حسین علی روح بخش سیگارودی، مصطفی کرمپور، هوشنگ قائمی، محمد مرادی، مجید آزادی،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده
بررسی تغییر پذیری الگوی فضائی- زمانی بارش که می تواند منجر به تغییر اقلیم شود، به دلیل تاثیر گذاری شدید آن در عرصه های مختلف مورد توجه می باشد. به همین منظور پس از دریافت داده های بارش روزانه ۲۷ ایستگاه همدیدی در دوره ۶۰ ساله(2010-1951) کیفیت آن بررسی و مجموع بارش ماهانه و آماره های لازم برای ادامه فرایند تحقیق از قبیل میانگین، ضریب تغییرات، چولگی، برآورد احتمال 20% حد بالای بیشینه و کمینه میانگین بارش از طریق تجربی برای یک دوره ۶۰ ساله و دو دوره ۳۰ ساله(1980-1951 و 2010-1981) و دو دوره 10 ساله (1960-1951 و 2010-2001) برای هریک از فصول بهار و تابستان محاسبه گردید. بررسی ها تغییرات نسبتا کمی را در الگوهای بارش بهار و تابستان، در سواحل کاسپین، شمال غرب- غرب، طی 30 ساله و 10 ساله دوم نسبت به دوره 60 ساله و 30 ساله و 10 ساله اول نشان می دهد. به طور کلی از شمال و شمال غرب به سوی جنوب و جنوبشرق از میانگین بارش کاسته و بر مقدار ضریب تغییرات و چولگی افزوده می شود. به غیر از حوزه کاسپین، در بقیه ایستگاه ها میانگین بارش بهاره بیشتر از میانگین بارش دوره تابستان است. تفاوت آشکاری در ویژگی های بلند مدت بارش و تغییرات آن وجود دارد. نکته قابل توجه افزایش ضریب تغییرات دوره 30 ساله و 10 ساله دوم نسبت به دوره های متناظر در همه ایستگاه ها است که بیانگر کاهش میانگین ماهانه و فصلی بارش بهار و تابستان است که نتایج روندیابی و تفاضل دهه اول از دهه دوم نیز آن را تائید می کند. بیشترین کاهش در نیمه شمالی و غربی رخ داده است. در 30 سال دوم توالی سالهای خشک فراگیر و ایستگاه های درگیر با خشکسالی بیشتر شده است. بنابر این تغییر اقلیم را برای سواحل کاسپین و نیمه غربی تائید می کند.
محمد حسین ناصرزاده، فریبا صیادی، میثم طولابی نژاد،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده
این پژوهش با هدف شناخت جابجایی مکانی هستههای بارش بهعنوان یک عامل تأثیرگذار در شرایط هیدرولوژیکی آینده ایران به انجام رسید. جهت انجام این تحقیق دو نوع پایگاه داده استفاده قرار گرفت. نوع اول دادهها شامل بارش ماهانه 86 ایستگاه سینوپتیک با طول دوره آماری 2015-1986 و نوع دوم دادههای پیش بینی حاصل از خروجی مدل CCSM4 تحت سناریوهای سهگانه(RCP2.6,RCP4.5,RCP6) از سال 2016 تا 2036 میباشد. پس از جمعآوری و مدلسازی دادهها نقشههای آن در محیط ARCGIS ترسیم گردید. نتایج بررسیها نشان داد که هستههای بارشی در کل پهنه ایران در فصول چهارگانه تغییراتی با روند منفی در آینده خواهد داشت. بهطوریکه ضریب تغییرات بارش در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب برابر با 61/4، 101/4، 58/9و 55/8 درصد در نوسان خواهند بود. نتایج حاصل از بررسی سناریو های سهگانه نشان داد که جابجایی هسته بارشی فصل بهار از سراسر نیمه شمالی کشور به منتهی الیه شمال غرب کشور در مرزهای مشترک ایران، ترکیه و ارمنستان(منطقه ماکو و جلفا)محدود می گردد اما در فصل تابستان، هسته پربارش سواحل شمالی و بخش هایی از شمال غرب کشور به منتها الیه جنوب شرق کشور(اطراف خاش و سراوان) منتقل خواهد شد. در فصل پاییز پهنه پربارش که در سراسر نیمه شمالی کشور قرار دارد به دو هسته مجزا در زاگرس مرکزی(مناطق دنا و زدکوه) و جنوب غرب خزر(منطقه انزلی و آستارا) تغییر مکان خواهد داد و هسته بارشی فصل زمستان از بخش های زاگرس مرکزی و ناحیه خزری به شمال غرب کردستان و جنوب غرب آذربایجان غربی منتقل خواهد شد که این موضوع در تمام سناریوها به چشم میخورد. نکته دیگر اینکه، علاوه بر کاهش پهنههای بارشی، در آینده نیز پهنههای خشکی مساحت بیشتری از کشور را در بر خواهد گرفت.
داریوش یاراحمدی، امان اله فتح نیا، مهدی شرافت،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
وسعت سطوح برفی و تغییرات زمانی و مکانی آن، یک پارامتر اساسی در مطالعات آب و هوا شناسی و هیدرولوژیکی به حساب میآید. در این زمینه دادههای تصاویر ماهوارهای با هزینه پایین و وسعت زیاد سطح برداشت، کمک مؤثری در شناخت حوضههای برفگیر میباشند. با توجه به اینکه ماهوارهها قادر به تصویربرداری از یک سطح در مقاطع زمانی مختلف هستند، در مطالعات برفسنجی این امکان را فراهم میکنند که پراکنش زمانی و مکانی برف مورد مطالعه قرار گیرد. در این پژوهش نیز با استفاده از تصاویر ماهوارهای NOAA-AVHRR در بازه زمانی 2015-2006 تغییرات مرزبرف و خط دمای سطح آن در رشتهکوه البرز بررسی شد. نتایج تحقیق نشان داد که در دورهی مورد مطالعه بیشترین مساحت برف در آوریل سال 2015 با مقدار 12059 کیلومترمربع و کمترین مساحت برف، در ژوئن 2008 با مقدار 33 کیلومترمربع دیده شده است. کمترین متوسط ارتفاع مناطق پوشیده از برف، در آوریل 2007 با مقدار 2662 متر و بیشترین آن در ژوئن 2008 با مقدار 3820 متر مشاهده شده است و بیشترین تغییر در خط برف، در فاصله سال 2007 به 2008 رخ داده است. علاوهبراین در اکثر سالها منحنی دمای صفر درجه سانتیگراد بر خط برف منطبق بوده و ارتفاع آن با تغییرات مساحت برف، تغییر کرده است.
علیرضا انتظاری، فاطمه میوانه، فروغ خزاعی نژاد،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی شرایط آسایش و تعیین بهترین تدابیر جهت طراحی و معماری همساز با اقلیم با تاکید بر کنترل مصرف انرژی است. محدوده مکانی مورد مطالعه، شهر یزد و از دادههای اقلیمی آن شهر در بازه زمانی ساعتی (2107-1981) با فرمت EPW و در محیط نرمافزار مشاور آب و هوایی به روش استاندارد (ASHRAE 55) استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی دما و رطوبت نسبی نشان داد که حرارتهای بیش از 38 درجه سانتیگراد در ماههای جون (تیر) و جولای (مرداد) قابل مشاهده است که این امر نیاز به سایه در امر معماری اقلیمی را مطرح میکند. بیشترین شرایط عدم آسایش دمایی در ماه جولای و ماههای جون تا اکتبر (اردیبهشت تا آبان) در ساعات میانی روز پایین بودن رطوبت (38 درصد) به همراه دمای بالا شرایط عدم آسایش و خشکی دارند. شرایط عدم آسایش بادی و دمایی در ماههای فوریه تا می (بهمن تا اردیبهشت) قابل مشاهده است که ضرورت فراهم کردن آسایش در محیط ساختمان را اجتناب ناپذیر می کند. همچنین بر اساس تابش افقی کل در ساعات مختلف روز 25 درصد از ساعات روز از تابش بسیار بالا و در نتیجه عدم آسایش تابشی و 8 درصد از ساعات روز در شرایط آسایش قرار دارند که بیشتر مربوط به دوره سرد سال و ساعات ابتدایی و انتهایی روز میباشد. در نهایت با توجه به اقلیم شهر یزد و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل جمعا 20 استراتژی برای طراحی معماری همساز با اقلیم به کار گرفته شده است.
مختار کرمی، رحمان زندی، جلال طاهری،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
در سالهای اخیر همزمان با توسعه شهرها انواع پوششهای سطح زمین تغییر کرده است. این تغییرات سبب شده برخی از مناطق شهری چند درجهی نسبت به اطراف دمای بالاتری داشته باشند. این پدیده بهعنوان جزایر حرارتی شناخته میشود. شهر مشهد بهعنوان یکی از کلانشهرهای ایران در شمال شرقی ایران قرار گرفته است. پارامترهای مختلفی بر روی تشکیل جزایر حرارتی در این شهر نقش دارند که باید موردبررسی قرارگرفته شود. در این پژوهش از تصاویر TM،ETM+ و OLI برای بدست آوردن دمای سطح زمین در بازه زمانی 2016-1987 استفاده گردید. بررسی تغییرات زمانی دمای سطحی نشان داد که در دوره مورد مطالعه جزایر حرارتی از خارج شهر به داخل شهر انتقال پیداکرده است. الگوی توزیع دمای سطح زمین دچار تغییر شده و از مساحت دماهای متوسط و خنک شهر کاسته شده است و برعکس مقدار مساحت دماهای بسیار بالا (جزایر حرارتی) افزایش قابلملاحظهای یافته است. همچنین برای به دست آوردن عوامل موثر بر شکل گیری جزایر حرارتی از روش تاپسیس استفاده گردید. 13 عامل طبیعی و انسانی مؤثر در تشکیل جزایر حرارتی تشخیص داده شدند. برای مشخص کردن درجه اهمیت هر یک از عوامل نظر کارشناسان استفاده گردید. فاصله از حرم با وزن 0/234 و ترافیک 0/155 بیشترین اهمیت و ارتفاع با وزن 0/022 بهعنوان یک عامل طبیعی کمترین اهمیت را در تشکیل جزایر حرارتی دارند. نتایج نهایی بهدستآمده از این مدل نشان داد که آن عواملی که در تشکیل جزایر حرارتی مؤثر می باشدند درست تشخیص دادهشده و با دور شدن از عوامل امکان تشکیل جزایر حرارتی کاهش پیدا میکند.
مهدی اسدی، مختار کرمی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین تبخیر و تعرق در استان فارس میباشد که در بسیاری از مطالعات ازجمله توازن هیدرولوژیک آب، طراحی و مدیریت سیستمهای آبیاری، شبیهسازی میزان محصول و مدیریت منابع آب از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا برای این منظور ابتدا دادههای موردنیاز شامل آمار روزانه دما، رطوبت، بارش، سرعت باد، فشار و تشعشع خورشیدی و غیره در بازه زمانی 1995-2015 از ایستگاههای همدیدی موجود در سطح منطقه که شامل 12 ایستگاه با بازه آماری یکسان میباشد، تهیه شد، سپس با استفاده از روشهای تورنت وایت، پنمن مانتیث و هارگریوز - سامانی میزان تبخیر و تعرق گیاه مرجع در مراحل مختلف رشد در منطقه مورد مطالعه برآورد گردید. نتایج به دست آمده از بررسی خروجی روشها حاکی از آن بود که با کاهش عرض جغرافیایی بر میزان تبخیر و تعرق افزوده میشود و در کل مناطق جنوب و جنوب شرقی منطقه به همراه مرکز منطقه موردمطالعه دارای بیشترین میزان تبخیر و تعرق نسبت به ایستگاههای مجاور خود هستند. در بررسی ضریب همبستگی بین ارتفاع و روشهای تورنت وایت پنمن مانتیث و هارگریوز سامانی روشهای مذکور به ترتیب دارای ضرایب تعیین 0/9135، 0/5323و 0/5286بودند.
بهروز سبحانی، وحید صفریان زنگیر، اخضر کرمی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
محدودیتها و مرزهای تولید محصولات کشاورزی وابسته به شرایط اقلیمی است. آب و هوا یکی از مهمترین عوامل موثر در فعالیت انسان به ویژه بخش کشاورزی است. کشت ذرت در تامین نیاز غذایی کشور نقش اساسی دارد. استان کرمانشاه با دارا بودن پتانسیلهای اقلیمی مطلوب، شرایط بهینه را جهت کشت ذرت دارا می باشد. هدف از این تحقیق، بررسی نقش بارش و درجه حرارت در تعیین تقویم زراعی و تعیین مناطق مساعد برای کشت ذرت است. برای انجام این کار از دادههای اقلیمی 10 ایستگاه سینوپتیکی در طول دوره آماری20 ساله (1390-1371) استفاده شد. با استفاده از آزمون هتلینگ و آزمون T مشاهدهای، دادهها تجزیه و تحلیل شدند. براساس یافتههای تحقیق، بارش ایستگاه های مورد مطالعه، نیاز آبی محصول ذرت را در ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور تامین ننمود و دما نیز در نواحی مرتفع بهعلت کاهش مکرر در ماههای اردیبهشت و خرداد و در نواحی پست بهعلت افزایش شدید آن در موقع گلدهی، دانهدهی و رسیدگی مشکلاتی را در طول دوره رشد این گیاه زراعی ایجاد نموده است. براساس نتایج تحلیل آزمون هتلینگ 62 درصد از مساحت استان کرمانشاه مناسب، 24 درصد متوسط و 14 درصد نامناسب برای کشت ذرت بود، همچنین براساس نتایج تحلیل آزمون تی مشاهدهای 47 درصد مناسب، 38 درصد متوسط و 15 درصد نامناسب برای کشت ذرت داشته در نتیجه، نواحی مرکزی استان که دمای معتدل دارد برای کاشت مناسب، نواحی شرقی و شمالی به علت سردسیری و نواحی جنوبی و غربی استان به علت گرمسیری برای کشت ذرت مناسب نبوده است.
نسرین جعفری، رضا برنا، فریده اسدیان،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
هدف اساسی این تحقیق شبیه سازی میزان کاهش مصرف انرژی جهت سرمایش فضای داخلی ساختمان در سناریوهای مختلف جهت گیری ساختمان، نسبت باز شو به دیوار، نسبت ابعادی و مواد پوششی نمای ساختمان در شرایط میکرواقلیم دو منطقه 12 و 22 شهر تهران میباشد. در این راستا با استفاده از مدل اقلیم معماری Climate Consultant، اقدام به شبیه سازی بار سرمایشی مصرفی فضای داخلی ساختمان در حالات مختلف جهت گیری ساختمان، نسبت باز شو به دیوار، نسبت ابعادی و مواد پوششی نمای ساختمان، برای دو میکرواقلیم متفاوت منطقه 12 و 22 شهر تهران گردید. در این راستا نتایج بدست آمده از مقایسه نمونه های موردی بررسی شده نشانگر کاهش مصرف انرژی گرمایی تا حدود 67% می باشد. همچنین نتایج شبیه سازی در طراحی واحدها با یک دیوار بیرونی به جای دو واحد می تواند به کاهش مصرف انرژی بین 25% تا 41% منتهی گردد. بنابراین تصمیمات معماری تاثیر بالایی بر مصرف انرژی در هر فضا دارند، نتایج تحقیق بیانگر آن بود که دو میکرواقلیم منطقه 22 و 12 تاثیر معنی داری در نیاز سرمایشی داخل ساختمان نداشته اند. نتایج حاصل از شبیه سازی فاکتورهای معماری ساختمان بیانگر آن بود که از لحاظ جهت گیری ساختمان تنها در صورتی که جهت گیری ساختمان شمالی باشد به صورت معنی داری بار سرمایشی ساختمان کاهش پیدا میکند در حالی که در جهات دیگر تفاوت معنی داری در کاهش بار مصرفی مشاهده نگردید و از طرف دیگر هرچه ابعاد بازشوها به دیوار کوچکتر میبود، میزان پرت انرژی سرمایشی داخل ساختمان کاهش یافته و بارسرمایشی داخل ساختمان کاهش پیدا میکرد.
محمد حسین ناصرزاده، زهرا حجازی زاده، زهرا غلامپور، بهلول علیجانی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
عناصر اقلیمی یکی از مهمترین متغیرهای محیطی تعیین کننده پراکنش جغرافیایی پوشش گیاهی و توزیع زمانی مکانی آن میباشند. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی روابط زمانی مکانی بین عناصر اقلیمی و مقادیر سبزینگی پوشش گیاهی در استان کهکیلویه و بویراحمداست. داده های مربوط به دو عنصر اقلیمی دمای سطح زمین و بارش در مقیاس ماهانه طی دوره آماری (2000-2015) به ترتیب از دو سنجنده MODIS و TRMM برای محدوده استان کهکیلویه و بویراحمد اخذ گردید. داده های مروبط به شاخص پوشش گیاهی بارز شده نیز در مقیاس ماهانه با رزلوشن فضایی 250 متر از محصول MOD13Q1 سنجنده MODIS برای همان دوره آماری اخذ گردید. با استفاده از تحلیل همبستگی فضایی همزمان و با تاخیر، و تحلیل ارتباط تقاطعی اقدام به آشکارسازی ارتباط زمانی مکانی شاخص پوشش گیاهی بارزشده با دو عنصر اقلیمی دمای سطح زمین و بارش گردید. نتایج گویای آن بود که عنصر دمای سطح زمین، در همه ماهها به صورت همزمان بالاترین همبستگی را با پوشش گیاهی داشت و بالاترین همبستگی فضایی بین شاخص پوشش گیاهی و دمای سطح زمین، مربوط به ماههای دسامبر تا مارس بود. در این ماهها توزیع فضایی پیکسلهای حاوی مقادیر بیشینه شاخص پوشش گیاهی، منطبق بر دماهای حداکثر(6 تا 14درجه سانتی گراد) است در حالی که در ماه های، اوریل، می، و اکتبر و نوامبر بیشینه تمرکز پوشش گیاهی در بازه دمایی میانگین، یعنی، 10 تا 16درجه سانتیگراد مشاهده گردید و در مورد ماههای ژوئن تا سپتامبر بیشینه تمرکز شاخص پوشش گیاهی، در بازه دمایی حداقل یعنی 15 تا 17درجه سانتیگراد مشاهده شد ضمن اینکه همبستگی معنیداری نیز در این ماه ها مشاهده نگردید. در مورد ارتباط بارش و شاخص پوشش گیاهی بارز شده، نیز نتایج نشان داد که تنها مقادیر پوشش گیاهی فصل بهار(آوریل تا ژوئن) با یک تأخیر یک نیم ماهه، بالاترین همبستگی را با مقادیر بارش ماهانه دارد. در حالی که برای پوشش گیاهی سایر ماهها، همبستگی معنیداری با بارش، مشاهده نگردید.
لیلا شریفی، سعید بازگیر، حسین محمدی، علیرضا دربان آستانه، مصطفی کریمی احمدآباد،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
در یک سامانه ی کشاورزی، تولید محصول با شرایط اقلیمی مرتبط است. بنابراین، فهم عمیق تر تأثیر تغییرات اقلیمی مناطق بر میزان تولید، تضمین کننده امنیت غذای جهان می باشد. گندم از راهبردیترین محصولات زراعی بوده و بررسی جوانب مختلف تولید آن از ضروریات هر جامعه کشاورزی می باشد. طبق مطالعات، تولید گندم تحت تأثیر متغیرهای مختلفی از جمله زیست محیطی، فردی و اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی است. این پژوهش با هدف برآورد میزان اثر این متغیرها در تغییرات تولید گندم در اقلیمهای مختلف استان فارس انجام شده است. دادههای مورد نیاز از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی چندمرحله ای و طی 522 پرسشنامه تکمیل شده از طریق مصاحبه حضوری با کشاورزان استان گردآوری و تحلیل شده است. سنجش نگرش کشاورزان در طیف لیکرت بوده و از توابع تولید کاب داگلاس، ترانسندنتال و ترانسلوگ برای برآورد میزان تأثیر متغیرها استفاده شده است. نتایج حاصل از مقایسه متغیرهای مؤثر در سه تابع کاب داگلاس، ترانسن دنتال و ترانسلوگ؛ برتری ترانسلوگ را نشان می دهد. از دیدگاه کشاورزان استان در تابع ترانسلوگ، به ترتیب؛ رطوبت خاک در زمان کشت (0/69)، بارش مؤثر در فصل رشد (0/68) و در تاریخ کشت (0/66)، موج گرمایی در زمان برداشت (0/63)، بارش آسیب زننده (0/59)، سود حاصل از تولید گندم (0/51)، تحصیلات کشاورز (0/49)، کیفیت خاک (0/49) و روش کشت (0/49) با ضریب تعیینهای ذکر شده در کنار آنها؛ مهمترین عوامل تبیین کننده تولید گندم در استان فارس می باشند. متغیرهای مستقل در تابع ترانسلوگ، 92 درصد از تغییرات تغییرات تولید گندم در استان فارس را تبیین می کنند.
علی بحری، یونس خسروی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
بهواسطهی کاربرد بالایی که دمای سطح دریا (SST) در مطالعات اقلیمی و اقیانوسی دارا است، این پارامتر طی سالهای 1986 تا 2015 در دریای عمان با استفاده از تحلیلهای روند و تحلیلهای خودهمبستگی فضایی موران جهانی و موران محلی مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل روند از آزمون من-کندال جهت شناسایی روند تغییرات SST و از روش Sen's Estimator جهت بررسی شیب تغییرات رخداده استفاده شد. با استفاده از این روشها مشخص شد که در بازه زمانی ماهانه، ماههای ژانویه، فوریه و دسامبر فاقد روند صعودی معنادار در مقادیر SST بودند و فقط بخشهایی از تنگه هرمز با روند نزولی معنادار همراه بوده است. از طرفی در ماه مارس هیچگونه روند نزولی معنادار رخ نداده و در بخش جنوبی دریای عمان روند صعودی در مقادیر SST دیده شد. سایر ماههای سال نیز دارای روند صعودی و نزولی معنادار در بخشهای مختلف دریای عمان بودند که در این بین ماه اکتبر دارای بیشترین پهنهی روند صعودی بود. در بازه زمانی سالانه نیز مشخص شد که بخشهای جنوبی دریای عمان دارای روندی صعودی در مقادیر SST و بخشهای غربی دارای روندی نزولی بودهاند. شیب تغییرات رخداده با مقدار زیاد (مثبت و منفی) نیز منطبق بر بخشهای دارای روند صعودی و نزولی معنادار بود. نتایج تحلیل موران جهانی برای بازه سالانه حاکی از روند صعودی مقادیر خودهمبستگی و الگوی خوشهای دادههای SST با گذشت زمان بود که با استفاده از تحلیل موران محلی مشخص شد که این خوشههای گرم SST اند که در دریای عمان در حال افزایشاند و از طرفی، خوشههای سرد این پارامتر در 30 سال موردمطالعه با کاهش روبهرو شدهاند. با توجه به نتایج تحلیل روند و تحلیلهای خودهمبستگی مشخص شد که مقادیر SST طی 30 سال موردمطالعه در بخشهای مختلف دریای عمان روندی افزایشی داشتهاند، لذا ممکن است تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی بر این منطقه اثرگذار بوده باشد.
یعقوب دین پژوه، معصومه فروغی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
تبخیر- تعرق گیاه مرجع یکی از مهمترین مولفه های هیدرولوژیکی بوده و تخمین مناسب آن در پژوهشهای بیلان آب، مدیریت منابع آب و بهبود مصرف آب در بخش کشاورزی کاربرد دارد. در این مطالعه به بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم پارامترهای هواشناسی بر روی ET0 در استان آذربایجان غربی با استفاده از تجزیهی علیت پرداخته شد. بدین منظور از آمار هواشناسی ایستگاه سینوپتیک استان آذربایجان غربی با بیش از 20 سال آمار، استفاده شد. جهت برآورد ET0، از فرمول FAO-PM56 استفاده گردید. در ادامه مقدار ET0 با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه خطی نیز تخمین زده شد. سپس به منظور ارزیابی عملکرد مدل رگرسیونی، از آمارههای جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین قدرمطلق خطا (MEA)، ضریب سات- ناش کلایف (NSH) و ضریب تعیین (R2) استفاده گردید. آنگاه ضریب همبستگی بین ET0 و هر یک از پارامترهای هواشناسی به دست آمد و سپس تاثیر اثرات مستقیم (P) و غیر مستقیم هر یک از پارامترهای هواشناسی بر روی ET0 با استفاده از روش تجزیه علیت محاسبه شد. جذر میانگین مربعات خطا مابین 0/05و 0/15و میانگین قدر مطلق خطا مابین 0/04و 0/12، ضریب سات- ناش کلایف مابین 0/91و 0/99و ضریب تعیین مابین 0/91و 0/99، بدست آمد. همچنین مشخص شد که سرعت باد در تمامی ایستگاه های مورد مطالعه، همبستگی معنیداری (در سطح 0/01درصد) با ET0 دارد. از نتایج تجزیه علیت مشخص شد که بیشترین مقدار P (اثر مستقیم پارامترهای هواشناسی بر ET0) در همه ایستگاه ها متعلق به سرعت باد می باشد که مقدار آن برای ایستگاههای ارومیه؛ 0/85، پیرانشهر؛ 0/99،تکاب؛ 0/97، خوی؛ 0/90، سردشت؛ 06/1؛ ماکو؛ 0/64و مهاباد؛ 0/78می باشد.
ایران صالحوند، امیر گندم کار، ابراهیم فتاحی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
پیش بینی بارش در مدیریت و هشدار سیل نقش مهمی بر عهده دارد و با اطلاع از میزان بارندگی می توان امکان وقوع سیل را در یک منطقه پیش بینی و اقدامات لازم را به عمل آورد. به دلیل اینکه بارشهای سه ماه ژانویه، فوریه و مارس در اکثر مواقع سیل آسا می باشند و همچنین بیشتر بارشها در این سه ماه رخ می دهند، لذا در این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر بارش و مدل سازی این سه ماه پرداخته شد. برای مدل سازی بارش از داده های بارش ماهانه ی ایستگاه همدید و بارانسنجی در بازه ی آماری (2014-1984) به مدت 30 سال بعنوان متغیر وابسته و شاخصهای اقلیمی، سیگنالهای بزرگ مقیاس اقلیمی شامل؛ دمای سطح دریا و دمای 1000 میلی باری، هم ارتفاع تراز 500 میلی باری ، امگای 200 میلی باری و عناصر اقلیمی بعنوان متغیر مستقل استفاده شده است. به دلیل رفتار غیرخطی بارش از شبکه های عصبی مصنوعی جهت مدل سازی بهره گرفته شد. جهت مشخص شدن بهترین معماری برای ورود به شبکه ی عصبی از تحلیل عاملی استفاده شد. برای پیش بینی بارش از داده هایی که بیشترین ارتباط را با بارش نشان دادند بصورت چهار الگو استفاده گردید که در ماه ژانویه الگوی چهارم با خطای آنتروپی 045/0، تعداد لایه های ورودی 91 واحد ، بهترین آرایش 15-1 و ضریب همبستگی 94 درصد بود. در ماه فوریه، الگوی سوم با ضریب همبستگی 97 درصد، خطای آنتروپی 036/. درصد ، تعداد واحدهای ورودی 8 واحد و بهترین نوع آرایش لایه ی پنهان 10-1 بود. بارش ماه مارس با تمام الگوها ضریب پیش آگاهی بالا بود که الگوی اول با خطای آنتروپی 038/.، تعداد واحدهای ورودی 67، نوع آرایش لایه ی پنهان، 17-1، ضریب همبستگی 98 درصد بود.
نسیبه بهاروندی، فیروز مجرد، جعفر معصومپور،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
موج گرما، مدت زمانی طولانی از آب و هوای گرم نسبت به شرایط مورد انتظار در یک منطقه در دورۀ زمانی معینی از سال است. امواج گرمایی سبب مرگومیر، بیماری و بروز مشکلات گوناگون در زمینههای مختلف حملونقل، کشاورزی، تولید و انرژی میشوند. کشور ایران در دهههای گذشته امواج گرمایی شدیدی را تجربه کرده است. بررسی تغییرات الگوهای فضایی و زمانی این امواج برای درک علل رخداد و مواجهه با آنها بسیار مهم است. در مطالعۀ حاضر، با استفاده از «شاخص روزانۀ بزرگی موج گرما» (HWMId)، که هر دوی شدت و طول موج گرما را لحاظ میکند، امواج گرمایی ایران بین سالهای 1985 تا 2015 از لحاظ توزیع زمانی و مکانی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. بدینمنظور با استفاده از دادههای دمای حداکثر روزانۀ 44 ایستگاه سینوپتیک کشور و بر پایۀ آستانۀ صدک 90ام، از بین دادههای موجود، امواج گرمایی بزرگتر یا مساوی سه روز برای هر ایستگاه شناسایی شدند. پس از اعمال شاخص HWMId بر روی روزهای هر موج گرما، بزرگی هر موج محاسبه گردید. سپس میانگین تعداد و بزرگی تمام امواج و نیز شدیدترین آنها در مقیاسهای سالانه و فصلی محاسبه و نقشهها و نمودارهای مربوطه رسم گردید. نتایج تحقیق نشان داد بیشترین تعداد امواج گرمایی، در غرب رشتهکوه زاگرس و سپس دشت کویر رخ میدهد. در حالیکه بیشینۀ بزرگی امواج، متعلق به مناطق جنوبشرقی و مرکزی کشور است. فصل پاییز و سپس فصل زمستان، سهم بالایی از شدیدترین امواج گرمایی را طی دورۀ مورد مطالعه دارند. در حالیکه امواج گرمایی بهار و تابستان به نسبت ضعیفتر و از لحاظ وسعت، محدودتر هستند. در فصل پاییز همۀ ایران بهجز نوار کمعرضی از شمال کشور و سواحل دریای عمان و خلیج فارس، در فصل زمستان نواحی جنوبشرق، در فصل تابستان سواحل دریای عمان بهسمت نواحی داخلی ایران، و در فصل بهار مناطق مرکزی و ارتفاعات غربی، تحت تأثیر امواج گرمایی قرار میگیرند. شدیدترین امواج گرمایی طی دورۀ مورد مطالعه، در زمستانهای 2008 و 2010 رخ داده است. تعداد و بزرگی امواج گرمایی در کشور بهشکل معنیداری در حال افزایش است. بیشترین افزایش تعداد متعلق به تابستان و بزرگی متعلق به زمستان است.
مجتبی شاه نظری، زهرا حجازی زاده، محمد سلیقه،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
در این تحقیق ضمن بررسی شرائط اقلیمی در دوره حاضر و تحلیل شرائط حرارتی و بارش و میزان تابش دریافتی از خورشید ،بر اساس داده های روزانه ایستگاههای سینوپتیکی که در منطقه ، قدمت ثبت داده های هواشناسی حداقل 30 ساله را داشتند. شرائط حاضر تحلیل گردید . با توجه به شرائط محیطی لازم برای رشد گیاه برنج و در دست داشتن اطلاعات فنولوژیکی گیاه برنج و آستانه های حرارتی پائین و بالا دمائی آن ، و همچنین مقادیر درجه – روز مورد نیاز این گیاه برای تکمیل چرخه حیاتی خود و انجام فرایند فنولوژیکی آن به منظور تولید اقتصادی ،تقویم مناسب زراعی در شرائط فعلی تعیین گردید. این تقویم در فاصله بین ماههای فروردین تا تیرماه بین استانها متغیر بوده است .بر اساس شرائط حرارتی فعلی و احتمال گرم شدگی کره زمین در دهه های آینده ، خروجی های مدل3MCdaH تحت سناریو ، به کمک مدل LARS-WG5 ریزمقیاس گردید . در این مطالعه سالهای 1990-1969را به عنوان دوره پایه و سالهای 2065-2046 را به عنوان دوره آینده مورد بررسی و شرایط حرارتی و بارشی برای دوره آتی شبیه سازی گردید. خروجی به دست آمده با شرائط دمائی مناسب رشد گیاه در منطقه مورد مطالعه مورد بررسی و مقایسه قرار داده شد . نتایج نشان داد که تقویم زراعی برنج در استانهای گیلان و مازندران با تفاوتهائی به سمت زمستان شیفت خواهند یافت . با توجه به شرائط دمائی متفاوت استان گلستان تقویم زراعی آن به سمت بهار حرکت خواهد نمود.
پریسا احدی، شهریار خالدی، محمود احمدی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
گردوغبار به رسوبات با اندازه کمتر از 100میکرون که به صورت ذرات معلق انتقال مییابد، اطلاقمیشود. توفانهای گردوغبار هر سال در مناطق خشک و نیمه خشک در عرضهای جنب حاره رخمیدهد. منطقه غرب آسیا، از جمله شبه جزیره عربستان، عراق و ایران و مخصوصا خوزستان به عنوان یکی از مهمترین منابع گردوغبار شناخته شده است . هدف از این پژوهش بررسی فراوانی و میزان روند پدیده گردوغبار در مقیاس ساعتی، ماهانه، فصلی و سالانه طی دوره آماری 2015-1995 در استان خوزستان میباشد. روش کار در این پژوهش مبتنی بر محاسبه آماری پارامترهای مربوط به ریزگرد و تجزیه تحلیل آماری داده ها به روش یرآورد شیب سن و آزمون من-کندال و تهیه نقشه های توزیع فضایی پدیده گردوغبار میباشد. نتایج نشان داد 57/78 درصد رویدادهای گردوغباری بین ساعات 30/9-30/15به وقت محلی همزمان با گرمایش زیاد زمین، خشکی خاک و اختلاف فشار محلی اتفاق افتاده است. محاسبه روند در همه ساعات روز روند افزایشی و معنادار را نشان داده است که بیشترین افزایش مربوط به ساعت 30/12 و 30/9 شب میباشد. 49درصد روزهای گردوغباری به ترتیب مربوط به ماههای ژوئیه، ژوئن و می میباشد همچنین 73 درصد روزهای گردوغباری در فصول بهار و تابستان رخ داده است که مرتبط با افزایش دما و خشکی منابع آب و خاک در استان خوزستان است. توزیع فضایی گردوغبار به صورت فصلی و سالانه نشان میدهد بیشترین روزهای گردوغبار در همه فصول مربوط به نیمه غربی استان است که نشان دهنده غلبه کانونهای خارجی به عنوان منشا اصلی ریزگرد و اهمیت عامل توپوگرافی در این منطقه میباشد. توزیع فضایی آماره q نیز مبین افزایش شدید ریزگرد در بیست سال اخیر در نواحی جنوب شرقی ، جنوب و مرکزی استان و در ساعات پایانی روز میباشد که بیانگر توسعه فعالیت کانونهای داخلی در افزایش روند ریزگرد در دهه های اخیر است.
حسین عساکره، مهدی دوستکامیان، محمد دارند،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل آشفتگی، نوسانات و جهش نواحی بارشی ایران می باشد. برای این منظور دادههای محیطی در دو بخش جمعآوریشدهاند. در بخش اول دادهها حاصل میان یابی مشاهدات بارش روزانه 1434 ایستگاه همدیدی و اقلیمی از ابتدای سال 1340 تا 1383 از پایگاه دادههای اسفزاری استفاده شده است. بعد از تشکیل پایگاه داده ای به منظور شناسایی نواحی بارشی ایران از تحلیل خوشه ای بر روی داده های میانگین و ضریب تغییرات بارش سالانه و ماهانه استفاده شده است. برای اعتبار سنجی نواحی بارشی ایران از تحلیل سیلهوته استفاده شده است. در ادامه به منظور بررسی آشفتگیها، جهش و نوسانات نواحی بارشی ایران پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای بیانگر این بوده است که نواحی بارشی ایران به شش طبقه قابل تقسیم بندی می باشند. در این بین نواحی خزری (ناحیه چهار) از بیشترین مقدار بارش و کمترین ضریب تغییرات برخوردار است. توزیع رژیم بارش در هر شش نواحی نشان می دهد که رژیم بارش ایران بیشتر در فصل زمستان و بهار و بعضا پاییز می باشد. بررسی و تحلیل آشفتگی بارش بیانگر این بوده است که بارش به جز در ناحیه چهار (ناحیه خزری) در سایر نواحی دیگر توزیع رخداد بارش همراه با آشفتگی بوده است. با وجود اینکه بیشترین آشفتگی ها در ناحیه زاگرسی رخ داده است اما بیشترین توالی آشفتگی ها مربوط به ناحیه بارشی پنجم می باشد. کمترین توالی آشفتگی ها در ناحیه مرکزی و شرقی کشور رخ داده است. نتایج حاصل از تحلیل جهش و نوسانات بیانگر این است که آشفتگی های بارش به جز در سالهای ابتدایی نواحی بارشی دو و پنج در سایر نواحی دیگر بارش فاقد جهش معنی دار بوده است این در حالی می باشد که نوسانات کوتاه مدت 3 تا 5 ساله بر بارش هر شش نواحی حاکم بوده است.
حمیده افشارمنش، زهرا حجازی زاده، بهلول علیجانی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
پیش بینی های اقلیمی در قالب شبیه سازی در سطح جهانی ،منطقه ای و محلی بهمراه مشخص کردن تغییرات پارامترهای اقلیمی در قالب روندها و مدل ها در علم اقلیم شناسی از دیرباز مطرح بوده است اما آینده پژوهی و آینده سازی وچشم اندازسازی در ادبیات و متون اقلیم شناسی کمتر به چشم می خورد این درحالیست که برنامه ریزی محیطی و تحلیل های آینده پژوهی، تلاشی نظام مند برای نگاه به آینده بلندمدت در حوزه علم اقلیم شناسی است؛ امروزه یکی ازمهم ترین چالش های حال و آینده ، مسئله افزایش دما و در مواردی بحران فقدان آسایش اقلیمی است. باید پذیرفت که با رشد جمعیت کلانشهر تهران، ارتقای سطح زندگی و بهداشت،گسترش شهرنشینی و صنایع ، آسایش اقلیمی و بحران کمبود انرژی دارای اهمیت است. تحلیل های این پژوهش از نظرات نخبگان اقلیم شناسی و مدیران و مسئولین شهر تهران درقالب فرمهای نظرسنجی، تهیه،و برای تجزیه تحلیل داده ها از تکنیکهای آینده پژوهی ازجمله سناریونویسی استفاده شده است. ابزار تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش نرم افزار MICMAC بوده است. در فرآیند تحقیق مهم ترین عوامل کلیدی و پیشران در رابطه با آینده پژوهی بحران افزایش دمای سطح شهر تهران شناسایی گردید و سپس با توجه به عوامل کلیدی شناخته شده مینی سناریوها و سناریو جامع در سه حالت، (بهبود وضعیت میکرواقلیمی شهر تهران+ آسایش اقلیمی شهروندان)، (عدم بهبود وضعیت میکرو اقلیمی شهر تهران+ آسایش اقلیمی نسبی شهروندان)،( عدم بهبود وضعیت میکرو اقلیمی شهر تهران+فقدان آسایش اقلیمی شهروندان و افزایش مصرف انرژی)در سطح کلانشهر تهران داستان سرایی شد.با توجه به نتایج تحقیق به عنوان مهم ترین عوامل ایجاد بحران دمای سطح فقدان نگرش به مفهوم بهبود میکرو اقلیم و مدیریت شهری هستند. و اینکه چالش های فقدان آسایش اقلیمی در رابطه با بحران افزایش دمای سطح،در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی طبقه بندی می شوند.
سید محمد حسینی، فخری سادات فاطمی نیا،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
در این پژوهش به منظور بررسی و پایش وضعیت شاخص سطح برگ در استان همدان از دادههای ماهوارهی مودیس در یک بازهی زمانی 15 ساله بهره گرفته شد. دادههای شاخص سطح برگ پس از استخراج از تارنمای مودیس، با کدنویسی در نرمافزار متلب مورد واکاوی قرار گرفتند و سپس نقشههای آن استخراج شدند. در نهایت، سری زمانی سالانهی شاخص سطح برگ به دست آمد و ارتباط آن با میزان بارشها و میانگین دما در طی این سالها بررسی گردید. به منظور بررسی بهتر نقشهها، یاختههای بالاتر از یک که نشاندهندهی وضعیت بهتر و تراکم بیشتر سطح برگ هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. در این میان، سالهای 1381، 1387، 1390 به ترتیب با(01/0 ، 03/0 و 03/0 درصد) پایینترین یاختههای بالاتر از 1 و سال 1395 با 24/0 و سالهای 1393، 1388 و 1389 با 07/0 یاختهی بالاتر از 1، بالاترین تعداد یاخته را به خود اختصاص دادهاند. وجه مشترک تمامی سالها از نظر یاختههای بالاتر از یک نشان میدهد که باغات جنوب همدان در جنوب دره مرادبیک، کشتزارهای غرب نهاوند، باغات جنوبشرق ملایر، منطقه حفاظت شده لشگردر در جنوبشرق ملایر در تمام سالها مشترک بودهاند. تنها تفاوتی که در سالهای مختلف مشاهده میشود تعداد یاختههاست. در نهایت سری زمانی دادهها نشان داد که سال 1389 دارای بالاترین و سال 1381 و 1387 دارای پایینترین میزان سری زمانی سطح برگ هستند.
نسا سپندار، کمال امیدوار،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
در این پژوهش سعی بر آن است تا منابع رطوبت و مسیر حرکت آن برای بارشهای سنگین جنوب و جنوب غرب ایران با استفاده از الگوریتم جدیدی مبتنی بر رودخانهی جوی شناسایی شود. به همین منظور از بارندگی روزانهی 17 ایستگاه سینوپتیک در بازهی زمانی 1986 تا 2015 در جنوب و جنوب غرب ایران که بازهی زمانی مشترک دارند و منطقهی مورد مطالعه را به طور کامل پوشش میدهند استفاده شده است. همچنین از مجموعه دادههای مراکز ملی پیش بینی محیطی/ مرکز ملی تحقیقات جوی (NCEP/NCAR ) مرکز پیش بینیهای میان مدت اروپا (ECMWF) و دادههای تحلیل مجدد (ERA-interim) با قدرت تفکیک مکانی 75/0 در75/0 طول و عرض جغرافیایی با تفکیک زمانی 6 ساعته استفاده شده است. متغیرهای استفاده شده شامل بخار آب یکپارچه (IWV)، رطوبت ویژه (q) و مولفههای مداری و نصف النهاری باد (u,v) میباشند. در این پژوهش برای شناسایی و مسیریابی رودخانههای جوی از الگوریتمی مبتنی بر محاسبه ی انتگرال قائم انتقال افقی بخار آب (IVT) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که منبع اصلی رطوبت بارندگی در جنوب و جنوب غربی ایران، جنوب دریای سرخ و خلیج عدن میباشد. البته خروجی نقشه ها نشان میدهد که دریای عرب نیز در تامین رطوبت این بارشها بی تاثیر نبوده است. شبه جزیره عربستان نیز با توجه به میزان بالای انتقال رطوبت، به عنوان مسیر انتقالی، حجم بسیار زیادی از رطوبت را به سمت منطقهی مورد مطالعه گسیل میکند. در انتها، مسیر رطوبت به منطقه ی مورد مطالعه ترسیم و شناسایی شد و نتیجتا با در نظر گرفتن 3 شرط اصلی برای رودخانهی جوی، میتوان گفت مسیر به دست آمده، همان مسیر رودخانهی جوی میباشد.