138 نتیجه برای مدل
کمال امیدوار، رضا ابراهیمی، محمد کیخسروی کیانی، قاسم لکزاشکور،
دوره 16، شماره 43 - ( 10-1395 )
چکیده
هدف از این پژوهش واکاوی اثر گرمایش جهانی بر تغییرات زمانی مکانی روند وشیب روند ماهانه دما در قلمرو ایران طی دهه های آینده(2050-2015) می باشد. داده های دمای روزانه شبیه سازی شده از پایگاه داده EH5OM و تحت سناریوA1B ، طی بازه زمانی(2050-2015) از موسسه ماکس پلانک آلمان استخراج شد. سپس داده های دمای روزانه با تفکیک مکانی27/0*27/0 درجه طول و عرض جغرافیایی که حدوداً نقاطی با ابعاد 30*30 کیلومتر مساحت ایران را پوشش می دهند توسط مدل اقلیم منطقه ای ریزمقیاس گردید. درنهایت آرایه ای به ابعاد 2140*13140 به دست آمد که سطرها بیانگر دمای روز و ستون ها ایستگاه ها می باشند. در نهایت روند وشیب روند میانگین دمای ماهانه طی دوره مورد مطالعه از طریق آزمون من کندال وشیب سن در نرم افزار متلب محاسبه و ماتریسی به ابعاد 13140*12 به دست آمد. نتایج بیانگر روند افزایشی دما در ماه های مارس، آوریل، می و ژوئن در بیش از 90 درصد از وسعت مناطق کشور است که گویای گرمتر شدن ایران درفصل بهار طی دهه های آتی است. افزایش دما در ماه های فصل زمستان و بهار دربخش های کوهستانی نیمه غربی کشور گرمتر شدن مناطق سرد ایران را در ماه های سرد سال گویا است . روند منفی دما در ماه های اکتبر و نوامبر نیز در بخش های شمالی کشور بیانگرسردتر شدن این مناطق از ایران درفصل پاییزاست . بیشترین شیب مثبت افزایش دما دربخش های شمال غرب به میزان 6-4 درجه درسال است .
فیروز مجرد، امان الله فتح نیا، سعید رجایی نجف آبادی:،
دوره 17، شماره 44 - ( 1-1396 )
چکیده
این مطالعه با هدف برآورد میزان تابش دریافتی در سطح استان کرمانشاه بهمنظور گسترش سایتهای خورشیدی با استفاده از مدل لیو و جُردن بهانجام رسیده است. با استفاده از شاخصی بهنام شاخص شفافیت آسمان (
) مقدار حذف اتمسفری در هر ماه محاسبه و بر روی شیبها، جهات شیب و ارتفاعهای مختلف اِعمال گردید. سپس با توجه به نتایج بهدستآمده، مقادیر تابش مستقیم، پراکنده و کل در توپوگرافیهای مختلف منطقه محاسبه و نقشههای مربوطه رسم گردید. نتایج نشان داد مقدار حداقل حذف اتمسفری و در نتیجه بیشترین مقدار تابش دریافتی در سطح استان بهدلیل افزایش شاخص
در اواخر فصول بهار و تابستان با حداکثر ماه می بهمیزان 1360 کالری بر سانتیمتر مربع در روز رخ میدهد. در مقابل، کمترین مقدار تابش دریافتی متعلق به ماه ژانویه به میزان 3/386 کالری بر سانتیمتر مربع است. تغییرات تابش در سطح استان بین مناطق پست و مرتفع در ماههای ژانویه و دسامبر با توجه به نقش زاویۀ تابش و تغییرات قابل توجه ارتفاعی زیاد است. اما در تابستان بهدلیل ارتفاع زیاد خورشید، توزیع تابش در سطح زمین تقریباً یکسان شده و مقدار انحرافمعیار مقادیر تابش رسیده کاهش مییابد. بیشترین مقدار تابش در شهرستان جوانرود بهمیزان 1/528 کالری بر سانتیمتر مربع در روز بهدلیل ارتفاع بیشتر، و کمترین آن در شهرستان قصرشیرین بهمیزان 6/443 کالری بر سانتیمتر مربع در روز به دلیل ارتفاع کمتر دریافت میشود.
سیامک بهاروند، سلمان سوری،
دوره 17، شماره 44 - ( 1-1396 )
چکیده
پهنه بندی زمین لغزش یکی از روشهایی است که میتوان به کمک آن مناطق بحرانی را به لحاظ پایداری شیب مشخص کرده و از نقشههای پهنه بندی به دست آمده در برنامهریزیهای توسعه پایدار استفاده کرد. هدف از این مطالعه مقایسه مدلهای تهیه نقشه خطر زمینلغزش؛ منطق فازی، ارزش اطلاعاتی و تراکم سطح مورد استفاده در حوضه چمسنگر در 40 کیلومتری جنوب شرق خرمآباد لرستان بوده، به منظور بررسی پایداری دامنهها در حوضه چمسنگر ابتدا با استفاده از تصاویر گوگل ارث و بازدیدهای میدانی (ثبت نقاط لغزشی با استفاده از GPS) نقاط لغزشی شناسایی و متعاقب آن نقشه پراکنش زمین لغزشهای حوضه تهیه گردیده در این مطالعه، عوامل مرتبط با زمین لغزش مانند شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمینشناسی، بارندگی، کاربری اراضی، فاصله از جاده و آبراهه در تجزیه و تحلیل لغزش مورد استفاده قرار گرفت. برای ارزیابی و طبقهبندی نتایج خروجی مدلهای مورد استفاده در برآورد خطر لغزش منطقه از شاخص جمع مطلوبیت (QS) استفاده شد ، نتایج بدست آمده نشان داد که مدل تراکم سطح، با مقدار 85/1 QS= روش کار آمدتری نسبت به مدلهای ارزش اطلاعاتی با 60/1 QS= و منطق فازی با 554/0 QS=، برای تهیه نقشه خطر لغزشهای حوضه چمسنگر دارد. بر اساس پهنهبندی صورت گرفته با استفاده از مدل تراکم سطح به ترتیب 31/36، 78/44، 62/16، 65/1، 63/0 درصد از مساحت منطقه در کلاسهای خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار گرفت.
علیرضا جعفرزاده اسطلخ کوهی، پرویز رضائی،
دوره 17، شماره 44 - ( 1-1396 )
چکیده
درمیان فرایندهای مختلف تخریب اراضی، فرسایش خاک تهدیدی جدی برای حفاظت منابع خاک و آب کشورمان است، که با تشدید بهرهبرداری انسان از طبیعت از اوائل قرن بیستم، اثرات منفی خود را بر اکوسیستم حیاتی وارد ساخته است و یکی از فرایندهای پیچیده و خطرساز محیطی است. در تحقیق مورد نظر با روش تحقیق تحلیلی-توصیفی و استفاده از مدل پسیاک در مطالعه فرسایش در مقایسه با سایر روشها و مدلهای تجربی با مطالعه تاثیر 9 عامل مهم و موثر در فرسایش خاک و تولید رسوب از طریق امتیازدهی عددی درون لایهای به عوامل نهگانه موثربر فرسایش درقسمتهای مختلف حوضه سفیدرود ارزیابی گردید. سپس نقشههای پهنهبندی فرسایشی و لندفرم و نیز نقشههای پهنهبندی عوامل نهگانه استخراج گردید. نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد که 77 درصد از اراضی لندفرمهای جلگهای در منطقه با فرسایش بسیارکم و 23 درصد دارای فرسایش کم هستند و در لندفرم کوهپایهای 14 درصد فرسایش بسیار زیاد 55 درصد با فرسایش زیاد، 31 درصد در مناطق با فرسایش متوسط و کم قرار دارند و در لندفرم کوهستانی 17 درصد اراضی دارای فرسایش بسیار زیاد، 58 درصد در فرسایش زیاد و 25 درصد در فرسایش متوسط قرار دارند. همانطور که دیده میشود هر چه ارتفاع افزایش مییابد نوع فرسایش از فرسایش بسیار کم به فرسایش بسیار زیاد تبدیل میگردد و این به مفهوم وجود مشکلات فراوان در مراتع و منابع طبیعی است. به طور کلی با توجه به مطالعه عوامل نهگانه موثر در مدل فرسایش خاک (پسیاک) این نتیجه بدست میآید که مناطق کوهستانی و کوهپایهای حساسیت بیشتری نسبت به فرسایش داشته و عوامل موثر بر فرسایش در این مناطق فعالیت بیشتری دارند.
فریبا همتی، سید اسداله حجازی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینلغزش یکی از خطرات طبیعی است که همه ساله خسارتهای جانی و مالی فراوانی را در مناطق کوهستانی، پرباران و لرزهخیز به همراه دارد. این مخاطرات در شیبهای طبیعی و یا شیبهایی که به دست انسان تغییر یافتهاند اتفاق میافتد. در این پژوهش خطر زمینلغزش در حوضه آبریز لواسانات با مدل رگرسیون لجستیک به منظور تعیین مناطق خطر زمینلغزش برای مدیریت و خسارت حوضه آبریز لواسانات مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا از طریق بازدید میدانی، نقشههای زمینشناسی و توپوگرافی و با مرور منابع قبلی و بررسی شرایط حوضه آبریز لواسان هشت عامل اعم از ارتفاع، شیب، جهتشیب، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله ازجاده، کاربری اراضی به عنوان عوامل مؤثر بر وقوع زمینلغرش موردارزیابی قرار گرفت. پس از انجام پهنهبندی زمین لغزش درصد پهنههای لغزشی در هر کلاس محاسبه شد نتیجه نشان داد که در محدوده مورد مطالعه، مناطقی که با خطر بسیار بالا پهنهبندی شدهاند بیشترین درصد از میزان مساحت منطقه را به خود اختصاص دادهاند. در مدل حاضر که با استفاده از رگرسیون لجستیک انجام گرفت عامل کاربری اراضی با بیشترین ضریب بهترین متغیر پیشبینی کننده احتمال وقوع زمین لغزش در منطقه است. بیشترین پتانسیل لغزش در حوضه مورد مطالعه در مراتع مرغوب و استپی و مراتع متوسط و در سازند سنوزوئیک و کواترنری میباشد.
مهرشاد طولابی نژاد، جواد بذرافشان، سیروس قنبری،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده
در این مطالعه به تحلیل ارتباط ابعاد محرومیت روستایی با پایداری محیطی پرداخته شده که از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه، مصاحبه با مردم محلی، سالنامه آماری استان لرستان و دادههای معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پلدختر میباشد (10619N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی ساده، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت شناسایی مهمترین ابعاد محرومیت از آزمون رتبهای همانباشتگی اکتشافی، برای بررسی عوامل پایداری محیطی از آزمون t تک نمونهای و نهایتا برای بررسی ارتباط ابعاد محرومیت روستایی و پایداری محیطی از مدل توبیت استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان محرومیت مربوط به محرومیت اقتصادی و فرهنگی بود. در زمینه عوامل پایداری محیطی نتایج نشان داد که هیچ کدام از عوامل مورد نظر در شرایط پایداری قرار ندارند. منابع آب، درختان و مراتع در وضعیت ناپایداری قرار دارند و تنها عاملی که وضعیتی نسبتاً پایدار داشته خاک میباشد. بررسی ارتباط بین ابعاد محرومیت و ناپایداری محیطی نشان داد که محرومیت اقتصادی (0/418) و محرومیت اجتماعی با ضریب (0/308) بیشترین اثر و رابطه را با ناپایداری محیطی داشته در حالی که محرومیت فرهنگی منطقه در سطح بالایی قرار داشته، ولی با ضریب (0/039) کمترین رابطه را با ناپایداری محیطی دارا بوده است. لذا برای کاهش ناپایداری محیطی و جلوگیری از تخریب محیط زیست توجه به ابعاد محرومیت و برنامهریزی برای کاهش آن باید در اولویت قرار گیرد.
بهرام ایمانی، رقیه فرشی، رضا هاشمی معصوم آباد،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده
در این پژوهش برای نشان دادن نابرابری میان شهرستانهای استان اردبیل 60 شاخص توسعه در بخشهای بهداشتی درمانی، اجتماعی، آموزشی، فرهنگی، زیربنایی، با استفاده از مدل ویکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. همچنین جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ترسیم نمودارها و نقشه ها از نرم افزارهای Excel، SPss، ARC Map 10.1 استفاده شده است. همچنین جهت تعیین وزن شاخصهای پژوهش از طریق تکمیل پرسش نامه توسط کارشناسان ( 20 نفر از کارشناسان و متخصصان) از مدلAHP استفاده گردید. طبق بررسیهای صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که در سال 1390 از مجموع 10 شهرستان استان اردبیل، شهرستان اردبیل، توسعه یافته و شهرستانهای گرمی، سرعین و خلخال شهرستانهای رو به توسعه، شهرستانهای پارس آباد، بیله سوار و نمین کمتر توسعه یافته و شهرستانهای مشگین شهر، نیر و کوثر توسعه نیافته اند. این نابرابریها بازتاب و برآیند عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارساییهای نظام برنامه ریزی فضایی به ویژه قطب رشد شهر اردبیل میباشد. همچنین طبق تحلیل و بررسیها صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که نابرابری ناحیه ای در مقیاس شهرستانهای استان اردبیل به صورت نامتعادل میباشد، بین جمعیت هر شهرستان و میزان توسعهیافتگی آن رابطه معناداری مثبتی وجود دارد، بین فاصله از مرکز استان و میزان توسعهیافتگی رابطه معناداری مثبتی وجود دارد.
پژمان محمدی ده چشمه،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده
در هسته گردشگری مانند همه فعالیتهای تجاری دیگر باید «راهبرد گردشگری» تجسم یابد. در این راستا از جمله مدلهای برنامهریزی راهبردی مورد استفاده در توسعه گردشگری بهویژه در گردشگری شهری، مدل سنتی SWOT می باشد. لذا در مطالعهی حاضر، ضمن شناخت و معرفی برخی از توانمندی ها جاذبه های گردشگری شهرکرد واقع در استان چهارمحالوبختیاری نگاهی راهبردی به تنگناها و مشکلاتی که فراروی گردشگری شهر شهرکرد می باشد، پرداخته شود. این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی است و با استفاده از مطالعات میدانی و جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای،پرسش نامه(از دیدگاه 70 نفر از مسئولان و گردشگران ) و اینترنتی انجام شده است. ابتدا دادهها در نرم افزار exel وارد و تحلیل شده و پس از آن با استفاده از مدل راهبردی SWOT مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. یافتهها نشان داد که شهرکرد به رغم برخوردار بودن از ظرفیت های بالای گردشگری در بخش تاریخی و طبیعی با کمبود امکانات زیربنایی و رفاهی، ضعف تبلیغاتبا مشکلاتی مواجه است؛ از طرف دیگر دارای فرصت های اشتغال زایی برای جوانان تحصیل کرده شهرکرد و ورود ارز و سرمایه گذاری برای شهرکرد می باشد. از راهکارهای مهم توسعه گردشگری شهرکرد افزایش تبلیغات، ایجاد امکانات رفاهی واقامتی،حمایت های دولتی،جذب سرمایه گذاری است.
قاسم کیخسروی،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده
این تحقیق به منظور شبیهسازی بارش با مدل دینامیکی RegCM4 در دو حالت با و بدون بهکارگیری تکنیک پسپردازش آماری برونداد مستقیم مدل در شرق و شمالشرق ایران و دوره آماری 2011-1987 در مقاطع زمانی سالانه و فصلی انجام شده است. دادههای مورد نیاز اجرای مدل دینامیکی RegCM4 از مرکزICTP دریافت گردید. به منظور اجرای مدل دینامیکی اصلی، آزمون تعیین طرحواره بارش همرفت و میزان تفکیک افقی برای سال 2007 انجام گردید. با استناد به آزمون مذکور طرحواره کو به نسبت دو طرحواره گرل و امانوئل، خطای کمتری را در مدلسازی بارش و دمای سطح زمین داشت. تفکیک افقی نیز 30 کیلومتر انتخاب گردید. پس از اجرای اصلی مدل با طرحواره کو و تفکیک افقی 30 کیلومتر، برونداد بارش و دما با استفاده از مدل میانگین متحرک (MA)پسپردازش گردید. بر اساس نتایج حاصله، در منطقه مورد مطالعه، در دوره راستیآزمایی 2011-2006 میانگین اریبی بارش سالانه خام مدل RegCM4 برابر 3/85 میلیمتر و پس پردازش شده 04/61 محاسبه شده است. بطور خلاصه در مقیاس زمانی سالانه در 75 درصد ایستگاههای مطالعاتی انجام پسپردازش موثر واقع شده و روش MA را کاراتر معرفی نمودهاند. در مقیاس فصلی متوسط اریبی بارش خطای محدوده در فصل زمستان برابر 99/54 میلیمتر، فصل بهار 11/27 میلیمتر، فصل تابستان 6/3- و در فصل پاییز 21/7 میلیمتر می باشد. شبیه سازی داده های دمای دومتری در ایستگاههای هواشناسی با استفاده از مدل RegCM و نیز اعمال MA در شمال شرق ایران کارایی بالایی را نشان داد. میانگین اریبی دمای سالانه خام مدل RegCM4 برابر 78/2- درجه سانتیگراد بود که پس از اعمال پسپردازش به 05/0- کاهش یافت. در تمامی ایستگاهها دمای سالانه مدل شده با داده های مشاهداتی کمتر از 1/0 درجه سانتیگراد اختلاف دارد. در مقیاس فصلی متوسط اریبی خطای محدوده در فصل زمستان برابر 1/4- درجه، فصل بهار 09/4- درجه، فصل تابستان 8/1- درجه و در فصل پاییز 5/1- درجه سانتیگراد می باشد. به طور کلی نتایج نشان میدهد که استفاده از پسپردازش آماری بهبود قابل ملاحظهای روی نتایج مدل دارد.
علی محمد خورشید دوست، بهروز صراف، باقر قرمز چشمه، فاطمه جعفرزاده،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده
در پژوهش حاضر اثر تغییرات اقلیم بر روی بارش های این منطقه با بکارگیری مدل مناسب مورد ارزیابی قرار گرفته و مقادیر بارش های دوره ی مشاهدهای (2001-1961) بررسی و تحلیل شد. جهت تحقق اهداف پژوهش از خروجی مدل HadCM3 استفاده گردید. ابتدا 7 ایستگاه سینوپتیک انتخاب و داده های آنها از لحاظ صحت و دقت و کفایت طول دوره ی آماری مورد بررسی قرار گرفت، داده های پرت حذف و داده های مفقود بازسازی شد. داده های AOGCM با استفاده از مدل SDSM ریزمقیاس گردید و مقادیر بارش برای دوره ی مشاهده ای شبیه سازی شد و پس از تایید تطابق مقادیر داده های شبیه سازی شده با داده های مشاهده ای، مقادیر دوره ی آتی(2039-2011) برآورد گردید. مقادیر خطای برآورد مدل SDSM توسط معیارهایMBE و MAE، بصورت ماهانه محاسبه و سپس مقایسه شد. خروجی مدل SDSM جهت بررسی شاخص مجموع بارش سالانه در روزهای با بارش بیشتر از یک میلیمتر در دوره ی مشاهدهای و دوره ی آتی(2039-2011) توسط مدل R-Climdex مورد استفاده قرار گرفت و مقادیر شاخص PRCPTOTدر دوره ی آتی پهنه بندی شد. نتایج نشان داد که با توجه به نتایج معیارهای MBE و MAE، خطای مدل در ماه های پربارش بیشتر از ماه های کم بارش است. در مقیاس ماهانه، حداکثر خطا در ماه های سپتامبر، اکتبر، نوامبر و دسامبر بدست آمد. بدین ترتیب حداکثر خطا در فصل پاییز و حداقل خطا در فصل بهار و در ماه های آوریل و می محاسبه شد. با توجه به نتایج به دست آمده، مجموع بارش سالانه در دوره ی 2039-2011 در ایستگاه های انزلی، بابلسر، گرگان، و نوشهر کاهش و در ایستگاه های آستار، رامسر و رشت افزایش خواهد یافت.
nk href="moz-extension://8b922523-7922-435a-ac74-8ddb59e9beaf/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
زهرا حجازی زاده، میثم طولابی نژاد، علیرضا رحیمی، نسرین بزمی، عاطفه بساک،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده
این تحقیق با هدف مدلسازی تغییرات زمانی- مکانی آلبدو با استفاده از اثر همزمان چند مولفه از جمله: رطوبت لایه سطحی خاک (Wetness)، ابرناکی(Cloudiness)، توپوگرافی و تراکم پوشش گیاهی(NDVI) با استفاده از مدل MEERA2 با قدرت تفکیک 50 در 50 کیلومتر طی سالهای 2000 تا 2010 در گسترهی ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل فضایی مقادیر آلبدو در گستره ایران نشان داد که بیشترین مقدار در طول جغرافیایی 44 تا 45 درجه شرقی به میزان 2/8 تا 3/3 و کمترین مقدار بازتابش نیز بین 52 تا 53 درجه طول شرقی یعنی دامنه های شرقی رشته کوههای زاگرس به میزان 1 تا 1/5 واحد به ثبت رسیده است. از نظر رتبه استانی نیز بیشترین بازتابش به میزان 0/25واحد مربوط به استان ایلام می باشد و سپس استان فارس به مقدار 0/24 واحد در رتبه بعدی قرار گرفته است. کمترین میزان آلبدو نیز به استانهای گیلان و سپس مازندارن با مقادیر 0/17 و 0/19 واحد اختصاص دارد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل زمانی در مقیاس فصلی نشان داد که بیشترین مقدار آلبدو در پهنه ایران در فصل زمستان به مقدار 0/26 واحد و حداقل مقدار بازتابش در فصل بهار با 0/23 واحد به ثبت رسیده است. در مجموع با توجه به عوامل مورد استفاده، میتوان گفت که مناطق غرب و مرکز کشور دارای بیشترین؛ و مناطق شمال و شمالغرب کشور دارای کمترین آلبدو هستند.
قاسم عزیزی، محمدصالح گرامی، لیلا شریفی،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده
طوفانهای تندری به دلیل اثرات مهم خسارتباری که بر انسان و محیط طبیعی دارند، پدیده اقلیمی بسیار مهمی به شمار میروند. بررسیها نشان داده است که عامل ارتفاع و عرض جغرافیایی دو متغیر مهمی هستند که میتوانند بر میزان وقوع این پدیده اثرگذار باشند. بنابراین هدف اصلی از پژوهش حاضر، تحلیل فضایی رفتار پدیده رعدوبرق و میزان اثرپذیری آن از مؤلفههایی چون ارتفاع و عرض جغرافیایی در گستره ایران میباشد. بر این اساس ابتدا دادههای ماهانه وقوع طوفانهای تندری 118 ایستگاه همدید ایران، طی سالهای 1991 تا 2010 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد و بهوسیله سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و روش درونیابی کریجینگ (Universal)، نقشههای سالانه و فصلی کل ایران تولید گردید. در ادامه برای درک بهتر اثرپذیری طوفانهای تندری از ارتفاع و عرض جغرافیایی، بهوسیله نرمافزار CerveExpert نمودارهای فصلی و سالانه به همراه میزان همبستگی هریک تولید و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که بیشترین طوفانهای تندری سالانه در شمال غرب ایران رخ میدهد و کمترین میزان آن بر نواحی مرکزی و شرقی کشور منطبق است. همچنین طبق تحلیلهای فصلی، بااینکه بیشترین میزان پراکندگی ایستگاهها در ارتفاع 800 تا 1300 متری قرار دارد، اما حداکثر وقوع این پدیده در فصول مختلف ایستگاهها از ارتفاع صفر تا 2200 متری تغییر دارد. نتیجه کلی نشان میدهد که عامل ارتفاع، همبستگی کمی با وقوع پدیده طوفان تندری داشته و بیشترین همبستگی مربوط به عامل عرض جغرافیایی است.
ملیحه محمدنیا، غلامعباس فلاح قالهری،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده
زمین لغزش به علت ماهیت خطرناک خود در مناطق کوهستانی معمولا مورفولوژی را به طور ناگهانی بر هم میزند و خسارت هایی عمده به مناطق مسکونی، جاده ها، زمین های کشاورزی و... وارد میکند. در این مطالعه با استفاده از مدل AHP و عملگرهای منطق فازی به ارزیابی و پهنه بندی حساسیت زمین لغزش در حوضه پیوهژن در استان خراسان رضوی پرداخته شده است. مجموعا هشت معیار اصلی ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از گسل، زمین شناسی و کاربری اراضی مرتبط با وقوع پدیده زمین لغزش مورد بررسی قرار گرفت. زیرمعیارها با استفاده از مدل نسبت فراوانی وزندهی و فازی سازی گردیدند. وزن معیارها نیز با استفاده از مدل AHP تعیین گردید. سپس نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از عملگرهای فازی 0/9،0/8و 0/7تهیه و با استفاده از منحنی ROC صحت سنجی گردیدند. نتایج نشان داد عامل شیب بیشترین تاثیر و عامل کاربری اراضی کمترین اثر را در وقوع لغزش در حوضه داشته است. نتایج اعتبار سنجی مدل گویای دقت90 درصدی نقشه حساسیت زمین لغزش با عملگر 0 /7در حوضه بوده است. بنابراین مدل فازی گاما با عملگر 0/7 بهترین شکل نقشه حساسیت زمین لغزش در حوضه پیوه ژن را ارائه داده است.
مصطفی کریمی، فاطمه ستوده، سمیه رفعتی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده
افزایش دمای کره زمین باعث بروز ناهنجاریهایی در اقلیم کره زمین شده که این امر بر تمام زوایای زندگی و حیات بشر تاثیر گذار است. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات دما و پیش بینی دمای حدی (حداکثر و حداقل دما) در استان گیلان و مازندارن است. جهت این بررسی از مدل آماری- دینامیکی SDSM و برای تحلیل تغییرات و روند دما از تکنیک آماری و گرافیکی من- کندال استفاده شده است. دادههای روزانه دمای ایستگاه رشت، رامسر و بابلسر طی دوره آماری 1961 تا 2010 از سازمان هواشناسی کشور و نیز دادههای مدل گردش عمومی HadCM3 از پایگاه های مربوطه اخذ شد. دوره مورد مطالعه به سه دوره تقسیم بندی گردید. نتایج حاکی از وجود روند مثبت معنیداری در حداقل و حداکثر دمای ماهانه و سالانه هر سه ایستگاه در دوره اول و سوم است. همچنین در دوره دوم، روند معنیداری در دماهای حدی رامسر و حداکثر دمای رشت دیده نمیشود. آزمون گرافیکی منکندال بر روی دماهای حدی سالانه سه دوره دارد که نتایج نشان داد در سطح 95 درصد اطمینان وقوع تغییرات از نوع روند افزایشی و نیز تغییرات از نوع ناگهانی در هر سه ایستگاه رخ داده است. در دوره پیش بینی شده، بیشترین تغییر در حداقل دمای ماهانه و سالانه دیده میشود. افزایش حد دما حدوده 1/0 تا 7/1 درجه سانتیگراد بود. نوسانات کوتاه مدت و رخداد روند مثبت معنیدار هم در حداکثر و هم در حداقل دما گویای افزایش دما در سالهای آتی خواهد بود که حاکی از وقوع تغییرات اقلیمی رخ داده میباشد. در نتیجه می توان گفت که دمای شبانه افزایش داشته و تفاوت دمای فصل سرد و گرم کاهش می یابد.
مریم بیات ورکشی، روژین فصیحی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده
مدلسازی بهعنوان روشی کارآمد با کمترین هزینه، امکان مطالعه پیچیدگی جریان آب زیرزمینی را برای مدیران فراهم مینماید. هدف این تحقیق مقایسه مدل عددی، روشهای هوشمند عصبی و زمین آمار در مدلسازی تغییرات سطح آب زیرزمینی میباشد. بدین منظور اطلاعات آبخوان دشت همدان – بهار بهعنوان یکی از مهمترین منابع تامین آب منطقه، مورد مطالعه قرار گرفت. در این پژوهش از کد عددی MODFLOW در نرمافزار GMS، شبکه عصبی مصنوعی و روش عصبی - فازی در نرمافزار NeuroSolution، روش عصبی – موجک در نرمافزار MATLAB و روش زمین آمار در نرمافزار ArcGIS استفاده گردید. مقایسه نتایج نشان داد که دقت روشهای محاسبه سطح آب زیرزمینی برحسب کمترین آماره مجذور میانگین مربعات خطای نرمال (NRMSE)، بهترتیب به روش عصبی - موجک، عصبی – فازی، زمین آمار، شبکه عصبی مصنوعی و مدل عددی تعلق داشت. بهطوری که مقدار آماره NRMSE در روش عصبی - موجک بهعنوان روش بهینه، برابر 0/11درصد و در روش مدل عددی برابر 2/2 درصد بدست آمد. مقدار ضریب همسبتگی روشهای فوق بهترتیب 0/998و 0/904بود. بنابراین میتوان کاربرد روشهای ترکیبی هوشمند عصبی بهویژه نظریه موجک را در محاسبه سطح آب زیرزمینی مناسبتر از روش زمین آمار و مدل عددی دانست. ضمن آنکه در روشهای هوشمند عصبی از متغیرهای زودیافت طول و عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا بهعنوان بردار اطلاعات ورودی استفاده شد . نتایج پهنهبندی سطح آب زیرزمینی آبخوان نیز گویای روند کاهش سطح آب زیرزمینی از بخش غرب به شرق آبخوان بود که همسو با گرادیان هیدرولیکی میباشد.
چنور محمدی، منوچهر فرج زاده، یوسف قویدل رحیمی، عباسعلی علی اکبربیدختی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده
هدف این مطالعه تخمین دمای هوای میانگین ماهانه با استفاده ازداده های دمای سطح زمین، شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی، عرض جغرافیایی، ارتفاع، شیب و کاربری اراضی در دوره زمانی 2015-2001 است. علیرغم برخی تشابهات فضایی بین الگوهای فضایی دمای هوا و دمای سطح زمین، این دو متغیر تغییرپذیری کاملا متفاوتی دارند بطوریکه ضریب تغییرپذیری دمای هوا چهار برابر دمای سطح زمین به دست آمد. همچنین نتایج تحلیل حاکی از این است که در زمستان ارتفاع نقش کلیدی را در توزیع پراکندگی اختلافات دمای سطح زمین ودمای هوا دارد، در حالیکه در دیگر فصول نقش شیب و پوشش گیاهی مشخص تر است. پس از مشخص کردن الگوهای فضایی دمای سطح زمین و دمای هوا، اقدام به تخمین دمای هوا از طریق مدل های رگرسیون با وضوح فضایی 0.125 درجه گردید. پایین ترین مقدار خطا در ماه های نوامبر و دسامبر با ضریب تبیین 70 درصد و خطای استاندارد 1 درجه سانتیگراد به دست آمد. همچنین حداکثر خطا در فاصله ماه های می تا آگوست با ضریب تبیین 59 تا 63 درصد و خطای استاندارد 1.6 درجه سانتیگراد محاسبه گردید که در سطوح 0.05 معنی دار هستند. به علاوه نتایج حاصل از ارزیابی هر ماه نشان داد که تخمین دمای هوا در ماه های سرد (نوامبر، دسامبر، ژانویه، و فوریه و مارس) دارای دقت بیشتری است. با در نظر گرفتن کاربری های مختلف، بالاترین ضریب تبیین به مناطق آبی و شهری با ضریب تبیین 96 تا 99 درصد در ماه های گرم و پایین ترین ضریب تبیین به جنگل مخلوط و علفزار با ضریب تبیین 15 تا 36 درصد در ماه های سرد مربوط است.
فرزانه ساسان پور، سارا علیزاده، حوریه اعرابی مقدم،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده
رویکرد زیستپذیری به سیستم شهری سالم، امن، با دسترسی مناسب و مقرونبهصرفه اطلاق می شود که کیفیت بالای زندگی را موجب شده و رویکردی منتج از نظریه توسعه پایدار تلقی میگردد. علیرغم آنکه بررسی زیست پذیری شهری میتواند در شناسایی کمبودها و اقدامات جهت ارتقای زیست محیط زندگی ساکنان مثمر ثمر واقع شود، پرداختن به تئوری زیست پذیری در ایران بهصورت محدود موردتوجه قرارگرفته است، بنابراین هدف این پژوهش بررسی قابلیت زیست پذیری مناطق شهری شهر ارومیه است. پس از تدوین 24 شاخص در4 بعد(کالبدی-زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و سلامت) با رویکرد کاربردی، این شاخص در مناطق 5 گانه شهری ارومیه با بهکارگیری مدل تازهابداع شده RALSPI موردسنجش قرار گرفت، درنهایت، طبق این مدل مناطق در دامنه بسیار زیستپذیر تا غیرقابلتحمل جای گرفتهاند، بطوریکه منطقه 1با امتیاز 0.31 زیست پذیرترین و منطقه 2 با امتیاز 007. بهعنوان منطقه غیرقابلتحمل شناخته شد این نتایج تفاوت عمیق قابلیت زیستپذیری میان مناطق شهر ارومیه و درنهایت عدم زیست پذیری شهر ارومیه را نشان میدهد و به این امر مهم معطوف میگردد که در صورت عدم دستیابی به زیستپذیری در کوتاهمدت دستیابی به پایداری شهر ارومیه در بلندمدت با چالش مواجه خواهد شد.
جمیله توکلی نیا، مصطفی هرائینی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده
کیفیت گردشگری از اهمیتی برخوردار است که در بازگشت مجدد گردشگران تأثیر میگذارد. ازاینرو برای تحریک سرمایهگذاری داخلی و خارجی، افزایش کسبوکار، بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه نیاز به توسعه گردشگری باکیفیت است. ارزیابی میزان رضایت گردشگران از کیفیت خدمات هدف اصلی پژوهش را تشکیل میدهد. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی تحلیلی است. پایایی دادهها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ محاسبهشده که نشاندهنده عدد 0.834 و روایی دادهها نیز بر اساس شیوه روایی محتوا مطابق با نظر اساتید انجامگرفته است. در تحلیل دادهها از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی ویلکاکسون و اسپیرمن بهرهگیری شده است. جامعه آماری پژوهش نیز شامل گردشگرانی است که از خدمات واحدهای پذیرایی در محله دربند استفاده کردهاند و حجم آن با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 354 نفر، و با روش نمونهگیری تصادفی انجامشده است. یافتههای تحقیق بر اساس ابعاد پنجگانه کیفیت خدمات سروکوال نشان میدهد که بیشترین شکاف کیفیت در بعد محسوسات با میزان فاصله 0.33- و کمترین شکاف در بعد پاسخگویی با میزان فاصله 0.34 مشاهده میشود. همچنین بر اساس یافتههای مدل کانو 6 ویژگی از 19 ویژگی کیفیت خدمات بهعنوان ویژگی جذاب، 5 ویژگی کیفیت خدمات بهعنوان ویژگی تکبعدی، 6 ویژگی الزامی و 2 ویژگی کیفیت خدمات باقیمانده بیتفاوت طبقهبندی شدند. همچنین در پایان از طریق برقراری ضریب همبستگی اسپیرمن، ارتباط بین میزان تحصیلات و درآمد با ابعاد گوناگون کیفیت خدمات مورد آزمون قرار گرفت.
طیبه دهقانی، محمد سلیقه، بهلول علیجانی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده
جهت آشکارسازی تغییر اقلیم از شاخص های اقلیمی متنوعی می توان استفاده کرد که غالبا دما و بارش مدنظر قرار گرفته است. به منظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر میزان آب قابل بارش در سواحل شمال خلیج فارس اقدام به شبیه سازی آب قابل بارش برای دوره 2017 تا 2050 بر اساس سناریوی RCP4.5 مدل Hadcm3 گردید. جهت تحلیل سری زمانی گذشته و حال آب قابل بارش و آشکار سازی روند این سری زمانی از داده های پایگاه NCEP/NCAR با رزولوشن 0/125 درجه قوسی استفاده گردید. تحلیل سری زمانی آب قابل بارش با استفاده از دو آزمون تخمین گر شیب SENS و آزمون من-کندال انجام شد. نتایج بیانگر آن بود که سری زمانی سالانه آب قابل بارش منطقه روند افزایشی داشته است، هر ساله، 0/05 میلی متر، آب قابل بارش افزایش داشته و به سمت همگونتر شدن میل کرده است، این میزان افزایش در سطح اطمینان 0/95 معنی دار بوده است. میزان افزایش آب قابل بارش در نواحی شرقی منطقه بالاتر از سایر نواحی بوده است. قبل از سال 1989 نوسانات متعددی در سری زمانی آب آن در منطقه مشاهده شده اما هیچ کدام در سطح اطمینان 0/95 معنی دار نبوده است اما از سال 1989 به بعد روند افزایش معنی داری در سطح اطمینان 0/95 داشته است. این رفتار زمانی مکانی آب قابل بارش در واقع می تواند در پاسخ به افزایش دمای عمومی منطقه رخ داده باشد و می توان آن را به عنوان نمایه تغییر اقلیم در منطقه مدنظر قرار داد.
جواد بذرافشان، مهرشاد طولابی نژاد، نجمه حملی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده
در این پژوهش به بررسی عوامل و محرکهای تغییر الگوی معیشت روستاهای مرزی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی دهستان مینان در شهرستان مرزی سرباز میباشد (4544N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری سهمیهای 354 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای t تکنمونهای، کایدو و مدل لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین 354 پاسخگو، 72/88 درصد معتقد بودند که الگوی معیشت آنها تغییر پیدا کرده و 27/12 درصد معتقد بودند که الگوی معیشتی آنها تغییری نداشته است. از بین 45 متغیر مورد نظر پژوهش، 15 متغیر به طور قابل توجهی ارتباط معنیداری با تغییر معیشت داشته است. عوامل اقتصادی (0/400)، شخصی (0/360) و انزوای جغرافیایی (0/312) ارتباط بیشتری با تغییر معیشت داشتهاند. همچنین در واکنش به این تغییر معیشت، از 345 پاسخگو، 39/8 درصد قاچاق سوخت و کالا ، 25/4 تجارت و معامله و 22/9 درصد انجام کارهای خدماتی را برای امرار معاش انتخاب نمودهاند. لذا می توان گفت ایجاد زمینههای مناسب برای امرار معاش خارج از مزرعه مانند صنایعروستایی و صنایعدستی میتواند ضمن تنوع امرار معاش، از تغییر معیشت و استفاده از راههای نامشروع و خطرناک برای این امر جلوگیری کند.