی منابع آب سطحی و زیرزمینی (6+) مهمترین چالشهای هیدروپلیتیکی حوضههای رودخانهای استان لرستان به شمار میروند. در راستای پژوهش پیشنهادهایی برای پژوهش حاضر و تحقیقات آینده داده شد. نوآوری این پژوهش بر خلاف مطالعات گذشته، شناسایی چالشهای هیدروپلیتیکی از منظر حوضههای رودخانهای و رویکرد آینده پژوهی است.
علی اکبر سالاری پور، بنیامین حسن زاده باغی، امیرحسین نوربخش، زهرا سیف ریحانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
در دنیای امروزی با توجه به فراگیرشدن اینترنت و اطلاعات الکترونیکی، یکی از وظایف مدیریت شهری جهت ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، دسترسی و استفاده مطلوب آنان به خدمات الکترونیک شهری است. این خدمات به دلیل کاهش نیاز به حرکت فیزیکی
شهروندان، کاهش ترافیک و آلودگی و افزایش دسترسی به خدمات، میتوانند به بهبود وضعیت جغرافیایی شهر کمک کنند. اما چنانچه مدیریت شهری نتواند در بکارگیری و پیادهسازی این نوع از خدمات، به نحو مناسب ایفای نقش نماید، نگرش منفی نسبت به خدمات الکترونیک در شهروندان شکل میگیرد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تاثیر عملکرد مدیریت شهری بر کیفیت زندگی و قصد رفتاری استفاده از خدمات الکترونیک شهری با تاکیدبر رضایت شهروندان در کلانشهر مشهد است. در این پژوهش، از طریق مطالعات کتابخانهای، مرور ادبیات و پژوهشهای پیشین، 67 شاخص (گویه) در قالب 19 مولفه، استخراج و دستهبندی شده است. پس از محاسبه حجم نمونه آماری پژوهش از طریق فرمول کوکران، 478 پرسشنامه از شهروندان مشهد جمعآوری شد. دادهها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با به کارگیری نرمافزار Smart PLS3 موردارزیابی قرارگرفتند. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که مولفه «پیوندها» با ضریب مسیر 87/0 در رابطه با عملکرد مدیریت شهری و مولفه «آسانسازی فعالیت» با ضریب مسیر 841/0 در ارتباط با رضایت شهروندان از خدمات الکترونیک بیشترین تاثیر را دارند. عملکرد مدیریت شهری با ضریب مسیر 717/0 بر رضایت شهروندان از خدمات الکترونیک تاثیر میگذارد. همچنین این دو عامل به ترتیب با ضرایب مسیر 58/0 و 252/0 بر کیفیت زندگی تاثیر میگذارند و رضایت از خدمات الکترونیک با ضریب مسیر 757/0 بر قصد رفتاری شهروندان تاثیرگذار است. این نتایج میتواند مدیریت شهری مشهد را در دستیابی به شهری با خدمات الکترونیک مطلوب و مورد رضایت شهروندان یاری نماید.
محمد رادمان، محمد سلیقه، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
با هدف بررسی وضعیت روند و تغییرات آبدهی رود کارون، سه زیر حوضه زز، بازفت و بشار از سرشاخه های این رود انتخاب شدند. دلیل انتخاب این حوضه ها، نزدیکی به کانون های آبگیر زاگرس میانی و نیز قرار گرفتن در بالادست سدها بوده است.
تمامی داده های مورد نیاز (از سال آبی 57-1356 تا 96-1395) از شرکت مدیریت منابع آب ایران دریافت شدند و با آزمون های کولموگروف اسمیرنف، چولگی و کشیدگی داده ها و همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفتند. سپس، آزمون رگرسیون خطی جهت پی بردن به تاثیر دما و بارش بر دبی رودها و آزمون من ـ کندال جهت مشخص شدن روند و نقاط جهش، انجام شدند. نتایج بررسی داده ها نشان داد که همه آن ها در شرایط نرمال قرار دارند اگر چه تا حدودی از کشیدگی و چولگی برخوردارند. در آزمون همبستگی پیرسون نیز مشخص شد بین داده های هواشناسی و هیدرومتری، همبستگی وجود دارد.
مدل رگرسیون مورد استفاده، تغییرات میان بارش و دبی را (بر خلاف دما و دبی) به خوبی نمایان کرده است. از سوی دیگر، کارکرد بالای مدل در تبیین تغییرات دبی نسبت به بارش را شاهد هستیم. طبق نمودارهای رگرسیون، روند نزولی بارش و دبی و افزایشی دما در هر سه حوضه مشهود است.
در آزمون من ـ کندال، روند معنادار افزایشی دما در حوضه های بازفت و بشار، روند کاهشی دبی در حوضه های بازفت و بشار و روند کاهشی بارش در حوضه های زز و بازفت به چشم می خورد و به جز دمای حوضه زز، در متغیرهای همه حوضه ها جهش نیز رخ داده است.
خانم عاطفه رضایی طالعی، استاد زهرا حجازی زاده، استاد بهلول علیجانی، دکتر همت اله رورده، دکتر طاهر صفرراد،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
نقش واداشتهای منطقهای و فرامنطقهای هر ساله سبب تغییر در گردش واچرخندی پرفشار سیبری میشود. در همین راستا سعی شد تا به بررسی تغییرپذیری شدت پرفشار سیبری در ارتباط با گردش زمستانه نابهنجار جو پرداخته شود. بدین منظور از دادههای شبکهبندی شده فشار تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، مولفه های مداری و نصف النهاری باد مرکز پیشبینی محیطی/علوم جو(NCEP/NCAR) بین سال های تا 2020 (ماه های دسامبر تا فوریه) استفاده شد. پس از اعمال شاخص شدت پرفشار سیبری دوره های شدید این پرفشار در زمستان استخراج گردید. در ادامه با استفاده از کمیت فرارفت تاوایی نسبی به بررسی تکوین این سامانه و سامانه های تاثیرگذار بر روی پرفشار سیبری پرداخته شد. نتایج نشان داد که در طول دوره زمستانی مرکز پرفشار سیبری دستخوش تغییرات شده و روند رو به رشد بین 4 تا 6 هکتوپاسکالی را به خود گرفته است. از طرفی مشاهده شد که نقش سامانه های جوی همچون پشته های دینامیکی بر روی منطقه سیبری همراه با فرارفت تاوایی نسبی منفی، قرارگیری منطقه سیبری در شرق پشته و تشکیل بندال های امگایی نقش مهمی را در تقویت این سامانه بر عهده دارند که سبب شده تا این پرفشار دارای توسعه شرق به غرب یا شمال به جنوب را تجربه نماید. از طرفی نقش تاوه قطبی در فرارفت های سرد منطقه و جابجایی استوا سوی آن سبب شده تا پرفشار سیبری با گاها با افزایش فشار بیش از 11 هکتوپاسکال نسبت به میانگین بلندمدت خود داشته باشد. در نهایت مشاهده شد که گردش جو در عرضهای میانه نقشی انتقالی را در تغییرات پرفشار سیبری و جریانات قطب و جنب قطبی را ایفا می کند.
دکتر مصطفی کابلی زاده، دکتر سجاد زارعی، آقای محمد فروغی راد،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
| برای پایش و مدیریت منابع آب کشاورزی در کشورهای خشک و نیمهخشک جهان از جمله ایران شاخصهای مختلفی وجود دارد که برخی از آنها را میتوان به صورت مستقیم و زمینی و برخی را با استفاده از فناوری سنجش از دور و تصاویر ماهوارهای استخراج نمود. هدف این مطالعه پیشنهاد مناسبترین و کارآمدترین شاخصهای مدیریت منابع آب کشاورزی و عمدتا با هدف نیل به حداکثر تولید محصول یا حداکثر بهرهوری آب با استفاده از فناوری سنجش از دور میباشد، به همین دلیل از شاخص تنش آبی گیاه (CWSI) و الگوریتم توازن انرژی سطحی زمین (SEBAL) برای برآورد تبخیر - تعرق (ET) استفاده شد. ابتدا میزان تبخیر - تعرق با استفاده از الگوریتم SEBAL برای شش تصویر ماهواره لندست 8 که برای طول دوره رشد گندم محاسبه شد. سپس پهنهبندی این شاخص در چهار طبقه خیلی کم (0 تا 25/0)، کم (25/0 تا 5/0)، متوسط (5/ تا 75/0) و زیاد (75/0 تا 1) که بهترتیب نشان دهنده کمترین تا بیشترین میزان تبخیر - تعرق است، انجام گرفت. در مرحله بعد، CWSI بر مبنای معادله ایدسو (Idso) محاسبه گردید. مقایسه نقشههای تبخیر - تعرق و شاخص CWSI نشان دهنده ارتباط معنیدار این دو شاخص در ماههای گرم سال است. در حالی که در ماههای سرد ارتباط معنیداری دیده نمیشود. این یافتهها به همراه رابطه برقرار شده بین ET و CWSI میتواند راهبردهای مدیریت آب در محیطهای خشک برای تولید پایدار محصول را آگاه کند. |
|
دکتر کرامت اله زیاری، آقای امین محمودی آذر، آقای خلیل جنگجوی، لیلا اصلانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
از مباحث مطرح در کشورهای در حال پیشرفت در جهان، مسئله کاهش زیانهای ناشی از مخاطرات طبیعی و انسانساخت است. نظریات و پارادایمهای مختلفی بهمانند مدیریت بحران و تابآوری مطرح شدهاند تا میزان آسیبپذیری مخاطرات را کاهش دهند. در بین آسیبپذیریهای مطرح در بین سایرین آسیبپذیری کالبدی است. حال مهمترین سؤالی که در این تحقیق مطرح میشود آن است که آیا باتوجهبه مطالعات مختلفی که در زمینه آسیبپذیری کالبدی شده است، جدای اقدامات عینی، رضایتمندی ساکنان نیز موردمطالعه قرار گرفته و آیا ارتباطی بین شاخصهای عینی و ذهنی در این زمینه وجود دارد؟ نمونه موردی موردمطالعه در این تحقیق منطقه 4 شهر ارومیه که بافتی مسئلهدار است، میباشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن توصیفی-تحلیلی میباشد و به منظور بررسی این ارتباط عینی و ذهنی آسیبپذیری کالبدی ابتدا با استفاده از تحلیل فضایی متغیرهای عینی بررسی شده و سپس با استفاده از پرسشنامه طیف لیکرتی متغیرهای ذهنی بررسی میشوند و در نهایت با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون این ارتباط سنجیده میشود.نتایج تحقیق حاکی ازآن است که با توجه به ضریب همبستگی 623/0 بین متغیرهای ذهنی و عینی؛ ارتباط معناداری بین منظر عینی(واقعیت بر روی زمین) و منظر ذهنی(رضایتمندی ساکنین) در حوزه شاخصهای آسیبپذیری کالبدی شهری وجود دارد.
دکتر رقیه جهدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
آتشسوزیها سالانه مناطق وسیعی را در جنگلهای هیرکانی شمال ایران میسوزاند. هدف این مطالعه شناخت رژیم آتش و ارزیابی مخاطره آتش در مناطق حفاظتشده در استان گیلان (256488 هکتار) است. احتراقهای آتش و فراوانی/تکرار مناطق سوختهشده از سال 1992 تا 2022 شناسایی شدند. سپس، مدلسازی رفتار آتش برای شبیهسازی احتمال سوختن و شدت آتش (یعنی طول شعله شرطی) با استفاده از سیستم مدلسازی FlamMap بر پایه اطلاعات آب و هوای آتش، نقشههای توپوگرافی، مدلهای ماده سوختنی محلی و داده تاریخی آتش، انجام شد. با ترکیب نقشههای احتمال سوختن و طول شعله شرطی شبیهسازی شده، نقشه مخاطره آتش در مناطق حفاظت شده تهیه شد. بر اساس نتایج بدست آمده، 8% از تعداد آتشسوزیهای تاریخی در دوره مورد مطالعه در مناطق حفاظت شده رخ داده که اغلب دارای اندازههای بسیار کوچک و سطوح سوختهشده محدود (شامل 1/0% از سطوح سوختهشده در استان) است. آتشسوزیهای مکرر (تکرار آتش بیش از 1) 60% از مناطق حفاظت شده را پوشش میدهند و 11% از این مناطق احتمال سوختن زیاد دارند. تغییرات مقادیر احتمال سوختن و شدت آتش منعکس کننده تنوع فعالیت آتشسوزی در مناطق حفاظت شده بویژه در بخشهای جنوب-مرکزی است که شاهد بیشترین مقادیر احتمال سوختن (بیش از 1) و طول شعله شرطی (بیش از 3 متر) است. در نهایت، نقشهبرداری مخاطره آتش نشان داد که 7/77% و 8/4% از مناطق حفاظت شده به ترتیب در طبقات مخاطره بسیار کم و کم قرار گرفتند. در مقابل، 4/12% و 2/5% از این مناطق به ترتیب در طبقات مخاطره زیاد و بسیار زیاد قرار گرفتند. نتایج کمی این تحقیق معیارهای علمی را برای شناسایی مناطق با اولویت بالا در مناطق حفاظت شده فراهم میکند که در آن تلاشهای مدیریتی میتواند به معکوس کردن خطر فزاینده آتشسوزی جنگلهای حفاظت شده کمک کند.
دکتر وهاب امیری، دکتر نسیم سهرابی، دکتر سید محمدعلی موسوی زاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
این مطالعه تأثیر عوامل زمینشناسی و انسانی بر ترکیب فیزیکوشیمیایی آبهای زیرزمینی آبخوان قزوین را مورد ارزیابی قرار داده است. بر اساس دیاگرام گیبس بهینه شده، تمرکز نمونهها در انتهای مسیر برهمکنش آب شیرین با واحدهای سیلیکاته تکامل ژئوشیمیایی ناشی از انحلال این واحدهای زمینشناسی و افزایش نسبت Na/(Na+Ca) است. مکانیسم تبادل کاتیونی در تغییر ترکیب شیمیایی آب زیرزمینی با استفاده از نمودار دو متغیره Ca+Mg نسبت به SO4+HCO3 و شاخصهای کلروآلکالن CAI-1 و CAI-2 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که در 68 درصد از نمونهها تبادل یونی مستقیم و در 32 درصد نیز تبادل یونی معکوس ترکیب شیمیایی آب زیرزمینی را کنترل میکنند. تغییرات Ca در مقابل SO4 بیانگر عدم تأثیرگذاری صرف انحلال ژیپس به عنوان منشأ یونهای کلسیم و سولفات است. این تغییرات میتواند به دلیل تحرک و انتقال یون در خلال فرایندهای پدوژنیک (چرخه بیوژئوشیمیایی سولفور) و فعالیتهای انسانی باشد. بررسی نقش عواملی همچون ورودی کشاورزی، ورودی اتمسفری، نیتروژن خاک، فاضلاب، کود دامی، کود شیمیایی و فرایند دنیتریفیکاسیون در آلودگی آب زیرزمینی با بهرهگیری از نمودار NO3/Na در مقابل Cl/Na و نسبت NO3/Cl در مقابل Cl دنبال شد. نتایج نشان میدهد که ورودیهای کشاورزی و فاضلاب دارای نقش موثرتری در تغییر محتوای NO3 و Cl نمونههای آب زیرزمینی هستند. علاوه بر این، در برخی موقعیتها به ویژه جنوب شرقی آبخوان، فرآیند دنیتریفیکاسیون موجب کاهش غلظت NO3 میشود. نتایج این مطالعه میتواند با درک مکانیسمهای کنترل کننده ترکیب فیزیکوشیمیایی و شناسایی عوامل محتمل آلاینده آب زیرزمینی به مدیریت موثر منابع آب در این آبخوان استراتژیک کمک کند.
دکتر محسن احد نژاد روشتی، دکتر حسین طهماسبی مقدم، دکتر آمنه علی بخشی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
برنامهریزی کاربری اراضی یکی از جنبههای اساسی توسعه پایدار شهری است که هدف آن ایجاد تعادل میان کاربریهای اراضی در مناطق شهری میباشد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تحققپذیری کاربریهای خدماتی در شهر زنجان، با استفاده از رویکرد آیندهپژوهی انجام شده است. برای جمعآوری دادهها، از روشهای ترکیبی کتابخانهای و میدانی استفاده شد. در مرحله میدانی، روش دلفی بهکار گرفته شد و 35 نفر از خبرگان حوزههای برنامهریزی شهری، مدیریت شهری و مسکن از طریق دو دور پرسشنامه، عوامل کلیدی مؤثر را ارزیابی کردند. در مجموع، 36 عامل در پنج بُعد قانونی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، کالبدی-فضایی و مدیریتی شناسایی شد و دادههای حاصل با نرمافزار میکمک تحلیل شدند. نتایج نشان داد که عوامل «قوانین و مقررات کاربری زمین شهری» و «نحوه مکانیابی و پراکنش فضایی خدمات» با امتیازهای تأثیرگذاری مستقیم 85 و 82، بیشترین نقش را در تحققپذیری کاربریهای خدماتی ایفا میکنند. همچنین، ضعف هماهنگی نهادی، سیاستهای نامناسب توسعه فیزیکی، و عدم مشارکت مؤثر شهروندان، از موانع کلیدی شناسایی شدهاند. تحلیل ماتریس اثرات متقاطع نیز درجه پرشدگی 55.32 درصد را نشان داد، که بیانگر وابستگی و تأثیر متقابل عوامل در سیستم ناپایدار تحققپذیری کاربریهای خدماتی است. این پژوهش راهکارهایی برای بهبود وضعیت ارائه داده است، از جمله بازنگری در قوانین شهری، تقویت هماهنگی میان نهادهای مرتبط، استفاده از فناوریهای نوین مانند GIS برای مکانیابی صحیح خدمات، و ارتقای فرهنگ مشارکت شهروندان در برنامهریزی شهری. نتایج تحقیق، علاوه بر شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار، بر اهمیت توجه به ابعاد چندبعدی و پایداری در برنامهریزی کاربریهای خدماتی تأکید دارد و زمینهساز توسعه پایدار و عدالت فضایی در شهر زنجان است.
آقا حسین امرائی، دکتر حسین ربیعی، آقا اسماعیل دهقان، دکتر زکیه افتابی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
منطقه قرهباغ و به تبع آن دالان زنگزور به علت قابلیتهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی برای ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است. مقاله کاربردی حاضر به تبیین سناریوهای فراروی ایران ناشی از دالان زنگزور پرداختهاست. روششناسی حاکم بر پژوهش، توصیفی تحلیلی است. دادههای مورد نیاز با روش کتابخانهای و میدانی گردآوری و با بهرهگیری از نرمافزارهای Micmac و Scenario Wizard مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این است که محتملترین سناریوی فراروی ایران ناشی از دالان زنگزور چیست؟ نتایج پژوهش نشان داد شش متغیر حضور اسرائیل در منطقه قرهباغ، قرار گرفتن منطقه قرهباغ در مدار آمریکا و غرب، صادرات گاز ایران خصوصاً به ترکیه، تمامیت ارضی ایران (خصوصاً استانهای ترکنشین)، نقش گذرگاهی ایران در حمل و نقل بینالمللی و موقعیت ژئوپلیتیکی ایران بهعنوان متغیرهای کلیدی تأثیرگذار دالان زنگزور بر ایران انتخاب شدند. در این راستا؛ وضعیتهای احتمالی مربوط به شش سناریو با سازگاری قوی، نشان داد: وضعیتهایی که سناریوهای فراروی ایران ناشی از تاثیر دالان زنگزور را بحرانی بیان میکنند، بیشترین وضعیتهای احتمالی ممکن را در بر میگیرند. بر این پایه سناریو فروپاشی ژئوپلیتیکی تدوین شد و نتیجه گرفته شد؛ آینده امنیت ایران در قفقاز وابسته به توانایی خود در ایجاد یک استراتژی مؤثر برای مدیریت چالشها و بهرهبرداری از فرصتها است. تنها از طریق تقویت همکاریهای منطقهای و اتخاذ سیاستهای مدبرانه، ایران میتواند در راستای حفظ منافع ملی خود و تأمین امنیت پایدار در این منطقه گام بردارد.