جستجو در مقالات منتشر شده



اقای میثم ذکاوت، دکتر منصوره طاهباز، دکتر محمدرضا حافظی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

ساختمان ها یکی از ارکان اصلی توسعه کشورها هستند که بخش زیادی از انرژی را مصرف می کنند. سهم این بخش از مصرف انرژی، بطور میانگین، 30-50 درصد می باشد. همچنین در کشور ما بر پایه ترازنامه انرژی سال های اخیر، حدود 33درصد از انرژی تولید شده مربوط به بخش خانگی، تجاری و عمومی می-شود. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر موقعیت قرار گیری ساختمان نسبت به ساختمان های مجاور وگذر، بر میزان مصرف انرژی آن است. محدوده تحقیق، ساختمان های مسکونی4  و 5 طبقه متداول در منطقه 5 شهر تهران و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های سازمانی و میدانی بوده است با انتخاب 6 بلوک مسکونی مشابه و در موقعیت های نورگیری متفاوت، داده های مختلف گردآوری شد. این 6 بلوک از لحاظ مساحت زمین، مساحت زیربنا، تعداد طبقات، سیستم های گرمایشی و سرمایشی و سایر مشخصات، کاملاً همانند هم بوده و تنها تفاوت آنها، موقعیت قرارگیری آنها در یک گذر است. سپس با استفاده از شبیه سازی در نرم افزار دیزاین بیلدر، میزان مصرف انرژی آنها محاسبه و مقایسه شد. نتایج حاکی از آن است که، میانگین مصرف با دقت 98 درصد، بلوک های شمالی، 7 261 ،  بلوک های جنوبی، 11 247 ، کل بلوک ها، 5 254 ، کیلووات ساعت بر متر مربع در سال، یعنی حدود 3 برابر ساختمان ایده آل است. بلوک های شمالی، حدود 5 درصد بیشتر از بلوک های جنوبی، انرژی مصرف می کنند. بلوکی که از 3 جبهه شمال، جنوب و غرب نور می گیرد، حدود 11 درصد ، بیشتر از میانگین و بلوکی که از 2جبهه شمال و جنوب نور می گیرد، حدود 5درصد، کمتراز میانگین، مصرف دارند. بلوکهای شمالی، برچسب انرژی D، بلوکهای جنوبی، به جز بلوک انتهایی که از سه جبهه شمال و جنوب و غرب نور می گیرد، بر چسب انرژی C می گیرند. نتیجه آنکه بلوکهای جنوبی، عموماً عملکرد بهتری در خصوص مصرف انرژی دارند.

دکتر حافظ مهدنژاد، دکتر احمد زنگانه،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

ایننوپولیس دایدوک به‌عنوان نماد درخشان علم و فناوری، نماد و قلب فعالیت‌های تحقیقاتی کره جنوبی، اکنون به یک مرکز جهانی نوآوری تبدیل شده و به‌واسطه مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاه‌ها، دارای امکانات بسیار مناسبی برای تجاری‌سازی فناوری در بخش‌های صنعتی تخصصی مانند فناوری اطلاعات و ارتباطات، است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، تبیین مدل توسعه و تکامل ساختار فضایی ایننوپلیس دایدوک جهت بهره گیری از دستاوردها و تجربیات آن برای توسعه دانش‌بنیان در کشور است. روش پژوهش، توصیفی –تحلیلی و از نوع توسعه‌ای است. از روش تحلیل محتوا برای تحلیل داده¬ها استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که ایننوپولیس دایدوک برای تحقق اهداف عملیاتی خود، به پنج منطقه (با مساحت 27/70 کیلومتر) متشکل از منطقه 1 به‌عنوان مجتمع تحقیقاتی دایدوک؛ منطقه 2، سایت یکپارچه شرکت های سرمایه گذاری با فناوری پیشرفته؛ منطقه 3 مکان تمرکز مجتمع‌های صنعتی؛ منطقه 4 به‌عنوان کمربند تجارت علمی بین‌المللی و سایت توسعه‌آینده و در نهایت منطقه 5 منطقه توسعه صنعت دفاع ملی متشکل تقسیم می¬شود. حدود 11 درصد از تمام محققان سطح دکترا در کره، در ایننوپولیس دایدوک مشغول هستند. در حال حاضر، 22000 محقق و کارمند در حال انجام تحقیقات در زمینه‌های پیشرفته هستند و 10 درصد از نیروی انسانی پژوهشی کره در ایننوپولیس دایدوک است. 30 موسسه با بودجه دولتی، شش دانشگاه، بیش از 400 مرکز تحقیق و توسعه شرکتی و بیش از 1200 شرکت فناوری پیشرفته در این سایت قرار دارند. کسب‌وکارهای ریسک‌پذیر بیش از 94 درصد از کل شرکت‌ها را تشکیل می‌دهند. مراحل گسترش فضایی ایننوپولیس دایدوک متشکل از تأسیس شهرک علمی دایدوک (1993-1973)، ایجاد نوآوری (1993-1997) تشکیل خوشه نوآوری (1998-2003) و مرحله رشد خوشه نوآوری (2004 تاکنون) است. در مجموع، مدل توسعه و تکامل ایننوپولیس دایدوک مشتمل بر مرحله اولیه (مدل پارک علمی)؛ مرحله توسعه (مدل تکنوپولیس) و مرحله بلوغ (مدل خوشه¬ای نوآوری) است

دکتر احمد پوراحمد، آقای علی صابری،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

راهبرد توسعۀ شهری برنامه‌ای نوین است که امروزه در بسیاری از شهرهای جهان و برخی شهرهای ایران به منظور بهبود کیفیت زندگی، کاهش فقر، توسعۀ پایدار و ایجاد حکمروایی خوب شهری با رویکردی مشارکتی اجرا می‌شود.هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسۀ ابعاد راهبرد توسعۀ شهری از نظر شهروندان و مدیران شهری است. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. جامعۀ آماری پژوهش مدیران و کارکنان حوزۀ مدیریت شهری و شهروندان شهر یاسوج است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران برای شهروندان ۳۸۴ نفر و برای مدیران ۳۰ نفر برآورد گردید. برای تحلیل پژوهش از آزمون‌های تی تک‌نمونه‌ای، تی مستقل، تحلیل واریانس یک‌طرفه و رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد از نظر شهروندان ابعاد راهبرد توسعۀ شهری وضعیت مناسبی ندارند، در حالی که مدیران شهری رضایت نسبی از وضعیت این ابعاد دارند. به طوری که با توجه به آمار توصیفی و آزمون تی، میانگین کل ابعاد راهبرد توسعۀ شهری از نظر شهروندان ۱.۸۸ و از دید مسئولان شهری ۲.۹۸ است. علاوه براین، میزان رضایت از ابعاد پژوهش بین دو گروه تفاوت قابل توجهی دارد؛ نتایج رگرسیون خطی نشان داد از دید شهروندان ابعاد بانکی بودن با ضریب ۰.۴۱۳ و  قابلیت زندگی با ضریب ۰.۱۶۷ دارای بیش‌ترین و کم‌ترین میزان اهمیت هستند. در حالی که از دید مدیران شهری، ابعاد قابلیت زندگی و حکمروایی خوب با ضریب ۰.۳۷۳ و ۰.۱۱۲ بیش‌ترین و کمترین اهمیت را دارند. در نهایت نتایج پژوهش حاضر می‌تواند درک بهتری برای مدیران شهری فراهم کند تا در تصمیم‌گیری‌ها و ارائۀ مناسب‌تر خدمات عملکرد بهتری داشته باشند.

 

رضا سلطان ملکی، مسعود الهی، زهره داودپور،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

ایده­آل­گرایی برای زیستن در شهر مستلزم ایجاد زیرساخت و بستری است که همه ذی­نفعان شهر اعم از مدیران، برنامه­ریزان و شهروندان (فارغ از پایگاه و طبقه اجتماعی و اقتصادی، جنسیت و ...) را در نظر بگیرد. این امر در قالب اندیشه حق به شهر در شهرها عینیت می­یابد. هرچند این مسئله در شهرهای کوچک با شرایط سخت­تری قابل تحقق می­باشد. بر همین اساس، این پژوهش در پی ارائه الگوی تحقق حق به شهر مبتنی بر فرایند تحلیل شبکه­ای (ANP) در خام­شهرهای غرب مازندران می­باشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می­گردد. جامعه آماری در این پژوهش را متخصصان شهری (با بهره­گیری از تکنیک دلفی و انتخاب 25 نمونه) تشکیل داده­اند. برای جمع­آوری اطلاعات در این پژوهش علاوه بر برداشت­های میدانی، از نقشه­های پایه سازمان نقشه­برداری کشور و مجموعه مطالعات بررسی شهرهای سه­گانه بلده، کجور و پول (خام­شهرهای غرب استان مازندران) استفاده شده است و برای پردازش و تحلیل داده­ها از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) استفاده گردیده است و در نهایت به استخراج سوپرماتریس موزون از نرم‌افزار Super Decision منجر شده که پس از انجام مراحل مختلف، اولویت نهائی شاخص­ها و گزینه­ها جهت تحقق حق به شهر را بدست داده است. نتایج حاصل از تحلیل شبکه­ای (ANP) ابعاد تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران نشان می­دهد در بین ابعاد تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران، بعد کالبدی- زیستی با وزن (0.1970) دارای بیش­ترین وزن و اهمیت است. در عین حال که ابعاد اقتصادی (0.1725) و اجتماعی و فرهنگی با وزن نهایی (0.0847) در رتبه­های بعدی قرار دارند. در عین حال که از میان معیارهای تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران، معیار حق اختصاص­دهی شهر به خود با وزن (0.1461)، معیار حقوق زیست­محیطی با وزن (0.0943)، و معیار حق معاش و پایداری اقتصاد شهر  با وزن (0.0840) دارای بیش­ترین اهمیت هستند.

 
محمد علی جمالیزاده، عباس مسعودی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

همواره شهرهای کهن دارای تفاوت بنیادینی با شهرهای امروز بوده اند، تفاوتی که در کالبد و ساختار کلی آنها به خوبی احساس می­شده است، به گونه ای که شاید بتوان آنها را به خوبی از شهرهای امروزی تمیز داد. این تفاوت که خود نیز متاثر از شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هر زمان دارای تغییراتی کمابیش در پیکره شهرها بوده است، می­تواند دو گونه از رشد شهر را نمایانگر باشد. رشد ارگانیک رشد پیوسته و شفافی که فرم را تابع عملکرد آن شکل میداد و در مقابل آن شکل تیره و گسسته شهرهای جهانی دوران مدرن. این پروژه سعی بر آن داشته که با مطالعه شکل شهر در طول تاریخ گذشته تا به امروز به این پرسش پاسخ گوید که آیا می­توان از ویژگی­ها و نحوه ی شکل گیری شهرهای کهن در دنیای امروز بهره جست؟ و یا اینکه حداقل آیا می­توان از ادغام برخی ویژگی های این شهرها با شهرهای امروزی به نتیجه ای مطلوب دست یافت؟ بر این اساس در این پروژه به بررسی شکل شهرها از گذشته تا به امروز طی سه گسست تاریخی پیش از اسلام، پس از اسلام و دوران مدرن و از طرفی تحدید موضوع به نحوه استقرار مراکز حکومتی در حاشیه کویر مرکزی ایران با استفاده از روش تطبیقی-استقرایی با توجه به فرضیات پژوهش پرداخته شده است. نتایج نشان داد که که فرضیه اول و دوم در تجارب ناموفق تر به گونه ای محقق تر عمل نموده اند و از طرفی فرضیه سوم در تجارب موفق تر به شکلی پر رنگ تر عمل نموده است و از طرفی از آنجا که میزان تحقق فرضیه سوم در تجربه موفق کرمان 0.100 بوده و در تجارب ناموفق 0 است شاید بتوان این فرضیه را به عنوان فرضیه به نسبت برتر و ارجح تر جهت بررسی میزان موفقیت پروژه های مربوطه به حساب آورد.
 

مهندس میلاد خیاط، خانم عاطفه بساک، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر ابراهیم عفیفی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

با استفاده از مدل‌سازی رشد و توسعه شهری می­توان روند توسعه­ای متناسب با موقعیت شهر را با توجه به فاکتورهای زیست‌محیطی و عوامل طبیعی و جمعیت ­پذیری ترسیم کرد. هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل توسعه شهری شوشتر است که به‌عنوان ابزار مفیدی برای تجزیه‌وتحلیل فرایندهای پیچیده تحولات شهری استفاده شود. برای نیل به این هدف از دو پایگاه داده نقشه­ های کاربری های شهری فضاهای آموزشی، درمانی، مسکن و... و تصاویر ماهواره­ای لندست برای کاربری­ های اراضی عمده مانند رودخانه، مناطق بایر، جنگل و... در سه دوره زمانی 1991، 2004 و 2014 در محیط نرم ­افزارهای GIS و MATLAB استفاده شد. نقشه ­های کاربری­ های شهری موجود پس از رقومی ­سازی، با استفاده از تصاویر ماهواره ­ای لندست به‌روزرسانی شدند. سپس پارامترهای مؤثر در توسعه ­ی شهری به‌عنوان ورودی با الگوریتم استنتاج نرو- فازی تطبیقی (ANFIS) وارد شدند و پس از آموزش برای سال­ های 1991 و 2004، به‌منظور ارزیابی عملکرد روش پیشنهادی، نتیجه پیش­ بینی توسعه شهری با استفاده از الگوریتم، با وضعیت موجود در سال 2014 مقایسه گردید که نتایج بسیار به واقعیت نزدیک و با صحت سنجی 93.7% است. نقشه تغییرات کاربری که نتیجه فرایند آشکارسازی تغییرات می‌باشد را می‌توان بر اساس تصاویر چندزمانه سنجش‌ازدور و تلفیق آن با نقشه­ های کاربری شهری تهیه‌کرده و پیامدهای مربوطه را موردبررسی قرار داد. استفاده از الگوریتم ­های هوشمند در این تحقیق به ما این امکان را داده که با صحت بالا مدل‌سازی را انجام دهیم. نتایج به‌دست‌آمده قابل‌قبول بوده و این توسعه برای سال ­های آتی نیز پیش ­بینی شد.

نوید آهنگری، شهربانو موسوی، رضا شهبازنژاد،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

در عصر دانش، پیشرفت سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات عنصر اصلی پاسخگویی به بحران‌های روزافزون محیطی و اجتماعی - اقتصادی شهری تلقی می‌شود و شهرهای دانش‌بنیان با استفاده از آن در بهبود کیفیت زندگی شهروندان و کارایی خدمات در راستای توسعه پایدار شهری پیش می تازند. در این پژوهش، قابلیت و کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانش‌بنیان هدف بررسی قرار گرفته است. داده-های مورد تحلیل به طریق پیمایشی و از نمونه خبرگان به تعداد 66 نفر بنا به اشباع نظری که متشکل از کارشناسان معاونت‌ شهرسازی مناطق 22 گانه شهرداری تهران بوده اند، گردآوری شده است. برای تجزیه‌وتحلیل داده های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS3 استفاده‌شده است. یافته های تحقیق نشان دادند که میانگین متغیرهای کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه شهری دانش‌بنیان تهران، همراه با تمام مؤلفه‌های آن بر اساس طیف 5 سطحی لیکرت که در دامنه امتیازات از 1 تا 5 کمی سازی شده اند، در دامنه 51/2 تا 5/3 قرار داشته و بنابراین وضعیتی نیمه پایدار دارند. همچنین تأثیر کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانش‌بنیان دارای ضریب معناداری بزرگ‌تر از 96/1 بوده و از این رو، مسیر برای مدل اصلی پژوهش مورد تأیید قرار دارد. نتیجه این که بهره گیری از کاربرد و قابلیت سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه بخش‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند راه حلی برای رفع محدودیت‌های توسعه شهری دانش‌بنیان در کلان شهر تهران باشد

آقای یاسر نظریان، دکتر آمنه حق زاد، دکتر لیلا ابراهیمی، دکتر کیا بزرگمهر،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها در نتیجه افزایش طبیعی جمعیت و مهاجرت های روستا- شهری، موجب تمرکز متعالی ترین سرمایه های مادی و معنوی بشر در این سکونتگاه های شهری گردیده است. در عین حال بحران های مختلف طبیعی و انسانی این سرمایه ها را تهدید می ­کند. مدیریت شهری برنامه های مختلفی را برای مقابله با این بحران­ها درپیش گرفته است که رویکرد متاخر در این خصوص افزایش تاب آوری شهرهاست. مفهوم تاب­آوری در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی قابل بحث و بررسی است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی  وبا هدف سنجش وضعیت تاب­آوری کالبدی مناطق کلانشهر تبریز و تعیین وضعیت آن­ها نسبت به یکدیگر انجام شده است. برای این منظور از روش های تصمیم­گیری چند شاخصه (MADM)  و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شده است. هم چنین از 3 مدل تاپسیس، ویکور و کوپراس برای رتبه­بندی مناطق از نظر تاب آوری کالبدی بهره­گیری شده است. در نهایت برای تلفیق نتایج مدل­های مذکور از مدل کپ­لند استفاده گردید. نتایج نشان دهنده این است که مناطق 2،8و9 به صورت مشترک بالاترین تاب­آوری کالبدی را دارند. در رتبه­های بعدی به ترتیب مناطق 1، 10، 3، 7، 5، 4 و در نهایت منطقه 6 قرار گرفته است.
مصطفی تقوایی، صدرالدین متولی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

هر اندازه که شهرها توسعه و گسترش یابند برخورد آنها با واحدهای گوناگون توپوگرافی و ژنومورفولوژی و موضوعات مربوط به آنهاکه ترکیبی از واحدهای مختلف در سطح زمین هستند زیادتر می‌شود. همچنین از آنجای که واحدهای ژئومورفولوژی همیشه با پویایی و دینامیسم محیط طبیعی در ارتباط است، هر گونه اقدام در راستای توسعه و عمران شهرها به نحوی با پویایی و دینامیسم مذکور و در نتیجه با پدیده‌های مورفولوژیک تلاقی می‌کند. در این برخورد اگر برخی اصول و نکات ضروری رعایت نشود، تعادل مورفودینامیک محیط، به هم می‌خورد و خطرات بزرگی غالب تجهیزات و امکانات شهری را مورد تهدید قرار می‌دهد که گاهی شدت زیاد مورفوژنز نتایج جبران ناپذیری به بار می‌آورد. برهمین مبنا تحقیق حاضر پژوهش بررسی نقش ناهمواری‌ها (واحدهای ژئوموفولوژیکی) در برنامه‌ریزی شهرهای ساحلی با استفاده ازمقایسه دو روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و AHP FUZZY در شهر نور انجام گرفته است. تحقیق پیش رو از نظر هدف کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده‌ها، توصیفی-تحلیلی و به‌صورت پیمایشی می‌باشد که در آن از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در مراحل اولیه فرآیند برنامه ریزی ، هنگام شناسایی گزینه های توسعه به عنوان یک نقطه کانونی ، روش های ساده می توانند کافی باشند. در این شرایط ، انتخاب روشهای پیشرفته و پیشرفته فناوری لزوماً نتایج متفاوتی ایجاد نمی کند. با این حال ، هنگامی که برنامه ریزی نیاز به شناسایی میزان فضایی منطقه توسعه مطلوب دارد ، در نظر گرفتن منطقه تقاطع پیشنهاد شده توسط هر دو روش ایده آل خواهد بود

نرگس کریمی، فرح حبیب، ایرج اعتصام،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

حس تعلق نسبت به یک محیط پیوندی عاطفی و احساسی است که میان افراد و محیط بیرونی صورت می‌گیرد. مطالعات بسیاری نشان داده‌اند که وجود این پیوند و عمیق‌تر شدن آن میان شخص و محیط، نقش بسزایی در ارتقای محیط کالبدی و بروز رفتارهای اجتماعی مثبت دارد. لذا شناخت حس تعلق و عوامل موثر بر آن و راه‌های ارتقای آن یکی از موضوعاتی است که می‌تواند به ارتقای شرایط زیستی و محیط کالبدی منجر شود. از میان عوامل متعددی که بر حس تعلق افراد موثر است، عامل زمان به عنوان یکی از این عوامل موثر از دو منظر می‌تواند موثر باشد؛ طول مدت سکونت و قدمت محیط. در این مطالعه ضمن تحقیق بر نحوه اثر هر کدام از این عوامل بر حس تعلق ساکنین، مقایسه‌ای میان این دو عامل و شدت اثر هر یک بر حس تعلق انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه­ای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در محلات شش گانه مورد مطالعه در شهر زنجان تشکیل می­دهند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر برآورد شد. در راستای تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد که حس تعلق در محلات مورد مطالعه، متوسط به پایین است. همچنین نتایج نشان داد که طول مدت اقامت و قدمت محیط بر حس تعلق مکانی و مولفه­های آن تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین متغیرهای مورد نظر میزان تاثیر متغیر قدمت محیط بر حس تعلق مکانی بیشتر از طول مدت اقامت می­باشد به گونه­ای که قدمت محیط 1/27 درصد از واریانس متغیر حس تعلق مکانی را پیش بینی می­کند.

علیجان شمشیربند، رضا نصیری لاریمی، سید مهدی احمدی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

یکی از حوزه­های فعالیتی که در شهرداری­های کشور به خصوص کلانشهرها به آن توجه می­شود تملک املاکی هستند که به منظور تحقق طرح تفصیلی، طرح جامع شهری و طرح بهسازی و نوسازی بافت­های فرسوده به شهرداری­ها واگذار می­شود. بنابراین سالانه شهرداری­ها در راستای عمران و آبادانی شهر اقدام به احداث یا اصلاح راه­ها و ساخت اماکن تفریحی و فرهنگی می­نماید. هدف از پژوهش حاضر آسیب­شناسی حقوقی تملک املاک در بافت فرسوده واجد ارزش تاریخی توسط شهرداری شهر ساری است. مطالعه حاضر از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی، به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی-توسعه ای و مبتنی بر روش پیمایشی و میدانی می­باشد. شیوه گردآوری داده­های مورد نیاز تحقیق، مبتنی بر روش کتابخانه­ای، اسنادی و شیوه پیمایشِ میدانی (با ابزار پرسشنامه) با حجم نمونه 384 نفر از شهروندان شهر ساری بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده­ها در پژوهش حاضر از تحلیل­های آماری کای – دو در نرم­افزار SPSS استفاده شده است. نتایج یافته­ها نشان داده است مهم­ترین آسیب­های دورن سازمانی شهرداری در تملک املاک واقع در بافت­های فرسوده شهر ساری به ترتیب شامل ضعف اطلاع­رسانی قوانین و سازوکارهای قانونی، فقدان رویه اجرایی هماهنگ، عدم به­روزرسانی مستمر تعرفه قیمت املاک، عدم اجرای به موقع و برنامه­ای طرح­ها و عدم انجام مطالعات حقوقی- قانونی در تهیه طرح­ها می­باشد. از این­رو شهرداری ساری باید بیش از برونگرایی بین بخشی (بین سازمانی) و فرابخشی (فراسازمانی)، به ارتقای قوت­ها و کاهش ضعف­ها و ایجاد انسجام ساختاری و عملکردی و یکپارچگی درون سازمانی خود در تملک املاک واقع در طرح­های ساماندهی بافت­های فرسوده شهر ساری بپردازد

- فرهاد جودی، - رحیم سرور، سیده صدیقه حسنی‌مهر،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

شناخت و سنجش کیفیت زندگی در نواحی شهری که معلول اقدامات مدیریت شهری و سایر نهادهای دولتی و خصوصی است، موضوع بسیار حیاتی است. با توجه به عدم سنجش کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی شهری، می توان زمینه ای برای ترسیم نقشه راه جهت مدیریت شهری و آگاهی نهادهای مسوول از وضعیت موجود و اقدام برای تحقق صورت وضعیت مطلوب فراهم نمود. هدف این تحقیق سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده‌ها به‌صورت میدانی از طریق ابزار پرسش‌نامه است. روایی ابزار مشخص و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب، 11545 نفر تشکیل داده‌اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 313 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان می‌دهد که چهار شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بررسی جهت معناداری گویای نامناسب بودن وضعیت شاخص ها است. همچنین آزمون آنووا تایید کرد که 10 محله مورد مطالعه از نظر شاخص های اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی در سطح کمتر از 05/0 تفاوت معناداری دارند اما در زمینه شاخص اقتصادی(سطح معناداری برابر با 094/0) شرایط یکسانی وجود دارد. سنجش اثر مدیریت شهری بر بهبود کیفیت زندگی از طریق معادلات ساختاری نیز تایید نمود که میزان تبیین برای شاخص اجتماعی برابر با 97/0؛ برای شاخص اقتصادی برابر با 48/0 ؛ برای شاخص کالبدی برابر با 93/0 و برای شاخص  زیست محیطی برابر با 55/0 است. بنابراین بیشترین اثر مدیریت شهری بر شاخص اجتماعی و سپس کالبدی است.

علی اکبر جعفرلو، منیره غفران، سحر نظری،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

با توجه به چالش­های اخیر مناطق شهری و روستایی کشور، در سال­های پیش­رو، مناطق شهری و روستایی ایران با عدم قطعیت­ها و مسائل کلانی روبرو خواهند شد. آمایش سرزمین و رفع چالش­های مسائل کلان شهری و روستایی کشور در آینده نیازمند شناسایی این مسائل و برنامه­ریزی برای رفع و یا کاهش اثرت آن است. لذا در این پژوهش با استفاده از رویکرد آینده­پژوهی که دارای رویکردی کیفی- توصیفی است، به بررسی هدف تحقیق پرداخته شد. برای رسیدن به این هدف ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق و مطالعات کتابخانه­ای و همچنین به کمک نظرات 70 کارشناس در زمینه­های مختلف تحصیلی، ابتدا مسائل کلان توسعه شهری و روستایی و آمایش سرزمین در افق ایران 1420 شناسایی شدند. در ادامه با روش تحلیل کیفی و نظر کارشناسان امر سناریوهای استراتژیک کشور برای رفع چالش­های آمایش کشور در افق 1420 ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که آمایش کشور در افق ایران 1420 با اختلالات ناگهانی پیش­بینی نشده و افزایش عدم اطمینان در کنار تغییرات دگرگون کننده اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی، جمعیتی، ژئوپولتیک، تغییرات اقلیمی، فضای مجازی، افزایش نابرابری­ها و تهدیدهای پیش­بینی شده و نشده­ای روبرو خواهد بود. در این راستا 20 سناریوی آینده­نگر برای رفع مسائل کلان ارائه شده در پژوهش تدوین و طراحی شد که این سناریوها به منظور به چالش کشیدن مفروضات فعلی و طرح سوالات مهم برای آینده آمایش کشور ارائه و طراحی شده­اند. این سناریوها تعدادی ملاحظات استراتژیک را برای چگونگی آماده سازی آمایش کشور برای پاسخگویی به نیازهای در حال توسعه جامعه شهری و روستایی در افق آمایش کشور 1420 در مواجهه با آینده­ای بسیار پویا و نامشخص نشان می­دهد.
 
ابوالفضل مشکینی، محمدرضا بهرامی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

در ایجاد فضای شهری، همیشه تبادل نظر در مورد اینکه فضا در حال حاضر چیست و چگونه باید وجود داشته باشد، توسط کسانی که در آن مکان زندگی می کنند، وجود دارد. بنابراین بهبود در واقعیت خشن آن در برخی از افکار آنها در قالب یک تغییر فیزیکی در محیط فعلی تحقق می یابد. - و بازآفرینی شهری یکی از این اشکال است. با توجه به افزایش تعداد پروژه های بازآفرینی شهری در دهه های اخیر لزوم توجه به ابعاد اجتماعی در آن بسیار حائز اهمیت می باشد.بر این اساس سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیل های اجتماعی محله،مفهومی است که در بازآفرینی اهمیتی ویژه یافته است .بنابراین با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش به تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر بازآفرینی محلات شهری پرداخته است. روش پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی-تحلیلی و هدف اصلی این پژوهش تحلیل میزان نقش سرمایۀ اجتماعی در بازآفرینی محله اسلام آباد کرج نزد ساکنان محله می باشد.در این راستا گردآوری داده ها در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی نیزپیمایشی، مبتنی بر پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این تحقیق را افراد بالای 15 سال ساکن محله بالغ بر 25هزار نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده تشکیل داده اند، لذا از این جامعه با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 410 نفر انتخاب شد جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه از نرم افزار spss  استفاده شد. که نتایج بیانگر رابطه همبستگی قوی بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری در محله اسلام آباد کرج بود. دلالت های این تحقیق مبنی بر ارتباط بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری لزوم توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاست هایی برای حفظ و ارتقای آن در راستای تضمین موفقیت آمیز بازآفرینی شهری در فضای محله اسلام آباد کرج را افزایش می دهد.

پارسا زمانی، اقای مهدی صادقیها، جمال الدین هنرور،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

همه­ گیری ویروس کرونا چالش­های زیادی برای کشورهای سراسر جهان به همراه داشته است که صنعت گردشگری نیز از آن بی­نصیب نمانده است. برای رفع این چالش­ها در صنعت گردشگری، انجام اقدامات بازیابی و سازگاری موضوعی است که نیاز به توجه بیشتر دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، در این مطالعه اقدامات احیا و بازیابی گردشگری شهری و روستایی در دوران پساکرونا مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات مصاحبه اکتشافی و عمقی می­باشد. جامعه­آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری می­باشد که با استفاده از روش نمونه‌گیری غیراحتمالی و به‌ صورت هدفمند 50 مصاحبه عمیق صورت گرفت. برای تحلیل اطلاعات و پاسخگویی به سوالات پژوهش از روش­ کیفی گراند تئوری، روش استراس و کوربین استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که با توجه به نظر کارشناسان 34 مفهوم برای احیا و بازیابی گردشگری شهری و روستایی در دوران پساکرونا شناسایی شد. به طوری که احیا و بازیابی گردشگری روستایی در درجه اول تحت تأثیر برگزاری جشنواره­های کوچک گردشگری، توسعه بوم­گردی، توسعه تورهای محلی، ترویج گردشگری کشاورزی، گسترش اکوتوریسیم و توسعه گردشگری روستایی قرار دارد. درحالی‌که دیجیتالی‌سازی خدمات گردشگری، رفع محدودیت‌های سفر، گسترش گردشگری سلامت، همکاری بنگاه‌های گردشگری، افزایش راهنماها و تور لیدرهای آنلاین و گسترش سفرهای مجازی مهم­ترین اقدامات احیا و بازیابی گردشگری شهری هستند. از نتایج این پژوهش برای احیا و بازیابی گردشگری شهری و روستایی در سایر نقاط کشور نیز می­توان استفاده نمود.

آقای فضل اله کریمی قطب آبادی، دکتر علی زنگی آبادی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

تاب‌آوری در برابر سوانح طبیعی که درواقع نحوه تأثیرگذاری ظرفیت‌های جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی، نهادی و... جوامع در برابر سوانح می‌باشد، ازجمله مسایلی است که باید در هر جامعه به آن توجه شود. شایان ذکر است که نوع نگرش به مقوله تاب‌آوری و نحوه تحلیل آن از یک ‌طرف در چگونگی شناخت تاب‌آوری وضع موجود و علل آن نقش کلیدی دارد و از طرف دیگر سیاست‌ها و اقدامات کاهش خطر و نحوه رویارویی با آن را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. هدف از انجام این پژوهش، سنجش تطبیقی تاب‌آوری سکونتگاه‌های شهری جدید منطقه شهری اصفهان بزرگ در برابر خطر زلزله با استفاده از شاخص ترکیبی است. با توجه به مؤلفه‌های مورد بررسی و ماهیت موضوع، رویکرد حاکم بر این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری این پژوهش شامل 6 سکونتگاه شهری جدید شاهین‌شهر، سپاهان شهر، مجلسی، فولادشهر، بهارستان و شهید کشوری می‌باشند. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و در بخش ادبیات تحقیق برای جمع‌آوری اطلاعات از روش‌های کتابخانه‌ای و میدانی اقدام شده است. براساس نتایج حاصل از POSET، سکونتگاه‌های شهری مجلسی، بهارستان، فولادشهر، سپاهان شهر، شاهین شهر و شهیدکشوری به ترتیب با جمع امتیازگزینه‌های 3، 6، 7، 8، 11 و 14 از نظر شاخص ترکیبی تاب آوری در برابر خطر زلزله، رتبه‌های 6-1 را دارا می‌باشند.  بنابراین برای کاهش تأثیرات نامطلوبی که تاب‌آوری بر هر جامعه دارد، توجه به ظرفیت‌های هر سکونتگاه ازجمله مسایلی می‌باشد که باید در هر جامعه به آن توجه شود تا از خسارت‌های جانی و مالی که براثر حوادث احتمالی به وجود می‌آید، جلوگیری نمود.
 
Dr حبیب اله فصیحی، خانم مینا حیدری تمرآبادی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

زیبایی در زمره متعالی ­ترین نیازهای بشری است. انسان از زمانی­ که به ساخت شهرها مبادرت ورزیده، به حس زیبایی­ شناسی توجه داشته است. هدف این پژوهش ارزیابی مقایسه­ای دو محله گلستان و مرادآب به عنوان دو محله مشهور برخوردارترین و نابرخوردارترین محلات از شهر کرج، به لحاظ شاخص­های زیبایی­شناسی فضای شهری است. روش تحقیق توصیفی_ تحلیلی بوده و گردآوری داده­ها در خصوص 14 مؤلفۀ برگزیده مربوط به زیبایی­شناسی محیط شهری، با روش مشاهده مستقیم و استفاده از ابراز سیاهه ارزیابی صورت گرفته است. برای تحلیل و مقایسه سطح زیبایی­شناسی دو محله، پارامترهای آمار توصیفی به­کار گرفته شده و برای تحلیل نابرابری­های فضایی به ترسیم نقشه­های پهنه­بندی در سیستم اطلاعات جغرافیایی و محاسبات و تحلیل بر روی جداول توصیفی مربوط، مبادرت گردیده است. با توجه به ارزیابی شاخص­ها در دامنه امتیازات 10-1 و قائل­ شدن امتیاز بالاتر به سطح بالاتر از زیبایی­شناسی، یافته­ها نشان دادند که رقم­ میانگین کل شاخص­ها در محلۀ گلستان 31/6  ودر محلۀ مرادآب 57/2 است. همچنین در محله گلستان رقم میانه 43/6 و رقم چارک اول 4 است در حالی که در محله مرادآب این ارقام به­ترتیب 78/1 و 1 هستند. تحلیل فضایی نقشۀ پهنه­بندی نشان داد که در محله گلستان در مجموع شاخص­ها، پهنه­هایی که به­لحاظ زیبایی­شناسی در سطوح «بسیار پایین» و «پایین» قرار داشته باشند وجود ندارد حال آنکه در محله مرداب، هیچ پهنه­ای در سطوح «بالا» و «متوسط­بالا» قرار ندارد، می­توان نتیجه گرفت که محلۀ گلستان در سطح بالایی از نظر شاخص­های زیباشناسی قرار داشته و نابرابری فضایی زیادی در درون و میان دو محله مطالعه­شده، وجود دارد.
 
خانم آمنه علی بخشی، دکتر محمدرضا پورمحمدی، دکتر رسول قربانی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

در دهه‌های اخیر یکی از چالش‌های اساسی در مطالعات مربوط به توسعه منطقه‌ای تلاش برای درک تفاوت‌های اقتصادی و فرهنگی بین سطوح ملی و منطقه‌ای است تا از این رهگذر بتوان موانع پیش روی توسعه منطقه‌ای را از میان برداشت. یکی از سیستم‌هایی که نقش مهمی در توسعه مناطق دارد، سیستم نوآوری منطقه‌ای می‌باشد. بدین منظور هدف از پژوهش حاضر شناسایی پیشران‌های کلیدی مؤثر بر نوآوری منطقه‌ای در کلان‌شهر تبریز می‌باشد. در این راستا پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی می‌باشد. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز نیز از دو روش کتابخانه‌ای و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 32 نفر از افراد واجد شرایط در بخش صنعت، دانشگاه و دولت می‌باشند که به صورت نمونه­گیری هدفمند انتخاب شده­اند. برای تجزیه‌وتحلیل اطلاعات نیز از نرم‌افزار میک مک بهره گرفته شده است. یافته­های پژوهش نشان می‌دهد که از مجموع 71 عامل تأثیرگذار، 13 عامل از جمله فرهنگ مناسب بهره‌وری، قوانین و مقررات، وجود فرهنگ کار تیمی بین فعالان و واحدهای صنعتی مستقر، زیرساخت‌های فناوری اطاعات و ارتباطات، بودجه کافی برای زیرساخت پژوهشی دانشگاه، تحصیلات عالیه، برنامه‌های ثبت اختراع، سیاست آموزش عالی، سیستم ارزشیابی عملکرد و پاداش، حمایت‌های مالی، نظام مالیاتی ویژه و منعطف برای تحقیق و توسعه، وجود مراکز تحقیقاتی مشترک بین دانشگاه و صنعت و سطح تعامل و همکاری بین دانشگاه و صنعت نقش کلیدی در نوآوری منطقه‌ای کلانشهر تبریز دارند.
 

الهام همایونی، دکتر الهام پورمهابادیان، سینا رزاقی اصل،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

چگونگی طراحی محیط کار رابطه مستقیمی با افزایش یا کاهش عملکرد ساختمانی دارد و عواملی وجود دارد که اگر در طراحی محیط کار مورد توجه قرار نگیرد کارهای اداری به درستی انجام نمی­گیرد و در این صورت مواجهه با کاهش بهره­وری اداری است. ویژگی­های محیطی فضاهای کاری و تاثیر آن­ها روی کارمندان از اهمیت خاصی برخوردار است. برای افزایش بهره­وری در سازمان نیاز به تأمین شرایطی است که مهم­ترین آن عامل انسانی است و نیروی انسانی انگیخته شده برای انجام وظایف خود مهم­ترین عامل بهره­وری است. هدف اصلی این پژوهش «تبیین مدل بهینه طراحی فضاهای اداری شهرداری با رویکرد اگزیستانسیال متاثر از جغرافیای شهرکرد» است. براین اساس در این پژوهش این سوال که مدل بهینه طراحی فضاهای اداری شهرداری با رویکرد اگزیستانسیال متاثر از جغرافیای شهرکرد کدام است مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در مرحله نظری «توصیفی- تحلیلی» و در مرحله بیان یافته­ «روش پیمایشی» بوده است و متغیرهای محیطی فضاهای اداری که با شاخص­های روانشناسی وجودی تطبیق داده شده­اند، در این پرسشنامه مورد سوال قرار گرفته­اند. پس از پاسخ­گویی و تکمیل پرسشنامه­ها توسط جامعه­ مطالعاتی، داده­ها و اطلاعات حاصل از پرسشنامه­ها در نرم­افزارهای تحلیلی Amos و spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از پژوهش بر ساختمان­های اداری نشان داده که مهم­ترین پارامترهای محیطی اثرگذار بر عملکرد نیروی انسانی در محیط­های اداری عبارتند از: رنگ، روشنایی، سطح آلودگی صوتی، دید و منظر، کیفیت هوای داخلی و آسایش حرارتی، طراحی، انعطاف­پذیری، برقراری ارتباط، چیدمان فضای کار و مبلمان، رطوبت و ... که در دو گروه مولفه­های روانی و فیزیکی قابل دسته­بندی می­باشند.
 
مجید گودرزی، علی اشکبوس، بهنام محمدی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

در رویکرد توسعه میان­ افزا پیشنهاد می‌شود که به‌جای زیر ساخت­و­ساز بردن زمین­های حاشیه‌ای شهرها، اراضی خالی و اراضی بافت تخریبی مانده­ی درون‌شهری هدف توسعه قرار گیرند. با توجه به این مهم، در این مقاله سعی شده است به شناسایی و اولویت­بندی موانع توسعه­ی میان­افزای شهر زابل با استفاده از تکنیک چانگ پرداخته شود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه­ای و بررسی­های پیمایشی (میدانی) است. جامعه آماری برای شناسایی موانع توسعه میان­افزا شامل کلیه ساکنان شهر زابل در سال 1401 می­باشد که حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر محاسبه شد. روش نمونه­گیری، تصادفی هدفمند بوده و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 80/0 محاسبه گردید. با استفاده از آزمون تی تک نمونه­ای (t-test) در نرم‌افزار آماری SPSS موانع شناسایی و همچنین برای اولویت‌بندی موانع پیش رو، اطلاعات و داده­های موردنیاز از طریق واقعیت­های موجود شهر مذکور و پرسشنامه که از 20 کارشناس مرتبط تهیه‌شد، سپس با استفاده از تکنیک چانگ (AHP- FUZZY) داده­ها و اطلاعات مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می­دهد مهم­ترین مانع اجرای طرح توسعه میان­افزای شهر زابل، شاخص اقتصادی با وزن نهایی (483) می­باشد.
 


صفحه 14 از 15     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb