جستجو در مقالات منتشر شده


97 نتیجه برای ایران

سعید جوی زاده، زهرا حجازی زاده،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

خشکسالی یکی از وقایع محیطی و بخش جدایی ناپذیر نوسـانات اقلیمی است. این پدیده از ویژگیهای اصلی و تکرار شـونده ی اقلـیم های مختلف به شمار می رود. آگاهی از رفتار مکانی- زمانی بارش در برنامه‌ریزی‌های محیطی سرزمین مؤثر است. روش‌‌های آمار فضایی امکاناتی را فراهم می‌سازد که با استفاده از آنها، الگوهای فضایی متغیرهای تصادفی مانند بارش را تحلیل کرد. در این پژوهش با استفاده از داده‌های بارندگی 84 ایستگاه منتخب سینوپتیک در بازه زمانی 30 ساله (1985 تا 2014) در ایران، به بررسی و تحلیل فضایی خشکسالی پرداخته‌شده است. ابتدا با استفاده از مقادیر SPI (مقیاسهای زمانی  3 ، 6، 12، 24 و 48 ماهه)، دوره‌های خشکسالی و ترسالی منطقه شناسایی شدند و با استفاده از افزونه Geostatistic Analyst اقدام به پهنه‌بندی خشکسالی با روش  های درونیابی شد. به‌منظور تبیین الگوی حاکم بر خشکسالی در ایران از آماره موران استفاده شد. نتایج شاخص موران در مورد خشکسالی نشان داد که مقادیر مربوط به سال‌های مختلف در طول دوره آماری دارای ضریب مثبت و نزدیک به یک می باشند که نشان دهنده ی این است که  داده های شاخص خشکسالی SPI دارای خودهمبستگی فضایی و دارای الگوی خوشه ای می باشد. همچنین نتایج حاصل از مقادیر امتیاز استاندارد Z و مقدار P-Value، خوشه ای بودن توزیع فضایی خشکسالی را مورد تائید قرارداد. 

محمود هوشیار، بهروز سبحانی، نادر پروین،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده

موج‌های گرمایی زودرس رویدادهای حدی جو هستند که باعث تلفات شدیدی در زندگی گیاهی و جانوری شده و مشکلات اجتماعی و اقتصادی زیادی برای جوامع به وجود می‌آورند. هدف این پژوهش شناسایی الگوهای سینوپتیکی و تحلیل آماری امواج گرمایی زودرس در شمال غرب ایران است. برای این کار از داده های دمایی حداکثر روزانه ماه اسفند چهارده ایستگاه‌ سینوپتیکی شمال غرب کشور در دوره آماری ( 1392-1333 ) شمسی استفاد شد. سپس بر اساس آستانه تعریف‌شده‌ی شاخص بالدی تعداد 61 روز موج گرما انتخاب شدند. تمام ویژگی‌های آماری داده‌ها در نرم‌ افزار SPSS پردازش شد. داده‌های ارتفاعی تراز میانی جو بر روی شبکه ای با اندازه 5/2×5/2 درجه قوسی بر روی محدوده 0 تا 70 درجه­ی طول جغرافیایی شرقی و 0 تا 60 درجه­ی عرض جغرافیایی شمالی از پایگاه داده های NCEP/NCAR استخراج شدند. ماتریسی در ابعاد 864 ستون در 40 ردیف تشکیل شد که بر روی ردیف­ها روزهای همراه با امواج گرمایی و بر روی ستونها داده های ارتفاعی تراز میانی جو قرار داشت. تحلیل مولفه­های مبنا بر روی ماتریس همپراش داده­های ارتفاعی انجام شد و 12 مولفه که حدود 93 درصد واریانس داده­ها ( تغییرات ارتفاع فشار تراز hp500 ) را تبیین می­کردند، شناسایی شدند. برای شناسایی الگوهای همدیدی بر روی نمرات مولفه­ها تحلیل خوشه­ای به روش ادغام "WARD" انجام شد. در محموع پنج الگوی فشار مولد امواج گرمایی زودرس شناسایی شد. نتایج تحقیق نشان داد که، امواج گرمایی زودرس شمال غرب ایران بیشتر براثر ایجاد پر ارتفاع بر روی جنوب عربستان، تنگه عدن و مرکز سودان در سطح 500 هکتوپاسکال و شکل‌گیری کم‌فشار سودانی در سطح دریا و گسیل زبانه‌های آن به ‌طرف شمال و شمال شرق که منطقه مورد مطالعه( شمال غرب ایران ) را نیز در برمی‌گیرد، به وقوع می‌پیوندند.
انسیه گوهری نسب، حسین ذبیحی، شیرین طغیانی،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده

امروزه به دلیل تحول شکل زندگی و رواج کمیت گرایی به تدریج مفاهیم کیفی و معنایی روح محله بودن در ذهن ساکنان کم رنگ شده است. با بهنگام سازی نشدن زیرساخت ها که ناشی از  عدم حضور جامعه محلی در فرآیند شناخت مشکلات و برآورد صحیح  نیازهای خود می باشد. شکافی ناگهانی میان کارایی محله ها و نیازهای ساکنان ایجاد و محله ها را به سوی ناکارآمدی سوق داده است. در حالیکه برخی محله های مدرن که در مدت زمانی کوتاه به صورت برنامه ریزی شده  ایجاد شده اند. فرآیندی بالعکس محله های سنتی را در حال طی کردن هستند. پرسش اصلی این است که معیارهای یک محله ماندگار ایرانی روزآمد، از دیدگاه ساکنان اصلی کدامند؟ هدف پژوهش، تدوین مدل مفهومی محله ماندگار ایرانی روزآمد بر اساس دیدگاه ساکنان است. این مطالعه تحلیلی- کیفی با استفاده از روش نظریه زمینه ای- تهیه نقشه تحلیل موقعیت است. در گردآوری داده ها از تکنیک های متعددی مانند، بررسی متون و اسناد ، مصاحبه با ساکنان و مشاهده میدانی استفاده شده است. به این منظور به روشنمونه گیری هدفمند( 5 محله متفاوت ) با حجم جامعه آماری 86 نفر (در هر محله نمونه گیری متوالی متواتر بین 12 تا 20 نفر) از ساکنان اصلی، داده ها گردآوری شده اند. نتایج نشان می دهد، محله از دیدگاه ساکنان، فارغ از مفاهیم وسیع تعریف شده از دیدگاه صلب نخبه گرایانه ، بیشتر در پارامترهای  غیر کالبدی و ذهنی ساده (مفاهیمی از قبیل: دسترسی به خدمات و امکانات، همدلی اهالی، امنیت، آرامش، اصالت، آسایش، رفاه و ...) نمود می یابد. پس از این مرحله داده ها و مفاهیم کدگذاری شده اند. در نهایت، مدل مفهومی بنیادی برآمده از داده ها به صورت نقشه تحلیل موقعیت شکل گرفت. پایایی مدل با پاسخگویی به سوالات استراس و کوربین درباره تجربه در مطالعه،  مورد ارزیابی قرار گرفته است.

مسعود جلالی، مهدی دوستکامیان، امین شیری کریم وندی،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل سازوکار بارش­های فراگیر زمستانه ایران می‌باشد. برای این منظور داده‌های بارش روزانه 483 ایستگاه سینوپتیک وکلیماتولوژی مرتب‌ شده­ و سپس بارش­های فراگیر استخراج و مورد تحلیل قرار گرفته است. به‌منظور بررسی و واکاوی سازوکار بارش‌های فراگیر زمستانه پارامترهای دینامیکی و همدیدی نظیر شار رطوبت، تاوایی، فشار سطح زمین، ارتفاع ژئوپتانسیل و مؤلفه نصف‌النهاری و مداری باد برای ترازهای 1000، 850، 700 و 500 هکتوپاسکال مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که سازوکار دینامیکی و همدیدی بارش‌های فراگیر زمستانه ایران تحت تأثیر الگوی ترکیبی جو نظیر کم­فشار مدیترانه کم‌فشار دو هسته‌ای خلیج‌فارس، کم‌فشار بسته ایران مرکزی- پرفشار شرق اروپا، کم‌فشار اورال پرفشار خاورمیانه، کم‌فشار عربستان پرفشار اروپا و کمربند پرفشار سیبری کم‌فشار ایران مرکزی قرار دارند. بیشترین منبع تغذیه‌ شار رطوبتی بارش‌های زمستانه حاصل اندرکنش تراز‌های میانی جو به‌ویژه ترازهای 850 و 700 هکتوپاسکال بوده است. در حالی­که وردش‌های جوی تراز 500 هکتوپاسکال نقش به سزایی در سازوکار دینامیکی بارش‌های فراگیر زمستانه ایران داشته است.


محمد حسین ناصرزاده، فریبا صیادی، میثم طولابی نژاد،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

این پژوهش با هدف شناخت جابجایی مکانی هسته‌های بارش به‌عنوان یک عامل تأثیرگذار در شرایط هیدرولوژیکی آینده ایران به انجام رسید. جهت انجام این تحقیق دو نوع پایگاه داده استفاده قرار گرفت. نوع اول داده‌ها شامل بارش ماهانه 86 ایستگاه سینوپتیک با طول دوره آماری 2015-1986 و نوع دوم داده‌های پیش بینی حاصل از خروجی مدل CCSM4 تحت سناریوهای سه‌گانه(RCP2.6,RCP4.5,RCP6)  از سال 2016 تا 2036 می‌باشد. پس از جمع‌آوری و مدل‌سازی داده‌ها نقشه‌های آن در محیط ARCGIS ترسیم گردید. نتایج بررسی‌ها نشان داد که هسته‌های بارشی در کل پهنه ایران در فصول چهارگانه تغییراتی با روند منفی در آینده خواهد داشت. به‌طوری‌که ضریب تغییرات بارش در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب برابر با 61/4، 101/4، 58/9و 55/8 درصد در نوسان خواهند بود. نتایج حاصل از بررسی‌ سناریو های سه‌گانه نشان داد که جابجایی هسته بارشی فصل بهار از سراسر نیمه شمالی کشور به منتهی الیه شمال غرب کشور در مرزهای مشترک ایران، ترکیه و ارمنستان(منطقه ماکو و جلفا)محدود می گردد اما در فصل تابستان، هسته پربارش سواحل شمالی و بخش هایی از شمال غرب کشور به منتها الیه جنوب شرق کشور(اطراف خاش و سراوان) منتقل خواهد شد. در فصل پاییز پهنه پربارش که در سراسر نیمه شمالی کشور قرار دارد به دو هسته مجزا در زاگرس مرکزی(مناطق دنا و زدکوه) و جنوب غرب خزر(منطقه انزلی و آستارا) تغییر مکان خواهد داد و هسته بارشی فصل زمستان از بخش های زاگرس مرکزی و ناحیه خزری به شمال غرب کردستان و جنوب غرب آذربایجان غربی منتقل خواهد شد که این موضوع در تمام سناریوها به چشم می‌خورد. نکته دیگر اینکه، علاوه بر کاهش پهنه‌های بارشی، در آینده نیز پهنه‌های خشکی مساحت بیشتری از کشور را در بر خواهد گرفت.
 

محبوبه پورآتشی، محمد مرادی، ابراهیم فتاحی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده

هدف از این تحقیق بررسی عوامل دما و باد در سامانه کم فشار جنوبی و بارش ناشی از آن سامانه در مناطق جنوبی ایران می­باشد. سامانه کم فشار جنوبی با عبور از مناطق جنوبی ایران سبب ریزش بارش­های متوسط و سنگین در این مناطق می­شود. در این مقاله دو سامانه کم فشار جنوبی که سبب ریزش باران شدید در تاریخ 11 مارس2015 و 17 ژانویه 2000 در مناطق جنوبی ایران شده، انتخاب و پس از تحلیل همدیدی، با استفاده از مدل عددی WRF شبیه سازی گردید. از آنجاییکه میدان باد و دما درتغییرات سامانه­های کم فشار جنوبی نقش موثری دارند، با استفاده از چهار آزمایش شبیه سازی اثر تغییرات دما و باد در تقویت و تضعیف سامانه کم فشار جنوبی بررسی شد. نتایج شبیه­سازی­ها نشان داد که افزایش (کاهش) دمای ورودی مدل نسبت به دمای اولیه سبب تضعیف (تقویت) کم فشار جنوبی در منطقه مورد مطالعه شده است. این نتیجه نشان داد که در هر دو مورد، ساختار قائم کم فشارهای جنوبی و خصوصیات فیزیکی آن مشابه چرخندهای عرض های میانی است. افزایش (کاهش) سرعت باد ورودی مدل نیز سبب افزایش (کاهش) حرکت چرخندی شد و کم فشار جنوبی در منطقه مورد مطالعه تقویت (تضعیف) گردید. بررسی نتایج خروجی بارش مدل نشان داد در مورد اول، 12-10 مارس 2015 که سیستم با کم فشارهای بریده همراه بود، کاهش دما سبب تقویت سامانه مورد نظر شد و با کاهش پذیرش بخار آب موجود در جو میزان بارش در مدت کوتاه به مقدار زیادی افزایش یافت. در مورد دوم، 18-16 ژانویه 2000 با وجود تقویت سامانه چرخندی در اثر کاهش دما، اما به دلیل جریان های جنوبی شرق ناوه فشاری در سطح زمین و فرارفت هوای گرم در ایستگاههای مورد نظر، دمای منطقه مطالعاتی افزایش یافته و در نتیجه فعالیت سیستم سرد کاهش و میزان بارش در این شبیه سازی تغییر زیادی نداشت. در هر دو مورد با افزایش سرعت باد، سامانه تقویت و مقدار بارش بیشتر شده است. در مورد دوم به دلیل وجود شرایط برای فرارفت نم ویژه، با افزایش سرعت باد، مقدار فرارفت نم ویژه افزایش یافته و میزان افزایش بارش بسیار بیشتر شد.
 

صادق کرمی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

اهمیت تغییرات اقلیمی از آن سو است که وجه جهانی به خود گرفته و گفته می­شود تا حدودی از کنترل انسان خارج شده است و بشر تنها می­تواند با دانش و مدیریت در مقابل پیامدهای منفی آن امنیت خود و جامعه را تامین کند. بر این بنیاد پژوهش حاضر با روش تحلیلی، در صدد تبیین پیامدهای امنیتی تغییرات اقلیمی بر ایران و در مقیاس کوچکتر و کاربردی­تر در حوضه آبریز مرکزی برآمد. یافته­های پژوهش گویای این مطلب است که تغییرات اقلیمی بر پهنه جغرافیای ایران در وجه تغییر الگوی بارش، کاهش بارش و افزایش دما خود را نشان داده، در مرحله بعد این موارد باعث برداشت بیش از حدِ آبخوان­ها شده و آن هم کاهش کیفیت آب­های زیرزمینی را به همراه داشته است. این زنجیره باعث طرح پروژه­های انتقال آب بین­حوضه­ای شده است که حداقل برونداد چرخه یاد شده تنش­های اجتماعی است که در سنوات اخیر چند مورد از آن اتفاق افتاد. با توجه به وسعت جغرافیایی این حوضه و نیز تعلق آن به یکی از پربسامدترین محورهای تمدنی ایران، مجموعه پیامدهای امنیتی تغییرات اقلیمی در حوضه آبریز مرکزی، علاوه بر تاثیر بر لایه­های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی، تاثیر چند مقیاسی نیز دارد و تاثیرات مخرب آن فراتر از مقیاس کشوری و تا حد مقیاس فرامنطقه­ای فرهنگ ایرانی است. در این راستا، یافته­های پژوهش حاکی از این است که تغییرات اقلیمی در حوزه آبریز مرکزی در ابعاد گوناگون بر زیست جامعه و کشور موثر افتاده به گونه­ای که در صورت تداوم روند موجود تمدن ایرانی را دچار چالش راهبردی خواهد کرد. بدین منظور در پایان کار پژوهش،  حکمرانی خوب آب، به عنوان بهترین راه مقابله و کنترل پیامدهای منفی تغییرات اقلیمی بر حوضه آبریز مرکزی به طور ویژه و ایران به طور عام استدلال شده است. 

نسیبه بهاروندی، فیروز مجرد، جعفر معصوم‌پور،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

موج گرما، مدت زمانی طولانی از آب­ و­ هوای گرم نسبت به شرایط مورد انتظار در یک منطقه در دورۀ زمانی معینی از سال است. امواج گرمایی سبب مرگ­ومیر، بیماری و بروز مشکلات گوناگون در زمینه­های مختلف حمل­و­نقل، کشاورزی، تولید و انرژی می­شوند. کشور ایران در دهه­های گذشته امواج گرمایی شدیدی را تجربه کرده است. بررسی تغییرات الگوهای فضایی و زمانی این امواج برای درک علل رخداد و مواجهه با آنها بسیار مهم است. در مطالعۀ حاضر، با استفاده از «شاخص روزانۀ بزرگی موج گرما» (HWMId)، که هر دوی شدت و طول موج گرما را لحاظ می­کند، امواج گرمایی ایران بین سال­های 1985 تا 2015 از لحاظ توزیع زمانی و مکانی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. بدین­منظور با استفاده از داده‌های دمای حداکثر روزانۀ 44 ایستگاه سینوپتیک کشور و بر پایۀ آستانۀ صدک 90ام، از بین داده‌های موجود، امواج گرمایی بزرگتر یا مساوی سه روز برای هر ایستگاه شناسایی شدند. پس از اعمال شاخص HWMId بر روی روزهای هر موج گرما، بزرگی هر موج محاسبه گردید. سپس میانگین تعداد و بزرگی تمام امواج و نیز شدیدترین آنها در مقیاس­های سالانه و فصلی محاسبه و نقشه­ها و نمودارهای مربوطه رسم گردید. نتایج تحقیق نشان داد بیشترین تعداد امواج گرمایی، در غرب رشته­کوه زاگرس و سپس دشت کویر رخ می­دهد. در حالیکه بیشینۀ بزرگی امواج، متعلق به مناطق جنوب­شرقی و مرکزی کشور است. فصل پاییز و سپس فصل زمستان، سهم بالایی از شدیدترین امواج گرمایی را طی دورۀ مورد مطالعه دارند. در حالیکه امواج گرمایی بهار و تابستان به نسبت ضعیف­تر و از لحاظ وسعت، محدودتر هستند. در فصل پاییز همۀ ایران به­جز نوار کم­عرضی از شمال کشور و سواحل دریای عمان و خلیج فارس، در فصل زمستان نواحی جنوب­شرق، در فصل تابستان سواحل دریای عمان به­سمت نواحی داخلی ایران، و در فصل بهار مناطق مرکزی و ارتفاعات غربی، تحت تأثیر امواج گرمایی قرار می­گیرند. شدیدترین امواج گرمایی طی دورۀ مورد مطالعه، در زمستان­های 2008 و 2010 رخ داده است. تعداد و بزرگی امواج گرمایی در کشور به­شکل معنی­داری در حال افزایش است. بیشترین افزایش تعداد متعلق به تابستان و بزرگی متعلق به زمستان است.

نسا سپندار، کمال امیدوار،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

در این پژوهش سعی بر آن است تا منابع رطوبت و مسیر حرکت آن برای بارش­های سنگین جنوب و جنوب غرب ایران با استفاده از الگوریتم جدیدی مبتنی بر رودخانه­ی جوی شناسایی شود. به همین منظور از بارندگی روزانه­ی 17 ایستگاه سینوپتیک در بازه­ی زمانی  1986 تا 2015 در جنوب و جنوب غرب ایران که بازه­ی زمانی مشترک دارند و منطقه­ی مورد مطالعه را به طور کامل پوشش می­دهند استفاده شده است. همچنین از مجموعه داده­های مراکز ملی پیش بینی محیطی/ مرکز ملی تحقیقات جوی (NCEP/NCAR ) مرکز پیش بینی­های میان مدت اروپا ​​(ECMWF) و داده­های تحلیل مجدد (ERA-interim) با قدرت تفکیک مکانی 75/0 در75/0 طول و عرض جغرافیایی با تفکیک زمانی 6 ساعته استفاده شده است.  متغیرهای استفاده شده شامل بخار آب یکپارچه (IWV)، رطوبت ویژه (q) و مولفه­های مداری و نصف النهاری باد (u,v) می­باشند. در این پژوهش برای شناسایی و مسیریابی رودخانه­های جوی از الگوریتمی مبتنی بر محاسبه ­ی انتگرال قائم انتقال افقی بخار آب (IVT) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که منبع اصلی رطوبت بارندگی در جنوب و جنوب غربی ایران، جنوب دریای سرخ و خلیج عدن می­باشد. البته خروجی نقشه ها نشان می­دهد که دریای عرب نیز در تامین رطوبت این بارش­ها بی تاثیر نبوده است. شبه جزیره عربستان نیز با توجه به میزان بالای انتقال رطوبت، به عنوان مسیر انتقالی، حجم بسیار زیادی از رطوبت را به سمت منطقه­ی مورد مطالعه گسیل می­کند. در انتها، مسیر رطوبت به منطقه­ ی مورد مطالعه ترسیم و شناسایی شد و نتیجتا با در نظر گرفتن 3 شرط اصلی برای رودخانه­ی جوی، میتوان گفت مسیر به دست آمده، همان مسیر رودخانه­ی جوی می­باشد.


فرشاد پژوه، محمد سلیقه، مهری اکبری، محمد دارند،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش شناسایی پراکنش فضایی شار همگرایی رطوبت تجمعی عمودیVertically Integrated) Moisture Flux Convergence)  ( بر روی جو ایران است. برای نیل به این هدف از داده‌های ماهانه شبکه‌ای ECMWF طی بازه زمانی 1/1979 تا 12/2013 بهره گرفته شد. در ابتدا بر پایه‌ی میزان نم ویژه موجود در جو، وردسپهر به سه لایه­ی پایینی (1000-850 hPa)، میانی (775-700 hPa) و بالایی (600-500 hPa) تقسیم شد. به‌منظور دستیابی به تغییرات فضایی VIMFC بر روی ایران از روش‌های خودهمبستگی فضایی موران جهانی و لکه‌های داغ در سطح معناداری 90، 95، 99 و 99/99 درصد بهره برده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که پراکنش فضایی VIMFC در ایران در طی لایه اول وردسپهر و به‌ویژه در طی ماههای گرم سال دارای الگوی خوشه‌ای بالاست و در ماههای سرد سال و در لایه سوم وردسپهر، الگوی خوشه‌ای کاهش می‌یابد. بر اساس شاخص لکه‌های داغ در لایه اول وردسپهر مناطق کم ارتفاع، در لایه دوم وردسپهر مناطق مرتفع کوههای البرز، زاگرس و مرکزی و در لایه سوم وردسپهر مناطق بادپناه کوههای مرکز و شرق ایران دارای الگوی خودهمبستگی فضایی مثبت (نقاط داغ) است. یافته‌ها بیانگر آن است که در فصل زمستان و پاییز در طی دوره دوم (2013-1999) گستره­ی نقاط داغ VIMFC کاهش قابل‌توجهی را نسبت به دوره اول موردبررسی (1998-1979) بر روی ایران نشان می‌دهد.  

عسل فلک، رضا برنا، فریده اسدیان،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های زمانی - مکانی و سینوپتیکی رخداد طوفان تندری در جنوب غرب کشور (استان های خوزستان، چهارمحال و بختیاری و کهکیلویه و بویراحمد) با استفاده از شاخص های ناپایداری طی دوره آماری 1985-2015 نگارش یافت.  نتایج حاصل از تحلیل فراوانی توفان های تندری در ایستگاه دزفول با 479 مورد بیشترین فراوانی و رامهرمز با 252 روز کمترین  فراوانی را داشته اند. از لحاظ توزیع فصلی نیز بیشترین فراوانی بهار با 39درصد بوده است. در مقیاس ماهانه نیز فروردین با 21 درصد و مرداد تنها 2 مورد، کمترین فراوانی را داشته است. از لحاظ  کدهای مربوط به توفان تندری نیز بیشترین فراوانی توفان تندری برق بدون شنیدن صدای رعد با 21 درصد بوده است. تحلیل سینوپتیک :در غالب روزها وجود یک ناوه (در سطح 500) یا کم فشار در غرب منطقه یعنی شرق دریای مدیترانه که زبانه های آن پادساعتگرد، از روی دریای سرخ و خلیج فارس وارد منطقه جنوب و جنوب غرب و غرب ایران شده بودند و از طرف دیگر  سیستم پرفشار روی خلیج عدن در شرق منطقه به صورت ساعت گرد باعث تزریق رطوبت به ویژه در تراز 850 میلی بار به منطقه شده است. تعامل دو سیستم مذکور در غالب روزها، باعث تزریق رطوبت از سه منبع دریای مدیترانه، دریای سرخ و سپس خلیج فارس به سیستم های صعودی منطقه شده است. حرکت پادساعتگرد کم فشار حاکم در شرق مدیترانه، به همراه حرکت ساعتگرد پرفشار روی خلیج عدن، باعث تزریق رطوبت در ترازهای 850 تا 700 به منطقه شده است.

مهدی خزایی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

بررسی‌های مربوط به سامانه‌های فشاری تابستانه موثر بر جو ایران، از دیرباز دچار چالش‌ها و بعضا تناقضاتی نسبت به یکدیگر بوده است. هدف این پژوهش، شناسایی نوع و فراوانی این سامانه ها از فشار تراز دریا تا فشار تراز 500 هکتوپاسکال می‌باشد. بدین منظور در سه ماهه فصل گرم سال(ژوئن، ژوئیه و اوت) از داده‌های  میانگین فشار تراز دریا و ارتفاع ژئوپتانسیل فشار تراز 850 هکتوپاسکال مرکز پیش‌بینی میان مدت جوی اروپاییECMWF)) در دوره آماری 38 ساله(2016 ـ 1979) و از داده‌های ساعتی ارتفاع ژئوپتانسیل فشار تراز 500 هکتوپاسکال در ساعت UTC 12 مرکز ملی پیش‌بینی محیطی و مرکز ملی پژوهش‌های جوی ایالات متحدهNCEP/NCAR)) در دوره آماری 38 ساله( 2012 ـ 1975) استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد که در فشار تراز دریا و فشار تراز 850 هکتوپاسکال، دو سامانه اصلی واچرخند آزور و مرکز کم‌فشار جنوب و جنوب غرب آسیا در منطقه جنبحاره قابل مشاهده است. جو کشور ایران در فشار تراز دریا و 850 هکتوپاسکال، تحت تاثیر زبانه‌های غرب‌سوی سامانه کم‌فشار موسمی بوده و شرق دریای مدیترانه، محل جدایش زبانه‌های غرب سوی سامانه کم‌فشار موسمی و زبانه‌های شرق‌سوی واچرخند آزور می‌باشد. در فشار تراز 500 هکتوپاسکال، 3 الگوی واچرخندی مستقل به نام‌های واچرخند آزور، عربستان و شمال غرب آفریقا و 4 الگوی واچرخندی ترکیبی منتج از سه الگوی فوق الذکر قابل تشخیص است. از میان واچرخندهای مستقل، واچرخند عربستان بیشترین و واچرخند آزور، کم‌ترین فراوانی را در جو تراز 500 هکتوپاسکال ایران تجربه می‌کند. در مقابل از میان واچرخندهای ترکیبی، واچرخند آزورـ شمال غرب آفریقاـ عربستان، بیشترین و واچرخند آزورـ عربستان، کمترین اثر را بر جو فشار تراز 500 هکتوپاسکال ایران دارد.

مهدی محرری، محمد نقی زاده، فرشته احمدی، شیرین طغیانی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

یکی از موضوعاتی که شهرهای امروز ایران با آن مواجه‌اند، موضوع نگهداری و ارتقاء خیابان‌های موجود است. نحوه مدیریت و برخورد با این خیابان‌ها موجب بروز مشکلات متنوع در جنبه‌های مختلف شهرها شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اصول نگهداری و ارتقای خیابان شهری با تمسک بر آموزه­های اسلامی و فرهنگ ایرانی است. همچنین این تحقیق به بیان راهکارهایی برای ارتقای کیفیت خیابان‌های شهری با بهره‌مندی از آموزه‌های اسلامی و فرهنگ ایرانی می­پردازد. جمع‌آوری اطلاعات مورد نیاز از طریق مشاهده، برداشت‌های میدانی و مطالعات اسنادی و تحلیل اطلاعات و داده­ها، به کمک بهره­گیری از روش‌های توصیفی تحلیلی، مستندسازی و تحلیل گرافیکی صورت پذیرفته است. کیفیت شهرها وابسته به کیفیت خیابان­ها هستند و کیفیت خیابان­ها نیز برآمده از جزئیات خیابان­ها هستند. خیابان‌های شهری نیازمند توجه، نگهداری و ارتقاء هستند تا همیشه برای شهروندان جذاب و مطلوب باشند. نتایج حاصل از این تحقیق، بی‌توجهی به فرهنگ، دین و مذهب شهروندان و نیازهای آنها، مصالح و هنر بومی آنهاست که موجب به وجود آمدن فضاهای شهری بی­کیفیت و بی­هویت در کلان‌شهرهای امروز ایران شده است. این پژوهش به دنبال ارائه الگو برای طراحی خیابان­های شهری نبوده و در راستای تدوین اصول و مبانی برای برنامه­ریزی و طراحی خیابان‌های شهری مبتنی بر آموزه­های اسلامی و فرهنگ ایرانی، گام بر می­دارد. خیابان مطلوب برای شهروندان ایرانی علاوه بر اینکه می‌بایست ظواهر آن منطبق بر آموزه‌های اسلامی و فرهنگ ایرانی باشد، لازم است بواطن آن نیز اسلامی و ایرانی باشد. صرف درست بودن ظواهر می‌توان گفت تنها نفاق به دست آمده و با اصلاح بواطن می‌توان صداقت را در فضاهای شهری جاری ساخت. 

مینو لفافچی، مزین دهباشی شریف، ایرج اعتصام،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

در قرن معاصر با گسترش روز افزون تکنولوژی از چالشهای معماری معاصر یافتن رابطه آن با مقوله فرهنگ است. غالباً تکنولوژی­های نوین از کشورهای صنعتی با اهداف توسعه طی یک فرایند کنترل نشده، بدون احتساب معیارهای فرهنگی وارد می­شوند. هدف اصلی تحقیق این بوده است که دگردیسی فرهنگی ساختمانهای شهر تهران را با توجه به کاربرد تکنولوژی بررسی نماید. با توجه به تنوع گونه­­های کاربری، این بررسی با تمرکز بر کاربری­های اداری در مقایسه دو دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی انجام شده است. روش تحقیق به­ کار رفته در این تحقیق ترکیبی( کمی-کیفی) است. در ابتدای امر به روش تحقیق کیفی مولفه­های تکنولوژی و فرهنگ در تطابق با معماری معاصر در ساختمان­های اداری شهر تهران تدوین شده و سپس به روش تحقیق کمی، ارتباط بین عوامل کلیدی و سهم هریک از مولفه­ها مورد بررسی قرار گرفته است وبرای بررسی فرضیه از طریق تحلیل همبستگی رابطه بین متغیرها شناسایی شده است. در این بررسی تحولات فرهنگی در دو بعد  مولفه­های ذهنی و عینی ارزیابی شده است.نتایج نشان می­دهد تاثیرات دگردیسی بر مولفه­های عینی فرهنگ که شامل لایه­های فردی و اجتماعی است، بیشترین تاثیر را داشته است. یافته­ها نشان داده است که ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی ﻧﺘﻮاﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ ﺑﻪ­ﺻﻮرت اﺻﻮﻟﯽ ﺑﻪ ﭘﺮوژه­ﻫﺎی ﻣﻌﻤﺎری راه ﭘﯿﺪا ﮐﻨـﺪ و اﺳـﺘﻔﺎده از آن ﻓﻘـﻂ در ﻇﺎﻫﺮ ساختمان­ها ﺑﻮده است. درنهایت مساله کاربست تکنولوژی در ساختمان­های اداری معاصر شهر تهران با نگرش متکی بر فرهنگ، در قالب یک الگوی استراتژیک مطرح گردیده که در نظرگرفتن آن به کاربست صحیح تکنولوژی در ساختمان­های اداری شهر تهران خواهد انجامید.
 
حسین عساکره، پیرو لیونلو، سیدحسین میرموسوی، سحر صدرافشاری،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده

هدف از این پژوهش شناسایی تغییرات روند دما در نیمه غربی ایران می باشد. بدین منظور داده های دمای ماهانه  15 ایستگاه همدید طی دوره آماری 1960-2010 و برای نیمه غربی ایران گردآوری و پس از بررسی  توسط آزمون های پتیت، SNHT، بویشاند و وان- نیومن با داده های واکاوی شدهERA-Interim ، ERA-20C ،NCEP  و CMIP5 (RCP5/8 برای دوره 1960-2100) مقایسه و شبیه سازی شدند. روند دمای هر یک از این ایستگاه‌ها توسط آزمون من کندال و تخمین گر سن با 95 درصد اطمینان محاسبه گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از تمامی مدل ها، روند مثبت معنی دار در بهار، تابستان و پاییز مشاهده و تنها در فصل زمستان روند مثبت معنی دار در نتایج مدل ERA-Interim دیده شد. مدل های CMIP5 برای دوره (2050-2100) مقادیری بین 2 تا 4 درجه سلسیوس در صد سال را برای فصول مختلف به همراه داشته که نسبت به نتایج دیگر مدل ها برای دوره 1979-2010 کم تر می باشد. مدل های CMIP5 و میانگین آن­ها افزایش دمای سالانه را در کل منطقه مورد مطالعه تایید کرده و مقدار 7 درجه سلسیوس در صد سال را برای نیمه دوم قرن 21 نشان می دهند.
 

محمود حسین زاده کرمانی، بهلول علیجانی، زهرا حجازی زاده، محمد سلیقه،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

هدف اصلی این پژوهش تعیین نواحی مستعد کشت پسته با توجه به برخی متغیرهای اصلی مؤثر با استفاده از روشهای زمین آمار می‌باشد. داده های روزانه ایستگاهی  اقلیمی مورد نیاز، از سازمان هواشناسی کشور برای 300 ایستگاه سینوپتیک از ابتدای تاسیس ایستگاه تا سال 2016 اخذ شد.   برای محاسبات نیاز آبی روش پنمن - مانتیث(مورد تایید فائو) در دوره های 10 روزه و ماهانه در دورۀ کشت بکار گرفته شده است که در کشور ایران تاریخ کاشت گیاه پسته بطور متوسط 21 فروردین ماه و تاریخ برداشت گیاه پسته 30 شهریور ماه مشخص شده است. از سامانه اطلاعات جغرافیایی به منظور رقومی سازی و تهیه نقشه‌ها بهره برداری شد. پس از تشکیل پایگاه اطلاعات فضایی با استفاده از نرم افزار ARC GIS اطلاعات توصیفی نقشه‌ها به آنها اضافه گردید. پس از عملیات همپوشانی وزنی در محیط GIS پهنه بندی با استفاده از روشهای زمین آمار انجام شد. نتایج حاصل از نقشه نهایی تحلیل فضایی کشت پسته نشان داد که 88/707273 کیلومتر مربع از مساحت منطقه ( 43 درصد) را شامل می‌شوند، برای گسترش کشت پسته مناسب نبوده (شامل مناطق ارتفاعی و کاربری شهری و دامنه های شیب دار، سواحل دریاهها و رودخانه ها، مسیلها، زمینهای شور و باتلاقی) و 39/585130 کیلومتر مربع (57/35 درصد) از مساحت کشور ایران(شامل مناطق دشتی و کاربری کشاورزی) مناسب گسترش کشت پسته شناخته شد. این مناطق بیشتر در شرق و جنوب شرق، مرکز و شمال شرق ایران واقع شده است.

مینا میریان، مصطفی کرمپور، محمد مرادی، هوشنگ قائمی، بهروز نصیری،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف آگاهی از تغییرات بلندمدت داده­های بارشی و همچنین شناسایی دوره­های مرطوب و خشک 35 ایستگاه همدیدی در ایران انجام شده است. جهت شناخت تغییرات بارشی ایستگاه­های مورد مطالعه، نقشه­های میانگین، شاخص ضریب تغییرات و چولگی ترسیم گردید. سپس با استفاده از آزمون آماری من – کندال معناداری روند بر روی هر کدام از ایستگاه­ها در سطح اطمینان 95 درصد مورد آزمون قرار گرفت. در نهایت با استفاده از بارش­های حدی 20 درصد بالا و پایین در طول دوره مطالعاتی 50 ساله، دوره­های مرطوب و خشک شناسایی شدند. نتایج نشان می­دهد که الگوی کلی رژیم بارشی کشور به صورتی است که مقادیر بارشی از نیمه شمالی به سوی نیمه­جنوبی و از غرب به شرق کشور کاهش می­یابد. کمترین مقادیر ضریب تغییرات و چولگی مربوط به نواحی شمالی به ویژه سواحل دریای کاسپین می­باشد و بیشترین مقادیر مربوط به نواحی جنوبی به خصوص مناطقی از جنوب و جنوب­­شرق می­شود. به طورکلی نتایج آزمون من-کندال نشان می­دهد که داده­های بارشی در مقیاس فصلی به استثنای چندین ایستگاه همدیدی روند معناداری را نشان نمی­دهند. بیشترین دوره­های مرطوب در فصل بهار و کمترین در فصل تابستان و بیشترین دوره­های خشک در فصل پاییز و کمترین در فصل بهار رخ داده­اند. تعداد خشکسالی­ها در دوره­های سرد قابل توجه می­باشد. همچنین فراوانی وقوع دوره­های خشک بیشتر از دوره­های مرطوب می­باشد.

حسن حاجی امیری، آرش ثقفی اصل، مهدی اشجعی،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده

پیرو تحولات در بافت های شهری دوران معاصر در ایران، ایجاد بافت ها و محلات جدید در شهرها واجد اثرگذاری مستقیم بر زیست بوم منطقه پیرامونی خویش ارزیابی می شود. محلات شهری در مسیر دستیابی به هدف توسعه پایدار شهری، هم سویی معماری و مبانی پایداری محیطی را طلب می کند. استفاده از رویکرد معماری پایدار بر پایه اصول استاندارد جهانی از اثربخش ترین گام ها در این زمینه است. پژوهش پیشرو به شیوه ترکیبی و با در نظر گرفتن آیین نامه استاندارد جهانی  LEED به عنوان مبنای ارزیابی، به بازنگری رده بندی شاخص های این آیین نامه بر اساس ویژگی های زیستی و بومی در منطقه  شهر قم پرداخته است. به این منظور سنجه های ارزشیابی بافت ها و محلات شهری در آیین نامه مرجع (LEED) تبیین شده و سپس با هدف تعیین رده اهمیت، شاخص های مبنا در مقیاس منطقه مورد مطالعه -به عنوان شهرک های نو ساختار (شهر پردیسان)- به شیوه تحلیل کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت سنجش کمی در هر بخش از شاخص های زمینه بر پایه داده های مستند آماری موجود برای زیرشاخص های اعتبار بخشی انجام پذیرفته است و با توجه به یافته های نهایی، رده بندی جدیدی از شاخص های جدول ارزیابی مبنا برای طرح بافت های شهری دوران معاصر بر اساس میزان اثربخشی ارائه گردیده است.
 
مصیب قره بیگی، محمدباقر قالیباف، مرجان بدیعی ازنداهی، یاشار ذکی، عباس رجبی فرد،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده

سیاست­های اقتصادی در ایران پس از انقلاب با وجود دولت­ های مختلف، کمابیش مسیر یکسانی را پیموده است؛ به­گونه ­ای که امروزه بخش­ های مهمی از اقتصاد ایران به بازتولید فضای غیررقابتی و غیرتولیدی مبادرت می­ورزد. بنابراین، بررسی و مطالعه ­ی سازوکارهای حاکم بر اقتصاد ایران با توجه به افت شاخص­های اقتصادی ضروری می­نماید. در این راستا، پژوهش حاضر با روش تحلیل گفتمان و با استفاده از مصاحبه­ی نیمه­ساختار یافته، نخست به کشف و استخراج مهمترین کنشگر-شبکه­ های مرتبط با اقتصاد سیاسی ایرانِ پساانقلاب پرداخته و سپس با استفاده از الگوی پاردایمیک، به برساخت استراتژی مناسب در راستای مدیریت بهینه­ی اقتصاد اقدام کرده است. نتایج نشان داد که ناسیالیت فضا و اقتصاد نفتی با هم قابل جمع‌اند و کنشگر-شبکه انتزاعی‌تر دولت پادجغرافیا را شکل می‌دهند. همچنین، پنج مفهوم نظام اداری عقیم، ساختار شدیداً متمرکز، دولت پادجغرافیا، عدم شناخت اقتصاد بین الملل و دولت رانتیر، به عنوان کنشگر-شبکه­ ی بسترساز در ناکارآمدی اقتصاد ایران نقش ایفا کرده­اند. از این میان، دو عامل نظام اداری عقیم و ساختار شدیداً متمرکز در ایران و اتکای دولت به منابع غیر تولیدی، سبب شده است تا دولت­ها در ایران خصلت پادجغرافیایی بیابند؛ به­ گونه ­ای که از دولت­ ها همه­ ی نیروهای خود را صرف تصرف و استخراج منابع جغرافیایی می ­کنند اما از متحول کردن ساختارهای اجتماعی و اقتصادی ناتوان هستند. چهار مفهوم تحریم­ ها، تعارض نهادها-نیروها، بستِ قدرت و تکامل ­نیافتگی اقتصاد تولیدمحور نیز در راستای تشدید ناکارامدی سیاست­های اقتصادی عمل کرده ­اند. در بخش استراتژی­ها نیز، شبکه­ ی اقتصاد اجتماعی به عنوان استراتژی و جایگزینی بهینه به­ جای اقتصاد غیرتولیدی و کمپرادور، استخراج شده است.

فریاد شایسته، محمد سلیقه، بهلول علیجانی، امان اله فتح نیا،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده

کوچکترین تغییر در مبادله ی انرژی سیستم کره ی زمین موازنه حیات را به هم می‌زند. به منظور آگاهی از بیلان تابش خورشیدی، شناخت میزان ترازمندی مؤلفه‌های ورودی و خروجی تابش لازم می‌باشد. به این منظور، از داده‌های تابش ورودی و خروجی سایت NCEP/NCAR با دقت 5/2*5/2 درجه شامل 46 سلول در محدوده ی کشور ایران، که شامل 14 بازه¬ی زمانی 5 ساله از سال 1951 تا 2016 بود، استفاده گردید. برای هر فصل، یک ماه نماینده در نظر گرفته شد و همبستگی و مقدار نوسان تابش ورودی و خروجی در مناطق مختلف ایران محاسبه شد. در نهایت برخی از محاسبات به صورت فضایی با روش IDW ارائه گردید. نتایج نشان داد که بیش¬ترین انرژی طول موج کوتاه ورودی به سطح زمین در ماه آگوست با مقدار 230 وات بر مترمربع و در ماه نوامبر کم¬ترین مقدار با 52 وات بر متر مربع بوده است. بیش¬ترین انرژی طول موج بلند خروجی در ماه آگوست با مقدار 65 وات بر متر مربع، و کم ترین مقدار مربوط به ماه ژانویه و نوامبر با 20 وات بر متر مربع بوده است. بالاترین افزایش خروجی در ماه آگوست در شرق استان خراسان جنوبی با همبستگی 0.59 در سال 2001 به مقدار 112 وات بر مترمربع رخ داده است. در تغییرات کاهش خروجی، بجز ماه می، در بقیه ماه ها کاهش مشاهده شد. بیش ترین کاهش خروجی طول موج بلند در مناطق شمال غرب و استان های اردبیل و گیلان بود.


صفحه 4 از 5     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied Researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)