97 نتیجه برای ایران
حسن ذوالفقاری، فیروز مجرد، مجتبی میرزایی،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
میانگین بارش سالانه در ایران حدود 250 میلیمتر است که کمتر از یک سوم بارش میانگین جهانی است. علاوه بر کمبود بارندگی، توزیع نامتوازن و ناهمگون آن نیز بر بی اعتمادی به بارندگی در این سرزمین افزوده است. در این مطالعه، عدم اعتماد به بارش ایران با استفاده از شاخص عدم اعتماد به بارش (UI) که برخلاف روشهای متعارف، رژیم بارش یا توزیع زمانی و ویژگیهای بارش را مورد توجه قرار میدهد، بر اساس دادههای آماری 48 ایستگاه سینوپتیک کشور در یک دورۀ 30 ساله (1979 تا 2008) مورد بررسی قرار گرفته است. میزان روند و وضعیت معنیداری شاخص در هر ایستگاه از طریق آزمون ناپارامتری من کندال و برآورد کنندۀ شیب سن در سطح اطمینان 95% مشخص گردیده است. در نهایت، سطح کشور بر اساس مقادیر شاخص بدست آمده با استفاده از روشهای میانیابی IDW و Kriging پهنهبندی شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد که میزان متوسط عدم اعتماد به بارش در کل ایران، برابر با 2/2 یا حدود 36% میباشد. میزان عدم اعتماد به بارش در نواحی مرطوب که شروع بارش زودتر و دورۀ بارندگی طولانیتری دارند، بیشتر و در مناطق خشک ایران که شروع بارش دیرتر و دورۀ بارندگی کوتاهتری دارند، کمتر است. اگر چه بین نواحی مختلف کشور از نظر عدم اعتماد به بارش، اختلاف زیادی وجود ندارد، با این وجود برخلاف دیدگاه سنتی رایج، عدم اعتماد به بارندگی در ناحیه مرطوب خزری و ناحیه نیمه مرطوب شمالغرب کشور، بیشتر است. در مقابل، کمترین مقدار عدم اعتماد به بارندگی، در منطقه خشک ساحلی جنوبی ایران مشاهده میشود. همچنین بهجز در ایستگاه بندرلنگه در جنوب ایران که دارای شیب صعودی شاخص به میزان 04/0 در سال است، در سایر ایستگاهها از نظر عدم اعتماد به بارش روند معنیداری مشاهده نمیشود.
سعید بازگیر،
دوره 15، شماره 39 - ( 10-1394 )
چکیده
تخمین عملکرد محصول قبل از برداشت آن می تواند کمک موثری به منظور برنامه ریزی و سیاست گذاری مناسب در تهیه غذا، توزیع، قیمت گذاری و همچنین واردات و صادرات داشته باشد. چون تولید محصول نتیجه بر هم کنش فرایندهای مختلف گیاه و فاکتورهای آب و هوایی می باشند، کمی سازی این فاکتورها و مطالعه روابط آنها با عملکرد، در استخراج مدل های آب و هوا-محصول بسیار ضروری است. در این مطالعه با استفاده از مدلهای آماری و تحلیل روابط همبستگی بین عملکرد محصول در مراحل مختلف رشد ذرت دانه ای و متغیرهای اقلیم شناسی، امکان سنجی تخمین تولید محصول ذرت دانه ای قبل از برداشت در برخی از مناطق غربی و جنوب غربی کشور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اختلاف مقادیر برآورد شده با مقادیر واقعی در کرمانشاه از ۲۵۰- تا ۳۵۷۷- و از ۱۶ تا ۱۸۱۲ کیلوگرم در نوسان بوده است. این تغییرات در کوهدشت لرستان از ۱۶۰- تا ۳۰۰۰- از یک طرف و از ۲۴ تا ۲۵۶۶ کیلوگرم از طرف دیگر در نوسان بوده است. در دهلران ایلام می توان به تغییرات ۲۰۷- تا ۱۳۷۰- و ۲۸۶ تا ۳۵۵۰ کیلوگرم اشاره نمود. در رابطه با دزفول نیز اختلاف مورد نظر از ۱۸۸- تا ۱۳۲۲- و از ۲۶ تا ۲۱۳۰ کیلوگرم در هکتار در نوسان بوده است. در مجموع، نتایج نشان می دهد که دماهای بیشینه و کمینه، سرعت باد در ارتفاع ۲ متری، ساعات آفتابی و رطوبت نسبی بیشترین همبستگی را با عملکرد محصول در مراحل ظهور گل آذین نر تا تشکیل تارهای ابریشمی و همچنین تشکیل تارهای ابریشمی تا بلوغ فیزیولوژیکی (رسیدن کامل) داشته اند که در همین مراحل تخمین عملکرد محصول به مقادیر واقعی نزدیک تر بوده است(ضریب همبستگی از ۵۷۳/۰ تا ۸۵۸/۰ و خطای معیار از ۱۰۰۲ تا ۲۱۴۸ کیلوگرم در هکتار).
آرش سهرابی، سهیلا بیگی،
دوره 16، شماره 40 - ( 1-1395 )
چکیده
یکی از روش های جدید جهت مشاهده ی حرکات زمین ساختی و زمین لرزه ها استفاده از دانش مورفوتکتونیک می باشد. مطالعه و اندازه گیری مناظر و اشکال ایجاد شده توسط تکتونیک فعال از موارد مهم علم مورفولوژی به حساب می آیند. حرکات تکتونیکی فعال یک منطقه در مورفولوژی رودخانه ها، زهکشی آبراهه ها، مخروط افکنه ها و جبهه های کوهستان ثبت می گردد. در این پژوهش برای ارزیابی تکتونیک فعال، گستره جغرافیایی ́00 ˚57- ́30 ˚55 طول شرقی و ́00 ˚33- ́00 ˚32 عرض شمالی در پهنه ایران مرکزی انتخاب شده است. در این پژوهش با مطالعه نقشه زمین شناسی و پردازش تصاویر ماهواره ای و داده های رقومی ارتفاعی، شاخص های ژئومورفیکی و مورفوتکتونیکی اندازه گیری و فعالیت تکتونیکی منطقه مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از شاخص سینوسی جبهه کوهستان (Smf)، شاخص نسبت پهنای کف دره به عمق دره (Vf) و شاخص نسبت عرض دره به ارتفاع دره (V) به ترتیب دارای مقادیر میانگین 15/1، 94/0 و 88/9 می باشند. جابجایی آبراهه ها، مخروط افکنه ها و اشکال مثلثی ایجاد شده نشان دهنده تکتونیک فعال در راستای گسل ها می باشند. همچنین تطابق اندازه گیری های شاخص های مورفوتکتونیکی و داده های لرزه ای نشان دهنده تکتونیک فعال در این منطقه است.
یوسف قویدل رحیمی، منوچهر فرج زاده اصل، سلماز مطلبی زاد،
دوره 16، شماره 40 - ( 1-1395 )
چکیده
این تحقیق به شناسایی، طبقهبندی و تحلیل سینوپتیک امواج سرمایی منطقه شمال غرب ایران پرداخته است. با استفاده از شاخص نمرات استاندارد شده دمای حداقل در طی دوره آماری 2010-1951 امواج سرمایی طبقه بندی شده و بر اساس شدت وقوع طبقه بندی گردیده اند. از بین امواج سرد وقوع یافته در منطقه شمال غرب ایران، سردترین موج شناسایی شده از هر طبقه برای تحلیل سینوپتیک انتخاب گردید و نتایج تحلیل سینوپتیک امواج سرد منتخب نشان داد که الگوی فشار حاکم در طول ایام حاکمیت امواج یاد شده، وضعیت پرفشار در سطح زمین و ناوه عمیق در سطوح فوقانی میباشد. از نظر استمرار سرما نقش تغییر وضعیت باد مداری به نصفالنهاری که نشانی از بلوکینک است، بسیار مؤثر میباشد. بلوکینگ موجب کاهش سرعت حرکت توده هوای سردی که از طریق وزش سرمایی از عرضهای بالاتر به شمال غرب سرازیر شده، میشود و انواع مختلف امواج سرمایی ایجاد میشود. هر چه هوا از عرضهای بالاتری ریزش کند و سرعت جریان کندتر باشد، موج سرمایی شدیدتر و مستمرتری ایجاد میکند.
یوسف قویدل رحیمی، منوچهر فرج زاده اصل، منیره حاتمی کیا،
دوره 16، شماره 42 - ( 7-1395 )
چکیده
نوسان شمالگان یا AO یکی از مؤثرترین الگوهای پیوند از دور زمستانه در نیمکره شمالی است. در این پژوهش به بررسی اثر نوسان شمالگان یا AO بر حداقل دمای ماهانهی منطقهی شمال شرق ایران پرداخته شده است. دادههای مورد نیاز که شامل دادههای کمینهی دمای ماهانه 17 ایستگاه سینوپتیک منطقهی مورد مطالعه بود، از بخش آمار سازمان هواشناسی کشور دریافت گردید. در تحلیل دادهها و کشف روابط، عمدتاً روش همبستگی پیرسون مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بین الگوی پیوند از دور AO و دماهای کمینه منطقه شمال شرق ایران رابطه معنی داری در دوره سرد سال وجود دارد. رابطه یاد شده از نوع منفی و معکوس می باشد و این بدان معنی است که وقتی شاخص عددی مثبت نشان می دهد، دما پایین رفته و برعکس زمانی که شاخص منفی است، دمای منطقه شرق ایران از خود افزایش نشان می دهد. در بین ایستگاه های مورد مطالعه، ارتباط دماهای کمینه و متوسط ماهانه ایستگاه های بیرجند و بجنورد بیش از سایر ایستگاه ها تحت تأثیر الگوی AO دچار نوسان شده و ضرایب همبستگی معنی داری بین دمای کمینه و متوسط ایستگاه های بیرجند و بجنورد با AO مورد محاسبه قرار گرفته است. اثر AO بر دمای متوسط منطقه مورد مطالعه یعنی شمال شرق ایران در سه ماهه ژانویه تا مارس و دو ماهه ژانویه- فوریه و در ماه ژانویه بسیار چشمگیرتر از سایر دوره های زمانی می باشد.
داریوش یاراحمدی، سعید بساطی، بهروز نصیری، سمیه رفعتی،
دوره 16، شماره 42 - ( 7-1395 )
چکیده
بارشهای سنگین ناشی از سامانههای همرفتی میانمقیاس در غرب ایران که از نظر شدت و فراوانی باعث خسارات جانی و مالی زیادی شدهاند و سهم زیادی از بارش سالانه را به خود اختصاص دادهاند، نقش مهمی در امنیت غذایی و منابع آب داشته و بدین منظور چرخه عمر، شرایط تشکیل و ویژگیهای سامانه همرفتی میانمقیاس 23آوریل 2004 با استفاده از تصاویر ماهوارههای متئوست، GEOS و GMS از طریق معیارهای شاخص تغییرات مساحت (ΔE)، آستانههای دمای درخشندگی 221 و 243 کلوین و آستانه مساحت بیش از 10000 کیلومترمربع مورد بررسی قرار گرفت. مساحت سامانه در شروع چرخه عمر با روند کندی افزایش داشته و روند کاهشی مساحت آن در مرحله زوال شدید و ناگهانی است. در مرحله شکلگیری شرایط سینوپتیک تأثیر بیشتری داشته و عامل غالب بوده است؛ اما در مرحله بلوغ تأثیر توپوگرافی و ارتفاعات زاگرس در شدت فعالیت مؤثرتر بود. یافتههای این مطالعه نشان داد، در مرحله بلوغ، با افزایش درصد کسر همرفتی و کاهش دمای درخشندگی بر شدت فعالیت همرفتی افزوده شده؛ اما در مرحله زوال این وضعیت برعکس شده است. همچنین ساعات اوج فعالیت همرفتی و افزایش مساحت سامانه همزمان با بیشینه سرعت سامانه بوده است.
کمال امیدوار، رضا ابراهیمی، محمد کیخسروی کیانی، قاسم لکزاشکور،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده
هدف از این پژوهش واکاوی اثر گرمایش جهانی بر تغییرات زمانی مکانی روند وشیب روند ماهانه دما در قلمرو ایران طی دهه های آینده(2050-2015) می باشد. داده های دمای روزانه شبیه سازی شده از پایگاه داده EH5OM و تحت سناریوA1B ، طی بازه زمانی(2050-2015) از موسسه ماکس پلانک آلمان استخراج شد. سپس داده های دمای روزانه با تفکیک مکانی27/0*27/0 درجه طول و عرض جغرافیایی که حدوداً نقاطی با ابعاد 30*30 کیلومتر مساحت ایران را پوشش می دهند توسط مدل اقلیم منطقه ای ریزمقیاس گردید. درنهایت آرایه ای به ابعاد 2140*13140 به دست آمد که سطرها بیانگر دمای روز و ستون ها ایستگاه ها می باشند. در نهایت روند وشیب روند میانگین دمای ماهانه طی دوره مورد مطالعه از طریق آزمون من کندال وشیب سن در نرم افزار متلب محاسبه و ماتریسی به ابعاد 13140*12 به دست آمد. نتایج بیانگر روند افزایشی دما در ماه های مارس، آوریل، می و ژوئن در بیش از 90 درصد از وسعت مناطق کشور است که گویای گرمتر شدن ایران درفصل بهار طی دهه های آتی است. افزایش دما در ماه های فصل زمستان و بهار دربخش های کوهستانی نیمه غربی کشور گرمتر شدن مناطق سرد ایران را در ماه های سرد سال گویا است . روند منفی دما در ماه های اکتبر و نوامبر نیز در بخش های شمالی کشور بیانگرسردتر شدن این مناطق از ایران درفصل پاییزاست . بیشترین شیب مثبت افزایش دما دربخش های شمال غرب به میزان 6-4 درجه درسال است .
یدالله کریمی پور، عطاالله عبدی، حسن افراخته، افشین متقی، بهرامعلی خدائی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
موقعیت جغرافیای ایران در مجاورت با کشورهای حوضه قفقاز منزلت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک بالایی به این کشور بخشیده است و زمینه را برای بسترسازی همگرایی از طریق گردشگری در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی به وجود آورده است. پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال میباشد که آیا مجاورت سرزمینی، پیوستگیهای تاریخی، علایق و منافع مشترک این دو واحد سیاسی میتواند نقش تعیینکننده ای در تحولات ژئوپلیتیک گردشگری منطقهای به دنبال داشته باشد؟. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه می باشد. روایی گویه ها از دیدگاه محققان بررسی شده و پایایی آن به میزان 0.75 با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. پرسشنامه تحقیق با استقرار در مرزهای ورودی گردآوری شده و با استفاده از آزمون های آماری نظیر t تک نمونه ای و دو نمونه ای و تحلیل عاملی تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین شاخص های مورد بررسی، شاخص های بسترهای اقتصادی و تجاری گردشگری و خدمات ارایه شده به گردشگران به ترتیب با مقادیر (05/4 و 02/4) بیشترین تاثیر را در همگرایی دو کشور به خود اختصاص داده اند. علاوه بر این، نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که سه عامل بهبود روابط تجاری (39/19)؛ استفاده از خدمات درمانی و بازدید از بستگان (2/17) و دسترسی آسان و امنیت کشور همسایه (6/11) با نزدیک به 50 درصد از کل واریانس از دیدگاه پاسخگویان بیشترین اهمیت را در ایجاد و بهبود همگرایی بین دو کشور همسایه از طریق توسعه گردشگری دارد.
محسن آقایاری هیر، هادی حکیمی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
مهاجرت از نخستین نیروهای نهان تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی در سرتاسر جهان است. بر این اساس بسیار مهم است که هر کشوری نسبت به تغییرات فضایی جمعیت خود آگاهی یافته و در جهت پیشگیری از وضعیتهای ناخواسته اقدام نماید. مهاجرتهای بیناستانی یکی از مهمترین نمودها و انعکاس فضایی ساختارهای حاکم است که پرداختن به آن میتواند شناخت مناسبی از پویاییهای جمعیت در سطح ملی، فراهم آورد. جهت حصول چنین شناختی، در پژوهش حاضر با عنایت به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1390)، به تحلیل شبکه و تحلیل شاخهدرختی مهاجرتهای بیناستانی با استفاده از نرمافزار UCINET 6 پرداخته شده است. نتایج تحلیلهای انجام یافته بهصورت نمودارهای تحلیلی ارائه شده و حاکی از وجود چند خوشهی اصلی در مهاجرتهای بیناستانی است که با میزان جریان متفاوتی شکل گرفته و در نهایت به شاخهی اصلی (استانهای تهران و البرز) میپیوندند. بعلاوه برخی استانها توانستهاند نقش منطقهای قابلتوجهی در جذب مهاجر از استانهای همجوار ایفا نمایند که شامل استانهای البرز، اصفهان، آذربایجانشرقی، بوشهر و خراسان رضوی است.
مراد کاویانی راد، یدالله کریمی پور، هدایت فهمی، صادق کرمی،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده
کوشش برای تأمین امنیت همواره در پس کنش و منش انسانها وجود داشته است. طی دو دهه اخیر، مسئله امنیتی تغییر اقلیم با توجه به پیامدهای پایدار آن بر زیست و تمدن بشر بیشترین توجه را به خود معطوف داشته است. در این میان، کشورهای واقع در کمربند خشک جهان به واسطه کاهش بارش ناشی از تغییرات اقلیمی و ناکارامدی مدیریت منابع آب، بیشترین آسیب را دیدهاند که کشور ما نیز با توجه به موقعیت جغرافیاییاش به شدت متأثر از این رخداد شده است. برابر دادههای موجود، حوضه آبریز مرکزی که استانهای واقع در آن از وزن ژئوپلیتیک بالایی نیز برخوردار هستند، بیشترین اثرپذیری را از عوامل یاد شده داشته است. پژوهش حاضر با ماهیتی توصیفی-تحلیلی، بر این فرضیه استوار است که پیامدهای امنیتی تغییرات اقلیمی در حوضه آبریز مرکزی، علاوه بر پیامدهای ناگوار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی برای شهروندان این منطقه پهناور از کشور این توانایی را دارد که با توجه به سهم تقریبی 48 درصدی آن در تولید ناخالص داخلی کشور و نیز تعلق آن به یکی از پربسامدترین محورهای تمدنی ایران، امنیت کشور را در مقیاس ملی و گستره جغرافیایی فرهنگ ایران با چالشهای بنیادی همراه کند. نتیجه پژوهش حاضر نشان داد در صورت تداوم وضعیت موجود، پیامدهای تغییر اقلیم در حوضه آبریز مزکزی این توانایی را دارد که ثبات و امنیت ملی را به چالش بکشاند.
قاسم کیخسروی،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده
این تحقیق به منظور شبیهسازی بارش با مدل دینامیکی RegCM4 در دو حالت با و بدون بهکارگیری تکنیک پسپردازش آماری برونداد مستقیم مدل در شرق و شمالشرق ایران و دوره آماری 2011-1987 در مقاطع زمانی سالانه و فصلی انجام شده است. دادههای مورد نیاز اجرای مدل دینامیکی RegCM4 از مرکزICTP دریافت گردید. به منظور اجرای مدل دینامیکی اصلی، آزمون تعیین طرحواره بارش همرفت و میزان تفکیک افقی برای سال 2007 انجام گردید. با استناد به آزمون مذکور طرحواره کو به نسبت دو طرحواره گرل و امانوئل، خطای کمتری را در مدلسازی بارش و دمای سطح زمین داشت. تفکیک افقی نیز 30 کیلومتر انتخاب گردید. پس از اجرای اصلی مدل با طرحواره کو و تفکیک افقی 30 کیلومتر، برونداد بارش و دما با استفاده از مدل میانگین متحرک (MA)پسپردازش گردید. بر اساس نتایج حاصله، در منطقه مورد مطالعه، در دوره راستیآزمایی 2011-2006 میانگین اریبی بارش سالانه خام مدل RegCM4 برابر 3/85 میلیمتر و پس پردازش شده 04/61 محاسبه شده است. بطور خلاصه در مقیاس زمانی سالانه در 75 درصد ایستگاههای مطالعاتی انجام پسپردازش موثر واقع شده و روش MA را کاراتر معرفی نمودهاند. در مقیاس فصلی متوسط اریبی بارش خطای محدوده در فصل زمستان برابر 99/54 میلیمتر، فصل بهار 11/27 میلیمتر، فصل تابستان 6/3- و در فصل پاییز 21/7 میلیمتر می باشد. شبیه سازی داده های دمای دومتری در ایستگاههای هواشناسی با استفاده از مدل RegCM و نیز اعمال MA در شمال شرق ایران کارایی بالایی را نشان داد. میانگین اریبی دمای سالانه خام مدل RegCM4 برابر 78/2- درجه سانتیگراد بود که پس از اعمال پسپردازش به 05/0- کاهش یافت. در تمامی ایستگاهها دمای سالانه مدل شده با داده های مشاهداتی کمتر از 1/0 درجه سانتیگراد اختلاف دارد. در مقیاس فصلی متوسط اریبی خطای محدوده در فصل زمستان برابر 1/4- درجه، فصل بهار 09/4- درجه، فصل تابستان 8/1- درجه و در فصل پاییز 5/1- درجه سانتیگراد می باشد. به طور کلی نتایج نشان میدهد که استفاده از پسپردازش آماری بهبود قابل ملاحظهای روی نتایج مدل دارد.
زهرا حجازی زاده، میثم طولابی نژاد، علیرضا رحیمی، نسرین بزمی، عاطفه بساک،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده
این تحقیق با هدف مدلسازی تغییرات زمانی- مکانی آلبدو با استفاده از اثر همزمان چند مولفه از جمله: رطوبت لایه سطحی خاک (Wetness)، ابرناکی(Cloudiness)، توپوگرافی و تراکم پوشش گیاهی(NDVI) با استفاده از مدل MEERA2 با قدرت تفکیک 50 در 50 کیلومتر طی سالهای 2000 تا 2010 در گسترهی ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل فضایی مقادیر آلبدو در گستره ایران نشان داد که بیشترین مقدار در طول جغرافیایی 44 تا 45 درجه شرقی به میزان 2/8 تا 3/3 و کمترین مقدار بازتابش نیز بین 52 تا 53 درجه طول شرقی یعنی دامنه های شرقی رشته کوههای زاگرس به میزان 1 تا 1/5 واحد به ثبت رسیده است. از نظر رتبه استانی نیز بیشترین بازتابش به میزان 0/25واحد مربوط به استان ایلام می باشد و سپس استان فارس به مقدار 0/24 واحد در رتبه بعدی قرار گرفته است. کمترین میزان آلبدو نیز به استانهای گیلان و سپس مازندارن با مقادیر 0/17 و 0/19 واحد اختصاص دارد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل زمانی در مقیاس فصلی نشان داد که بیشترین مقدار آلبدو در پهنه ایران در فصل زمستان به مقدار 0/26 واحد و حداقل مقدار بازتابش در فصل بهار با 0/23 واحد به ثبت رسیده است. در مجموع با توجه به عوامل مورد استفاده، میتوان گفت که مناطق غرب و مرکز کشور دارای بیشترین؛ و مناطق شمال و شمالغرب کشور دارای کمترین آلبدو هستند.
یدالله کریمی پور، امیر حمزه عزیزی، حسین ربیعی، افشین متقی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده
تأمین منافع و دستیابی به امنیت مطلوب برای کشورها به تنهایی بسیار سخت است. اتحاد با دیگر کشورها و قدرت ها راهی برای پیشبرد اهداف ملی و تامین منافع بوده و تضمین بیشتری برای بقاء، پیشرفت، توسعه و صلح برای کشورها به همراه آورده است. این که چه عوامل و شرایطی به اتحاد و پیوند کشورها می انجامد محل مناقشه و مباحثه بسیاری بوده و از زوایای گوناگونی مورد تحلیل قرار گرفته است. با وجود آنکه به نظر می آید ویژگی های مشترک و مشابهات جغرافیایی مقدمه ایجاد اتحاد بین کشورهاست اما نمونه ایران و عراق در خاورمیانه، می تواند نقیض چنین ادعایی باشد. آنها به جز دوره اندکی در سده بیست، در بیشتر ایام سده با هم در یک نوع تخاصم به سر برده، حتی جنگ هشت سالهای هم بین دو کشور اتفاق افتاد. بنابراین سئوال اصلی این پژوهش این است که عوامل و مولفه های جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک چگونه به اتحاد کشورها می انجامند و این عوامل و مولفه ها در پیوند استراتژیک بین دو کشور ایران و عراق چگونه است؟ این پژوهش به روش توصیفی انجام شده و مبتنی بر داده های کتابخانه ای و اسنادی است. نتایج بررسی نشان می دهد که مولفه های محیط داخلی (مولفه های اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، مولفه های جغرافیایی و سیاسی، امنیتی و ژئوپلیتیکی)، محیط خارجی منطقهای و سرانجام محیط جهانی بر کیفیت و کمیت پیوند استراتژیک بغداد – تهران تاثیرگذار بوده است و پیوند استراتژیک دو کشور تابع همراهی و کارکرد مثبت مثلث ذکر شده است که خود برآمده از مولفه های پیچیده تری است.
فاطمه غیاث آبادی فراهانی، فرامرز خوش اخلاق، علی اکبر شمسی پور، قاسم عزیزی، ابراهیم فتاحی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده
هدف از این مطالعه تحلیل تغییرات درون دهه ای داده و الگوی فضایی بارش های سالانه و فصلی نیمه غربی ایران است. به این منظور دادههای بارش روزانه بارش از پایگاه دادهای اسفزاری استخراج شده است. این پایگاه داده ای در دو بخش تهیه شده ، پایگاه داده ای اول با استفاده از 1434 ایستگاه و پایگاه دوم به کمک 578 ایستگاه با تفکیک مکانی 15× 15 کیلومتر بوده و در قالب سیستم تصویر لامبرت مخروطی تولید شده است. داده های روزانه بارش دوره 2015-1986 (طی سه دهه) مورد بررسی قرار گرفت. برای واکاوی تغییرات درون دهه ای بارش از تحلیل الگوی خودهمبستگی فضایی آماره عمومی G* و به منظور بررسی روند تغییرات از تحلیل رگرسیون، آزمون من کندال استفاده شده است. در انجام محاسبات از امکانات برنامه نویسی Matlab و برای عملیات ترسیمی از نرم افزارهای Surfer و GIS بهره گرفته شد. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این است که الگوهای خوشهای مثبت بارش در مقیاس سالانه بیشتر در امتداد کوههای زاگرس و بخشهایی از غرب منطقه مورد مطالعه می باشد. در مقیاس فصلی الگوی خودهمبستگی فضایی بارش در فصل پاییز و زمستان تقریبا از الگوی سالانه پیروی کرده، در حالیکه در فصل بهار الگوی فضایی مثبت بارش بیشتر در بخشهای شمالی منطقه مورد مطالعه مشاهده شده است. نتایج حاصل از تغییرات درون دههای الگوهای خودهمبستگی فضایی مثبت بارش نیمه غربی ایران نشان میدهد به سمت دورههای اخیر به استثنای فصل زمستان که روند افزایشی نامحسوسی تجربه کرده، در مقیاس سالانه، فصل بهار و پاییز از گستره مکانی الگوی خودهمبستگی فضایی مثبت بارش کاسته شده است. درحالیکه الگوهای خودهمبستگی فضایی منفی بارش در مقیاس سالانه و فصلی روند کاهشی را تجربه کرده است. با این وجود به جز دورهی دوم، الگوی فضایی بارش در منطقه مورد مطالعه تغییرات مکانی قابل توجهی نداشته است. نتایج حاصل از تحلیل روند بیانگر این است که در مقیاس سالانه فصل زمستان اکثر مناطق نیمه غربی کشور از روند کاهشی برخوردار بوده است. در فصل بهار و پاییز با وجود اینکه در منطقه روند افزایشی بارش مشاهده شده ، اما در سطح 95 درصد اطمینان معنی دار نبوده است.
فخری سادات فاطمی نیا، بهروز سبحانی، سید ابوالفضل مسعودیان،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده
در این پژوهش، وضعیت گسترهی برگ در ایران از سال 1395-1381 با دورسنجی بررسی شد. برای این منظور به گردآوری و استخراج داده های نمایه ی گسترهی برگ برای چارچوب قلمرو ایران از تارنمای مودیس اقدام شد. سپس، با استفاده از برنامه نویسی در محیط نرم افزار متلب به منظور انجام مجاسبات آماری- ریاضی پایگاه داده ای تشکیل گردید. پس از واکاوی داده ها، امکان تهیه ی نقشه ی میانگین بلندمدت ماهانه برای هر یک از ماههای سال فراهم گردید. این نقشه ها، نشان دهنده ی این امر هستند که نواحی مرکز، شرق و جنوب شرق تقریباً فاقد گستره ی برگ هستند و یا گستره ی برگ بسیار تنک در برخی مناطق دیده می شود. در مقابل نیمه ی شمالی و غربی کشور دارای گستره ی برگ مناسبی هستند که به استثنا جنگلهای هیرکانی و ارسباران عموماً شامل کشتزارها میشود. دو عامل اصلی برای رشد و نمو گیاهان، بارش و دمای مناسب میباشد که این دو شرط در غرب کشور به دلیل قرارگیری در مسیر بادهای غربی مهیاست. از نظر زمانی نیز اردیبهشت و خرداد بالاترین میانگین گسترهی برگ و آذر و دی کمترین میانگین را دارا هستند. در مرحله ی بعد، بررسی 15 سال داده های نمایه گستره ی برگ به روش تحلیل خوشه ای بر پایهی محاسبه ی فواصل اقلیدسی و روش ادغام وارد نشان داد که تمام 12 ماه سال در دو گروه اصلی جای می گیرند و در واقع در دو دوره با پوشش گیاهی قوی و ضعیف، تقسیم بندی می شود. در این تحلیل، فروردین در دوره ی سرد سال و مهرماه در دوره ی گرم سال به عنوان ماه های گذار می باشند و در طبقه ای جداگانه قرار گرفته اند.
حسن ذوالفقاری، جعفر معصوم پور سماکوش، شبنم چاهواری،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده
هدف از این پژوهش پیشبینی تغییرات اقلیمی و بررسی اثر تغییر احتمالی اقلیم بر روی مقادیر درجه- روز رشد در منطقۀ شمالغرب کشور است. به این منظور دادههای اقلیمی هفت ایستگاه سینوپتیک شامل ارومیه، تبریز، زنجان، سنندج، قزوین، کرمانشاه و همدان طی یک دورۀ 25 ساله (2009 - 1985) به عنوان دورۀ پایه گردآوری شد و برهمین اساس تغییرات دمای دورههای (2030-2011 و 2065-2046) از طریق مدل HadCM3 شبیهسازی شد. به دلیل قدرت تفکیک زمانی و مکانی پایین این مدل، خروجیهای آن، با استفاده از نرم افزار LARS-WG در مقیاس روزانه و ایستگاهی، ریزگردانی و تحت سه سناریوی انتشار A1B (سناریو حد وسط)، A2 (سناریو حداکثر یا بدبینانه) و B1 (سناریو حداقل یا خوش بینانه) ارائه گردید. واسنجی، صحتسنجی و کارایی مدل از نظر میزان انطباق دادههای دیدهبانی شده با مقادیر شبیهسازی شده از طریق آمارههای ، RMSE و MAE مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت با استفاده از دمای شبیهسازی شده، درجه- روز رشد تحت چهار آستانۀ حرارتی صفر، 5، 10 و 15 درجۀ سانتیگراد در دو بازۀ زمانی پایه (2009-1985) و آینده (2030-2011 و 2065-2046) محاسبه و مقایسه گردید. نتایج شبیهسازی نشان داد با اینکه تغییرات دمای منطقۀ شمالغرب ایران، تحت هر سه سناریو A1B، A2 و B1 در آینده افزایشی خواهد بود اما تفاوت بین این سناریوها در هر دوره ناچیز است. در مجموع بیشترین افزایش دما معادل 0/7 درجۀ سانتیگراد مربوط به سناریوی A2 برای دورۀ 2030-2011 و به میزان 2/3 درجۀ سانتیگراد تحت سناریوی A1B برای دورۀ 2065-2046 آشکار گردید. بهطور کلی با افزایش دما، مقادیر درجه- روز رشد بدون استثنا در دورههای مورد بررسی و تحت چهار آستانه حرارتی مذکور افزایش مییابد. تحت سناریوهای مطالعاتی، آستانههای دمایی صفر درجۀ سانتیگراد بیشترین و 15 درجۀ سانتیگراد کمترین تأثیر پذیری از تغییر اقلیم را نشان میدهند، به طوریکه بیشترین افزایش مقادیر درجه- روز محاسباتی تحت آستانههای صفر و 15 درجۀ سانتیگراد، در دورۀ اول نسبت به سناریوی مبنا (2009-1985)، به ترتیب به میزان 207/4 و 120/6 درجه- روز، تحت سناریو A2 و برای دورۀ دوم به میزان 5/752 و 463/5 درجه- روز، تحت سناریو A1B شبیهسازی گردید.
عابد گل کرمی، یداالله کریمی پور، افشین متقی، حسین ربیعی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده
شناخت کشور و درک ظرفیت پیرامونی آن و نیز محیط بینالملل از اجزای لاینفک اقتصاد هستند که در سیاست خارجی هر نظام سیاسی و کشوری باید متکی بر بنیانهای سرزمینی و اجتماعی آن باشد. کشور ایران با تکیه بر بنیانهای ژئوپلیتیکیاش که متاثر از موقعیت جغرافیایی آن است میتواند با تدوین سیاست خارجی در اقتصاد بینالملل تاثیرگذار باشد. از اینرو، این پژوهش با شیوه توصیفی – تحلیلی به بررسی بنیانهای ژئوپلیتیکی و جغرافیایی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران پرداخته است، تا ضمن روشنکردن این بنیانها به واکاوی نارساییهای سیاست خارجی در این عرصه بپردازد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با بنیانهای ژئوپلیتیکیاش فاصله دارد و برای رسیدن به اقتصادی اثرگذار در محیط پیرامون نزدیک و بینالملل، بازنگری در بنیانهای ژئوپلیتیک سیاست خارجی که در قالب پنج مولفه از آنها یاد شده است، لازم و اجتنابناپذیر است. از اینرو، جمهوری اسلامی با در پیشگرفتن این بنیانها در استراتژی سیاست خارجی نهتنها از نظر سیاسی و فرهنگی بر محیط بینالملل اثرگذاری دارد بلکه از نظر ژئواکونومیک بر اقتصاد سیاسی بینالملل و نزدیک پیرامون اثرگذاری خواهد داشت.
حسین عساکره، رباب رزمی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
اقلیم به دلیل تاثیرپذیری توام از عناصر و عوامل اقلیمی، سیستمی چند بعدی است. درک رفتار اقلیم نیازمند توجه به همه ابعاد آن می باشد. یکی از راه های درک این پدیده چند بعدی، کاهش پیچیدگی های آن از طریق مدلسازی است. از این رو در تحقیق حاضر تلاش گردید با در نظر گرفتن عوامل مکانی طول و عرض جغرافیایی، ارتفاع، شیب، جهت دامنه و انحنای ناهمواریها، و بهره گیری از تکنیک های آمار فضایی، به شناخت و مدلسازی فضایی بارش پرداخته شود. در این راستا از داده های بارش ماهانه 30 ایستگاه همدید واقع در شمال غرب ایران، طی 30 سال دوره آماری (1985-2014) بهره گرفته شد. با استفاده از تکنیک میان یابی کریجینگ، شبکه ای بر منطقه برازش داده شده و تعداد 4224 یاخته بدست آمد. سپس با استفاده از مدل رگرسیون کلی و رگرسیون موزون جغرافیایی به مدلسازی بارش و شناخت عوامل مکانی موثر بر آن اقدام گردید. نتایج نشان داد که بارش تابستانه دارای رفتاری خوشه ای است و بر اساس معیارهای ارزیابی مدل، مدل قدرت برازش و برآورد بهتری نسبت به مدل دارد. بر اساس رگرسیون کلی، عوامل مکانی ارتفاع و شیب مهمترین نقش را در رفتار بارش تابستانه منطقه دارند. این در حالی است که بر اساس نتایج مدل ، عامل ارتفاع در نواحی کوهستانی و شرق دریاچه ارومیه، عرض جغرافیایی در عرض های شمالی و شیب در شرق منطقه در دامنه های شرقی ارتفاعات، بیشترین نقش را در تغییرات مکانی بارش تابستانه شمال غرب ایران دارند.
یونس خسروی، مهدی دوستکامیان، اله مراد طاهریان، امین شیری کریم وندی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی فرارفت موج های سرمایی فراگیر ایران میباشد. برای این منظور داده های 450 ایستگاه سینوپتیکی کشور از سازمان هواشناسی کشور استخراج و مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفت. سپس به منظور بررسی فرارفت دمایی موج های سرمایی ایران، فرارفت دمایی برای ترازهای 1000، 850، 700 و 500 هکتوپاسکال مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این است که امواج سرمایی ایران بیشتر تحت تاثیر فرارفت دمایی ناشی از پرفشار ترکیبی تبت- سیبری، کمربند ادغامی سیبری- پرفشار ترکمنستان، کمربند پرفشار سیبری- پرفشار شرق اروپا، الگوی چند هسته ای پرفشار سیبری و کمربند پرفشاری شرق دریای خزر- پرفشار دریای سیاه میباشد. در این بین فرارفت دمایی ناشی از پرفشار سیبری نسبت به سایر الگو ها چشمگیر تر بوده است این سامانه با حرکت آنتی سیکلونی در حال حرکت به سمت عرضهای پایینتر کشیده میشود، بهطوریکه سبب ریزش هوای سرد عرضهای شمالی به روی عرضهای پایینتر و شمال شرق، شمال غرب و مرکز ایران میشود. با این وجود زمانی که با الگوهای دیگر ترکیب شده است نقش ان در فرارفت همای سرد امواج سرمایی قابل توجه بوده است.
فرانک بهرامی، عباس رنجبر سعادت آبادی، ابراهیم فتاحی،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
بیشینه بارش محتمل بیشترین ارتفاع بارندگی است که در دوره زمانی معین در یک حوضه به وقوع می پیوندد. هیدرولوژیست ها از مقادیر بیشینه بارش محتمل برای محاسبه بیشینه سیل محتمل در محاسبه طراحی سرریز سدها استفاده میکنند و به دو روش آماری و همدیدی قابل محاسبه است. هدف از این تحقیق برآورد بیشینه بارش محتمل در حوضه آبریز قمرود به روش همدیدی است. بدین منظور دادههای باران سنجی از سازمان هواشناسی کشور دریافت گردید. همچنین داده های ترازهای 850 و 500 هکتوپاسکال از درگاه مرکز ملی پیشبینی محیطی و مرکز ملی مطالعات جوی سازمان هواشناسی آمریکا اخذ گردید. نقشه های همدیدی مورد نیاز تولید و بررسی شدند. نقشه های همباران ترسیم و منحنیهای عمق- مساحت- مدت، برای هر یک از توفانها تعیین شدند. در نهایت، مقدار بیشینه بارش محتمل در تداومهای 24، 48 و 72 ساعت برآورد گردید. بهگونهای که بیشینه بارش محتمل 24 ساعته با محاسبه نقطه شبنم با دوره بازگشت 50 و 100 سال به ترتیب مقادیر 75/51 و 54 میلیمتر، ،48 ساعته 25/128 و 05/132میلیمتر و 72 ساعته 9/97 و 75/101 بدست آمده است.